علی مطهری خطاب به صداوسیما: آیت الله هاشمی یک واقعیت است؛ نمیتوانید او را سانسور کنید
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۶۱۱۰۴
شامگاه چهارشنبه 22 مرداد، خانه موزه آیتالله هاشمی رفسنجانی، سیامین سالگرد پیروزی ایران در جنگ تحمیلی را که با ارسال آخرین نامه صدام به آیتالله هاشمی رفسنجانی و پذیرش مجدد قرارداد 1975 الجزایر همراه است، جشن گرفت.
به گزارش «انتخاب»، علی مطهری هم در این مراسم، با انتقاد از رویکرد صداوسیما در مواجهه با واقعیات تاریخی گفت: متأسفانه صداوسیما با آقای هاشمی برخورد بدی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرزند شهید مطهری و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، گفت: دیکتاتورها روحیات خاصی دارند و عموما در زندگی شخصی دچار عقدههای زیادی هستند. اگر زندگی صدام را بخوانید خواهید دید که آقای هاشمی در برخورد با او چگونه متوجه این عقدهها بوده و او را درک کرده است. ایشان در روابط با عربستان نیز همین درک را داشت و همین باعث شد روابط ما با عربستان در دوران آقای هاشمی، متفاوت باشد.
وی با اشاره به تعبیر شهید محلاتی درباره شهید مطهری که او را قوه عاقله انقلاب خوانده بود، افزود: آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز قوه عاقله نظام در کنار مقام رهبری بود.
مطهری با انتقاد از رویکرد رسانه ملی در کتمان واقعیات تاریخی کشور گفت: زمانی قرار بود سریالی درباره شهید مطهری بسازند که یکباره متوقف شد. علت را جویا شدیم گفتند در روند زندگی ایشان به آقای منتظری و بازرگان و شریعتی که رسیدیم، به مشکل خوردیم. بهرحال شهید مطهری، 11 سال با آقای منتظر هممباحثه بود. سالهاست نقش آیتالله منتظری را در انقلاب اسلامی سانسور میکنند در حالیکه این برخورد با واقعیات تاریخی واقعا غلط است.
نقش ویژه آیتالله هاشمی در بازگشت صدام به قرارداد 1975
در ابتدای این مراسم نیز، فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی در سخنانی با یاد امام و شهیدان، گفت: تلخی جام زهر پذیرش قطعنامه با پیروزی و صلحی که این تصمیم برای ایران و نسلهای آینده به همراه آورد، تبدیل به شیرین ترین شهدها برای امام و ملت ایران شد.
محسن هاشمی تأثیر یادآوری پیروزیها در تقویت غرور، انسجام و وحدت ملی و بهبود سرمایه اجتماعی را مورد اشاره قرار داد و گفت: در سی سال گذشته، تنها روز آغاز جنگ مورد توجه تبلیغات رسمی بوده و روز پیروزی ایران و آغاز صلحی پایدار مورد غفلت قرار گرفته و در هیاهوی مسائل سیاسی گم شده است؛ حال آنکه تقریبا همه کشورها، روز خاتمه جنگ را جشن میگیرند و کهنهسربازان و آسیبدیدگان جنگ را مورد تکریم قرار میدهند.
وی با اشاره به ویژگیهای دفاع مقدس در تاریخ ایران افزود: آخرین باری که ایران در جنگی، توانست تمامیت ارضی خود را حفظ کند مربوط به جنگهای عثمانی است و در جنگهای مختلف دوران قاجار و پهلوی، هربار بخشی از خاک ایران جدا شده است.
محسن هاشمی همچنین با اشاره به فرایند پایان جنگ تحمیلی گفت: پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران در 26 تیر1367 و برقراری آتشبس در 29 مرداد همین سال، یک وضعیت ناپایدار نه جنگ و نه صلح بین ایران وعراق ایجاد شد که هزینه سنگینی به کشور تحمیل میکرد، اما از ابتدای اردیبهشت سال 1369، مکاتباتی بین صدام و آیتالله هاشمی رفسنجانی شکل گرفت که در نهایت در 23 مرداد سال 1369، منجر به پذیرش تمامی خواستههای ایران توسط عراق بویژه آزاد شدن همه اراضی اشغال شده، آزادی بدون قید و شرط اسرای ایرانی و بازگشت به قطعنامه 1975 الجزایر گردید که بزرگترین موفقیت برای دیپلماسی ایران محسوب میشد.
وی نکته مهم این اتفاق را نقش ویژه آیتالله هاشمی رفسنجانی خواند که با مشورت مستمر با رهبر معظم انقلاب و استفاده از توان کارشناسی وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی، این مذاکرات را راهبری کرده و با اشراف به روانشناسی صدام، در پیشنویسهای تهیه شده، تغییرات جدی ایجاد کردند و با استفاده از شرایط بحرانی عراق که با اشغال کویت نیاز به ایجاد امنیت از ناحیه ایران داشت، توانست اهداف ایران را بدون واگذاری هیچ امتیازی از عراق بدست آورد.
لینک کوتاه: asriran.com/00377xمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: علی مطهری هاشمی آیت الله هاشمی رفسنجانی شهید مطهری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۶۱۱۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستانهای عامه ما، ریشه در واقعیت دارند/ ردّپای کهن الگوها در روایتهای زنان/ مضامین متنوع لالاییها و شعرهای زنانه
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از انجمن مستندسازان سینمای ایران، بیستوششمین نشست ماهانهی «مستندهای ایرانشناسی» به نمایش و نقد و بررسی فیلم مستند «طرقه» ساخته محمدحسین دامنزن اختصاص داشت. این فیلم یکی از پر افتخارترین و موفقترین فیلمهای سینمای مستند ما در عرصهی بینالمللی است. «طرقه» در بیش از هشتاد کشور دنیا به نمایش در آمده است.
محمدحسن دامنزن در مستند «طرقه»، در همراهی با چهار زن نوازندهی شمال خراسان زندگی، زمانه و احوالات آنها را روایت میکند. با پایان اکران اثر، محمدحسن دامنزن کارگردان «طرقه»، حمید جعفری مستندساز و رئیس هیئت مدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران، دکتر زهرا محمدحسنی فولکلوریست و دکتر علیرضا حسینی مردمشناس درباره وجوه مختلف اثر به بحث و تبادلنظر پرداختند. حمید جعفری، در سخنان ابتدایی، بعد از خوشآمدگویی به حاضران بحث را به مهمانان سپرد.
دکتر زهرا محمدحسنی فولکلوریست راجع به تأثیری که تجربه تماشای «طرقه» بر او داشته است، عنوان کرد: این دومین باری است که فیلم را میبینم و میتوانم بگویم که با لحظه لحظه آن ارتباط برقرار کردم و تأثیر عجیبی روی من داشت. با توجه به حوزهی تخصصیام که زنان در فرهنگ و ادبیات عامه ایران است، باید بگویم صدای ساز زنان و شعر زنانه که کلا در ادبیات عامه ما دیده میشود برخلاف ادبیات و فرهنگ رسمی است. در ادبیات رسمی تا قبل از فروغ، دست کم صدای شعر زنانه نداریم. پروین اگر شعر میگوید، هیچ فرقی با شعر بهار ندارد. یعنی صدای شعر تا فروغ زنانه نیست ولی در ادبیات عامه ما و فرهنگ ما، از گهواره ها و آوازها، احساسات زنانه و طنین صدای آنها کاملا لمس میشود. این مستند به خوبی به این موضوع قدرت زنان و صدای زنان پرداخته بود. محمدحسن دامنزن کارگردان اثر، طریقه جلب اعتماد سوژهها برای باز کردن سفره دلشان را این گونه شرح داد: خیلی زمان برد. اول اینکه من در یک محیط زنانه بزرگ شدم. پدرم خیلی زود فوت کرد و مادرم مرا بزرگ کرد از این رو اطراف من بیشتر خانمها حضور داشتهاند. به هر حال، آشنایی من با این خانمها زمان برد. من به شیروان رفتم و یک خانه اجاره کردم. هشت ماه را در آنجا سپری کردم تا اینکه این خانمها، به مرور پیدا شدند.
او درباره اینکه جرقه ساخت اثر چگونه زده شد، گفت: موقعی که خارج از کشور بودم، نواری به من کادو دادند. نوار درباره موسیقی شمال خراسان بود و آخر این نوار، چند تا لالایی بود و برای اینکه این لالاییها مجوز پخش بگیرند، روی این لالاییها، یک صدای نخراشیده ای دکلمه میکرد. من این لالاییها را گوش کردم و دیدم چه زیباست! با خودم گفتم این خانمهای شمال خراسان که اینطوری لالایی میخوانند، پس حتما به موسیقی اشراف دارند. متأسفانه، مادرم آلزایمر گرفت و من به ایران برگشتم. این موضوع، مرا له کرد. به شیروان رفتم، خانهای اجاره کردم و هشت ماه در آنجا زندگی کردم، تا به مرور با این خانمها آشنا شدم و در نهایت، این فیلم ساخته شد. چون وقتی همزبانی پیش میآید، همهچیز راحت طرح میشود و پیش میرود.
حمید جعفری با اشاره به توضیح کارگردان گفت: میبینید که یک مستندساز برای ساخت مستندی که ممکن است به نظر بسیار ساده بیاید، چه مسیری را طی میکند، در روستا یا شهر دیگری خانهای اجاره میکند و هشت ماه جور دیگری زندگی میکند، تا بتواند به آدمهای فیلمش نزدیک شود و مسیر ساخت فیلم را هموار کند.
دکتر علیرضا حسینی مردمشناس راجع به چرایی برقراری ارتباط راحتتر با مردم کرمانج گفت:نکته مهم درباره آنها، سادگی و بیآلایش بودن است. چون قسمتی از کرمانج ها در شمال خراسان، عشایری هستند که ییلاق و قشلاق میکنند. این جو سرزمینی و سرسبزی این سرسبزی آنجا باعث میشود به راحتی به دیگران اعتماد کنند. زهرا محمدحسنی درباره نقش موسیقی در اعتماد به دیگران بیان کرد: نمیتوان به ضرس قاطع در این باره نظر داد اما میتواند تاثیرگذار باشد.
زهرا محمدحسنی در سخنان پایانی، این باور که شعرها و لالاییهای زنانه تماما شکوه ها و گلایههای زنانه هستند را غلط نامید و گفت: دیدگاه غالبی که درباره ادبیات عامه ما وجود دارد، این است که لالاییها و شعرهای زنانه عمدتاً شکوهها و گلایههای زنانه هستند. اگر کلیدواژه «لالایی» را در مقالههای حوزه فولکلور جستجو کنید، همه اش همین است که: «لا لا لا، بابات رفته زن بگیرد» و این لالایی که در مناطق مختلف به اقسام گوناگون تکرار شده است را مورد استناد قرار دادهاند و گفتهاند لالاییها عمدتاً شکایت زنانه و بیان سرخوردگیهای زنانه است.
چند سال پیش طی یک پژوهش، هزار لالایی را از شهرهای مختلف بررسی کردم و از این هزار لالایی، تنها سه درصد به شکوه از مرد مربوط میشد در صورتی که باقی لالاییها، خیرخواهی برای مرد را میخواستند، دعا کردن برای مرد یا ناز و عتاب عاشقانه بود. حتی شامل دلتنگی و از دست دادن یار هم میشد مثل «گلی از دست رفته و خار مانده است/ به من جور و جفا بسیار مانده است».
بعضی پژوهشگران گفتهاند که این ناز و عتاب عاشقانه با یک معشوق خیالی است. در نواهایی که این خانمها در فیلم میخواندند هم این گفتگو با معشوق وجود داشت. از نظر من، این دیدگاه غالب که لالاییها و شعرهای زنانه ضدمرد هستند، بیانگر ظلم به زنان است دور از واقعیت و تقلیل آواهای زنانه است. اتفاقاً این ساز زدن که خود یک کار ممنوعه است، شکستن همان محدودیتها برای زنان است و شکستن همان چهارچوبها است که دارد به آنها قالب میشود. در این فیلم هم دیدیم که هم ساز مرد و هم ساز زن را شکسته بودند و فقط ساز خانم نبود. چون اجرای موسیقی در کشور ما کلا با چالش مواجه است.
بیستوششمین نشست ماهانهی «مستندهای ایرانشناسی»، به همت انجمن مستندسازان سینمای ایران و انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا) و با همکاری سازمان نظام پزشکی کرج، غروب روز دوشنبه، ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۳، در سالن آمفیتئاتر سازمان نظام پزشکی کرج برگزار شد.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896476