تاریخ را چگونه روایت میکنند / از اصغر چرخساز تا ذبیح درشکهچی
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۷۹۶۴۲
خبرگزاری مهر، گروه استانها- مهران رجبی *: سالها پیش، چند سارق به یکی از بانکهای شهر اراک دستبرد زدند. واقعهای که باعث شهادت یکی از مأموران ماشین حمل پول و به سرقت رفتن مقداری پول شد. این جریان فضای عمومی شهر را به شدت ملتهب کرد. در کوی و برزن، چگونگی وقوع این سرقت نقل مجالس شده بود و از مرد و زن گرفته تا پیر و جوان روایتی را مطرح میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عدهای در تعداد سارقین، عدهای در نحوه دستبرد و عدهای نیز در نیات سارقین اختلاف نظر داشتند. از آن ماجرا حدود پانزده سال میگذرد اما همچنان تنها مسئله مورد توافق همگان، اصل سرقت است و هیچیک از زوایای این ماجرا به درستی برای اذهان عمومی روشن نشد.
از این دست جریانات در طول تاریخ به وفور دیده میشود. وقایعی که دستخوش روایات گوناگونی شدهاست. اختلافات تاریخی همواره باعث میشود تا عموم جامعه به ذات حقیقت دست نیابند. از پیش از اسلام تا جریانات صدر اسلام و پس از تشکیل حکومتها و حتی به وجود آمدن جمهوری در جوامع گوناگون، تاریخ دستخوش اختلاف نظرهای بسیاری بوده است. با این حال اصل وقایع تاریخی، هرگز قابل انکار نبوده و نیست؛ این را میتوان از تواتر جریانات تاریخی فهمید.
با وجود چنین اختلافاتی، ضرورت روایت درست تاریخ، به شدت احساس میشود؛ چرا که در غیر این صورت تاریخ را دیگرانی روایت میکنند که اغراض شخصی یا اعتقادی خود را در زوایای تاریخی وقایع لحاظ میکنند. مصادیق بسیاری را میتوان برای این امر مثال زد؛ چرا که امروز در جنگ بین ابرقدرتها، طرفی پیروز میدان است که بتواند روایت خودش از وقایع را خوراک اصلی مردم دنیا کند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع فصل جدید و بیبدیلی در تاریخ کشور عزیزمان، ضرورت روایت تاریخ به عنوان جبهه حق، بیش از پیش احساس میشود. این حساسیت را امام امت پیش از دیگران متذکر میشود. تا جایی که در نامهای، حجت الاسلام سید حمید روحانی را مأمور تدوین تاریخ انقلاب اسلامی میکند:
«… شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهدهدار چه کار عظیمی شدهاید. اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفتهاند مینویسند، نه آن گونه که اتفاق افتاده است. از اول میدانند که کتابشان بنا است به چه نتیجهای برسد و در آخر به همان نتیجه هم میرسند. از شما میخواهم هرچه میتوانید سعی و تلاش نمائید تا هدف قیام مردم را مشخص نمائید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح میکنند. امروز همچون همیشه تاریخ انقلابها، عدهای به نوشتن تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند. تاریخ جهان پر است از تحسین و دشنام عدهای خاص، له و یا علیه عدهای دیگر و یا واقعهای درخور بحث.
اگر شما میتوانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان تودههای مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نمودهاید. باید پایههای تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد …» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۳۹)
پس از گذشت چهار دهه از عمر پر برکت انقلاب اسلامی، با وجود تدوین تاریخهای شفاهی گوناگون توسط مجموعههای مختلف؛ اما همچنان درصد قابل توجهی از تاریخ انقلاب تدوین نشده است. به همین منظور، مقام معظم رهبری ۳۰ خرداد ۱۳۹۰ در دیدار مسؤولان و محققان مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز به اهمیت این موضوع میپردازند: «…از آفات اینگونه تاریخ نگاریها، برخی اظهارنظرهای غیرواقعی و ارائهی دیدگاههای تغییریافته امروزی به جای دیدگاههای واقعی آن دوره تاریخی است …»
این مهم بیش از پیش در استانهای مختلف محسوس است. یکی از این استانها، استان مرکزی است. در حوزه تدوین تاریخ استان، اتفاقات مختلفی رقم خورده است اما اکثر این اتفاقات، هیچگونه ارتباطی به سهم استان مرکزی در انقلاب اسلامی نداشته است. از کتابهایی چون "درشکه چی" گرفته تا خاطرات یکی از اعضای حزب توده در اراک و نمونههای مختلف دیگری که در حوزه تاریخ شفاهی، بیشتر جنبه تفنن دارد تا یک محصول مرجع.
تاریخ انقلاب اسلامی در استان مرکزی، حوادث و شخصیتهای گوناگونی دارد که هر کدام از این موارد میتواند سوژه چندین جلد کتاب و مقاله باشند. یکی از این مصادیق ناب که هنوز به درستی به آن پرداخته نشده است، ماجرای اصغر چرخ ساز است.
حاج اصغر عسگری معروف به اصغر چرخ ساز، یکی از کاسبان خوشنام شهر اراک بود. حاج اصغر نان بازویش را میخورد اما پای کار انقلاب بود. پیش از انقلاب با جدیت در جبهه حقطلبی فعالیت میکرد و پس از پیروزی انقلاب هم نه پستی گرفت و نه منصبی را اشغال کرد اما همواره سرباز جبهه حق ماند و در عرصههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نقش مؤثر داشت به همین دلیل قوت قلب انقلابیون و خار چشم ضد انقلاب بود. نفوذ کلام و حضور فعال حاج اصغر لرزه به تن منافقین انداخته بود تا جایی که دو بار ترور میشود و در نهایت به شهادت میرسد.
از این دست وقایع و شخصیتها در تاریخ انقلاب استان مرکزی به وفور یافت میشود؛ اما سوال اینجاست که با وجود این شخصیتها چه میشود که اراک با نام «ذبیح درشکهچی» پیوند میخورد. فردی که لات و از اوباش شهر اراک در دهه ۴۰ و ۵۰ است و فقط به دلیل کشته شدن به دست پسرش، سوژه فیلم سینمایی قرار میگیرد.
در سالهای اخیر، اتفاقات خوبی در حوزه تدوین تاریخ شفاهی رخ داده است؛ اما با توجه به دستورالعملی بودن بیشتر این تاریخ نگاریها از سوی سازمانها و ادارات، شاهد ضعفهای بسیاری در ساختار این کتب هستیم.
نکتۀ قابل تأمل این است که در روند تدوین تاریخ، منابع زنده نقش بهسزایی در راستی آزمایی روایات دارند. حال آنکه با توجه به ورود به دهه چهارم انقلاب، دسترسی به این منابع محدود و محدودتر خواهد شد، تا آنجا که پس از گذشت سالها، تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، هیچگونه راوی زندهای نخواهد داشت و این تاریخ نگاران خواهند بود که با قلم خود برههای حساس از تاریخ را روایت خواهند کرد. این یک واقعیت است که در جنگ روایتها اگر روایت خود را سریع، دقیق و هنرمندانه به ثبت نرسانیم، باید در آینده با استدلال و اما و اگرها حقایق را برای نسلهای آینده بازگو کنیم.
با این استدلال باید گفت که تاریخ را فاتحان نمینویسند بلکه تاریخ را آنهایی مینویسند که در روایت خود از دیگران پیشی بگیرند؛ حتی اگر در اصل واقعه، پیروز میدان نباشند.
* فعال فرهنگی
کد خبر 5028827منبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری اراک انقلاب انقلاب اسلامی ایران تاریخ شفاهی تاریخ معاصر ویروس کرونا هفته دفاع مقدس چهل سالگی دفاع مقدس شیراز شهرکرد بوشهر آمار کرونا شیوع کرونا توهین به پیامبر کرمانشاه گرگان انتخابات مرحله دوم مجلس یازدهم دفاع مقدس جنگ تحمیلی انتخابات مجلس شورای اسلامی تاریخ انقلاب اسلامی تدوین تاریخ استان مرکزی عده ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۷۹۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حشاشین؛ کینه صهیونیستی به روایت مصری
حشاشین و خیام و ابنسینا و... برساختههایی هستند علیه ایران اسلامی پیرو اسلام ناب محمدی. فکری که پشت اینهاست بسیار فراتر و بزرگتر از چنین محصولات فرهنگی و دادههایی است. به عبارتی باز هم این موج یورش به اسلام سیاسی و ایرانیت شیعه و اسلامگرایی سلسلهوار ادامه خواهد داشت و ضمن سنگربندی فرهنگی بایستی به «پدافند فرهنگی» هم بپردازیم. جریانات ضدایرانی و اسلامی یکی از جریاناتی است که یهودیان تندرو و اسلاف امروزی آنها صهیونیستها قرنهاست که به آن میپردازند و تلاش میکنند تمدن ایرانی را که سایه سنگینی در منطقه دارد، تحریف یا پاک کنند. این جریان سالهاست همواره در تاریخ و مستندات دست برده و امروز نیز با رسانههای جدید اعم از سینما و تلویزیون تلاش خود را مضاعف کرده است. یکی از متاخرترین این عملیات ضدتمدنی پخش سریال حشاشین است که اگرچه به نظر میرسد از سوی مصر ساخته شده اما میتوان ردپای ضدایرانی صهیونیستها را در آن بازخوانی کرد. به همین بهانه نگاهی داریم به این سریال و در گفتوگو با تنی چند از ایرانشناسان و اسلامشناسان به جریانات تحریفی آن نگاه میکنیم.یک ضربالمثل قدیمی میگوید تاریخ را برندگان و فاتحان مینویسند و یک ضربالمثل هنری دیگر هم هست که میگوید کسانی که دوربین فیلمبرداری را در دو صنعت سینما و تلویزیون در دست دارند، روایت خودشان را از تاریخ تعریف و بیان میکنند. این گروه که سرمایه و فناوری پیشرفته تصویری را در اختیار دارند، تاریخ را آنگونه تعریف و تفسیر میکنند که خود دوست دارند و بیمی از آن ندارند اگر این نوع تعریف منجر به تحریف تاریخ و واقعیتها شود. ژانر قدیمی و محبوب تاریخی یکی از گونههای شناختهشده تاریخ سینماست که از دیرباز فیلمسازان و تهیهکنندگان مختلفی از اقصی نقاط دنیا، با بهرهگیری از این ژانر پرمخاطب گوشههایی از تاریخ پرتلاطم و جنجالی دوران و اعصار گذشته را به تصویر کشیده و فیلمها و سریالهای پرخرجی را در معرض دید تماشاگران علاقهمند وکنجکاو قرار دادهاند. سریال عربی«حشاشین/ قاتلان» یکی ازاین بیشمارسریالهای تاریخی است که توسط دستاندرکاران صنعت تلویزیون مصر تهیه وپخش شده است.این سریال ۳۰قسمتی درباره ظهورحسن صباح وجنبش اسماعیلیه در قرن یازدهم هجری است.
ضدهالیوودی ارتجاعی
از مصر بهعنوان مهمترین کشور جهان عرب نام برده میشود که دو صنعت سینما و تلویزیون قوی دارد. در میان کشورهای عربزبان منطقه خاورمیانه، خلیجفارس و شمال آفریقا، شاید نتوان کشور دیگری را پیدا کرد که دو صنعت فیلمسازی و مجموعهسازی در آن رونق فراوانی دارد و با جذب انبوه تماشاگران، داعیه مبارزه و مقابله با تولیدات دنیای غرب و در رأس آن هالیوود را دارد. سریال حشاشین که با سروصدا و جنجال زیاد در ایام ماه رمضان روی آنتن این کشور عربزبان رفت (و خیلی زود مشتریان و تماشاگران زیادی در سایر کشورهای جهان عرب و حتی بین فارسیزبانان پیدا کرد) با هزینهای ۱۲ میلیون دلاری تهیه شده که برای صنعت سرگرمی یک کشور در حال رشد، رقم کلانی به حساب میآید.برنامهسازان مصری از ماه رمضان بهعنوان زمانی مناسب برای مقابله با تولیدات هالیوودی اسم میبرند و عقیده دارند حال و هوای این ماه مبارک بهگونهای است که مردم روزهدار بیشتر بهدنبال تماشای سریالهایی به زبان بومی با داستانهایی محلی هستند. با این حال، گمان بسیاری بر این است که ادعای مقابله با هالیوود، بهانه خوبی به دست سریالسازان مصری نمیدهد که دست به تحریف تاریخ بزنند و آن را به شیوه موردپسند خود به نمایش بگذارند.
تحریف به نفع چه کسی؟
بنا به گفته سازندگان مجموعه، داستان حشاشین با در رأس قرار دادن زندگی و فعالیتهای حسن صباح تلاش دارد نگاهی عمیق به گروه و جنبش حشاشین و توانمندیهای استراتژیک آنها و همچنین راه و روشهای پررمز و راز آن داشته باشد. پیتر میمی، کارگردان سریال آن را اثری جذاب و سرگرمکننده توصیف میکند که با خود آموزههای زیادی دارد و برای بینندگانش در حکم یک کلاس کامل تاریخی است! او و عبدالرحیم کمال، نویسنده فیلمنامه مدعی هستند که داستانشان برگرفته از رویدادهای تاریخی است که در قرن ۱۱ رخ داده و آنها با بهرهگیری از این ماجراها، فیلمنامهشان را نوشتهاند. این در حالی است که پس از پخش سریال در لبنان، بسیاری از آن بهعنوان یک سرقت هنری اسم بردند و گفتند فیلمنامه حشاشین دقیقا برگرفته از داستان یک رمان پرخواننده لبنانی به نام «سمرقند» است که توسط امین معلوف، نویسنده فرانسوی لبنانیتبار نوشته شده است. رسانههای لبنانی حتی تا آنجا پیش رفتند که احتمال شکایت مالکان کتاب علیه سازندگان مجموعه را مطرح کردند. این همه در حالی اتفاق افتاد که سازندگان سریال در رابطه با انتقادهای دیگری که نسبت به عدم رعایت نکات تاریخی داستان مطرح شد، گفتند آنها خودشان را متعهد به رعایت جزئیات تاریخی ماجرا نکرده و فقط از آن تاریخ الهام گرفتهاند! منتقدان هنری و ادبی با کنار هم گذاشتن این دو موضوع، صحبت از دوگانگی و تضاد گفتار سازندگان حشاشین کردند و نسبت به این عدم صداقت و دروغگویی موضع گرفتند.
واقعیت کجاست؟
بنا بر روایات تاریخی، با زوال قدرت فاطمیون در مصر نهضت اسماعیلیون خاتمه نیافت و جنبشی که تحت رهبری حسن صباح شکل گرفت به مدت ۱۷۰سال دنیای اسلام را تحت تاثیر خود قرار داد و پس از حمله مغول و سقوط قلعه الموت (بهعنوان مرکز و پایگاه صباح و پیروانش) بود که این جنبش به آخر رسید. داستان سریال چهرهای منفی از صباح و پیروانش ارائه میدهد و حتی منتقدان تاریخی میگویند نوع گریم بازیگر نقش حسن صباح بهگونهای است که چهره رهبر داعش را به یاد میآورد. نوع روایت داستان هم به گونهای است که بیننده ناخودآگاه تشابهاتی بین آن و داستان جریانات ارتجاعی معاصر منطقه خاورمیانه و اطراف آن همچون افکار گروه داعش، طالبان افغانستان و حتی اخوان المسلمین مصر پیدا کند. این موضوع حتی عمیقتر هم قابل بررسی است، زیرا تصویری که رسانههای غربی از داعش و گروههای تکفیری در ذهن مخاطبان خود ساختهاند، آنها را منتسب به فرهنگی ایرانی دانسته و حالا از این تصویر جعلی در صنعت سریالسازی و سینما بهره میبرند. این موضوع را میتوان در زمینه روایت داستانی که به تاریخنگاری مارکوپولو، جهانگرد معروف هم نزدیک است، بررسی کرد. این سیاح در رابطه با حسن صباح و قلعهالموت ادعا کرده بود او در پشت قلعهاش باغی درست کرده بود که شبیه روایاتی است که از بهشت توصیف شده است. طبق این ادعا،صباح در این باغ ازدختران وزنانی نگهداری میکرد وبه پیروانش موادمخدر(حشیش) میداد(نام سریال هم با نگاهی به این موضوع انتخاب شده است) و پس از هوشیاری آنها، وعده بهشت به پیروانش میداد تاآنهابه عنوان فدایی، جانشان را نثار کنند.
تصویرسازی دروغین غرب
این مورخ مدخلهایی نیز دردایرهالمعارف بزرگ اسلامی،دانشنامه جهان اسلام،ایرانیکا ودانشنامه اسلام نوشته است.او تاریخیبودن سریال «حشاشین» را زیر سؤال برده و درستی روایت آن را به چالش کشیده است. دفتری همین دیدگاه را در رابطه با بازی ویدئویی مربوط به گروه اسماعیلیه (که طرفداران زیادی در کشورهای عربی دارد) نیز مطرح و تردیدهایش نسبت به اصالت این اظهارات را بیان میکند. به باور او، هم بازی ویدئویی و هم سریال تلویزیونی هیچیک عدالت را نسبت به اصل ماجرا رعایت نکردهاند. به گفته او: «آنچه در سریال ارائه میشود توهمات و ذهنیات سازندگانش است که ریشه در دیدگاههای غلط و جاهلانه جنگجویان صلیبی و تاریخنگاران غربی و مسیحی دارد که با جنگ و ویرانی خودشان را به سرزمینهای مقدس رساندند و در سال ۱۰۹۹ اورشلیم را با شمشیرهایشان فتح کردند.»
استفاده صلیبیون از اختلافات شیعه و سنی
دفتری حتی برگزیدن نام حشاشین برای صباح و طرفدارانش را به صلیبیون نسبت میدهد که نخستین بار آنها از این واژه استفاده کردند. صلیبیون بعد از فتح شهر نیزاریس سوریه، درک غلط خود از این موضوع را عمومیت دادند: «در آن ایام، اهالی شهر که شیعه بودند دشمنانی در بین مسلمانان سنی داشتند.این گروه سنی از طرف مقابل خود با عنوان حشاشیون اسم میبردند. اگر به معنی این کلمه دقت کنید، به معنی کسی است که افیون مصرف میکند. بهرهگیری از این کلمه کمک میکرد تا افرادی با روحیات اخلاقی سطح پایین که سابقه اجتماعی موجه و مناسبی نداشتند، نهایت سوءاستفاده را از این موضوع و نام داشته باشند.»
تحریف مبارزه با اشغالگر به تروریسم
اما این تاریخشناس و عضو تیم مشورتی دانشنامه اسلام، موضوع را از منظر دیگری مورد بحث و مطالعه قرار میدهد، جنبهای که کاملا در تضاد با داستان ادعایی سریال حشاشین است. دفتری این طور ادامه میدهد: «برای درک درست تاریخی و تحلیل درست، باید به دورنما و چشمانداز سیاسی و مذهبی موجود در قرن یازدهم نگاه کرد و آنرا مورد توجه قرار داد. در آن زمان، آنچه که امروز آنرا کشور ایران مینامیم تحت کنترل ترکهای سلجوقی بود و حسن صباح انقلابی را علیه آن رژیم سنی مذهب آغاز کرد. این یک واقعیت است که بنیان و اساس سیاست حسن قلعه بر پایه ترور بنا شد، اما آنرا باید در چارچوب مبارزه با اشغالگر تعریف و بررسی کرد و امروزیکردن آن شخصیت و دوران زندگیاش بهعنوان منبع و منشا ظهور تروریسم اساسا غلط است. این یعنی تحریف تاریخ و واقعیتها. حسن الموت را در کوههای شمال محدوده پرسیا در شرایطی بنا کرد که یک ارتش بسیار پرقدرت و مجهز سلجوقی مقابلش قرار داشت. او میدانست که نمیتواند با چنین ارتشی رودررو شود، زیرا سپاهی در آن حد و اندازه نداشت. بهجای آن، او چهرههای اصلی دولت سلجوقی را نشانه گرفت، امیر به امیر و محل به محل.»
غرب چگونه رد پای تروریستی خود را پاک میکند
برخلاف آنچه داستان سریال بهدنبال القای آن است، طرفداران حسن پیشروان تروریستهای معاصر نیستند و دفتری در توضیح آن چنین میگوید: «آنها هیچ وجه اشتراکی با تروریستهای امروزی ندارند. در وهله نخست، دلیل این دو در رابطه با اقداماتشان یکی و همسان نیست. آنچه باعث شد تا اسماعیلیون دست به اسلحه ببرند، هیچ تناسب و سنخیتی با دست به اسلحهای که تروریستهای امروزی منطقه بردهاند ندارد و یکی نیست. ترورهای آنها کاملا هدفمند و گلچینشده بود، با قصد بهوحشتانداختن عموم نبود و به مردم بیگناه آسیبی نمیرساند. حتی آنها مخترعان موضوع ترور نبودند. قبل از آنها از یکسو صلیبیون و از سوی دیگر خود سلجوقیها گسترشدهنده این حرکت بودند. طرفداران حسن طی ۳۴ سال فعالیت او، در کل فقط ۵۰ ترور انجام دادند. شمار ترورهای طرفهای مقابل، بسیار بیش از اینهاست.»
آدرس غلط صلیبیون
این مورخ همچنین به این نکته مهم اشاره میکند که جنگجویان صلیبی هیچ وقت نتوانستند ماهیت ایثارهای طرفداران حسن را به درستی درک کنند. به همین دلیل، برای توضیح این امر سراغ ساخت روایتهای دروغین و غلط پیرامون وعدههای مقبول و دوستداشتنی حسن به آنها برای قربانی کردن جانشان رفته است. دفتری در پایان به تماشاگران سریال حشاشین توصیه میکند: «فقط این نگاه را باید به یاد داشته باشند که اکثر داستانهایی که درباره آن دوره تاریخی تعریف میشود، توسط صلیبیون بازگو شده که از خاورمیانه به خانههایشان در اروپا برگشتند. تا زمانی که این افسانهها فقط از جانب یک طرف ماجرا بیان شود که هیچ تناسبی با آدمها و داستان واقعی ندارند، نمیتوان از یک روایت خوب، معقول، درست و واقعی صحبت کرد.»