«شهریار» شاعری عاشق و عاشقی عارف
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۲۵۱۰۷
خبرگزاری مهر، گروه استانها- طاهر خیری*؛ محمد حسین فرزند آقا سید اسماعیل موسوی معروف به حاج میر آقا خشکنابی در تبریز چشم به جهان گشود. وقایع نهضت مشروطیت در تبریز باعث شد پدرش او را به روستای خشکناب ببرد. محمد حسین دوران کودکی اش را در آغوش طبیعت و روستا سپری کرد که منظومه جاویدان حیدر بابا مولود خاطرات تلخ و شیرین شاعر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم روم به شهر خود و شهریار خود باشم
شهریار شیرین سخن از بدو ورود به تهران با استاد ابوالحسن صبا آشنا شد و نواختن سه تار را نزد او فرا گرفت. همزمان با تحصیل در دارالفنون به تحصیلات علوم دینی نیز پرداخت و در مسجد سپهسالار در حوزه درس شهید مدرس حاضر شد. در سال ۱۳۲۹ اثر ماندگار خود حیدربابایه سلام را خلق و به یادگار گذاشت و در طول اقامت خود در تبریز اثر ارزنده سهندیه را سرود. شاه داغیم، چال پاپاغیم، ائل دایاغیم، شانلی سهندیم، باشی طوفانلی سهندیم.
گستره شهرت و محبوبیت استاد شهریار از مرزهای ایران زمین فراتر رفته است. از شهریار بسیار گفتهاند و نوشتهاند. ملک الشعرای بهار در مقدمه نخستین اثر استاد در سال ۱۳۰۹ مینویسد: شهریار شاعر بزرگ و افسونکاری است، شهریار از اساتید بزرگ شعر است، شهریار نه تنها افتخار ایران بلکه افتخار شرق است.
شعر گفتن تمام دلخوشی او بود و بس. او در گذرگاه حیات خویش فراز و نشیبهای بسیاری تجربه کرد با عشق نافرجامی مواجه شد، ترک تحصیل کرد و سه تارش را به کنار گذاشت تا اینکه آتش درونش را با اشعار سوزناکش تسلی داد، از عشق زمینی به عشق الهی و عرفانی رسید و خالق آثار ماندگار شد.
حیدر بابا روایتی از آداب و رسوم کهن
خیلی از خاطرات تلخ و شیرین استاد از کودکی تا به امروز در منظومه حیدربابا نهفته است. خواندن اشعار حیدربابا به ناگاه تو را به کوچه پس کوچههای خاطرات زندگی ات پرت میکند و باعث میشود برای رهایی از روزمرگیهای زندگی ماشینی به دیوان اشعارش پناه ببری تا بلکه دل نا آرامت برای دقایقی هم که شده آرام شود و از خویشتن خویش رهایی یابی. آری لالائی حیدر بابا را نجوای شبانه ات میکنی تا نرم نرمک خوابت بگیرد و لختی بیاسایی. به روزگار کودکی ات وصل شوی. آنگاه حسرت سراسر وجودت را فرا میگیرد و بارانی میشوی از اشک.
کاش قایدوب بیرده اوشاق اولیدیم / بیر گل آچوب اوندام صورا سولیدیم
باری، حیدر بابا نقاشی سحرآمیز گذشته ماست که روح زندگی در آن دمیده است. حیدربابا برشی از تاریخ زندگی شاعر و واگویه های اوست. قصهای پر غصه که اغلب غم دارد و صد البته شادی. حیدربابا روایتی از آداب و رسوم و فرهنگ فولکلور کهن سرزمین ماست که سینه به سینه به ما رسیده است.
لطف الله زاهدی دوست استاد در مقدمه دیوان اشعار شهریار در شرح حال او مینویسد: عشقهای عارفانه شهریار را میتوان در خلال غزلهای انتظار، جمع و تفریق، وحشی شکار یوسف گمگشته و…مشاهده کرد و نیزاشعار عاشقانه او که از دل پاکش تراوش و در صفحات دیوان نگارش شده است و هر کسی با خواندن آنها روشنی دل مییابد و دیدهاش نورانی میشود.
به راستی که عشق را باید از دریچه چشم شهریار و غزلهایش نگریست؛ او مجنون زمانه بود که به لیلی اش نرسید. غالب غزلهای شهریار به ذائقه مردم خوشایند است و همگان در جمع یا تنهایی خود از این اشعار بهره میبرند. بی گمان او تا ابد در حافظه تاریخی ایرانیان جا گرفته است.
خدای را مستان یادگار عشق از من که در فراق تو نه یار دارم و نه ندیم
شهریار با همان دل سوخته و عشق آتشینش گداخته و پخته میشود و در غزلهای ماه سفر کرده، توشه سفر، پروانه در آتش و … حالات شاعر از عشق او حکایت میکند. شهریار وقتی که شعر میخواند آهنگ صدایش تغییر و بغض گلویش را میگیرد و شنونده را منقلب میکند. شهریارگاهی معاشرتهایش را محدود میکند، در را به روی اشخاص میبندد و خلوت میکند وگاهی چنان در تفکر است که خوردن نهار و شام را فراموش میکند. شهریارجز به الهام شعر نمیگوید، به شب علاقه خاصی دارد، اغلب بیدار است و به راز و نیاز با خداوند، قرائت قران و ادای نماز مشغول است.
شهریار بی گمان شاعر اهل بیت و ائمه اطهار (ع) هم است و معرفت به خدا و دین در غزلهایی مثل مناجات، قصیده توحید و یا علیای همای رحمت عیان است.
شهریار در سال ۵۴ داغ فوت همسر به دلش نشست و خود نیز پس از یک دوره بیماری در ۲۷ شهریور سال ۶۷ دار فانی را وداع گفت.
بیلمزدیم دنگه لر وار دونوم وار ایتگین لیک وار آیرلیق وار ئولوم وار
* روزنامه نگار
کد خبر 5024986منبع: مهر
کلیدواژه: استاد شهریار شاعر تبریز ویروس کرونا شیراز شهرکرد بوشهر آمار کرونا بازگشایی مدارس هفته دفاع مقدس شیوع کرونا توهین به پیامبر گرگان انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات مرحله دوم مجلس یازدهم کرمانشاه محرم 99 حیدر بابا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۲۵۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یاناس ویچیچ:میلیونها ایرانی عاشق والیبال هستند
به گزارش قدس آنلاین، یاناس ویچیچ، مربی بدنساز لهستانی سابق تیم ملی والیبال ایران در گفتوگو با یک رسانه لهستالنی درباره زندگی در ایران و شرایط تمرینی ملیپوشان صحبت کرده است. او در گفت و گو با رسانه Przegląd Sportowy Onet از پشت صحنه کارش و زندگی در ایران گفت.
یاناس ویچیچ یک شخصیت بسیار ارزشمند در جامعه والیبال لهستان است. او سال ها با تیم های ملی والیبال لهستان همکاری داشته است. او همچنین در پلاس لیگا کار کرده و در آنجا با تیم اسکرا به موفقیت دست یافت.
او در صحبتهایش درباره حضور در ایران گفت: از من استقبال خیلی خوبی شد همه چیز در ایران برای من خوب بود. بعد از رسیدن تعجب کردم چون با وجود اینکه هوا بسیار گرم بود، نیمی از کشور سرسبزی زیبا داشت. کوه و دریا در ایران زیبایی را بیشتر کرده و غذاها در ایران نیز ساده اما بسیار خوشمزه هستند.
او اعتراف کرد که بهترین هندوانه عمرش را در ایران خورده است. با این حال از خیارشور در بشقاب غذایش تعجب کرد چون در لهستان نیز همینگونه است. این تنها مشترکات لهستان و ایران از دید این مربی نیست.
ویچیچ در بخش بعدی صحبتهایش گفت: من فکر می کنم که ایران و لهستان به عنوان دو کشور مشترکات زیادی دارند. درست مثل ما تا جایی که بتوانیم محبت میکنیم ولی به سرعت ممکن است از دست هم عصبانی شویم.
اقامت او در ایران زیاد طول نکشید اما این حضور کوتاه خاطرات خوبی برای این مربی به جای گذاشت. پس از دو یا سه هفته آمادهسازی، او همراه بازیکنان ایرانی به مسابقات و کشورهای مختلف رفت.
"انجام تمرینات صبحگاهی در ایران سخت است"
ایران تیمی است که سال ها در بین بهترین های جهان قرار دارد. همچنین استعدادهای جوان بسیاری دارد.
او در بخش پایانی صحبتهایش گفت: بازیکنان جوان به سرعت در ایران "ستاره" میشوند. باید خیلی بیشتر روی جوانان کار شود. قطعا پتانسیل انسانی در ایران بیشتر است. همه بچه ها دوست دارند یا سمت فوتبال بروند یا والیبال. کشتی هم در رده سوم است. در مقایسه با لهستان، تعداد کودکان و نوجوانان مشتاق به والیبال بیشتر است. البته نباید تعجب کرد چون فقط بیش از ۱۲ میلیون نفر در پایتخت زندگی می کنند.
یاناس در پایان درباره تفاوت همکاری با بازیکنان لهستانی و ایرانی صحبت کرد و گفت: تفاوت اصلی این است که در ایران تمرین صبحگاهی سخت است. به دلیل هوا و گرما، زندگی در ایران از غروب شروع می شود و در اواخر شب به پایان می رسد. به همین دلیل است که صبح ها بیدار شدن سخت است.