مهر UNKNOWN روی پرونده سقوط پرواز فرماندهان ارشد نظامی
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۴۴۵۴۰
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، هنوز یک هفته از اولین سالگرد تهاجم سراسری رژیم بعث عراق به خاک کشورمان نگذشته بود که هواپیمای سی ۱۳۰ نیروی هوایی ارتش که از اهواز به مقصد تهران به پرواز درآمد به دلایل نامعلوم دچار نقص فنی شد و با وجود تبحر خلبان در کنترل این غول نظامی حوالی منطقه کهریزک تهران به زمین خورد و پنج نفر از برجستهترین فرماندهان ارشد سپاه و ارتش به شهادت رسیدند اما نتیجه نهایی تحقیقات و بررسی های علل حادثه مهر UNKNOWN خورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرواز هرکولس سی ۱۳۰ نیروی هوایی ارتش با ۳۳ مسافر، ۵۴ مجروح سرپایی، ۹ خدمه پروازی، چهار مجروح روی برانکارد و ۲۲ بدن مطهر شهید در تاریخ هفتم مهرماه ۱۳۶۰ از مبدا اهواز به مقصد تهران به پرواز درآمد اما نه کادر پرواز و نه فرماندهان نظامی حاضر در هواپیما هرگز تصور نمیکردند که این هواپیمای غول پیکر ناگهان دچار نقص در موتور و قطع کامل برق شود و خلبان و کمکخلبان آن نتوانند با وجود تلاش فراوان هواپیما را روی باند فرودگاه مهرآباد به زمین بنشانند و از کل مسافران و کادر پرواز حاضر در هواپیما فقط ۱۸ مسافر به همراه خلبان، کمک خلبان و دو نفر از کادر پرواز زنده بمانند.
مهمترین مسافران پروازِ مرگ تیمسار ولیالله فلاحی جانشین ستاد مشترک ارتش، تیمسار موسی نامجو نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع، تیمسار جواد فکوری فرمانده نیروی هوایی ارتش، یوسف کلاهدوز قائم مقام وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محمدعلی جهان آرا فرمانده وقت سپاه خرمشهر بودند.
این فرماندهان عالی رتبه یک روز پس از پیروزی عملیات ثامن الائمه و شکست حصر آبادان راهی تهران شده بودند تا گزارش اقدامات انجام شده و نتیجه عملیات را به صورت مشروح گزارش دهند و طرح خود را برای شکستن حصر خرمشهر با مقامات عالی رتبه سیاسی کشور به ویژه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در میان گذارند. آنان موفق شده بودند فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر «حصر آبادان باید شکسته شود» را در کمتر از دو روز طرح ریزی و عملیاتی کنند.
عملیات ثامن الائمه اولین عملیات نظامی بود که با اتحاد ارتش، سپاه، بسیج، ژاندارمری و جهاد سازندگی طرح ریزی و اجرا شد. یوسف کلاهدوز قائم مقام وقت فرمانده سپاه، طرح شکست حصر آبادان را که توسط شهید حسن باقری طراحی شده بود به شورای عالی دفاع برد و پس از مشورت های فراوان به شرط هماهنگی با لشکر ۷۷ مجوز اجرا گرفت.
عملیات مذکور ساعت یک بامداد پنجم مهر ۱۳۶۰ با رمز «نصر من الله و فتح قریب» آغاز شد و جاده ماهشهر به آبادان در نخستین ساعات عملیات آزاد شد و با پیشروی نیروهای ایران از شمال به جنوب و تصرف پل قصبه، امکان مقاومت از نیروهای عراقی گرفته شد و بعدازظهر همان روز نیروهای بعثی از پل حفار عقب رانده شدند. عصر روز دوم عملیات نیروهای متجاوز به تدریج مجبور به تسلیم و عقب نشینی شدند و سرانجام در پایان آن روز منطقه سرپل آزاد شد. رزمندگان شجاع اسلام در روز سوم عملیات یعنی هفتم مهر ۱۳۶۰ منطقه را از وجود نیروهای دشمن پاکسازی کردند و در ساحل شرقی رودخانه کارون استقرار یافتند و بدین ترتیب فرمان امام برای شکستن حصر آبادان در مدت ۴۲ ساعت با موفقیت کامل اجرا شد.
در پایان موفقیت آمیز عملیات فرماندهان حاضر در میدان نبرد برای ارائه گزارش تصمیم گرفتند به تهران بروند اما پایشان هیچ گاه بر زمین تهران گذاشته نشد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی پس از اطلاع از ماجرا، فردای وقوع حادثه با صدور پیامی تاثر خود را از این حادثه نامبارک بیان کردند.
ایشان گفتند: «با کمال تأثر و تأسف خبر دلخراش سانحۀ هوایی یک فروند هواپیمای نیروی هوایی که حامل شهدا و مجروحین جنگ اخیر بود و منجر به شهادت جمعی از خدمتگزاران به اسلام و ملت شهیدپرور ایران گردید، که در بین آنان تیمسار سرلشکر ولی الله فلاحی، تیمسار سرتیپ نامجو، تیمسار سرتیپ فکوری و آقای کلاهدوز بودند واصل گردید. اینان خدمتگزاران رشید و متعهدی بودند که در انقلاب و پس از پیروزی با سرافرازی و شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی شتافتند.»
«امید است که پس از پیروزی شرافت آفرین برای ملت و پس از زحمات طاقت فرسا در راه هدف و عقیده، روسفید وسرافراز به پیشگاه مقدس ربوبی وارد و مورد رحمت خاصه واقع شوند. شک نیست که همه باید این راه را برویم و به سوی حق و سرنوشت خویش بشتابیم؛ پس چه سعادتی بالاتر از آنکه در حال جهاد با دشمنان اسلام و خدمت به حق و خلق و مجاهدت در راه هدف و شرف این راه طی شود و چه سعادتمند بودند این شهیدان که دیْن خود را به اسلام و ملت شریف ایران ادا نموده و به جایگاه مجاهدین و شهدای اسلام شتافتند. اکنون بر ملت ایران و خصوص قوای مسلح است که با شجاعت و قدرت و مجاهدت و افزودن پشتکار، یاد آنان را زنده و به جهاد چون آنان ادامه دهند و در جبهه و پشت جبهه پیروزی آفرینند و به پیش روند و دل دشمنان کوردل را که با شهادت هر یک از رزمندگان ما وعدۀ شیطانی به خود می دهند لرزنده تر کنند و به آنان بفهمانند کسانی که برای هدف و عقیده جهاد می کنند و از میهن عزیز خود دفاع می نمایند، از شهادت این عزیزان سستی و هراسی به خود راه نمی دهند.»
این سقوط که با اما و اگرها و ابهامات فراوانی روبرو بود، قطعا دلایلی دارد که بهتر است این دلایل را از زبان کادر پرواز که از حادثه جان به در بردند بخوانیم.
کمک خلبان پرواز سی ۱۳۰ چه گفت؟محمود خرمدل که در آن پرواز کمک خلبان بود و به گفته علی صولتی خلبان هواپیمای سی ۱۳۰ مشغول طی دوره های تکمیلی آموزش پرواز بود، ماجرا را این گونه روایت کرد: ما در پایگاه مهرآباد بودیم. ساعت ۹ صبح خبر دادند که یک پرواز رفت و برگشت از تهران به بوشهر داریم. برای انجام چک پروازی رفتیم و همه چیز عالی بود و هرکولس قبراق و سر پا به نظر می رسید. پس از بازرسی، در حال استارت زدن بودیم که از برج خبر دادند که استارت نزنید چون قرار است چند نفر از اشخاص مهم را با این هواپیما به اهواز انتقال دهید. به همین دلیل پرواز هواپیما تا عصر به تعویق افتاد.
وی ادامه داد: گروه پنج نفره شامل رئیس مالی سپاه همراهانش و یک پِیکِ سیاسی بود که باید در بوشهر پیاده می شد. مسیر اصفهان - شیراز - بوشهر را طی کردیم. در فرود گاه بوشهر پِیک را پیاده کردیم و همین که از باند بوشهر بلند شدیم از برج به ما اطلاع دادند که چون وضعیت اهواز قرمز است به شیراز برگردید. ما نیز مسیر را عوض کردیم و در حال فرود روی باند فرودگاه شیراز بودیم که دوباره از برج مراقبت پرواز تماس گرفتند که باید به اهواز برگردید پروازتان عملیاتی – نظامی است، ما نیز اطاعت امر کردیم و به سوی اهواز رفتیم و حدود ساعت ۱۹ به اهواز رسیدیم. به محض ورود به آسمان اهواز به برج مراقبت اعلام کردیم برای نشستن چند لحظه چراغ های باند را که به دلیل شرایط حساس منطقه خاموش بودند، روشن کنند. نشستیم، دور زدیم و هواپیما را به سوی آشیانه سوخت هدایت کردیم. سریع مسافران، زخمی ها و شهدا را سوار کردیم.
کمک خلبان پرواز سی ۱۳۰ در سال ۱۳۶۰ ادامه داد: پس از مسافرگیری اهواز را به مقصد تهران ترک کردیم. شیراز و اصفهان را پشت سر گذاشتیم و در نزدیکی تهران درخواست کم کردن ارتفاع از ۲۶۰۰۰ پا به ۲۲۰۰۰ پا کردیم. حدود ساعت ۲۰ روی کوههای حسن آباد بودیم که یک لحظه تمام برق هواپیما قطع شد و احساس کردم هواپیما متوقف شده است. موتورها به طور کامل خاموش شد. به کمک چراغ قوه بیرون را نگاه کردم و دیدم موتورها بر اثر شدت نیروی باد می چرخند. فرامین را تکان دادم اما از آنجا که سیستم فرامین هواپیما هیدرولیک بود به علت خاموشی موتورها فرامین هم غیرفعال بود. ما بودیم و یک هواپیمای غول پیکر ۱۲۵۰۰۰ پاوندی، ۱۰۰مسافر و ۲۲ شهید، ارتفاع ۲۲۰۰۰ پایی و ۴موتور خاموش.
ادامه ماجرا را از زبان علی صولتی خلبان هواپیمای سی ۱۳۰ بخوانید.
پرونده ای که نتیجه اش UNKNOWNاعلام شداین امیر بازنشسته ارتش با تشریح جزییات بیشتری از حادثه هواییِ منجر به شهادت جمعی از فرماندهان عملیات ثامن الائمه گفت: در زمان جنگ، پیکهایی وجود داشتند که تاکتیکها و اخبار مهم را منتقل میکردند. این پیکها معمولا با سی ۱۳۰ جابه جا میشدند. برنامه این بود که ابتدا مجروحین در اهواز سوار شوند سپس هواپیما به بوشهر برود دو نفر پیک را پیاده کند و بعد به تهران برگردد. بازدید اولیه را انجام داده و هواپیما ساعت ۱۴ به سمت بوشهر پرواز کرد. پیکها آنجا پیاده شدند و حرکت به سمت اهواز از مسیر شیراز انجام شد. در طول مسیر به خلبان اعلام میشود که به دلیل قرمز بودن وضعیت منطقه اهواز، فعلا به این منطقه نزدیک نشود. ۹ هواپیمای عراقی در حال بمباران منطقه هستند.
خلبان صولتی ادامه داد: با فرودگاه شیراز تماس گرفتم و گفتم اجازه بدهید در شیراز بنشینیم و بعد از آرام شدن وضعیت، حرکت کنیم اما اجازه ندادند. ۴۵ دقیقه در منطقه چرخیدم تا وضعیت اهواز سفید شد و مجددا مسیر را به سمت اهواز ادامه دادم و توانستم به سلامت بنشینم. عملیات ثامن الائمه با هدف شکست حصر آبادان با موفقیت به پایان رسیده بود و فرماندهانی از ارتش و سپاه برای ارائه گزارش عملیات در راه پایتخت بودند. همه فرماندهان در سمت چپ هواپیما نشسته بودند.
وی ادامه داد: ۷۰-۸۰ مایلی تهران بودیم که از مرکز کنترل تقاضای کم کردن ارتفاع کردیم. مجوز ارتفاع ۱۳ هزار پایی داده شد و ما به سمت کهریزک پرواز را ادامه دادیم. قبل از اینکه به ارتفاع مجاز برسیم، مجددا با برج تماس گرفتم و گفتم ما در حال رسیدن به ارتفاع مجاز هستیم و چون میخواهیم به صورت ادامهدار حرکت کنیم، آنها ما را مجاز کردند تا ارتفاع ۷ هزار پایی بیاییم و بعد از آن هم انجام تقرب آلفا آلفا، کوههای بیبیشهربانو و بعد هم حرکت به سمت فرودگاه. به محض اینکه مکالمه تمام شد، یک انفجار مهیب در قسمت راست کابین مانند یک جریان «های ولتاژ» صورت گرفت و به دنبال آن چهار موتور هواپیما از کار افتاد و برق هواپیما به طور کامل قطع شد. حالت وحشتناکی در تاریکی شب بود که بیانش سخت است. هواپیما مثل یک گلوله سنگی شروع به سقوط کرد، بچهها شوکه شده بودند. تنها کاری که کردم، به دوستانم گفتم کمربندهایتان را قفل کنید که در زمان ضربه، به جایی نخورید.
امیر صولتی گفت: چراغ قوه را روشن کردم. با فشار زیاد سعی کردم با کنترل فرامین، از شیرجه مستقیم جلوگیری کنم تا هواپیما با دماغه به زمین نخورد. از این طرف منطقه را هم میشناختم و میدانستم در حال نزدیک شدن به پالایشگاه هستیم. با هزار بدبختی توانستم ۱۳ تا ۱۵ درجه مسیر را عوض کنم تا از مسیر پالایشگاه خارج شویم. چون مطمئن بودم سانحه قطعی است. دو جا پایی در قسمت جلوی سی ۱۳۰ وجود دارد تا خلبان در حالت نرمال پایش را روی آن گذاشته و استراحت کند. پاهایم را روی آنها گذاشتم و فرامین را با زور کشیدم. حالت بسیار سختی بود. البته قبلا آموزش برای حرکت به صورت گلاید (پرواز بدون موتور) را دیده بودم. همزمان تیمسار فکوری آمد بالا. چون خودش خلبان بود، متوجه ماجرا و وجود اشکال شده بود. من به همراه مهندس پرواز -حسینی- که شاگردی هم به نام تهرانی داشت، مشغول بودیم تا شاید بتوانیم مجددا هواپیما را راهاندازی کنیم اما هیچ اتفاقی نمیافتاد.
وی ادامه داد: تیمسار فکوری پرسید جوان چه شده؟ گفتم تیمسار خواهش میکنم بروید بنشینید و کمربند خود را هم ببندید. هواپیما موتور و برق خود را از دست داده، هیدرولیک نداریم و همه چیزمان را هم از دست دادیم و اصابتمان به زمین قطعی است. چند لحظه به سمت سیستم اینسترومنت (نشان دهنده ها و آلات دقیق) چراغ قوه انداخت و دسته گاز را جلو داد اما دید هیچ اتفاقی نمیافتد. چراغ قوه را به من داد و رفت. هر لحظه منتظر برخورد بودم. تنها چیزی که از هواپیما باقی مانده بود، باطری بود. با دیسپچ تماس گرفتم و وضعیت را اطلاع دادم و گفتم من مسیر را از پالایشگاه منحرف کردم، دیگر هر اقدامی که میدانید بکنید. سانحه ما صد در صد است به بچهها هم گفتم بروید پایین و هر کسی کار خودش را بکند.
خلبان پرواز سی ۱۳۰ ارتش در سال ۱۳۶۰ یادآور شد: میدانستم اگر برخورد کنیم، فشار به قدری است که هیچ کس نمیتواند کاری کند بنابراین خواستم اقدامات لازم را همین الان انجام دهند. مرتب با سرگرد صانعیفرد در دیسپچ در ارتباط بودم و آخرین ارتفاعی که یادم هست ۴۲۲۰ پا بود. بازوهایم از فشار در حال ترکیدن بود. قبل از برخورد یادم هست داد زدم و گفتم «مصطفی بِکِش پشت دسته» که بازوهایم ترکید. بعد از آن، هواپیما به زمین اصابت کرد. چند ثانیه هیچ چیزی نفهمیدم. سرم شکسته بود و نمی توانستم جلوی چشمم را ببینم. خونها را پاک کردم و دیدم از سمت چپ مان آتش بالا می زند. نگاه کردم دیدم مهندس پرواز با سر به زیر پنل اینسترومنت رفته. بلندش کردم دیدم شهید شده است. متاسفانه کمربندش را قفل نکرده بود. ناوبرمان شهید آلهاشم هم سر جایش نبود و پرت شده بود اما خرمدل و ایزدیفر بودند.
امیر صولتی ادامه داد: سمت چپ و راست هواپیما دو پنجره وجود دارد که در حالت عادی، پایین رفتن از آنها طبق یک فرمولی انجام میشود. هر آن ممکن بود کپسولها بر اثر حرارت آتش، منفجر شوند. از بچهها خواستم پنجره را باز کنند و سریع خارج شوند. خودم هم از پنجره سمت چپ نمیدانم چطور با سرعت بیرون پریدم که همان موقع کمرم آسیب دید و سرم مجددا شکست. بچهها که بیرون آمدند، گفتم سریع دور شوید. ۱۰ قدم نرفته بودیم که کابین منفجر شد و صدای انفجار -بعد از اولین ضربه هواپیما- مجددا در منطقه پیچید. بلافاصله صدای مسلسلها بلند شد. در واقع نیروهای حاضر در منطقه فکر کرده بودند شاید هواپیمای دشمن باشد و برای همین به سمت ما شلیک میکردند. ما با داد و بی داد گفتیم خودی هستیم تیراندازی نکنید. اهالی محل هم جمع شدند. من درخواست کردم اگر تراکتور دارند بیاورند تا بتوانیم در و پیکر هواپیما را که به هم پیچیده بود باز کنیم تا بتوانیم افراد را بیرون بیاوریم.
وی ادامه داد: من و بقیه بچهها به شدت زخمی بودیم و شرایط عادی نداشتیم. با تراکتور هم نشد. سمت راست هواپیما پاره شده بود. از همان سمت وارد شدیم تا اگر کسی زنده است نجات دهیم. داخل هواپیما پر از گرد و غبار و دود آتش بود. هم شرایط پرواز سخت بود هم صدای ضجه افراد که هنوز در گوشم هست. در کل ۲۳ نفر از این حادثه جان سالم به در بردند.
این امیر بازنشسته ارتش افزود: فردای شب حادثه، ساعت ۸ و نیم صبح یک تیم به عنوان تیم بررسی سانحه از نیروی زمینی ارتش آمد. تعجبآور بود سانحه متعلق به نیروی هوایی بود اما تیمی از نیروی زمینی آمد؟ آنان که شناختی از هواپیما نداشتند. گفتند از بچههای فنی هم اینجا هستند تا کمک کنند. جلسهای تشکیل دادند که بنده هم رفتم. بعد از جلسه گفتند که میخواهیم برویم پای هواپیما. من هم خواستم که با آنها بروم. اول قبول نکردند ولی اصرار کردم که حتما باشم. فرماندهان شهید در این سانحه، در سمت چپ هواپیما نشسته بودند یعنی بخشی که بال کنده شده بود و آتشسوزی شده بود. علت هم این بود که چرخ سمت چپ داخل قنات افتاده بود و فشار وارده باعث کنده شدن بال و آتشسوزی شده بود. شاید برخی بگویند اگر چرخها باز نمیشد بهتر بود ولی من در آن لحظات پر از استرس خواستم از ضربه بیشتر جلوگیری کنم.
صولتی با ناراحتی عمیق گفت: ای کاش یک نفر از آقایان زنده میماند و جواب این اظهارات ضد و نقیض را میداد. حتی عدهای میگفتند خلبان از عمد هواپیما را به زمین زده و بعدها خودش به عراق متواری شده یا میگفتند باید هواپیما ۱۸۰ درجه میچرخید تا به باند ۱۱ مهرآباد برسد. فکر نمیکنند چطور باید هواپیمایی که همه چیزش از کار افتاده بود را در این مسیر قرار میدادم. بعضی بچههای فنی خودمان هم رفتند و برخی قطعات را پیدا کردند. ازجمله پمپهای سوخت که همه آنها بسته بود. به همین دلیل همه چیز قطع شده بود.
خلبان پرواز سی ۱۳۰ ارتش در سال ۱۳۶۰ ادامه داد: از فردای آن روز رفت و آمدها شروع شد و جلسات مختلفی در ستاد مشترک برای بررسی سانحه تشکیل دادند و بنده هم میرفتم و میآمدم. در آغاز جلسات گفتند که بیایید برای جلوگیری از تشویش افکار عمومی بگوییم مسئله خرابکاری منتفی است. بعد شروع کردند به صحبتهای دیگر. از جمله میگفتند شاید هواپیما موتور داشته و خلبان نفهمیده. گفتم ای کاش تیمسار فکوری زنده بود و خودش شهادت میداد. نظر بنده این بود که یک تیم متخصص تشکیل شود و از سازنده هواپیما هم دعوت شود.
وی با اشاره به نتایج مبهم بررسی ها و مختومه شدن پرونده این سقوط مشکوک گفت: سرگرد خزاعی از خلبانهای شکاری میگفت در زمان وقوع حادثه و سقوط سی ۱۳۰ که من به عنوان تاپکاور منطقه مهرآباد بودم یک شیء نورانی را در محل دیدم. بنده نمیدانم این مورد هم پیگیری شد یا خیر حتی یک تیم هم از پاکستان آمد و موضوع را بررسی کرد ولی بعد از بررسیهای فراوان نهایتا نتیجه پرونده UNKNOWN یا نامشخص اعلام شد.
کد خبر 552762 برچسبها شهید شهید - دفاع مقدس عراقمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: شهید شهید دفاع مقدس عراق عملیات ثامن الائمه نیروی هوایی حصر آبادان کادر پرواز کمک خلبان چراغ قوه بچه ها سمت چپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۴۴۵۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خرید جت؛ جنجال بر سر یک قانون ۲۰ ساله!
آزاد شدن خرید و استفاده از جت شخصی از آن دست خبرهایی بود که با واکنشهای زیادی از سوی مردم و فعالان فضای مجازی روبهرو شد. بخشی از این واکنشها از این جهت بود که طی چند سال اخیر ممنوعیتهایی درخصوص واردات برخی کالاهای ارزبر ایجاد شده.
به گزارش فرهیختگان، بخش دیگر نیز ناظر به شرایط اقتصادی کنونی و قیمتهای بالای وسایل نقلیه است. سوالی که برای مردم پیش میآید این است که با وجود این گرانیها، طبیعتا قیمت یک جت شخصی باید خیلی بیشتر از حد تصور باشد. پیگیریها اما نشان میدهد که این قانون جدید نیست و حدود ۱۰ سال از تصویب آییننامه آن میگذرد.
حتی در گذشته خبری مبنیبر سقوط یک جت در نزدیکی جزیره کیش منتشر شده بود و تیمهای فوتبال هم از هواپیماهای شخصی استفاده میکنند. اواخر سال ۱۳۸۲ وزارت راه و شهرسازی آییننامه مالکیت و بهرهبرداری از هواپیمای شخصی را تصویب کرده بود. در این آییننامه شرایط مالکیت و بهرهبرداری از هواپیماهای شخصی توضیح داده شده است.
خرید جت آزاد شد!ظهر روز شنبه اول اردیبهشت ماه خبری در رسانهها با عنوان: «خرید جتهای خصوصی برای عموم آزاد است» به نقل از رئیس سازمان هواپیمایی کشور منتشر شد و به سرعت بازتاب پیدا کرد. در این خبر به نقل از محمد محمدیبخش، رئیس سازمان هواپیمایی اعلام شد که در حال حاضر بسیاری از مردم از این فضا استفاده میکنند و تاجرها، برخی از مسئولان، تیمهای ورزشی و تیمهای اقتصادی از استفادهکنندگان جتهای خصوصی هستند. همچنین آمار فعالیت هواپیماهای فوق سبک در حال حاضر ۲۵۰ فروند در ایران است.
در این خبر تاکید شده که این هواپیماها را برای سفر استفاده نمیکنند و اغلب برای پروازهای تفریحی و آموزشی کاربرد دارند و با توجه به محدودیتهای پروازی، امکان پرواز این هواپیماها غیر از پروازهای آموزشی و تفریحی وجود ندارد، هرچند این وسیله برای پروازها در مسافتهای تعریفشده توانمند هستند، اما در حال حاضر اجازه این ماموریت به این هواپیماهای کوچک داده نمیشود.
همچنین از رئیس سازمان هواپیمایی کشوری نقل شد که مالک هواپیماهای فوق سبک میتواند افراد حقیقی باشد، اما بهرهبردار حتما باید حقوقی باشد. البته به این هواپیماها اجازه فعالیت بهعنوان حملونقل عمومی داده نمیشود و ملاحظات خاص خود را دارد. هر فردی میتواند مالک این هواپیماها باشد و خرید برای عموم آزاد است، اما اپراتور آن باید از مجوزهایی برخوردار باشد و فرآیندهای اخذ گواهینامه صلاحیت پروازی، تعمیر و نگهداری و عملیاتی و امنیتی را بگذراند.
کجا پارکش کنیم؟خبر آزاد بودن استفاده از جت شخصی به سرعت در رسانهها بازتاب پیدا کرد و مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت و کاربران از جهتهای مختلفی با این خبر شوخی کردند. «وای بچهها خیلی خوشحالم دیگه میتونیم جت هم داشته باشیم، تنها دغدغم حل شد»، «جت شما چه رنگیه؟»، «شیشه جت شخصیهارو میشه دودی کرد؟»، «حالا جت شخصی هم خریدم، کجا پارکش کنم؟» همچنین روند گرفتن گواهینامه مورد توجه کاربران قرار گرفت.
«بچهها برای ثبتنام گواهینامه جت شخصی باید کجا ثبتنام کنم؟ کسی میدونه؟»، «سایپا امروز فروش فوقالعاده جت شخصی داره، جا نمونی هموطن.» کاربران همچنین با تخمین قیمت نجومی هواپیماهای شخصی و مجوزهای بهرهبرداری نوشتند «کجا میشه این جتها رو قسطی خرید؟»
برخی هم این خبر را وسیلهای برای طعنه زدن به برخی محدودیتها در واردات قرار دادند و نوشتند «واردات خودروی خارجی ممنوعه، واردات گوشی آیفون (بهعنوان کالای لوکس) ممنوعه و حتی معلوم نیست مثلا چرا گوشی سامسونگ هم قیمتش لوکس حساب نمیشه، واردات لوازم خانگی باکیفیت ممنوعه، در همین حال واردات جت شخصی آزاده...»، «خرید جت شخصی آزاد شده و از فرداش باید منتظر پزدادن با عکس جت شخصی تو پستهای اینستاگرام پولدارها و آقازادهها باشیم!»
واکنشها به این خبر صرفا به جنبههای طنز محدود نبود و بخش دیگر واکنشها مربوط به مطالبات جدی و مهم بود و نرخ بالای بلیتهای هواپیما با خرید جت شخصی مورد مقایسه کاربران قرار گرفت؛ این مقایسه که آسمان کشور در اختیار سرمایهداران قرار گرفته و امکان استفاده از آن روزبهروز از دسترس مردم عادی خارج میشود.
قیمت جت از ۷ تا ۳۰۰ میلیاردطنزپردازی کاربران شبکههای اجتماعی تا انتشار آگهی فروش جت شخصی کمکارکرد ادامه پیدا کرد. کاربری با انتشار این آگهی نوشت: «فروش یک فروند جت شخصی، یک لکه رنگ درب شاگرد، بازدید مساوی خرید!» در ادامه این روند شکل جدیتری به خود پیدا کرد و مساله قیمت واقعی هواپیمای شخصی به وجود آمد.
تاکنون پاسخهای مختلفی به این سوال داده شده. برخی با قیمتگذاری ۷ تا ۸ میلیاردی روی جتهای شخصی، آن را با قیمتهای بالای خودروهای وارداتی مقایسه کرده و خرید هواپیما را ارجح دانستند. برخی دیگر نیز کف قیمت برای این پرندههای سبک را ۳۰۰ میلیارد تخمین زده و معتقدند که خرید این جتها کار چندان منطقیای نیست؛ چراکه خریدار برای اینکه بتواند از وسیله خود استفاده کند باید یا خودش مدرک خلبانی داشته باشد که پروسه چندان راحتی نیست یا مجبور خواهد بود یک اپراتور برای جت خود استخدام کند که همیشه در دسترس باشد.
بنابراین همانطور که از رئیس سازمان هواپیمایی نقل شد «از این هواپیماها برای مسیر سفر استفاده نمیکنند و اغلب برای پروازهای تفریحی و آموزشی کاربرد دارند.»
جنجال بر سر یک قانون ۲۰ سالهبنا بر اطلاعیه سازمان هواپیمایی کشور و پیگیریها، مشخص شد که آییننامه مالکیت و بهرهبرداری از هواپیماهای خصوصی در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۲ توسط هیات وزیران بررسی شده و بنا به پیشنهاد شماره ۱۲۳۵۸.۱۱ مورخ هشت آبان ۱۳۸۲ وزارت راه وترابری به استناد اصل ۱۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آییننامه مالکیت و بهرهبرداری هواپیمای شخصی را تصویب کرد.
براساس این آییننامه هر شخص حقیقی یا حقوقی دارای تابعیت جمهوری اسلامی ایران، مجاز است با رعایت قوانین و مقررات مربوط، اقدام به خرید و مالکیت هواپیمای شخصی غیرنظامی نماید. همچنین بهرهبرداری از هواپیمای شخصی منوط به اخذ مجوز صلاحیت پرواز هواپیما و بهرهبردار، مطابق استانداردهای پرواز و قوانین و مقررات سازمان هواپیمایی کشوری میباشد و بهرهبردار باید قبل از استفاده از هواپیمای مورد نظر، آن را در سازمان هواپیمایی کشوری ثبت و مجوزهای لازم را برای بهرهبرداری دریافت کند.
یکی از موضوعاتی که مورد سوال بسیاری از فعالان قرار گرفت، نحوه کارکرد و مجوزهای پرواز این هواپیماهای شخصی بود. براساس این آییننامه، «اجازه پرواز پس از تایید قابلیتهای فنی ـ عملیاتی هواپیما و صلاحیت عوامل پرواز، توسط سازمانهواپیمایی کشوری صادر خواهد شد. نحوه عملیات پروازی، تعمیر و نگهداری، تامین قطعات و کتب فنی و عملیات هواپیمای مورد تقاضا میبایست به تایید سازمان هواپیمایی کشوری برسد.»
در این آییننامه به مرجع رسیدگی به درخواست بهرهبرداری و اعطای مجوز صلاحیت پرواز نیز اشاره شده و سازمان هواپیمایی کشوری بهعنوان این مرجع شناخته شده است. مدت زمان اعطای آن از زمان تکمیل تجهیزات و مدارک مورد نیاز که بهطور کتبی به متقاضی اعلام خواهد شد، شش ماه تقویمی خواهد بود.
هرچه جت بیشتر، امنیت هوایی بیشترجعفر یازرلو، سخنگوی سازمان هواپیمایی کشور با اشاره به اینکه سال گذشته یک خبرنگار با محمدی بخش، ریاست سازمان تماس میگیرد و از او در مورد آییننامه قانونی مالکیتهای شخصی سوال میپرسد، گفت: «قاعدتا محمدیبخش هم با توجه به قوانین موجود که توسط هیات وزیران در سال ۱۳۸۲ به تصویب رسیده، اشاره میکند که هر فرد حقیقی و حقوقی ایرانی میتواند برای مالکیت و بهرهبرداری خصوصی از هواپیماها، اقدام به خرید کند.
بیشترین نگاه دولت آن موقع این بوده که فرصتی ایجاد بکند تا بخش خصوصی ترغیب و تشویق شده تا وارد صنعت شود. ما در روز، پروازهای عبوری و داخلی داریم. پرواز تهران به شیراز از نوع داخلی است و علاوهبر این یکسری پروازهای عبوری از فضای کشور نیز داریم. هرچه تعداد هواپیما بیشتر باشد به معنی این است که حال صنعت خوب است و امنیت بالای آسمانها و پدافند کشور را نشان میدهد. نگاه دولت وقت اینگونه بود. پس این موضوع برای الان نیست و محمدیبخش درمورد قانونی که قبلا تصویب شده، صحبت کرده است.»
میخواهیم بخش خصوصی را به فعالیت در صنعت هوانوردی ترغیب کنیمسخنگوی سازمان هواپیمایی کشور با بیان اینکه این قانون در سال ۱۳۸۲ به تصویب هیات وزیران رسیده، گفت: «این قانون با توجه به نگاهی که به صنعت بوده، از طرف وزارت راه و ترابری و هیات وزیران به تصویب رسید. این قانون برای ترغیب بخش خصوصی به فعالیت در صنعت هوانوردی تصویب شد. پس درمجموع سال گذشته محمدیبخش در پاسخ به سوالی درمورد آییننامه مالکیت خصوصی هواپیماهای شخصی پرسیده و ایشان هم موضوع را براساس آنچه که قوانین و در چهارچوب قوانین موضوعه کشور است توضیح داده.
سازمان هواپیمایی کشوری شرکتهایی که صلاحیت دارند و تایید میشوند را در نظر میگیرد. الان مثلا شما یک فروند هواپیما بخرید، آیا میخواهید در حیاط خانه و در آپارتمان نگه دارید؟ این هواپیما باید در آشیانهای باشد. بحثهای مختلفی وجود دارد مثل تعمیر، نگهداری، ناوبری و به پرواز درآوردن، حتی لایسنس و گواهینامه خلبانی. شرکتهایی در این زمینهها فعالیت میکنند. برخی از آنها کارهای آموزش و نگهداری هواپیماها را در این حوزه انجام میدهند.
در ایرشو (نمایشگاه بینالمللی هوافضایی ایران) اسفند ماه سال گذشته در فرودگاه پیام شرکتهایی بودند که درواقع از سازمان هواپیمایی کشور مجوز فعالیت در این حوزه را گرفته بودند. تعدادشان را نمیدانم، اما یکی دو تا از این شرکتها را در نمایشگاه صنعت هوایی و ایرشو کرج سال گذشته دیدم.
خیلی از مردم هم میآمدند و از آنجا بازدید میکردند. در این نمایشگاه هواپیماهای تکنفره و دونفره آموزشی آورده بودند، اما جت نبود. فکر میکنم هواپیماهای خصوصی ذیل شرکتها، ایرلاینها یا موسساتی که از طرف سازمان صلاحیت دارند در این حوزه فعالیت میکنند و خدمت ارائه میدهند.»
برخی از تیمهای فوتبال و شرکتها از جت شخصی استفاده میکنندیازرلو با تاکید بر اینکه برخی ایرلاینها هواپیماهای ۳۰، ۴۰ نفره دارند گفت: «برخی از شرکتها و برخی از تیمهای فوتبال و گروههای ورزشی با همین جتهای خصوصی و هواپیماهای کوچک مرتب سفر میکنند که من بهخاطر تبلیغ نمیتوانم اسمی از آنها ببرم. در همین دولت سیزدهم ۹۲ فروند هواپیما و هلیکوپتر در همین دولت سیزدهم وارد کشور کردیم که هم رستم قاسمی، هم بذرپاش و هم خود محمدیبخش پای کار بودند.
در این دولت ۹۲ فروند هواپیما وارد کردیم. ۶۶ فروند هواپیمای بزرگ مسافری، ۷ فروند هواپیمای فوق سبک، ۵ فروند هلیکوپتر و ۱۴ فروند هواپیمای زمینگیر ۵ ساله و ۱۰ ساله و ۳ ساله آوردیم. پیوستهای امنیتی و اقتصادی مقرونبهصرفه بودنش را بررسی و بازآمد کردیم.
بهطور کلی از ابتدای دولت سیزدهم تا انتهای سال ۱۴۰۲، ۹۲ فروند هواپیما و هلیکوپتر به ناوگان هواپیمایی کشوری اضافه شد. ما با اتکا به توان داخلی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان شاهد انجام تمامی تعمیرات مورد نیاز ناوگان هواپیمایی کشور ازجمله موتور هواپیما در داخل کشور هستیم و اکنون با توان داخلی هیچ موتور هواپیمایی برای انجام تعمیرات به خارج از کشور فرستاده نمیشود.»