شرق: بازگشت به برجام با پیروزی بایدن هم تقریبا محال است
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۵۳۹۰۲
روزنامه اصلاحطلب شرق طی یادداشتی بازگشت به برجام را تقریبا امری محال تصویر کرده است. گوشههایی از این یادداشت در ادامه آمده است.
در صورت پیروزی مجدد «دونالد ترامپ»، چون فقط چند ماه از عمر دولت روحانی باقی مانده، او ترجیح میدهد با دولت فعلی وارد مذاکره نشود؛ چراکه فرایند مذاکره احیای برجام، زمانبر خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از آن طرف، اما اگر «جو بایدن» در انتخابات پیروز شود، چه اتفاقی میافتد؟ طبق آنچه بایدن در مناظرات اعلام کرد و براساس مانیفست حزب بازگشت به برجام، یکی از اولین اقدامات رئیسجمهور دموکرات خواهد بود. شاید این مانیفست و پیروزی بایدن، خبر خوبی برای ایران باشد؛ اما موضوع به همین پیشپاافتادگی نیست. بازگشت آمریکا به برجام روی کاغذ آسان است؛ اما روش اجرائی و مذاکرات احیای برجام، بسیار پیچیده و زمانبر میشود.
برجام، یک برنامه زمانبندی (Schedule) داشت که در آن از روز اجرای برجام (27 دی 94)، زمانهای مختلفی (5، 8، 10، 15 و 25 سال) برای رفع برخی محدودیتهای هستهای و تحریمهای غیرهستهای در نظر گرفته شده است. پس از خروج آمریکا از برجام، ایران نیز تعهدات خود را بهصورت پلهای کاهش داد و از نظر فنی، به شرایط پیشابرجام بازگشت.
اولین ایرادی که در بازگشت آمریکا به برجام وجود دارد، همین برنامه زمانبندی در اجرای تعهدات طرفین است. آیا بازگشت آمریکا به برجام به معنای ادامه برنامه زمانبندی فعلی است یا آمریکا مایل است درباره بازبینی زمانبندی برجام با ایران وارد مذاکره شود؟ آنچه از اظهارات برخی از شخصیتهای دیپلماتیک نزدیک به بایدن برداشت میشود، این است که بایدن به برجام بازخواهد گشت؛ اما زمانبندی فعلی باید بازبینی (Re-Schedule) شود.
این برنامه جدید احتمالا شامل جبران زمان ازدسترفته در دوونیم سال اخیر بوده و شاید تغییراتی در کلیات زمانبندی را شامل شود. گرچه تیم سیاست خارجی بایدن هنوز استراتژی مشخص خود درباره برجام را ارائه نداده است، اما از خلال صحبتهای آنها میتوان دریافت که علاوهبر بازنگری در برنامه زمانبندی برجام، پیوستهای دیگری مانند مسائل منطقهای و موشکی نیز باید به برجام افزوده شود.
نکته این است که حتی در صورت پیروزی بایدن در آبان، تا پایان دولت فعلی ایران چند ماه بیشتر باقی نمانده و احتمالا بایدن نیز ترجیح میدهد در چنین وضعیتی وارد مذاکره با دولت حسن روحانی نشود. چنانچه دولت آتی ایران از اصولگرایان باشد، نیز مذاکره با آمریکا خط قرمز پررنگ این طیف است؛ بنابراین موقعیت مناسبی برای مذاکره احیای برجام وجود ندارد، چه رسد به بازنگری در زمانبندی و احیانا الحاق مسائل موشکی و منطقهای به آن.
مسئله اساسی دیگر نیز، ضمانت اجرائی برجام است. برجام بهدلیل ماهیت حقوقی خود در آمریکا، مورد تصویب مجلسین آمریکا قرار نگرفت؛ ازاینرو ترامپ براساس اختیارات قانونی خود، از آن خارج شد. همزمان با انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، انتخابات 34 کرسی سنای آمریکا نیز برگزار میشود. اگر جمهوریخواهان همچنان کنترل سنا را در اختیار داشته باشند، بایدن در بازگشت به برجام نیز دچار مشکل خواهد شد و احتمال معامله با سنا برای حفظ برجام بیراه نیست. دراینصورت چنانچه شرایط سنا (مانند دوره قبل) برای احیای برجام بهرسمیتشناختن اسرائیل از سوی ایران باشد، عملا تلاشهای حفظ برجام به شکست میانجامد.
منبع: الف
کلیدواژه: برنامه زمان بندی بازگشت به برجام احیای برجام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۵۳۹۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات جدید از مذاکرات ایران و آمریکا به روایت ظریف: ترامپ برای مذاکره از من دعوت کرد
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین وزارت امور خارجه برای بررسی شرایط سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ به گفتگو پرداخته است.
به گزارش اقتصاد آنلاین، بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید:
دنیا دیگر دنیای دوقطبی نیست، حتی موضوع قطبی بودن در جهان با چالش جدی رو به رو است؛ لذا باید این واقعیات را درک کرد. مهمترین عامل در نظام قطبی عامل وفاداریست و ما هنوز بر اساس این تصور به نظرم توهمی از روابط جهانی داریم و عمل میکنیم. بعد خیلی زود دلسرد میشویم که چرا روسها یا چینیها با ما اینگونه رفتار کردند؟ در صورتی که اگر درست تشخیص دهیم که امروز مبانی رفتار در روابط جهانی چگونه است حتماً نه چنین توقعاتی را خواهیم داشت، نه اقداماتی میکنیم که ایجاد چنین توقعاتی برای ما بکند. نه خودمان را فدا برای کسی میکنیم و نه توقع داریم که آنها برای ما این کار را بکنند.
باید روابط سازنده با همه کشورها داشته باشیم. معتقدم که بدون روابط سازنده نه با شرق میتوانیم رابطه خوبی داشته باشیم نه با غرب. یعنی بدون اینکه با غرب رابطه داشته باشیم نمیتوانیم با شرق رابطه داشته باشیم و برعکس هم همینطور است.
تا زمانی که ما با روسیه و چین رابطه نداریم، حتما غرب هم با ما رابطه فراگیر و همه جانبه نخواهد داشت. تا زمانی که درها به روی غرب از سوی ایران بسته باشد، حتما روسیه و چین هم احساس میکنند که کنشگر این حوزه هستند و منافعشان را بر ما تحمیل میکنند بدون اینکه منافع ما را در نظر داشته باشند.
اگر قرار است جهان جنگ اقتصادی داشته باشد این جنگ باید بین چین و آمریکا باشد.
فرصت مذاکره با آقای ترامپ را ما از دست ندادیم. با همه احترامی که برای دوست و همکار عزیزم آقای احمدی قائل هستم، اعتقاد دارم که نیمی از قضیه را دیدهاند. چرا که آقای ترامپ یک بخشی از معادله است و کل معادله نیست.
آقای ترامپ حداکثر میتواند یک توافق دو صفحهای مثل آن که با کره شمالی امضا کرد را امضا کند. آقای ترامپ نه توانش را داشت و نه ساختار آمریکا اجازه میدهد، همانطور که در کره شمالی اجازه ندادند که ایشان وارد یک توافق محتوایی جدید شود.
با توافق دو صفحهای هم هیچ مشکلی از کسی حل نمیشود، فقط یک فرصت عکس انداختن فراهم میشود که ممکن است برای کره شمالی فرصت خوبی بود؛ چون همیشه رهبران کره شمالی دوست داشتند که با روسای جمهور آمریکا دیده شوند. چون این فرصت را پیدا نمیکردند بعد از اینکه روسای جمهور از کاخ سفید خارج میشدند معمولاً آنها را دعوت میکردند و با آنها عکس یادگاری میانداختند؛ لذا این پیروزی برای آنها بود و یک پیروزی هم برای آقای ترامپ بود که خاصیت نارسیستیاش را آبیاری کند؛ لذا این قسمت از فرمایش آقای احمدی کاملاً درست است که ترامپ علاقه داشت که این کار را انجام دهد؛ اما قسمت بعدیاش که همانطور که در اجلاس ویتنام آمریکا و کره شمالی دیدیم این افراد دیگر هستند که تصمیم میگیریم.
آقای ترامپ از بنده چند بار دعوت به مذاکره کرد، ولی ما که اجازه برای مذاکره نداشتیم. اما آقای بولتون در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» کاملاً تشریح میکند که هربار ایشان تا مرز استعفا پیش رفت برای اینکه مانع از مذاکره شود. خیلی هم با آب و تاب توضیح میدهد که در هر دو مورد استعفا نامهاش را نوشت و وقتی مذاکره صورت نگرفت خیالش راحت شد. اما همین نشان میدهد، اگر بنده با آقای ترامپ مذاکره کرده بودم یا آقای دکتر روحانی مذاکره بودند، نهایتاً همین بولتون بودند که باید این مذاکرات را به نتیجه میرساندند.
بعضیها ایراد میگیرند که آقای بولتون و پومپئو از ابتدای سال ۹۷ وارد کاخ سفید شدند، یعنی از آوریل سال ۲۰۱۸، لذا میگویند چرا از دوران آقای تیلرسون استفاده نکردید. من با آقای تیلرسون در جلسه ۵+۱ دیدار داشتم، به هیچ وجه آقای تیلرسون در ظرفیت مذاکره نبود و اعتماد لازم را از سوی آقای ترامپ برای این که مذاکره کند، نداشت. کاملاً مشخص بود و دیدیم که ظرف تقریبا یک سال از دولت آقای ترامپ خارج شد.
من معتقدم که ما اگر تشخیص دهیم که تهدیدی که برای جمهوری اسلامی وجود دارد تهدید امنیتیسازی است، در زمین این تهدید بازی نمیکنیم؛ لذا میتوانیم سیاست فعالتری را داشته باشیم. البته این به معنا نیست که دست از مخالفت با آمریکا بکشیم، مخالفت با سلطه و مخالفت با استکبار میتواند برای کشور یک زمینه قدرتی فراهم کند، با توجه به اینکه الان قدرت دیگر صرفاً قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی نیست. البته قدرتهای دیگری هم هستند مثل قدرت الهام بخشی.
آنهایی که میگویند برجام ایراد داشت خب چرا آمریکا به برجام استناد نکرد، اگر برجام یک طرفه بود آمریکا به یک جمله برجام استناد میکرد و از آن خارج میشد. آن وقتی که استناد کردند ۱۳ کشور در شورای امنیت علیهشان بودند، لذا دوستان ما مقداری به واقعیتها توجه کنند بهتر است.