Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-19@07:51:05 GMT

شهیدی که اقامت اروپا را نپذیرفت

تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۱۹۶۴۱

شهیدی که اقامت اروپا را نپذیرفت

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: شهید خلبان ضیاالدین ذاکر شهریور ماه سال ۱۳۲۷ در روستای تازه کند از توابع شهرستان گرمی دیده به جهان گشود و دوران کودکی را تحت تعلیم و تربیت مادری مؤمن و سیده و پدری معلم و فرهنگی سپری کرد.

ضیاالدین راهی مدرسه شد، سال اول ابتدایی را به جهت مأموریت پدرش در شهر گرمی تحصیل کرد و سپس با انتخاب رشته ریاضی وارد دبیرستان صفوی شد و دیپلم خود را با معدل بالا از این دبیرستان اخذ کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی پس از اتمام تحصیلات و سپری کردن دوره‌های آموزشی در دانشکده افسری تهران ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند پسر و دختر است که از شهید به یادگار مانده است.‌

او به سبب علاقه و میل شدید باطنی به خلبانی در این دوران رشته خلبانی را به عنوان شغل آینده خود انتخاب و در سال ۱۳۴۵ به هوانیروز پیوست، تخصص یادگیری پرواز را به مدت شش ماه در ایتالیا گذراند و در بازگشت در رسته پرواز با بالگرد «شینوک» در پایگاه رزمی پشتیبانی هوانیروز اصفهان مشغول شد.

خواهر شهید در بیان خاطراتی از شهید می‌گوید: وقتی دفتر انشا ضیاالدین را مرور می‌کردم با انشا جالبی مواجه شدم که موضوعش این بود «می خواهید در آینده چه کاره شوید». او نوشته بود من می‌خواهم یک خلبان شوم و در آسمان‌ها پرواز کنم، من می‌خواهم خلبان بشوم و در مقابل دشمنان از مردم دفاع کنم وبا دشمن به جنگم من می‌خواهم خلبان شوم تا...

خدایی باشید و در راه قرآن و اسلام گام بردارید

پدر شهید «داداش ذاکر» نیز درباره اش چنین می‌گوید: یک روز در منزل نشسته بودیم که یکی از بچه‌های همسایه با عجله آمد و گفت که ضیاالدین در کوچه با چند نفر دعوا می‌کند به سرعت به کوچه رفتم وقتی به کوچه رسیدم از آنچه که دیدم تعجب کردم.

ضیاالدین به تنهایی با سه نفر بزرگ‌تر از خودش گلاویز شده و آن‌ها را هم مغلوب کرده است، حیف نیست چنین پسر صبور و شجاع را تنبیه کنی!

پسرم با سه نفر از بچه‌های محله که از او هم بزرگ‌تر بودند به طور همزمان گلاویز شده بود و کم کم آنها را از پا انداخته بود. بعد از جدا کردن آنها من می‌خواستم به خاطر دعوا کردنش او را تنبیه کنم که پدر یکی از سه نفر دست مرا گرفت و گفت پسر تو به تنهایی با سه نفر بزرگ‌تر از خودش گلاویز شده و آن‌ها را هم مغلوب کرده است، حیف نیست چنین پسر صبور و شجاع را تنبیه کنی!

نکته‌ای که از شهید برایم زیبا و جالب بود این است که همیشه به ما توصیه می‌کرد «خدایی باشید و در راه قرآن و اسلام گام بردارید».

وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد، شهید به همه اطرافیان خود می‌گوید: اکنون تاریخ در دست ماست و نباید اجازه دهیم که دشمنان ما کشورمان را تصرف کنند و مردم کشورمان زیر بار ذلت رفته و اسیر دشمنان شوند با این عقیده و از روی وظیفه عازم جبهه شد.

امان نامه‌ای که در ایتالیا به شهید آمد

خواهر شهید از خاطره‌ای قبل از رفتن شهید به جبهه چنین می‌گویند: در روزهای اول جنگ ضیاالدین به همراه همسر و فرزندش در هتل نشسته بودند که گارسون هتل می‌آید و به زبان ایتالیایی می‌گوید: دو نفر آقا که به زبان انگلیسی صحبت می‌کنند آمده‌اند و می‌خواهند شما را ببینند، ضیاالدین پاسخ می‌دهد: من پایین نمی‌روم اگر آنها با من کار دارند می‌توانند بیایند.

نمی‌خواهیم شما به عنوان خلبانی ماهر و دوره دیده در این جنگ کشته شوید ما می‌خواهیم به شما بگوییم که با توجه به شرایط سخت و خطرناک موجود می‌توانید به ایران باز نگردید و در هر کشوری که دوست دارید اقامت گرفته و به عنوان یک شهروند درجه یک زندگی خوبی داشته باشید.

گارسون می‌رود و چند لحظه بعد دو مرد بر چارچوب در ظاهر می‌شوند. ضیاالدین کارشان را می پرسد. یکی از آن‌ها که به طور کامل از سابقه ضیاالدین با خبر بوده شروع به تعریف کردن از ضیاالدین می‌کند که شما افسر لایق و خلبان ماهر وزبده ای هستید و ما می‌دانیم که کشور شما مدتی است درگیر جنگ وحشتناکی شده است که احتمال پیروزی شما در آن بسیار ضعیف است.

آن دو نفر ادامه می‌دهند: نمی‌خواهیم شما به عنوان خلبانی ماهر و دوره دیده در این جنگ کشته شوید ما می‌خواهیم به شما بگوییم که با توجه به شرایط سخت و خطرناک موجود می‌توانید به ایران باز نگردید و در هر کشوری که دوست دارید اقامت گرفته و به عنوان یک شهروند درجه یک زندگی خوبی داشته باشید.

افسران ایران وطن فروش نیستند

ضیاالدین سرش را پایین می‌اندازد و سکوت می‌کند، آن دو احساس می‌کنند که او را تحت تأثیر قرار داده‌اند، دوباره با شدّت بیشتری ادامه می‌دهند که حیف نیست خلبان ماهری مثل شما از دست برود و کشته شود؟ ما قول می‌دهیم همه امکانات رفاهی و شغلی شما را فراهم کنیم. خوشبختانه، خانواده تان هم همراهتان هست و دیگر هیچ نگرانی نخواهید داشت شما در هر جایی که بخواهید با خوبی و خوشی زندگی خواهید کرد.

ناگهان ضیاالدین از جایش بلند می‌شود از شدت عصبانیت سرخ شده، دست‌هایش را مشت می‌کند و به شدت به هم می‌فشارد و با عصبانیت به انگلیسی فریاد می‌زند بروید به ارباب‌هایتان بگویید: «افسران ایران وطن فروش نیستند» و با اشاره دست درِ خروج از هتل را به آن‌ها نشان می‌دهد. آن دو نفر شرمنده و خجل سرهایشان را پایین انداخته بدون اینکه به چهره برافروخته یک افسر وطن دوست نگاه کنند، از هتل خارج می‌شوند.

در تاریخ ۶ آبان ماه سال ۱۳۵۹ مأموریتی به ضیاالدین ابلاغ شد وی در این مأموریت وظیفه داشت از راه مراغه آذوقه و نیرو و سوخت به مردم شهرهای سقز و سردشت برساند. خلبان ذاکر به همراه هم پروازش خلبان «اهری» و «ودود درجه دار» و نیز دو گروهبان دیگر به نام‌های «صفایی» و «امیری» در حالی که بالگردشان پر از بشکه‌های سوخت و آذوقه بود به سوی سردشت پرواز کردند.

مسافت مراغه تا سردشت را طی و باید از ارتفاعی به نام «زمزیلان» می‌گذشتند که در ۵۰۰ متری ارتفاع، بالگرد آنها هدف موشک هواپیماهای دشمن قرار گرفت و شعله ور شد. صفایی و امیری در همان دقایق اول در میان شعله‌های انفجار بشکه‌های بنزین به شهادت می رسند.

پیکرهای مطهر خلبان ذاکر و ودود درجه دار به سردخانه شهرستان مراغه انتقال یافت و پس از شناسایی به خانواده آنها تحویل داده شد. خلبان اهری نیز پس از دو سال اسارت در عملیات رزمندگان کشورمان آزاد می‌شود.

نام خلبان ضیاالدین ذاکر با درجه سرلشگری در آمار شهدای هوانیروز آمده است و مزار مطهرش در بهشت زهرای تهران قرار دارد.

کد خبر 5032666

منبع: مهر

کلیدواژه: شهید خلبان شهید اردبیل شهرستان گرمی چهل سالگی دفاع مقدس ویروس کرونا چهل سالگی دفاع مقدس هفته دفاع مقدس شیراز آمار کرونا شهرکرد بوشهر شیوع کرونا کرمانشاه دفاع مقدس جنگ تحمیلی دفاع مقدس گرگان خطبه های نماز جمعه اردبیل سه نفر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۱۹۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاهزاده سلما دختر خلبان پادشاهن کیست؟

ذعان اردن به رهگیری پهپاد‌های ایرانی در جریان درگیری اخیر میان ایران و اسرائیل، و انتشار تصویری از دختر پادشاه اردن که خلبان است، نام پادشاه اردن و خانواده‌ی او را بر سر زبان‌ها انداخته است. در ادامه با پادشاه اردن و همسر و فرزندانش بیشتر آشنا خواهیم شد.

پادشاه اردن کیست؟

عبدالله دوم با نام کامل عبدالله بن حسین پادشاه اردن است. او در سال ۱۹۹۹ به دنبال مرگ پدرش، ملک حسین به پادشاهی اردن رسید.

وی متولد سال ۱۹۶۲ در اردن است. او فرزند همسر دوم شاه ملک حسین، شاهزاده مونا الحسین (متولد شده با نام آنتوانت آرویل گاردینر در انگلیس) است و ۴ برادر و ۶ خواهر دارد.

در کودکی، آموزش ابتدایی خود را در مدرسه اسلامی پایتخت اردن گذراند، و پس از آن تحصیلات خود را در مدرسه سنت ادموند در انگلیس ادامه داد. سپس، آموزش متوسطه‌ی خود را در دبیرستان ایگلبروک و آکادمی دیرفیلد در آمریکا گذراند. وی پس از ترک دیرفیلد، به دانشگاه آکسفورد در انگلیس رفت.

در سال ۱۹۸۰، به عنوان دانشجوی دانشکده افسری سلطنتی سندهرست ِ انگلیس وارد این دانشکده شد. یک سال بعد در نتیجه‌ی یک مأموریت، با درجه‌ی ستوان دوم، وارد سواره‌نظام سلطنتی ِ انگلیس شد.

وی از روابط نزدیکی با ارتش انگلیس برخوردار است و در سواره‌نظام سبک ِ انگلیس، که یک هنگ زرهی است، دارای درجه‌ی سرهنگی و جانشین فرمانده‌ی سواره‌نظام سلطنتی است.

او همچنین مدتی در دانشکده‌ی روابط بین‌الملل ِ دانشگاه جرج‌تاون ِ آمریکا تحصیل کرد، و توانست از آنجا با کسب درجه‌ی کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل در سال ۱۹۸۷ دانش‌آموخته شود.

همسر پادشاه اردن کیست؟

رانیا یاسین ملقب به ملکه رانیا همسر پادشاه اردن است. او در سال ۱۹۹۹ پس از به سلطنت رسیدن همسرش، ملکه‌ی اردن شد.

رانیا در سال ۱۹۷۰ در کویت از پدر و مادری فلسطینی متولد شد.

تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسه‌ی انگلیسی کویت گذراند و در سال ۱۹۹۱ از دانشگاه آمریکایی قاهره در مصر در رشته‌ی مدیریت بازرگانی فارغ التحصیل شد. همچنین مدتی با شرکت‌های سیتی بانک و اپل در اردن همکاری داشت. وی در سال ۱۹۹۵ در مقطع کارشناسی ارشد در رشته‌ی مدیریت از دانشگاه ژنو ِ سوئیس فارغ التحصیل شد.

رانیا در سال ۱۹۹۲ زمانی که عبدالله بن حسین هنوز یک شاهزاده بود، با او در یک ضیافت شام آشنا شد و آن‌ها در سال ۱۹۹۳ با یکدیگر ازدواج کردند.

این زوج ۴ فرزند دارند، ۲ دختر و ۲ پسر به نام‌های پرنس حسین (متولد ۱۹۹۴)، پرنسس ایمان (متولد ۱۹۹۶)، پرنسس سلما (متولد ۲۰۰۰) و پرنس هاشم (متولد ۲۰۰۵).

رانیا از زمان تبدیل شدنش به ملکه‌ی اردن نقش پررنگی در ایجاد برخی اصلاحات فرهنگی و قانونی مرتبط با حقوق زنان در اردن داشته است، از جمله برخورداری از حق رأی و حق رانندگی.

فرزندان پادشاه اردن پرنس حسین

پرنس حسین، فرزند اول پادشاه اردن و ولیعهد او، متولد سال ۱۹۹۴ در اردن است.

پس از گذراندن تحصیلات پایه‌ای در اردن، در سال ۲۰۱۶ در رشته‌ی تاریخ بین الملل از دانشگاه جرج تاون ِ آمریکا فراغ التحصیل شد.

او همچون پدرش فارغ التحصیل دانشکده افسری سلطنتی سندهرست ِ انگلیس است و در نیرو‌های مسلح اردن دارای درجه‌ی نظامی است.

وی در سال ۲۰۲۳ با رجوه آل سیف، متولد سال ۱۹۹۴ در عربستان سعودی ازدواج کرد. رجوه آل سیف دختر خالد آل سیف، کارآفرین سعودی، و همسرش عزه السدیری (از خانواده‌ی مادری پادشاه عربستان ملک سلمان بن عبدالعزیز) است.

پرنسس ایمان

پرنسس ایمان، فرزند دوم پادشاه اردن، متولد سال ۱۹۹۶ در اردن است.

او همچون پدر و برادر بزرگش، فارغ التحصیل دانشگاه جورج تاون ِ آمریکا است.

پرنسس ایمان در سال ۲۰۲۳ با جمیل الکساندر ترمیوتس ازدواج کرد که متولد سال ۱۹۹۴ در کاراکاس، پایتخت ونزوئلا و اصالتاً یونانی است. جمیل الکساندر ترمیوتس دارای مدرک لیسانس در رشته‌ی مدیریت بازرگانی است و در بخش خدمات مالی در نیویورک کار می‌کند و از مؤسسان یک شرکت سرمایه گذاری در حوزه‌ی فناوری اطلاعات در نیویورک به نام Outbound Ventures است.

پرنسس سلما

پرنسس سلما، فرزند سوم پادشاه اردن، متولد سال ۲۰۰۰ در اردن است.

او همچون پدر و برادر بزرگش، در سال ۲۰۲۰ از دانشکده افسری سلطنتی سندهرست ِ انگلیس فارغ التحصیل شد.

او همچنین در سال ۲۰۲۳ در رشته‌ی باستان شناسی از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در آمریکا فارغ التحصیل شد.

وی در نیروی هوایی سلطنتی اردن دارای درجه ستوان یکم/خلبان است.

در روز‌های اخیر تصاویری از پرنسس سلما در شبکه‌های اجتماعی با لباس خلبانی منتشر و ادعا شد که او شخصاً در ساقط کردن تعدادی از پهپاد‌های ایرانی بر فراز حریم هوایی اردن دخالت داشته است. با این حال، بررسی‌ها نشان داده تصاویر منتشر شده از پرنسس سلما در شبکه‌های اجتماعی، مربوط به دسامبر ۲۰۲۳ و حضور او در نیرو‌های هوایی اردن برای ارسال کمک به مردم جنگ زده‌ی فلسطین بوده و ادعای مطرح شده درباره‌ی نقش او در ساقط کردن پهپاد‌های ایرانی صحت ندارد.

پرنس هاشم

پرنس هاشم، کوچک‌ترین فرزند پادشاه اردن، متولد سال ۲۰۰۵ در اردن است.

او پس از گذراندن تحصیلات پایه‌ای در اردن، در حال حاضر به تحصیل در دانشگاه جرج تاون ِ آمریکا مشغول است.

منبع: روزیاتو

tags # اردن ، اخبار جهان سایر اخبار غذای ویژه انسان‌های اولیه چه بود و چه مزه‌ای داشت؟ | دستور پخت یک غذای مخصوص نئاندرتال‌ها! چه کسی لباس را اختراع کرد؛ آیا انسان‌های اولیه همیشه لخت بودند؟ اولین قتل در جهان چگونه اتفاق افتاد؟! انسان‌های نخستین چگونه صحبت می‌کردند؟

دیگر خبرها

  • «خلبان صدیق» برای دومین‌بار به کتابفروشی‌ها آمد
  • آیا بدنه جت های جنگنده مدرن ضد گلوله ساخته می شود؟(+عکس)
  • شهیدی که پارتی‌بازی نکرد
  • خلبان ها در سینما
  • نقش هوانیروز مهم و تاثیرگذار است
  • گرامیداشت روز ارتش جمهوری اسلامی ایران در همدان
  • با پادشاه اردن و همسر و فرزندانش آشنا شوید؛ از همسر فلسطینی تا دختر خلبان (+عکس)
  • شاهزاده سلما دختر خلبان پادشاه اردن کیست؟
  • شاهزاده سلما دختر خلبان پادشاهن کیست؟
  • شهیدی که عراقی‌ها فکر می‌کردند آدم‌خوار است!