Web Analytics Made Easy - Statcounter

ظاهرا موضوع ایران به یک پارامتر تعیین کننده و تاثیرگذار در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بدل شده است چون هرچه به تاریخ این ماراتون سیاسی نزدیکتر می‌شویم رقابت جو بایدن و دونالد ترامپ در دادن وعده توافق با ایران بیشتر و فشرده‌تر می‌شود.

قدس آنلاین: با این حال در سوی دیگر از معادله سیاسی یعنی در تهران نگاه‌ها به این رقابت دو نامزد دموکرات و جمهوریخواه آمریکا کاملا متفاوت است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مقامات ایران هر بار که یکی از این دو حرف از توافق و مذاکره زده و وعده حل کردن اختلاف را می‌دهند تنها یک پاسخ ثابت دارد. اینکه برایش فرقی نمی‌کند در آمریکا چه کسی به قدرت می‌رسدو اینکه همه دولتهای دموکرات وجمهوری‌خواه را در ۴۰ سال گذشته آزموده و اعتمادی به آنها ندارد.

این حرف البته پر بی‌راه هم نیست و درباره دلایل و منطق آن در ادامه همین گزارش سخن خواهیم گفت. اما ابتدا باید نگاهی دقیقتر به وعده های ترامپ و بایدن و واقعیت ها در مورد ظرفیت و توان آنها در این زمینه انداخت. ترامپ دو سال است که برای توافق با ایران دست و پا می‌زند. اساسا خروجش از برجام برای این بود که به توافقی جدید با امضای خودش با تهران برسد.

وعده توافق ۴ هفته‌ای با تهران

این روزها اما با نزدیک شدن به انتخابات و فلش نظر سنجی‌هایی که به ضرر او نزولی شده و حکایت از عقب ماندنش در رقابت با بایدن دارد، او ولع خاصی به دادن پیشنهاد مذاکره به تهران پیدا کرده است. چند هفته پیش او با زبان تهدید خطاب به مقامات ایران گفت که قبل از انتخابات(آمریکا) با شرایط بهتری می‌توانند با او توافق کنند. یعنی اگر او در انتخابات برنده شود توافق ایران و آمریکا با شرایط سخت تری ممکن خواهد بود.

در روزهای اخیر اما لحن او عوض شده و بارها گفته است که اگر دوباره رئیس جمهور شود ظرف چهار هفته با تهران توافق جدید امضا خواهد کرد.

ترامپ در یک کنفرانس خبری بامداد شنبه در واکنش به گزارش دستگاه اطلاعاتی آمریکا که ایران، چین و روسیه را به تلاش برای دخالت در انتخابات آمریکا متهم کرده بود گفت: « ایران دوست دارم من رئیس‌جمهور نشوم. این را اعلام کنم، اگر من برنده شوم-و زمانی که این اتفاق بیفتد- خیلی سریع با ایران به توافق می‌رسیم. با کره شمالی خیلی سریع به توافق می‌رسیم.»

طرح کاهش تحریم ها روی میز ترامپ

حالا خبرهای غیر رسمی حکایت از آن دارد که احتمالا ترامپ پا را فراتر از این هم گذاشته و ممکن برای ترغیب تهران برخی تحریم‌های غیر هدفمند علیه ایران را هم موقتا تعلیق کند.

البته ظاهرا این ایده‌ایست که آمان و انگلیس پیشنهاد داده‌اند تا زمینه گفتگوی تهران و واشنگتن را فراهم کنند و به گفته این منبع احتمالا هشت تا ۱۰ روز دیگر ارزیابی واشنگتن در این موضوع به پایان برسد و باید دید نشانه‌های پالس مثبت به آن از سوی ترامپ هم ارسال خواهد شد یا نه.

بایدن و جا زدن گنجشک بجای قناری

در ضلع دیگر اما بایدن با شعار بازگشت به برجام وارد رقابت‌های انتخاباتی شده است. او گفته اگر ایران به بازگشت به تعهداتش تمایل داشته باشد، دولت او هم به برجام باز می‌گردد.

این موضوع حتی در بیانیه انتخاباتی حزب دموکرات هم آمد. حزب دموکرات آمریکا دو هفته پیش سیاست‌های خود را در قالب سندی ۸۰ صفحه‌ای منتشر کرد. بخشی از این سند به موضوع ایران اختصاص یافته است.

در بخش مرتبط با ایران با اشاره به مسئله برجام آمده است:«ما معتقدیم برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بهترین روش برای قطع تمامی مسیرهای حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای، به نحو قابل راستی‌آزمایی است. خروج یکجانبه آمریکا از برجام ما را از متحدانمان جدا و راه را برای از سرگیری حرکت ایران به سمت قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای باز کرد. به همین دلیل است که بازگشت به پایبندی دوجانبه به این توافق تا این حد اضطراری است».

مشاور ارشد او هم همین دو روز پیش در یک موضوع گیری سیاسی و انتخاباتی مدعی شد که اگر برنده انتخابات شویم مسئله پرونده هسته‌ای ایران را می‌بندیم.

جیک سالیوان، مشاور ارشد و رهبر تیم سیاست خارجی جو بایدن گفت: ایالات متحده باید به توافق هسته ای با ایران بازگردد تا بتواند به حل اختلافات بین ایران و همسایگانش کمک کند.

او تاکید کرد: فکر نمی‌کنم اوایل سال بعد هیچ چیز مغایر با یافتن راهی برای پیشبرد دیپلماسی هسته‌ای وجود داشته باشد که در چارچوب آن به دنبال یافتن زمینه‌ای برای مذاکره پیرامون توافق هسته‌ای بعدی با ایران باشیم.

جالب آنکه او هم از سناریویی سخن گفته که بر اساس آن سال ۲۰۲۱، واشنگتن به کاهش تحریم های تهران می پردازد و در عوض ایران نیز به برخی از تعهداتش بازمی‌گردد.

آنتونی بلینکن، دیگر مشاور ارشد بایدن صریحاً متعهد شده است که در صورت تمایل ایران، آمریکا مجدداً به توافقنامه ۲۰۱۵ برگردد.

اما سوال جدی و تعیین کننده اینست که این وعده‌ها تا چه حد واقعی هستند و ترامپ و بایدن چقدر توان اجرا یا اساسا قصد انجام آنها را دارند.

بایدن با پنبه سر می‌برد

منطقا احتمال و امکان بسیار بیشتری دارد که جو بایدن بخواهد و تلاش کند که به برجام باز گردد. او میراث دار دولت باراک اوباماست که از بانیان برجام بود و نامزد رسمی حزب دموکرات که بر این موضوع در سیاست انتخاباتی‌اش تاکید کرده است.

اما وعده بایدن به همین سادگی و روراستی هم نیست. اساسا تحلیلگران معتقدند فرق زیادی بین راهبرد بایدن و فراتر از آن دموکرات‌ها و سیاستی که ترامپ در نهایت در مورد برجام به دنبال آن بوده وجود ندارد.

فرقش این‌است که او می‌خواهد با پنبه سر ببرد و ترامپ قلدری را پیشه کرده و سیاست فشار حداکثری را برگزیده.

«تونی بلینکن»، قائم‌مقام سابق وزارت خارجه آمریکا که از او به عنوان یکی از چهره‌های پشت‌پرده مذاکرات هسته‌ای با ایران یاد می‌شود گفته «جو بایدن»، نامزد بالقوه حزب دموکرات در صورت پیروزی در انتخابات به دنبال رسیدن به «توافقی قوی‌تر» از برجام با ایران خواهد بود.

او تاکید کرده است: در صورتی که بایدن در انتخابات به پیروزی برسد تحریم‌ها را تا زمان رسیدن به «توافقی قوی‌تر» و «طولانی‌مدت‌تر» حفظ خواهد کرد.

حتی در بیانیه حزب دموکرات هم تصریح شده که «توافق هسته‌ای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکرات‌ها از تلاش‌های جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران و پرداختن به سایر فعالیت‌های تهدیدکننده این کشور اعم از ستیزه‌جویی منطقه‌ای، موشک‌های بالیستیک و سرکوبگری‌ داخلی حمایت می‌کنند».

بنابراین وعده بازگشت به برجام بایدن عملا یک مانور انتخاباتی و تبلیغاتی است و به عمل رساندن آن اتفاقی نیست که به سادگی و در کوتاه مدت امکان داشته باشد و در حال حاضر فقط یک ترفند جلب آرا تا ۱۰۰ روز آینده باید تلقی شود.

از سوی دیگر حتی اگر بایدن پس از رسیدن به قدرت به دنبال اجرای این وعده باشد هم باز با موانع جدی روبروست زیرا برخی از تحریم‌ها و محدودیتها علیه ایران در دوره ترامپ به مصوبه کنگره بدل شده و رئیس جمهور امکان لغو یا دور زدن آنها را ندارد.

از آنجا که سنا نیز کماکان در تسلط جمهوری‌خواهان است تغییر این مصوبات هم اگر ناممکن نباشد بسیار سخت و نیازمند دادن امتیازهای سیاسی از سوی دموکرات‌هاست که بعید به نظر می‌رسد.

حتی در دولت اوباما و زمان اجرای برجام هم دموکرات ها نتوانستند این کار را انجام دهند برای همین هم برجام در کنگره به تصویب و تایید نرسید و با استفاده از اختیارات اجرایی رئیس جمهور وقت اوباما اجرا شد. اتفاقی که به ترامپ هم این امکان را داد تا خیلی راحت زیر این توافق بزند.

از انیرو احتمالا بایدن هم به تاکتیک های خرید زمان و معطل نگه داشتن ایران روی آورد و  مسئله توافق را بلاتکلیف نگه دارد.

ناصر هادیان، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران در گفت‌وگویی با «اکو ایران» می‌گوید احتمالا بایدن برای این امر یک بازه زمانی ۱۸ ماهه یا دو ساله تعیین خواهند کرد و بعد از آن دوباره خواستار مذاکره ایران خواهد شد.

احتمالا شرط دولت بایدن هم ابتدا بازگشت ایران به تعهدات کامل است بی آنکه تحریمی برداشته شود و سپس مذاکره‌ای فرسایشی. مذاکره‌ای به قول تونی بلیکمن مشاور بایدن برای توافق «قوی‌تر»، «طولانی مدت»، «توسعه توافق به حوزه‌های موشکی و منطقه‌ای و حقوق بشر».

چهار دلیل بی اعتمادی به ترامپ

وعده‌های ترامپ در مورد توافق سریع با ایران اما به شدت نامطمئن‌تر و باور ناپذیرتر است و کاملا مشخص است که برای انتخابات اکتبر بر زبان رانده می‌شود. او قطعنا در صورت پیروزی در دو دوم به سراغ توافق با ایران به معنای یک قرارداد مرضی الطرفین نخواهد رفت و پس از انتخابات سیاست فشار حداکثری را ادامه خواهد داد.

او از سال ۲۰۱۷ به این سو به دنبال گرفتن یک عکس یادگاری با رهبری یا رئیس جمهور ایران بوده تا در انتخابات ۱۰۰ روز دیگر استفاده کند. به گفته جان بولتون در کتاب جدیدش، ترامپ حتی به ملاقات و گرفتن عکس با ظریف در حاشیه اجلاس گروه ۷ در فرانسه هم راضی بود. او نوشته ترماپ واقعا می‌خواست این کار را انجام دهد.

برخی کارشناسان معتقدند به همین دلیل امکان توافق با ترامپ پیش از انتخابات وجود دارد موضوعی که گروه شاهین‌ها یعنی بولتن و هوک و پمپئو از آن هراس داشتند، اما مسئله اینست که چنین توافقی یک بله گفتن و موافقم بر زبان راندن در یک نشست نیست. چنین مذاکره‌ای ذاتا چندین ماه و حتی ساز زمان نیاز دارد و با توجه به تضاد کامل نگاه طرف آمریکایی با یک توافق برد-برد عملا در شرایط موجود ممکن نیست.

سید حسین موسویان دیپلمات سابق و عضو اسبق تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران در یادداشتی در نشریه رسپانسیبل استیت کرفت آمریکا به بررسی ریشه‌های بی اعتمادی ایران به ترامپ پرداخته و نوشته است: سیاستمداران ایران بی‌اعتمادی شگرفی همراه با ناامیدی زیادی نسبت به سیاست‌های آمریکا دارند.

وی با بیان اینکه پاسخ حسن نیت ایران در اجرای برجام جامع‌ترین تحریم‌ها بعد از انقلاب توسط آرمیکا بوده اظهار داشت: سیاست های اعمالی دولت ترامپ موجب پیدایش یک نگرش دربین سیاستمداران ایران شده است. نتیجه‌گیری سیاستمداران ایران به خاطر چهار عنصر کلیدی سیاست‌های ترامپ است.

اول اینکه نمی‌شود به آمریکا اعتماد کرد چون آمریکا هیچ شرم و حیایی برای زیر پا گذاشتن توافقات دوجانبه و بین‌المللی ندارد، دوم دکترین خروج از معاهدات بین المللی دولت ترامپ، سوم نقش تعیین کننده اسرائیل در سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ و چهارم ضعف عملکرد قدرت‌های جهانی به ویژه اروپا در مقابل تحریم‌های فرامرزی آمریکا و تلطیف روابط دو کشور منوط به تغییر در این چهار گزاره در سیاست آمریکاست. امری که بعید به نظر می‌رسد.

ایرانی‌ها هم به همین واقعیت نگاه می‌کنند و پاسخ مثبتی نمی‌دهند. تهران از همین روست که می‌گوید برایش فرقی نمی‌کند چه کسی در کاخ سفید باشد. هر که هست باید گام عملی بردارد، با شعار و وعده چیزی عئوض نخواهد شد.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: جو بایدن دونالد ترامپ انتخابات آمریکا وعده های انتخاباتی توافق با ایران بازگشت به برجام تحریم های امریکا کاهش تحریم ها ایران بی اعتمادی به آمریکا قدس آنلاین توافق با ایران حزب دموکرات دموکرات ها رئیس جمهور مذاکره ای تحریم ها جو بایدن وعده ها هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۳۳۷۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا بایدن از نتانیاهو دغدغه بیشتری نسبت به اسرائیل دارد؟

رژیم صهیونیستی در روز ۱۳ فروردین امسال (۱۴۰۳) با حمله موشکی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، پایتخت سوریه، سرداران رشید مدافع حرم «سرلشکر محمدرضا زاهدی» و «سرلشکر محمدهادی حاجی رحیمی» از فرماندهان، پیشکسوتان و جانبازان دفاع مقدس و مستشاران نظامی ارشد ایران در سوریه و ۵ تن از افسران همراه آنان به نام‌های شهید حسین امان‌اللهی، شهید سیدمهدی جلالتی، شهید محسن صداقت، شهید علی آقابابایی و شهید سیدعلی صالحی روزبهانی را به شهادت رساند.

پس از جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز عید فطر (۲۲ فروردین ۱۴۰۳) با اشاره به این جنایت رژیم صهیونیستی تأکید کردند: در عرف جهانی حمله به کنسولگری و سفارت هر کشور، حمله به خاک آن کشور محسوب می‌شود و رژیم سر تا پا خباثت صهیونیستی باید برای این جنایت تنبیه شود و خواهد شد.

بر همین اساس و با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر پاسخ حتمی به رژیم صهیونیستی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عملیات موشکی وعده صادق را که از پیش طراحی کرده بود در ساعات ابتدایی ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ علیه مواضع رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی اجرا کرد.

با توجه به اهمیت عملیات وعده صادق و اینکه این عملیات پس از ۷۶ سال از تأسیس رژیم صهیونیستی طراحی و اجرا شده، برای تحلیل و ارزیابی بیشتر این عملیات، گفت‌وگویی با فؤاد ایزدی تحلیلگر مسائل سیاسی انجام داده‌ایم.

متن کامل مصاحبه خبرگزاری فارس با فؤاد ایزدی به شرح زیر است:

فارس: ضمن عرض سلام و خدا قوت خدمت شما و ممنون بابت فرصتی که در اختیار ما و مخاطبان خبرگزاری فارس قرار دادید، لطفا بفرمایید که عملیات وعده صادق چه پیام‌هایی برای رژیم صهیونیستی و حامیانش، به‌خصوص آمریکا به عنوان حامی رژیم داشت؟

ایزدی: در ۷۶ سالی که رژیم صهیونیستی تأسیس شده، اولین بار است که در این حجم به سمت سرزمین اشغالی، موشک به آن اهداف پرتاب شده است؛ در گذشته هم داشتیم که حزب‌الله در بخش‌های شمالی در حد خیلی محدودتری، درگیری‌هایی با رژیم صهیونیستی داشته است. در تاریخ این رژیم، این اتفاق هیچ وقت نیافتاده است.

تبلیغات دروغ بخشی از سبک کار صهیونیست‌هاست

این ادعایی که صهیونیست‌ها داشتند که موشک‌ها در عملیات وعده صادق به هدف نخورده و یا نرسیده را کسی در دنیا باور نکرد. تبلیغات دروغ بخشی از سبک کار صهیونیست‌هاست که این رژیم می‌گوید ارتش ما اخلاقی‌ترین ارتش دنیاست، زمانی که روزانه به کشتار صد‌ها و زن و کودک اقدم می‌کنند، چنین چیزی را مطرح می‌کنند.

کشته‌هایی که در غزه داشتند بسیار کمتر از واقعیت مطرح می‌کنند، این مورد (عملیات وعده صادق) هم همین است، اگر این حرکت ضربه‌ای را که باید وارد می‌کرد را وارد نکرده بود، اینها در این حد ناراحت نمی‌شدند و مظلوم‌نمایی نمی‌کردند.

۷۶ سال از تأسیس رژیم صهیونیستی گذشته، چنین حرکتی نسبت به این رژیم انجام نشده و ایران نشان داد که موشک‌هایی را دارد که به آنجا می‌رسد.

پیام عملیات وعده صادق برای صهیونیست‌ها چه بود؟

بنابراین، صهیونیست‌ها باید حرف‌هایی را می‌زدند که زدند و در عمل توانمندی که برای خودشان جهت مقابله ایجاد کردند، انتهای فناوری‌های موجودشان بود، صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها ابزار دیگری نداشتند که در میدان نباشد.

یک پیامی باید برای طرف صهیونیستی- آمریکایی القا می‌شد که آستانه تحمل ایران، قطعا در حد هدف قرار دادن خاک ایران نیست، با توجه به اینکه می‌گفتند ایران صبر راهبردی دارد؛ خیر این طور نیست، خطوط قرمزی مدنظر ایران قرار گرفته شده که بر این اساس پیش می‌رود.

 تحلیل شما از علت مورد هدف قرار گرفتن نقاط مشخصی در خاک سرزمین‌های اشغالی از سوی ایران در عملیات وعده صادق چیست؟، اساسا چرا چنین نقاطی مورد هدف قرار گرفت؟

ایزدی: آن فرودگاه (پایگاه هوایی نوآتریم) که مشخص است، ما از آن فرودگاه شهید دادیم و علیه جمهوری اسلامی ایران هواپیما بلند شده است، از این جهت مرکز نظامی باید هدف قرار می‌گرفته و مراکز نظامی هم هدف قرار گرفته است، ما مثل صهیونیست‌ها نیستیم که غیر نظامی‌ها را هدف قرار دهیم.

البته در فلسطین اشغالی خیلی غیر نظامی نداریم، مرد و زن یا در ارتش مشغول هستند و یا در رزرو ارتش هستند و هر گاه دولت اراده کند، آنها باید برای خدمت به ارتش برگردند، البته اینها سنین بالایی دارند و به ارتش فرخوانده می‌شوند، سرزمین‌های اشغالی غیرنظامی صهیونیست خیلی کم دارد، اما هدف حمله پاسخ مشروع ایران اینها نبودند، هدف مراکز نظامی بوده و در سطحی است که جمهوری اسلامی ایران کارهایش را طبق اصول اخلاقی پیش می‌برد و از آن پیروی می‌کند.

یکی از نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرد، موضع ایالات متحده آمریکا در قبال عملیات وعده صادق است، تحلیل حضرتعالی از موضع آمریکا در قبال این عملیات چیست؟

ایزدی: سیاست آمریکا در ۶ ماه گذشته خرید وقت برای رژیم صهیونیستی جهت تکمیل جنایت‌های این رژیم بوده است؛ باقی موارد عملیات روانی و پلیس بد و خوب و توجیه افکار عمومی داخل و خارج آمریکاست. اصل داستان در حوزه اهداف، هیچ تفاوتی ندارد، این دغدغه‌ای که دولت بایدن نسبت به آینده اسرائیل دارد، خودِ نتانیاهو ندارد، دغدغه نتانیاهو درباره آینده سیاسی‌اش بیشتر از آینده رژیم صهیونیستی است، چون اگر دغدغه شخصی نداشت، سیاست‌هایی که می‌بینیم را پیش نمی‌برد، نتانیاهیو مایه آبرو ریزی رژیم صهیونیستی شده است، نسل‌کشی می‌کند، چون می‌داند اولین روزی که جنگ را متوقف کند، دوره نخست‌وزیری‌اش هم تمام می‌شود.

البته آمریکایی‌ها هم نگران رژیم صهیونیستی هستند، اینکه بایدن می‌گوید صهیونیست است، قابل باور است و واقعا صهیونیست است، ایده صهیونیست این است که ما یهودی‌هایی که معتقد به صهیونیست هستند را از جا‌های مختلف دنیا در این سرزمین اسکان دهیم و ساکنین قبلی سرزمین را بیرون کنیم. تندروی‌های کابینه نتانیاهو به نفع آمریکا نیست.

۷۰ درصد افرادی که در غزه زندگی می‌کنند، پناهنده هستند و مجبور به کوچ از سرزمین فلسطین شده‌اند، این اتفاق دارد می‌افتد که طرف صهیونیست آبروی خودش را در دنیا برده، نتانیاهو هم آبروی خودش را برده است، آمریکایی‌ها نگران هستند.

آمریکایی‌ها هم متوجه اوضاع هستند، به طوری که بعضی از تندروی‌های کابینه نتانیاهو به نفع رژیم صهیونیستی نیست؛ بنابراین در حوزه اهداف، اگر آمریکایی‌ها نسبت به اسرائیل دغدغه بیشتری نداشته باشند، کمتر نیست، در حوزه تاکتیک و روش هم ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ به طوری که داخل کابینه نتانیاهو و بایدن اختلاف نظر وجود دارد، اما این اختلاف نظر فقط در حوزه تاکتیک است. 

اینکه می‌شنوید بایدن با نتانیاهو بر سرِ پاسخ به ایران صحبت کرده، اگر بر فرض درست باشد، تحلیل بایدن این است که اگر رژیم صهیونیستی بخواهد پاسخ بزرگی دهد، به ضرر این رژیم است.

مشکلی که در آمریکا وجود دارد این است که به نظر می‌رسد دغدغه آینده رژیم صهیونیستی و ثبات و قدرت این رژیم برای این سیاستمداران آمریکایی بیشتر از خودشان است.

سیاستمداران مستقلی در آمریکا هستند که نسبت به سیاست‌های بایدن در قبال حمایت از رژیم صهیونیستی انتقاد دارند و معتقدند که این سیاست‌های آبروی آمریکا را به خطر انداخته است.

آمریکا و رژیم صهیونیستی قابل تفکیک نیستند، در حوزه اهداف یکی هستند. داخل این مجموعه ممکن است جا‌هایی اختلاف‌هایی وجود داشته باشد.

معادلات جهانی بعد از دفاع مشروع جمهوری اسلامی ایران در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی جه تغییری می‌کند و اصولا جایگاه جمهوری اسلامی ایران به چه سمتی پیش می‌رود؟

ایزدی: دنیا در حال تغییر است، یک نظم قدیمی داشتیم، دنیا دوقطبی بود، الآن معلوم شده که دنیای دوقطبی معنی ندارد، اتفاقی که در عمل می‌افتد این است که مجموعه‌ای از کشور‌های غربی با رهبری آمریکا و یک سری کشور‌های غیر غربی داریم که چند کشور از جمله ایران، چین و روسیه در آنها شاخص هستند. این کشور‌های غیر غربی هر کدام وزن و جایگاهی دارند، جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصادی خیلی راه دارد تا به چین برسد، اما در حوزه قدرت معنایی، قدرت نرم، فکری، جایگاه منحصر به فردی دارد و این جایگاه می‌تواند گسترده‌تر هم باشد.

زمانی از محور مقاومت حرف می‌زدیم که این مقاومت در برابر استکبار بود، امروز چین و روسیه هم به آمریکا «نه» می‌گویند. 

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت معنوی اسلام به دغدغه مردم فلسطین تزریق شد. امروز چین و روسیه هم به آمریکا «نه» می‌گویند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت معنوی اسلام به دغدغه مردم فلسطین تزریق شد.

قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بعد از عملیات وعده صادق ارتقا یافته است و افتخاری برای ایرانیان است که در مقابل این مردم جنایتکار ایرانیان ایستادند و از این جهت معادلات منطقه بعد از عملیات وعده صادق تغییر کرد.

سبکی در گذشته وجود داشته که نرمال بوده و سبک نرمال گذشته بعد از عملیات وعده صادق تغییر کرد. نرمال جدید این است که ایران محدودیتی ندارد که از خاک ایران موشکی بلند شود و در سرزمین‌های اشغالی فرود آید، موشک‌های ما هم نقطه‌زن هستند و اهدافی را دنبال می‌کنند، از این جهت یک اتفاق جدیدی افتاده که در گذشته وجود نداشته است، این عملیات بُعد سیاسی، نظامی و قدرت نرم هم دارد. اکثریت مردم دنیا از حمله موشکی ایران به سرزمین‌های اشغالی خوشحال شدند، از این جهت جمهوری اسلامی ایران و مقاومت در حال تبدیل شدن به یک الگوی جهانی است، در حوزه معنایی جمهوری اسلامی ایران می‌تواند حرف اول و آخر را در مجموعه کشور‌های غیر غربی بزند که طرفدارانی هم در غرب دارد.

اتفاقاتی که در ۶ ماه گذشته در منطقه رخ داده، جایگاه ایران را در حوزه معنایی ارتقا داده که دستاورد کمی نیست.

 نکته مهم دیگری که در عملیات وعده صادق مطرح است، این است که شورای امنیت سازمان ملل در مقایسه با حمله‌ای که کنسولگری ایران در سوریه می‌شود، یک واکنش دارد، اما در مقابل پاسخ و دفاع مشروعی که ایران دارد، یک واکنش دیگر نشان می‌دهد، ارزیابی شما از تفاوت در این واکنش‌ها چیست؟

ایزدی: یک اتفاقی در این سازمان‌های بین‌المللی که سازمان ملل هم یکی از آنهاست، افتاده، این است که غربی‌ها در حوزه دیپلماسی کار می‌کنند و خیلی وقت‌ها کشور‌های همسو با غرب، عضو دائم شورای امنیت می‌شوند، برای تصدی این کرسی‌ها هم رقابت می‌شود و غربی‌ها هم تلاش می‌کنند کشور‌های همسو با خودشان را وارد کنند، چین و روسیه هم که به تازگی با غرب مشکل پیدا کرده‌اند، مدتی چین و روسیه سعی کردند با غربی‌ها کار کنند، اما نشد و اختلاف هم جدی است، این کشور‌ها هم در حوزه دیپلماتیک آن توانمندی را ندارند و هم عددشان نسبتا در سازمان ملل کم است، از این جهت طبیعتا موضع‌گیری شورای امنیت به سمت کشور‌های اروپایی خواهد رفت، دبیرکل آن هم که اروپایی است، این رقابت سیاسی است که مسیر را تعیین می‌کند، نه اخلاق و عدالت، اگر از شورای امنیت عدالت‌محوری و اخلاق‌مداری انتظار دارید، انتظار بیهوده‌ای است، اینها براساس محاسبات و یارگیری‌های خودشان پیش می‌روند، نتیجه این می‌شود کسی که دغدغه عدالت داشته باشد، نباید در شورای امنیت سازمان ملل دنبال آن بگردد.

منبع: فارس 

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • واکنش رسمی آمریکا در خصوص مذکرات احیای برجام | مذاکره مستقیم در حال انجام است؟
  • ترامپ: با بایدن، صلح در خاورمیانه وجود نخواهد داشت
  • گروسی: ایران باید بیشتر با آژانس همکاری کند/ قصد دارم به زودی به ایران بروم
  • پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
  • نشریه هیل: انتخابات ۲۰۲۴ برای مردم آمریکا بازی باخت-باخت است
  • چرا بایدن از نتانیاهو دغدغه بیشتری نسبت به اسرائیل دارد؟
  • ظریف: ترامپ از من چند بار دعوت به مذاکره کرد، ولی ما اجازه نداشتیم/ آمریکایی‌ها هم در برجام علاقمند به سرمایه‌گذاری در ایران بودند
  • جزئیات جدید از مذاکرات ایران و آمریکا به روایت ظریف
  • جزئیات جدید از مذاکرات ایران و آمریکا به روایت ظریف: ترامپ برای مذاکره از من دعوت کرد
  • افشاگری ظریف از دعوت ترامپ برای مذاکره + جزئیات