عضو هیات علمی دانشگاه تهران: بافت مذهبی ـ تاریخی ایران، متغیری پایدار در تحولات انقلابی است
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۴۵۴۶۸
به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، محمد شفیعیفر عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران و صاحب کرسی الگوی نظری تحول انقلابی در ایران در کمیته دستگاهی نظریه پردازی بسیج اساتید با ارائه نظریۀ خود با عنوان "الگوی نظری تحول انقلابی در ایران" در هئیت داوران و ناقدان کمیتۀ دستگاهی کرسی ترویجی نظریه پردازی بسیج استادان دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور در سالن کنفرانس شهید درودیان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: هیچ ملتی برای مسائل کم و کوچک متوسل به انقلاب و پرداخت هزینه سنگین تغییر انقلابی نمیشود و مشکلاتِ منجر به انقلاب باید زیاد، کلاف سردرگُم، طولانی مدت و لاینحل گردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: درباره تبیین تحولات انقلابی در ایران دیدگاه ها و نظریه های مختلفی مطرح شده است، این نظریه ها با تکیه بر مفروضات و یا به خدمت گرفتن شواهدی از رخدادهای انقلابی در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران صورتبندی شده است که تصویر حاصله از انقلاب و علل و عوامل و الگوی رخداد آن با واقعیات جامعه ایران منطبق نیست.
شفیعیفر افزود: بنابراین پرسش اساسی این است که؛ تحول انقلابی در جامعه ایرانی از چه الگویی تبعیت میکند؟ چه متغیرهایی در وقوع تحول انقلابی در ایران موثرند؟ و رفتار انقلابی در جامعه ایرانی تابع چه ساختارها و عواملی است؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: نظریه الگوی تحول انقلابی در ایران پاسخی به این پرسشها از منظر رهیافتی تاریخی ـ فرهنگی به موضوع با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی متون و اسناد تاریخی است با اتکای به این مفروضات است؛ اول متغیرهای زمینهای است که ناشی از بافت مذهبی ـ تاریخی جامعه ایرانی است و به صورت ثابت، دراز مدت و پایدار ایفای نقش میکند. این دسته از متغیرها به طور مشخص در مذهب تشیع و روحیه ایرانی نمود می0یابد که 14 قرن با هم همزیستی داشتهاند؛ این دو ظرفیت و استعداد بالقوه انقلابی جامعة ایرانی هستند.
وی تاکید کرد: دوم متغیرهای نهایی هستند که در شرایط عینی جامعه، و نیز مبانی فکری انقلاب نمود مییابد و در قالب عوامل غیرثابت، شروط لازم و کافی تحول انقلابی را فراهم میکند؛ این دو تعیین کنندة نهایی سرنوشت انقلاباند؛ هم در آغاز فرایند انقلاب و هم در فرجام نهایی و رسیدن به غایات آن.
این استاد دانشگاه درباره ایده نظری موضوع اظهار داشت: «انقلاب همانند هر پدیده عالم هستی از نظام علّی و معلولی تبعیت میکند و به لحاظ فلسفی برای وقوع هر معلول باید علت تامه آن از قبل موجود باشد؛ علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غایی. انقلاب هم از این نظام علّی معلولی تبعیت میکند؛ به این معنا که هم باید ماده انقلاب در جامعه موجود باشد و اکثریت افراد جامعه شدیداً از وضع خود ناراضی باشند، هم رخداد انقلابی، باید صورت و تعین خاصی به خود بگیرد تا انقلاب محسوب شود و از اصلاح، جنبش، شورش، کودتا، ... متمایز گردد، هم باید محرک و منشأ حرکت و عاملیت اراده انسانی وجود داشته باشد و هم ایدئولوژی انقلاب غایت و آینده روشنی را ترسیم کرده باشد».
شفیعیفر درباره تبیین ایده نظری و متغیرهای مداخله گر هم افزود: ماده انقلاب، مسائل و مشکلات و نارضایتیهایی است که با گوشت و پوست و استخوان مردم لمس می شود؛ به گونهای که مردم شرایط موجود را غیرقابل تحمل میدانند و آرزوی وضع بهتری را میکنند که از این مشکلات عاری باشد. البته این مشکلات، یکی- دو تا نیست و هیچ ملتی برای مسائل کم و کوچک متوسل به انقلاب و پرداخت هزینه سنگین تغییر انقلابی نمیشود. مشکلاتِ منجر به انقلاب باید زیاد، کلاف سردرگُم، طولانی مدت و لاینحل گردند تا به مصداق مثل معروف «کارد به استخوان» برسد.
صاحب کرسی الگوی نظری تحول انقلابی در ایران تصریح کرد: این متغیر، شرط لازم وقوع انقلاب است و بدون وجود معضلات عظیم و لاینحل، انقلاب ضرورت نمییابد. به همین دلیل، علت مادی، یکی از متغیرهای نهایی و تعیین کننده نقطه آغاز انقلاب است. از این نظر، همواره باید شرایط و عوامل پیدایش وضعیت انقلابی در متن جامعه رصد شود و نخبگان حکومتی که متولی اداره کشور هستند، با عملکرد و برنامه و سیاستهای خود، اجازه ندهند که این شرایط ایجاد و فراهم شود.
وی گفت: وقتی این شرایط، ایجاد شد، انقلاب غیرقابل اجتناب میشود، اما باید استعداد و روحیه انقلابی هم در متن جامعه و بافتار و بستر جامعه وجود داشته باشد تا تخم انقلاب رشد کند و جوانه بزند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در هر زمینی نمیتوان هر بذری را کاشت؛ بذر انقلاب فقط در جوامعی بالنده میشود که آمادگی و استعداد بالقوه هم در آنجا موجود باشد، وگرنه فقط نارضایتی، ایجاد شده و تداوم مییابد و حالت فرسایشی و نهادینه پیدا میکند و مشکلات جزئی از واقعیت جامعه شده و به نوعی طبیعی تلقی میشود و مورد پذیرش و تحمل جامعه قرار میگیرد؛ چه جوامع زیادی که مشکلات را تحمل میکنندو دم برنمیآورند!
وی گفت: اما اگر روحیه و ظرفیت انقلابی در جامعه وجود داشته و به اندازة کافی عمیق، شدید و گسترده باشد، به این معناست که متغیرهای زمینهای انقلاب در بستر جامعه فراهم است. این روحیه و پتانسیل انقلابی در جامعه ایرانی از دو طریق تأمین شده و همواره آماده فعال شدن است؛ فرهنگ ایرانی و مذهب تشیع؛ که 14 قرن با هم همزیستی و همراهی داشته و در یک برهمکنشی متقابل، هر دو¬ الهام بخش مبارزه با ظلم و ستم و سلطه هستند و توسل به ایثار و فداکاری در راه آرمان¬های اجتماعی را تجویز و حتی تشویق میکنند.
صاحب کرسی الگوی نظری تحول انقلابی در ایران گفت: بنابراین، فقط در شرایطی که مادة انقلاب و عوامل نارضایتی در جامعه بوجود آید، این استعدا بالقوه، فعال میشود. اینجاست که پای متغیر چهارم تحت عنوان مبانی فکری انقلاب به میان میآید و رهبر یا رهبران انقلابی با توسل به متون، مفاهیم، شخصیتها و آموزه¬های مذهب شیعه و روحیه ایرانی، شرایط موجود (علل مادی) را تفسیر میکنند و ضمن نکوهش وضع موجود و ترسیم وضع مطلوب، مکتب فکری انقلاب را ارائه میدهند. مکتب فکری انقلاب، هم مدینه فاضله و حکومت مطلوب را نشان میدهد و هم ایدئولوژی انقلاب برای چگونگی عبور از وضع موجود به وضع مطلوب را مشخص می¬کند و هم سازماندهی و فرماندهی مبارزه و انقلاب علیه وضع موجود را.
شیفی فر ادامه داد: این حوزه، تحت الشعاع رهبران انقلابی است که هم در قالب ایدئولوگ و نظریهپرداز انقلاب، نظریه سیاسی و نظام حکومت بعد از انقلاب را مشخص میکنند تا انقلابیون و جامعه با امید به آیندة روشن، به انقلاب ترغیب شوند و بسیج اجتماعی ایجاد گردد، و هم با فرماندهی فرایند انقلاب، عملاً به سازماندهی و بسیجگری در جامعه دست میزنند و بخش اعظم مردم را به عرصه مبارزه و انقلاب میکشانند و هم بعد از پیروزی انقلاب، حکومت بعد از انقلاب را براساس نظریه سیاسی ارائه شده، برپا میکنند.
وی گفت: بنابراین، مکانیسم ارتباط و تأثیر و تأثرات مابین این متغیرها به این صورت است که نقطة عزیمت انقلاب، ایجاد مشکلات انبوه و متراکم و لاینحل در دورة زمانی نستباً طولانی مدت است که مردم امیدی به حل آنها ندارند و حکومت هم ارادهای برای حل و رفع آنها نشان نمیدهد و جامعه را به این نتیجه میرساند که خود برای حل مشکل، وارد صحنه شوند. از این نظر، اکثریت عظیم مردم، رکن اصلی انقلاب هستند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اما ایجاد مشکلات لاینحل و گسترده، فقط شرط لازم انقلاب است و باید بستر و زمینه آمادهای برای کاشتن و رشد بذر انقلاب در جامعه وجود داشته باشد و نیز رهبران قابل و لایقی که بتوانند شرایط موجود را با استفاده از زمینه و بستر آماده جامعه، تفسیر و نکوهش کنند و با ترسیم حکومت کمال مطلوب، نوید وضعیت و جامعة بهتری را به مردم بدهند تا مردم ناراضی، برای ورود به صحنه انقلاب و مبارزه، حاضر به فداکاری و هزینه کردن شوند.
وی گفت: اینجا مذهب تشیع و روحیه ایرانی، هم منبع الهامبخشی و مشروعیت بخشی به طغیان علیه نظام حاکم و هم دادن جسارت و بیباکی برای حضور در صحنه مبارزه و ایثار جان و مال هستند و کافی است که رهبران انقلابی از بستر و زمینه آماده جامعه، این مفاهیم را استخراج و خاطره جمعی ملت را تحریک و آنها را آماده حضور در صحنه کنند تا بسیج اجتماعی برای انقلاب ایجاد شود.
شفیعیفر خاطرنشان کرد: بعد از حضور گسترده و بسیج مردم، سرنوشت نهایی انقلاب به هنر و قابلیتهای رهبر یا رهبران انقلابی بستگی دارد که هم توان فرماندهی، سازماندهی و هدایت فرایند انقلاب را داشته باشند، و هم از قبل، نظریه پردازی کرده و جامعة بعد از انقلاب را ترسیم کرده باشند و بعد از پیروزی انقلاب بتوانند همان طرح ایدهآل را پیاده کنند. از این نظر، مبانی فکری انقلاب نیز متغیر تعیین کننده است؛ منتهی در سرنوشت نهایی انقلاب، همان¬طور که علت مادی انقلاب هم تعیین کننده بود؛ ولی در نقطة عزیمت انقلاب.
وی درباره نتیجه و بهرۀ سیاستی این موضوع هم گفت: از چهار متغیر گفته شده، دو متغیر زمینهای، خارج از اراده فوری نخبگان حکومتی و حتی انقلابی است، ولی دو متغیر نهایی، قابل کنترل است؛ حکومت ها میتواند از فراهم شدن شرایط نارضایتی مردم جلوگیری کند و یا با حل برخی مشکلات از حجم نارضایتیها بکاهد. نخبگان انقلابی، میتوانند با تفسیر و نکوهش وضع موجود و ترسیم وضع مطلوب، مردم را به حکومت کمال مطلوب خود دعوت و زمینة بسیج انقلابی را فراهم کنند. البته حکومت کمال مطلوب باید با بافتار فرهنگی و تاریخی جامعه هماهنگی نسبی داشته باشد تا اعتماد مردم را جلب کند.
گفتنی است نورالله قیصری، استادیار علوم سیاسی دانشگاه تهران (دبیرجلسه)، مصطفی ملکوتیان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران (ناقد)، دکتر عباس کشاورز شکری، دانشیار علوم سیاسی و مطالعات انقلاب اسلامی دانشگاه شاهد (ناقد) و محمد مهدی اسماعیلی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه تهران (ناقد) مسوولیت برگزاری و نقد کرسی علمی ـ ترویجی الگوی نظری تحول انقلابی در ایران را بر عهده داشتند.
کمیته دستگاهی نظریه پردازی در سازمان بسیج اساتید دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور در هماهنگی با دبیرخانۀ هیأت حمایت از کرسی های نظریۀ پردازی، نقد و مناظره ی شورای عالی انقلاب فرهنگی در روزهای آینده به برگزاری دیگر کرسی های تخصصی در دانشگاه های کشور اقدام خواهد کرد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: انقلاب ایران دانشگاه تهران مذهب علوم سیاسی دانشگاه تهران استاد دانشگاه انقلابی در جامعه رهبران انقلابی جامعه ایرانی نظریه پردازی جامعه ایران فکری انقلاب وجود داشته وضع موجود شفیعی فر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۴۵۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحقیق و تفحص از مساجد تخریب شده منطقه ثامن
به گزارش قدس خراسان، حرف و حدیث و حاشیه درباره تخریب مساجد به بهانه توسعه و بهسازی بافت اطراف حرم مطهر رضوی زیاد است. در ابتدای دهه۷۰ پیش از مداخلات گسترده در مرکز شهر مشهد، کاربریهای متنوع مذهبی و فرهنگی شامل ۸۵ مسجد و ۱۴۵ حسینیه در بافت اطراف حرم مطهر رضوی وجود داشته است.
این عناصر هویتبخش در محلات مختلف بافت بودند و هر یک به عنوان عامل انسجامبخش اهالی نقش ایفا میکردند. رویکرد تخریب و بازسازی طرح طاش، افزون بر پلاکهای مسکونی به مساجد و حسینیههای قدیمی بافت نیز تسری یافت.
برای توجیه تخریب مساجد؛ اما چند مسجد بزرگمقیاس به عنوان جایگزین در طرح پیشبینی شد و اراضی قدیمی مساجد به کاربریهای انتفاعی نظیر هتلهای لوکس و چندستاره اختصاص یافت.
غافل از اینکه مساجد بزرگمقیاس جدید در حاشیه معابر عریض سواره از سوی جامعه محلی پذیرفته نشده و نمیتوانند نقش کانونی خود را در دل محلات ایفا کنند. در مجموع بر اساس طرح طاش تعداد مساجد از ۸۵ به ۳۰ و تعداد حسینیهها از ۱۴۵ به ۴۸ مورد کاهش یافت که فقط حدود نیمی از آنها با محل قرارگیری مسجد در ادوار گذشته انطباق داشته و نیمه دیگر مساجد پیشنهادی جدید بودهاند.
تخریب مساجد در بافت ثامن مجوز شرعی داشته است؟
محسن اکبرزاده که دارای مدرک دکترای معماری اسلامی تخصص مسجد، معاون پژوهشی پژوهشکده ثامن و عضو تیم تهیهکننده طرح جدید حریم رضوی است، در خصوص تخریب مساجد و ساخت معوض میگوید: در میان علمای شیعه و سنی هیچ فتوایی یافت نمیشود که اجازه دهد مسجد به کاربری تجاری، اقامتی یا فضای سبز تبدیل شود. تنها مواردی که در میان فتواها وجود دارد، در دو دسته عمده قرار میگیرند؛ دسته نخست جوازی است که برای تعمیر و توسعه مسجد داده میشود. در این موارد فقط زمانی اجازه داده شده بخشی از کالبد مسجد تخریب شود که تعمیر و بهرهبرداری از آن به هیچ وجه ممکن نبوده و بیم صدمه جانی و اتلاف نفوس مسلمانان برود و حتی با تخریب و بازسازی مسجد بدون چنین ضرورتی کاملاً مخالفت شده است.
خروج از مسجدیت برای زمینی که وقف ابدی مسجد شده، غیرممکن است
او ادامه میدهد: بر این اساس اگر قصد توسعه مسجد وجود داشته باشد، فقط یک یا دو دیواری که برای توسعه ضروری است، مجوز تخریب مییابد و بازسازی کلی مورد موافقت نیست. مورد دیگری که میتواند کانون اصلی این بحث باشد، قرار گرفتن مساجد در میانه راههای تازهساخت است. مرحوم آیتالله بهجت تخریب مسجد را در چنین شرایطی کاملاً غیرمجاز میدانند و هیچگونه توجیهی حتی طرحهای قانونی را به عنوان دلیل نمیپذیرند. امام خمینی(ره) همچنان بر شرط بیم اتلاف نفوس در این مورد نیز تأکید میکنند و با مواردی که تعریضهای معمول، بخشی از مسجد را برای سهولت تردد حذف کرده، با وجود توسعه مسجد از ضلع دیگر، مخالفت جدی دارند. رهبر معظم انقلاب نیز این امر را تنها در صورتی مجاز میدانند که مسئله بسیار ضروری، غیرقابل حل، غیرقابل جایگزینی و خطرآفرین باشد. در این شرایط نیز مانند اکل میته (خوردن گوشت مردار برای زنده ماندن) حد استفاده از زمین مسجد را تا زمانی تعیین میکنند که این ضرورت وجود دارد و با رفع ضرورت، احیای مسجد واجب میشود. حتی در مواردی تصریح شده که باید از نجس کردن این محدوده در معبر قرار گرفته اجتناب کرد و عملاً خروج از مسجدیت را برای زمینی که وقف ابدی مسجد شده، بنا به نص صریح دین ممکن نمیدانند. مفروضاتی مانند متروک واقع شدن مسجد، وجود مساجد متعدد در نزدیکی هم و تبدیل به احسن از جانب تمامی فقها مردود دانسته شده است.
معوض مسجد به غلط تعبیر شد
اکبرزاده تصریح میکند: رسم قبول کردن معوض مسجد از سمت سازمان اوقاف نیز مبتلای مغلطهای شده که باید ابهام آن را زدود. شهرداری در هر تعریضی هزینه و قیمت ملک تخریبی را به مالکان پرداخت میکند و در این موضوع، اوقاف به عنوان متولی، و نه مالک، این وجه را دریافت و در همان موضوع وقف خرج میکند. حال اگر شهرداری به دلیل نبود نقدینگی، زمینی را به اداره اوقاف بدهد، از لفظ عمومی معوض استفاده میکند. این مسئله به هیچ وجه جابهجایی مسجد قلمداد نمیشود. باید دقت داشت که مسجدیت بر مکان و جایی مشخص جاری میشود و امری ابدی است. حتی بنای مسجد نیز به عنوان روبنا تنها به قصد خدمترسانی به نمازگزاران ساخته میشود؛ مانند سرویس بهداشتی، وضوخانه، قفسه کتاب، جامهری و ساختمان حکم مسجد را نداشته و با تخریب آن مسجدیت مسجد برطرف نمیشود.
این پژوهشگر معماری اسلامی اضافه میکند: بر همین اساس، فقها بازگشت کارکرد مسجدی را که معبر شده، امری ضروری و واجب میدانند. اگر این مسجد در معبری قرار گرفته، باید در صورت امکان با اصلاح هندسی و رفع ضرورت ترافیکی دوباره زمین به کارکرد مسجدیت خود برگردد و در مورد فضای سبز یا مجتمعهای تجاری و اقامتی ضرورت بازگشت، امری قطعی است.
داد و ستد در زمینی که وقف ابدی مسجد است
اکبرزاده بیان میکند: دردناک آنجاست که مردم، بیخبر از مسجد بودن یک فضا، بدون طهارت شرعی مناسب مسجد در آن فضا تردد کنند و جبران اثرات وضعی و تکوینی این هتک و تنجیس مسجد بدون شک بر عهده بانیان و مدیران قرار دارد. چگونه است وقتی حتی سخن گفتن از معامله و مال دنیا در مسجد حرام است و با واکنش جدی حضرت رسول(ص) روبهرو میشود و گویندگان را لعنت میکنند و بر عهده شنوندگان واجب میکنند تا آنان را لعنت کنند، در مجتمعهای تجاری متعددی مانند فرهاد، نرگس، رضوان، یادگار۲ و مبین قرار است روی مساجد تخریب و غصب شده، داد و ستدی صورت بگیرد؟ زیان تکوینی این گستاخی در چند قدمی حرم مطهر رضوی را چه کسی بر عهده میگیرد؟ آیا هیچ راه اصلاح هندسی ترافیکی برای تخریب نکردن مسجد هفت در، مسجد حوض معجردار، مساجد محذوف در شارستان رضوی و بولوار امیرالمؤمنین(ع) و حدود ۳۰ مسجدی که در این سالها در نزدیکی حرم مطهر رضوی تخریب شده، وجود نداشته است؟ آیا کسی هست که بتواند ضرورت تخریب یک به یک این مساجد را تا حد بیم از اتلاف نفوس مسلمین که شرط خروج موقت زمین مسجد از مسجدیت است، بر عهده بگیرد؟ و اگر چنین جسارتی هست، آیا چنین صلاحیت و کفایتی نیز دارد؟
موضوع را از رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی، زیارت، گردشگری و رسانه شورای شهر مشهد پیگیری میکنیم.
تحقیق و تفحص از مساجد بافت اطراف حرم مطهر رضوی کلید خورد
حجتالاسلام حسن منصوریان در این خصوص میگوید: درباره مساجد و حسینیههای بافت اطراف حرم مطهر رضوی طرح تحقیق و تفحص داریم. در کمیسیون فرهنگی از توضیحات منطقه ثامن قانع نشدیم و موضوع طبق آییننامه به جلسه کاری شورا کشیده شد. در آنجا هم اعضا از توضیحات قانع نشدند. در نتیجه هیئت تحقیق و تفحص تشکیل شد و به زودی احکام اعضای هیئت صادر و کار شروع میشود.
وی ادامه میدهد: مساجد بافت ثامن تنها موضوعی است که تحقیق و تفحص درباره آن به این مرحله رسیده؛ چراکه موضوع بسیار مهمی است و خیلی از دستگاهها باید جوابگو باشند و از آنها مدارک و مستندات مطالبه خواهیم کرد.
منصوریان متذکر میشود: برآورد کلی که تاکنون در تحقیق و تفحص به آن رسیدهایم این است که چرا تعداد مساجد تا این اندازه کم شده است؟ مساجد، پشتوانه حرکتهای دینی مذهبی و عناصر هویتی و دینی ما هستند. چرا به این راحتی از بین رفتهاند و در عوض آنها چه چیزی به شهر داده شده است؟
رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی، زیارت، گردشگری و رسانه شورای شهر مشهد میگوید: در یک موضوعی که توضیح دادند، حدود ۱۱ مسجد تخریب و در یک مسجد تجمیع شده؛ اما همان مسجد معوض هم خودش در طرح تعریض خیابان قرار داشته و مقداری از آن از بین رفته است!
منصوریان عنوان میکند: در این خصوص موارد گوناگونی وجود دارد و ما حتماً از باب صیانت از نیت واقفان و برگرداندن سرانههای اصلی مذهبی این شهر که مطابق با بوم مذهبی این شهر است، محکم ورود خواهیم کرد.
وی در ادامه به نکته دیگری در خصوص سرانههای مذهبی شهر اشاره و بیان میکند: این در حالی است که اضافه کردن یک سرانه مذهبی به این شهر مشکلات عدیدهای اعم از تغییر کاربری، ایجاد، تعمیر و تجهیز دارد. در حال حاضر حدود ۴۰۰ مسجد را مورد تعمیر و تجهیز قرار دادهایم و افزون بر این، ساخت چند مسجد را نیز برعهده گرفتهایم تا سرانه مذهبی شهر حفظ شود. اگر نتوانیم مساجد را حفظ و صیانت کنیم، مساجد دیگری هم که الان در حال ساخت هستند، در امان نخواهند بود و به مرور زمان زوال مییابند. به همین خاطر محکم پای این موضوع ایستادهایم تا در خصوص مساجدی که در بافت ثامن دچار مشکل شده و از بین رفتهاند، تحقیق و تفحص صورت بگیرد.
خبرنگار: معصومه مؤمنیان
معصومه مؤمنیان