Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش رکنا، دخترک در تب می‌سوخت و صدای ناله‌هایش صبر و طاقت را از مادر گرفته بود. زن جوان گریه می‌کرد و بدن نحیف فرزندش را که از شدت تب دچار تشنج شده بود به سینه‌اش می‌فشرد. دخترک از چند روز قبل دچار تب و بیماری شده بود اما از آنجایی که پدرش از ماه ها قبل برای کار به کشور ژاپن رفته و او و مادرش را در این شهر بزرگ بدون پول و حامی رها کرده بود مادر به خاطر بی‌پولی نمی‌توانست بچه را برای درمان به دکتر ببرد اما وقتی دختر کوچولو تشنج کرد و بین مرگ و زندگی دست و پا می‌زد مادر به ناچار او را به بیمارستانی در محدوده منیریه تهران برد‌.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زن جوان وقتی قدم به حیاط بیمارستان گذاشت باردیگر دچار تردید شد همانجا روی زمین نشست و شروع به گریستن کرد.
دقایقی بعد فردی که از داخل بیمارستان آمده بود با دیدن این مادر و کودک دلیل ناراحتی اش را پرسید. زن جوان گفت: دخترم چند روزی است که تب دارد و صبح امروز تشنج کرد مجبور شدم که او را به بیمارستان برسانم اما از آنجایی که تنها هستم و شوهرم در مسافرت است، نه کسی را دارم که از او پول بگیرم و نه به همسرم دسترسی دارم. حالا هم اینجا وامانده‌ام که چه کنم!
زن ناشناس که از دیدن وضعیت دختر کوچولو متأثر شده بود به مادر وی گفت: اگر دخترت را با اسم و مشخصات جعلی در بیمارستان بستری کنی پس از آنکه حالش خوب شد می‌توانی مخفیانه بدون اطلاع مسئولان بیمارستان و بدون تسویه حساب او را با خودت ببری. اینجوری نه دغدغه بستری کردن دخترت را‌ داری و نه لازم است که هزینه‌ای پرداخت کنی.
زن جوان با شنیدن حرف‌های زن ناشناس به فکر فرو رفت. طاقت دیدن دخترش در آن وضع را نداشت در یک لحظه تصمیم گرفت نام واقعی دخترش را که ثریا بود مخفی کند و او را به‌نام شقایق نوری در یکی از اتاق‌های بیمارستان بستری کرد.
یک هفته از این ماجرا گذشت و درمان دخترک با موفقیت انجام و حال ثریا خوب شد. دیگر وقت آن رسیده بود که زن جوان دخترش را مخفیانه از بیمارستان خارج کند اما هرچه با خودش کلنجار رفت که این نقشه را عملی کند، نتوانست.
وجدان و آبرویش اجازه نمی‌داد به همین خاطر تصمیم گرفت هرطور شده هزینه بیمارستان را جور کند و ثریا را که نامش شقایق شده بود از بیمارستان ترخیص کند.
اما وقتی برای یافتن پول و تسویه‌حساب از بیمارستان بیرون می رفت تصورش را هم نمی‌کرد که این آخرین باری باشد که صورت زیبای دختر کوچولویش را می‌بوسد و با او وداع می‌کند. مادر دخترش را در آغوش گرفت و در گوشش آرام گفت: دخترم نگران نباش من می‌روم و چند ساعت دیگر با پول برمی گردم بعد با هم از اینجا به خانه می‌رویم.
ثریا با چشمانی نگران و با زبان کودکانه به مادرش گفت: مامان زود برگرد من تنهایی می‌ترسم.
زن جوان از بیمارستان خارج شد و روز بعد خوشحال از اینکه توانسته پول بیمارستان را از یک فرد نیکوکار قرض بگیرد به اتاق ثریا رفت اما با دیدن تخت خالی جا خورد. همه جا را گشت اما از دخترش خبری نبود. به سراغ پرستار بخش رفت او نشانی اتاق دیگری را داد. مادر سراسیمه به اتاق دیگر رفت اما بازهم از ثریا خبری نبود. اشک ناخودآگاه از چشمان زن جوان جاری شده بود او یک به یک اتاق‌های بیمارستان را برای یافتن تنها فرزندش جست و جو کرد اما انگار قرار نبود ثریا را پیدا کند.
یک ساعت بعد یکی از پرستاران بیمارستان به او گفت: پس از رفتن شما حال دخترتان بد شد و هرچقدر تلاش کردیم نتوانستیم او را نجات دهیم متأسفانه دخترتان فوت کرد. زن جوان با شنیدن این حرف ناگهان از هوش رفت.
حالا ۲۹ سال از آن روز تلخ گذشته و مادر ثریا هنوز چشم انتظار دخترش است. این زن می‌گوید: حرف‌های آن پرستار آب سردی بود که بر وجودم ریخت پس‌از آن به‌دنبال جسد دخترم رفتم که به من گفتند چون کسی همراهش نبود و نتوانستیم شما را پیدا کنیم به‌عنوان کودک بدون هویت او را دفن کردیم. حتی به بهشت زهرا رفتم اما او را پیدا نکردم.
در بیمارستان هم چند نفر از کادر درمانی وقتی متوجه قضیه تغییر نام کودک و نقشه‌ای که کشیده بودم شدند، من را ترساندند که اگر پلیس وارد ماجرا شود دستگیر و زندانی می‌شوم. حتی بعد از چند روز دلم را به دریا زدم و ماجرا را برای پلیس هم بازگو کردم اما نتیجه‌ای نگرفتم. دو ماه بعد همسرم از مسافرت برگشت، ماجرا را فهمید و بازهم ماه ها دنبال ردی از دخترمان بودیم اما هرچه بیشتر می‌گشتیم بیشتر ناامید می‌شدیم. کم‌کم باورمان شد او فوت کرده است.
وی در ادامه می‌افزاید: تا مدت‌ها فکر می‌کردیم ثریا فوت کرده تا اینکه یکی از آشنایان به ما گفت بچه‌های بالای 4 سال را بدون هویت خاکسپاری نمی‌کنند. بلافاصله وکیل گرفتیم تا به هر شکل که شده دختر گمشده‌مان پیدا شود.
اما هر 3 وکیلی که قرار بود کار ما را دنبال کنند پس‌از مدتی اعلام کردند که بایگانی بیمارستان مورد نظر بر اثر آتش‌سوزی از بین رفته و بیمارستان هم به‌خاطر تخلفاتی که انجام داده، سال‌هاست پلمب شده است.
حالا بعد از 29 سال از رفتن ثریا هنوز چشم انتظار خبری از او هستم. با اینکه یک دختر 25 ساله و یک پسر 14 ساله دارم اما تا زمانی که نفس می‌کشم آرزوی دیدن دوباره ثریا را دارم. در این مدت به‌خاطر فشار روحی و روانی که تحمل کردم چندین بار شوک مغزی شده‌ام و بدون قرص اعصاب نمی‌توانم زندگی کنم. من برای پیدا کردن دختر گم شده‌ام دست از تلاش برنخواهم داشت. اگر از این دختر و سرنوشت او خبری دارید می توانید با تلفن 02188761621 تماس بگیرید.

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو محرم مسافرت موفقیت پلیس زندانی اخبار حوادث ایران بیمارستان دختر زن در خیابان عکس فیلم تلگرام ایران دختر قتل همسر انتشار آرایش زن زن جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۴۱۱۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درگیری در فروشگاه لباس در شیراز با یک کشته و یک مجروح

جانشین فرمانده انتظامی شیراز از دستگیری دختری ۱۱ ساله به جرم قتل یک فروشنده خبر داد.

به گزارش ایسنا؛ سرهنگ عبدالرضا ضربت امروز، ۳۰ فروردین در این ارتباط گفت: در ساعت ۱۱ شب بیست و نهم فرودین‌ماه سال جاری از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ یک فقره درگیری منجر به قتل در یکی از محله‌های شهرستان شیراز اعلام و بلافاصله تیمی از ماموران انتظامی پاسگاه «کفترکـ» در محل حاضر شدند.

وی افزود: در تحقیقات اولیه پلیس مشخص شد دختر ۱۱ ساله به همراه مادر ۴۰ ساله‌اش جهت خرید لباس به یک منزل (مزون خانگی) می‌روند و پس از پرو کردن لباس، مورد تمسخر از سوی فروشندگان ( زن ۲۶ ساله به همراه مادر ۵۰ ساله‌اش) قرار می‌گیرند که پس از مشاجره با آنها درگیر می‌شوند.

جانشین فرمانده انتظامی شیراز ادامه داد: در بررسی‌های تکمیلی مشخص شد که دختر ۱۱ ساله پس از برداشتن سلاح سرد از آشپزخانه، فروشنده ۵۰ ساله را به قتل می‌رساند.

ضربت با بیان اینکه در ادامه درگیری، خانم مشتری ۴۰ ساله (مادر قاتل) نیز با سلاح سرد، دختر مقتول را مجروح می‌کند، گفت: ماموران انتظامی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری متهمان آغاز کرده‌اند.

وی ادامه داد: ماموران پلیس با اقدامات فنی موفق شدند مخفیگاه قاتل و مادرش را شناسایی و در کمتر از ۶ ساعت آنان را در یکی از محله‌های شیراز دستگیر کنند.

ضربت با بیان اینکه مجروح به بیمارستان منتقل و در حال حاضر وضعیت جسمانی وی رضایت‌بخش است، عنوان داشت: متهمین برای سیر مراحل قانونی روانه دادسرا شده‌اند.

وی در پایان تاکید کرد که عاقبت اندیشی در امور، بالا بردن آستانه تحمل، داشتن مهارت حل مسئله و احترام به قانون می‌تواند از وقوع جرائم این‌چنینی در جامعه جلوگیری کند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • یک کشته در فروشگاه لباس
  • قتل عجیب فروشنده مزون توسط دختر ۱۱ ساله
  • یک کشته و یک مجروح در پی درگیری در فروشگاه لباس در شیراز
  • قتل فروشنده به دست دختر ۱۱ ساله
  • درگیری در فروشگاه لباس در شیراز با یک کشته و یک مجروح
  • قتل فروشنده به دست دختر ۱۱ ساله/مجروح شدن مادر مقتول توسط مادر قاتل
  • قتل در مزون لباس
  • مجروح شدن مادر مقتول توسط مادر قاتل
  • حکم مرگ برای مادر و ۲ فرزندش در محکمه خانوادگی
  • بانوی مرگ مغزی به هفت بیمار زندگی دوباره بخشید