کاسبی لایک و فالوور با استفاده ابزاری از فرزندان/ تو زمانی دوستداشتنی هستی که تو را لایک کنند!
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۷۵۵۴۰
کودکان کار فضای مجازی همیشه یکی از موضوعات مهم در آسیبشناسی زندگی و زیست مجازی است. دکتر زهرا حسین زاده ملکی این موضوع را بررسی میکند.
به گزارش شریان نیوز،روزانه به تعداد کودکان و خردسالان فضای مجازی برای کسب شهرت و توجه از سوی والدینشان اضافه میشود. والدینی که در بسیاری موارد به محض به دنیا آمدن فرزندشان برایش صفحه اجتماعی باز میکنند و تکتک رفتارها و لحظات نوزادشان را در فضای مجازی منتشر میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کودکانی که بی آنکه بخواهند در شبکه اجتماعی زندگی میکنند، مشهور میشوند و از جایی به بعد تبدیل به ابزاری برای درآمد خانوادههایشان میشنوند. طوریکه باید لباسهای عجیب بپوشند، آرایشهای خاصی انجام دهند، جملات تبلیغاتی حفظ و ادا کنند و هر لحظه رو به دوربین لبخند بزنند. از این رو دکتر «زهرا حسینزاده ملکی» روانشناس و مدرس دانشگاه پیرامون بهرهکشی از کودکان در فضای مجازی و تبعات آن سخن گفت.
والدین و دنبال کنندگان مجازی کودک در آزار کودک سهیم هستند
افراد زمانی که از آزاردیدگی یک انسان دیگر به خصوص یک کودک مطلع میشوند، نسبت به این واقعه شدیدا واکنش نشان میدهند و با فرد یا کودک آزاردیده همدلی میکنند و یا ممکن است برای کاهش درد همنوعشان در عمل هم زحمتی را متقبل شوند و اقدامات مالی و یا عملی انجام دهند. همچنین در چنین مواقعی نسبت به فرد آزارگر حس انزجار پیدا میکنند و تمایل دارند فرد عواقب رفتار سوء خود را ببیند. اما همیشه اینطور نیست و گاه در فضای مجازی برعکس این ماجرا اتفاق میافتد.
در زمره مشکلاتی که امروزه به واسطه نا آگاهی افراد و جدید بودن پدیده رسانهها و شبکههای مجازی در حال گسترش است. بهرهکشی از کودکان در فضای مجازی با هدف درآمدزایی و کسب منافع از شهرت از سمت والدینشان است. متاسفانه والدین و دنبال کنندگان این کودکان همگی به نوبه خودشان در آسیب رساندن و آزار کودکان سهیم هستند.
آسیب کودکان کار مجازی زیر جذاب شدن پنهان شدهاست
شاید تصور شود کودکانی که به واسطه نظارت و یا حضور والدینشان از مزایایی مانند شهرت و درآمدزایی در شبکههای اجتماعی بهرهمند میشوند؛ در واقع فعالیت لذتبخش و جذابی را انجام میدهند؛ اما حضور زودهنگام، اجباری و انجام یکسری فعالیت در فضایی که همه امور در آن برای سالها ثبت خواهد شد و باقی خواهد ماند آسیبهایی را در پی خواهد داشت که زیر ظاهر جذاب تصاویر ایدهآل و رویای پنهان شدهاست و سلامت روان او را در حساسترین سالهای زندگی او نشانه گرفتهاست. سالهایی که شکلگیری زیربنای سلامت و شخصیت کودک در حال انجام است.
تو زمانی دوستداشتنی هستی که تو را لایک کنند!
نخستین و مهمترین آسیبهای سوءاستفاده از کودکان در فضای مجازی ارائه توجه والدین به کودک برای انجام امور خاص است که هدف از انجام آن امور، افزایش پسندیده شدن و افزایش تعداد دنبال کنندگان است. به این معنی که دریافت توجه از سمت والدین برای کودکان از جذابترین پاداشهاست. حال در اینجا این پاداش زمانی داده میشود که این کودک صحبتهای غیرمتعارف بکند، لباس خاصی بپوشد و یا ژستهای خاصی بگیرد که به واسطه آنها بیش از سایر رقبا مورد توجه قرار گیرد تا والدین بتوانند بدین وسیله شهرت بیشتری کسب کنند.
در حقیقت والدین این کودکان با رفتاری که انجام میدهند و پاداشهایی که به واسطه اعمال کودکانشان به آنها میدهند؛ در حال آموزش به فرزندشان هستند. آموزش اینکه مهم نیست چه کاری انجام میدهی؛ بلکه کاری خوب یا مطلوب است که سایر افراد آن را بپسندند. تو زمانی دوستداشتنی هستی که توسط سایرین موردپسند قرار بگیری و در مرکز توجه باشی و یا به اصطلاح لایک کنند.
والدین کودکان کار مجازی خودشان را به ظاهر بیتوجه به دیگران نشان میدهند
این والدین هرچند ممکن است با قراردادن جملات و عبارات فلسفی، اخلاقی، ادبی و حتی گاهی رواشناختی در ذیل پستهایشان به ظاهر وانمود کنند که نسبت به دیدگاه سایرین بیتوجه هستند و همه را به پیگیری اهداف شخصی ترغیب کنند، اما در عمل خودشان به عنوان یک الگو یا مشوق برای فرزندانشان، به آنها میآموزند که زمانی خوب هستی که بیش از سایرین موردتوجه هستی، چون در عمل و طی زندگی روزمره زمانی بیش از سایر مواقع به کودکشان توجه میکنند که کودک کارهایی را انجام بدهد که در رسانهها یا شبکههای اجتماعی بیشتر لایک بگیرد. متاسفانه این الگو و شیوه اعتماد به نفس و عزت نفس کودک را بهم میزند و تعاملها و فعالیتهایش را وابسته به در نظرگرفتن دیدگاه سایرین جهتدهی کند. نه به سمت آنچه خوب و درست است.
منبع: شریان
کلیدواژه: فضای مجازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۷۵۵۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوآف ممنوع، خودتان باشید
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا؛ اصطلاح «جعبه جادو» که چند دهه پیش برای معرفی تلویزیون به کار برده میشد، از آن دست اصطلاحاتی است که به مرور زمان رنگ باخت و این جعبه کم کم جادوی اعجاب انگیز خود را از دست داد. برای نسل امروز تلویزیون یک شی ثابت است که در همه خانهها وجود دارد و در گوشهای از پذیرایی یا روی یکی از دیوارها جا خوش کرده است.
اما در گذشته اینطور نبود، از متولدین دهههای ۶۰ و پیش از آن که سوال کنید، تازه متوجه ارزش جایگاه تلویزیون در خانهها و خانوادهها میشوید و به معنای واقعی کلمه درک میکنید که چرا به این وسیله جعبه جادو میگفتند. تلویزیون در گذشته این قابلیت را داشت که تمام توجهات را به سمت خود جلب کند، به ویژه برای بروبچههای دهه شصتی که این وسیله یک نعمت بزرگ بود و به نوعی میتوان آن را سرگرمکنندهترین رسانهای دانست که در آن سالها در دسترس همه قرار داشت.
بزرگترین برگ برنده تلویزیون در آن سالها توجه ویژه به کودکان و نوجوانان بود. در آن سالها هم انیمهها و انیمیشنهای خارجی حضور پررنگی در جدول پخش شبکههای سیما داشتند و هم برنامههای تولیدی فراوانی با حضور بزرگان دنیای هنر همچون مرضیه برومند، ایرج طهماسب، حمید جبلی، اکبر عبدی، آتیلا پسیان، رضا ژیان، حسین محب احری و... برای بچهها ساخته میشد. این وضعیت در سینما هم تقریبا به همین منوال بود، دورانی بود که «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «گربه آوازه خوان» و «گلنار» ستارههای سینما بودند و چهرههای تاثیرگذار هنر هفتم برای ساخت آثار کودک پیش قدم میشدند. همه این توجهات دست به دست هم داد تا کودکان و نوجوانان آن دوران، امروز حسرت بخورند که چرا برای بچههایشان چنین فضایی وجود ندارد و سینما و تلویزیون حوزه کودک و نوجوان را رها کرده است.
با وجود این عدم نگاه به دنیای کودکان، اما هر ازگاهی در سینما و تلویزیون نشانههایی از توجه به این ژانر به چشم میخورد، نشانههایی که ما را امیدوار میکند که هنوز هم فیلمسازان و برنامهسازانی هستند که حواسشان به نسل امروز هست، نسلی که در دنیای ترسناک شبکههای اجتماعی گرفتار شده و اگر به آنها توجه نشود، ممکن است از سنین پایین درگیر آن شوند. بدون شک یکی از این نشانههای دوست داشتنی در این روزها برنامه تلویزیونی «کودک شو» است، برندی که شبکه نسیم آن را به وجود آورد و حالا ششمین فصل آن این روزها به روی آنتن میرود.
«کودک شو» از آن دست برنامههای موفق تلویزیون است که هنوز هم حرفهایی برای گفتن دارد. این برنامه تقریبا همزمان و در ادامه روند تولید آثار پرطرفداری همچون «دورهمی» و «خندوانه» به شبکه نسیم رسید، اما باوجود حذف آن برنامهها از جدول پخش سیما، همچنان پرقدرت بر سر جای خود باقی مانده و رسالت خود را انجام میدهد.
ششمین فصل از برنامه «کودک شو» این روزها به تهیهکنندگی حسین ربانی غریبی، کارگردانی رضا مهرانفر و با اجرای ملیکا شریفینیا به روی آنتن میرود. ترکیبی که شاید در ابتدا اینطور به نظر میرسید که نمیتواند در این فضا عملکرد قابل دفاعی داشته باشد، اما آنها با ایدههای نو و ایجاد تغییراتی در فضای برنامه کارشان را پیش از عید آغاز کردند و حالا خروجی کارشان پربینندهترین برنامه شبکه نسیم و یکی از پرتماشاگرترین برنامههای تلویزیون است.
چرا کودک شو موفق است؟
در روزگاری که برنامههای پرطرفدار شبکه نمایش خانگی با دوجین سوپراستار سینما و تلویزیون و ستارههای دنیای موسیقی و فوتبال پر شده و تلویزیون هم برای جذب مخاطب در ویژه برنامههای نوروزی دست به دامن ستارههای ورزش و هنر میشود، اینکه یک برنامه تلویزیونی بدون استفاده از این بند در پی جذب مخاطب است و این کار با موفقیت انجام میدهد یک اتفاق ویژه و مبارک به حساب میآید.
شرایط برنامهسازی در سالهای اخیر به سمتی رفته که همواره سازندگان آثار مختلف دست به دامن سلبریتیها میشوند و برای جذب مخاطب بیشتر روی دنبال کنندگان مهمانانشان در شبکههای اجتماعی نیز حساب میکنند، اما در برنامهای مثل کودک شو خبری از چهرههای شناخته شده نیست و ستارههای اصلی این برنامه کودکان بامزه ۲ تا ۵ ساله هستند که به همراه خانوادههایشان به استودیوی کودک شو میهستندمیآیند، بازیهای ساده انجام میدهند، شیرین زبانی میکنند و با همین روشهای ساده مخاطب را با خود همراه میکنند. دقیقا چیزی که عنصر گم شده برنامهسازی در حوزه کودک و نوجوان بود، مسئلهای که باعث شد آثار کودک و نوجوان به نمایش درآمده در دهههای شصت و هفتاد به خاطره جمعی میلیونها ایرانی تبدیل شود و دیدن دوباره شان بعد از چند سال باز هم حس نوستالژیک زمان کودکی را در ما زنده کند.
مخاطبان کودک شو نه برای دیدن سلبریتیها که برای تماشای خانوادههایی شبیه به خودشان این برنامه را تماشا میکنند. اینجا بچههای کوچک مثل آن دسته از کودکانِ کار مجازی که در شبکههای اجتماعی به دنبال جذب فالوئر هستند نقش بازی نمیکنند، پدر و مادرهایشان هم برای برنده شدن فرزندانشان را مجبور به کارهای عجیب و غریب و خارج از عرف نمیکنند، اینجا ما خانوادههایی را میبینیم که شبیه به آنها را در اطرافمان به وفور دیدیم، اصلاً یکی از مهمترین دلایل موفقیت کودک شو همین است، اینکه ما آدمهایی را میبینیم شبیه به خودمان، با همان تیپ و استایل، همان تواناییها و همان ارتباطهایی که با یکدیگر دارند و این برگ برنده اصلی «کودک شو» است.
انتهای پیام/