چرا باید مطمئن باشیم که قالیباف کاندیدای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است؟
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۷۶۹۹۰
خرداد: آیا سفر قالیباف به استان خوزستان را باید سفری انتخاباتی تحلیل کرد یا سفری در راستای شخصیت اجرایی قالیباف. رویداد۲۴ در این گزارش پازلهای مختلفی از سفر قالیباف و دلایل آن را کنار هم گذاشته تا دلیل این سفرها معلوم شود. گزارش رویداد۲۴ را بخوانید تا بدانید دلیل سفرهای استانی قالیباف چیست.
از ابتدای هفته وقتی خبر رسید که سفرهای استانی قالیباف شروع شده، به عنوان واکنش نخست موضوع انتخابات ریاست جمهوری و تبلیغات از طریق جایگاه ریاست مجلس درباره او مطرح شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فعالیتهای سردار قالیباف ظاهرا نشان میدهد قصد دارد چهارمین شانس خود برای ریاست جمهوری را بیازماید. رسول بابایی مشاور ارشد قالیباف و تئوریسین تبلیغات کمپین او، حضور قالیباف در انتخابات ۱۴۰۰ را تایید کرده است. او چندی پیش در گفتوگویی اعلام کرده هیچ گزینهای به جز قالیباف برای متصور نیست: «ما در سال ۱۴۰۰ و در عرصهی ریاست جمهوری به کسی نیاز داریم که سه ویژگی را داشته باشد: اینکه با حاکمیت ارتباط توام با اعتماد و اعتبار دو طرفه داشته باشد و بتواند برنامههای خود را در حوزههای مختلف پیش ببرد. دوم اینکه رویکرد تحول نسبت به موضوعات داشته باشد و سوم اینکه سابقهی او نشان دهد که توانایی این تحول را دارد. من برای انتخابات ۱۴۰۰ کسی به جز قالیباف را نمیشناسم که بتواند این امید را ایجاد کند و تغییر و تحولات را با هزینه کمتری مدیریت کند. سؤال من این است که در بین اصولگرایان چه کسی میتواند با قالیباف رقابت کند؟»
محتملترین گزینه این است که قالیباف برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ با کلیدواژه «نظارت میدانی» در انتخابات وارد خواهد شد. او برای معرفی چهره «کارآمد» و «نماد پیشرفت» از خود نیاز دارد تا سال آینده همچنان بتواند روی برند خود کار کند و به توصیه مشاورانش چهره جدیدی از خود به نمایش بگذارد. سفرهای استانی و نظارت شهر به شهر راهی برای نمایش چهره جدید است. این اقدام برای قالیباف آوردههای زیادی خواهد داشت. کسی نمیتواند به خرده بگیرد که چرا به سفرهای استانی میرود. مثل دوره شهرداری، قالیباف استدلال میکند که او باید کار کند و چون به اتهام فعالیت تبلیغاتی میزنند، نمیتواند کارش را متوقف کند. آن زمان که قالیباف این جمله را به خبرنگار شهروند امروز میگفت، با تاکید فراوان به مخاطب میقبولاند که فعالیتهای او هیچ ربطی به انتخابات ریاست جمهوری ندارد؛ ادعایی که البته مدتی بعد مشخص شد که واقعیت نداشت. حالا هم حلقه یاران قالیباف مدعیاند اقدامات او ربطی به ریاست جمهوری ندارد و قالیباف مرد عمل و مرد اجراست.
قالیباف اگر در سال ۸۴، به عنوان یک جوان ۴۴ ساله وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شده بود، با هواپیما عکس میگرفت و سعی داشت به عنوان جوانی متفاوت از سایر اصولگرایان خود را معرفی کند، سال ۱۴۰۰ با مسائل زیادی روبرو است. قالیباف حالا در انتخابات ۶۰ ساله خواهد بود. در تصاویری که از اهواز مخابره شده مشخص است که دیگر نمیتواند مثل یک جوان رزمی و رزمنده بدود و حتی برای یک پیادهروی ساده، محافظان باید دستان او را بگیرند. هرچند لباس نظامی میپوشد و پوتین نظامی به پا میکند و چهرهای شبیه سردار قاسم سلیمانی از خود به نمایش میگذارد اما مشخص است سالهای روزگار روی او با تمام مکنتش تاثیر گذاشته و برای سوار شدن به یک لنج چند نفر باید دست او را بگیرند؛ با این حال او همچنان قصد دارد خود را جوانی به تصویر بکشد که برای رسیدن به صندلی ریاست جمهوری، خستگی نمیشناسد و خود را نماد جوان انقلابی نشان دهد.
سردار قالیباف در سفر خود سعی کرده با فقیرترین مردم هم کلام شود و چهره فردی از طبقه محروم را از خود به نمایش بگذارد. او کنار مردمی نشسته که هیچ چیز ندارند و مسقیم میگویند «من عمری کار میکنم و چیزی ندارم اما همین شهردار، فقط سیزده خانه دارد.» و جوری خود را به مردم معرفی میکند که گویا در زندگی دغدغهای مهمتر از رفاه مردم نداشته است.
این چهره البته برای سردار قالیباف، به این سادگی باورپذیر نیست و او باید تلاش زیادی کند تا گذشته او از ذهن مردم پاک شود. قالیباف سال ۸۴ با کت و شلوار برند اروپایی عکس میانداخت و لباس خلبانی میپوشید و کنار هواپیما عکس میگرفت و حامیانش شعار میدادند: «هم خوشگلی، هم بوری/ حتما رییس جمهوری» اما حالا در ذهن مردم تغییر تصویر قالیباف از «سیاستمدار برندپوشی که میخواست بگوید ظاهر یک سیاستمدار جنتلمن را دارد» به «مدیر جوان جهادی که با لباس رزم شهرهای محروم را یک به یک میگردد» بسیار دشوار است و برای رایدهندگان نادیده گرفتن این تناقضها کمی دشوار است.
قبول این شیفت سیاسی برای مخاطب دشوار است و گافهای ریز و درشت قالیباف و حامیانش نیز پذیرش این تصویر جدید قالیباف را تحت الشعاع قرار میدهد. مثلا در سفرش به خوزستان، ناگهان قالیباف نسبت به نامگاری یک پل به نام برادر شهیدش سخت برآشفته میشود و دیگران را شماتت میکند که این کارها درست نیست و راضی به این نامگذاریها نیست زیرا او فقط برای مردم به خوزستان سفر کرده نه چیز دیگر. اما ناگهان کاشف به عمل میآید که اتفاقا پیشنهاد نامگذاری این پل، نه از سوی شورای شهر اهواز، که از طرف حزب نزدیک به قالیباف مطرح شده است!
قالیباف یک روز دیگر در خوزستان میماند و تا کنون به اندازه ده تا بیست سفر لاریجانی، برای او خبر منتشر شده است و صداوسیما و روزنامه جام جم متعلق به صداوسیما و خبرگزاری رسمی مجلس و سایتهایی همچون «صبح نو» و «فردا» به مثابه بازوهای رسانهای تبلیغاتی قالیباف عمل میکنند. جام جم نیم تای خود را به قالیباف اختصاص میدهد. صداوسیما گزارشهای متعددی برای او میسازد و او فعلا مرد اول تلویزیون ایران است. صبح نو رسانه مکتوب تیم قالیباف است و «فردا» هم خود را رسانه جریان نواصولگرایان میخواند.
سفرهای استانی قالیباف روز به روز بیشتر خواهد شد. زمان نیز این را ثابت خواهد کرد. تیم قالیباف تلاش میکند او را به گونهای معرفی کند که کسی نخواهد با او رقابت کند. آنها معتقدند یکبار قالیباف به خاطر رییسی فداکاری کرده و حالا نوبت رییسی و رقبای انتخاباتی قالیباف است. این جمله رسول بابایی مشاور قالیباف را بخوانید تا مطمئن شوید قالیباف حتما به انتخابات ریاست جمهوری وارد خواهد شد: «در میان اصولگرایان آقای رئیسی که به قوه قضاییه رفت و خیلی بعید است به عنوان رییس قوه قضاییه وارد انتخابات شود؛ آقای ضرغامی، جلیلی یا فتاح و بذرپاش و زاکانی هم فاصلهشان با قالیباف زیاد است. در میان اصلاحطلبان هم چهرههای چندانی برای حضور در انتخابات که محبوبیت و کارآمدی داشته باشد و از عملکرد فعلی دولت و اصلاح طلبان آسیب ندیده باشد، وجود ندارد.»
منبع: رویداد24 برچسب ها: قالیباف ، ریاست جمهوری ۱۴۰۰
منبع: خرداد
کلیدواژه: قالیباف ریاست جمهوری ۱۴۰۰ انتخابات ریاست جمهوری سردار قالیباف سفرهای استانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۷۶۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه مهاجری به ذوالنور: اگر میخواهید همین مجلس ضعیف، ضعیف تر نشود از دولت و شخص رئیسجمهور حساب کشی کنید
به گزارش خبرآنلاین محمدمهاجری در روزنامه اعتماد نوشت:آقای ذوالنور به افول جایگاه مجلس اشاره کرده و به عنوان نمونه، دخالتهای بیرونی در قانونگذاری را برشمرده است. با اینکه طبق قانون اساسی، قانونگذاری منحصرا در اختیار مجلس قرار دارد، اما سالهای زیادی است که نهادهایی همچون شورای انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و... دستورالعملهایی را ابلاغ میکنند که در حکم قوانین لازمالاجراست. آقای ذوالنور نخستین چهره سیاسی نیست که چنین انتقادی را بیان میکند. پیش از او نمایندگان دورههای قبل مجلس - به خصوص آقای علی مطهری - بارها این موضوع را گفتهاند، اما دوستان اصولگرا همچون جناب ذوالنور حاضر به پشتیبانی از این ایده نشدند.
جای این پرسش جدی وجود دارد که چرا چنین جراتی وجود دارد که جایگاه مجلس نادیده گرفته شود و شعار در راس امور بودن آن عملیاتی نشود؟بگذارید از همین انتخابات اخیر مجلس در اسفند 1402 شروع کنیم. متاسفانه فرآیندی که از ماهها قبل آغاز شد و مجلس یازدهم هم با اصلاح قانون انتخابات به آن کمک کرد، شرایطی را به وجود آورد که مجلس دوازدهم از هماکنون با شائبه ناکارآمدی مواجه شود.
بخش بزرگی از نمایندگان مجلس یازدهم که شاید آقای ذوالنور هم جزو آنها باشد مدتی قبل از انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم از آقای رییسی دعوت کردند وارد میدان رقابت ریاستجمهوری شود. این اقدام اگر در قالب یک فعالیت تعریف شده حزبی صورت میگرفت کاملا قابل دفاع بود، زیرا وقتی یک حزب سیاسی از کاندیدایی حمایت میکند مسوولیت اقدام خود را هم میپذیرد. اما اقدام فردی نمایندگان مجلس یازدهم معنای اقدام حزبی نداشت، بلکه نمایندگان استقلال خود را به حراج گذاشتند و عملا چک سفید امضا به رییس دولت دادند و به همین دلیل همه نمایندگانی که آن نامه را امضا کردند، باید در برابر ناکارآمدی دولت سیزدهم پاسخگو باشند. انتخابات مجلس دوازدهم متاسفانه با مشارکت کم صورت گرفت و آرای نمایندگان نیز بسیار پایین بود و از جمله در تهران، نفر اول کمی بیش از 500هزار رای (معادل5درصد رای واجدان شرایط شرکت در انتخابات) کسب کرد.در اکثر حوزههای انتخابیه نیز افراد منتخب کمی بیش از 20درصد آرا را به خود اختصاص دادهاند.حتما آقای ذوالنور توجه دارند که هر چه پایگاه مردمی مجلس (و البته ریاستجمهوری) ضعیفتر باشد، نهادهای دیگر حاکمیت تلاش میکنند نقش آن را در مقدرات کشور کمرنگ کنند. مجلس دوازدهم علاوه بر ضعف پیش گفته، به مدد شورای محترم نگهبان از چهرههای خاصی برخوردار شده که برخی از آنها به تنهایی قادر به نابودی حیثیت کل مجلس هستند.
جای شکرش باقی است که یکی از این افراد با تذکر رهبر معظم انقلاب، دستکم تا اطلاع ثانوی از تنشزایی و پرخاشجویی فاصله گرفت، اما باید منتظر ماند و با آغاز مجلس جدید، فصل تازهای از هنرنمایی این گروه را به تماشا نشست. دقیقا آنچه را آقای ذوالنور از بابت پایین آمدن شأن مجلس نگرانش است، همان چیزی است که خود او حتی اگر در ایجادش موثر نبوده، در برابر آن سکوت تاییدآمیز داشته است.
با این همه اگر بخواهیم خوشبینانه به آسیبشناسی نماینده محترم قم بنگریم و فرض کنیم که او با این نگاه به دنبال اصلاح مجلس است، گریزی نیست جز اینکه امیدوار باشیم همین مجلس ضعیف کم رای، نقایص خود را با عملکرد مثبت جبران کند. حسابکشی جدی و دقیق از دولت، نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی و برخورد بدون رودربایستی با وزرای ضعیف و شخص رییسجمهور و نیز آتش نزدن قراردادهای بینالمللی (که حتما جناب ذوالنور آن را به یاد دارد!) میتواند کفارهای برای جبران اشتباهات گذشته باشد. امید که آقای ذوالنور - که از الان در قامت کاندیدای ریاست مجلس- سخن میگوید، حتی اگر به چنین منصبی هم نرسید، در رفع آسیبی که آن را فهم کرده است، برآید. 21302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899334