Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-19@06:13:01 GMT

یادی از جانباز و آزاده شهید علی احمد مومنی

تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۱۰۵۵۳

یادی از جانباز و آزاده شهید علی احمد مومنی

هوالشهید
شهدا تفسیر مجسم باران، بر شوره زار غفلت زمین اند و راز جای ماندن شهداء چیزی جز جوشیدن از چشمه ای به نام عشق نیست. شهادت، کلاس همیشه دایرحرکت است و شهداء، محصلان برگزیده این مدرسه اند. در گذر ایام، روزهای پدیدار می گردند که حسابی با دیگر اوقات فرق دارند، روزهای به غایت زیبا و صدالبته ایامی نیز در نهایت تلخی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حدود چهار دهه پیش از این، روزگاری در صفحه شطرنج این حیات خاکی پدیدار گردید که کردگارش، دست های برافراشته ی زمینیان را در آغوش گرم ستارگان جای داد. هشت سال، کیمیای معنویت و شجاعت جبهه ها دگرگون کننده ترین عنصر برای انسان ها بود و سبب ساز ترین عامل پیروزی، در راستای ادای دین به مقام شهداء، تنها کار ما جاماندگان سیه روی، زنده نگهداشتن یاد و مقام شهداء است تا هم رزمان دیروز، و میراث داران امروز شهداء، نسبت به شناخت و شناساندن اهداف و آرمان های  بلند آن مردان خدایی فراموشی نگیرند، آنها که بودند و چه خواستند.
 
شبی را به همراه چندین نفر از دوستان در منزل حاج شکرعلی آدینه وند که از افراد مومن و متدین شهر گراب بود از توابع شهرستان کوهدشت لرستان به همراه چند تن از دوستان بودیم، نگاه های معصومانه قاب عکس دو شهید بر دیوار منزل او مرا مرتب به فکر فرو می برد. سحرگاهان صدای نماز و اذان حاج شکر علی، پیرمرد 85 ساله مرا از خواب بیدار نمود و راز و نیاز با اخلاص او با خدا مرا به فکر برد، دوباره نگاهم به عکس آن شهیدان افتاد و نگاه های معصومانه شهید جوان، انگار داشت با من حرف می زد، منتظر شدم که حاج شکر علی نمازش را خواند، از او پرسیدم این ها چه کسی هستند، گفت برادرم سردار شهید ملک محمد آدینه وند که از مجاهدت و رشادتهای زیاد برادرش گفت او سید الشهداء، شهداء این شهر است و عکس بعدی نیز گفت دامادم شهید علی احمد مومنی می باشد که با هم قبل از شهادت سفر به مشهد داشته اند، شهیدی که معصومیت و شجاعت از سر و رویش می بارید، و پیرمرد انقلابی که هنوز به آرمان های امام (ره) وفادار مانده و به شدت از شهداء انقلاب و ولایت دفاع می کرد و از مرحوم  حاج عین الله پدر شهید علی احمد و خودش گفت، که از سالهای قبل از انقلاب ، طرفدار امام (ره) و انقلاب بوده و از سالهای بسیار دور منزل حاج شکرعلی و حاج عین الله محل انقلابیون قبل و بعد از انقلاب بوده اند و بعد از انقلاب نیز هم حاج عین الله و هم خودش(حاج شکر علی)، تمام فرزندان، برادران، پسران، برادرزاده ها، خواهرزاده ها همه بستگان را تشویق به حضور در جبهه کرده اند تا در راه دفاع اسلام و قرآن و اهل بیت با صدام حسین کافر بجنگند و به اندازه یک گردان جنگی تمام عیار، خودش و حاج عین الله از بستگانشان را به جبهه فرستاده اند و پیر مرد خودش نیز به جبهه رفته بود و هنوز یک مذهبی و انقلابی تمام عیار است. حاجی به احترام برادرش و شیهد علی احمد در آن سحرگاه، فاتحه ای فرستاد و انگار به زبان بی زبانی به من می گفت ((ای شهیدان، چه ساده لوح اند ایشان که می پندارند عکس شما ها را به دیوار های خانه ام آویخته ام، اما نمی دانند که من دیوارهای خانه ام را به عکس شما ها آویخته ام.)) و مظلومیت و معصومیت این شهید باعث شد که در هفته دفاع مقدس از شهید علی احمد مومنی بنویسم و بگویم او کیست.به رسم تبرک و توسل به ضریح چشمانش دخیل بستم، تا در روز حسرت مرا از شهد نگاهش بی نصیب نگذارد، جوانی، از جرگه ی دل سوختگان مکتب اهل بیت (ع) که هنوز عطر نفس هایش در زادگاهش به مشام می رسد. جوانی که خصلت آفتاب داشت و بی دریغ بر همگان می تابید.
 
در پنجه ی این خاک فرومایه نجنگید           از قید زمینی تا به فراسوی زمان رفت.
  اکنون زندگی نامه این شهید بزرگوار از زبان پدر همسرش حاج شکرعلی که خود از کهنه سربازان جنگ می باشد و پرس و جو از تعدادی از اهالی شهر گراب بیان می کنم،امید دارم که حفظ امانت کرده باشم:   شهید علی احمد مومنی روستایی فرزند مرحوم حاج عین الله از طایفه آدینه وند در سال 1343 در روستای گراب مرکز بخش طرهان شهرستان کوهدشت لرستان از پدری مومن و متدین و مقلد امام(ره) و مادری مومنه چشم به جهان گشود. پدر وی حاج عین الله مردی بسیار مهمان نواز، اجتماعی و خوشنام بود و از لحاظ مالی وضع خوبی داشت. این  شهید عزیز از شش سالگی وارد دبستان شهریار گراب شد و تا سوم راهنمایی ادامه داد با عنایت به پایبندی خانواده به احکام اسلام، از همان اول او اهل نماز، روزه و عبادت بود و به مسجد روستا می رفت. بعد از انقلاب مکرر به پایگاه مقاومت شهید حسن قبادی و به سپاه پاسداران منطقه رفت و آمد داشت. در این مسیر برادر بزرگترش فرج الله و برادر کوچکترش فضل الله نیز همراه وی بودند. با شروع جنگ تحمیلی ، وی نیز در سال 1361 به همراه برادرانش و تعداد زیادی از بستگان عازم جبهه های حق علیه باطل گردید. و وارد منطقه پاسگاه زید آبادان به همراه شهید ملک محمد آدینه وند شدند و بعد از آن نیز چندین بار عازم جبهه ها گردید. و هنگامی که در مرخصی بود نیز به پدرش که کشاورزی می نمود کمک می کرد، شهید عزیز در سال 1362 با دختر حاج شکرعلی که از اقوام پدر اش بود و هر دو از مدافعین سرسخت انقلاب و امام (ره) در منطقه ی طرهان بودند، ازدواج نمود. وی در سال 1363 صاحب فرزند دختری شد که به یاد رقیه ی امام حسین(ع) نامش را رقیه نهاد. این شهید عزیز در سال 1364 به تیپ زرهی 72 محرم که از نیروهای بسیجی استان لرستان و خوزستان تشکیل شده بود پیوست. شجاعت، ایثار، فداکاری و عشق وی به آرمانهای امام و دفاع از میهن، صبوری و استقامت وی زبان زد خاص و عام بود. او به فرمایش رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای عزیز شهادت یعنی مرگ تاجرانه را انتخاب کرده بود((شهادت مرگ تاجرانه است یعنی در آن زرنگی هست، آنها که شهید می شوند خداوند متعال بیشترین لطف را به آنها می کند، بالاترین لطف را به آنها می کند.)) شهید علی احمد مومنی بعد از چند بار مجروحیت و زخمی شدن در راه آرمان حسینی (ع) منتظر پیوستن به مولا و مقتدایش، حسین(ع) بود. او باید به آرزویش، به مولا و مقتدایش می رسید، و به فرمایش امام(ره) او خود را آماده رفتن به ((حیات عند الرب)) و ورود به ((ضیافت الله )) می کرد. آماده ی شادی وصول ((عند الربهم یرزقون)) شده بود. او می خواست به بهشت برود، بسیار عجله داشت، چرا که پیامبرش حضرت محمد(ص) فرموده بود ((اولین کسی که وارد بهشت می شود، شهید است.)) او خود را مانند حنظله بن ابی عامر معروف به غسیل الملائکه که در جنگ احد به شهادت رسیده بود دل از دنیا کنده بود، چرا که او نیز مانند حنظله تازه ازدواج کرده همسرش همانند همسر حنظله خوابی دیده بود و آن را به شهادت شوهرش تعبیر کرده بود، حنظله در میدان جنگ بر ابوسفیان چیره شد و ابوسفیان خواست سر وی را از تنش جدا سازد، اما شداد ابن اسود بن شعوب وی را به شهادت رساند در این هنگام پیامبر اکرم(ص) فرمودند ((فرشتگان او را غسل می دهند)) و از آن پس به غسیل الملائکه مشهور شد و فرزندانش بنو غسیل الملائکه مشهور شدند. نحوه ی شهادت شهید علی احمد داستان ما شبه شهادت غسیل الملائکه است، این بار توسط یکی از نوادگان ابو سفیان، معاویه، یزید و شمر بنام صدام حسین کافراز همان تبار و از همان نسل، خشن تر و بعثی تر.   جانباز آزاده شمس الله زاده از همرزمان شهید نحوه شهادت وی را این طور توضیح می دهد: ((در زمانی که توسط نیروهای عراقی در منطقه چنگوله اسیر شدم چندین نفر از برادران رزمنده شهرستان کوهدشت، از جمله اسد علی امرایی، نریمان امرایی، عزیز قبادی، علی محمد پاپی زاده، محمد منتعلی وند به اسارت در آمده بودند که چندین نفر از آنها به شدت مجروح بودند، آزاده ی جانباز قهرمان دلاور  مرد، شهید علی احمد مومنی را دیدم در حالی که به شدت مجروح شده بود و تمام بدن مبارکش به جهت جراحت های زیاد منجمله، سر و صورتش به شدت مجروح شده بود و به خاطر این جراحت و خون ریزی شدید رمقی در توانش نمانده بود و تمثال مبارک حضرت امام(ره) بر روی جیب پیراهنش خود نمایی میکرد .
  سرباز عراقی با دیدن عکس امام (ره) از وی خواست که بر روی عکس آب دهان بیندازد اما شجاعت و شهامت و وفاداری این علمدار قافله عشق، و وفاداری او به ولایت هیچگاه چنین اجازه ای را به او نمی داد و بالعکس با تمام شجاعت و شهامت و جوانمردی اش، آب دهان خود را بر روی عکس صدام ملعون انداخت و سربازان عراقی که تحمل چنین صحنه ای را نداشتند در حالی که دستان مبارک اش را از پشت بسته بودند او را به رگبار بستند و وی را به شهادت رساندند که همه ی اسرا از این وضعیت ناراحت شدند)). برادر عزیز شمس الله زاده در ادامه خاطره ای از شهید مومنی نقل می کند که:((در تعاون تیپ مشغول خدمت بود، شب قبل از عملیات به چادر محل تجمع ما مراجعه نمود، نامه هایی را که برای خانواده نوشته بودیم جمع آوری می کرد، نامه را به او دادم به خاطر دوستی که با برادرم در جبهه داشت مرا شناخت و احوال پرسی گرمی نمود و بعد از چند دقیقه از من خواست چون در این عملیات شهید می شود خبر شهادت او را به دختر خردسالش(رقیه) برسانم و به او عرض کردم مطمئنی من زنده می مانم، و شما شهید می شوید، لبخندی زیبا زد و گفت مطمئن باش. و با من خدافظی کرد و رفت. دیگر تا موقع شهادت او را ندیدم، لذا در اسارت اولین نامه ای که برای ایران فرستادم خبر شهادت او را حسب وظیفه اعلام نمودم، ))در این عملیات که به عاشورای 2 معروف شد در تاریخ 24|5|1364 در منطقه ی عمومی چنگوله مهران در حالی که به شدت مجروح شده بود. ابتدا اسیر و سپس به روایتی که برادر بسیجی شمس الله زاده فرمودند به شهادت رسید تا غسیل الملائکه شود. در این عملیات چندین نفر از همرزمان وی در منطقه ی طرهان از جمله شهید علی محمد آدینه وند، محمد حسین عالی پور، چراغ بگ شیرزاد، جمشید عالی بیگی و... نیز به شهادت رسیدند. و بعد از 12 سال پیکر مطهر این شهید توسط گروه های تفحص شهدا، پیدا شد.و در مورخ 12|5|1376 در میان حزن و اندوه مردم عزیز کوهدشت در بهشت زهرا آن شهر در کنار همرزمان شهیدش به خاک سپرده شد.   آغشته به خون عازم دیدار خدا شد           از مسلخ خون تا به گلستان جنان رفت
  اما مهمترین دلیلی که باعث شد که با نگاه معصومانه این شهید برای وی در ایام دفاع مقدس مطلب بنویسم، دفاع شجاعانه وی از حریم ولایت بود که اگر او در هر شهر و کشور دیگری بود از او و شجاعتش کتاب ها، نوشته ها و فیلم ها می ساختند و تندیس شرافت و مردانگی اش در جای جای شهر نصب بود ولی مظلومیت در عین شجاعت و جوانمردی خود اجر و ثواب دیگری است به قول سید شهیدان اهل قلم ((تمامی اجرها در گمنامی است.))   مشتاق سفر بود که این گونه شتابان                   از دامنه این خاک چنان آب روان رفت   آری برادرم علی احمد:
آنروز که آتش در خرمن های امید در افتاد، خرمن امید ما نیز سوخت و یاس آلود هم آغوش داغ بیاد ماندنی هجران تو بودیم.
تو غریبانه در خون خویش غلتیدی و در آن عطش دردناک بی کسی، بر فرآز قله ای از سعادت و وصال معشوق خویش رسیدی و ما جهولانه چه زود داغ نبودنت را در خاکبازی دنیا به فراموشی سپردیم.
 
 آری برادرم: 
ما لایق خاکیم، ما لایق خاکستریم. ما لایق لهو و لعب دنیایم تو لایق بالایی و بالاتر. تو لایق خدایی، تو هنوز خونابه تیر و ترکش جنگت خشک نشده بود که خود را به آتش دیگر سپردی. تو هنوز درد تیر و ترکش، استخوان هایت را می کاوند که دوباره سینه را سپر تیر دشمن کردی. تو هنوز زوزه ترکش دیروز در پرده های جانت طنین می افکند.چه شد که خود را به آتش و ترکش و زوزه های دیگر سپردی، مگر این عشق با تو چه کرد؟ مگر اخلاص چگونه از وجود خویش خالصت کرد و همه وجودت را خدایی نمود؟!   مگر در چه طلب بودی که حنظله وار در پی کاروان روان گشتی و خود را لنگان، لنگان به لشکر عشق رساندی تا غسیل الملائک شوی؟ تو را چه کسی غسل داد؟ چگونه تو را به خاک سپردند، تو لایق خاک نبودی، تو را می بایست به آسمان سپرد و بر تو باید آسمان پوشید نه خاک، بر تو باید اشک افشاند نه خاک. بر تو باید باد ورزید نه خاک و خاک لایق ما خاکیان است.   علی احمد عزیز:
از حسین(ع) جسدی بی کفن ماند و از تو جسدی بی کفن، حسین (ع) در عطشناک ترین صحرای خون به خون خویش غلتید و تو هم همچنین، از حسین (ع) رقیه ماند و از تو رقیه، تمام عرب شرمنده حسین شد، ما هم شرمنده تو.   آری شهید عزیز:
دخترت رقیه، 12 سال از بابا نشانی نداشت، نه گوری، نه پرچمی و نه نشانی از محبتی در خاک خفته و امروز باید پرچمی بر دوش گیرد و به جای مهر گرم بابا، بر گور سردش بنشیند، حیاتت مظلومانه،مرگت مظلومانه، برگشتت مظلومانه و ما مجبوریم همه را به مظلومیت حسین(ع) مظلوم توجیه نماییم. هر چند او در آسمانهاست، و مردم در آسمان شهر ما صدای نفس او را می شنوند که هنوز ما را دعا می کند. چرا که هنوز شهر ما به دعای او محتاج است. ملتمسانه از شهید مومنی می خواهم مرا در رسیدن به همان آرامشی که دست یافت یاری کند، آرامشی که به آن رسید و قبل از آنکه در میدان نبرد به شهادت برسد، در معرکه وجود خویش شهید شد. روحش شاد و یادش پر رهرو.   این مطلب را خالصانه به روح این شهید عزیز و پدر و مادرش که در بهشت برین خداوند در کنار علی احمد شان هستند، تقدیم می کنم.   ما سینه زدیم بی صدا باریدند        از هرچه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم               از آخر مجلس شهدا را چیدند
                                                                                                              وصال احمدی میانه

منبع: تابناک

کلیدواژه: الهام چرخنده نادر مختاری مکانیسم ماشه علیرضا رزم حسینی هفته دفاع مقدس شهید رقیه الهام چرخنده نادر مختاری مکانیسم ماشه علیرضا رزم حسینی هفته دفاع مقدس حاج عین الله چندین نفر شدت مجروح آدینه وند شهید عزیز حسین ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۱۰۵۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تغییر نام ۱۷ معبر شهر تهران

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نرگس معدنی پور، رئیس کمیسیون نامگذاری و تغییر نام معابر و اماکن عمومی شهر تهران در جریان دویست و بیست و هشتمین جلسه این شورا در تشریح مصوبات  سی امین جلسه رسمی کمیسیون متبوع خود گفت: در این جلسه 20 عنوان تغییر نام به تایید اعضای کمیسیون رسید که این تغییر نام ها در مناطق 5، 8، 11، 12، 15، 17،18 20 و 21 بوده است.   وی گفت: خیابان زیتون واقع در منطقه 5 ، بزرگراه شهید ستاری شمال به نام شهید محمد یوسف سلیمانی تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار با درجه سرتیپی در سال 1399 بر اثر جراحات وارده از دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید.   معدنی‌پور افزود: کوچه شاهد 2 واقع در منطقه 5، سیمون بولیوار، بلوار غربی حصارک، خیابان شاهد به نام شهید احمد اسدی نیا(با حفظ شماره) تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار با درجه سرتیپی در سال 1364 در چنگوله به شهادت رسید.   این عضو شورای شهر مطرح کرد: کوچه افشار واقع در منطقه 6 تهران، بلوار کشاورز، خیابان عبدالله زاده به نام شهید محمدرضا قلی زاده آذربایجانی تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و جانباز شیمایی شد و سرانجام در سال 1374 به شهادت رسید.   معدنی پور تصریح کرد: یک بوستان فاقد نامی واقع در منطقه 8 تهران، میدان امام رضا(ع)، خیابان شهید حیدری، بعد از مسجد صاحب الزمان(عج) به نام شهید حامد ضابط نامگذاری شد. این شهید بزرگوار از کارکنان گروهان ضربت سرکلانتری چهارم بود که در سال 1399 هنگام ماموریت به شهادت رسید.   وی تاکید کرد: کوچه نورمحمدی واقع در منطقه 8 تهران، نارمک، خیابان شهید ثانی، خیابان شهید گلدار به نام شهید غلامرضا اسماعیلی تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار به عنوان نیروی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت و سرانجام در سال 1367 در اسلام آباد غرب به شهادت رسید.   معدنی پور ادامه داد: فواصل میادین 53_54 و 55 واقع در منطقه 8 تهران، حدفاصل بزرگراه شهید سلیمانی تا خیابان شهید مهرانپور به نام شهید محمدحسن پارساکیان نامگذاری شد. این شهید بزرگوار به عنوان نیروی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت و سرانجام در سال 1399 بر اثر جراحات وارده از جنگ به شهادت رسید.   رئیس کمیسیون نامگذاری معابر افزود: کوچه جاوید واقع در منطقه 11 تهران، خیابان پاستور شرقی به نام خدمت با درخواست مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری تغییر نام یافت.    وی گفت: کوچه شیری واقع در منطقه 11 تهران، واقع در خیابان امام خمینی (ره)، اسکندری جنوبی به نام شهید علی افشار تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار که به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت سرانجام در سال 1363 در دشت هلاله به شهادت رسید.   معدنی پور بیان کرد: کوچه جودت واقع در منطقه12 تهران، میدان شهدا، خیابان مجاهدین اسلام به نام شهیدان علی و حمید صفاری تغییر نام یافت. این شهیدان بزرگوار که به عنوان سرباز ارتش و بسیجی در جبهه حضور یافتند در سال 1361 و 1366 به شهادت رسیدند.   این عضو شورای شهر گفت: کوچه روحانی واقع در منطقه 15 تهران، خیابان خاوران ، خیابان شهیدان قاسمی به نام شهید حسین گشاده رو تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت در سال 1365 در مهران به شهادت رسید.   وی افزود: کوچه روشن سوم واقع در منطقه 17 تهران، حدفاصل میدان ابوذر و خیابان شهید قربانی به نام شهید عین اله جوادزاده تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار در سال 1359 در شهر پیرانشهر به شهادت رسید و جاویدالاثر شد.   معدنی پور ادامه داد: کوچه سعدی واقع در منطقه 18 تهران، شهرک سینا حدفاصل شهید فرهنگیان و شهید جهانگیری به نام شهید یوسف عباس پور تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت در سال 1364 در سلیمانیه عراق به شهادت رسید.   رئیس کمیسیون نامگذاری شورای اسلامی شهر تهران اعلام کرد: کوچه سجادی اول واقع در منطقه 18 تهران،45 متری زرند، کوی فردوس به نام شهید گل محمد محمدیان تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت در سال 1341 بر اثر عوارض ناشی از جانبازی به شهادت رسید.   وی افزود: خیابان سیزدهم واقع در منطقه 20 تهران، شهرری، خیابان فداییان اسلام، بلوار بسیج، حدفاصل پل سیمان و اداره گذرنامه به نام شهید احمد گودرزی تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار که سرهنگ سپاه پاسداران بود و به عنوان مدافع حرم در سوریه حضور یافت در سال 1394 در حلب به شهادت رسید.   معدنی پور گفت: کوچه اول واقع در منطقه 20 تهران، شهرری ، خیابان شهید رجایی، خیابان شهید رجبی به نام شهید اصغر رجبی درویش بقال تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت در سال 1367 در شلمچه به شهادت رسید.   این عضو شورای شهر تهران ادامه داد: یک کوچه فاقد نام در منطقه 20 تهران، شهرری، خیابان شهید احمد غلامی به نام شهید هادی حسن آبادی نامگذاری شد. این شهید بزرگوار که به عنوان سرباز وظیفه یگان ویژه ناجا خدمت می کرد در سال 1376 در نایباد به شهادت رسید.   وی افزود: کوچه سوم واقع در منطقه 20 تهران،شهرری، دولت آباد، خیابان شهید ملت دوست به نام شهیدان مهدی و علی اکبر نظری تغییر نام یافت. این شهیدان بزرگوار که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافتند در سال 1362 در فکه به شهادت رسیدند.   معدنی پور گفت: کوچه سی و هفتم واقع در منطقه 20 تهران، شهرری، دولت آباد، خیابان شهید اردستانی به نام شهدان فرهنگ و فرهاد صابر تغییر نام یافت. این شهیدان بزرگوار که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافتند در سال 1362 در پنجوین عراق ودیگری در سال 1393 براثر جراحات وارده به شهادت رسیدند.   وی ادامه داد: بوستان بانوان جدیدالاحداث واقع در منطقه 21 تهران، بزرگراه شهیدلشگری غرب به شرق، شهرک استقلال، بلوار عبیدی به درخواست کمیسیون نامگذاری شورای اسلامی شهر تهران به نام بانو گوهرشاد نامگذاری شد.   این عضو شورای شهر تهران ادامه داد: کوچه گل سرخ واقع در منطقه 21 تهران، وردآورد، خیابان ولیعصر(ع) به نام شهید محمدعلی رضایی تغییر نام یافت. این شهید بزرگوار که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت در سال 1365 در مهران به شهادت رسید.   شایان ذکر است که نمایندگان مردم در شورای اسلامی شهر تهران در پایان 17 مورد از تغییر نام های صورت گرفته را به تصویب رساندند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • تشییع جانباز شهید کلیوند عباسی در اهواز
  • نماهنگ شوقِ عاشقانِ وصل + فیلم
  • تشکیل پرونده ۹۶ شهید و ۱۲۰ جانباز حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان
  • شهادت دو رزمنده دیگر حزب الله در راه قدس
  • از وطن تا حرم؛ ذاتِ این خاک قهرمان‌پرور است
  • آسمانی شدن مادر شهید زاهدیان در رشت
  • شهادت جانباز ۷۰ درصد کلیوند عباسی در اهواز
  • روایت زندگی شهید حسین نیا از زبان خانواده شهید
  • کتاب «سربلند میدان» برای سومین بار تجدید چاپ شد
  • تغییر نام ۱۷ معبر شهر تهران