Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، بیماری کووید-۱۹ زندگی ما را آنگونه که شاهد هستیم تغییر داده است. هنگامی که دولت‌ها درماه مارس ناگزیر به اجرای تعطیلی‌ها شدند، مردم خانه‌های خود را به محل کار، سالن‌های بدنسازی و رستوران تبدیل کردند. برای بسیاری از مردم دنیا، قدم زدن در خیابان‌ها و حتی در بعضی کشورها، زندگی اجتماعی، به خاطره‌ای قدیمی تبدیل شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اکنون که کشورها محدودیت‌ها را کاهش داده‌اند، شهروندان دوباره از خانه‌ها خارج شده‌ و در محیط‌های شهری حضور یافته‌اند؛ اما نه مانند گذشته. طبق تحلیل‌های اکونومیست براساس داده‌های جست‌وجوی مردم جهان در گوگل، احتمالا مردم دنیا به‌طور روزانه، در ‌ماه ژوئیه ۲۵درصد کمتر از ‌ماه مارس از خانه خارج شده‌اند.

احتیاط مصرف‌کنندگان ضربه سخت‌تری به صنایع نسبت به حوزه‌های دیگر وارد کرده است. با مطالعه یک مدل آماری در داده‌های جست‌وجوی جهانی گوگل از سال۲۰۱۶، متوجه می‌شویم که جست‌وجوی کلمه «رستوران» (یا واژه‌های مشابه به زبان‌های دیگر) در شرایط فعلی ۱۷درصد کمتر از حد معمول در این دوره از سال بوده است. کافه‌ها ممکن است عملکرد بهتری داشته باشند، زیرا جست‌وجو برای واژه «پاتوق» پس از ۴۰درصد کاهش درماه مارس، درماه ژوئیه به سطح عادی رسیده است. اما جست وجوهای مرتبط با واژه «بلیت» ۵۸درصد کاهش یافته است.

روزنامه اکونومیست نتیجه این بازگشت نامتوازن سبک‌زندگی مردم را «اقتصاد ۹۰درصدی» نامیده است. از آنجا که مردم برای خروج از خانه احساس آرامش کمتری دارند، داده‌های گوگل نشان می‌دهد که آنها فعالیت‌هایی را که طی ماه‌های گذشته انجام می‌دادند، همچنان در خانه ادامه می‌دهند.

جست وجوی واژه «مخمر» برای پخت نان به سرعت افزایش یافت، به‌طوری‌که ۲۸۰درصد درماه آوریل رشد کرد و البته در ایتالیا این میزان به ۱۳۰۰درصد رسید. در سراسر جهان، این میزان از آن زمان کاهش یافته است، اما هنوز ۱۹درصد بالاتر از میزان نرمال است. واژه‌های دیگری که مرتبط با تغذیه هستند، الگوی مشابهی را نشان می‌دهند. این در حالی است که جست وجوی واژه «غذای بیرون‌بر» حتی بیشتر شده است. پخت‌وپز کار هر کسی نیست و همه آن را انجام نمی‌دهند. همچنین جست‌وجوی عبارت «دستور پخت» ۲۲درصد و «مخلوط کن» حدود ۳۲درصد افزایش داشته است. هرچند مردم در خانه به جشن و سرور ادامه می‌دهند، با این حال، تناسب اندام در طول قرنطینه تبدیل به اولویت‌های آنها شده است. جست و جوها برای واژه «دمبل» و «Strava» که یک اپلیکیشن تمرین ورزشی است، با وجود بازگشایی سالن‌های ورزشی، ۶۰درصد بیشتر از میزان معمول باقی مانده است.

علاقه مضاعف به «دوچرخه برقی» و «میز ایستاده» (به‌خصوص در آمریکا) نشان می‌دهد که مردم برای سلامت خود در اموری چون حمل‌ونقل و کار در خانه اهمیت زیادی قائل هستند. میزهای بلند به این منظور ساخته شده‌اند تا کارکنان کمتر روی صندلی بنشینند و بیشتر به‌طور ایستاده فعالیت‌های کاری خود را انجام دهند. به همین ترتیب، فراگیری هنرهای مختلف و صنایع‌دستی درماه آوریل افزایش یافته است.

جست‌وجو برای عبارت «نقاشی براساس اعداد» (painting by numbers) بیش از ۲برابر میزان معمول خود باقی مانده و رشد ۱۱۲درصدی داشته است. در این نوع نقاشی یک طرح دیده می‌شود که هر قسمت از طرح یک شماره دارد. به همراه این طرح قوطی‌های رنگ شماره‌دار هم ارائه می‌شود که هنردوستان هر قسمت شماره‌دار را براساس شماره قوطی رنگ‌آمیزی می‌کنند.

عبارت «ماشین‌های اصلاح مو» همچنان برای آرایشگران آماتور جذابیت دارد و ۵۸درصد افزایش نشان می‌دهد. به همین ترتیب، واژه «tie-dye» که به معنی رنگ‌آمیزی پارچه در طرح‌های متنوع است ۲۳۵درصد رشد داشته است(به‌خصوص آلمانی‌ها که به‌نظر می‌رسد «جیل ساندر» درونشان همیشه فعال است). جیل ساندر یک طراح لباس معروف آلمانی است. با این حال، همانطور که در مورد پخت‌وپز مشاهده می‌شود، بسیاری از افراد تنبل هم دیده می‌شوند که فاقد حس هنردوستی هستند.

نتفلیکس هم باید سپاسگزار کسانی باشد که پس از اشتیاق وافر مردم درماه مارس، ۲۳درصد بیشتر از حد معمول در اواخرماه ژوئیه این پلتفرم را جست‌وجو کردند. ترندهای گوگل برای بسیاری از این سرگرمی‌های خانگی نشان می‌دهد که محبوبیت جدید آنها ممکن است طولانی‌تر از مدت زمانی باشد که کووید-۱۹ به تاخت و تاز ادامه می‌دهد. اگر چنین باشد، جهان می‌تواند به درآمدهای کمتر و البته تجربیات غنی‌تر دست یابد.

کد خبر 539490 برچسب‌ها كروناويروس اینترنت

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: كروناويروس اینترنت نشان می دهد جست وجوی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۳۷۸۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نخستین پرستار قربانی کرونا به روایت مادرش

انتشارخبرهایی درباره ابتلای بعضی افراد به سویه جدید کرونا، ما را به یاد روزهایی می اندازد که این اپیدمی، هر لحظه خانواده‌ای را داغدار یکی از عزیزانش می‌کرد. اما خط مقدم مبارزه با این بیماری، پرستارها بودند که فدایی مردم شدند و در آن روزهای سخت و پر استرس برای کمک به سلامت هموطنان‌شان از هیچ تلاشی دریغ نکردند.

به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان نوشت: «نرجس خانعلی‌زاده»، یکی از این گل‌های پرپر شده است که جانش را وقف بیماران کرد و در ششم اسفندماه سال ۹۸ به کرونا مبتلا شد. پرستار ۲۵ ساله بیمارستان میلاد لاهیجان، ستاره‌ای در عرصه خدمت بی‌منت به مردم بود که با عوارض مشابه ابتلا به ویروس کرونا، در حین رسیدگی به بیماران در محل کار خود از حال رفت و به زمین افتاد. سپس به دلیل عوارض ریوی و تنگی نفس در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شد. او در بعدازظهر روز ۶ اسفند ۱۳۹۸ در بیمارستان میلاد لاهیجان درگذشت و اولین قربانی کرونا از کادر پزشکی کشور لقب گرفت. در پرونده امروز زندگی‌سلام با «آسیه حاجی‌زاده»، مادر «نرجس خانعلی‌زاده»، اولین شهید عرصه سلامت کشور گفت‌وگو کردیم که در ادامه خاطرات او از دخترش را خواهید خواند.

نرجس در ۴سالگی به پرستاری علاقه‌مند شد

به‌عنوان اولین سوال از خانم «حاجی‌زاده» می‌پرسم چرا دخترش تصمیم گرفت که پرستار شود؟ آیا داستانی پشت انتخاب این شغل وجود داشته که می‌گوید: «حدودا ۴ سالش بود که در حادثه‌ای، ابرویش شکست. ما آن موقع تهران زندگی می‌کردیم. او را به قسمت اورژانس بیمارستان بردیم چون شکاف ابرویش زیاد بود و باید بخیه می‌زدند. در آنجا چندتا پرستار خانم بودند و نرجس هم یک دختر کوچولو بود. پرستارها خیلی با مهربانی و با لطافت با دخترم رفتار کردند و همین مسئله باعث شد از همان زمان، به این شغل علاقه‌مند شود. بعد از همان اتفاق بود که این جرقه در ذهنش زده شد که پرستار شود. وقتی سنش بالاتر رفت، تصمیم‌اش برای انتخاب این شغل خیلی جدی‌تر شد».

برای قبولی در کنکور، نذر کرد به بچه‌های شیرخوارگاه کمک کند

می‌گویند که برای قبولی در کنکور نذر کرده بود که رشته پرستاری قبول شود چون این شغل را عاشقانه دوست داشت. مادر شهید «خانعلی‌زاده» در این باره می‌گوید: «بله، او خیلی دوست داشت که پرستار شود. وقتی کنکور داد، احساس می‌کردم که انتظار و استرس تا اعلام زمان نتایج کنکور برایش خیلی سخت است. من یک روزی رفتم خرازی و همین‌طور اتفاقی چشمم به کاموا و کتاب‌های آموزش عروسک‌بافی افتاد. یکی از آن کتاب‌ها را با کمی کاموا خریدم. وقتی نرجس آن‌ها را دید، خوشحال شد و چون عاشق عروسک بود، شروع کرد به بافتن. معمولا هم با هم می‌بافتیم چون من یک مقداری هم بلد بودم و او را راهنمایی می‌کردم. یک روز به من گفت که مامان، می‌دانی من برای این عروسک‌هایی که دارم می‌بافم، چه نذری کردم؟ گفتم نه، بگو. گفت نذرکردم اگر پرستاری قبول شوم به نیت بچه‌های شیرخوارگاه آمنه عروسک ببافم و درآمدش را به آن‌ها بدهم. گفتم چه تصمیم خوبی و اگر این طوری است، من هم کمکت می‌کنم. او در آن مدت، تقریبا ۲۵ یا ۳۰ تا عروسک بافت و چندتایی را به نیت کمک به بچه‌های شیرخوارگاه فروخت و پولش را جمع کرد. روزی که نتایج کنکور آمد و خیالش از قبولی در رشته پرستاری راحت شد، آن‌ها را برد و به شیرخوارگاه تقدیم کرد».

می‌گفت در هر شرایطی باید در کنار مردم باشم

«ما از ابتدا تهران زندگی می‌کردیم. تابستان سال ۹۸، آخرهای طرح نرجس بود که ما چون اصالتا گیلانی بودیم، تصمیم گرفتیم که به این‌جا برگردیم. دقیقا ۵ ماه بعد هم دخترم شهید شد». خانم  «حاجی‌زاده» با این مقدمه به این سوال پاسخ می‌دهد که آیا دخترش نمی‌ترسید در آن زمان که این همه‎گیری فراگیر شده بود به بیمارستان برود: «اعلام رسمی ورود کرونا به ایران دقیقا همان روزی بود که من، نرجس را برای بستری به بیمارستان بردم. البته از حدود یک ماه جلوتر، او به من می‌گفت که یک نوع آنفلوآنزا در حال شیوع است که خیلی خطرناک است و باعث فوت افراد می‌شود. وقتی این مسئله را به من گفت، به او گفتم که شاید کرونا باشد. می‌گفت که خب باشد، ما باید به مردم خدمت کنیم و در هر شرایطی کنار مردم باشیم. اصلا هم نمی‌ترسید. بعد از این‌که احتمال شیوع جهانی کرونا از چین در رسانه‌ها مطرح شد، به او گفتم که دیگر نرو. حقوق خوبی هم که به تو نمی‌دهند و بیا این شغل را ترک کن. حتی به پدرش گفتم و حالم دقیقا شبیه به مادران در زمان جنگ‌تحمیلی بود که رزمنده‌ها به خط مقدم می‌رفتند و نگران بودند. تازه من آن موقع نمی‌دانستم که کرونا این‌قدر خطرناک است. با این حال به او می‌گفتم شغل‌های دیگری هست که برای تو بهتر است. همیشه جواب او یک جمله بود و به من می‎گفت که من پای تحصیلی که در رشته پرستاری داشتم، قسم خوردم و باید تا آن جایی که در توانم است، پای قسمم بایستم. کلا هم عاشق پرستاری بود و این‌طور نبود که من بگویم، نرو و او هم قبول کند. حتی با دست شکسته هم می‌رفت در بخش و می‌گفت شاید بیماری باشد که به حضور من در بیمارستان نیاز داشته باشد».

از کمک به کمپ‌های ترک‌اعتیاد  تا سرپرستی فرزند یتیم

کمک به دیگران در زندگی مرحوم «خانعلی‌زاده» نقش پررنگی داشته و فقط منحصر به پرستاری نبوده است. مادرش در این باره می‌گوید: «نرجس در دوران دانشجویی بچه‌ای را به سرپرستی قبول کرده بود. یک‎سال در ماه مبارک رمضان، طرح اکرام ایتام بود که تصمیم به این کار گرفت. بعد از این که نرجس فوت شد، من هزینه‌های آن بچه را قبول کردم. نرجس یک فرزند معنوی در اراک داشت که من راهش را ادامه دادم. علاوه بر این، هر ماه که به آخر می‌رسید و حقوقش واریز می‎شد، مقداری پول به حساب مادرم واریز می‌کرد. بعدش هم خواهش می‌کرد و مثلا می‌گفت که با آن ۲ تا مرغ، روغن، حبوبات

 و ... بخرید، ببرید برای نیازمندان. یا این که دم عید می‎شد، می‌گفت حواس‌مان به نیازمندان هم باشد. آن موقع بسته‌های معیشتی مثل الان مُد نبود. دوران کرونا بود که پخش بسته غذایی بین نیازمندان بیشتر مورد توجه قرار گرفت اما نرجس از قبل، این جور کارها را می‌کرد. همچنین یک جایی که خیلی دوست داشت به افراد آن‌جا کمک کند، کمپ‌های ترک اعتیاد بود و برای آن‌ها هم مواد غذایی از برنج و گوشت می‌گرفت و می‌برد».

در شیفت آخرش با سُرم به بیماران خدمت می‌کرد

از مادر این پرستار درباره روحیه و اوضاع دخترش بعد از ابتلا به کرونا می‌پرسم که می‌گوید: «من بعد از بستری شدن دخترم در بیمارستان، فقط یک روز او را دیدم. ما روز شنبه نرجس را بردیم بیمارستان تا بستری شود چون تنگی نفس داشت. آن شب حالش خوب بود. کمی با هم حرف زدیم. قشنگ غذایش را هم خورد. حتی موهایش را اجازه نداد که من ببافم و گفت که خودم می‌توانم. خیلی دختر متین و نجیبی بود و همه کارهایش را خودش انجام می‌داد. تا آخرین لحظه هم به فکر خانواده‌اش بود. این جمله‌اش یادم نمی‌رود که آن شب، کارت بانکی‌اش را به دست من داد و گفت که مامان، رمز این را که می‌دانی؟ گفتم آره. گفت حواست باشد برای ترخیص من از بیمارستان، بابا هزینه نکند ها، این توش پول هست. یعنی تا این حد عزت‌نفس داشت و آرامش خانواده برایش مهم بود. فردایش گفتند که باید برود بخش مراقبت‌های ویژه. در آنجا به دستگاه وصلش کردند، روز بعد هم اینتوبه شد و روز سه‎شنبه هم شهید شد. این اتفاق خیلی به سرعت افتاد. در این سال‌ها، یک وقت‌هایی دلتنگی‌های مادرانه باعث می‌شود که از او گلایه کنم و به او بگویم که نرجس، اگر شیفت آخر را نمی‌رفتی و به حرف من گوش می‌دادی، شاید این اتفاق نمی‌افتاد. چون قبل از رفتن به شیفت آخر، حالش خوب نبود و بدنش سست بود، سرفه‌های خشک و تنگی نفس داشت. به من که چیزی نگفته بود ولی بعدها همکارانش می‌گفتند که روز آخر دو بار بی‌حال شده بود و بهش سرم زدند تا سرحال شده است. هرچه قدر هم به او می‌گفتند که برو خانه، می‌گفته که نه، بیمار زیاده و به من نیاز است. بنابراین شیفت آخرش را کامل در بیمارستان مانده بود».

محال بود یک شب برای غذادادن به حیوانات بی‌پناه به ساحل نرود

«خانه ما نزدیک دریاست. الان از همین پارکی که آمدم و دارم از آن‌جا با شما صحبت می‌کنم، دریا دیده می‌شود. بعدازظهرها که می‎شد، دقیقا همین موقعی که دارم با شما صحبت می‌کنم، محال بود که نرجس به ساحل برای غذا دادن به حیوانات بی‌پناه نیاید. حتی از گوشه غذای خودش می‎زد و کمتر می‌خورد و غذاهای اضافه ما را هم جمع می‌کرد و غروب‌ها به لب دریا برای حیوانات بی‌پناه می‌برد». مادر «نرجس» ادامه می‌دهد: «من و پدرش که روی او حساسیت زیادی داشتیم، می‌گفتیم که این کار را نکن، چون خطرناک است و ممکن است تو را گاز بگیرند. او می‌گفت مثلا به سگ یک‎بار غذا بدهید، حتی اگر از گرسنگی بمیرد، به شما آسیب نمی‌زند. کلا یک حس و نگاه قشنگی به زندگی و همه چیز داشت و لطافت و مهربانی که هیچ‌گاه از ذهن اطرافیانش پاک نمی‌شود. بارها می‎شد که می‌دیدم مثلا در شیشه آب‌معدنی یک ذره آب مانده، خیلی‌ها آن را همین‌طور می اندازند در سطل زباله، ولی او می‌رفت و یک درخت پیدا می‌کرد و آن آب را هرچند کم بود، خالی می‌کرد پای درخت و بعد بطری را می‌انداخت در سطل زباله. حواسش به این جور مسائل، خیلی بود».

نرجس را به آرزویش رساندیم

از خانم «خانعلی‌زاده» درباره آرزوهای دخترش می‌پرسم که می‌گوید: «من یک هزارم شخصیت او را نمی‌توانم در این چند دقیقه برای شما توصیف کنم. یکی از آرزوهای نرجس این بود که دختربچه‌ای را از شیرخوارگاه به سرپرستی قبول کند و او را بزرگ کند و اسم او را هم بگذارد، باران. او این راه را برای ما گذاشت اما خودش رفت. ما هم پیگیر آن آرزو شدیم و الان ۲ سالی می‌شود که به لطف خدا، آن را برآورده کردیم». از او می پرسم که آیا به جز نرجس، فرزند دیگری هم داشته که می‌خندد و می‌گوید: «من یک پسر ۲۰ ساله هم دارم که الان آتش‌نشان شده است. متاسفانه یا خوشبختانه، نمی‌دانم چرا بچه‌های من این‌قدر دنبال شغل‌هایی می‌روند که خطرات زیادی دارد».

یادگاری‌های نرجس را به یک موزه در قائم‌شهر دادم

او درباره ماجرای جالب اهدای وسایل این پرستار به یک موزه می‌گوید: «بعد از شهادت نرجس، من وسایل او را نگاه می‌کردم و حسرت می‌خوردم که این وسایل چه می‌شود و تکلیف آن‌ها چه خواهد شد. نمی‌دانم اما خیلی زود شرایط به گونه‌ای شد که شاید خودش برنامه‌اش را چیده بود چون به دو هفته نکشید که ما رفتیم یک روستایی در قائم‌شهر. من در آن‌جا دیدم که یک شهید گمنام دفن است و اطرافش هم غرفه‌های لباس‌های شهدا، حتی یک دکمه، یک لنگه پوتین و ... است. فضای خیلی معنوی داشت. به مسئول آن‎جا گفتم که می‌شود وسایل نرجس را هم این‎جا بگذاریم، گفتند با جان و دل می‌خواهیم. دیگر من هم از خداخواسته، یکسری وسایل او مثل روپوش و شلوار بیمارستانش و خیلی از وسایل دیگرش را به آن‌جا بردم. یک غرفه هم در موزه خوش‌نامان کادر درمان در تهران هست که مثلا انگشتر و یکسری وسایلش آن‌جاست.»

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • امتناع پاشینیان از واژه نسل کشیدرباره ارامنه خبرساز شد
  • آمریکا در جست‌وجوی بازدارندگی ازدست‌رفته/ مهم‌ترین لابی صهیونیستی خواستار برخورد با ایران شد
  • (ویدیو) حمله با چاقو به کشیش کلیسای آشوری
  • مردم اولویت آسفالت ریزی شهر را مشخص کردند | رضایت رانندگان اتوبوس از آسفالت معابر شهری
  • دلار در جست‌وجوی ایستگاه ثبات
  • توصیه‌هایی برای پیشگیری از بیماری‌های شایع در فصل بهار/ از آلرژی فصلی تا ابتلا به آنفلوآنزا و کرونا
  • عملیات‌های انتقامی ایران در پاسخ به جنایت دشمنان پس از انقلاب اسلامی کی و کجا اتفاق افتاد؟
  • ضوابط و مقررات توزیع اینترنتی دارو تدوین شد
  • نخستین پرستار قربانی کرونا به روایت مادرش
  • نوسان قیمت دلار از ابتدای سال تا کنون/ نمودار