ادعای شاکی و متهم بر سر انگشتر ۵۰ میلیون تومانی
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۵۲۹۳۳
صراط:
حدود سه سال قبل مردی با مراجعه به پلیس از زورگیری و سرقت انگشتر ۵۰ میلیون تومانی اش به دست سه مأمور قلابی شکایت کرد. مدتی بعد مرد دیگری به مأموران گزارش داد از سوی دو مأمور نما مورد سرقت قرار گرفته است.
او گفت: دو مأمور جلوی من را گرفتند یک نفر هم داخل ماشین نشسته بود آنها از من کارت شناسایی خواستند، اما چون کارتی همراه نداشتم گفتند برای تأیید هویت خود باید کارت بانکی ات را بدهی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حالی که شکایتهای مشابه ادامه داشت پلیس دریافت با یک باند مأموران قلابی رو به رو است بنابراین با ردیابی حسابهایی که خالی شده و چندین گوشی تلفن همراه که به سرقت رفته بود پلیس مدارک به دست آمده را مورد بررسی موشکافانه قرار داد و به یک سارق سابقهدار رسید.
در حالی که ردیابیها ادامه داشت مأموران گشت پلیس موفق شدند مأموران قلابی را دستگیر کنند. متهمان در بازجوییها اعتراف کردند سرکرده باند مردی بهنام ساسان است. آنها به ۵۲ فقره سرقت اعتراف کردند و پس از دستگیری ساسان کیفرخواست علیه هر سه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در این فاصله متهمان با بازگرداندن اموال شاکیان موفق شدند رضایت ۵۰ شاکی را بگیرند، ولی دو نفر از شاکیها حاضر به گذشت نشدند چرا که متهمان با ربودن آنها و ایجاد رعب و وحشت باعث آسیب روحی و خسارت مالی بالایی به آنها شده بودند.
یکی از شاکیها گفت: انگشتری که ۳ سال قبل از من سرقت شد ۵۰ میلیون تومان ارزش داشت و ضرر زیادی به من زد. سپس متهمان در جایگاه قرار گرفتند و دفاعیات خود را مطرح کردند. ساسان سردسته باند گفت: من اتهام آدم ربایی را قبول ندارم. اما سرقتها را انجام دادیم. اما به خاطر بدبختی و فقر و اعتیاد مجبور به این کار شدم. من دو بار ازدواج کردم همسر اولم به خاطر فقر و بیپولی طلاق گرفت از او یک پسر نوجوان دارم که با من زندگی میکند.
بعد دوباره ازدواج کردم و از همسر دومم هم دو فرزند دارم که تأمین هزینه زندگی آنها خیلی سخت است. من به مواد نیز اعتیاد دارم و همه این بدبختیها باعث شد تا به سرقت رو آورم. از کار خودم پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم. ضمن اینکه رضایت همه شاکیان را گرفتهام. اما انگشتری که یکی از شاکیان مدعی است ۵۰ میلیون تومان بوده واقعاً آنقدر ارزش نداشت من آن را به چند طلافروشی نشان دادم و با قیمت خیلی کمتری آن را فروختم.
سپس دو متهم دیگر در جایگاه قرار گرفتند آنها هم اتهام آدم ربایی را رد و به خاطر سرقتهایی که انجام داده بودند هم درخواست بخشش کردند. در پایان جلسه دادگاه، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
منبع: روزنامه ایران
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: سرقت انگشتر کارت بانکی باند سرقت صراط ۵۰ میلیون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۵۲۹۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دعوا در صف نانوایی منجر به کندهشدن گوش پسر جوان شد
دعوای دو مشتری در صف نانوایی بر سر خرید نان برشته به کندهشدن گوش پسرجوان منتهی شد.
به گزارش مشرق، ساعت ۸:۳۰ صبح شنبه یکم اردیبهشت، مأموران کلانتری ۱۱۲ ابوسعید در تماس با بازپرس محمدمهدی براعه از کندهشدن گوش پسر جوانی در صف نانوایی خبر دادند.
با گزارش این خبر، بازپرس جنایی دستور تحقیقات را صادر کرد و بررسیهای اولیه نشان میداد دو مرد در صف نانوایی باهمدیگر دعوایشان شده و یکی از آنها گوش دیگری را با دندان کنده است.
به دستور بازپرس جنایی، متهم بازداشت و مرد جوان نیز برای درمان و پیوند گوش به بیمارستان منتقل شد. صبح روز گذشته، مرد جوان مصدوم، به دادسرای امور جنایی پایتخت رفت.
او که از ناحیه گوش چپ آسیب دیده بود به خبرنگار ایران گفت: نیم ساعتی بود که حوالی میدان حسن آباد در صف نانوایی بربری ایستاده بودم. نوبت من که رسید شاطر ۵ نان روی میزش گذاشت و متهم هم بدون توجه به اینکه نوبت من است چهار تا از آنها را برداشت و یک نان خمیر را به جا گذاشت.
او ادامه داد: نمیدانستم اعتراضم بر سر نان به کندهشدن گوشم ختم میشود وگرنه هرگز شکایت نمیکردم. به متهم که مرد میانسالی بود، گفتم چرا تمام نانهای برشته و خوب را برای خودت برداشتی و نان خمیر را برای من گذاشتهای؟ او هم در جواب گفت یک نان که بیشتر نمیخواهی؛ همین را بردار. من در حوالی میدان حسن آباد ابزارفروشی دارم و نیمساعتی بود که در صف منتظر مانده بودم، از حرفهای او ناراحت شدم و با هم جر و بحثمان شد.
شاکی ۲۴ ساله گفت: دعوا بالا گرفت و دست به یقه شدیم اما یک دفعه متهم با دندانش گوش چپم را کند و شروع به فرار کرد.
مردم او را گرفتند و تحویل پلیس دادند، من هم به کلانتری رفتم اما چون تکه گوشم مقابل نانوایی افتاده بود و برای پیوند آن را نیاز داشتم دوباره به آنجا برگشتم. دو ساعتی از درگیری گذشته بود که تکه گوش را پیدا کردم و برداشتم و داخل دستمالی گذاشتم و به بیمارستان رفتم. دکتر میگفت چون زمان زیادی از قطع عضو گذشته ممکن است پیوند نگیرد.
متهم ۵۳ ساله که او نیز توسط مأموران کلانتری به دادسرا منتقل شده بود از کار خود ابراز پشیمانی کرد. با تلاش بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت، شاکی رضایت قطعی و نهایی خود را منوط به درمان قطعی و پیوند گوشش دانست.
گفتوگو با متهم
چه شد که دست به چنین کاری زدی؟
نمی دانم. مدتی است که فشار زندگیام خیلی زیاد شده و تحملم کم شده است. روز حادثه یک ربعی بود که داخل صف ایستاده بودم و منتطر نان بودم که ناگهان با شاکی بحثم شد.
چرا فرار کردی؟
ترسیده بودم. وگرنه همان موقع با اورژانس تماس گرفتم.
دعوایتان چقدر طول کشید؟
۵ دقیقه بیشتر نبود. من متهم هستم و گناهکارم اما از کسانی که در صف نانوایی بودند و شاهد درگیری شکایت دارم. اگر آنها وارد درگیری شده بودند و با چند کلمه حرف ما را از هم جدا میکردند، کار به اینجا نمیکشید. هیچ کدام از ما چاقو یا وسیله خطرناکی به همراه نداشتیم.
چرا نان را به او ندادی؟
این کار را کردم. اما او گفت که نان دست خورده است و دیگر به درد او نمیخورد.
شغلت چیست؟
۱۰ سالی معلم بودم اما به علت یکسری مشکلاتی که داشتم استعفا دادم و الان کار آزاد میکنم.
پشیمانی؟
خیلی. دخترم چند سالی از شاکی کوچکتر است. اگر این اتفاق برای بچه خودم میافتاد، من چه کار باید میکردم؟!.
منبع: روزنامه ایران