چرا میل به «نیستی»؟
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۶۹۷۹۰
ایسنا/لرستان یک روانشناس گفت: در میان کودکان کار میل به «نیستی» در بین دختران بیشتر از پسران است.
سهیل دهقان در گفتوگو با ایسنا در رابطه با شیوههای اقدام به خودکشی در بین کودکان کار، اظهار کرد: اقدام به خودکشی اینگونه نبوده که بخواهند به روشهای معمول و مرسوم دست به انتحار بزنند مثلاً سم بخورند یا خودسوزی کنند اما چند نفر از آنها اعلام کردند که ما چند بار تلاش کردیم خودمان را جلوی ماشین بیاندازیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه عوامل متعددی میتواند دلیل میل به خودکشی در این کودکان را تقویت کند، عنوان کرد: یکیاز موارد که از سوی بچهها مطرح میشود، سنگینی و فشار کار است که فعالیت طولانی مدت در خیابان باعث فرسودگی شدید روانی در آنها شدهاست.
دهقان افزود: تحقیری که این بچهها در محیط کار و در جامعه متحمل میشوند و بعضاً مقایسههایی که بین دیگران و خودشان در تنهایی انجام میدهند، رفتار غیر اصولی بعضیاز شهروندان و آزارهای کلامی ویرانگر مانند «این بچهها خانواده ندارند» به اینها اضافه کنید ترس، استرس و اضطراب مداوم از مأموران شهرداری و بگیر و ببندهای اینچنینی که مدام همراهشان است.
این روانشناس بیان کرد: فقر، مهاجرت، نابسامانی خانوادگی، زندگی در محلاتی با فضای سرد و خشن، حسرت از شرایطی که کودکان دیگر دارند و من بهعنوان کودک کار ندارم و همچنین ترس از دستگیری توسط بهزیستی و شهرداری و انتقال به مراکزی شبیه زندان و فاقد استاتدارد که به اصطلاح برای ساماندهی آنها ایجاد شده، از دیگر مواردی است که موجبات نگرانی و استرس کودکان کار را فراهم و در آنها میل به نابودی را تقویت میکند.
وی با اشاره به اینکه در میان کودکان کار میل به «نیستی» در بین دختران بیشتر است، عنوان کرد: طبق تحقیقاتی که انجام شده یکیاز دلایل افزایش میل به نیستی در بین آنها آزارهای جنسی است که موارد مختلفی را دربرمیگیرد.
دهقان با تأکید بر این موضوع که وضعیت رسیدگی به موضوع سلامت و درمان کودکان کار باید در زمره الویتهای وزارت بهداشت قرار گیرد، بیان کرد: آمار کودکان کار دائم در حال افزایش است اما مشکلات و چالشهایی که با آن مواجه هستند توسط مسئولان انکار میشود و یا اصلاً دیده نمیشود، از طرف دیگر ما با بحرانی در سلامت اجتماعی مواجه هستیم که نمیشود آنرا دست کم گرفت.
این روانشناس با اشاره به اینکه سلامت کودکان به سلامت اجتماع پیوند خورده و جداشدنی نیست، ادامه داد: اگر ما کودکانی در سطح خیابان داشته باشیم که از لحاظ جسمی و روانی دچار مشکلات جدی باشند به مرور این آسیب همه سطوح جامعه را فرا میگیرد و تبدیل به یک بیماری لاعلاج اجتماعی میشود.
وی اولین گام برای سیاستگذاری در اینباره را پذیرش وجود کودکان کار و بحرانهای مربوط به وضعیت سلامت جسمانی و روانی آنها دانست و گفت: بهزیستی و شهرداری بهعنوان نهادهای حاکمیتی و مسئول بیشترین ارتباط را با این کودکان دارند اما شیوه مواجهه آنها با این کودکان علمی و تخصصی نیست.
دهقان عنوان کرد: اگر این شیوه مواجهه تغییر کند هم از فشار و استرس بچهها کم میکند و هم میتوانند اقداماتی در راستای بهبود وضعیتشان انجام دهند، این نهادها چون به لحاظ قانونی متولی ساماندهی کودکان کار و خیابان هستند، میتوانند به جای برخورد قهری با این کودکان و انتقال آنها به مراکز نفسگیر نگهداری، از این شرایط برای خدمات اجتماعی استفاده کنند و مثلاً در ماشینهای بهزیستی و شهرداری از وجود مددکاران و روانشناسان برای بررسی مشکلات روانی، درمانی و اجتماعی آنها استفاده کنند و بخشی از خدمات را به صورت خدمات خیابانی ارائه دهند.
این روانشناس با اشاره به اینکه ایجاد پایگاههای سلامت روان برای کودکان کار یکیاز مواردی است که باید به آن توجه شود، افزود: آنها را باید در خیابانهای پُر ازدحام، مراکز بازیافت زباله، کارگاههای زیرزمینی نَمور دید و به جای نگرش حذفی به این کودکان به سمت ارائه خدمات سلامت، روانی و اجتماعی برای آنها حرکت کنیم تا به مرور زمان شاهد کمتر شدن روند رو به رشد کار آنها باشیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی کودکان کار و خیابانی شهرداری بهزیستی کودکان کار بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۶۹۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همه چیز درباره انگ اجتماعی
در سالهای دور، روی پوست بدن بردههای سیاه پوست و مجرمان داغ گذاشته میشد تا نسبت به سایر افراد متمایز باشند و این نشانهگذاری در لغت لاتین "انگ (Stigma) " گفته میشود! انگ اجتماعی هرگونه نگرش منفی، پیشداوری و تعصب یا باورهای غلط مرتبط با ویژگیها یا شرایط خاص افراد جامعه مثل ویژگی ظاهری، محل سکونت و بیماری روانی و جسمی در جامعه را شامل میشود! به طور کلی این نگرشها، رفتار افراد جامعه را با فردی که گرفتار نوعی انگ اجتماعی است تعیین میکند.
از اینکه بگم بیماری روانی دارم، میترسمدر این بین از برچسب گذاریها، بیش از نیمی از افراد مبتلا به بیماری روانی برای اختلالات خود کمکی دریافت نمیکنند. آنها اغلب از رفتار و برخورد متفاوت دیگران و یا از این که شغلشان را از دست بدهند میترسند! برای همین از درمان خودداری میکنند یا آن را به تعویق میاندازند. این به این دلیل است که انگ، تعصب و تبعیض علیه افراد مبتلا به بیماری روانی همچنان یک مشکل است. مهم نیست که چقدر آشکار و یا پنهان باشد و یا در چه ابعادی باشد این میتواند آسیبزا باشد!
حقایقی در مورد انگ، تعصب و تبعیضانگ اغلب ناشی از عدم درک یا ترس است. بازنمایی نادرست یا گمراه کننده رسانهای از بیماری روانی در هر دوی این عوامل نقش دارد. بررسی مطالعات در مورد انگ نشان میدهد که اگرچه عموم ممکن است ماهیت پزشکی یا ژنتیکی یک اختلال سلامت روان و نیاز به درمان را بپذیرند، اما بسیاری از مردم هنوز دیدگاه منفی نسبت به مبتلایان به بیماری روانی دارند.
انگ عمومی شامل نگرشهای منفی یا تبعیضآمیز است که دیگران ممکن است در مورد بیماری روانی داشته باشند. انگ ساختاری بیشتر سیستمی است و شامل سیاستهای دولت و سازمانهای خصوصی است که عمدا یا ناخواسته فرصتها را برای افراد مبتلا به بیماری روانی محدود میکند. به عنوان مثال میتوان به بودجه کمتر برای تحقیقات بیماری روانی یا خدمات بهداشت روان کمتر نسبت به سایر مراقبتهای بهداشتی اشاره کرد. انگ نه تنها مستقیماً بر افراد مبتلا به بیماری روانی تأثیر میگذارد، بلکه بر نزدیکان از جمله اعضای خانوادهای که از آنها حمایت میکنند، هم اثرگذار است.
انگ، اختلاف اجتماعی میسازد!کلیشهها و پیشداوریها در بسیاری از نقاط باعث شدند افراد مبتلا به بیماری روانی، خطرناک، بیکفایت، مقصر اختلال خود، غیرقابل پیشبینی، نالایق و خودسرزنشگر محسوب شوند. علاوه بر آن با تبعیض، کارفرمایان ممکن است آنها را استخدام نکنند، صاحبخانهها ممکن است به آنها اجاره ندهند و سیستم مراقبتهای بهداشتی ممکن است استاندارد کمتری از مراقبت ارائه دهد. انگ بیماری روانی جهانی است. گزارشی در سال ۲۰۱۶ در مورد انگ ننگ به این نتیجه رسید که "هیچ کشور، جامعه یا فرهنگی وجود ندارد که افراد مبتلا به بیماری روانی ارزش اجتماعی مشابهی با افراد بدون بیماری روانی داشته باشند. "
تاثیرات مخرب انگ اجتماعی بر مردمانگ و تبعیض علائم و احتمال درمان را بدتر میکند؛ کاهش امید، عزت نفس پایینتر، افزایش علائم روانپزشکی، مشکلات در روابط اجتماعی، کاهش احتمال ماندن در درمان و مشکلات بیشتر در کار از جمله این علائم است. بی میلی به دنبال کمک یا درمان و کاهش احتمال ماندن در درمان، ایزولهسازی اجتماعی، عدم درک خانواده، دوستان، همکاران یا دیگران، فرصتهای کمتر برای کار، مدرسه یا فعالیتهای اجتماعی یا مشکل در یافتن مسکن و قلدری، خشونت فیزیکی یا آزار و اذیت، این باور که هرگز در چالشهای خاص موفق نخواهید شد یا نمیتوانید وضعیت خود را بهبود بخشید از دیگر اثرات مضر انگ در اجتماع است.
انگ میتواند بر خانواده و دوستان تأثیر بگذارد
اعضای خانواده و دوستان که اغلب کمک و حمایت اساسی برای افراد مبتلا به بیماری روانی ارائه میکنند، میتوانند انگ را تجربه کنند. آنها ممکن است ننگ را درونی کنند و خود را سرزنش کنند، یا ممکن است ترس داشته باشند که مردم آنها را به خاطر ایجاد بیماری یکی از عزیزانشان سرزنش کنند یا خانواده را از نظر اجتماعی طرد کنند. این انگ میتواند باعث کاهش حمایت عاطفی، انزوای اجتماعی و بی میلی به مراقبت از خویشاوندان شود.
انگ در محل کار
کارمندان با استرسهای شغلی-زندگی، مسائل خانوادگی، نگرانیهای مالی، مشکلات روابط یا نگرانیهای قانونی، مقابله میکنند. یک نظرسنجی ملی در سال ۲۰۲۲ از انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) نشان داد که انگ سلامت روان هنوز یک چالش بزرگ در محل کار است. حدود نیمی (۴۸درصد) از کارگران میگویند که میتوانند صریح و صادقانه در مورد سلامت روان با سرپرست خود صحبت کنند که این نسبت از ۵۶درصد در سال ۲۰۲۱ و ۶۲درصد در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است.
راههای کاهش انگبه گزارش وب گاه تبیان، شناخت یا تماس با فرد مبتلا به بیماری روانی یکی از بهترین راهها برای کاهش انگ است. افرادی که صحبت میکنند و داستانهایشان را به اشتراک میگذارند میتوانند تأثیر مثبتی داشته باشند. وقتی کسی را میشناسیم که بیماری روانی دارد، کمتر ترسناک و واقعیتر و قابل ملموس میشود. بر اساس نظرسنجی ملی حدود چهار نفر از هر ۱۰ نوجوان گفتند که به دنبال افرادی با نگرانیهای سلامت مشابه بودهاند. بسیاری از افراد مشهور مانند دمی لواتو، دواین "راک" جانسون، مایکل فلپس، تاراجی پی هنسون و لیدی گاگا داستانهای خود را در مورد چالشهای سلامت روان به طور عمومی به اشتراک گذاشتهاند و بحث را بسیار بیشتر به رسانههای عمومی و گفتگوهای روزمره آوردهاند. جوانان به دنبال اطلاعات و این داستانهای شخصی آنلاین هستند.
اقدامات فردی برای کاهش انگاتحاد ملی در مورد بیماری روانی (NAMI) پیشنهاداتی را برای کمک به کاهش انگ بیماری روانی ارائه میدهد:
علناً در مورد سلامت روان صحبت کنید، مانند اشتراکگذاری در رسانههای اجتماعی
به خود و دیگران با به اشتراک گذاشتن حقایق و تجربیات آموزش بدهید
از زبان آگاه باشید، به مردم یادآوری کنید که کلمات مهم هستند
برابری بین بیماریهای جسمی و روانی را تشویق کنید - با نحوه رفتار آنها با فرد مبتلا به سرطان یا دیابت مقایسه کنید
نسبت به افراد مبتلا به بیماری روانی ابراز همدردی کنید
در مورد درمان صادق باشید - درمان سلامت روان را عادی کنید، درست مانند سایر درمانهای مراقبتهای بهداشتی.
به رسانهها اطلاع دهید که وقتی از زبان تحقیرآمیز استفاده میکنند و داستانهای بیماری روانی را به شیوهای انگزننده ارائه میکنند
توانمندسازی را به جای شرم انتخاب کنید - "من با انتخاب یک زندگی قدرتمند با ننگ مبارزه میکنم. برای من این به معنای مالکیت زندگی و داستانم است و از دادن اجازه به دیگران برای دیکته کردن من به خودم یا احساس من در مورد خودم، امتناع میکنم. "
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی