فرمان از ترامپ، اجرا نشدن از روسیه و چین
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۴۹۴۹۷
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا قصد دارد با صدور یک فرمان اجرایی، امکان تحریم هر شخص یا شرکتی که اقدام به تجارت سلاح با ایران کند را فراهم سازد.
به نقل از منابع آگاه، بر اساس فرمان اجرایی جدید ترامپ که احتمالاً ظرف چند روز آینده صادر خواهد شد، هر شخص یا شرکتی که از تحریمهای تسلیحاتی آمریکا علیه ایران عدول کند، با نظر رئیسجمهور آمریکا هدف تحریمهای ثانویه قرار خواهد گرفت و از دسترسی به بازار آمریکا محروم خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجتبی جلال زاده، کارشناس مسائل بین الملل، سیاست آمریکا و سیاست خارجی ایران در گفتگو با خبرنگار اسپوتنیک به تحلیل و بررسی ابعاد این فرمان رئیس جمهور آمریکا و اثرات احتمالی آن پرداخته است که مشروح آن در ذیل تقدیمتان میگردد.
عملیاتی شدن این فرمان دونالد ترامپ و تاثیرات آن را چگونه ارزیابی میفرمایید؟
آنچه که امروز تحت عنوان تلاشهای دونالد ترامپ در عرصه بینالمللی شاهد هستیم در واقع پاسخی به ناکامی رئیس جمهور آمریکا و تیم سیاست خارجی وی در خصوص متحد کردن دنیا علیه ایران و ناتوانی در فعالسازی مکانیسم ماشه است. در واقع سیاست خارجی یکجانبه گرایانه ترامپ تاکنون در قبال جمهوری اسلامی ناکام مانده است. ترامپ در آخرین تلاش خود دست به تهدید متحدان ایالات متحده زده است، در واقع فرمان اجرایی که رئیس جمهور آمریکا تلاش در اجرایی کردن آن دارد، پاسخی است به ناکامی و عدم حمایت در سازمان ملل و مشخصا در شورای امنیت در خصوص فعالسازی مکانیسم ماشه، عدم توانایی در متحد ساختن قدرتهای بزرگ در خصوص ادامه تحریم تسلیحاتی ایران است.
در گذشته نیز ما شاهد این موضوع بودیم که به واسطه رفتارهای هیجانی و یکجانبه گرایانه دونالد ترامپ در سیاست خارجی خود در برخی موارد کنگره وارد عمل شده و با وضع برخی قوانین محدودیتهایی را برای رئیس جمهور ایالات متحده ایجاد کرده است؛ برای شاهد مثال میتوان به محدود ساختن ترامپ در استفاده از قانون مربوط به "جنگ علیه ترور" را بیان نمود.
اما در خصوص اینکه این مکانیسم چه تاثیری خواهد داشت باید گفت که تمامی تحریمهای آمریکا که بعد از خروج ایالات متحده از برجام علیه ایران برقرار شده است در واقع تحریمهای یکجانبه است که اگر اروپا و قدرتهای بزرگ مانند روسیه و چین با آنها همراهی نکنند، قابلیت اجرا شدن ندارند؛ چنانکه در گذشته و در زمان ریاست جمهوری اوباما یک اجماع جهانی علیه تهران را داشتیم اما پس از توافق تاریخی برجام، ایالات متحده در زمان ترامپ نتوانست علیرغم تمام اتهام زنیها و ایران هراسیها اجماع سازی را علیه جمهوری اسلامی ایران برای تحریمهای بیشتر و یا برای مذاکرات جدید انجام بدهد.
تاثیر گذاری این فرمان اجرایی در واقع به سه قدرت اروپایی و دو قدرت روسیه و چین بازمیگردد، کما اینکه ما در گذشته شاهد این بودیم که اروپاییها بعد از خروج آمریکا از برجام با مشوق اقتصادی و کانال مالی به نام اینستکس وارد شدند که به نوعی پیشنهاد اغواگرانه به ایران داشته باشند تا تهران برجام را ترک نکند، اما آنچه که عاید ایران از این موضوع شد تقریبا هیچ بود، زیرا که اروپاییها عزم جدی برای دور زدن تحریمهای آمریکا را نداشتند و به دنبال وقت کشی بودند. در این فقره نیز حتما توان اروپا، چین و روسیه به عمل آنها باز میگردد و این که تا چه حد میتوانند مقابل یکجانبهگرایی ایالات متحده ایستادگی کنند.
در راستای این فرمان اجرایی چه کشورهایی از ایران حمایت خواهند کرد و چه کشورهایی دنباله روی سیاست جاری آمریکا خواهند بود؟
آنچه اتفاقات اخیر و رخدادهای ماههای گذشته برای ما نمایان کرده این است که کشورهای کوچک که از سیاست خارجی متزلزلی برخوردار هستند قطعا در تیم آمریکا قرار خواهند گرفت، گروه دوم کشورهای اروپایی هستند که نشان دادهاند کج دار و مریض با ترامپ همراهی میکنند و در واقع در سیاستهای اعلامی خود را مخالف سیاست آمریکا میدانند اما در سیاستهای اعمالی همراستا با ایالات متحده هستند و در این راستا به دنبال به نوعی وقت کشی و مدیریت زمان تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و مشخص شدن رئیس جمهور جدید هستند.
گروه سوم قدرتهایی نظیر روسیه و چین هستند که به وضوح اعلام کردند نه تنها در مقابل ایالات متحده بلکه به عنوان یار و همپیمان ایران هستند. روسها و چینیها قطعا میتوانند شریک استراتژیک ایران در بحبوحهای که آمریکا پشت کرده و اروپاییها حمایتی از ایران نمیکنند، باشند. این دو کشور به صراحت بارها اعلام کردهاند که مخالف سیاستهای اعمالی آمریکا هستند و هم از ایران پایبند به برجام حمایت میکنند و در صورت لزوم به فراخور شرایط حتی مبادله تسلیحاتی متعارف نیز با ایران خواهند داشت.
کلیدواژه: رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ ایالات متحده فرمان اجرایی سیاست خارجی روسیه و چین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت irannaz.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۴۹۴۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۰۰ روز طوفانی ترامپ و ۱۳۶۱ روز سرنوشتساز ؛ او چه سرنوشتی برای آمریکا رقم میزند؟ | آیا سیاستهای ترامپ از کنترل خارج میشود؟
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اکونومیست، ۱۰۰ روز اول دور دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ برای هر رئیس جمهوری در این قرن و شاید از زمان فرانکلین روزولت بیشترین تاثیر را داشته است. قبل از مراسم تحلیف، آمریکایی ها فکر می کردند که چه نوع حکومتی خواهند داشت. حالا این اختلاف تمام شده است. ترامپ یک پروژه انقلابی را رهبری می کند که به دنبال بازسازی اقتصاد، بوروکراسی، فرهنگ و سیاست خارجی است، حتی مفهوم آمریکا. سوال ۱۳۶۱ روز آینده این است که آیا او موفق خواهد شد؟
ریاست جمهوری ترامپ در میان رای دهندگان او محبوبیت دارد. محبوبیت او در میان جمهوریخواهان ۹۰ درصد است. او در حالی که در همه جبههها به جلو میرود و به خدمات ملکی، شرکتهای حقوقی، دانشگاهها، رسانهها و هر نهادی که با نخبگان دموکراتیک مرتبط است، حمله میکند، با مقاومت کمی روبرو شده است.
انقلاب MAGA * مانند هر انقلابی روش و نظریه خاص خود را دارد . روش این است که با رگباری از احکام قانون را دور بزنند یا زیر پا بگذارند و وقتی دادگاه به آنها رسید، آنها را به درگیری با رئیس جمهور دعوت کرد. این نظریه مبتنی بر قدرت اجرایی نامحدود است - این ایده که اگر رئیس جمهور کاری انجام دهد، قانونی است. این امر قبلاً چیزی را که واقعاً آمریکا را بزرگ می کند تضعیف کرده است: مفهوم منافع ملی به اندازه کافی گسترده است که شامل پرداخت هزینه برای داروهای ایدز در آفریقا می شود. احساس اینکه نهادهای مستقل دارای ارزش هستند. اعتقاد به اینکه مخالفان سیاسی می توانند میهن پرست باشند. و ایمان به دلار.
اگر جلوی این انقلاب گرفته نشود، می تواند به اقتدارگرایی منجر شود. برخی از روشنفکران MAGA مجارستان را تحسین می کنند، جایی که ویکتور اوربان دادگاه ها، دانشگاه ها و رسانه ها را کنترل می کند. و آمریکا فضایی را برای یک رهبر بالقوه مستبد باقی می گذارد تا عمل کند. کنگره استثنائات متعددی را برای قوانین عادی ایجاد کرده است که می تواند توسط رئیس جمهور در صورت وضعیت اضطراری اعلام شده فعال شود و ترامپ از آنها نهایت استفاده را کرده است، که نشان دهنده خوشحالی او از توانایی رئیس جمهور سالوادور در زندانی کردن مردم بدون محاکمه است.
در حالی که MAGA نمی تواند رسانه ها را کنترل کند، می تواند صاحبان شرکت های خود را بترساند - و پراکندگی توانایی مطبوعات برای کنترل رئیس جمهور را تضعیف کرده است. کنگره هیچ کاری انجام نمی دهد زیرا جمهوری خواهان وظایف خود را مدیون آن هستند و آنها این را می دانند. یکی از نگرانی ها این است که دادگاه ها موضع خود را حفظ کنند، اما دولت تصمیمات آنها را نادیده بگیرد. دیگر این که از ترس این، دیوان عالی ممکن است با تسلیم زودهنگام سعی در حفظ اختیارات خود داشته باشد.
با این حال، یک سناریوی محتملتر دیگر وجود دارد که در آن افراطگرایی ۱۰۰ روز اول باعث ایجاد نیروهای قدرتمند مقاومت میشود. یکی از این نیروها سرمایه گذاران در بازار اوراق قرضه و بازار سهام هستند. در حالی که آنها به طور کلی در مورد انتخاب ترامپ مشتاق بودند، آنها به موثرترین مخالفان او تبدیل شده اند - نه به دلیل اعتقادات سیاسی، بلکه به این دلیل که با واقعیت سروکار دارند. آنها به درستی نگران هستند که اقتصاد با تعرفه ها مسموم شود. کسری بودجه کنترل نشده و سیاست های ناکارآمد می تواند منجر به سقوط دلار شود.
در مواجهه با آشفتگی بازار، ترامپ دو بار عقبنشینی کرده است: اول در مورد اعمال تعرفههای «تقابلی» و در این هفته، در مورد اخراج جروم پاول، رئیس فدرال رزرو.
و با وعده ایلان ماسک که زمان کمتری را صرف مبارزه با بوروکراسی برای تمرکز بر تجارت روبهحال خودروهای الکتریکی خود میکند، ترامپ اشاره کرده است که میخواهد راهی برای خروج از جنگ تجاری ناپایدار و بداندیشی که علیه چین به راه انداخته است بیابد .
اگر اقتصاد ضعیف عمل کند، منبع دیگری از مقاومت می تواند از سوی رای دهندگان، از جمله جمهوری خواهان باشد. در حالی که ترامپ در سرکوب مهاجرت غیرقانونی موفق بوده است، محبوبیت ملی او در حال حاضر بیشتر و سریعتر از هر رئیسجمهوری دیگر کاهش یافته است و رکورد خود را برای تحریک آمریکاییها در دوره اول شکسته است.
مدل های ما نشان می دهد که محبوبیت او اکنون در تمام ایالت های نوسانی که در ماه نوامبر برنده شد، زیر ۵۰ درصد است.
بیشتر آمریکایی ها خواهان انقلاب نیستند. بسیاری از مردم ایده بازگرداندن تولید به کشور را دوست دارند، اما تنها یک چهارم افراد مورد بررسی حاضر به کار در کارخانه های جدید هستند.
آنها ایده تجارت منصفانه را دوست دارند، اما خواهان هرج و مرج نیستند. هیچکس تورم نمیخواهد ترامپ، مانند دیگر روسای جمهور، ممکن است یک پیروزی محدود در انتخابات را به عنوان دعوتی برای عکس گرفتن در کوه راشمور تلقی کند، اما این حق را به او نمیدهد که با فرمان حکومت کند، آژانسهای ایجاد شده توسط کنگره را ببندد، habeas corpus را به حالت تعلیق درآورد یا گرینلند را تصرف کند.
در نهایت، نظرسنجی های بد بر مقامات منتخب تأثیر می گذارد.
آمریکا یک سیستم فدرال است که بسیار بزرگ است و مراکز قدرت رقیب زیادی برای تبدیل شدن به مجارستان (که جمعیتی تقریباً برابر با نیوجرسی دارد) دارد . کنگره همچنین می تواند برای ترامپ مشکل ساز باشد. جمهوری خواهان اکثریت محدودی در مجلس نمایندگان دارند و تنها به دلیل مرگ دو نماینده دموکرات توانستند چارچوب بودجه را تصویب کنند.
احتمال اینکه دموکرات ها کنترل مجلس نمایندگان را در سال آینده دوباره به دست بگیرند از ۸۰ درصد فراتر رفته است. کنترل به دموکرات ها این امکان را می دهد که برنامه های ترامپ را خنثی کنند، حتی اگر او به حکمرانی ادامه دهد. در سنا، جمهوری خواهان فاقد ۷ رای از ۶۰ رای مورد نیاز هستند. این محدودیت ها واقعی هستند.
آخرین منبع مقاومت دادگاه هاست. اجرای این قانون کند بوده است، اما دادگاه عالی قبلاً در مورد مردی که به اشتباه به السالوادور اخراج شده بود رای ۹-۰ صادر کرده است. مانند سایر نهادها، دادگاه ها دلیلی برای ترس از نافرمانی از رئیس جمهور نامحبوب ندارند.
دولت همچنان ممکن است پروندهها را به خاطر تعرفهها، قدرت رئیسجمهور در اخراج مقامات و بستن آژانسها بدون حمایت کنگره و استفاده بیرویه ترامپ از اقدامات اضطراری مانند قانون دشمنان بیگانه از دست بدهد . اگر این اتفاق بیفتد، نظریه قدرت اجرایی او بی اعتبار می شود.
حتی با خوش بینانه ترین تفسیر از انقلاب MAGA، ترامپ قبلاً صدمات جبران ناپذیری به نهادها، اتحادها و اقتدار اخلاقی آمریکا وارد کرده است.
و اگر برنامههای او توسط سرمایهگذاران، رایدهندگان یا دادگاهها خنثی شود، او میتواند با خشم بیشتری به مؤسسات حمله کند. با استفاده از وزارت دادگستری که به تازگی سیاسی شده است، او می تواند مخالفان خود را هدف قرار دهد و ترس و درگیری ایجاد کند که به او قدرت عمل می دهد.
خارج از کشور می تواند باعث نابودی اتحادها شود، مثلا در گرینلند یا پاناما. هیچ راهی برای بازگشت به آنچه آمریکا ۱۰۰ روز پیش بود وجود ندارد. فقط ۱۳۶۱ روز باقی مانده است.
.......
* انقلاب MAGA به تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعیای اشاره دارد که دونالد ترامپ و حامیانش در دوران ریاستجمهوری او (و پس از آن) برای دستیابی به شعار اصلی کمپینش یعنی “Make America Great Again” (MAGA) دنبال کردهاند.