ابرتورم وقتی نان را داغداغ میخوریم
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۱۲۹۹۳
تورم، نفرین اقتصاد است و تقریباً تمام کشورهایی که امروز برای خودشان جایی در رده بندیهای اقتصاد جهانی دست و پا کردهاند، روزگاری دست در پنجه نرخهای سنگین تورم بودهاند.
با این همه، این روزها اقتصاد کلان و فنون سیاستگذاری اقتصادی آن اندازه پیشرفت کردهاند که نگه داشتن نرخ تورم در محدودهای زیر 10 درصد، تقریباً از یک دانشجوی لیسانس اقتصاد هم بر میآید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پول را بردار و فرار کن
معروف است که کارگران آلمانی پس از ویران شدن اقتصاد این کشور بهدنبال پایان جنگ جهانی اول، صبحها با همسرانشان به سر کارهای روزمزدی میرفتند و دستمزد را قبل از کار میگرفتند و به همسرانشان میدادند تا آنها هم بلافاصله «مارک» بیارزش را در بازار به کالا تبدیل کنند. نگه داشتن پول تا بعد ازظهری که کارگرِ خسته از کار قصد خرید از بازار را میکرد، حماقت محض بود، چون ممکن بود قیمت همان کالا چند برابر شده باشد. از باب تشبیه، برخی میگفتند آلمانها نان را داغ داغ میخورند. در مقایسه با این تصویر از متورم شدن قیمتها یا تصویر معاصرتری که از حمل پول با گاری در زیمبابوه و ونزوئلا دیده ایم، نرخهای تورم در تاریخ معاصر ایران بیشتر به شوخی شبیه هستند. با این همه، همین حالا ایران یکی از چهار کشور جهان با بیشترین نرخ تورم است. پس ابرتورم واقعاً چیست و چرا ما تا این حد نگران بروز آن در ایران هستیم؟
همه راهها به «کسری بودجه» ختم میشوند
ابرتورم زمانی رخ میدهد که نرخ تورم به شکل دائمی، در آنچه که به «مارپیچ تورمی» مشهور است و با شیبی بسیار زیاد رشد میکند و البته معمولاً نقطه آغاز این مسابقه، نرخهای تورم بالا، مثلاً 60، 70 یا 100 درصدی است. با این همه، این پدیده خود به خود به وجود نمیآید و کسری بودجه دولتها و تلاش آنها برای لاپوشانی این موضوع با «خلق پول»، مقصر اصلی است.
سادهتر بگوییم: تورم پولی-معمولاً و عمدتاً-زمانی رخ میدهد که خرج دولت از دخلش بیشتر باشد و ابرتورم هم زمانی رخ میدهد که دولت برای پوشاندن کسری بودجه خود، شروع به خلق پول میکند. اما این کسری از کجا میآید و آن خلق پول به چه معنا است؟
کسری بودجه در ایران عمدتاً بهدلیل انتظارات بیش از حد از دولت رخ میدهد و واقعاً دولت مقصر اصلی ماجرا نیست. همین که کارمندان انتظار دارند شب عید افزایش حقوق داشته باشند؛ همین که همه انتظار داریم دولت از سرمایههای مردم در بورس مراقبت کند و همین که سیاست غلط پرداخت یارانه انرژی در ایران اجرا میشود، همه و همه باری هستند بر دوش دولتهای ایرانی.
از آن سو، همین دولتها دستکم چند دهه است که با تحریم دست در پنجه بودهاند و دستشان از منبع اصلی درآمدیشان (نفت) کوتاه بوده است. به این ترتیب، دخل با خرج نمیخواند و کسری بودجه ایجاد میشود. مشکل اما زمانی تعمیق میشود که دولت یا نظام بانکی، شروع به خلق پول یا شبه پول میکنند. این اما داستان دیگری است که شاید بعدتر به آن بپردازیم.
چه باید کرد؟
اول اینکه اقتصاد ایران تفاوتهای اساسی با اقتصادهای درگیر با ابرتورم، همچون ونزوئلا دارد و فعلاً اوضاع به آن اندازه نگران کننده نیست. نخست اینکه اقتصاد ایران متنوعتر از اقتصاد ونزوئلا است و به همین دلیل، نقدینگی تولید شده از طریق صنایع و بازارهای تشنه نقدینگی تا حدی جذب میشود. (مثال بارز این رخداد، بازار سرمایه طی ماههای اخیر است.)
دوم هم اینکه تجربه چند دهه تورم ساختاری مزمن به مدیران ایرانی آموخته که تحت هیچ شرایطی نباید به بانک مرکزی برای پوشش کسری بودجه فشار بیاورند و در نتیجه، در ایران پولی شدن کسری بودجه و خلق پول خیلی به ندرت رخ داده است. سوم هم اینکه اقتصاد ایران بدهی خارجی بسیار اندکی دارد که موجب میشود در هنگامه بهبود روابط با دنیا، سرمایهگذاری خارجی و تسهیلات دهی به ایران، پشتوانه پول ملی ایران شود و آتشی باشد بر هیزم تورم.
اما اینها تنها خیال ما را راحت میکنند و راه حلهای واقعی نیستند. و اما راه حلها: مهمترین راه حل این است که بانک مرکزی ایران باید به نهادی فراقوهای و کاملاً مستقل از دولت و مجلس تبدیل شود، یعنی چیزی شبیه به «فدرال رزرو» در امریکا که مدیریت و سیاستهای آن از نهادی خارج از خودش دیکته نمیشود. علاوه بر این، دولتهای ایرانی ناگزیرند تصمیم دشواری بگیرند و از تعداد کارمندان خود بکاهند. همچنین، دولتهای ایرانی باید یارانههای پنهانی را که عمدتاً در بخش انرژی به شهروندان پرداخت میشوند، بسرعت تعیین تکلیف کنند، چرا که این یارانهها در واقع اصلیترین بخش از هزینههای مازاد دولتهای ایرانی را تشکیل میدهند./ایران جمعه
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: دولت های ایرانی کسری بودجه رخ می دهد خلق پول دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۱۲۹۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دنیای اقتصاد : در سال ۱۴۰۳ نه منتظر کاهش قیمت ارز باشید، نه کاهش نرخ تورم/ رشد اقتصادی هم بالا نخواهد رفت
ذنیای اقتصاد نوشت: با نگاهی به نوسانات متغیرهای پولی در سال گذشته و مسیر کاهشی تورم نقطهبهنقطه و همچنین هدفگذاری متغیرهای پولی در سالجاری توسط بانکمرکزی، برداشت اولیه این است که تورم در سالجاری روند نزولی را طی خواهد کرد. اگرچه کاهش رشد نقدینگی میتواند یک نشانه مثبت باشد و کم و بیش این اتفاق نظر میان مکاتب اقتصادی وجود دارد که تورم در بلندمدت با نرخ رشد نقدینگی قابل توضیح است، اما به دلایل متعدد در کوتاهمدت نمیتوان انتظار همبستگی قوی میان این دو متغیر را داشت. بنابراین حتی با فرض پایدار بودن روند کاهش نرخ رشد نقدینگی، در بازه زمانی یکساله عوامل مهمتری وجود دارد که در ارائه چشمانداز واقعبینانه از تورم باید درنظر گرفت. با این حال لازم است به این نکته توجه کنیم که نیروهای شتابدهنده رشد نقدینگی همچنان در اقتصاد ایران فعالاند و تجربه دهههای گذشته نشان داده است که سیاستگذار پولی در مهار این نیروها توانایی بسیار محدودی دارد. بنابراین تا اطلاع ثانوی نهتنها کاهش پایدار نرخ رشد نقدینگی دور از ذهن به نظر میرسد، بلکه شواهد متعدد روند معکوس را نشان میدهد. یکی از عواملی که تقریبا در همه جهشهای تورمی کوتاهمدت در اقتصاد ایران حضور پررنگی داشته، جهش نرخ ارز بوده است. بهویژه با توجه به ریسکهای سیاسی که در سالجاری اقتصاد ایران در پیشرو دارد، نشانهای از توقف روند رشد نرخ ارز دیده نمیشود. نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که در آبانماه برگزار میشود و سطح تنشهای منطقهای، دو متغیر سیاسی بسیار مهم در تعیین روند رشد نرخ ارز و متغیرهای دیگر اثرگذار بر تورم در سالجاری است. پیروزی کاندیدای حزب دموکرات میتواند فشار بر نرخ ارز را کاهش و درنتیجه پیامدهای تورمی جهش ارزی را تخفیف دهد. اما در صورت پیروزی دونالد ترامپ، تشدید تحریمها و افزایش سطح درگیریها دو خطر جدی برای اقتصاد ایران در سالهای پیشرو خواهد بود که به جهش ارزی و به تبع آن تورم دامن میزند. رشد اقتصادی یک متغیر مهم اثرگذار بر تورم به شمار میآید. در سال گذشته اقتصاد ایران رشد نسبتا قابل قبولی را تجربه کرد که عمدتا متاثر از رشد درآمدهای نفتی بوده است. در سالجاری رشد اقتصادی متاثر از رشد درآمدهای نفتی را نمیتوان انتظار داشت. بنابراین با توجه به آمار تشکیل سرمایه ثابت و روند نگرانکننده خروج سرمایه و همچنین افزایش قابلتوجه مالیات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، به نظر میرسد اقتصاد ایران در سالجاری نمیتواند رشد مطلوبی را تجربه کند. با توجه به نقش درآمدهای مالیاتی در کاهش کسری بودجه و درنتیجه کاهش فشار بر رشد پایه پولی و نقدینگی، ممکن است افزایش درآمدهای مالیاتی بهعنوان یک نیروی کاهنده تورم قلمداد شود، اما اثر افزایش شتابان مالیات ورای ظرفیت اقتصاد قطعا بر رشد اقتصادی و به تبع آن تورم اثر منفی خواهد داشت. بهعلاوه، سختگیریهای مالیاتی به خروج موقت و دائمی سرمایه از چرخه اقتصاد منجر میشود که از این طریق نیز بر تورم اثر منفی خواهد داشت. هدر دادن منابع ارزی با توزیع ارز به نرخهای دستوری همواره یکی از عوامل ایجاد تورم در بلندمدت بوده است. بنا به گفته رئیس بانکمرکزی، دولت در سال گذشته ۷۰میلیارد دلار ارز به قیمت ۲۸هزار تومان و ۴۰هزار تومان توزیع کرده است. در سال گذشته بالغ بر ۳۵۰۰هزار میلیارد تومان رانت ارزی فقط از جانب اختلاف نرخ آزاد و سامانه نیما «تخصیص» یافته است. در حال حاضر اختلاف نرخ ارز بازار آزاد و سامانه نیما حدود ۶۰درصد است که به معنای سود بادآورده ۶۰درصدی برای دریافتکنندگان ارز با نرخ نیمایی است. این فقط یک نمونه از رانتهای عظیم موجود در اقتصاد ایران است که مسیر نهایی آنها به تورم ختم میشود. معمولا به موازات جهشهای ارزی، اینگونه «تدابیر» خسارتبار با فضاسازی رسانهای رانتجویان شدت میگیرد. بنابراین با وجود اینکه درآمد نفتی سال گذشته افزایش قابلتوجهی داشته و در سالجاری نیز حداقل فروش بالای یکمیلیون بشکه در روز قابل انتظار است، احتمال تشدید تحریمها و جلوگیری از ورود درآمدهای نفتی به چرخه اقتصاد و هدر دادن منابع ارزی اثر کاهشی درآمدهای ارزی بر نرخ تورم را با ابهام مواجه میسازد. آنچه در سالهای پیشرو بیش از گذشته موجب نگرانی بوده، این است که پیامدهای تورمی تصمیمات سیاستگذاران، آنها را به اتخاذ تصمیمات دیگری از قبیل کنترل قیمت، دخالتهای مخرب در بازار، هدر دادن منابع و تعمیق رانت سوق میدهد که بیش از پیش به تورم و خروج سرمایه دامن میزند. اقتصاد ایران در یک مارپیچ تورمی بسیار خطرناک قرار دارد و شوکهای بیرونی ازقبیل جهش ارزی یا درگیری منطقهای میتواند کابوس ابرتورم را به واقعیت تبدیل کند. باید توجه داشت که تورم مزمن در دهههای گذشته، زیرساختهای ذهنی و عینی خروج بخش قابلتوجهی از اقتصاد کشور از چرخه ریال را ایجاد کرده است که تحقق آن به معنای از دست رفتن امکان ابتکار عمل سیاستگذار و هموار شدن مسیر ابرتورم است. کانال عصر ایران در تلگرام