Web Analytics Made Easy - Statcounter

میثم تمار شیفته آن بود که ازمحضر امیرمؤمنان علم و حکمت بیاموزد. از این رو دل وجان در اختیار معارف علوى گذاشت. حضرت نیز که او را لایق یافت، دانش وحکمت فراوان به وى آموخت و میثم صاحب اسرار علی (ع) شد.

خبرگزاری شبستان؛ گروه قرآن و معارف: در مکتب انسان ساز و تربیت‌کننده امام علی (علیه‌السّلام) شخصیت‌های بسیار ارزنده و بزرگواری وجود دارند که هر یک از آن‌ها در طول تاریخ الگوی ارزنده برای جامعه بشری بوده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از این شخصیت‌های بزرگوار که علاقه خاصی به علی (علیه‌السّلام) داشت و حضرت علی (علیه‌السّلام)نیز متقابلاً وی را بسیار دوست می‌داشت، «میثم تمار» است. حیات پربار و شهادت افتخارآمیز او برای همه انسان‌های آزاده و مسلمان درس و سرمشق و الهام است.


گروهی میثم را اهل آذربایجان می‌دانند که به نواحی عراق آمد و در نهروان ساکن شد.[1] و برخی میثم را از کردان ایرانی به شمار آوردند. نهروان و آبادی‌های آن بلوک، قبل از قباد شهریار ایران، مسکن طوایف بود و در زمان قباد شهریار، عده‌ای از بزرگان و رجال ادب و اهل شرف فارس و خراسان، به عراق منتقل شده و در اطراف دجله مسکن گرفتند، عده دیگری که از نظر نسب بدان پایه نبودند به فرمان شاه به آبادی‌های نهروان انتقال یافتند. خانواده میثم نیز از آن جمله بود.
به گفته میثم، پدرش از آبادی نهروان بود و در میان اعراب به عنوان یک نفر عجم شناخته می‌شده است، بطور مسلم ایرانی و به احتمال قوی از نژاد کرد و به احتمال ضعیف از اهالی فارس و خراسان می‌باشد.[2]

مرحوم علامه مجلسی از مرحوم شیخ مفید این گونه روایت می کند که درباره میثم تمار آورده است که میثم تمار غلام زنی از بنی اسد در عراق بود. حضرت علی علیه السلام او را خرید و آزاد کرد. روزی از میثم پرسید نام تو چیست؟ گفت: سالم! حضرت فرمود: سوگند به خدا که پیامبر به من فرمود که پدر تو در میان عجم نام تو را میثم نهاده است. وی در پاسخ امیرالمومنین عرض کرد: رسول خدا و تو راست می گویید پدر من مرا بدین اسم نام نهاده است. سپس حضرت فرمودند: نام سالم را کنار بگذار و نام میثم را برگزین و خود کنیه او را ابوسالم گذاردند.

روزی حضرت خطاب به میثم فرمود تو بر در خانه عمرو بن حریث، جزء آن ده نفری خواهی بود که به دار آویخته می‌شوند . چوبه دار تو از همه آنها کوتاه‌تر است. سپس حضرت آن نخله‌ را به وی نشان داد و فرمود: تو بر آن دار آویخته خواهی شد. میثم همواره کنار آن نخل می‌آمد و نماز می‌خواند و با آن نخل سخن می‌گفت. و به عمرو بن حریث می‌گفت: من همسایه تو می‌شوم ، برای من همسایه خوبی باش. عمرو به او می‌گفت: آیا می‌خواهی خانه ابن مسعود یا خانه ابن حکیم را بخری و نمی دانست که منظور میثم چیست.

فرد خرمافروشی از دوستان میثم تمار نقل می کند که روز جمعه ای در آب فرات سوار بر کشتی می رفتیم باد شدیدی وزید. وی به اهل کشتی گفت که این باد به دلیل مرگ معاویه (نیمه رجب سال 60 هجری) وزیدن گرفته است او به هلاکت رسید و یزید به جانشینی رسید. افراد کشتی سخنان وی را باور نکردند. اما جمعه ای دیگر قاصدی از راه رسید و خبر مرگ معاویه و جانشینی یزید را تایید کرد و این طبق اخباری بود که میثم از مولای خود امیر المومنین علیه السلام شنیده بود.

آن زمان که عبیدالله بن زیاد میثم و مختار را زندانی کرد، میثم از اخبار آینده و شورش و قیام مختار بر علیه امویان برایش گفت. شهادت وی پیش از ورود امام حسین علیه السلام به کربلا بود و جسد مطهر او را 7 تن از خرمافروشان به دور از چشم پاسبانان، در کنار جوی آبی برده و در آب رها کردند که کسی از آرامگاه او آگاه نباشد.


نوجوانی میثم
میثم اوائل هجرت در شهر نهروان و یا آبادی آن منطقه متولد شد و پس از رسیدن به سن رشد به کارهای عادی یا شغل خرما فروشی که شغل پدرش نیز بود مشغول شد، تا این که در صفر 16 هجری آبادی‌های نهروان در ضمن فتح مدائن به دست لشکریان اسلام افتاد، او هم اسیر شد و به خدمت بندگی مسلمانان گمارده شد.
ایام بردگی یا بندگی میثم 20 سال تا سال 37 هـ ق طول کشید و در این مدت احتمالاً او در کوفه بود و به دین اسلام مشرف شده بود، و در این مدت به او ابوسالم می گفتند.

ابن حجر عسقلانی می‌نویسد:

«میثم برده زنی از بنی اسد بود . علی (علیه‌السّلام) او را خریداری کرد و آزاد نمود ولی او به گونه ای دیگر اسیر شد ، اسیر ولای علی و محبت و عشق او .

وى شیفته آن بود که از محضر امیر مؤمنان على (ع) علم و حکمت بیاموزد. از این رو دل و جان خود را دربست در اختیار معارف علوم علوى گذاشت. حضرت (ع) نیز که او را لایق و با استعداد یافت, دانش و حکمت هاى فراوانى به وى آموخت, حتى برخى اسرار را که به هر کس نمى توان گفت و آگاهى از حوادث آینده و بلاها و فتنه هاى زمانه را در اختیار او گذاشت. از این رو میثم تمّار را (صاحب سرّ) امیر المؤمنین مى دانند.3

ابن حجر عقلانی و شیخ مفید و عده‌ای دیگر از مورخان نوشته‌اند:

«حضرت علی (علیه‌السّلام) روزی به میثم گفت: تو بعد از من دستگیر می‌شوی و به دار آویخته خواهی شد. روز سوم از بینی تو خون خواهد آمد و محاسنت از آن خون خضاب خواهد شد . تو بر در خانه عمرو بن حریث، جزء آن ده نفری خواهی بود که به دار آویخته می‌شوند . چوبه دار تو از همه آنها کوتاه‌تر است. سپس حضرت آن نخله‌ را به وی نشان داد و فرمود: تو را بر آن به دار آویخته خواهی شد. میثم همواره کنار آن نخل می‌آمد و نماز می‌خواند و با آن نخل سخن می‌گفت. و به عمرو بن حریث می‌گفت: من همسایه تو می‌شوم ، برای من همسایه خوبی باش . عمرو به او می‌گفت: آیا می‌خواهی خانه ابن مسعود یا خانه ابن حکیم را بخری و نمی دانست که منظور میثم چیست. 4

این روایات نشان‌دهنده مقام معنوی میثم تمار در نزد حضرت علی می‌باشد به گونه‌ای که حضرت اخبار زندگی و آینده وی را برایش بیان می‌کند.

در روایتی آمده است: «پس از آنکه میثم را نزد ابن زیاد آوردند، ابن زیاد به او گفت: تو باید از علی(علیه‌السّلام) برائت بجویی و از او بدگویی کنی ... و الا دست و پایت را قطع می‌کنم و تو را به دار می‌آویزم میثم می‌گوید: من گریه کردم. ابن زیاد از علت گریه من سؤال کرد. گفتم: از قول و عمل تو گریه نمی‌کنم. از شکی که آن روز از خبر مولایم بر من عارض شد گریه می‌کنم. ابن زیاد پرسید: مگر مولای تو چه گفته؟ سپس میثم جریان را نقل کرد، ابن زیاد گفت دست و پایت را قطع می‌کنم. اما زبانت را باقی می‌گذارم تا دروغ تو و مولایت را آشکار سازم. سپس دست و پای او را قطع کرد و او را بالاتر دار برد. او در بالای دار صدا می‌زد؛ ای مردم هر کسی می‌خواهد احادیث علی (علیه‌السّلام) را بشنود جلو بیاید. مردم جمع شدند. عمرو بن حریث به عبیدالله بن زیاد گفت: می‌ترسم او دل‌های مردم کوفه را دگرگون کند و آن‌ها بر علیه تو خروج کنند. عبیدالله دستور داد: برو زبانش را قطع کن سپس زبان او را قطع کردند و میثم به شهادت رسید».5

ابن حجر عسقلانى درباره میثم تمّار مى نویسد:

میثم در سال آخر عمرش به مکّه مشرف شد و در مدینه خدمت اُمّ سلمه همسر رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله رسید و گفت و گویى میان ایشان صورت گرفت. وقتى او به کوفه برگشت و دست گیر و زندانى شد، به مختار ثقفى که او نیز در زندان بود، این گونه مى گوید:

إنّک ستفلت وتخرج ثائراً بدم الحسین فتقتل هذا الّذی یرید أن یقتلک;6

تو به زودى آزاد خواهى شد و از مرگ نجات مى یابى و انتقام خون حسین علیه السلام را از کسانى که قصد جان تو را کرده اند خواهى گرفت.

خدمات میثم

میثم یکی از فقیه‌ترین و عالم‌ترین اصحاب حضرت علی می‌باشد. او علم تفسیر قرآن، علم غیب، علم حدیث را در مکتب علی(ع) فرا گرفت و در زمینه‌های مختلف به جهان اسلام خدماتی ارائه نمود.

1. علم تفسیر و تأویل قرآن

میثم یکی از بزرگترین مفسران جهان اسلام می‌باشد که این علم را از علی(ع) آموخت، به حدی میثم در تنزیل، تفسیر و تأویل قرآن متبحر بود، که ابن عباس مفسر و شاگرد علی(ع) که تفسیرش اعجاب همگان را برمی‌انگیخت، وقتی در پای تفسیر و تأویل قرآن میثم نشست، دستور داد قلم و کاغذ برایش بیاورند تا سخنان میثم را درباره قرآن بنویسد.7

2. راوی حدیث و مناقب

میثم احادیث بسیار زیادی از حضرت علی(ع) شنید و کتابی از شنیده‌های خود گردآوری نمود که متأسفانه جز اندکی روایات، چیزی از آن باقی نمانده است، بیشتر روایات میثم دربارة فضائل امام علی(ع) می‌باشد. پس از او پسرانش نوشته‌های او را بازگو می‌کردند.8 میثم در این زمینه یکی از مولفان شیعه محسوب می‌گردد وبیشتر روایاتی که او نقل کرده درباره ی فضایل علی(ع) بود.

 

3. معرفی امام علی (ع)

او به معرفی امام علی(ع) بسیار مشتاق بود، او افکار عامه را متوجه حقانیت امام و عظمت امام می‌نمود و حتی مدتی که از چنگال ابن زیاد فراری بود ، در هر فرصت مناسب ، مناقب و فضائل علی(ع) را بیان می‌کرد .

4. روشن بینی و علم غیب

میثم دانای رازها بود، او از بسیاری حوادث آینده و فتنه‌ها آگاهی داشت و در صورت لزوم با تشخیص ظرفیت افراد، مردم را از آن آگاه می‌کرد، از جمله: پس از شهادت مسلم، در کوفه، ابن زیاد حاکم کوفه، میثم، مختار و جمعی از شیعیان را دستگیر کرد . میثم به مختار گفت: تو از زندان رها می‌شوی و به خون خواهی حسین بن علی(ع) قیام می‌کنی و ابن زیاد را که ما را می‌کشد ، خواهی کشت. 9

او شهادت خود و شهادت حبیب بن مظاهر را پیش گویی کرده بود و وقتی معاویه مرد میثم خبرش را در کوفه منتشر کرد. 10

خطابه و سخنورى:

میثم, بیانى رسا و نطقى گویا داشت و در بازار کوفه, رئیس صنف میوه فروشان و سخنگوى آنان بود. او هنگام شکایت بازاریان کوفه از ابن زیاد, به عنوان نماینده آنان نزد والى کوفه رفت.


دیدگاه علی(ع) و ائمه نسبت ‏به میثم‏

جایگاه والای میثم را در چشم ائمه از سخنان آنان نسبت ‏به وی و نیز از برخوردشان با او در صحنه عمل، می‏توان دریافت . صفا و صمیمیتی که میان علی(ع) و میثم بود و میزان رابطه مودت آمیزشان را از انس و الفت این دو نسبت‏ به‏هم می‏توان شناخت . حضرت ، حتی به مغازه خرمافروشی میثم می‏رفت و در آن جا با او صحبت می‏کرد و قرآن و معارف دین را به او می‏آموخت. 11

علاوه براین ، نزدیکی معنوی میثم با علی(ع) را در لحظه‏ها و موقعیتهای دیگر هم می‏توان دید ، از جمله این که میثم ، پابه‏پای افراد زبده‏ای چون « کمیل‏ » در مواقف نیایش و عبادت مولا حضور می‏یافت و انیس شبهای عرفانی آن حضرت و راز و نیازهای امام با پروردگار بود. 12

مزار شهید

مرگ میثم بنا به نقلی ده روز قبل از آمدن امام حسین (علیه‌السّلام) به عراق بوده است. 13

مدتى پیکر پاک و مطهر میثم پس از شهادتش بر سر داربود. ابن زیاد براى اهانت‏ بیشتر به میثم اجازه نداد که بدن‏ مقدس او را فرود آورده و به خاک بسپارند; به علاوه مى‏خواست ‏با استمرار این صحنه، زهر چشم بیشترى از مردم‏ بگیرد و به آنان بفهماند که سزاى مدافعان و پیروان‏على(ع) چنین است، ولى غافل از آن بود که شهید، حتى پس از شهادتش هم، راه نشان مى‏دهد، الهام مى‏بخشد، امید مى‏آفریند و مایه ترس و تزلزل حکومتهاى جور و ستم است.

هفت تن از مسلمانان غیور و متعهد که از همکاران او و خرمافروش بودند، این صحنه را نتوانستند تحمل کنند که میثم شهید، همچنان بالاى دار بماند; با هم، هم‏ پیمان شدند تا پیکر شهید را برداشته و به خاک بسپارند. براى غافل ساختن مامورانى که به مراقبت از جسد و دار مشغول بودند، تدبیرى اندیشیدند و نقشه را به این صورت عملى ساختند که: شبانه در نزدیکیهاى آن محل، آتشى افروختند و تعدادى از آنان بر سر آن آتش ایستادند.

نگهبانان، براى گرم شدن به طرف آتش آمدند، در حالى که چند نفر دیگر از دوستان شهید، براى نجات پیکر مقدس میثم‏ از آتش دور شده بودند. طبیعتا، ماموران که در روشنایى آتش ایستاده بودند، چشمشان صحنه تاریک محل دار را نمى‏دید. آن چند نفر، خود را به جسد رسانده و آن را از چوبه دار باز کردند و آن طرفتر در محل برکه آبى که خشک شده بود دفن نمودند.

صبح شد . ماموران جنازه را بر دار ندیدند; خبر به ابن‏ زیاد رسید. ابن زیاد مى‏دانست که مدفن او مزار هواداران على(ع) خواهد شد . از این رو جمع انبوهى را براى یافتن جنازه میثم ، مامور تفتیش و جستجوى وسیع منطقه ساخت ، ولى آنان هرچه گشتند ، اثرى از جنازه نیافتند و مایوس گشتند. 14

اینک مزار شهید یک مشهد است و به شهادت ایستاده است . مرقد میثم تمار در چند صد متری مسجد کوفه و در کنار خیابان اصلی کوفه - نجف قرار دارد . بر روی قبر مطهر میثم ضریحی کوچک و بر بالای آن گنبدی آبی رنگ وجود دارد و گواه پیروزى حق و شاهد رسوایى و نابودى باطل است . در سرزمین عراق در محلى میان نجف اشرف و کوفه ، بارگاهى است که مدفن میثم تمار است . بر سنگ مزارش نام میثم به عنوان یار و مصاحب على - علیه السلام نوشته شده است.
1- میثم تمار، محمد حسین مظفر، ص6.

2- میثم تمار، محمدباقر بهبودی، ص 5.

3- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید /همان / ص292 ؛ رجال کشّى / ص 86

4- ابن حجر عسقلانی / الاصابه فی تمییز الصحابه / ج6 / ص 251-250

5- شیخ طوسی محمد بن حسن / اختیار معرفه الرجال / ج1 / ص 298-297

6- الارشاد /ج 1 / ص324

7- بحارالانوار / ج42 / ص128 ؛ سفینه البحار / ج2 / ص524

8- سفینة البحار / ج2 / ص524

9- بحارالانوار/ ج 42 / ص125

10- رجال کشی / ص80

11- الاصابه فی تمییز الصحابه / ج6 / ص 251 ؛ الارشاد مفید / ج1 / ص325

12- شیخ عباس قمی / نفس المهموم / ص‏60 ; شیخ عباس قمی / منتهی ال‏آمال / ص‏276 ; بحار الانوار / ج‏40 / ص‏200

13- سفینة البحار / ج‏2 / ص‏525 ; بحار الانوار / ج‏41 / ص‏268

14- رجال کشى / ص‏83

پایان پیام/49

منبع: شبستان

کلیدواژه: میثم تمار دار آویخته علیه الس لام علیه السلام من همسایه میثم تمار حضرت علی امام علی ابن زیاد خانه ابن بن زیاد حضرت ع آن نخل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۳۸۵۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دیدار شاعران و اساتید ادبیات فارسی با رهبر انقلاب

به گزارش خبرگزاری مهر در شب میلاد کریم اهل بیت، حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب به دیدار رهبر انقلاب رفتند.

این دیدار که پیش از اذان مغرب آغاز شد، ابتدا تعدادی از شاعران با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفت‌وگو کردند. سپس نماز مغرب و عشاء به امامت رهبر انقلاب اقامه شد و حاضران روزه خود را به همراه ایشان افطار کردند.

در ادامه این دیدار، که در حال برگزاری است، شعرای جوان و پیشکسوت در وصف امام حسن مجتبی علیه‌السلام و موضوعات دیگر به شعرخوانی پرداختند.

مشروح خبر و تصاویر تکمیلی متعاقباً منتشر می‌شود.

کد خبر 6062393 محمدحسین سیف اللهی مقدم

دیگر خبرها

  • برنامه «سلسله موی دوست» از رادیو ایران
  • چرا به امام حسن(ع)، کریم اهل بیت گفته می‌شود؟
  • فضائل بی نظیر امام حسن مجتبی(ع) در دیدگاه علمای اهل سنت
  • جزء خوانی قرآن کریم در حرم مطهر شاهچراغ (ع) + تصاویر
  • ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک باد
  • چرا امام حسن (علیه السلام) را مجتبی و کریم اهل بیت می‌گویند؟
  • جزء خوانی قرآن کریم در حرم مطهر شاهچراغ (ع)
  • گرگیعان، جشن سالروز میلاد اولین نوه‌ی پیامبر اسلام
  • دیدار شاعران و اهالی فرهنگ با رهبر انقلاب
  • دیدار شاعران و اساتید ادبیات فارسی با رهبر انقلاب