Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-24@00:59:07 GMT

حرف‌های مهم لابه‌لای فیلم‌های سطحی گم می‌شوند

تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۴۳۴۲۱

حرف‌های مهم لابه‌لای فیلم‌های سطحی گم می‌شوند

  «خط باریک قرمز» مستندی است که نشان می‌دهد می‌توان با درام‌تراپی، مسیر زندگی آدم‌ها را تغییر داد. نویسنده و کارگردان این مستند «فرزاد خوشدست» است، این فیلم برای نخستین بار در سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در بخش «مستند» به نمایش درآمد و تاکنون جوایز متعددی را از جشنواره‌های مختلف بدست آورده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زهره کهندل/

  «خط باریک قرمز» مستندی است که نشان می‌دهد می‌توان با درام‌تراپی، مسیر زندگی آدم‌ها را تغییر داد. نویسنده و کارگردان این مستند «فرزاد خوشدست» است، این فیلم برای نخستین بار در سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در بخش «مستند» به نمایش درآمد و تاکنون جوایز متعددی را از جشنواره‌های مختلف بدست آورده است.

ماجرای مستند از این قرار است که یک گروه مجرم نوجوان در زندان با کمک چند مربی نمایش تصمیم می‌گیرند یک نمایش را روی صحنه ببرند تا اگر موفق بود به این بهانه و برای اجرا یک روز از زندان خارج شوند.

فرزاد خوشدست دانش‌آموخته رشته گرافیک و سینماست و پیش از «خط باریک قرمز» فیلم‌های مستند «وقایع‌نگاری یک فیلمساز ناتمام» و «زنی که نام ندارد» را در کارنامه کاری خود دارد. به بهانه اکران سینمایی این فیلم در بخش هنر و تجربه با کارگردان آن گفت‌وگو کردیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

چرا پرداختن به مسائل و مشکلات بچه‌های کانون اصلاح و تربیت برایتان اهمیت داشت؟

به نظرم به این بچه‌ها خیلی بی‌توجهی شده و آن‌ها در فضایی قرار گرفته‌اند که مستعد جرم و خشونت و بزه است. من برای ساخت یکی از فیلم‌هایم به زندان بزرگسالان رفته‌ام، فیلم  قبلی‌ام را با عنوان «زنی که نام ندارد» در زندان زنان ساختم. به زندان‌های قزلحصار و رجایی‌شهر رفته‌ام، زمینه جرم و خشونت در اکثر زندانیان در کودکی و نوجوانی ظهور پیدا کرده است و بی‌توجهی به آن‌ها و نیازهای اساسی‌شان در بیشتر آن‌ها وجود دارد. این‌ها موجب شد به عنوان یک فیلمساز تصمیم بگیرم درباره بچه‌های کانون اصلاح و تربیت، هم فیلم بسازم و هم اینکه در روند و ایجاد زمینه برای تغییر آن‌ها تلاش کنم. وقتی فیلمی می‌سازید که این روند را نشان می‌دهد انتظار دارید مسئولان، مدیران و معلمان با دیدن این فیلم تلنگری بخورند و بدانند که چه کار سختی دارند. آینده جهان را این بچه‌ها می‌سازند، ولی ما به آینده جهان بی‌توجه هستیم. جمله معروفی می‌گوید آنچه از درخت می‌چینی حاصل دسترنج خودت نیست، حاصل دسترنج پدربزرگت است. نتیجه این تغییرات را در نسل بعدی می‌توان دید.

این بچه‌ها در جایی از مستند می‌گویند دلیل اینکه آن‌ها در مسیر خلافکاری قرار گرفته‌اند، خانواده‌هایشان بوده‌اند، آیا واقعاً خانواده این بچه‌ها چقدر مقصرند؟

وقتی گفتم نتیجه این تحول را نوه‌های بچه‌های کانون اصلاح و تربیت می‌بینند یعنی با تغییر مسیر زندگی این بچه‌ها، خانواده‌ای که در آینده قرار است تشکیل داده شود را دارید می‌سازید. اکنون که بخشی از این خانواده از دست رفته است باید از بخشی که قرار است در آینده شکل بگیرد، مراقبت کنیم. جامعه و مسئولان می‌توانند با سرمایه‌گذاری روی این بچه‌ها، نسل بعدی را از خطر مصون بدارند تا این بچه‌ها خانواده‌های سالمی را تشکیل بدهند. در فیلم نشان می‌دهیم خانواده این بچه‌ها برای تماشای تئاتر می‌آیند، من به عنوان طراح پروژه می‌خواستم به خانواده‌ها نشان بدهم که بچه‌هایشان می‌توانند جور دیگری زندگی کنند. خانواده این بچه‌ها لایه‌های پنهانی دارند که نمی‌دانیم در داخل آن خانواده چه می‌گذرد، اما می‌توانیم فرهنگ‌سازی کنیم که اتفاقات آن خانه جور دیگری رقم بخورد. مثلاً وقتی معین از زندان آزاد شد و دوباره به گروه تئاتر در کانون اصلاح و تربیت برگشت، مادرش به من زنگ زد و گفت می‌دانید چرا اجازه دادم پسرم ۵ صبح از قرچک ورامین راه بیفتد به سمت شهرزیبا، چون وقتی معین از زندان آزاد شد دیدم که حرف زدن این بچه تغییر کرده  و جور دیگری با من حرف می‌زند، با اینکه زندان بود، ولی طوری حرف می‌زد که نمی‌توانستی با او تحقیرآمیز برخورد کنی، به همین دلیل احساس کردم برای معین در این گروه تئاتر اتفاقات خوبی افتاده است و اجازه دادم برای تمرین‌ها به کانون برگردد. اینکه ما توانستیم نحوه تعامل این بچه با خانواده‌هایشان را تغییر بدهیم و لحن صحبت کردنشان را عوض کنیم پس در طولانی‌مدت هم می‌توانیم نتایج خوبی بگیریم. با وجود اینکه حدود دو سال از فیلم‌برداری کار گذشته بود، یکی از بچه‌ها به من زنگ زد و درباره ایده فیلم‌نامه‌اش گفت. او کتاب می‌خواند و توی اینترنت محتوای به دردبخور را جست‌وجو می‌کرد، این تغییر می‌تواند اتفاق بیفتد. یکی از من پرسید این فیلم را برای چه کسانی ساختی، گفتم برای مسئولان تا بدانند می‌توانند کاری انجام دهند. وقتی ما به عنوان یک گروه فیلمساز توانستیم چنین تغییری را در این بچه‌ها ایجاد کنیم، مسئولان با قدرتی که دارند می‌توانند تغییرات اساسی‌تری انجام دهند. «خط باریک قرمز» یک ماکت کوچک از تجربه‌ای موفق است که می‌تواند در مقیاس‌های بزرگ‌تری انجام شود.

حتی اگر از گروه ۱۲-۱۰ نفره تئاتر «خط باریک قرمز» یکی دو نفر هم تغییر کرده باشند، برای شما و گروهتان کافی است؟

همین‌طور است. روز اول که با دکتر اصغر پورمحمدی، مشاور جامعه‌شناسی فیلم صحبت می‌کردم همین حرف را به من زدند و گفتند اگر یک نفر هم برگردد، کافی است. وقتی معین آزاد شد و به دلیل تمرین‌های تئاتر دوباره به کانون برگشت، ما احساس کردیم معجزه رخ داده است. وقتی یک زندانی آزاد می‌شود تا سال‌ها از خیابان آن زندان رد نمی‌شود. بین قرچک ورامین که محل زندگی معین بود تا شهرزیبا، چند ساعت فاصله است و معین در سرمای زمستان این مسیر را طی می‌کرد و ساعت ۵ صبح راه می‌افتاد تا ۸ به تمرین تئاتر برسد. مثلاً وقتی میلاد آزاد شد تغییر را در چهره‌اش می‌دیدیم، سکانس آخر فیلم که آزادی میلاد بود و به نسخه جدید فیلم اضافه شد، مخاطب می‌بیند  شکل راه رفتن این آدم نسبت به اول فیلم تغییر کرده است. علی پس از آزادی‌اش در یک مکانیکی در شهر ری کار می‌کند، این پسر آنقدر شرور بود که وقتی او را گرفتند یک شهر نفس راحت کشید! خودش هم می‌گوید چقدر شر بوده، ولی پس از تجربه این تئاتر و آزادی‌اش، یک مغازه اجاره کرده و همراه مادرش کار می‌کند و اکنون ازدواج کرده و دخترش تازه به دنیا آمده است. چند شب پیش به من پیام داد که «عمو! من این زندگی جدیدم را از تو دارم». این‌ها اتفاقات بزرگی برای «خط باریک قرمز» است. شخصیتی مثل حسین که به دلیل اختلافاتش با اعضای گروه موجب می‌شود تمرین تئاتر مدتی متوقف شود، پس از اجرای بچه‌ها روی صحنه به من زنگ می‌زند و عذرخواهی می‌کند، این‌ها نشان‌دهنده تغییر در این بچه‌هاست.

فیلم «خط باریک قرمز» نشان داد سایکودرام (نمایش درمانی) می‌تواند مسیر زندگی آدم‌ها را به ‌ویژه در دوران نوجوانی که امکان تحول زیاد است، تغییر بدهد. چرا این راهکار جدی گرفته نمی‌شود؟

سایکودرام بیشتر جنبه پیشگیری دارد تا درمان. ما سراغ نوجوانان ۱۷، ۱۶ ساله رفتیم که مستعد تغییر هستند. درام‌تراپی در دنیا به عنوان پیشگیری استفاده می‌شود و اتفاق نمایشی پیش از واقعه است. در واقع سایکودرام، خشونت‌های نهان آدم‌های مستعد بزهکاری و جرم را درون آن‌ها فروکش می‌کند. اینکه چرا مسئولان از قدرت و تأثیر درام‌تراپی برای پایین آوردن جرم و بزهکاری استفاده نمی‌کنند را خدا می‌داند! آقای دکتر رستم وندی، رئیس سازمان امور اجتماعی کشور که متولی کاهش آسیب‌های اجتماعی است، سال گذشته در اکران خصوصی این فیلم حضور پیدا کردند و در مصاحبه تصویری گفتند این همان چیزی است که می‌خواهیم تا بتوانیم از آسیب‌های اجتماعی کم کنیم. ۵۰ سال پیش در ایسلند که مستعد جرم و خشونت بود، درام‌تراپی را آغاز کردند و اکنون این کشور سه تا بازداشتگاه هم ندارد. اینکه چرا کارهای زیرساختی انجام نمی‌دهیم را نمی‌دانم، چون مسئولان باید جواب بدهند. آقای رستم‌وندی به من گفتند  این فیلم را در دولت نمایش می‌دهیم، ولی از همان موقع که عکس یادگاری گرفتند و رفتند، خبری از ایشان نیست. کدام مسئولی قرار است بیاید و این فیلم را ببیند، توجهی به این موضوع نمی‌شود. پیشنهاد مدرسه سایکودرام داده شد و آقای رستم‌وندی گفتند از کرج شروع می‌کنیم، ولی هیچ خبری از ایشان نیست. کار من این نیست که طرح به مجلس ببرم تا لایحه‌ای تصویب شود، کار من ساختن فیلم است. پس از فیلم «دایره مینا» ساخته داریوش مهرجویی، سازمان انتقال خون راه افتاد، اما آقای مهرجویی نه مدیر این سازمان است و نه سهامدارش! اگر مدرسه سایکودرام هم راه بیفتد، من توقعی ندارم چون یک فیلمساز هستم.

دلیل بی‌توجهی به چنین پیشنهادات کارآمدی که در یک فیلم داده می‌شود را چه می‌دانید؟

به نظرم آن‌قدر در سینما حرف‌های سطحی و مبتذل زده می‌شود که وقتی فیلمی همچون «خط باریک قرمز» یا فیلم‌های خوب دیگر پیشنهاداتی می‌دهند و حرف‌های مهمی دارند، لابه‌لای فیلم‌های سطحی و سیاست‌زده گم می‌شوند. چرا فیلم «خط باریک قرمز» در جشنواره آسیاپاسیفیک، نماینده سینمای مستند ایران می‌شود، چون من در این فیلم بحث و دعوای سیاسی نمی‌کنم، یک مسئله انسانی را مطرح می‌کنم که حرف جهانی دارد، ولی سینمای ما آن‌قدر سیاست‌زده و سطحی شده که این فیلم‌ها دیده نمی‌شود، حتی مسئولان هم می‌ترسند از این فیلم حمایت کنند.

یعنی بدفهمی از این فیلم‌ها و برچسب سیاه‌نمایی زدن به آن‌ها موجب ضربه به‌ آن‌ها می‌شود؟

خب این ایراد در دایره سینمای کشورمان وجود دارد. من از سوی نیروی‌انتظامی به دلیل این فیلم قدردانی شدم، ولی متأسفانه در ساختار سینمای مستند ما تنگ‌نظری وجود دارد که نمی‌گذارند مسیری به درستی پیش ببرد.

اشاره داشتید که این فیلم را برای مسئولان ساخته‌اید، ولی وقتی اعضای کمیسیون فرهنگی ما آخرین فیلم‌هایشان را به صورت اتفاقی آن هم در اوقات فراغتشان از تلویزیون تماشا کرده‌اند، چه امیدی به دیده شدن این فیلم از سوی مسئولان اجرایی و قانون‌گذاران دارید؟

 من چند بار به آقای مازنی، رئیس سابق کمیسیون فرهنگی مجلس گفتم این فیلم باید در مجلس نمایش داده شود، ایشان قول پیگیری دادند، ولی چون نزدیک انتخابات مجلس بود، این موضوع برایشان اولویت نداشت. شاید مردم ۵۰ سال دیگر این فیلم را ببینند و بگویند فیلمی ساخته شد تا قانون‌گذار، راهکاری برای کاهش آسیب‌های اجتماعی داشته باشد، اما کاری نشد. خوشحالم که این فیلم را ساختم، آیندگان درباره آن قضاوت خواهند کرد.

همان طور که در مستند نشان می‌دهید بسیاری از اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی است، از برگشت «معین» بگیرید تا ترک «حسین» از گروه تئاتر. این اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی شما را از ادامه کار مستأصل نکرد؟

مشاور اجتماعی فیلم به من می‌گفت تو به این بچه‌ها لباس شخصیت داده‌ای، آن‌ها این هویت و شخصیت را نمی‌خواهند از خودشان دور کنند. جایی که این بچه‌ها برای ادامه همکاری و تمرین تئاتر دچار چالش و تردید می‌شوند، این تردید برای من خیلی ارزشمند است، چون این شک با خشونت سکانس‌های اول فیلم فرق دارد. پشت این شک، آگاهی و شناختی است که به ایمان می‌رسد. وقتی این تردید را در بچه‌ها دیدم خیلی راضی بودم با اینکه تمام گروه در پشت دوربین ناامید بودند، ولی می‌دیدند که حال من خوب است. من از انقلاب و تغییر خودخواسته این بچه‌ها خشنود بودم. وقتی قرار است بچه‌ها برای اجرا به سالن تئاتر بیایند یکی از آن‌ها می‌گوید من حتماً فرار می‌کنم، ولی این کار را نمی‌کند. او با ایمان به زندان برمی‌گردد و زمانی که آزاد شود دیگر خلاف نمی‌کند. می‌خواستم این بچه‌ها در موقعیت شناخت و آگاهی قرار بگیرند. وقتی اجرای تئاترشان تمام شد بچه‌ها را به پیتزافروشی بردم، معاونان زندان گفتند نمی‌خواهد ولی گفتم به این‌ها قول دادم. یکی از بچه‌ها که قد بلندی داشت وقتی به دستشویی این پیتزافروشی رفته بود، متوجه می‌شود سرویس بهداشتی سقف ندارد و می‌تواند فرار کند، ولی این کار را نمی‌کند. اتفاقات و حواشی ساخت این فیلم خیلی زیاد بود که در فیلم نیامده است. زمانی که این بچه‌ها به خیلی چیزها شک می‌کنند، نشان می‌دهد می‌خواهند تغییر کنند و تغییر می‌کنند.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: نمایشنامه تئاتر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۴۳۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استقلال جای اشتباه کردن ندارد

  برای استقلال که پیروزی ۳ بر صفر به پیروزی ۳ بر ۲ تبدیل کرد هفته‌های آتی نگران‌کننده‌تر به نظر می‌رسد. آنها صدرجدول را بعد از ۲۴ ساعت از سرخ‌ها پس گرفتند اما دریافت دو گل و اشتباهات فردی نشان می‌دهد هر قدم کج‌شان باعث می‌شود دوباره صدر را دو‌دستی تقدیم حریف کنند. بهتاش فریبا یار همیشگی آبی‌ها از شرایط حساس تیم محبوبش در هفته‌های آتی می‌گوید.
 
کیفیت دیدار استقلال مقابل شمس‌آذر را چطور دیدید؟
بازی بسیار زیبایی بود و انواع مسائل فنی اعم از شوت زدن، سرزدن، بازی‌سازی و تغییر سیستم را دیدیم. بازی بسیار فیزیکی و سرعتی بود و استقلال تا دقیقه ۷۵ برتری یک طرفه‌ای داشت. بعد از این‌که استقلال سه گل زد خیال همه بازیکنان راحت شده بود و تمرکز تا حد زیادی از بین رفت. وقتی در فوتبال فکر کنیم خیال‌مان راحت شده ممکن است اتفاقات بدی بیفتد. در هر صورت کسب سه امتیاز خیلی مهم بود. به سعید دقیقی (سرمربی شمس آذر) هم تبریک می‌گویم که با یک تیم جوان این‌گونه نتیجه می‌گیرد. اما استقلال از این هفته باید خیلی حواس جمع بازی کند و دیگر امتیاز از دست ندهد. حالا قهرمانی دست خودمان است. اگر همه بازی‌های باقی‌مانده را ببریم هیچ تیمی به ما نمی‌رسد.

استقلال نزدیک بودبرد پرگل را با یک تساوی پرگل عوض کند. این اشتباهات برای هفته‌های آتی چقدر می‌تواند دردسرساز باشد؟
استقلال تیم کم‌تجربه‌ای نیست. بازیکنان این تیم بسیارتجربه دارند وبرخی ازآنها ملی‌پوشانی باسابقه به شمارمی‌روند.دو گلی که استقلال دریافت کردبه نظرم تلنگربه موقعی بود.برای بازی‌های بعدی باید حواس‌جمع‌تر بازی کنند تا دیگر این اتفاقات تکرار نشود.
 
تسلط نکونام بر روی اوضاع را چطور می‌بینید؟
وقتی یک تیم درصدر جدول قرار داردوتعداد گل‌های زده‌اش زیادوتعداد گل‌های خورده‌اش کم است یعنی یک تسلط کامل بر اوضاع آن تیم وجود دارد. جواد نکونام اشراف کامل به اوضاع دارد و خوب می‌داند در تمامی دقایق یک مسابقه باید با تمرکز کامل باشد.
 
درباره بازیکنان جدید استقلال در نیم فصل چه نظری دارید؟
من بلانکو را روز اول که دیدم گفتم بدنش آماده نیست اما بازیکنی است که خوب فوتبال را می‌فهمد و مهارت‌های بالایی دارد. او در شرایط سخت وقتی در موقعیت دریافت پاس قرار می‌گیرد خوب بلد است کنترل کند، پاس بدهد یا حفظ توپ انجام دهد.او بازیکن بسیار قابلی است و از دیدن بازی‌های او کِیف می‌کنم به خصوص وقتی صاحب توپ می‌شود در یک سوم دفاعی حریف کارهای زیادی می‌تواند انجام دهد.او این فرصت را به بقیه بازیکنان می‌دهد تا موج بعدی حملات را شروع کنند.درباره ماشاریپوف هم ابتدا باید بگویم او وینگر بود و توانایی حمل توپ نداشت. اما بسیار عاقلانه پستش را تغییر دادند و اکنون فوروارد است. او در این پست خیلی خوب پاس‌های آخر را می‌دهد. اشکالی که این بازیکن دارد این است که در زمان دور شدن از دروازه گلزنی هم یادش می‌رود. به هر حال او هم قدرت شوت‌زنی بسیار خوبی دارداما به نظرم بایدکمی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد.اواز شوت‌هایش بهتر می‌تواند استفاده کند و پشت محوطه ۱۸ قدم باید فرصت‌های بیشتری داشته باشد. ماشاریپوف بازیکن بسیار خوبی است. همه جای دنیا بازیکنانی که قدرت حمل توپ دارند خطرناک‌تر هستند. اکنون تیمی مثل منچسترسیتی مملو از بازیکنانی است که حمل توپ را به خوبی انجام می‌دهند.‌ ماشاریپوف هم چنین ویژگی فوق‌العاده‌ای دارد.

حالا رقابت اصلی قهرمانی بین استقلال و پرسپولیس است. سرانجام این رقابت به کجا خواهد رسید؟
هیچکس نمی‌تواند پیش‌بینی کند چون فوتبال بازی اتفاقات است. اختلاف امتیازی استقلال با پرسپولیس می‌تواند هم حاشیه امنیت باشد و هم یک موضوع خطرناک. یک باخت و یا یک مساوی همه چیز را عوض می‌کند. روی کاغذ، بازی‌های باقی مانده استقلال بهتر است اما باید بازی به بازی جلو برویم.
 
نقاط ضعف و قوت آبی‌ها را در چه می‌بینید؟
استقلال از انسجام تیمی برخوردار است و درهرسه خطوط این ویژگی دیده می‌شود. بازیکنان تیم نیز تجربه بالایی دارند که اینها جزو نقاط مثبت است. ثبات و استحکام در دروازه را هم اضافه کنید. سیدحسین حسینی خیلی خوب تا اینجا گلری کرده است. به هر حال استقلال درتمامی خطوط انسجام دارد.بازیکنان خوب دوندگی دارندوخیلی خوب یکدیگررا پوشش می‌دهند. نقطه ضعف استقلال هم این است که بازیکنان گاهی اوقات تمرکزشان را خیلی زود از دست می‌دهند. برای هفته‌های آتی باید دقت بیشتری داشته باشند.

دیگر خبرها

  • وقتی باران خیابان زرند را تبدیل به دریاچه کرد
  • صرفه جویی ۱۲۰۰ مترمکعبی مصرف آب در دانشگاه بیرجند
  • شمسایی: از حذف ژاپن ناراحتم؛ وقتی می‌گفتم فوتسال آسیا تغییر کرده، این روزها را می‌دیدم
  • چطور دست‌ و پای خواب‌ رفته را بیدار کنیم؟
  • کلافگی اهالی روستای تلوری سفلی از عدم دفع آب‌های سطحی + تصاویر
  • چطور دست و پای خواب رفته را بیدار کنیم؟
  • برای انتقال آب‌های سطحی باید علمی و اساسی وارد عمل شویم
  • نگرانی شهروندان درباره ریزش آب از طبقه فوقانی بزرگراه امام خمینی (ره) رفع شد
  • استقلال جای اشتباه کردن ندارد
  • نیاز ۱۲۰ همتی برای تکمیل کل شبکه آب‌های سطحی/هزینه هر متر کانال ۱۰۰ الی ۱۵۰ میلیون تومان است+فیلم