Web Analytics Made Easy - Statcounter

حسین گنجی، روزنامه نگار، نوشت: «برای انسان مبتلا به روزمرگی و معدن حاجات طبیعی ضروری و غیرضروری مصنوع تکنولوژی بسیار دشوار است که به چیزهای همچون غایت بنگرد» و هنر اساسی‌ترین مؤلفه‌ خروج از این گزاره و رسیدن به غایت و زندگی با کیفیت بهتر است که ژان ماری شیفر در کتاب هنر دوران مدرن بر آن تأکید دارد.

قدمت هنر به‌خصوص هنر تجسمی به دوران ماقبل تاریخ بازمی‌گردد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انسان اولیه در ابتدایی‌ترین اقدام خود برای پیوستن به دیگری و ایجاد یک رابطه تنها دستاویزش کشیدن اشکالی برای بیان آنچه فکر می‌کرد بود، تا آنکه بتواند ارتباط خود با دیگران را تسهیل کند. به همین دلیل است که هنوز در میان آثار باستانی ما در جست‌وجوی همین نقوش ساده و‌ بیانگر هستیم تا از آن روزگار مطلع شویم و به‌نوعی بتوانیم دوره‌های مختلف تاریخی را از یکدیگر بازشناسیم و دریچه‌ای به انسان گذشته بیاییم و این نوع جست‌وجو تنها در کندوکاو گذشته کارا نیست بلکه برای شناخت بهتر انسان و شرایط زیسته امروز و بیان آنچه بر زبان نمی‌توان آورد و از آن مهم‌تر برای دستیابی به آینده نامعلوم حتی تنها راه دستاویزشدن به هنر این ریسمان قدرتمند در قلیان خلاقیت و رؤیاپردازی است و از کاراترین روش‌ها و ابزارهای بیانگری است که به دلیل حسی که در نهاد خود دارد، همچنان زبان قابل فهم تمامی انسان‌ها در تمامی نقاط جهان و یگانه راه خروج از ملال و‌ کسالت و بن‌بست است.

امروزه این زبان فطری و درونی جلایافته‌تر، پیشرفته‌تر و هوشمندانه‌تر نیز شده و همچون زبانی فرانسلی، فرامرزی و فرانگرشی است که علاوه بر ارتباط که ابتدایی‌ترین کارکرد اوست، آثار دیگری نیز بر زندگی ما می‌تواند از خود به جای بگذارد که از مهم‌ترین آنها حس تعلق‌بخشی، امیدآفرینی، زیبایی‌شناسی و خلاقیت‌زایی است که با خود به همراه می‌آورد.

اثر هنری اساسا به این دلیل، اثر خوانده می‌شود که می‌تواند در نهاد و جان ما اثر بگذارد و هر بار دیدنش ما را به جهان تازه دعوت می‌کند. ایرانیان روزی از خورجین و جاجیم و رخت و لباس و وسایل ساده پخت‌وپز سفالی و سنگی گرفته تا فرش زیر پا و نقش‌نگاره‌های سقفی و شیشه‌کاری‌ها و حتی کلید و قفل‌های دم‌دستی سرشار از خلق و زیبایی و چشم‌نوازی بوده‌اند و زندگی را نه برای زنده‌ماندن که برای لذت زندگی‌کردن می‌خواستند و دنبال می‌کردند و این همه نه به دست و حمایت متولیان که به خواست و اراده خود مردمان شکل گرفته و پرورده می‌شده است. دشواری‌های روزگار و اهمیت‌دادن به چیزهای بی‌اهمیت و غرق‌شدن شاید در مادیات و نظام سود و زیان ملموس، ما را از آثار ناملموس زندگی و از درک زیبایی و اهمیت‌بخشیدن به اثر اصیل و توجه به ایده‌ها و وسعت دیدی که هنر به ما می‌بخشد، دور کرده است.

حال که کرونا ما را به درون خانه‌ها سوق داده و ما را از ارتباط‌گیری به شکل گذشته و مراودات سابق دور کرده، بهترین زمان است که رجعت دوباره‌ای به هنر داشته باشیم و اهمیت آن در فضای زندگی خود را بشناسیم و جای خالی آن را دوباره پر کنیم. در دهه‌های اخیر که هجوم پرتلاطم روزمرگی و حجم پمپاژ اخبار ریز و‌ درشت و نفوذ بی‌محابای تکنولوژی ما را از اهمیت‌دادن به محیط زیبا، اصیل و بامعنا دور کرده است، ما بیش از هر زمانی دچار خشونت، افسردگی، ناامیدی و گیرافتادن در گرداب تکرار و کپی شده‌ایم.

جای خالی هنر در جامعه ما، منجر به شرایط دهشتناکی می‌شود که از مهم‌ترین آن می‌توان به کاهش شکل خیرخواهانه و نگاه انسانی به زندگی، به‌محاق‌رفتن خلاقیت در آموزش و قدرت یادگیری، دورشدن از اصالت به دلیل بهره‌گیری و تماشای تصاویر و آثار کپی پیرامون‌مان و به‌طور کلی افول نیک‌زیستی در زندگی جمعی و فردی‌مان اشاره کرد.

۱- با توجه به آنچه گفته شد، بر سر اصل حرف و ایده و بنیان شکل‌گیری این یادداشت می‌روم، که خواهشی است از تمامی استادان، هنرمندان و بزرگان هنرهای تجسمی؛ تا در این ایام صعب که کرونا جامعه ما را به‌شدت به عقب رانده است و تهدید می‌کند، فرصتی ایجاد کرد به نفع آنچه من از آن تقویت و ارتقای نیک‌زیستی نام می‌برم و از هر طریقی که امکانش را دارند بخواهم همچون روزهای اوج هنر ایران، دهه 30 و 40 که سهراب سپهری و زنده‌روی و محصص و ممیز و... مدام دست به قلم و کار بودند، تولید داشته باشند و بیش از گذشته به آفرینش هنر دست بزنند و آثار خود را با قیمت‌های کمتر به هدف دسترسی اقشار بیشتر جامعه عرضه کنند. به قول اقتصاددان‌ها عرضه محصول خود را افزایش داده و قیمت‌ پایین‌تری نیز بر آثار ارزشمند خود بگذارند تا دایره وسیع‌تری از مردم و مخاطبان مشتری و نمک‌گیر هنر شده، بتوانند از آثارشان خرید کرده و از لذت تماشای یک اثر بکر و اصل در منزل خود بهره‌مند شوند.

۲- از سوی دیگر از سیاست‌گذاران، مدیران گالری‌ها و کارگزاران بازار هنری که در فضای مجازی و رسمی هنر تجسمی فعال هستند، خواهشمندم بیش از پیش تسهیلگری کنند و هم هنرمند را متقاعد کنند در این ایام کارهایش را با قیمت کمتر عرضه کند و هم خودشان از سود و عایدی خود صرف‌نظر کنند تا دایره وسیع‌تری از جامعه چشمش به هنر ناب بیفتد و بتواند از زیبایی و دستیابی به معنا و شکل دیگری از زیست دست پیدا کند.

۳- و از دیگر سو از عموم جامعه، از دوستان تا هر کسی که این متن به چشمم می‌خورد نیز خواهشمندم با وجود شرایط بد اقتصادی و انگل‌هایی که همه به نوعی با آن دست به گریبان هستیم در این ایام، دیوارهای سفید خانه را با اثر یا آثار هنری چشم‌نواز پر کنید. نگذارید این خالی بزرگ بر ذهن شما غالب شود و هجوم بیاورد. بگذارید ایده‌های تازه در میان خطوط و نقوش و تصویرسازی‌های منحصر‌به‌فرد و مفاهیم تازه همچون کتابی که می‌خوانیم و بر ما تأثیرگذار است، یا دانشی که می‌آموزیم و مسیر زندگی ما را تغییر می‌دهد، از سر و کول خانه‌های ما بالا برود.

خانه‌های خود را از کارهای کپی، تکراری و گاه بی‌ارزش که چیز تازه‌ای دست‌گیرتان نمی‌کند خالی کرده و آن را با هنر روز و حرف و معنای بکر و دست اول سرشار کنید. این امر می‌تواند در قالب یک کمپین یا جریان یک‌ماهه و تعریف‌شده شکل بگیرد و هنرمندان از طریق فضای مجازی شخصی یا فضاهایی که مجلات و گالری‌ها و صفحات فعال پیرامون هنر در اختیار آثار آنها قرار می‌دهند، بخش بزرگی از جامعه را در جریان قرار داده و به نوعی مخاطب خود کنند.

اگر این جریان شکل بگیرد و این چرخه کار خودش را درست انجام دهد و در ایام کرونایی که همه باید از هم فاصله بگیریم، به این شکل و با این روش تولید و عرضه و‌ خرید آثار هنری به یکدیگر نزدیک شویم، هنر و در رأس آن زیبایی از این هجوم بی‌امان، در امان می‌ماند و صاحبان رنگ و نقش و خلاقیت می‌توانند تا خانه‌های شما این رشته توسعه‌زا و کمال‌بخش را گسترش دهند. به نوعی هم هنرمند صدایش پژواک بیشتری یافته است، هم هنر دامنه مخاطبان عام‌تر و هم مخاطبان و بهره‌مندان نهایی آثار به شکل تازه‌ای از محیط زیست شهری دست پیدا کرده‌اند.

چاره شاید همین باشد که از شرایط تهدیدی این روزها فرصت ایجاد کنیم و خانه‌هاي خود را مزین به آثار هنری شناسنامه‌دار کنیم. این آثار هم بر امروز ما و هم بر نسل آینده فرزندان ما و‌ هم بر اطرافیان ما اثر خواهند گذاشت و ما را در دستیابی به جهان فرهنگی‌تر و زندگی کیفی‌تر و روزگار روشن‌تر رهنمود خواهند کرد.

یک نقاشی یا یک مجسمه، فقط یک نقاشی یا مجسمه ساده نیست. یک جهان تازه است که در یک قاب محصور شده و ما با آوردن آن به خانه و‌ قراردادن آن روی دیوار یا پیش‌روی خود، به خانه خود پنجره‌ای به جهان تازه آورده‌ایم. اثر هنری چه در کوتاه‌مدت و چه در بلندمدت بسته به قدرتی که مؤلف در نهاد آن گذاشته، می‌تواند بر جزئیات زندگی ما اثرگذار باشد و ما را به انسانی‌تر زندگی‌کردن ترغیب کند.

انسان در اتمسفری در احاطه هنر، قطع به یقین بر اساس یافته‌های بسیار، آرامش، امید و زایش بیشتری دارد و زندگی‌اش را می‌تواند بهتر سر و سامان داده و معنا و لذت توأمان بخشد. هر گرایشی به زیبایی و هر گشودگی در ذهن و زبان انسان می‌تواند ما را به زندگی بهتر رهنمون كند. چراکه هنر تجسمی خود یک زبان و یک کتاب و یک جهان تازه است که حیف است خانه‌های ما از این جهان و کتابخانه تصویری بی‌بهره باشد.

لینک کوتاه: asriran.com/0037V1

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: حسین گنجی جهان تازه خانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۶۹۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقش سلبریتی‌ها و فضای مجازی در موج گرایش به جراحی‌ها و خدمات زیبایی

یک روز ابرو‌های پهن مد می‌شود تا نوبت‌های بلندمدت برای جراحی کاشت ابرو شکل بگیرد، البته سال نو می‌شود، ابرو‌های نازک دوباره مد می‌شود. زمانی مو‌های فر ترند می‌شوند تا سالن‌های زیبایی درقیمت‌گذاری ازهم سبقت بگیرند و در کنار هزینه‌های بالای فر کردن انواع و اقسام محصولات بهداشتی‌شان را به مشتری هاشان بفروشند تا مو‌های فر جذاب‌تری داشته باشند. اما زمانی هم مو‌های صاف و شلاقی روی بورس هستند تا کراتین کار‌ها دخل‌های تپل بزنند.

تبلیغات ومدشدن محدود به اینها نیست وبه سایز واندازه بدن هم رسیده تاکار وکاسبی جراحان زیبایی حسابی سکه شود؛ جراحی‌هایی که امروزه بی‌رویه شده‌اند و به‌جرات می‌توان گفت یک اپیدمی خطرناکند. به‌واقع باید گفت درهیچ قرنی به اندازه قرن اخیر، معیار‌های زیبایی متغیر نبودند.

قرن اخیر را می‌توان دوره اپیدمی جراحی‌های زیبایی و دستکاری درظاهر آدم‌ها نامید. تغییراتی که از شکل و ظاهر بینی گذر کرده و به رنگ پوست، سایز بدن، برجسته‌سازی نقاط مختلف بدن وصورت وحتی رنگ چشم‌ها هم رسیده است؛ تجارت کثیفی که جز افسردگی، سرخوردگی و... برای افراد وبی‌هویتی و بی‌اعتبار کردن ارزش‌های واقعی جوامع عایدی دیگری نداشته؛ هرچند سود این تجارت در جیب صاحبان صنایع می‌رود، البته سلبریتی‌ها هم در این تجارت سود می‌کنند، چون همچنان می‌توانند دیده شوند. 

دنیای مجازی وترویج جرای‌های زیبایی جراحی‌های زیبایی دردنیای امروز پدیده‌ای بسیار گسترده و اپیدمیک است که رسانه‌ها، سلبریتی‌ها و دنیای مجازی نقش مهمی درافزایش این پدیده، به‌خصوص دردهه‌های اخیر داشته‌اند. مصطفی آب‌روشن  می‌گویدباپیشرفت فناوری وعلم پزشکی، امکانات متنوعی برای انجام این نوع جراحی‌ها وجود دارد و این امر باعث شده تعداد افرادی که به جست‌وجوی زیبایی و جذابیت هستند، به‌شدت افزایش یابد.

این آسیب‌شناس اجتماعی می‌گوید سلبریتی‌ها به‌عنوان گروه‌های مرجع ومحبوب درجامعه، تأثیر بسزایی بر نگرش افراد دارند و بارفتارو ظاهر خود، الگو و الهام‌بخش بسیاری از افراد هستند، بنابراین بسیاری از جوانان به‌دنبال شباهت به سلبریتی‌ها هستند و تلاش می‌کنند تا ظاهر و سبک زندگی آنها را تقلید کنند. به گفته آب‌روشن، دنیای مجازی نیز نقش مهمی درترویج جراحی‌های زیبایی داردو شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، فضای گسترده‌ای برای نمایش زندگی‌های لوکس و به‌ظاهرمتقاعدکننده فراهم کرده است. او می‌افزاید: افراد دراین فضا با مشاهده عکس‌ها، فیلم‌های سلبریتی‌ها وشخصیت‌های معروف، تحت فشارقرارمی‌گیرندتا به آنچه استاندارد زیبایی تعریف شده، دست یابند. این فضا باعث شده تا جوانان زیادی به جست‌وجوی روش‌های متنوع برای بهبود ظاهر خود باشند. 

این جراحی‌ها مد و پرستیژ اجتماعی تلقی می‌شود

این جامعه‌شناس با تاکید براین مسأله که زیبایی ظاهری با جلوه‌های مختلف و متنوع آن یکی از ارزش‌های مهم اجتماعی درهمه جوامع دنیا به‌شمار می‌آید ودرتعاملات اجتماعی تاکید زیادی برآن می‌شود، به شکلی که عدم مدیریت بر بدن یا محرومیت فرد از زیبایی، به شکل ضمنی ممکن است باعث طرد اجتماعی فرد شود وتسری وپیامد این افکار از منظر روان‌شناختی اشخاص را دچار انزوا، پریشانی و ناکامی کند، می‌گوید: هرقدر فاصله وضعیت موجود چهره با وضعیت مطلوب و آرمانی بیشتر باشد، شخص دچار اختلال ذهنی شده و اعتمادبه‌نفس خود را ازدست می‌دهد، براین مبناجوان امروزی میل شدیدی دارد تامتمایزو پسندیده‌تر در جامعه ظاهر شود. 

بنا برنظر این آسیب‌شناس هرقدر فراوانی افرادی که به جراحی‌های زیبایی روی می‌آورند، بیشتر می‌شود، به همان اندازه انگیزه برای افرادی که تمایلی به این کار نداشته‌اند نیز بیشتر می‌شود؛ زیرا در وضعیت یادشده، این الگوی رفتاری به‌عنوان یک مد و پرستیژ اجتماعی تلقی می‌شود و با توجه به آنچه در جامعه ما در حال رخ‌دادن است، درمی‌یابیم که افراد ناخواسته این الگوی تقلیدی رادرذهن‌شان ضرورت‌انگاری می‌کنند و جراحی زیبایی را جزو اولویت‌های زندگی قرار می‌دهند.

جامعه ایران تمایل دارد در هر حوزه‌ای قالب‌های سطحی مدرنیته را به‌عنوان سبک زندگی انتخاب کند. در جامعه ما شکل طبیعی بدن نه‌فقط از تاثیرپذیری مدرنیته بی‌نصیب نمانده، بلکه رکورددار بالاترین عمل‌های زیبایی در جهان شده که این الگوی رفتاری جمعی معیاری برای بازنمایی وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه است. به گفته آب‌روشن جامعه توده‌وار ایران تمایل دارد تا درهر حوزه‌ای قالب‌های سطحی مدرنیته را که بیشتر جنبه نمایشی دارد، به‌عنوان سبک زندگی انتخاب کند.

 افراد در دنیای مدرن، به‌خصوص در شبکه‌های اجتماعی به علت شناخت‌های سطحی و گذری، ناگزیر بر مبنای وضعیت ظاهری‌شان مورد قضاوت و انتخاب قرار می‌گیرند؛ بر این اساس افراد می‌کوشند که فرم طبیعی بدن خود را به شکل پذیرفته شده اجتماعی تغییر دهند؛ چراکه از منظر افرادِ جامعه، این تلقی وجود دارد که زیبایی ظاهری با ویژگی‌های شخصیتی شایسته و مطلوب رابطه معناداری دارد، به عبارتی چهره زیبا نشان از شخصیت زیبا دارد.

زنان برای بالا بردن شانس دیده‌شدن دست به جراحی می‌زنند 

بنابرنظر این آسیب‌شناس اجتماعی کسانی که باور‌های سنتی زیباشناختی دارند، تصویری کاملا پسندیده ازظاهر خوددارند و برعکس کسانی که اندیشه‌های مدرن را در سر می‌پرورانند، تصویری غیرقابل تحمل از فرم بدن خود دارند. با توجه به الگو‌های پذیرفته‌شده مدرن، فرم بدن باید لاغر، جذاب، متناسب وجوان به نظر برسدکه درجامعه ما به علت باور‌های فرهنگی، دینی و عرفی این‌گونه خصوصیت‌ها کمتر قابل عرضه در حوزه عمومی است.

در نتیجه جوانان و دختران در واکنش به این محدودیت‌های قانونی که هر نوع کام‌جویی زن و مرد رادرچارچوب نظام خانواده تعریف کرده، به جراحی‌های مختلف بدن، به‌خصوص جراحی بینی و صورت جهت تاثیرگذاری بیشتر روی آورده‌اند. به عبارتی در جامعه‌ای که به علت منعیات اجتماعی و فرهنگی زن به‌طور آزادانه قدرت انتخاب در همسریابی ودوستی با جنس مخالف را نداشته و نگاهی شیءواره درمورد زنان حاکم بوده، بدیهی است که زنان تلاش می‌کنند به اشکال مختلف خود راعرضه کنند. براین اساس تنها عضوی ازبدن که امکان وقابلیت عرضه درحوزه عمومی را دارد، مورد توجه افراطی قرارمی‌گیرد، بنابراین زنان سعی می‌کنند بیشترین تغییرات ومدیریت را درقرص صورت اعمال کنند تا شانس دیده‌شدن و مورد انتخاب قرار گرفتن را به شکل معناداری افزایش دهند.

منبع:جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • نقش سلبریتی‌ها و فضای مجازی در موج گرایش به جراحی‌ها و خدمات زیبایی
  • فیک بیوتی
  • تمدید فرصت دلبری بیمه‌های زندگی بیمه تعاون
  • شهرداری ساری نیروی مازاد را از حالت تهدید به یک فرصت کسب درآمد تبدیل کند
  • نگاه به حوزه اتباع و مهاجرین نگاه فرصت و تهدید است
  • حجاب در خدمت سلامت روان جامعه
  • (ویدیو) حمله با چاقو به کشیش کلیسای آشوری
  • فرصت بی‌تکرار زندگی
  • نمای وعده صادق بر روی دیوارهای بزرگ تهران و میدان آزادی
  • توصیه‌هایی برای پیشگیری از بیماری‌های شایع در فصل بهار/ از آلرژی فصلی تا ابتلا به آنفلوآنزا و کرونا