دلار جهانی پایین آمد
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۷۱۶۰۹
روند نزولی دلار برای دومین روز متوالی ادامه یافت.
به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، شماری از کشورهای مختلف برآورد خود از رشد اقتصادی امسال را افزایش داده اند اگرچه رشد اقتصادی بسیاری از کشورها حتی در سناریو خوش بینانه نیز منفی باقی خواهد ماند. جان ویلیامز- مدیر دفتر منطقه ای بانک مرکزی آمریکا در نیویورک گفته است روند احیای رشد اقتصادی آمریکا قوی تر از چیزی بوده است که پیشتر تصور می شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه بانک مرکزی خواهان دیدن بازار کار در وضعت اشتغال کامل در سریع ترین زمان ممکن است، افزود: انتظار ما این است که تا ۲۰۲۲ به ثبات بسیار خوبی در بازار کار برسیم با این حال هنوز ابهامات زیادی وجود دارد که در سال های آینده باید خود را آماده مواجهه با چه چیزی کنیم.
وضعیت برای دومین اقتصاد بزرگ جهان یعنی چین نیز احتمالا مطلوب تر از آن خواهد بود که پیشتر تصور می شد: بانک جهانی در گزارش جدیدی به بررسی وضعیت اقتصاد چین در ماه های پایانی سال جاری پرداخته و اعلام کرده است چین تنها اقتصاد بزرگ منطقه شرق آسیا خواهد بود که با وجود تبعات سنگین کرونا رشد اقتصادی مثبت را تجربه خواهد کرد و رشد دو درصدی برای آن در سال جاری پیش بینی شده است. انتظار می رود روند رشد اقتصاد چین در سال آینده شتاب بسیار بیشتری بگیرد و به ۷.۹ درصد برسد.
همچنین انتظار می رود رشد اقتصادی برخی دیگر از اقتصادهای بزرگ جهانی نظیر آلمان، فرانسه و انگلیس نیز تا پایان سال جاری بهتر از چیزی باشد که پیشتر تصور می شد.
نیل جونز- کارشناس مسایل ارزی در بانک میزوهو گفت: دارایی های پرریسک در شرایط فعلی کمتر مورد استقبال معامله گران قرار می گیرند چرا که احتمال بدتر شدن شرایط اقتصادی جهان وجود دارد. تا زمانی که معامله گران نسبت به آینده خوش بین نباشند، ترجیح خواهند داد سرمایه های در اختیار خود را در دارایی های امن نگهداری کنند و این تقاضا برای دارایی های امن احتمالا در کوتاه مدت در سطح نیرومندی باقی خواهد ماند.
شمار افراد متقاضی مزایای بیکاری در آمریکا مجددا در حال نزدیک شدن به رکورد ثبت شده تابستان است و این مساله می تواند کار را برای حفظ نرخ بیکاری در محدوده تک رقمی دشوار کند. در حال حاضر نرخ بیکاری آمریکا ۸.۵ درصد است که این رقم فاصله قابل توجهی با نرخ بیکاری ۴.۵ درصدی قبل از بحران کرونا دارد.
عامل موثر دیگر بر بازار ارز، اخبار مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. اگرچه جوبایدن هنوز با اختلاف اندکی در نظرسنجی ها از ترامپ پیش است اما نمی توان با قطعیت در خصوص برنده احتمالی سخن گفت. در شرایطی که دونالد ترامپ تردیدهایی در خصوص پذیرش نتیجه انتخابات در صورت شکست خوردنش را ایجاد کرده، رئیس جمهوری خواه سنا آمریکا گفته است پیروز انتخابات از هر کدام از دو حزب در ماه ژانویه رئیس جمهور خواهد شد و کسی نمی تواند مانع این کار شود.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا روز سوم نوامبر ( ۱۳ آبان) برگزار خواهد شد اما به دلیل کرونا احتمالا تغییراتی در روند رای گیری ایجاد خواهد شد.
اختلافات بین چین و آمریکا نیز زیر ذره بین معامله گران قرار دارد. آمریکا مجددا چین را به نقض حقوق بشر متهم و به فشار خود روی اپلیکیشن های چینی افزوده است. روابط سرد دو طرف در حال نشان تدریجی پیامدهای خود روی مناسبات مالی و تجاری است و معامله گران از این نگران هستند که فاز نخست توافق تجاری با وخیم تر شدن فضای کنونی از دست برود و جنگ تجاری بین دو طرف از سر گرفته شود.
نرخ عجیب تورم کشورهای اروپایی و فاصله گرفتن آن از محدوده دو درصدی هدف گذاری شده توسط بانک مرکزی اروپا باعث سردرگمی معامله گران نسبت به امکان تداوم روند صعودی ارزهای اروپایی شده است. طبق اعلام مرکز آمار اتحادیه اروپا، متوسط نرخ تورم در ۱۹ کشور عضو منطقه یورو در ۱۲ماه منتهی به آگوست با ۰.۶ درصد کاهش نسبت به رقم مشابه منتهی به ماه قبل به منفی ۰.۲ درصد رسید. همچنین متوسط نرخ تورم در ۱۲ ماه منتهی به آگوست در ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا ۰.۴ درصد اندازهگیری شده که ۰.۵ درصد کمتر از رقم ثبت شده ماه قبل بوده است.
با وجود بازگشایی کسب و کارها و از سرگیری فعالیت های تجاری انتظار نمی رود اقتصاد جهانی امسال را با رشد مثبت به پایان برساند. سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در برآورد جدید خود پیش بینی کرده است رشد اقتصادی جهان برای کشورها به طور متوسط منفی ۴.۵ درصد خواهد بود. طبق پیش بینی های این سازمان اقتصاد چین امسال تنها ۱.۱ درصد رشد خواهد کرد که این عملکرد برای آمریکا از این هم ناامیدکننده تر خواهد بود تا جایی که انتظار می رود بزرگ ترین اقتصاد جهان تا پایان امسال ۳.۸ درصد کوچک شود.
پس از فروکش کردن موج اولیه، روند شیوع کرونا در بسیاری از کشورها سرعت گرفته که این روند به ویژه در اروپا محسوس بوده است. با این حال دونالد ترامپ- رئیس جمهور آمریکا- از قرار داشتن توسعه واکسن کرونا در مراحل پایانی و آغاز توزیع آن از اواخر ماه آینده صحبت کرده است.
تاکنون بیش از ۳۳ میلیون و ۷۵۲ هزار و ۹۲ مورد ابتلا به کرونا گزارش شده است که در این بین یک میلیون و ۹ هزار و ۹۰۵ نفر جان خود را از دست دادهاند. در بین کشورهای مختلف، بالاترین تلفات مربوط به آمریکا با ۲۱۰ هزار و ۳۹۸ نفر، برزیل با ۱۴۲ هزار و ۲۸۰ نفر، هند با ۹۷ هزار و ۴۵۰ نفر، مکزیک با ۷۶ هزار و ۶۰۳ نفر و انگلیس با ۴۲ هزار و ۷۲ نفر بوده است.
به نظر می رسد کرونا روی توان بودجه ای بزرگ ترین اقتصاد اروپایی تاثیر منفی محسوسی گذاشته است تا جایی که مرکز مطالعات اقتصادی آلمان اعلام کرده مازاد بودجه ۵۲.۵ میلیار دلاری دولت در سال قبل جای خود را به کسری بودجه ۱۷۰ میلیارد دلاری در سال جاری خواهد داد. به گفته این مرکز، امسال اقتصاد این کشور ۵.۳ درصد کوچک خواهد شد که این رقم در صورت تحقق، ۱.۴ درصد بیشتر از رقمی خواهد بود که پیشتر تصور می شد. این موسسه با پیش بینی از سرگیری رشد اقتصادی در سال آینده، نرخ رشد سال ۲۰۲۱ را ۵.۱ درصد پیش بینی کرده است.
کیوسوکه سوزوکی- استراتژیست مسائل ارزی در موسسه " سوسیه جنرال" گفت: فکر می کنم در بلندمدت بین یورو و دلار توازن برقرار شود و نرخ برابری هر یورو در بلندمدت احتمالا ۱.۱۶ دلار خواهد بود. ما شاهد یک روند احیای طولانی خواهیم بود و فارغ از اینکه چه کسی پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شود، کار سختی را برای رساندن اقتصاد به سطح پیش از آغاز بحران کرونا خواهد داشت.
شاخص دلار
شاخص دلار که نرخ برابری آن در مقابل سبدی از ارزهای جهانی را اندازه میگیرد، در معاملات امروز با ۰.۵۲ درصد کاهش نسبت به روز گذشته در سطح ۹۳.۹۲۲ واحد بسته شد. نرخ برابری هر فرانک سوئیس نیز معادل ۱.۰۸۱ دلار اعلام شد.
ارزهای اروپایی
در تازهترین دور از معاملات، پوند با ۰.۵۴ درصد افزایش نسبت به روز قبل خود و به ازای ۱.۲۸۵ دلار مبادله شد. یورو ۰.۶۵ درصد بالا رفت و با گذشتن از کانال ۱.۱۶ به ۱.۱۷۴ دلار رسید.
ارزهای آسیایی
در معاملات بازارهای ارزی آسیایی، هر دلار با ۰.۱۲ درصد افزایش به ۱۰۵.۶۷۹ ین رسید. در برابر همتای استرالیایی، هر دلار آمریکا به ازای ۱.۴۰۲ دلار مبادله شد. همچنین نرخ برابری دلار معادل ۶.۸۱۶ یوان چین اعلام شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: دلار بازار ارز رشد اقتصادی معامله گران نرخ برابری رشد اقتصاد سال جاری خواهد شد پیش بینی ۵ درصد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۷۱۶۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اقتصاد ایران تا اطلاع ثانوی، نفتی، رانتی و دستوری است
به گزارش «تابناک» به نقل از خبرآنلاین، در هفتههای اخیر و پس از افزایش قیمت ارز و سکه در بازار، بحث بر سر تغییر یا عدم تغییر تیم اقتصادی دولت در میان موافقان و مخالفان دولت افزایش یافته است. بحثی که دامنه آن حتی به مجلس و نمایندگان حامی ابراهیم رئیسی نیز کشیده است و چه در نطقهای میان دستور خود و چه در تذکرها از تغییر تیم اقتصادی میگویند، گاهی حتی کار به تهدید نیز کشیده و برخی از نمایندگان خواهان اخراج رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد شدند.
در همین راستا، محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین بیان کرد: «در حال حاضر اقتصاد ایران به شدت سیاسی است و از نظر سیاسی عمدتاً به مسائل بینالمللی، مسائل هستهای و تحریمها گره خورده است و شاهد هستیم که هر اتفاقی هر گوشه دنیا میافتد، بر روی مسائل اقتصادی در ایران تاثیر میگذارد.»
وی با اشاره به اظهارات انتخاباتی ابراهیم رئیسی گفت: «ایشان یک وقت در تبلیغات انتخاباتی گفتند من کارشناسان اقتصادی را به خط خواهم کرد، الان شما میتوانید اسم دو نفر از کارشناسان اقتصادی دولت را ببرید که بیایند در مورد نفت، اشتغال، اقتصاد، مسائل بانکی و نقدینگی نظریه و سخن بگویند تا ببینیم که اینها حرفهای علمی و تخصصی بزنند؟»
در ادامه مشروح گفتگوی محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح طلب، را در خبرگزاری خبرآنلاین میخوانید؛
* آقای میرلوحی، پس از گرانیهای اخیر، درخواستها برای تغییر تیم اقتصادی دولت به یک مطالبه میان نمایندگان مجلس و سیاسیون تبدیل شده است، اما همواره دولت از عدم تغییر این تیم خبر میدهد، به نظر شما اصرار دولت بر حفظ کابینه فعلی چیست؟
واقعیت این است که آقای رئیس جمهور تئوری اقتصادی ندارد. اینها در ابتدا گفتند که ۷ هزار صفحه طرح و برنامه دارند اما حتی ۷ صفحه آن هم ارائه نشد که ببینیم چه برنامهای است. مشخص است که دولت، تئوری اقتصادی نه در سطح کلان، نه در سطح بینالمللی و نه در سطح خرد اقتصاد ندارد.
بنابراین چون تئوری ندارند، حتی اگر تغییر هم بدهند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ همانند آقای عبدالملکی که ادعا میکرد با یک میلیون تومان شغل درست میکند، او را از وزارت کار در مناطق آزاد گذاشتند و یک جابهجایی این طوری انجام میدهند.
بعید میدانم دولت رئیسی در کل دوره اش بتواند یک میلیون و ۲۰۰ هزار مسکن تحویل بدهد
در بحث مسکن ادعا کردند که ما یک میلیون مسکن میسازیم اما چیزی که در عمل انجام میشود متفاوت است و همانند ۳۰۰ هزار مسکنی که دولت آقای روحانی و دولتهای قبل ساختند، شده است. بعید میدانم که این دولت در کل دورهاش بتواند یک میلیون و ۲۰۰ هزار مسکن تحویل بدهد که حتی اگر بتواند این کار را انجام دهد، عملکردش مشابه دولتهای قبلی خواهد شد.
در بحث تولید، در سمنان عنوان شده است که ما ۸ هزار واحد تولیدی را احیا کردهایم؛ حالا این ۸ هزار واحد کدام واحدها هستند؟ همانهایی هستند که چهار ماه پیش راه افتاده بود؟ واحدهای تولیدی که مسائلشان اینطور نیست که دوستان فکر کنند با دور هم نشستن حل شود.
بنابراین، به نظر من مسائل اقتصادی کشور پیچیدهتر از چیزی است که بشود با این دیدگاههای اینچنینی و بدون تئوری و برنامه حل شود. به خصوص مسائل اصلی اقتصاد ایران یعنی سرمایهگذاری، اشتغال، صادرات، واردات، ارز، مسائل بانکی و مسائل صندوقها، مسائل کلان و مزمنی هستند که سالهاست که اقتصاد کشور را فلج کردند و با دولتهای بزرگتر از آقای رئیسی هم به نظر میآید که به این سادگی حل نخواهند شد.
اقتصاد ایران به شدت سیاسی است
در حال حاضر اقتصاد ایران به شدت سیاسی است و از نظر سیاسی عمدتاً به مسائل بینالمللی، مسائل هستهای و تحریمها گره خورده است و شاهد هستیم که هر اتفاقی هر گوشه دنیا میافتد، بر روی مسائل اقتصادی در ایران تاثیر میگذارد. بالاخره در دنیا معمولاً بورسها نسبت به اتفاقات بزرگ مثل جنگ اوکراین یا جنگ در غزه واکنش نشان میدهند اما ظاهراً سیستم سنجش ایران طوری است که با هر حادثهای در هر کجای دنیا متأسفانه فقط یک مسیر را میرود که عبارت از التهاب، افزایش قیمت دلار، تنش در بازار و همچنین مشکل شدن کار تجارت و اقتصاد و تولید و نظایر آن است.
بنابراین، به نظرم در بحث مسائل اقتصادی ایران، ابتدا باید مسائل سیاسی بینالمللی و مشکل تحریمهای ما حل و فصل شود، تکلیف برجام روشن شود. در حالی که مرتب گفته میشود اقتصاد ما دستوری نیست، برای مثال چین کمونیست ۸۰ درصد اقتصادش در دست بخش خصوصی است اما ایران که بر اساس اصل ۴۴ سالهاست که مرتب شعار میدهیم و امسال هم سال حمایت از تولید مردمی و حضور مردم است، ۸۰ درصد اقتصاد، دولتی است و ۲۰ درصد آن در دست مردم است.
از آن طرف عنوان میشود که مالیات در دنیا هم مهم است. بله، این حرف درستی است و مالیات خیلی مهم است اما نه اقتصادی که بخواهی با ۲۰ درصد اقتصادی که در دست بخش خصوصی است همان کاری را انجام دهی که در فرانسه و انگلیس و کشورهای اروپایی با ۱۰۰ درصد اقتصاد در دست بخش خصوصی انجام میدهند، آنها مالیات را از ۱۰۰ درصد اقتصاد میگیرند. اما در ایران، اقتصاد واقعی دست نهادهای خصولتی، دولتی و حتی ستاد اجرایی و بنیادها است ولی ما فشار میآوریم تا مالیات را از همان ۲۰ درصد بگیریم.
دولت نه در اقتصاد تئوری دارد و نه تبدیل به گفتمان شده
یا مثلاً صندوقها بحران دارند، سن بازنشستگی را بالاتر میبریم. اینها نشان میدهد که مسائل اقتصادی ما مزمنتر، عمیقتر و گستردهتر از این است که بتوان آن را با این شعارها حل و فصل کرد.
این در حالی است که حتی شعارهایشان هم تئوریزه نیست. گاهی اوقات میبینید که شعارهای هماهنگ و گفتمان شفاف و روشنی وجود دارد اما متأسفانه دولت الان نه در اقتصاد تئوری دارد و نه تبدیل به گفتمان شده است که بگوییم همه مقامات، بانک مرکزی، سازمان برنامه، اقتصاد و دارایی، صنایع و همه اینها سخنشان یکی است، خیر، اینطور نیست. متأسفانه به نظر میرسد یک نوع عدم انسجام وجود دارد و نتیجهاش هم همین میشود که برای مثال میبینیم که در حوزه مسکن عملاً در طی این سالها چه اتفاقی افتاده است.
شما میتوانید اسم دو نفر از کارشناسان اقتصادی دولت را ببرید؟
* به نظر شما کل بضاعت آقای رئیسی در چینش کابینه همین چیزی است که دیدیم یا از سوی باندها و افرادی که در چیدن کابینه نقش داشتند، تحت فشار است که نمیتواند تغییر ایجاد کند؟
بالاخره سخنی که در افواه عمومی گفته میشود این است که اینهایی که در تیم اقتصادی دولت هستند، فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) و اغلبشان هم غیرمتخصص هستند، خیلیهایشان در رشتههایی مثل الهیات و ادبیات تحصیل کردهاند، بنابراین طبیعی است.
ایشان یک وقت در تبلیغات انتخاباتی گفتند من کارشناسان اقتصادی را به خط خواهم کرد، الان شما میتوانید اسم دو نفر از کارشناسان اقتصادی دولت را ببرید که بیایند در مورد نفت، اشتغال، اقتصاد، مسائل بانکی و نقدینگی نظریه و سخن بگویند تا ببینیم که اینها حرفهای علمی و تخصصی بزنند؟
الان برای مثال در مورد نقدینگی، بدهیهای دولت، چاپ پول حرفهایی که زده میشود نشان میدهد اینها دوستانی هستند که به عنوان یک متخصص شناخته نمیشوند. چند سالی است مردم ترکیه با تورم دست به گریبان هستند اما همین آقای اردوغان رفت و کارشناسان برجسته ترک را که در بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و سازمانهای دیگر کار کرده بودند آورد و تورم را تا حدی مهار کرد.
کشورهای دیگر کارشناسان معتبر خود را از سراسر دنیا فرا میخوانند اما...
کشورهای دیگر میروند و کارشناسان معتبر و شناختهشدهشان را از سراسر دنیا برای حل مشکل فرا میخوانند ولی آیا چنین چیزی را در ایران میبینید؟ خیر. الان مواضع دولت در مسائل اقتصادی چیست؟ آیا سرمایهداری است؟ آیا الان نگاهشان سوسیالیستی است؟ آیا نگاهشان اقتصاد آزاد است؟ الان گفته میشود که اقتصاد ما دستوری نیست ولی آیا شما میتوانید بگویید کدام بخش اقتصاد ایران دستوری نیست؟
نفت ایران دستوری نیست؟ خودروی ایران الان چه وضعی دارد؟ مسکن ایران دستوری نیست وقتی که شما میگویی من تسهیلات میدهم و نمیتوانی بدهی؟ سال گذشته باید ۴۰۰ همت تسهیلات مسکن میدادند. ببینید در سال ۱۴۰۲ چه اتفاقی افتاد؟ آیا توانستند حتی ۴۰ همت را بدهند؟
یا گفته میشود که داریم شرکتها را فعال میکنیم، مسئله شرکتها نقدینگی است و گرنه شرکتها در دنیا مشکلی به نام نقدینگی ندارند؛ بانکها مثل آب خوردن برایشان نقدینگی تأمین میکنند. در حال حاضر سود بانکی را به ۳۰ درصد رساندهاند. کدام واحد تولیدی در ایران میتواند ۳۰ درصد سود ببرد که آن را به بانک بدهد حتی اگر خودش هیچ سودی نکند.
کدام واحد تولیدی را در ایران میتوان پیدا کرد که بتواند ۳۰ درصد سود به دست بیاورد؟ بنابراین، واحدهای تولیدی نمیتوانند این سود ۳۰ درصدی را به بانک بدهند، حتی نمیتواند وام بگیرد زیرا باید حداقل ۵۰ درصد یا ۱۰۰ درصد سود ببرد که بتواند ۳۰ درصد آن را به بانک داده و ۲۰ درصد آن را هم به عنوان حقوق به کارگرانش بدهد.
در دولت آقای روحانی افراد در صنعت برای خود اعتبار و حرفی داشتند
این دولت محترم الان نه تئوری دارد، نه یک گفتمان اقتصادی شناخته شده معتبر و قابل ردیابی دارد، نه تیم شناخته شده و باتجربهای الان در دولت هستند که بگوییم اینها تیمهای اقتصادی خاصی هستند، در دولت آقای روحانی چهرههایی حضور داشتند که هم در صنعت برای خود اعتبار و حرفی داشتند و هم با صنعتگران نشستهایی را برگزار میکردند اما در دولت سیزدهم این ارتباطات را نمیتوان دید. آیا مقامهای استانی و استانداران این دولت میتوانند نشستهایی با اتاق بازرگانی، کارشناسان و بنگاههای اقتصادی داشته باشند؟ به نظرم خیر.
افراد در دولت سیزدهم بعضا نظامی هستند و تقریباً با فضای نظامی خو گرفته و با آنها میتوانند نشست و برخاست کنند اما با اهل اقتصاد و تولید خیلی همخوانی ندارند. بنابراین، نتیجه همه این مسائل این شده است اتفاقاتی مانند وضعیت مسکن در جای خود باقی مانده است.
برای مثال در بحث ارز میگویند اگر دولت روحانی بود، نرخ ارز این مقدار میشد، خیلی غیرحرفهای است که یک مقام رسمی این صحبت را بکند. این افراد قرار بود قیمت ارز را بر روی ۵ هزار یا حتی ۳ هزار تومان بیاورند یا مشکل بورس را کنند و اینها ادعاهای قبلی آقای خاندوزی است. به کدام ادعایشان توانستند عمل کنند؟
اقتصاد ایران تا اطلاع ثانوی، نفتی، رانتی، دولتی و طبیعتاً دستوری است
* جدای از بحث گرانیها، ما شاهد یکسری پروندههای فساد مانند فساد چای دبش بودیم که علی رغم تاکیدات آقای رئیسی بر فساد ستیزی، نسبت به این پرونده سکوت پیش گرفته شده و خبری از نتیجه نیست، نظر شما چیست؟
بالاخره شعار یک پشتوانه میخواهد. اگر امروز در دنیا از شفافیت، مبارزه با فساد، آزادی کسب و کار گفته میشود، یک زنجیرهای از ساختارها، سیستمها و عملکردهاست.
اقتصاد ایران تا اطلاع ثانوی، نفتی، رانتی، دولتی و طبیعتاً دستوری است. وقتی این چهار خصوصیت در اقتصاد ایران هست و اگر نفت نفروشید نمیتوانید بودجهتان را تامین کنید، هر چقدر هم که با حسابها بازی کرده و بگوییم وابستگی به نفت را کم کردیم یا اوراق قرضه چاپ کنید و از بانکها استقراض کنید؛ جامعه به خوبی میفهمد که شما نصف بودجهتان را کسری دارید. بانک مرکزی را دور میزنید و میگویید از بانکها استقراض شده است، مگر چه فرقی میکند؟، مگر بانکها و بانک مرکزی از دوتا کیسه جداگانه در این کشور استفاده میکنند؟ نه اینها فرقی نمیکند.
یک کسی میتواند برای شیر خشک ۱۰۰ میلیون دلار یا گاهی وقتها ۱۰ میلیون دلار، برای دارو ۳ میلیارد دلار سهمیه ارزی داشته ولی آن را هم نمیتوانید تامین کنید و اتفاقاتی که در بحث دارو در همین دو سال افتاده قابل مشاهده است. ولی از آن طرف یک شخصی که اختیار یک امضایی را دارد؛ میتواند ۳ یا ۴ میلیارد را به یک نفر تحت عنوان چای بدهد، آن فردی که چنین کاری کرده میداند که در کل ظریفت چایی در کشور ۱۰۰ میلیون است. وقتی اقتصاد دولتی و رانتی است میتوانند این طور عمل کنند.
بحث خودرو نیز همانند مسئله چای است. مگر در کشور کل ظرفیت خودروی کشور در سال چقدر است؟ گفته میشود ما به خاطر اشتغال حدود ۲۰ سال است اتوبوس وارد نمیکنیم و این موضوع به یک مافیا تبدیل شده و مردم از اتوبوس مدرن محروم هستند، داخلیها هم میگویند ما میسازیم ولی نمیتوانند. بنابراین در بحث خودرو هم دارد همین طور میشود. بنابراین وقتی اقتصاد به این شکل است، متأسفانه این اتفاقات تکرار میشود و نباید فکر کنیم این آخریناش است.
اقتصاد نفتی و دولتی، عملا فسادزا است
حالا فردا یا ۱۰ روز دیگر دوباره این چای دبشها از یک جای دیگر سر باز میکند. شما میبینید که برای ۱۰ دلار، ۲۰ دلار یا یک هزار دلار کلی سروصدا میشود، میگیرند و میبندند، مانند آن نانوای مشهدی که چقدر سر و صدا به پا کردند اما زمانی که مسئله چای دبش رخ میدهد، سریع هم فروکش میکند. چون این سیستم، سیستمی است که نظامها و ساختارهای مرسوم دنیا اصلاً در آن وجود ندارد.
ارز نیز در دست چند نفر قرار دارد که هر زمانی که آنها تشخیص دهند یک کار نمایشی یا یک مراسم دیگر میگذارند، در آنجا تصمیم میگیرند و میبینید یک مرتبه چند میلیارد یا چند میلیون ارز را تخصیص میدهند.
اقتصاد ما هم ۸۰ درصدش دولتی است. اقتصاد باید آزاد شده و در دست بخش خصوصی قرار بگیرد. سالهاست که گفته شده اقتصاد دولتی و نفتی و رانتی، در واقع عملاً فسادزا است و اساساً امکان اینکه سالم شود، یک تخیل بیشتر نیست. اگر فکر میکنند اقتصادی با این ابعاد و ویژگیها میتواند سالم، کارآمد، به نفع جامعه باشد و منجر به اشتغال و تولید و رونق اقتصادی شود، اشتباه میکنند.