سینمای دفاع مقدس چگونه شکل گرفت؟/ مروری بر آثار شاخص سینماگران جنگ
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۱۹۱۰۶
خبرگزاری فارس ـ پیغام فتح؛ ویژه نامه چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس: اگر تا ابتدای انقلاب گستردگی ژانری سینمای ایران عمدتا در گونههای کمدی و اجتماعی بود، با آغاز جنگ تحمیلی در طی چندسال ژانر جدیدی در سینمای کشورمان پدیدار شد که به سینمای دفاع مقدس معروف شد. حجم تولیدات این حوزه به مرور آنقدر زیاد شد که در مقاطعی-خصوصا اواخر دهه60 و اوایل دهه70- به عنوان ژانر غالب سینمای ایران مطرح شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*دستهبندی زمانی فیلمها
دسته اول و در واقع شروع ژانر دفاع مقدس با آغاز جنگ رقم خورد. در سالهای جنگ فیلمهای نینوا (رسول ملاقلیپور ۱۳۶۳)، آوای غیب (سعید حاجیمیری ۱۳۶۳)، پرواز در شب (رسول ملاقلیپور ۱۳۶۵)، انسان و اسلحه (مجتبی راعی ۱۳۶۸) در مسلخ عشق (کمال تبریزی ۱۳۷۰) اشاره کرد. در طرف دیگر جنگ به مدد جلوههای ویژه تحرک بیشتری مییابد ولی موضوع داستان و پایان آن کاملاً مشخص است. فیلمهایی مانند بلمی به سوی ساحل (رسول ملاقلیپور ۱۳۶۴)، کانی مانگا (سیف الله داد ۱۳۶۷)، عقابها (ساموئل خاچیکیان ۱۳۶۴)، افق (رسول ملاقلیپور ۱۳۶۷)، عروسی خوبان (محسن مخملباف ۱۳۶۷) و دیدهبان(ابراهیم حاتمیکیا ۱۳۶۷)ساخته شدند.
اما پس از پایان جنگ این ژانر نهتنها فراموش نشد بلکه تا چند سال ژانر غالب سینمای ایران نیز بود. دندان مار (مسعود کیمیایی ۱۳۶۸)، مهاجر (ابراهیم حاتمیکیا ۱۳۶۸)، در کوچههای عشق (خسرو سینایی ۱۳۶۹)، بازی بزرگان (کامبوزیا پرتوی ۱۳۶۹)، باشو، غریبه کوچک (بهرام بیضایی ۱۳۶۹)، هور در آتش (عزیز الله حمیدنژاد ۱۳۷۰)، عملیات کرکوک (جمال شورجه ۱۳۷۰)، از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمیکیا ۱۳۷۱)، سجاده آتش (احمد مراد پور ۱۳۷۲)، جنگ نفتکشها (محمد بزرگنیا ۱۳۷۲)، آخرین شناسایی (علی شاهحاتمی ۱۳۷۲)، حمله به اچ۳ (شهریار بحرانی ۱۳۷۳)، کیمیا (احمدرضا درویش ۱۳۷۳)، سفر به چزابه (رسول ملاقلیپور ۱۳۷۴)، بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمیکیا ۱۳۷۴)، لیلی با من است (کمال تبریزی ۱۳۷۴)، دکل (عبدالحسن برزیده ۱۳۷۴)، سفر به چزابه (رسول ملاقلیپور ۱۳۷۴)، مردی شبیه باران (سعید سهیلی ۱۳۷۵)، آژانس شیشهای (ابراهیم حاتمیکیا ۱۳۷۶)، یورش (محسن محسنینسب ۱۳۷۶)، برادههای خورشید (محمدحسین حقیقی ۱۳۷۶)، هیوا (رسول ملاقلیپور ۱۳۷۷)، روبان قرمز (ابراهیم حاتمیکیا ۱۳۷۷) و متولد ماه مهر (احمدرضا درویش ۱۳۷۸) فیلمهایی بودند که تا اواخر دهه70 ساخته شدند. از آنجا به بعد فیلمهای عیسی میآید (علی ژکان ۱۳۸۰)، ترکشهای صلح (علی شاهحاتمی ۱۳۸۰)، نغمه (ابوالقاسم طالبی ۱۳۸۰)، آوازهای سرزمین مادریام (بهمن قبادی ۱۳۸۱)، دیوانهای از قفس پرید (احمدرضا معتمدی ۱۳۸۱)، اشک سرما (عزیزالله حمیدنژاد ۱۳۸۲)، خداحافظ رفیق (اپیزود اول) خداحافظ رفیق (اپیزود دوم) خداحافظ رفیق (اپیزود سوم) (بهزاد بهزادپور ۱۳۸۲)، دوئل (احمدرضا درویش ۱۳۸۲)، طبل بزرگ زیر پای چپ (کاظم معصومی ۱۳۸۳)، گیلانه (رخشان بنیاعتماد ۱۳۸۳)، شب بخیر فرمانده (انسیه شاهحسینی ۱۳۸۴)، اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد ۱۳۸۵)، پاداش سکوت (مازیار میری ۱۳۸۵)، روز سوم (محمدحسین لطیفی ۱۳۸۵)، میم مثل مادر (رسول ملاقلیپور ۱۳۸۵)، نفوذی (احمد کاوری مهدی فیوضی ۱۳۸۷)، شب واقعه (شهرام اسدی ۱۳۸۸)، بدرود بغداد (مهدی نادری ۱۳۸۸)، سیزده ۵۹ (سامان سالور ۱۳۹۰)، ملکه (محمد علی باشه آهنگر ۱۳۹۱)، شیار143(نرگس آبیار1393)، ایستاده در غبار(محمدحسین مهدویان1394)، تنگه ابوقریب (بهرام توکلی ۱۳۹۶)، ویلاییها (منیرقیدی 1396) و آبادان یازده60(مهردادخوشبخت1398) فیلمهای این ژانر تا به امروز است.
*دستهبندی موضوعی
همانطور که مشخص است فیلمهای سینمای دفاع مقدس را میتوان در سه بسته کلی دستهبندی کرد. 1-فیلمهایی که مستقیما به حوادث جنگ اشاره دارند. 2- فیلمهای کمدی 3-فیلمهایی که از بستر اجتماعی به حوادث جنگ نگاه میکنند. بیش از 60 فیلم رسمی در حوزه دفاع مقدس تولید شده است. در این بین 35فیلم مستقیما، 27 فیلم به تبعات جنگ و مسائل اجتماعی آن و 5فیلم کمدی ساخته شده است. سهگانه اخراجیها، لیلی بامن است و ضدگلوله فیلمهای شاخص کمدی دفاع مقدس است.
*فیلمسازان شاخص
فیلمسازان متعددی در حوزه دفاع مقدس فعالیت داشتهاند اما همواره چند کارگردان مشخص به عنوان فیلمسازان شاخص این ژانر شناخته میشوند. این سینماگران عمده فعالیت هنری خود را در این حوزه داشتهاند. رسول ملاقلیپور: مرحوم ملاقلیپور در همان سالهای ابتدایی دفاع مقدس وارد عرصه هنر شد و در جبهههای جنگ به عکاسی، ساخت فیلم کوتاه و مستند پرداخت. او در سال65 توانست برای ساخت «پرواز درشب» سیمرغ بهترین فیلم جشنواره فجر را دریافت کند. ملاقلیپور را باید در کنار ابراهیم حاتمیکیا به عنوان شاخصترین فیلمساز سینمای دفاع مقدس نامید. سفربه چزابه، هیوا، نسل سوخته، قارچ سمی، مزرعه پدری و میم مثل مادر از این فیلمساز فقید به یادگار مانده است. یکی از شاخصههای فیلمهای او رئالیسم در روایت شرایط است.
**ابراهیم حاتمیکیا
ابراهیم حاتمیکیا از آندسته فیلمسازانی است که سینمای شخصی خودش را دارد. اگر مخاطب حرفهای سینما باشید قطعا رنگ و بو و امضای این فیلمساز پای فیلمهایش را تشخیص خواهید داد. حاتمیکیا از فیلمسازان نسل اول انقلاب است که کارش را با سینمای دفاع مقدس آغاز کرد. کارنامه حرفهای این فیلمساز وزن زیادی دارد و بهسختی میتوان یک فیلم را بهعنوان بهترین فیلم حاتمیکیا برگزید. هرچند که بین اکثر منتقدان سه فیلم مهاجر، دیدهبان و آژانس شیشهای بیشترین اقبال را دارد. او به جز سه فیلم فوق، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، موج مرده، به نام پدر و چ را نیز در حوزه دفاع مقدس ساخته است. او برای ساخت فیلم آژانس شیشهای جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی را از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. حاتمیکیا تاکنون سه بار برای فیلمهای آژانس شیشهای، به رنگ ارغوان و به وقت شام موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر شدهاست. در سال ۱۳۹۳ حاتمی کیا یکی از 9 سینماگری بود که نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر برای یک عمر فعالیت دریافت کرد. حاتمیکیا در رأیگیری از ۵۵ فیلمشناس ایرانی در سال ۱۳۸۱ به عنوان یکی از ده فیلمساز برتر تاریخ سینمای ایران شناخته شد و همچنین در نظرسنجی از ۴۳ منتقد برای بهترین کارگردانان پس از انقلاب جزء پنج فیلمساز اول قرار گرفت.
**کمال تبریزی
تبریزی قبل از آنکه تمرکزش را در سینمای کمدی بگذارد، شروع کاریاش با ژانر دفاع مقدس بود. او فیلمهای موفق چون عبور، در مسلخ عشق، لیلی بامن است و شیدا را در حوزه دفاع مقدس ساخته است. البته که لیلی بامن است به عنوان موفقترین فیلمش شناخته میشود. بهترین فیلمنامه برای لیلی با من است؛ جایزه ویژه هیئت داوران برای فیلمهای فرش باد، مارمولک و یک تکه نان؛ جایزه فیلم منتخب تماشاگران برای فیلمهای فرش باد و مارمولک از جمله افتخارات اوست.
**احمدرضا درویش
درویش را در سالهای اخیر بیشتر به خاطر حواشی و اکران نشدن رستاخیز میشناسند اما این فیلمساز قبل از آن به دلیل ساخت آثار شاخصی در سینمای دفاع مقدس مشهور شده است. آخرین پرواز، سرزمین خورشید، متولد ماه مهر و دوئل این فیلمها هستند. او البته نویسنده کانیمانگا هم بوده است. درویش تاکنون دوبار سیمرغ بهترین کارگردانی فجر را کسب کرده است.
**فیلمهای ماندگار
عقابها:
عقابها ساخته ساموئل خاچیکیان محصول سال ۱۳۶۳ است. در جنگ ایران و عراق یک هواپیمای ارتش ایران، پس از انجام مأموریتی درخاک عراق، مورد حمله عراقیها قرار میگیرد و در کردستان عراق سقوط میکند. این فیلم از نخستین و جدیترین فیلمها در حوزه جنگ ایران و عراق؛ است که در سال ۱۳۶۴ اکران شد. این فیلم در مجموع سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹، به فروشی معادل ۷۳ میلیون و ۸۶۲ هزار تومان از ۸٫۶ میلیون تماشاگر، به پرمخاطبترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شد.
پرواز در شب:
پرواز در شب فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلیپور ساخته سال ۱۳۶۵ است. یک گردان نیروهای ایران در محاصره قرار میگیرد و ارتباط آن با قرارگاه مرکزی قطع میشود چهار نفر از رزمندگان گردان انتخاب میشوند تا برای درخواست کمک خود را به قرارگاه برسانند. لوح زرین بهترین فیلم، لوح زرین بهترین جلوههای ویژه، نامزد بهترین موسیقی متن و نامزد بهترین فیلمنامه از جشنواره فیلم فجر، افتخارات این فیلم است.
کانیمانگا:
کانی مانگا عنوان فیلمی به کارگردانی سیفالله داد. کانیمانگا، روایت یک گروه تکاور است که برای دستگیری یک خلبان عراقی که هواپیمایش در شرق مریوان سقوط کرده مامور میشوند اما در این راه با کردهای ضد انقلاب درگیر میشوند. این فیلم رکورد طولانیترین اکران یک فیلم در سینماهای ایران را دارد. سیمرغ بلورین بهترین تدوین و بهترین جلوههای ویژه از جشنواره فجر به این فیلم رسید.
دیدهبان:
دیدهبان فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمیکیا محصول سال ۱۳۶۷ است. ارتباط خط کمین با نیروهای خودی توسط دشمن قطع شده و احتمال سقوط منطقه بسیار زیاد است. مقابله و مقاومت نیروها در مقابل دشمن نیازمند حضور دیدهبان جهت هدایت آتش سنگین است. عارفی برای پیوستن به خط کمین و دیدهبانی باید از مسیری عبور کند که زیر آتش شدید دشمن عراقی قرار دارد. جایزه ویژه هیئت داوران بهترین کارگردانی و سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم از افتخارات این فیلم است.
مهاجر:
مهاجر فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمیکیا محصول سال ۱۳۶۸ است. هواپیماهای بدون سرنشین مهاجر که از روی زمین کنترل میشود جهت انجام عملیاتی شناسایی در پشت خطوط دشمن به کار گرفته میشوند. بهدلیل برد محدود دستگاه کنترل، خلبانان در دو ایستگاه مقابل، رودرروی هم و در خطوط دشمن مستقر میشوند. بیشک مهاجر یکی از پرافتخارترین فیلمهای سینمای دفاع مقدس است. برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین جلوههای ویژه، بهترین صداگذاری، بهترین موسیقی، بهترین پوستر، دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه از جمله افتخارات مهاجر در فجر است.
از کرخه تا راین:
به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و محصول 1371 است. سعید که بر اثر بمبهای شیمیایی نابینا شده به همراه گروهی از همرزمانش برای معالجه به آلمان اعزام میشود. لیلا خواهر سعید که سال هاست در آلمان با شوهر آلمانی و پسرشان یوناس (یونس) زندگی میکند، سعید را در آسایشگاه میبیند. بین سعید و یونس رابطه عاطفی عمیقی برقرار میشود. سیمرغ بهترین فیلم، بهترین چهرهپردازی و نامزد بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر مکمل مرد، بهترین موسیقی از افتخارات این فیلم در جشنواره فجر است.
کیمیا:
کیمیا فیلمی محصول ۱۳۷۳ به کارگردانی احمدرضا درویش است. در آغاز جنگ ایران و عراق، همسر رضا باردار است و باید مورد عمل جراحی قرار گیرد. رضا او را به بیمارستان می رساند و خود به اسارت قوای دشمن در میآید. همسر رضا حین عمل جراحی میمیرد و شکوه جراح، فرزند رضا را نجات میدهد. پس از گذشت نه سال، وقتی رضا از اسارت آزاد میشود، پی میبرد که همه اعضای خانوادهاش را از دست داده است. برنده جایزه ویژه هیات داوران فجر، سیمرغ بلورین بهترین نقش اول مرد، سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری، نامزد بهترین کارگردانی، نامزد بهترین بازیگر زن، نامزد بهترین بازیگر نقش دوم مرد، نامزد بهترین فیلمبرداری، نامزد بهترین موسیقی، نامزد بهترین تدوین، نامزد بهترین صحنهآرایی، نامزد بهترین صداگذاری و نامزد بهترین پوستر از جمله افتخارات این فیلم است.
لیلی بامن است:
لیلی با من است ساخته کمال تبریزی در سال 1374 است. صادق مشکینی (پرویز پرستویی)، فیلمبردار تلویزیون، که بسیار زیاد از جنگ و جنگ میترسد، برای اینکه بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانه نیمهساختهاش را تکمیل کند، باید برای فیلمبرداریِ فیلمی مستند از اسرای عراقی به منطقه جنگی برود. سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه، نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد، نامزد بهترین بازیگر نقش دوم مرد از افتخارات این فیلم است.
سفر به چزابه:
سفر به چزابه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلیپور محصول سال ۱۳۷۴ است. وحید در حال ساختن یک فیلم جنگی است، او از علی دوست آهنگسازش دعوت کرده تا با دیدن قسمتهایی از فیلم که آماده شده، آهنگی بسازد اما علی نمیتواند با فیلم ارتباط درستی پیدا کند. علی به قصد آشنایی با فیلم به همراه وحید به محل فیلمبرداری می رود، اما ناگهان هر دو با رفتن به یکی از خاک ریزهای ساخته شده، خود را در قلب سنگرهای واقعی جبهه، در منطقه ی چزابه می یابند.
بوی پیراهن یوسف:
این فیلم به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و محصول 1374 است. دایی غفور راننده یک تاکسی فرودگاه، با وجود همه مدارکی که ثابت میکند پسرش یوسف در جنگ شهید شده، هنوز فکر میکند که او زنده است و حتی حرف دامادش اصغر را که همرزم یوسف بوده قبول نمیکند. او با این که پلاک یوسف را هم در شکم یک کوسه یافتهاند، همیشه منتظر است پسرش بازگردد. موسیقی متن مجید انتظامی برای این فیلم یکی از آثار ماندگار موسیقایی شناخته میشود.
آژانس شیشهای:
این فیلم محصول 1376 و به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیاست. عباس، بسیجی خراسانی است که از سالهای حضورش در جنگ ایران و عراق، ترکش خمپارهای در کنار شاهرگ گردنش باقی ماندهاست. به اصرار همسرش، نرگس، برای معاینه به تهران میآید و در خیابان، به شکل اتفاقی با همرزم سابقش، حاج کاظم، روبهرو میشود که مشغول مسافرکشی است. پزشک، وضعیت عباس را بحرانی تشخیص میدهد و توصیه میکند هرچه زودتر برای بیرون آوردن ترکش به لندن برود. سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین موسیقی، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین صداگذاری، بهترین چهرهپردازی، بهترین صحنهآرایی، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جوایز این فیلم از فجر است. بیتردید آژانس شیشهای پرافتخارترین فیلم دفاع مقدس است. به تعبیر گادفری چشایر در ورایتی، تحسین و اظهارنظرهای فزاینده متأثر از ارائه تصویری بینظیر از مسائل حساس اجتماعی در آژانس شیشهای، جوایز بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را برای حاتمیکیا به ارمغان آورد.
دوئل:
به کارگردانی احمدرضا درویش محصول سال1382 است. داستان فیلم حول یک گاوصندوق میچرخد. در بحبوحه جنگ عدهای تلاش میکنند از خروج یک گاو صندوق از کشور جلوگیری کنند. نقش اول فیلم، زینال، در این بین به حسن نیت آنها شک کرده و سعی میکند گاو صندوق را از چنگ آنها در بیاورد. جایزه ویژه بهترین کارگردانی از جشنواره فجر به این فیلم تعلق گرفت.
اخراجیها:
اخراجیها فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مسعود دهنمکی محصول 1385 است. مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد. سهگانه اخراجیها جزو پرفروشترینهای سینمای ایران به حساب میآیند.
ایستاده در غبار:
به کارگردانی محمدحسین مهدویان در سال 1394 است. احمد متوسلیان که دوران نوجوانیاش را در سکوت گذرانده و اکنون بزرگتر شده، فرمانده لشکری میشود که باید در دروازههای خرمشهر با دشمن بجنگند. اما سرنوشت او فرسنگها دورتر از مرزهای ایران رقم میخورد. این فیلم درباره زندگی احمد متوسلیان است. سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین طراحی صحنه، بهترین جلوههای ویژه و نامزد بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین، بهترین صدا، بهترین چهرهپردازی و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران از افتخارات این فیلم است.
تنگه ابوقریب:
این فیلم به کارگردانی بهرام توکلی و محصول 1396 است. این فیلم که بر اساس واقعیت است، روایتی است از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسولالله در برابر لشکرکشی رژیم بعث برای عبور از تنگه استراتژیک ابوقُرَیب دهلران و حمله به فَکّه و شرهانی. در روزهای پایانیِ جنگ. عراقیها باید از سد یک پایگاه که شکل تنگه است عبور کنند که با مقاومت شدید نیروهای ایرانی روبهرو میشوند. سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین چهرهپردازی، بهترین جلوههای ویژه و نامزد بهترین فیلمبرداری، بهترین صدابرداری، بهترین طراحی صحنه، بهترین موسیقی و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران از افتخارات این فیلم است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: دفاع مقدس سینمای ایران فیلم سینما سیمرغ بلورین بهترین فیلم بهترین بازیگر نقش اول بهترین جلوه های ویژه نامزد بهترین بازیگر بهترین چهره پردازی ابراهیم حاتمی کیا بهترین کارگردانی حوزه دفاع مقدس سینمای دفاع مقدس بهترین فیلمنامه جنگ ایران و عراق رسول ملاقلی پور نامزد بهترین بهترین موسیقی احمدرضا درویش آژانس شیشه ای سینمای ایران بهترین تدوین سفر به چزابه جشنواره فجر کمال تبریزی نقش اول مرد جایزه ویژه کانی مانگا دسته بندی ترین فیلم برای فیلم محصول سال فیلم هایی اخراجی ها دیده بان فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۱۹۱۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش گسترده سینماگران به سخنان جنجالی مدیر یک پلتفرم و عذرخواهی نماوا
به گزارش قدس آنلاین، اظهاراتی که هرچند حالا با پاسخ روابط عمومی پلتفرم مذکور و عذرخواهی همراه بوده اما به نظر می رسد در ادامه، این سکوی نمایش فیلم و سریال را حداقل برای همکاری با جمعی از هنرمندان، با چالش جدی مواجه کند.
شامگاه یکشنبه ـ دوم اردیبهشت ماه ـ بخش کوتاهی از یک گفتگوی ویدیویی با محمدحسن شانهساززاده ـ نایب رییس هیاتمدیره پلتفرم ویاودی نماوا ـ در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن با لحنی که به مذاق جمع گسترده ای از اهالی سینما خوش نیامده، درباره سینما و نمایش خانگی سخن میگفت.
او در بخشی از سخنانش در این برنامه گفته بود: همه بازیگرها و تهیهکنندهها بیاخلاقیهای خاص خودشان را دارند؛ نه به قرارداد و نه به حرفشان متعهدند. من در چند صنعت مختلف بودهام و به بیاخلاقیِ اینها هیچجا ندیدهام. اسمشان هم هنرمند، فرهیخته و فرهنگی است، ولی بسیار بیاخلاقند.
این مدیر نمایش خانگی در پاسخ به این پرسش که از بابت تحریم هنرمندان نگرانی ندارد، با خنده پاسخ داده بود: برای آنها اول و آخرش پول است. شما پول بده، هر کاری میکنند.
حالا این صحبت ها موجی از واکنشها را در میان سینماگران به راه انداخته است. عده زیادی در صفحات اینستاگرام خود نسبت به این سخنان واکنش انتقادی نشان دادند و خواهان عذرخواهی وی شدند.
در این میان چند واکنش ویدیویی نیز بیشتر دیده شد که در رأس آنها واکنش خالقان دو مجموعه «خسوف» و «شریک جرم» ـ محصول پلتفرم مذکور ـ قرار گرفت.
همایون اسعدیان، کارگردان و تهیهکننده سینما که پیشتر تهیهکنندگی این دو مجموعه را بر عهده داشت، با انتشار ویدیویی گفت: آقای شانهساززاده مدیرعامل قبلی و یکی از مدیران ارشد فعلی نماوا با حرفهایی که بیشتر زیبنده خودشان است، بازیگران و تهیهکنندگان سینمای ایران را مورد نوازش قرار دادند. من در ۴۰ سال گذشته، این میزان وقاحت در بیان الفاظ را به یاد ندارم و به نظرم بیسابقه است.
او در بخش دیگری با اشاره به جمله آخر شانهساززاده تاکید کرد: قیاس به نفس میفرمایید جناب شانهساز! حداقل برای منی که در یکی دو پروژه، یکی دو سال با شما کار کردم و چیزهای بسیاری از شما دیدم، باعث تاسف است. جناب شانهساز! برای حفظ حرمت سینمای ایران و برای حفظ حرمت و شأن بازیگران و تهیهکنندگان سینمای ایران، من همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانی که شما در این مجموعه (نماوا) حضور داشته باشید، در هیچ سمتی و به هیچ عنوان با این مجموعه همکاری نخواهم داشت.
اما مازیار میری، کارگردان دو سریال یادشده نیز در ویدیویی کوتاه گفته است: روز گذشته جناب آقای شانهساز از مدیران ارشد پلتفرم نماوا فرمایشاتی فرمودند که واقعا باعث تاسف است. البته از نظر من تاسف بزرگتر جایی است که مدیران فرهنگی کشور شرایطی را به وجود میآورند که افراد کاسبکاری چون ایشان عهدهدار تصمیمگیری در امور فرهنگی میشوند که واقعا باعث تاسف است. از آن جایی که به خلاف نظر ایشان معتقدم اخلاق و شرافت بیشتر از هر حرفهای نزد اهالی سینماست، تا زمانی که ایشان رسما از اهالی سینما عذرخواهی نکنند، از تمام پروژههایی که قرار به همکاری با این پلتفرم داشتم، رسما انصراف میدهم.
هوشنگ گلمکانی، منتقد سینما دیگر فردی است که واکنش نشان داده و اینطور نوشته است: در جبهه «قدرت و سرمایه»، اغلب بیاخلاقی و بیتعهدی، با ستم و فساد مالی و رانتخواری و حقکشی نیز همراه است. ای کاش کسانی هم از بیاخلاقی جبهه «قدرت و سرمایه» بگویند؛ کسانی که خود درگیر آن بودهاند. ولی ما به عنوان اهل رسانه، فقط یک قلم از بیاخلاقی را در کسب درآمد بیقرارداد از فیلمها و سریالهای خارجی میتوانیم یادآوری کنیم. استفاده غیرمجاز از تولیدات صاحبان آثار و پول گرفتن از کاربران برای تماشای آنها.
در واکنش به سخنان محمدحسن شانهساززاده، محمدحسین فرحبخش، تهیهکننده سینما با اشاره به پخش بدون مجوز فیلم او در پلتفرم نماوا، مدیران این پلتفرم را بیاخلاق خواند و نوشت: اگر یک فرد لمپن و باجخور تحت عنوان تهیهکننده کاری کرده، ربطی به جامعه تهیهکنندگان ندارد. به این مدیر پلتفرم توصیه میکنم به سراغ فروش سرامیک برود و عرصه هنر را برای اهالی هنر بگذارد. شأن خود را باید خودتان حفظ میکردید و با افراد معتبر هنرمندان کار میکردید چون بخش عمده اهالی سینما افراد باشخصیت هستند، حتی آن آبدارچی صحنه. پس بهتر است هرچه زودتر از اهالی هنر بابت این ادعاها عذرخواهی کنید.
از میان هنرمندانی که محصولی در حال انتشار در پلتفرم نماوا دارند، اسماعیل عفیفه، تهیهکننده سریال «جنگل آسفالت» نیز به سخنان مدیر این پلتفرم واکنش نشان داد. او در بخشی از یادداشت خود نوشت: ما به اندازه جناب شانهساززاده درگیر پول نیستیم که به خاطرش هر کاری بکنیم. ما مانند ایشان ابوالمشاغل نیستیم و شغل و میزان درآمد و سابقه و سطح زندگی ما چیز پنهانی ندارد.
او افزود: تهمت های ایشان قابل پیگرد قانونی است اما در حال حاضر تیم ما و مجموعه نماوا فصل مشترکی به نام «جنگل آسفالت» دارد، پس ما مانند ایشان مصداق این بیت سعدی نمیشویم که یکی بر سر ِشاخ بُن میبرید ... .
همچنین مهدی امینی، دوبلور و مدیر استودیو کوالیما که همکار پلتفرم نماوا در دوبله و صداگذاری محصولات سینمایی است، با انتشار ویدیویی خطاب به شانهساززاده گفت: عدم آگاهی شما نسبت به سینما و هنر باعث شد مجموعههایی که با شما تعامل و همکاری دارند، آسیبهای جدی ببینند. در طی ۲۰ سال فعالیتم در حوزه سینما، مدیری به ناآگاهی شما ندیدم و تا زمانی که افرادی از نوع و تفکر شما در مجموعه نماوا باشند، اعلام میکنم که همکاری مجموعه کوالیما و بنده با آن مجموعه قطع خواهد شد.
در کنار این سینماگران، انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران هم در بیانیهای ضمن اعلام آمادگی برای بررسی موارد نمایش بیمجوز محصولات خارجی و گاه ایرانی در نماوا، نوشت: انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران مراتب تاسف و انزجار خود را از اظهارات توهینآمیز نایبرییس پلتفرم نمایش خانگی نماوا اعلام میدارد. اظهارات توهینآمیز این مدیر پلتفرم نشان از عدم شناخت، عدم توانایی در این عرصه، مدیریت غلط و عدم شناخت روشهای تولید حرفهای دارد.
در واکنش به سخنان این مدیر پلتفرم نماوا، روابط عمومی خانه سینما (جامعه اصناف سینمای ایران) هم اعلام کرد هیئترییسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان محمدحسن شانهساززاده را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیمگیری خواهد شد.
روابط عمومی انجمن صنفی بازیگران سینما نیز با صدور اطلاعیهای، ضمن محفوظ دانستن حق اقدام حقوقی علیه این اظهارات نوشت: این نگاه ناعادلانه قیممآبانه از بالا به پایین نسبت به کسانی که موجودیت همان پلتفرم از وجود آنها شکل گرفته، نشانگر چیست؟ توجیه سوءمدیریتهای غیرمتخصصانه با تهمتزدنهای بیادبانه بیش از هر چیز زیر سوال بردن هویت تشکیلاتی است که متاسفانه با عنوان فرهنگی و هنری، اخلاق و ادب را قربانی اهداف اقتصادی خود میکند.
اما با گذشت حدود ۲۴ ساعت از انتشار سخنان محمدحسن شانهساززاده و در حالی که این مدیر نمایش خانگی، شخصا از اهالی هنر عذرخواهی نکرده است، روابط عمومی پلتفرم نماوا در اطلاعیهای رسمی، نسبت به این سخنان توضیح داد و بابت آن عذرخواهی کرد.
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: مجموعه نماوا ضمن پوزش از هنرمندان شریف و نجیب و جامعه اصناف سینمای ایران تاکید دارد که تداوم رابطه مودتآمیز و محترمانه با سرمایههای گرانسنگ سینمای ایران همچنان مهمترین سرمایه او خواهد بود.
در بخش دیگری از این اطلاعیه، این توضیح آمده است: هرچند که در جریان ساخت و نمایش برخی مجموعههای نمایشی مشکلاتی با برخی از همکاران پدید آمده باشد و مجموعهای علیرغم صرف هزینههای گزاف، با بدعهدی به پخش نرسیده باشد، اما بدیهی است که چنین مشکلاتی عمومیت ندارند و مصاحبه اخیر نایب رئیس هیئتمدیره نماوا را میباید صرفا واکنشی به موردی مشخص تلقی کرد.
منبع: خبرگزاری ایسنا