Web Analytics Made Easy - Statcounter

 آفتاب که از بلندای تپه‌های روستای سفیدسنگان رو به غروب می‌رود، باد در چادر زنی جوان می‌پیچد و دوان دوان به سمت بالای تپه می‌رود.

این تپه که روزگاری رعنا آن را از پنجره خانه شان تماشا می‌کرد، حالا هر روز مهمان اوست که بر مزار دختر نوجوانش اشک حسرت می‌ریزد: «کاش تنهایش نمی‌گذاشتم

این جمله‌ای است که ورد زبان رعناست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



یک چشمش به قبر دخترک چهارده ساله اش است و چشم دیگرش به خانه‌ای که تاب و تحمل پا گذاشتن در آن را ندارد.

اشک می‌ریزد و می‌گوید: «وقتی دختر جوانم جلوی چشمم پرپر شد من هم نمی‌خواهم زنده بمانم.»

صحنه‌های روز مرگ رومینا هر روز اسلاید اسلاید، از جلوی چشمانش عبور می‌کند. همان روزی که پدر رومینا ناغافل در حمام را روی مادر او بست و وقتی رعنا از حمام بیرون آمد دیگر کار از کار گذشته بود. تیزی داس بر گلوی دخترک نشسته بود و خانه رعنا غرق در خون دخترک شده بود.

پدر رومینا گفته بود او را می‌بخشد   مادر رومینا اشرفی حال مساعدی برای گفتگو ندارد. خاله اش تلفن را جواب می‌دهد و می‌گوید هر سوالی دارید از من بپرسید.

از روز حادثه‌ می‌گوید. همان روزی که پدر رومینا اشرفی بالای یک تپه رفت و با صدای بلند فریاد زد و به روستاییان گفت که دخترم را کشتم.

خاله رومینا گفت: «چند وقتی بود که زمزمه‌هایی به گوش خواهرم رسیده بود. همسایه‌ها می‌گفتند که رومینا با یک پسر ارتباط دارد. خواهرم با رومینا رابطه خوبی داشت، اما هر بار به او گفته بود که همسایه‌ها چنین حرف و حدیث‌هایی می‌گویند، رومینا گفته بود دروغ می‌گویند.»

بهمن خاوری، پسر مورد علاقه رومینا با همسایه‌ها تماس می‌گرفت و از آن‌ها می‌خواست که رومینا را از پدرش خواستگاری کنند: «پدر رومینا راضی به ازدواج او وبهمن نبود، اما رومینا هم منکر ارتباطش با او بود. تا اینکه رومینا با بهمن فرار کرد و وقتی بعد از فرار با بهمن توسط پلیس دستگیر شد و در اداره پلیس با پدر و مادرش روبرو شد به آن‌ها گفت: خودم با بهمن رفتم و به او علاقه دارم.»

خاله رومینا در ادامه گفت: «همان شب که رومینا با پدرش به خانه برگشت، پدر رومینا به خانه ما سری زد. به او گفتیم رومینا بچگی کرده و سعی کردیم او را آرام کنیم. گفتیم مبادا او را کتک بزنی. گفت: من رومینا را بخشیدم و او را از چشم هایم بیشتر دوست دارم، چون فرزند من است. اما روز بعد با دیدن چند عکس دست به قتل رومینا زد.»

پدر رومینا در دادگاه مادرش را تهدید کرده بود   رومینا اشرفی به طرز هولناکی به دست پدرش به قتل رسید و متهم در همان ساعت‌های اولیه بعد از حادثه دستگیر شد و به قتل فرزندش اعتراف کرد.

رضا اشرفی، پدر رومینا؛ مدتی بعد از قتل در دادگاه به اتهام مباشرت در قتل عمدی محاکمه شد.

بهمن خاوری، پسر مورد علاقه رومینا اشرفی هم به اتهام ربودن او پای میز محاکمه رفت.

خاله رومینا در مورد روز دادگاه به رکنا گفت: «خواهرم وقتی با همسرش روبرو شد، حال خیلی بدی پیدا کرد و غش کرده بود. همان موقع خواهران بهمن خاوری هم در دادگاه بودند و برای کمک به خواهرم آمدند. پدر رومینا می‌گفت: چرا با دشمنان من حرف می‌زنید. با اینکه ما آن‌ها را نمی‌شناختیم و نمی‌دانستیم که خواهران بهمن هستند. اما پدر رومینا گفت: وقتی آزاد شوم شما را هم می‌کشم.»

مادر رومینا خواستار حبس ابد است   دادگاه بعد از محاکمه، رضا اشرفی؛ پدر رومینا را به تحمل ۹ سال حبس محکوم کرد و بهمن خاوری هم به تحمل دو سال حبس محکوم شد.

خاله رومینا در مورد اعتراض مادر رومینا به رای صادر شده به رکنا گفت: «خانواده همسر خواهرم برای جلب رضایت او بار‌ها مراجعه کرده اند. آن‌ها به خواهرم می‌گویند که اگر رضایت ندهی پسر شش ساله ات را از تو می‌گیریم. خواهر من برای اینکه سرپرست فرزند کوچک خود باشد اقدام به طلاق نکرده است، اما به رای صادر شده اعتراض دارد. او در دادگاه گفت: دلش می‌خواهد همسرش قصاص شود یا لااقل محکوم به حبس ابد و تبعید شود. چون می‌ترسد که پدر رومینا آزاد شود و این بار دردسر تازه‌ای برای مادر رومینا و فرزند دیگرش ایجاد کند.»

مادر رومینا در خانه پدر خود زندگی می‌کند   بعد از قتل رومینا اشرفی، مادر او به خانه پدر خود رفته و آنجا زندگی می‌کند. پدربزرگ پیر رومینا اشرفی باغ کیوی دارد و کشاورز است.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: رومینا اشرفی قتل رومینا اشرفی قاتل رومینا پدر رومینا اشرفی تهدید به قتل پارسی خبر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۳۱۳۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قاتل محکوم به قصاص: فردی را کشتم که با همسرم رابطه داشت/۱۰بار دیگر هم زنده می شد او را می کشتم

به گزارش خبرآنلاین پس از آن مأموران پلیس اسلامشهر به محل که آپارتمانی ۴ طبقه بود، رفتند و با بررسی‌های اولیه مشخص شد، مردی حدوداً ۴۰ ساله به نام بهروز در محل جان باخته و همسر اکبر به نام مریم هم در حالت نیمه‌جان روی پله‌های راهرو افتاده است.

روزنامه ایران نوشت:در ادامه جسد بهروز با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مریم از سوی اورژانس به بیمارستان انتقال پیدا کرد و اکبر نیز در محل جنایت دستگیر شد.

وی پس از انتقال به پلیس آگاهی ضمن اعتراف به قتل، در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۲ سال قبل به همسرم مشکوک شده بودم و بعد از مدتی در تلفن همراه همسرم به شماره و پیامک‌هایی برخوردم که با اسم یک زن ذخیره شده بود، اما وقتی با آن شماره تماس گرفتم یک مرد پاسخم را داد. در ادامه با شکایت من و محکومیت مریم به شلاق پرونده بسته شد و او قول داد که دیگر خطا نکند. تا اینکه روز حادثه سرزده به خانه برگشتم و صدای پچ‌پچ دو نفر راشنیدم. بعد هم همسرم در را باز کرد و نگرانی را در چهره‌اش دیدم. به سراغ اتاق‌ها و کمد دیواری رفتم اما کسی آنجا نبود و قرار شد همسرم را به کلاسش برسانم اما به یکباره احساس کردم کسی در خانه است و همسرم می‌خواهد به بهانه کلاس رفتن من را از خانه بیرون ببرد. همان موقع صدایی از داخل سرویس بهداشتی شنیدم و فهمیدم کسی داخل آنجاست، به باجناقم زنگ زدم و خواستم به خانه ما بیاید او هم ۵ دقیقه‌ای خودش را رساند. بعد به‌سرعت به آشپزخانه رفتم و چاقویی را برداشتم و به سمت سرویس بهداشتی دویدم که مریم سعی داشت مانع ورودم شود و در نهایت با زور در را باز کردم و مرد غریبه‌ای را دیدم و چند ضربه چاقو به او زدم. بعد هم سراغ مریم رفتم و به او هم چاقو زدم و با پلیس تماس گرفتم.

در ادامه مأموران سراغ خانواده مقتول رفتند و مشخص شد که او همسر و دو فرزند دارد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

نخستین جلسه دادگاه
در این جلسه مادر مقتول درخواست قصاص کرد. پس از آن متهم با پذیرش اتهامش گفت: از قتل نه‌تنها پشیمان نیستم بلکه اگر او ۱۰ بار دیگر هم زنده می‌شد باز هم او را می‌کشتم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه بعدی و تحقیقات بیشتر موکول کردند.

دومین جلسه دادگاه
در این جلسه بار دیگر مادر قربانی درخواست قصاص کرد. بعد از آن دوباره متهم به جایگاه رفت و اظهاراتش را در مراحل بازجویی و جلسه اول رسیدگی تکرار کرد.
با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را به قصاص و همچنین حبس و دیه محکوم کردند.

21302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898124

دیگر خبرها

  • پرونده مافیایی در دنیای ایجنت‌ها؛ وقتی کمیسیون انتقال منجر به تهدید می‌شود
  • ۱۰ ماه حبس برای تهدید کننده کنسولگری ایران در پاریس
  • امیر تتلو در دومین دادگاه ؛ ریش و مو اصلاح شده، تتو‌ها بیرون زد (عکس)
  • امیر تتلو در دومین دادگاه ؛ ریش و مو اصلاح شده (عکس)
  • حکم اعدام آقای کارگردان شکسته شد / در جلسات دادگاه چه گذشت؟
  • حضانت فرزند در قوانین ایران؛ مراحل، شرایط و حقوق والدین
  • متهم به قتل در دادگاه: پشیمان نیستم
  • صحنه روبه‌رو شدن یک مرد با همسر خیانتکارش و مرد غریبه | ۱۰ بار دیگر هم زنده شود باز او را می‌کشم
  • مخفی کردن جسد مادر زیر تخت فرزند
  • قاتل محکوم به قصاص: فردی را کشتم که با همسرم رابطه داشت/۱۰بار دیگر هم زنده می شد او را می کشتم