یک شکلات مهریه و یک ظرف «آش» این همه جنجال ندارد، جذابه!
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۷۸۶۵۰
عصر ایران ؛ نهال موسوی - این روزها سریال آقازاده با یک سکانس "آش" سر و صدای زیادی به راه انداخته است و انواع و اقسام نظرات از شوخی و جدی درباره آن گفته شده است. گاهی شوخیهایی شده که نمیتوان آنها را در یک جمع معمولی دوستانه هم مطرح ساخت. با توجه به این که این سریال محصول سازمان اوج است باز برخی از فعالان رسانهای نزدیک به طیف اصول گرا هم حتی صدایشان درآمده و توئیتهای جالب توجهی زدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امیرعلی صفا (کارشناس حقوقی و فعال رسانهای): حامد عنقا هر فیلم و سریالی که میسازه پره از موضوعاتی که وهن پسر و دخترهای مذهبیست. چیزهایی که ما در واقعیت ندیدیم و گویی فانتزیهای ذهنی یک انسان بیماره ولی بازم بودجه میگیره و فیلم میسازه. به کی وصله؟ الله اعلم.
محمدرضا شهبازی (طنزپرداز و فعال رسانهای): چه اشتباهی کردیم همشیره رو از همگناه منع کردیم و به آقازاده تشویق! اون لااقل تکلیفش معلوم بود، توی این دختر چادری صیغه ساعتی خوند برای پسر ریشو.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیاحسان سالمی (فعال رسانهای): به نظرتون تو مغز حامد عنقا چی میگذره که برای بیشتر دیده شدن آقازاده حاضر چنین جفنگیاتی رو به تصویر بکشه؟ کل بدآموزیهای نمایش خانگی تا امروز یه طرف، اون سکانس حال بهمزن صیغه آقازاده هم یه طرف.
روزنامه جوان هم نوشت: «سکانس جنجالی سریال آقازاده درباره ازدواج موقت از هر دو طرف طیف مذهبی و کمتر مذهبی جامعه بازخوردهایی منفی دریافت کرد. یکی اساساً حکم ازدواج موقت را برنمیتابد و با تلقی غلط آن را توهین و اجحاف به زن قلمداد میکند و دیگری نیز پرداختی سطحی و بدون عمق اینچنینی را مایه مضحکه و حمله بیشتر به آن میداند.»
حال داستان چیست؟ و چرا از اساس چنین رویکرد یا صحنهای در این سریال وجود دارد؟ آیا سازندگان یا مدیران و مسئولان سازمان اوج نمیدانستهاند که پخش چنین سکانسی در جامعه با چه بازخوردی مواجه خواهد شد؟ اگر نمی دانستند که مخاطب شناسی آنها به نسبت جایگاهی که دارند بسیار جای پرسش دارد! اگر میدانستند که جامعه چنین عکسالعملی خواهد داشت پس چرا باز آنرا پخش کردهاند؟ شاید تمام این اتفاقات را بتوان از طریق یک مصاحبه تهیه کننده سریال آقازاده در 2 سال پیش فهمید.
واقعیت این است که حدود 2 سال قبل همین تیم سازنده سریال آقازاده یعنی تهیه کننده و کارگردان آن در تلویزیون سریالی به اسم "پدر" داشتند که آن هم در زمان خود به دلیل یک صحنه در همین حد جنجالی شد. صحنه پسری خود را از دست دختران به پایین پرتاب کرد!
در یک قسمت از سریال "پدر" که آن زمان از شبکه 2 سیما پخش شد پسری دانشجو به نام حامد (سینا مهراد) از سوی همکلاسیهایش مورد اتهام قرار می گیرد، سر دستهشان لیلا (ریحانه پارسا) بود که سوالهای امتحانی را دزدیده و گمان میکند حامد او را لو داده است. لیلا برای تلافی از دوستانش میخواهد حامد را به بهانه توضیح درس، در کلاس گیر بیندازد. آنها به پسر نزدیک میشوند و یک نفر صحنه را با گوشی موبایل ضبط میکند. حامد که پسری مومن است از ترس آبرو و ایمان چاره را در فرار از پنجره میبیند. و از پنجره کلاس به پایین میپرد.
این صحنه در فضای مجازی به کرات منتشر شد و واکنشهای زیادی از خنده و شوخی گرفته تا انتقاد و حتی عصبانیت به پخش آن در پی داشت. حامد عنقا (تهیه کننده سریال) در مصاحبهای که با روزنامه "هفت صبح" انجام داد ذکر کرده بود:
« بالاخره ما به عنوان درامنویس و بهرنگ توفیقی به عنوان کارگردان، مگر چه ابزارهایی برای بالا بردن جذابیت سریال در اختیار داریم؟ ما سعی میکنیم با دور از ذهن بودن برخی سکانسها توجه جلب کنیم. الحمدلله چیزی که دوست داشتیم به لحاظ تبلیغاتی اتفاق بیفتد با این سکانس افتاد.»
حال بعد از 2 سال دوباره همین رویکرد را در سریال جدید آنها میبینیم، پس این یک نوع نگاه و استراتژی برای جذب مخاطب یا جلب توجه است! تمامی برنامهسازان رسانههای دیداری و شنیداری در سراسر جهان سعی دارند با قصه های متفاوت توجه مخاطب را به سمت محصول خود سوق دهد ولی حواسمان باشد هرگونه جلب توجهی دلیلی بر ارزشمند بودن آن نیست، گاهی اوقات حتی معکوس عمل می کند و ضد ارزش است.
امید که در نگاه و نظر خود تجدید نظری بکنند چون معلوم نیست با این توجیه دیگر در سریالهای بعدی این تیم شاهد چه اتفافقاتی خواهیم بود. انگار باید ماسک زدن برای دوران بعد کرونا هم توصیه شود.
بیشتر بخوانید:
*سریالی که پسری خود را از دست دختران به پایین پرتاب کرد! *تبلیغ صیغه یک ساعته در سریال ایرانی (فیلم) *چرا تلویزیون مختار پخش میکند؟ چرا مردم مختار میبینند؟ لینک کوتاه: asriran.com/0037Wpمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: آقازاده سریال نمایش خانگی سازمان اوج سریال آقازاده رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۷۸۶۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این شهید پسردایی ۱۵۰ افغانستانی بود!+عکس
همسر شهید بافنده می گوید: زمان اعزام که رسیده بود همه ایرانیها که در لشکر فاطمیون بودند شناسایی و برگردانده شدند و «حامد» نیز در آخرین دقایق شناسایی شد، ولی نیروهای فاطمیون میگویند که او پسر دایی ما است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مدافع حرم «حامد بافنده» به سال 1366 متولد شد و از همان دوران کودکی همراه پدر و مادرش به مسجد رفت و آمد می کرد. همین آشنایی با مسجد او را به سمت مداحی و تلاوت قرآن کشاند و شروع کرد به سبک عبدالباسط تمرین قرائت کردن.
نوجوانی و جوانی شهید بافنده نیز در مشهد مقدس، به همین راه گذشت. پس از شروع جنگ سوریه و تجاوز تکفیری ها به خاک این کشور او علی رغم یک دختر کوچک تصمیم گرفت عازم دفاع از حرم حضرت زینب(س) شود اما هر کاری میکرد راهی برای او وجود نداشت. تا اینکه متوجه شد نیروهای افغانستانی در قالب لشکر فاطمیون میتوانند به سوریه بروند. تصمیم گرفت با آموختن زبان و لهجه افغانستانی هر جور که میشود خود را به سوریه برساند.
مادر شهید اقتدار: عملیات وعده صادق دلم را آرام کردهمسرش ماجرای رفتن او را اینطور روایت میکند: «حامد» برای رفتن به سوریه مشغول یادگیری زبان افغانستانی شد، چون میخواست از طریق لشکر فاطمیون به سوریه برود و چون ارتباط خوبی هم با افغانستانیهای اردوگاه داشت و برای شهدای آنها مداحی میکرد و خیلی با آنها رفت و آمد داشت، خیلی سریع به زبان افغانستانی مسلط شد. زمان اعزام که رسیده بود همه ایرانیها که در لشکر فاطمیون بودند شناسایی و برگردانده شدند و «حامد» نیز در آخرین دقایق شناسایی شد، ولی نیروهای فاطمیون میگویند که «حامد» پسر دایی ما است، اگر وی را برگردانید همه ما 150 نفر با هم برمیگردیم و بدون «حامد» به سوریه نمیرویم.
بعد از عملیات که با موفقیت انجام میشود، «حامد» و دوستان برای انتقال شهدا با هم همراه میشوند، پیکر چند شهید فاطمیون را آماده انتقال میکنن دو مسیر را برای یافتن پیکر بقیه شهدا ادامه میدهند، در کنار جاده خاکی وی و دوستانش راه میرفتند که ناگهان متوجه یک تله کنار جاده میشوند. تخریبچیها اقدام به خنثی کردن آن کرده و صدای انفجار در منطقه میپیچد، دوستان «حامد» متوجه شدند که وی وسط همان جاده خاکی در حالی که دستهای وی باز و رو به آسمان بوده دراز کشیده است، ترکشی به شاهرگ گردن «حامد» خورده بود که همین باعث شهادت وی روز 3 اردیبهشت سال 96 همزمان با شهادت امام موسی کاظم(ع) شد.
انتهای پیام/