نحوه بازگشت احتمالی بایدن به برجام چگونه خواهد بود؟
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۱۲۳۰۵
خبرگزاری فارس : در طول تاریخ سیصد ساله ایالات متحده آمریکا شاید هیچ وقت یک انتخابات داخی این کشور تا این اندازه برای افکار عمومی دنیا مهم نبوده است. بسیاری از کشورها حتی نزدیکترین متحدان این کشور رقابت نزدیک «جو بایدن» نامزد دموکراتها و د «ونالد ترامپ»، رئیسجمهور جمهوریخواه فعلی این کشور را دنبال میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیا آنطور که برخی بهدنبال ترسیم آن هستند، میتوان انتظار یک تغییر اساسی را در آبانماه داشت و یا ماجرا با برآوردهای خوشبینانه در اینباره تفاوت خواهد کرد.
کسی شک ندارد که در صورت پیروزی بایدن برجام هسته اصلی سیاست دولت وی را در مقابل ایران شکل خواهد داد. بر خلاف ترامپ، بایدن برجام را فرزند خلف خود برای سیاست خارجی آمریکا میداند؛ نقطه پرشی که شاید بتواند بسیاری از مشکلات واشنگتن در منطقه خاورمیانه را حل کند.
علاوه بر بایدن تقریباً تمام نامزدهای دموکرات در رقابتهای مقدماتی نیز بر چنین مسئلهای تاکید کردهاند، با این حال مشکل اینجاست که برجام آمریکاییها با برجام مدنظر برخی در تهران تفاوتهای جدی دارد. نگاهی به سخنان مشاوران و همچنین شخص بایدن نشان میدهد که این تفاوتهای بنیادین کار را برای وقوع آن چیزی که برخی در تهران علاقه دارند «معجزه آبان» نامگذاری کنند، فوق العاده سخت میکند. این تفاوت بنیادین در یادداشت مهم بایدن که برای شبکه خبری «CNN» به نگارش در آمده کاملاً روشن است. جالب اینجاست که بین برخی دغدغههای بایدن در این یادداشت با تفکرات ترامپ همپوشانیهایی وجود دارد.
* بازگشت متوازن؛ اولین چالش احتمالی
بایدن در یادداشت خود مینویسد: اگر تهران به پایبندی دقیق به توافق هستهای بازگردد، ایالات متحده به عنوان نقطه آغازین برای مذاکرات بعدی به این توافق باز میگردد.
بازگشت ایران به پایبندی دقیق به این توافقات به معنای این است که ایران تمام پنج گام قبلی خود را در حوزه هستهای بار دیگر به عقب برگرداند. این مساله به معنای کاهش قابل توجه دوباره در ذخایر اورانیوم غنی شده ۴ درصد، کاهش حجم آب سنگین تولید شده توسط ایران و کاهش درصد غنیسازی و توقف آن در سایت غنیسازی فردو خواهد بود.
این درخواست بایدن در وهله اول چندان بیربط به نظر میرسد، اما تهران تجربه بدی درباره نحوه عمل آمریکا و غرب به تعهدات خود دارد. در زمستان و بهار سال ۲۰۱۶ زمانی که ایران تمام تعهدات خود را بر طبق تأیید آژانس بین المللی انرژی اتمی به سرانجام رساند، با حقیقت تلخی روبه رو شد؛ با محافظهکاری بیش از اندازه مؤسسات بانکی بینالمللی درباره هرگونه انجام تراکنشهای مالی با طرف ایرانی عملاً تهران امکان بهرهمندی از هیچ کدام تخفیفات تحریمی را پیدا نمیکرد. نکتهای که «ولیالله سیف» رییس وقت بانک مرکزی ایران از آن به عنوان «تقریباً هیچ» یاد کرد. بنا بر این اگر قرار به بازگشت به برجام باشد، شاید این بار ایران باید در کاهش ذخایر هستهای خود به خصوص در مقابل بایدن با احتیاط جدی حرکت کند و یک رویکرد گام به گام را برگشت دو طرف به برجام پیشنهاد داده شود.
البته انتخاب چنین راهکاری نیز به احتمال زیاد اصلاً به مزاج دموکراتها و همچنین دولت بایدن برای برگشت به برجام خوش نخواهد آمد.
*بندهای برجام بیغروب میشوند
در این میان شاید چالش اساسیتر بحث ایجاد تغییر در داخل برجام باشد. بایدن در خط بعدی مقاله خود به این نکته اشاره میکند که با همپیمانان خود بر روی تقویت و تمدید تمهیدات توافق هستهای کار خواهیم کرد.
با این سخن بایدن، معنای سخنانی که «آنتونی بلینکن» از مشاوران انتخاباتی بایدن در حوزه سیاست خارجی بیان کرد و آن هم در خصوص ادامه فشار تحریمی بر ایران تا زمان بازگشت مجدد تهران به برجام بود را درک کرد. در حقیقت بازگشت ایران به برجام نیاز به فشار بیشتری ندارد بلکه آنچه اوضاع را حساس میکند، بازگشت ایران به توافقی است که به احتمال زیاد با تغییراتی در برخی بندها روبهرو خواهد.
درک مصادیق مورد نظر دموکراتها چندان سخت نیست. زمانی که دولت ترامپ در بهار سال ۲۰۱۸ به فکر خروج از برجام بود، اروپایی با طرحی جدی برای اصلاح برجام به سراغ وزارت امور خارجه و دستگاه سیاست خارجی وی رفتند. یکی از مهمترین اصول این طرح که با همکاری دموکراتها طراحی شده بود دائمی کردن محدودیتهای مرتبط با بندهای غروب آفتاب بود.
بندهای غروب محدودیتهایی زماندار بودند که به زعم آمریکاییها فاصله ایران را با تهیه مواد لازم برای ساخت بمب هستهای به یک سال افزایش میدادند. طبق نظر اولیه امریکاییها غنیسازی ایران باید به میزان «یک هزار و پانصد سو» کاهش پیدا میکرد تا فاصله تخمینی با تأمین مواد مورد نیاز برای ساخت ادعایی یک بمب هستهای از سوی تهران به دو سال کاهش پیدا کند. این عدد به هیچ عنوان مورد قبول ایران قرار نگرفت و پس از کش و قوسی یک ساله دو طرف روی حفظ ظرفیت «شش هزارسو» توان غنیسازی و حفظ آن در طول ۱۰ سال به توافق رسیدند.
بر اساس این بندها ایران با گذشت ده سال میتوانست ظرفیت غنیسازی خود را به بالای ۶۰۰۰ هزار سو برساند و بعد از ۱۵ غنیسازی بالای ۵ درصد را انجام دهد. بر اساس پیشنهاد اروپاییها اما، ایران برای حفظ معافیتهای خود باید محدودیتهای تحمیل شده را تا زمانی بیپایان بر برنامه هستهای خود میپذیرفت.
این طرح بنا به فوریت اجرای طرحهای ترامپ در خصوص اخراج ایران از بازار انرژی دنیا به اجرا در نیامد، ولی به احتمال زیاد یکی از محمتلترین کاندیداها برای تقویت برجام به شیوه آمریکاییهاست.
* موشک و فعالیتهای منطقهای در صف مذاکره
بخش مهم و بیشتر چالش برانگیز، تلاش برای مذاکره احتمالی با ایران بر سر برنامه «موشکهای بالستیک» و فعالیتهای منطقهای ایران است. ایران در طول مذاکرات قبلی با طرف آمریکایی علیرغم فشارهای گسترده هیچ گاه حاضر به مذاکره بر سر مسائل منطقهای یا موشکی نشد.
طبیعی است که موقعیت ایران به خصوص در این دو مورد بسیار قویتر از ۵ سال گذشته است. علی رغم تمامی تلاشها و تحریمهای یکجانبه و چندجانبه بر سر برنامه موشکهای بالستیک هماکنون این برنامه دفاعی ایران در حال طی کردن مسیر تکامل خود است. تمام این پیشرفتها نیز زمانی رخ داده که آمریکاییها حتی صادرات محصولی مانند پودر آلومینیوم را به ایران به دلیل کاربرد احتمالی در این حوزه مورد تحریم قرار میدادند.
در حوزه منطقهای نیز ایران توانسته با سرکوب گروهک تروریستی داعش عملاً دست برتر را به دست بگیرد. طبیعی است که در چنین حالتی ایران به هیچ عنوان حاضر به قبول مذاکره بر سر چنین گزینهای نخواهد بود. به خصوص آن که امضای پیمان طبیعی شدن روابط بین کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس با رژیم صهیونیستی پای تل آویو را به منطقه جنوبی مرزهای آبی ایران باز کرده و چنین رویدادی تهران را در پیگیری اهداف منطقهای خود استوارتر خواهد کرد.
درباره این هدف بایدن میتواند بر روی همکاری کشورهای اروپایی حساب باز کند. در طول ماههای گذشته تئوریکای اروپایی بارها بر این نکته تاکید کردهاند که در صورت بازگشت آمریکا به برجام حاضر خواهند بود تا با طرحهای این کشور در خصوص فشار بر ایران در حوزه منطقهای همکاری کنند.
موضوع موشکهای بالستیک نیز به دلیل نزدیک بودن مرزهای اروپا به خاک ایران برای آنان مهم و سرنوشتساز است. البته در این میان قطعنامه ۲۲۳۱ با یک ابهام حقوقی توانسته زمینه را برای فعالیتهای موشکی فراهم کند، اما هیچ کس نمیتواند تضمین کند که این حفره حقوقی تا کجا کار خواهد کرد به خصوص آن که روسها در خصوص استقرار سیستمهای ضد بالستیک در مرزهای شرقی خود بسیار حساس هستند و آمریکاییها به دنبال این خواهند بود تا با فشار بر روسها در این حوزه زمینه را برای باز کردن یک پرونده جدید در حوزه موشکی علیه ایران باز کنند.
ایران تاکنون کمترین انعطافی را در این باره از خود نشان نداده و به نظر هم نمیرسد که در آینده زیر بار مذاکره بر سر چنین مسائلی برود. در حقیقت ایران به خوبی متوجه شده که تحریمها تا زمانی که لازم باشد بر سر جای خود خواهند بود و آمریکاییها به قول استالین نرخ را بالاتر خواهند برد. تهران هم تاکنون نشان داده است که حاضر به پرداخت قیمت بیشتری نخواهد بود.
* دو راهی خطرناک
دو راهی بایدن و ترامپ در مقابل ایران هر دو با مخاطرات جدی همراه است. با این حال تجربه نشان داده که دموکراتها در بهره برداری از مسائل سیاست خارجی برای مدیریت فضای داخلی سیاست ایران از تبحر بیشتری برخوردار هستند. با توجه به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری در ایران یک امتیاز اقتصادی نه چندان بزرگ میتواند در موج وسیعی را در داخل افکار عمومی ایران ایجاد کند.
به عنوان مثال تنها یک مجوز از سوی وزارت خزانهداری آمریکا میتواند ۷ میلیارد دلار از ذخایر انباشته ارزی ایران در بانکهای کره را آزاد کند و یا مسیر تجارت بین ایران و سوییس را از قبل فعالتر کند.
البته این سیاست همیشه هم با موفقیت روبهرو نشده، اما این فرض به خوبی نشان میدهد که دموکراتها صرفنظر از بازگشت به برجام به دنبال فراهم کردن بستر مناسبتر برای تحقق اهداف خود به خصوص در حوزه موشکی و منطقهای خواهند بود.
منبع: فردا
کلیدواژه: بایدن بازگشت به برجام ایران سیاست خارجی آمریکایی ها دموکرات ها منطقه ای غنی سازی هسته ای بند ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۱۲۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حسن روحانی: ترامپ ۸ بار پیغام داد که با هم ملاقات کنیم
به گزارش تابناک، از سایت حسن روحانی در این دیدار که صاحبامتیاز، مدیرمسئول و سردبیر، دبیران و خبرنگاران سیاسی و اقتصادی روزنامه اعتماد حضور داشتند، دکتر روحانی در پاسخ به سؤالات، برخی از مهمترین خاطرات وقایع دولت تدبیر و امید را بیان کرد.
دکتر روحانی در پاسخ به این سؤال که آیا خروج دونالد ترامپ از برجام، پس از ناامیدی او از ارسال پیامهای متعدد به ایران برای انجام معاملهای جدید قبل از انتخابش بود، گفت: ترامپ قبل از اینکه انتخاب شود به ایران هیچ پیامی نفرستاده بود و رابطهای هم نداشت. در ایران هم تلقی غالب این بود که خانم کلینتون برنده انتخابات است و نه ترامپ. ولی به هر حال ترامپ با کسب رأیهای الکترال بیشتر توانست در انتخابات پیروز شود گرچه آرای مأخوذه خانم کلینتون بیشتر از او بود. ترامپ در دوره تبلیغات انتخاباتی یکی از مواردی که مطرح میکرد این بود که برجام به ضرر آمریکاست یا بدترین توافق بوده و… او این شعار را میداد که اگر در انتخابات پیروز شود از برجام خارج میشود. بعد که پیروز شد، لحنش به همین تندی ادامه پیدا کرد. در داخل کشور هم ماجراهایی اتفاق افتاد که ترامپ احساس کرد به راحتی میتواند این کار را انجام دهد. علامتهای داخل بسیار مخرب بود، خودش آمادگی داشت، ضد اوباما هم بود، میخواست هر دستاوردی اوباما داشته را به هم بزند. عربستان و اسرائیل هم در دوره مذاکرات برجام علیه ما بسیار فعال بودند. ما در آذر ۹۳ میتوانستیم در برجام به توافق نهایی برسیم. در آن مقطع با ۱+۵ بر سر سه موضوع اختلاف داشتیم، در ایران هم روی این سه موضوع حساسیت بود اما در داخل به صورتی که آنها هم قبول کنند، حلوفصل کردیم و اختیارات لازم را به آقای ظریف دادیم. ما در آستانه توافق نهایی بودیم که سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان با هواپیما از عربستان به وین رفت و داخل هواپیما با جان کری مذاکره کرد. اسرائیل هم از طریق فرانسه و آمریکا فشار میآورد.
درست در آستانه توافق نهایی یکباره از آمریکا به کری پیام دادند مذاکره را متوقف کند و برگردد. کری به ظریف گفته بود من نمیفهمم چه شد؟! همه چیز که تمام شده بود! همین تاخیر باعث شد ما به جای آذر ۹۳ در ۲۳ تیر ۹۴ برجام را نهایی کنیم. قبل از آن آقای نوری المالکی، نخستوزیر عراق، پس از سفر به آمریکا به تهران آمد. او میگفت من آمریکا بودم، در کنگره به طور مداوم یا سعودیها میآیند و میروند، یا اسرائیل و یا منافقین. به من میگفت که اینها نخواهند گذاشت شما به توافق نهایی برسید. بنابراین عوامل خارجی که از قبل فعال بودند، در کنار عوامل داخلی، دست به دست هم دادند و ترامپ را تشویق کردند که از برجام خارج شود. اگر ترامپ از اسنپبک استفاده میکرد کار ما خیلی سختتر میشد؛ اما او نتوانست از اسنپبک استفاده کند. فعالیت هستهای ایران آنقدر منظم بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی هیچ بهانهای از ایران پیدا نکرد تا راهی برای اسنپبک باقی بماند. در نتیجه ترامپ یکجانبه از برجام خارج شد. در داخل کشور اول قرار بر این بود که به محض خروج آمریکا از برجام ما هم از برجام خارج شویم که ما صبر کردیم و به ۱+۴ مهلت دادیم.
رئیس دولت تدبیر و امید درباره پیغامهای ترامپ پس از ریاستجمهوری اظهار داشت: در سال ۹۶ که چند ماه از انتخاب ترامپ و انتخابات ریاستجمهوری در ایران گذشته بود برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفتم؛ ترامپ اولین بار آنجا درخواست ملاقات کرد که البته این پیغام ترامپ برای ملاقات یک بار نبوده، چندین بار تکرار شد. بعد از آن هم مدام از طرق مختلف و کشورهای مختلف پیغام میداد. سال ۹۷ وقتی به نیویورک رفتم، چهار ماه از خروج آمریکا از برجام گذشته بود. ترامپ در روز اول حضور من در نیویورک ۸ بار پیغام داد که با هم ملاقات و مذاکره کنیم. من پیغام دادم شما صبح علیه ایران در مجمع عمومی سخنرانی کردید، از برجام خارج شدید، چرا باید شما را ببینم؟ ترامپ آقای مکرون را واسطه کرد، مکرون به نقل از ترامپ گفت من آمادهام با رئیسجمهور ایران الان یک جلسه بگذارم، اعلام کنم که به برجام برمیگردم به شرطی که دو بند به آخر برجام اضافه کنیم: یکی اینکه ما یعنی آمریکا و ایران راجع به مسائل منطقه با یکدیگر آماده مذاکره هستیم و دوم اینکه راجع به مسئله موشکی ایران هم مذاکره کنیم. من همانجا رد کردم. گفتم امکان ندارد. ما به برجام دست نمیزنیم، یک کلمه از آن را کم و زیاد نمیکنیم. غیر از مکرون کسان دیگری هم آمدند. این پیغامهای بین ما و ترامپ بود. سال ۹۸ آخرین سفر من به نیویورک بود چون که سال ۹۹ به دلیل کرونا اصلا اجلاس مجمع عمومی برگزار نشد. در سال ۹۸ تلاش زیادی شد برای اینکه من و ترامپ همدیگر را ببینیم، خانم مرکل از آلمان به نیویورک آمد. بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس با وجود مشکلات داخلی به نیویورک آمد. مکرون هم که بود. اینها آمده بودند برای اجلاس سران ۱+۵ با ایران در سال ۹۸ اما نشد.