گره کور افزایش سرمایه آذرآب
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۲۴۶۴۵
به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، موضوع «شرکت آذرآب» همچنان بحثی ناتمام است که هر کدام از اقشار کارگر و سهامدار و هیئت مدیره این شرکت حرفهای ناگفته خودشان را دارند. «شرکت صنایع آذرآب» یک ابرشرکت از صنایع مادر است که در زمینههای صنعتی بسیاری از جمله زیرساختهای صنعتی، ساخت پالایشگاهها و مجتمعهای پتروشیمی، نیروگاهها، سیمان و کارخانجات مختلف فعالیت میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش پای صحبت عبدالرضا شیرالی، که بیشترین سهام حقیقی را دارد و نماینده بخش کثیری از سهامداران میباشد نشستهایم تا به بررسی بخشی از مشکلات این روزهای شرکت آذرآب از دیدگاه سهامداران بپردازیم.
شرکت صنایع آذرآب این روزها با مشکلاتی رو به رو است که موجب نگرانی کارگران و سهامداران این شرکت شده است. شما چند در صد از سهام این شرکت را دارید و وضعیت این روزهای سهامداران را چ طور می بینید؟
من عبدالرضا شیرالی مدیرعامل و عضو هیئت مدیره شرکت فنی و مهندسی جنوب تاسیسات و یکی از سهامداران حقیقی شرکت صنایع آذرآب هستم که خود و خانواده و شرکتهایمان مجموعاً حدود ۱۱ درصد از سهام شرکت صنایع آذرآب را دارا هستیم و نماینده تعداد کثیری از دیگر سهامداران میباشیم و حدود ۷ سال است که سهامدار این مجموعه هستیم و تا به حال حتی یک ریال هم سود سهام دریافت نکردهایم و در تمام این ۷ سال با تمام توان کوشیدیم شرکت صنایع آذرآب، که یکی از معدود صنایع مادر در جمهوری اسلامی میباشد را در این سالهای تحریمهای ظالمانه از طرف دشمنان این مرز و بوم، به جایگاه واقعی خودش برسانیم. اما در هر برهه از زمان با مشکلاتی روبرو شدیم و افرادی غیر صنعتی به عنوان سهامدار عمده به قصدی غیر از کمک به این صنعت وارد آذرآب شدند و دست به کارهایی زدند که مانع از رشد این صنعت شده است و مشکلاتی را برای این شرکت به وجود آوردند و نتیجه آن شد که سیستمهای دولتی در آن موقع به ضرورت به مسائل آذرآب ورود پیدا کردند.
چه شد که بخش های دولتی به این صنعت خصوصی وارد شدند؟
بنا به دلایلی در زمان تصدی هیئت مدیره سال های ۹۴ تا ۹۶ که در حال حاضر پرونده آنها در شعبه ۲ دادگاه اقتصادی موجود است اتفاقاتی رخ داد که در آن موقع لازم بود جهت سر و سامان دادن به اوضاع نابه هنجار شرکت آذرآب، مسئولین سیاسی و امنیتی برای کنترل اوضاع وارد صحنه شوند و مسائل آذرآب را حل و فصل نمایند که این موضوع نیز در جای خود قابل تقدیر و تشکر است، ولیکن در پی اتفاقات آن سال ها و به علت کم توجهی و کم کاری بخش حقوقی آذرآب، بانک کشاورزی یا همان صندوق های زیرمجموعه بانک کشاورزی بدون اینکه حقوق حقه آذرآب را در نظر داشته باشند، با فرآیندی مالک حدود ۳۲ درصد از سهام شرکت آذرآب شده که اگر از طرف شرکت صنایع آذرآب درست و به موقع اقدام به احقاق حق می شد قطعاً نتیجه به نفع شرکت صنایع آذرآب رقم می خورد نه تماماً به نفع بانک کشاورزی، که این خود به موقعش مبحث جداگانه ای را جهت احقاق حق شرکت آذرآب می طلبد. لازم به ذکر است که نتیجه ورود سهامدارهای عمده غیر صنعتی باعث شده که شرکت صنایع آذرآب نسبت به شرکت های مشابه، در مبحث گرفتن پروژه از کارفرماها، عقب مانده است و آثار این عقب ماندگی را سال ها بر روی رشد سهم آذرآب نسبت به شرکت های مشابه دیده ایم و سهامداران آذرآب هم از این بابت متضرر شده اند.
صرف نظر از اینکه بخش شبه دولتی طی فرآیندی عمده سهامدار این شرکت شد. اما مشکل مابقی سهامداران و کارگران شرکت چه بود؟
امروز بانک کشاورزی که یک موسسه بانکداری دولتی است با همراهی نکردن خود با مابقی سهامداران و طفره رفتن و مخالفت های پی در پی خود با هر گونه افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی و آورده نقدی که خواست تمام سهامداران این شرکت و تاکید شورای تامین استان و ابلاغ دستوری به هیات مدیره آذرآب از جانب استانداری مرکزی جهت تایید افزایش سرمایه از محل زمین و ساختمان و آورده نقدی است، این شرکت و سهامداران را به ورطه نابودی می کشاند و هر روز هم بر این مخالفت ها اصرار می ورزد.
دلیل صندوق های بانک کشاورزی برای عدم افزایش سرمایه چیست؟
این موضوع برای همه سهامداران تعجب آور و غیر قابل تصور است که چگونه صندوق هایی که متعلق به تعداد زیادی از بازنشستگان آن مجموعه هستند با افزایش سرمایه مخالفت می ورزد و از سودی که از این بابت می توانند به دست اعضای آن صندوق ها برسانند صرف نظر می کنند. مدیرعامل بانک کشاورزی که خود را قیم و همه کاره آن صندوق ها می داند، به صراحت در فضای مجازی اعلام نموده که ما با هر گونه افزایش سرمایه مخالفیم که در ذهن همه سهامداران اینگونه تداعی می شود که می بایست قیمت سهم پایین بیاید تا سهم را آن گونه که می خواهند به هر شخص یا اشخاصی واگذار نمایند. ما فی نفسه کاری به واگذاری این سهمی که به هر شکلی فعلاً در دست بانک کشاورزی است نداریم، اما چرا ما سهامداران ضرر این نوع بده بستان ها را متحمل شویم که به نظر می رسد نه فقط سهامداران و کارکنان مجموعه آذرآب، بلکه بازنشستگان عضو صندوق های مربوطه نیز همچون ما دارند متضرر می شوند. آنچه به ما سهامداران آذرآب مربوط است این است که تا می توانیم نباید اجازه بدهیم که این تصمیم نادرست بانک کشاورزی، شرکت آذرآب را به این سو بکشاند که این صنعت عظیم در این سال که به فرمایش مقام معظم رهبری سال جهش تولید نامیده شده است به تعطیلی کشانده شود. بنده طی نامه ای در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۹۹ به مدیرعامل محترم بانک کشاورزی تبعات مخالفت ایشان را یادآور شده ام که تا به امروز پاسخی به نامه مذکور داده نشده و از این جهت نگرانی ما بیشتر شده است که جناب آقای خدارحمی مدیرعامل محترم بانک کشاورزی در صفحه مجازی خود عنوان کرده «ما به دلایلی که به خودمان مربوط است با افزایش سرمایه موافق نیستیم».
اکنون جو کارگری در آذرآب چطور است؟
بله ما سهامداران هم نگرانی خود را از این بابت داریم که مبادا مجدداً مشکلاتی شبیه سال های گذشته برای آذرآب و کارگران آن پیش بیاید و لازم است که مسئولان رده بالای بانک کشاورزی بدانند که اگر آن بانک به هر دلیل بخواهد با افزایش سرمایه مخالفت کند چه اتفاقات جبران ناپذیری در انتظار شرکت صنایع آذرآب، سهامداران و کارگران آن می باشد که یکی از تبعات آن، دخالت بیشتر عده ای است که هر زمان که لازم دیدند به بهانه های مختلف با تحریک عده محدودی از کارگران (برخلاف میل اکثریت کارگران و کارکنان شریف شرکت صنایع آذرآب) خیابان ها و راه آهن را بسته اند و یا خطوط تولید را بارها تعطیل و جو کارخانه را متشنج نموده اند که این عمل به حیثیت کاری و صنعتی شرکت صنایع آذرآب لطمات فراوانی را وارد کرده و اعتماد کارفرمایان جهت واگذاری پروژه ها به صنایع عظیم آذرآب را نیز به حداقل رسانده است و متاسفانه برای رسانه های معاند خارج نشین، خوراک خبری فراهم نموده اند و اگر رأفت اسلامی نظام و دستور مساعدت مستقیم رئیس محترم قوه قضاییه حضرت آیتالله رئیسی شامل حالشان نمی شد قطعاً به دلیل آن هنجار شکنیهایی که مرتکب شده بودند تا مدت ها گرفتار قانون بودند که البته ما از این رأفت اسلامی خوشحال و از ایشان کمال تشکر را داریم.
منظورتان از دخالت های غیرمسئولانه به طور مصداقی چیست؟
همان هایی که برخلاف قانون کار و دخالتهای بیش از حد و بیجای خود، تحت عنوان شورای کارگری تا توانسته اند در گذشته و حال، به هیئت مدیره و برخی از مدیران کنونی مستقر در کارخانه فشار آورده و می آورند و نمونه آخر هم عملکرد آن شورا که با مصاحبههایی خارج از حیطه وظایف خود در قانون کار، با بعضی از رسانه ها انجام داده اند که از این بابت خسارت هایی را به مجموعه آذرآب وارد کرده و نتیجه آن هم این بوده است که شرکت صنایع آذرآب چند پروژه در حال مذاکره با کارفرماها را از دست بدهد که تمامی اسناد آن موجود است. شایان ذکر است که این دخالت ها صد در صد برخلاف وظایف شورای کار طبق قانون کار جمهوری اسلامی ایران می باشد. لذا ما سهامداران مصراً از هیات مدیره و مدیران آذرآب تقاضا داریم که هر چه سریعتر به این وضعیت و این دخالتهای غیر قانونی شورای کار در امور سهام و سهامداری و اداره شرکت پایان دهند، در غیر این صورت ما نیز علیه هیئت مدیره اقدام قانونی به عمل میآوریم.
به نظر شما راه برون رفت آذرآب از این وضعیت و دچار نشدن به سرنوشت هپکو و ماشین سازی تبریز چیست؟
به نظر بنده راه برون رفت شرکت صنایع آذرآب از این وضعیت تنها از طریق افزایش سرمایه امکانپذیر است و لاغیر؛ تا شرکت بتواند در پروژه های بزرگ مشارکت نماید و از منابعی که به صورت نقدی از محل آورده سهامداران وارد شرکت می شود مقداری از بدهی های خود را سبک کند و هم مبلغی برای پرداخت به کارکنان در دست داشته باشد و هم بتواند برای پروژه های متوسط ضمانتنامه فراهم نماید.
ما سهامداران از مدیران بانک کشاورزی مصراً میخواهیم که علیرغم میل باطنیمان به این حداقل خواسته سهامداران و به صلاحدید امروز آذرآب در این مقطع به دستور شورای تامین و استانداری محترم استان مرکزی از هیئت مدیره شرکت آذرآب خواسته شده است، تمکین کرده و به دنبال درخواست سازمان بورس اوراق بهادار، جهت شفاف سازی با حضور خود در آن سازمان افزایش سرمایه از محل زمین و ساختمان و آورده نقدی سهامداران را تایید نماید و از سهامداران محترم هم می خواهم که برای تامین حداقل منافع خود و برای کم کردن دخالت های غیرمسئولانه شبهدولتی ها در امور شرکت صنایع آذرآب که شامل اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد، به هر شکل که خود می توانند و به هر وسیله در مجامع عادی و به طور فوق العاده حضور پیدا کرده و با رای خود از حقوقشان دفاع کنند تا بتوانیم انشاءالله این ابرصنعت را در این سال جهش تولید به چرخه تولید و صنعت کشور باز گردانیم.
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و خبرگزاری مهر در محتوای آن هیچ نظری ندارد.
کد خبر 5033143منبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری صنعت ایران کارگران سهام کسب و کار ایران خودرو گروه صنعتی ایران خودرو گروه خودروسازی سایپا صنعت خودروسازی کسب و کارهای اینترنتی بورس ایران کیش انتخاب رشته بانک گردشگری اسنپ مجمع عمومی آگهی استخدام گردشگری شرکت صنایع آذرآب افزایش سرمایه بانک کشاورزی ما سهامداران هیئت مدیره شرکت آذرآب سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۲۴۶۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حرکت ۱۷۰۰ نویسنده کانادایی در حمایت از فلسطین
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از لیترری هاب، گروهی از نویسندگان، هنرمندان و فیلمسازان کانادایی با هم متحد شدهاند تا از «اسکاتیابانک» که سرمایهگذار اصلی در هنر کاناداست، بخواهند از تولیدکننده سلاحهای اسراییلی «البیت سیستمز» جدا شود.
اواخر ماه پیش (مارس) با تشکیل ائتلافی از فرهنگیان و فعالان - از جمله نمایندگان سازندگان فیلم برای فلسطین، نویسندگان علیه جنگ در غزه، هنرمندان علیه هنر شستشو و چند نهاد دیگر، در زیر باران در گوشهای از سینما هات داکس تورنتو گرد آمدند تا با شعار «دنیای هنر جای اسلحه نیست» شروع یک کمپین چند جانبه جدید را اعلام کنند. این کمپین برنامههای حمایت شده توسط موسسه مالی کانادا را هدف قرار میدهد که شامل جایزه گیلر اسکاتیا بانک، مهمترین جایزه ادبی کانادا، و همچنین جشنواره فیلم «هات داکس» و دوسالانه هنر تورنتو میشود.
با وجود اینکه اسکاتیا بانک بی سر و صدا حدود یک پنجم سهام خود را در سه ماه آخر ۲۰۲۳ فروخت، با این حال هنوز بزرگترین سهامدار خارجی انفرادی سهام «البیت سیستمز» است. اِلبیت بزرگترین شرکت تسلیحاتی اسراییل است و ۸۵ درصد از تجهیزات زمینی نیروی دفاعی اسراییل و همچنین ۸۵ درصد از پهپادهای مورد استفاده نیروی هوایی اسراییل را تولید میکند. در عملیات غزه و کرانه باختری، هواپیماهای بدون سرنشین البیت طبق گزارشها در حملات متعددی که به مرگ غیرنظامیان منجر شد، شرکت داشتهاند.
در ۶ ماه گذشته، نیروی دفاعی اسراییل بیش از ۳۱۸۱۹ فلسطینی را در نوار غزه و همچنین ۳۸۲ فلسطینی را در کرانه باختری به شهادت رسانده است.
اِلبیت سالهاست که هدف اصلی جنبش بایکوت فرهنگی اسراییل BDS است و با اعتراضها و تظاهرات متعدد طرفداران فلسطین در سراسر جهان روبهرو بوده است که در نتیجه تعدادی از سازمانهای مالی و سرمایهگذاری بزرگ (و همچنین صندوقهای بازنشستگی ملی) که سهامی در این شرکت داشتند، از آن بیرون آمدند. سال ۲۰۰۹، شورای اخلاقی صندوق بازنشستگی دولتی نروژ تصمیم گرفت سهام این صندوق در البیت را در مخالفت با تامین سیستمهای نظارتی این شرکت در کرانه باختری بفروشد. در یک کنفرانس مطبوعاتی برای اعلام این تصمیم، کریستین هالورسن، وزیر دارایی، به صراحت گفت: ما نمیخواهیم برای شرکتهایی که مستقیماً در نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه مشارکت دارند، سرمایهگذاری کنیم.
اکنون به دنبال اعتراضهای متعدد در دفاتر اسکاتیابانک در سراسر کانادا و همچنین تظاهرات گستردهای که مراسم جایزه گیلر را در ماه نوامبر در تورنتو مختل کرد، کارزار «دنیای هنر جای اسلحه نیست» (No Arms in the Arts ) وارد میشود. تاکنون بیش از ۱۷۰۰ نویسنده کانادایی با امضای نامهای سرگشاده از معترضان حمایت کردند و خواستار لغو اتهام جنایی علیه آنها شدند.
دو تن از این امضاکنندگان، نور ناگا و تئا لیم که رمانهای آنها «اگر مصری نمیتواند انگلیسی صحبت کند» و «اقیانوسی از دقیقهها» هر دو فینالیستهای جایزه اسکاتیابانک گیلر بودند - سخنرانیهای پرشوری در روز شروع این کمپین ایراد کردند.
در این مراسم نور ناگا گفت: من امروز اینجا هستم زیرا دو سال پیش رمان من فینالیست جایزه گیلر اسکاتیابانک به ارزش ۱۰۰ هزار دلار شد. تازه چند ماه پیش بود که فهمیدم این یعنی چه. این پول از کجا میآید. این پول برای چیست. ما اغلب در مورد ادبیات به عنوان چیزی ذاتاً سیاسی صحبت میکنیم. ما درباره قدرت زبان برای مقابله با خشونت، نام بردن از ستمگر، مرکزیت دادن به امپراتوری و - وقتی همه چیز ناکام ماند- برای شهادت دادن بر بیعدالتی صحبت میکنیم. اما ما همچنین باید درباره کتاب بهعنوان یک شی – و نویسنده بهعنوان یک بدن – صحبت کنیم که میتواند با پول پاکسازی شود، کالایی شود و از بین برود.
وی افزود: نویسندگی یک حرفه انفرادی نیست. ما فقط برای لذت خودمان روی صفحه نمینویسیم. در اصل ما برای یکدیگر مینویسیم تا سوالهای دشوار طرح کنیم و با رشتههایی به هم وصل شویم. هر چه تریبون و حجم بیشتری به ما داده شود، صدایمان را مدیون ساکت شدگان و مظلومان هستیم. ما به نمایندگی از کسانی که نمیتوانند صحبت کنند و کسانی که به خاطر گفتارشان مجازات شدهاند مینویسیم. نوشتن یک تمرین اجتماعی است و بالاترین اخلاق را میطلبد. دستکم ایجاب میکند که هنر ما به قیمت جان انسانها تولید، توزیع، مصرف یا تجلیل نشود. در واقع، این یک شرط حداقلی است.
در این مرحله در طول نسلکشی مردم فلسطین به شکلی مداوم، معنای CanLit این است که ما مسوولیت داریم از خود و از یکدیگر بپرسیم: چرا اسکاتیابانک به هنر کمک مالی میکند؟ اینکه اسکاتیابانک هم بزرگترین سهامدار خارجی «البیت سیستمز» است و هم متصدی بزرگترین جایزه کانادایی برای داستان، به چه معناست؟
ما آنقدر ساده لوح نیستیم که فکر کنیم یک موسسه مالی واقعاً به حمایت از ادبیات علاقهمند است. در واقع ما به آنها نیاز نداریم. این اسکاتیابانک است که به ما برای دیده شدن نیاز دارد. سلاحها ظاهر خوبی ندارند، اما کتابها؟ کتابها زندگی را تایید میکنند. برای خواندن و نوشتن آنها باید زنده باشی. اما ما اصلاً نیازی به سرمایه گذاری بانکهایمان در هنر نداریم. آنچه ما نیاز داریم تعهد آنها به سرمایهگذاری اخلاقی است. چیزی که ما از بانکهای خود میخواهیم این است که آنها به طور همزمان برای یک نسلکشی مداوم سرمایهگذاری نکنند و از آن سود نبرند. ما از اسکاتیابانک نمیخواهیم در پاسخ بی سر و صدا به فشار عمومی سهام خود در البیت را ۸۰ میلیون دلار کاهش دهد، ما خواهان این هستیم که کل سهام ۵۰۰ میلیون دلاری خود را کاهش دهد. ما خواهان یک جدایی کامل از البیت سیستمز و تجارت اسلحه هستیم. تا آن زمان، به عنوان نویسندگان و هنرمندان در سراسر کانادا، از شرکت در هر برنامهای خودداری می کنیم. ما حاضر نیستیم اجازه دهیم کارمان حتی برای یک ثانیه به تجارت کثیف جنگ کمک کند. اگر بخواهیم از زبانی استفاده کنیم که برای بانک آشنا باشد باید بگوییم: ارزشش را ندارد. ما خریداری نخواهیم شد هیچ کتاب یا فیلم یا نقاشی وجود ندادر که ارزش قتل عام یک غیرنظامی را داشته باشد. چه رسد به ۳۰۰۰۰ غیرنظامی. ما اینگونه برای هنر ارزش قایل نیستیم.
تئا لیم دیگر نویسنده این جمع هم گفت: خوشحالم که امروز اینجا با همه شما هستم. از اکتبر گذشته، من با نویسندگان، هنرمندان و همسایگانم برای تشکیل یک جمع انتقادی تلاش کردیم، تا بگوییم که نسلکشی نمیتواند یک تجارت معمولی باشد، و مطمئناً نه با حامیان مالی اسکاتیابانک. نسلکشی کنید و بعد برای شستن همدستی با آنها، روی ما سرمایه گذاری کنید؟ من اغلب تعجب میکنم: چرا این کار را انجام می دهم؟ چرا روابط و ارتباطاتی را که سالها برای ایجاد آنها تلاش کردهام به خطر میاندازم؟ از سازمانهای ادبی جدا شوم، به ویژه آنهایی که حرفهام را به من دادهاند و هنوز هم از آنها سپاسگزارم؟ آیا راه قابل قبول تری برای نشان دادن همبستگی وجود ندارد؟
حقیقت این است که گاهی هنرمند بودن، نویسنده بودن، خجالتآور است. ما به طور دایمی میدانیم که کارمان ارزش مالی کمی دارد یا اصلاً ارزش مالی ندارد. و از آنجا که بیثباتی کار ما را مشروط کرده تا برای مقدار کمی از معیشت تلاش کنیم، ممکن است احساس کنیم، چه کسی اهمیت میدهد که نویسندگان چه میگویند؟ چه کسی اهمیت میدهد که هنرمندان چه میگویند؟ و قطعاً افرادی که با کاری که ما در حال حاضر انجام میدهیم موافق نیستند، همین را خواهند گفت.
اما امروز اینجا به یکدیگر یادآوری میکنیم که صنایع هنری بدون هنرمندان هیچ چیز نیست. این پلت فرم ناچیز ما در واقع وزن زیادی دارد، اگر در کنار هم بایستیم و خود را آماده کنیم تا در قدرت جمعی خود معنا پیدا کنیم. جوایز ما، جشنوارههای ما، بدون ما ارزشی نخواهند داشت و اگر تا زمانی که سرمایه گذاران ما از آمیختن هنر با تولید اسلحه اسراییل دست برندارند، ما در آنها شرکت نمیکنیم. زیرا اگر در این لحظه با فلسطینیها همبستگی نکنم، در حالی که فلسطینیها گرسنه می میرند، بمباران می شوند و تیرباران میشوند، با تسلیحاتی که با کمکهای مالی هنری که دریافت کرده ام، هر چه نوشتهام؛ یک یادداشت انتقاد فرهنگی در مورد نگاه سفید، یک توییت احمقانه در مورد تهاجمات کوچک، یا کل رمانی که در مورد تلاش برای حفظ انسانیت در یک سیستم غیرانسانی نوشتم: معنایی ندارد. یعنی اگر الان نایستم، نابود میشود. اگر کار شما در مورد حقوق بشر، نژادپرستی، به حاشیه راندن از هر نوعی است، اگر به قدرت مربوط میشود، قدرت در دست چه کسی است؟ چه کسی آن را ندارد؟ حتی اگر هنری که میسازید صرفاً در مورد زیبایی و ارزش زندگی باشد، اگر حالا بلند نشویم، تمام کلماتی که نوشتهایم بیمعناست.
میخواهم هنرم را پس بگیرم، به سرمایهگذارانمان بگویم، نه، شما نمیتوانید معنای آن را از بین ببرید. و چیزی که من در این چند ماه گذشته از زمان برهم زدن جشن جوایز گیلر برای جلب توجه به سرمایهگذاری اسکاتیا بانک در البیت و ایجاد کمپین نویسنده برای فشار بر ضرورت واگذاری سهام اسکاتیابانک آموختهام، این است که وقتی هنرمندان در کنار هم قرار میگیرند، واقعاً نتیجه میگیرند. در واقع هنرمند بودن خجالت آور نیست. ما واقعاً قدرت داریم و می دانیم که قدرت جمعی ما کارساز خواهد بود. امتناع جمعی ما از تبانی با نسلکشی با پذیرش بودجه مرتبط با تولید اسلحه کارساز خواهد بود، و به این دلیل که قبلاً چنین بوده، کارساز خواهد بود.
کد خبر 6083212