برنامههای کودکان و نوجوان در آینه نقد رسانه ملی
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۷۳۴۳۸
به گزارش حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در آستانه روز جهانی کودک اداره کل روابط عمومی رسانه ملی سومین نشست نقد هفتگی خود را به آسیب شناسی برنامههای کودک و نوجوان اختصاص داد.
این نشست با عنوان نقد و بررسی «برنامههای کودکان و نوجوانان در آینه رسانه ملی» میزبان مقصود نعیمی ذاکر مدیر پیشکسوت حوزه کودک، برنامهسازانی همچون علیاکبر ذاکری، تهیه کننده «خاله شادونه»، مجید قناد، مجری و تهیه کننده، فاطمه شیرازی مقدم، تهیه کننده «رنگین کمان» و آرزو جعفری، روانشناس بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نشست که آذرمیدخت آذرهوش، مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه دو هم از طریق ارتباط اینترنتی در آن حضور داشت، به موضوعات مهمی در حوزه کودک و نوجوان پرداخته شد؛ اما جای خالی مدیران شبکه پویا در این نشست مشهود بود که با وجود دعوت اداره کل روابط عمومی، در این جلسه حضور پیدا نکردند.
رقابت سخت قهرمانهای ایرانی و خارجی برای دلبری کودکانه
آذرمیدخت آذرهوش، مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه دو در پاسخ به اولین سوال که چرا کودکان ایرانی همچنان شخصیتهای محبوب کارتونیشان را از آثار خارجی انتخاب میکنند و شخصیتهای ایرانی نتوانستهاند جایگزین مناسبی باشند؟ گفت: این موضوع از جنبههای مختلف قابل بحث است، اما مهمترین بخش آن به دسترسی آسان مربوط میشود. ما در برنامهسازی بینیاز از منابع خارجی نیستیم، میتوانیم آثار موفق خارجی را ببینیم، اما به شکلی دیگر آن را طراحی و پیامها را به بچهها منتقل کنیم.
وی افزود: آنچه در این میان اهمیت دارد، رقابت سختی است که میان شخصیتهای ایرانی با شخصیتهای خارجی شکل میگیرد و در این رقابت نابرابر ما کم میآوریم، چرا که حرف اول را بودجه میزند.
به گفته آذرهوش، رسانه ملی نمیخواهد در حوزه کودک به حامی مالی وابسته باشد، چرا که سازمان هم با ورود شرکتهای تجاری به برنامههای کودک موافق نیست و بنابراین با محدودیتهایی برای تولید مواجه میشود.
حضور همه عوامل در جلسه برآورد
مجید قناد، تولیدکننده پیشکسوت حوزه کودک در این جلسه با تأکید بر اینکه کودکان قدرت تصمیمگیری ندارند و خوراک فکریشان را رسانه میدهد، از این رو نباید نقش نویسنده، تهیهکننده و حتی طراح دکور را در برنامههای تولیدی کودک نادیده گرفت، گفت: در دهه شصت وقتی قرار بود برای یک برنامه برآورد بودجه شود، همه عوامل حضور داشتند. از صحنهآرا و صدابردار تا نویسنده و نورپرداز تا با در نظرگرفتن همه جوانب و شرایط آن اثر به تولید برسد. پس از پایان پخش آن اثر هم جلسات نقد و ارزیابی برپا میشد و مطلوبیت یا نامطلوبیت آن ارزیابی میشد.
جای خالی تیپسازی
مقصود نعیمی ذاکر، مدیر پیشکسوت حوزه کودک نیز با اشاره به اهمیت تیپسازی در برنامههای کودک گفت: شخصیتهای کارتونی با ممارست در ذهن کودکان ماندگار میشوند. به طور مثال شخصیت مردعنکبوتی برآورنده همه آرزوها و آمال کودکانی است که روزی میخواهند قویترین باشند. این شخصیت ماحصل فکر و تجربه گروهی است که جزئیات اثر هم برایشان مهم است.
وی با طرح این پرسش که چند شخصیت تأثیرگذار ایرانی را توانستهایم در این سالها خلق کنیم تا فرزندانمان به آن تکیه کنند و دوستش داشته باشند؟ گفت: متأسفانه ما دنبال تیپسازی نرفتیم و از شخصیتهایی هم که این قابلیت را داشتند، حمایت نکردیم.
لزوم تجاری سازی
فاطمه شیرازی مقدم، تهیهکننده «رنگینکمان» هم با اشاره به وجود خط قرمزهای فراوان در تولیدات کودک گفت: ما نه تنها در تولیدات خودمان، بلکه در انتخاب آثار خارجی هم دچار محدودیت هستیم و دستمان بسته است.
وی افزود: ما فرصت تجاریسازی را از دست دادهایم، در حالی که میتوانستیم شخصیتهای محبوب ایرانی مانند زیزیگولو، سنجد و... را روی کالاهای مورد نیاز بچهها بیاوریم و یا آثار ایرانی را تبلیغ کنیم؛ ولی به دلیل نبود اعتماد از سوی شرکتهای ایرانی برای بازگشت سرمایه، هیچگاه وارد این روند نشدیم.
به گفته این تهیه کننده، برای ماندگار شدن شخصیتهای ایرانی باید از قواعد مرسوم در جهان پیروی کنیم و راههای تجاریسازی را بیاموزیم، اما نگاه برخی مدیران همواره مقطعی بوده و برنامه طولانیمدت برای ثبت یک شخصیت ایرانی نداشتند.
جای خالی پیشکسوتان تولید
علی اکبر ذاکری، تهیه کننده «فرزندان ایران» هم که این روزها روی آنتن شبکه جهانی جامجم میرود، با اشاره به تفاوت برنامهسازی در سه دهه گذشته با زمان حال گفت: اکنون برخی برنامهها به اسم جوانگرایی به دست نیروهای کمتجربه سپرده میشود؛ در حالی که تلویزیون تهیهکنندههای باتجربه و متخصصی همچون سوسن کرامتی، ژاله موقر، مهناز آذین، پروین شمشکی، گیتی فرشفاهی و... دارد؛ این دوستان الان باید در شبکههای کودک و نوجوان به عنوان پشتوانه شبکهها حضور داشته باشند، ولی هیچ کدام از آنها مشغول به کار نیستند.
ذاکری با اشاره به قابلیت برخی از شخصیتهای کودک به الگو شدن در ذهن بچهها متذکر شد: ما برای خلق شخصیتهایی همچون زیزیگولو، هادی و هدی، چیه و چرا، سنجد و... زحمت کشیدیم، اما اکنون همه اینها به آرشیو رفتهاند.
وی با بیان اینکه در جلسه با مدیران شبکه کودک و امید این پرسش را طرح کرده است که با توجه به تخصصی بودن این شبکهها برند و شخصیت ماندگار در طول این سالها چه کسانی و چه شخصیتهای عروسکی یا کارتونی بوده است؟ گفت: باید این انتظار را از شبکههای تخصصی داشت که خود را بینیاز از تجربه برنامهسازی ندانند و باید پاسخگوی خلق شخصیتهای ماندگار برای کودکان این سرزمین باشند.
برآورد اندک در کارهای کودک
در ادامه این نشست، آذرهوش با نگاه آسیبشناسی به شخصیتهای کارتونی خارجی گفت: آثار انیمیشن خارجی با مضامین متفاوت و غالباً همان مضامینی که در ساخت برنامههای وطنی بدآموزی خوانده میشود، تولید میشوند و اتفاقاً بچهها هم به شکل قابل توجهی از این گونه برنامهها استقبال میکنند؛ در حالی که ما در خلق شخصیتهای ماندگارمان از هر نوع خشونت پرهیز میکنیم.
وی با دشوار خواندن فضای اقتصادی کنونی برای برنامهسازان کودک متذکر شد: در گذشته گروههای برنامهساز برآورد معین داشتند و یک حداقلی برای هر برنامه درنظر گرفته میشد، اما اکنون با بودجه اندکی که به گروه کودک و نوجوان داده میشود، کمتر تهیهکنندهای حاضر به تولید است و پیشکسوتان این عرصه نیز حوصله درگیریهای مالی را ندارند.
فقر ملودی و ترانه در آثار کودک
مجید قناد با تأیید صحبتهای نعیمی ذاکر در استفاده از نیروهای مجرب و پیشکسوت کودک و نوجوان گفت: من با بیش از ۲۰ مدیر گروه کودک کار کردهام و همواره از آنها آموختهام. امروز هم انتظار دارم از این تجربیات من که با هزینه رسانه ملی به دست آمده است، استفاده کنم و برنامه بسازم. شاهد بودهام که همان بودجهای را که به نیروی بیتجربه میدهند، به ما نمیدهند؛ گویی کودکان به ما نیازی ندارند.
این تهیه کننده پیشکسوت با اشاره به نیاز کودکان به سرود و شعرهای آهنگین و ملودیهای کودکانه بیان کرد: ماندگارترین آهنگهای باکلام کودکانه در دهه شصت مانده است و در این مدت هیچ تهیهکننده یا مدیری دغدغه تولید ملودی برای کودکان نداشته است. از این رو ما با فقر ملودی و موسیقی کودک در تلویزیون روبرو هستیم؛ چرا که در بودجه برنامه برآورد مناسبی برای این امر اختصاص داده نمیشود.
اهمیت حضور پیشکسوتان در کنار جوانان
در ادامه نعیمی ذاکر با اظهار امیدواری از برگزاری این جلسات نقد و تداوم آنها گفت: اگر واقعا برای مدیران آینده این کشور نگرانیم، باید به کودکانمان خوراک مناسب بدهیم. این خوراک میتواند از سینما هم به تلویزیون بیاید و یا از تلویزیون به سینما برود؛ چنانچه نمونههای موفقی داشتهایم و سالهای سال برگزیدگان جشنوارههای کودک و نوجوان که در اصفهان برگزار میشد، آثار ساخت صداوسیما بوده است.
وی با طرح این سؤال که مگر در انتخاب اساتید دانشگاه یا مراجع دینی سراغ جوانان و نیروهای کم تجربه میروند؟ گفت: حوزههای نظری و اندیشه ورزی جای جوانان ناپخته نیست؛ ما به این تفکر در ریلگذاری سازمان احتیاج داریم که برای بخشهای تولیدی باید از تجربه بزرگان استفاده کرد. این حرف به معنی اهمیت ندادن به جوانان نیست، اتفاقا مسیر درست برای بارور شدن و تربیت نیروهای تازه نفسی است که باید در طول زمان یاد بگیرند، تجربه کسب کنند و پخته شوند.
نعیمی ذاکر با اشاره به روند ورود خودش به سازمان گفت: چند دهه قبل برای ورود به عرصه تولید باید این مسیر را پلکانی طی میکردیم و با آموزش و مطالعه تاروپود برنامهسازی برای کودکان را درک میکردیم. چنانچه من و تکتک تهیه کنندههای دیروزی بدون ادعا کارمان را از دستیاری شروع کردیم. نیاز کودک را شناختیم و در این حرفه خواندیم و تحصیل کردیم تا امروز بتوانیم در جایگاه نقد دلسوزانه حرفمان را بزنیم.
وی با اشاره به ضرورت شناخت نیاز کودک تأکید کرد: به طور مثال هنوز شیرینترین آهنگها و ترانههای کودکی مربوط به «علی کوچولو»، «خونه مادربزرگه» و... است. شناخت کودک به ما میگوید یکی از نیازهای او ترانههای کودکی، لالایی و یا ملودیهایی است که او نیاز دارد. وقتی این بخش را نادیده میگیریم یعنی کودک را به سمت آثار غیرایرانی سوق دادهایم. آیا شبکههای تخصصی کودک و نوجوان تا به حال به این نیاز کودک توجه کردهاند؟
این مدیر پیشکسوت با اشاره به سختیهای کار در دهه شصت و بعد از آن گفت: همه مسائل را نمیشود به بودجه ربط داد. آیا راهاندازی همیار پلیس برای آموزش قوانین راهنمایی و رانندگی و کاهش تصادفات یا استفاده از بابا برقی برای صرفهجویی در مصرف برق نیاز به بودجه خاصی داشت؟ ما توانستیم با کمک شخصیت سنجد موضوع قطره فلج اطفال را جا بیندازیم و ۹۵ درصد این بیماری در ایران ریشه کن شد. یا با کمک عروسک گل گندم به کودکان آموزش دادیم که کمتر دور ریز نان داشته باشند و با این شخصیت مشکل چرخه نان خشک و آسیبهای پزشکیاش را تا حد زیادی حل کردیم.
به گفته نعیمی ذاکر آنچه در این موضوعات اهمیت داشت، موقعیت سنجی و خلق شخصیتهای مؤثر بود. چیزی که امروز شبکهها با بودجههایی که دارند، آن را نادیده گرفتهاند.
انتخاب زبان متناسب با گروه سنی
آرزو جعفری، روانشناس کودک نیز بر لزوم رعایت زبان معیار در برنامههای کودک تاکید کرد و گفت: بچهها با وجود کوچکی، آدمهای بزرگی هستند و برای ارتباط با آنها باید حرفشان را بفهمیم و به یک زبان مشترک با آنها برسیم.
وی درباره مشکلات تولید برای کودکان و نوجوانان گفت: در خیلی از مواقع باید از خودتان بگذرید و کوتاه بیایید تا بتوانید با کودکان ارتباط برقرار کنید. شاید زیبایی کار در همان کوچک ماندن در عین بزرگ شدن است. باید به زبان آنها با خودشان صحبت کنیم.
جعفری رعایت برنامهسازی برای گروههای سنی را مهم دانست و متذکر شد: قدرت پردازش و تجزیه و تحلیل درست اطلاعات در گروههای سنی خردسال، کودک و نوجوان متفاوت است و برنامهساز باید در انتخاب زبان برنامه و حتی مجریان از گروههای متناسب با سن آنها استفاده کند.
اهمیت گفتار مناسب
شیرازی مقدم نیز با تأکید بر اهمیت به کار بردن کلمات درست و پرهیز از تغییر لحن در برنامههای کودک گفت: حضور نویسندهای با تجربه و آشنا به زبان کودک در برنامههای این گروه سنی کمک میکند ما شاهد خطاهای فاحش زبانی نباشیم. مسلما پسر ۸ ساله برای خوشامدگویی به مهمان از لفظ «صفا آوردید» استفاده نمیکند. پس رسانه هم نباید زبان او را تغییر دهد.
وی افزود: ما میتوانیم کودکانمان را با زبان فاخر فارسی آشنا کنیم، میتوانیم بچهها را با مطالعه مأنوس کنیم و ارتباط برقرار کردن با دنیای اطراف را به آنها بیاموزیم. قصهها، مثلها و ادبیات فارسی میتواند کودکان و نوجوانان را با ارزشهای اخلاقی و باورهای شرقیمان آشنا کند.
ریلگذاری مناسب برای کودکان
ذاکری با اشاره به اهمیت محتوا در تولیدات کودک و نوجوان گفت: گاهی اشکال کار در انتخاب ساختار و نوع انتقال پیام است. به همین دلیل کودک با ندیدن جذابیت، شبکه را عوض میکند و یا سراغ رسانه دیگری میرود. پس باز هم پای نویسنده قوی، انتخاب درست مجری یا دکور مناسب به موضوع باز میشود و سررشته همه اینها به استفاده از نیروهای مجرب وصل میشود.
وی با اشاره به اهمیت ریلگذاری درست در حوزه کودک و نوجوان متذکر شد: اساس این نگاه به تبیین سیاستهای درست در حوزه کودک برمیگردد و اینکه وقتی ما صاحب دو شبکه تخصصی کودک و نوجوان هستیم، چرا باید دستمان خالی از خلاقیت و جذب مخاطب باشد.
تقسیم عادلانه آرشیو محتوا
مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه دو نیز با تأکید بر وجود اتاق فکر در این شبکه و ارزیابی دقیق برنامهها توسط کارشناسان گفت: متاسفانه دسترسی یکسان به همه تولیدکنندگان حوزه کودک داده نشدهاست و همچنان که بودجهای به شبکه دو برای خرید تولیدات خارجی اختصاص داده نشده، ما از بسیاری جهات دچار فقر امکانات هستیم.
آذرهوش افزود: برای مثال، نباید اینگونه باشد که خرید برنامههای خارجی در انحصار شبکه کودک باشد و آثار کاملا بلوکه شود و امکان دسترسی شبکههای دیگر از آن سلب شود. از همین جا اعلام میکنم آرشیو کودک شبکه دو بر روی همه دیگر شبکهها باز است و میتوانند از آن بهرهبرداری بهینه کنند.
وی در پایان تأکید کرد: باید راهکاری اندیشیده شود تا همه برنامهسازان کودک از این فرصت و آثار خریداریشده برای سازمان بهرهمند شوند.
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: صدا و سیما برنامه کودک گروه کودک و نوجوان کودکان و نوجوان برنامه های کودک مدیر گروه کودک خلق شخصیت حوزه کودک برای کودکان برنامه سازی تهیه کننده رسانه ملی نیاز کودک متذکر شد شبکه دو شبکه ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۷۳۴۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی
جالب اینجاست که در این میان یک رسانه نوشته بود بهواسطه ضعیفبودن کارنامه عملکرد VODها یا همان شبکه نمایش خانگی، آمار مخاطبان تلویزیون بالا رفته! و به نوعی نفس تازهای به رسانهملی تزریق شده است؛ اما نکته مهم، صحبتهای مطرحشده از سوی یکی از مدیران شبکههای نمایش خانگی است که نشان میدهد وضعیت این تولیدات و روابط آنها بیشتر از چیزی که مخاطبان مطلع باشند آشفته است و تنها یک اظهارنظر باعث شده تا دمل چرکین تولیدات عجیب و نمایش خانگی بیشتر از قبل برای مخاطب سر باز کند.حالا با تازهترین نظرسنجی منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، همه این تحلیلها بر باد رفته و نشان میدهد که مخاطبان تلویزیون واقعی و حتی بیشتر از آمار اعلامشده از سوی مقامات رسانهملی است. آمار منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، از این منظر اهمیت دارد که نه از سوی خود تلویزیون که از سوی یک رسانه مستقل مطرح شده که آمارهایش تاکنون محل استناد بسیاری از تحلیلهاست. این آمار نشان میدهد که ۴۰.۸درصد «ایرانیان» شبکه سه را بیشتر از سایر شبکههای تلویزیونی میبینند، ۳۵.۲درصد شبکه آیفیلم و ۲۱درصد شبکه یک را تماشا میکنند. میزان تماشای این شبکهها در بین «بینندگان صداوسیما» به ترتیب ۵۸.۹درصد شبکه سه، ۵۰.۸درصد شبکه آیفیلم و ۳۰.۳درصد شبکه یک بوده. همچنین ۶۹.۲ درصد «ایرانیان» بیننده برنامههای صداوسیما هستند.«مردان آهنین» پرمخاطب شد
این نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) یک طرح نظرسنجی با عنوان «سنجش نگرش مردم در خصوص برنامههای صداوسیما» با تعداد نمونه ۱۷۱۵نفرازشهروندان ۱۵سال به بالای سراسرکشور در «هفته آخر فروردینماه» سالجاری بوده که به شیوه مصاحبه تلفنی انجام شده و نکات مهمی را از مخاطبان تلویزیون روشن میکند. در مدت اخیر مطالبه بسیاری از منتقدان و فعالان رسانه بیان آمار روشن از میزان مخاطبان تلویزیون بود که بارها با حدس و گمان مطرح میشد. بااینحال، حتی زمانی که خود رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما آمار را بهصورت شفاف، دقیق و در حضور رسانهها بیان کرد، بازهم این نقدها ادامه یافت. حالا به نظر میرسد که با اعلام آمار از سوی مرکز ایسپا، بتوان تحلیل بهتری روی مخاطبان برنامههای تلویزیون داشت. بخشی از یافتههای ایسپا مربوط به درصد مخاطبان به تفکیک برنامههاست. یافتههای نظرسنجی ایسپا نشان میدهد ۹/۳۶درصد از «ایرانیان» برنامه مردانآهنین،۳۴.۷درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۳۴.۲درصد برنامه محفل، ۳۲.۳درصد برنامه شبخوش، ۳۱.۸درصد برنامه فوتبال برتر، ۲۹.۷درصد برنامه پانتولیگ و ۲۶.۵درصد برنامه معرکه، ۲۴.۵درصد برنامه مهمونی، ۲۱.۳درصد برنامه ماه خدا، ۱۸.۸درصد برنامه ماه من، ۱۷.۲درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۱۶درصد برنامه پاورقی و ۱۲.۱درصد برنامه برمودا را دیدهاند.میزان تماشای این برنامهها در بین «افرادی که تلویزیون تماشا میکنند» ۵۳.۳درصد برنامه مردان آهنین، ۵۰.۱درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۴۹.۴درصد برنامه محفل، ۴۸درصد برنامه شبخوش، ۴۶درصد برنامه فوتبال برتر، ۴۲.۹درصد برنامه پانتولیگ و ۳۸.۳درصد برنامه معرکه، ۳۵.۴درصد برنامه مهمونی، ۳۰.۷درصد برنامه ماه خدا، ۲۷.۲درصد برنامه ماه من، ۲۴.۸درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۲۳.۱درصد برنامه پاورقی و ۱۷.۵درصد برنامه برمودا بوده است. همچنین ۴۵.۴درصد از «ایرانیان» گفتهاند سریال زیرخاکی، ۲۳.۲درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۰.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند. میزان تماشای این سریالهای تلویزیونی در بین «بینندگان تلویزیون» حاکی از این است که ۶۵.۵درصد آنها گفتهاند سریال زیرخاکی را دیدهاند. ۳۳.۵درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۹.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند.
رشد مخاطب در دوران افول تلویزیونهای خارجی
نکتهای که در این میان باید به آن اشاره کرد، یکی از جملات رئیس مرکز تحقیقات صداوسیماست که در نشست اخیر گفته بود نباید انتظار مخاطب ۸۰درصدی از رسانه تلویزیون داشت، چراکه در کشورهای دیگر هم این آمار حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است. در همان نشست هم برخی خبرنگاران با واکنشهای کنایهآمیز از این مقایسه گفتند و خواستار توضیح شدند که شاکرینژاد گفته بود: «امروز در عصری هستیم که مخاطب را باید ترکیبی از برادباند و برادکست دانست و از آن گریزی نیست. در حقیقت این عددها در این عصر چیزی شبیه معجزه است. مثلا مرکز تحقیقاتی در آمریکا یا انگلیس که میزان مخاطب را ارائه میکند، بهندرت آمارهایش به ۱۰درصد میرسد؛ بهعنوانمثال، برنامه پرمخاطب ۲۰۲۳ انگلیس، برنامه مربوط به تاجگذاری چارلز بود که ۱۲.۵میلیون نفر درمجموع آن را دیده بودند که حدود ۱۸درصد میشود. امروز وقتی با مردم صحبت میکنیم متوجه میشویم مردم در بستر خارج از تلویزیون و بر بسترهای دیگر مصرف رسانهای دارند. در حقیقت باید به یک فناوری برسیم که وقتی درباره میزان مخاطب صحبت میکنیم، هر دو را لحاظ کنیم.» انتشار آمارهای ایسپا در کنار این صحبتهای مطرحشده از سوی شاکرینژاد که حداقل آمار را بیان کرده بود، نشان میدهد که تلویزیون بهعنوان یک رسانه سنتی، هنوز هم مخاطبان خود را دارد و بیان آمار ۶۹.۲درصد برای مخاطبان تلویزیون، مهر تاییدی بر درستبودن آماری است که مرکز تحقیقات صداوسیما منتشر کرده بود. البته خود مرکز هم در نشست فوق تاکید کرده بود که حداقل آمار را بیان کرده و حتی میتوان گفت آمار فراتر از این مقدار است. نگاهی به تعداد کلیدواژههای تکرارشده در پیامکهای سامانه ۱۶۲ هم دال بر این است که مخاطبان تلویزیون به شکل دقیق این رسانه را تماشا کرده و از طریق همین سامانه، نظرات خود را درباره جزئیات این تولیدات بیانمیکنند.
دلیل اهمیت آمار ایسپا
ناگفته پیداست که هر رسانهای برای رسیدن به قله برنامههای خود نیاز به اصلاح و دریافت بازخورد دارد و بهطور قطع برخی تحلیلهای مطرحشده ــ صرفنظر از اهداف پشت آن یا صادقانه بودن یا نبودن نکات ــ میتواند رسانهملی را در جهت بهبود و استمرار جذب مخاطب هدایت کند. کما اینکه دو محور هویتمحوری و عدالتگستری که در اهداف تحولی سازمان صداوسیما قید شده و هر بار در صحبتهای رئیس این سازمان مورد تاکید قرارمیگیرد هم نشان از همین رویکرد ثبت بازخورد دارد. بااینحال، نمیتوان انکار کرد که برخی از این تحلیلها تنها هدف خود را بر نقد غیرعادلانه و یکطرفه علیه رسانهملی گذاشتهاند که در این صورت نمیتوان آن را موثر دانست. آمار۶۹.۲درصد مخاطب برای تلویزیون و بیان آن درزمانی که بحثها پیرامون مخاطبان این رسانه بالا گرفته، میتواند فصل تازهای برای ارائه نقدهای درست ومنصفانه و البته نگاه به عملکرد واقعی و مستند رسانهملی باشد.