۵ محور تنش ترکیه با کُردها و پیامدهای آن
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۳۲۹۶۶
«ارون ون وون» پژوهشگر ارشد موسسه روابط خارجی کلیگیندال هلند طی یادداشتی برای ایلنا به تشریح سیاست خارجی این روزهای ترکیه پرداخته و پیامدهای آن را در پنج محور کلی مورد ارزیابی قرار داده است. این یادداشت به شرح زیر از نظر میگذرد:
با نگاهی شتابزده به تحولات ترکیه و کُردها به نظر میرسد پیشروی نظامی ارتش ترکیه در عقب راندن کُردهای مخالف آنکارا با موفقیتهایی همراه بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اول و مهمتر از همه، نظامیگری ترکیه ضدکُردها است. مثلاً تنها در ترکیه بیش از پنج هزار عضو حزب دموکراتیک خلقها، بیشتر رهبران حزب و ۱۵۰ روزنامهنگار کُرد به اتهام ارتباط با پ.ک.ک به زندان انداخته شدهاند. قسمتی از شهرهایی در جنوب ترکیه که بیشتر ساکنان آن کُرد هستند، نابود شدهاند. کاربرد گزینشی و دلبخواهی قوانین ضد تروریسم ترکیه آزادی بیان را بسیار کاهش داده و هزاران فعال، دانشگاهی و روزنامهنگار کُرد را خاموش کرده است. این رفتارها نارضایتیهای تازهای به بار آورده است، اما نتوانسته جایگزین مثبتی ارائه دهد. نتیجه میتواند، چرخهای دیگر از درگیری باشد.
دوم، آنکارا عمق مقاومت کُردها را دستکم گرفته است. بسیاری که در زندان، تحت پیگرد قانونی یا به صورت دیگر سرکوب شدهاند همچنان حزب عدالت و توسعه را به چالش خواهند کشید. در حالی که رایدهندگان کُرد از حزب دموکراتیک خلقها پشتیبانی خواهند کرد. همچنین با آنکه گروههایی مانند پ.ک.ک و پ.ی.د ذاتا تمامیتخواه هستند و از روشهای سرکوبگرانه و فعالیتهای خشن و تروریستی استفاده میکنند، اما پایگاه رأی دارند که آنها را توانمند میکند. این پایگاه رأی در پاسخ به رفتارهایی که در بالا گفته شد گسترش مییابد. مثلا، پ.ک.ک تمام گفتوگوهای آشتی را رها کرد (در حالی که عبدالله اوجالان هنوز از آن پشتیبانی میکند) و در راهبرد ۲۰۲۰ خود به دنبال یک مبارزه همهجانبه نظامی با ترکیه است. نظامیگری خشک ترکیه نیز بدون مصالحه، سربازگیری را سرعت میبخشد.
سوم، در منطقه، با تاکتیک امنیتیسازیِ آنکارا، نیروهای سوری نیابتی ترکیه عفرین را غارت کردند. بسیاری از کُردهای سوریه از سرزمین خود رانده شدند، و خرابیهای فزایندهای در عراق به بار آمد. گروه بحران اعلام کرده از سال ۲۰۱۵ تا به حال در شمال شرق عراق و ترکیه، چهار هزار و ۸۰۰ نفر کشته ، ۱۰۰ هزار نفر ناپدید و ۴۰۰ هزار نفر آواره شدهاند. این نتیجهها، واکنشی مشابه آنچه در اینباره در ترکیه اتفاق افتاد در پی خواهد داشت. در عراق نارضایتی عمومی از حضور روز افزون فعالیتهای نظامی ترکیه بهخاطر خرابیها افزایش مییابد و بغداد شدیدتر به ترکیه اعتراض میکند. در سوریه، آنکارا در عفرین با شورش دو گروه نظامی وابسته به یگانهای مدافع خلق (یپگ) (خشم زیتون و نیروی آزادیبخش عفرین) در برابر نیروهایش روبهرو میشود.
چهارم، حتی حزب دموکرات کردستان (ک.د.پ) متعلق به مسعود بارزانی و کنگره ملی کردستان (KNC) نارضایتی بیشتری از دخالت نظامی ترکیه نشان میدهند. اگرچه شورای ملی کُردها و پ.ی.د زیر فشار آمریکا در دور تازهای از گفتوگوها شرکت میکنند که میتواند نظامیگری ترکیه را فرونشاند، اما تفاوت آنها باعث میشود نتوانند به توافق معنیداری برسند.
پنجم، جایگاه بینالمللی ترکیه از نظامیگری علیه کُردها آسیب دیده است. عملیات «چشمه صلح» پیروزی تاکتیکی بود اما همچنین کابوسی برای روابط بینالمللی و جایگاه ترکیه در سطح جهان شد؛ زیرا پ.ی.د به پشتیبانی اعتبار ضد داعشیاش، همدردی جهانی را با بازیکردن در نقش «ضعیف برابر قوی» بهدست آورد. ترکیه همچنین با درگیر کردن ارتش خود در سوریه آسیبپذیری بلندمدتی برای خود درست کرده است. چنین درگیریای ممکن است بازیگران منطقهای مانند دمشق یا برخی دولتهای خلیج فارس را به پشتیبانی از گروههای نظامی کُرد برابر ترکیه وسوسه کند. در آخر نظامیگری منطقهای ترکیه، اگر به بازگشت گروههای افراطی کمک کند، جایگاه بینالمللی ترکیه آسیب خواهد دید. مثلا، فعالیتهای نظامی ترکیه که یپگ/پید را در سوریه ضعیف کرد، در مناطق مخمور و سنجارِ عراق، نیروهای وابسته به پکک را هدف قرار داد و حزب دموکرات کردستان را به درگیری سوق داد. اینها میتوانست فضا را برای رشد گروههای افراطی افزایش دهد.
چه باید کرد؟
با در نظر گرفتن همه چیز، رویکرد تند آنکارا، میتواند بهسادگی بذر دورِ تازهای از درگیری را با ایجاد نارضایتی، ویرانی و سرخوردگی بکارد؛ بی آنکه هیچ خروجی مثبتی را ارائه دهد. فلسفه اساسی آن اجبار کُردها به یکسانسازی در حکومت مرکزگرای ترکیه که بر پایه درکی سختنظرانه از هویت تُرکی در خانه و سرکوب جنبش کُردها در خارج باقی میماند، است. بنابراین، بدون تلاش برای تعریف دوباره مفهوم «تُرک» بودن، حل مسأله کُردها سخت خواهد بود. تا آن زمان، اتحادیه اروپا (که هلند را هم در بر میگیرد)، باید ترکیه را به کانال مطلوب هدایت کند تا از نظامیگری منطقهای خود بکاهد، و فضای سیاسی داخلی را برای نمایندگان کُرد منتخب باز کند تا به عنوان بهترین حمله بلندمدت به نظامیگری پکک و پید و نوع خاص تمامیتخواهیشان، به صورتی موثر در سیاست ملی شرکت کنند.
نظامیگری ترکیه در منطقه را میتوان با پشتیبانی از نیروهای امنیت مرزی عراق و همراهی ماموران سازمان ملل متحد برای کمک به عراق یا نیروهای مشاورهای اتحادیه اروپا محدود کرد. پس از اینها نیروهای عراقی باید، در قلمروشان «ترکها را بیرون و پکک را پایین» نگه دارند. اتحادیه اروپا همچنین باید، تلاش ترکیه برای آواره کردن کُردها در سوریه را محکوم کند. تاثیر گذاشتن بر سیاست داخلی ترکیه سختتر است اما اتحادیه اروپا باید پافشاری کند که ترکیه به توصیههای مهم این اتحادیه، مانند بازگرداندن استقلال قضایی، متوقف کردن حمله به مدافعان حقوق بشر عمل کند و در غیر اینصورت با خطر کاستن از اعتبار اتحادیه گمرکی ترکیه و اتحادیه اروپا روبهرو خواهد شد.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: ترکیه هلند آنکارا سنجار کردهای سوریه کرستان عراق اتحادیه اروپا نظامی گری شده اند ک ردها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۳۲۹۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیامدهای بیست سال ممنوعیت حجاب در فرانسه و اسلامهراسی بی حد و حصر
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، روزنامه گاردین مقالهای به قلم «رقیه دیالو» منتشر کرد که وی در این مقاله اظهار داشته است: در اوایل دهه اول قرن بیست و یکم تصمیم گرفتم به جنبش زنان پایبند بوده و به همین سبب، به پویشهای زنان پیوستم و متقاعد شدم که سازمانی را پیدا کردهام که از حقوق تمام زنان به طور برابر دفاع میکند. فرانسه در آن زمان به نام سکولاریسم در حق دانش آموزان مسلمان برای پوشیدن حجاب در مدارس لائیک دولتی تشکیک ایجاد میکرد.
در مارس 2004 پس از ماهها بحث و مناقشه، پارلمان فرانسه به ممنوعیت حجاب در مدارس و منع تمام نمادها یا پوششهایی که به شکل واضح به عنوان وابستگی و تعلقات دینی دانش آموز قلمداد میشود، رای داد.
این فعال زن میگوید: در آن زمان فکر میکردم که این مصوبه با حمایت گسترده محافل زنان روبهرو شده است از جمله گروهی که اکثریت آنها را سفیدپوستان تشکیل میدادند.
دیالو افزود: بسیاری از زنان سفیدپوست معتقد بودند که ماموریت آنها کمک به آزادی زنان و دختران مسلمان از نوع مشخصی از نظام پدرسالار مرتبط با اسلام است و همین رویکرد باعث شد که من آن گروه زنان را ترک کنم.
این نویسنده میگوید: من با این دیدگاه مبنی بر اینکه زنان مسلمان از نوعی سرکوبگری پدرانه رنج میبرند و هیچ حق یا قدرت یا اراده آزادی در ارتباط با پوشیدن حجاب ندارند، موافق نیستم.
پرداختن به موضوع حجاب یک شیوه متعالی است
وی پرداختن به موضوع حجاب را به مثابه یک شیوه متعالی دانست و افزود: ما باید به آنچه زنان و دختران میخواهند پیش از تشریح تجربه خود از طریق عدسی سلطه فرهنگی گوش فرا دهیم.
این فعال ادامه داد: در مقالهای یادآوری کردم که قانون سال 1905 که برای اولین بار اصل سکولاریسم در فرانسه تاسیس شد، حول تضمین آزادی بود که جدایی میان کلیسا و حکومت و آزادی انجام فعالیتهای دینی از سوی شهروندان فرانسوی و احترام به همه شهروندان در برابر قانون صرف نظر از اعتقاداتشان را پایهگذاری کرد.
وی افزود: اما سال 2004 شاهد تحول بزرگی در فهم اصل سکولاریسم از طریق ملزم کردن استفاده کنندگان از مدارس دولتی به بیطرفی در خصوص دین یا حداقل پنهانکاری در خصوص اعتقاداتشان بود. آموزش تنها خدمت عمومی بود که قانون 2004 بر آن منطبق میشود.
این فعال زن فرانسوی گفت: این امر در چارچوب پس از 11 سپتامبر رخ داد که با افزایش تنفر از اسلام همراه بود و ایده ضرورت کنترل مسلمانان در فرانسه و حمایت نهادهای آموزشی دولتی از دانش آموزان مطرح شد، ولی اصل سکولاریسم به گونهای توسعه یافت که افراد را وادار میکند عقیده خود را به عنوان یک مسئله کاملا شخصی تبدیل کنند.
این نویسنده فرانسوی تاکید کرد: در حالی که قانون سال 2004 به عنوان ممنوعیت تمام نمادهای دینی از جمله صلیبهای بزرگ مسیحی به تصویر کشیده شد، اما در حقیقت، اسلام را هدف قرار داد و بر این اساس، در طول بیست سال گذشته، درها را به روی اسلامهراسی بیحد و حصر گشود که بر ظاهر زنان و دختران مسلمان متمرکز شده است.
در سال 2023 میلادی، دولت ماکرون پوشیدن عبای(آستین بلند خاورمیانهای الاصل) را در مدارس دولتی ممنوع اعلام کرد، بدون اینکه ابعاد آن را مشخص کند که این امر فضای زیادی برای مدارس فراهم کرد تا به صدور احکام ظالمانه بپردازند. چرا که شناختن تفاوت میان پیراهن بلند و عبا به سادگی ممکن نیست. بسیاری از دختران و زنان مسلمان، خود را با پیراهنهایی میپوشانند که در فروشگاههای لباس معمولی فروخته میشود، به همین سبب همان پوشش برای دختر ظاهرا مسلمان، ممکن است دینی قلمداد شود، اما اگر یک فرد غیر مسلمان همین لباس را بپوشد، اینگونه قلمداد نمیشود و قابل قبول میشود، اگر این، نژادپرستانه نیست، پس چیست؟
این نویسنده فرانسوی گفت علاوه بر مدارس، پوشاندن صورت در مکانهای عمومی در سال 2011 ممنوع و غیرقانونی اعلام شد که به این قانون به عنوان هدف قرار دادن برقع اسلامی نگاه میشود.
وی ادامه داد که همزمان، ورزشکاران محجبه از تیمهای ورزشی کنار گذاشته شده و از فعالیت ورزشی آنها جلوگیری به عمل آمد، آنها حتی از المپیاد پاریس 2024 هم کنار گذاشته شدند. در حالی که ورزشکاران زن فرانسوی نمیتوانند در کشورشان حجاب داشته باشند، قوانین کمیته بینالمللی المپیک به زنان کشورهای دیگر اجازه رقابت ورزشی با داشتن حجاب را داده است.
شرکتهای خصوصی ملزم به سکولاریسم نیستند
نکته دیگر اینکه شرکتهای بخش خصوصی همانند شرکتهای دولتی ملزم به قوانین سکولاریسم نیستند، ولی آشفتگی به حدی است که بسیاری طوری رفتار میکنند که گویی دولتی هستند، همانطور که جنجالی در هفته جاری بر سر رفتار با یک کارمند محجبه در فروشگاه کفش در استراسبورگ رخ داد.
وی افزود: سکولاریسم که برای حمایت از آزادی طراحی شده، در حقیقت به ابزاری برای محدودیت و در تنگنا قرار دادن و تحقیر و طرد تبدیل شده است.
این فعال فرانسوی به اقدام فرانسه در برداشتن حجاب از سر زنان الجزایری در دوران استعمار خود در الجزایر اشاره کرد و گفت: ارتش فرانسه در دهه پنجاه قرن گذشته و در دوران استعمارگری خود در الجزایر، مراسم عمومی را برای برداشتن حجاب از سر زنان الجزایری برای تقویت آنچه تمدن خواند، برگزار کرد، برداشتن حجاب از سر زنان وسیله و ابزاری برای تاکید سیطره بر افراد مستعمره شده و بدنهای آنها بود.
این فعال زن فرانسوی به ابعاد رفتارهای ظالمانه با مسلمانان در فرانسه و عدم تسامح با آنها اشاره کرد و گفت به عنوان مثال، درخواست یک مرد مسلمان برای پیوستن به پلیس به سبب نشانهای در پیشانیاش که به سجده کردن وی اشاره میکرد، یا اخیرا فدراسیون فوتبال فرانسه تصمیم گرفت که بازیکنان مسلمان تیم ملی فرانسه در ماه رمضان حق روزه گرفتن ندارند، یا حتی مسئله ریش داشتن مردان مسلمان به چالش کشیده شد.
شمار روز افزونی از مسلمانان فرانسه را ترک میکنند
وی افزود: پیامی که خطاب به تمام مسلمانان در پس این اقدامات خصمانه نهفته است، این است که یا در جامعه ادغام و همانند آن شوید، یا خارج از آن بمانید و عجیب نیست که شمار روزافزون مسلمانان گزینه ترک فرانسه را انتخاب کنند.
این فعال زن فرانسوی گفت که پس از گذشت بیست سال از ممنوعیت حجاب، مدارس همچنان برای اجرای آن مبارزه میکنند، این در حالی است که بسیاری از مسلمانان به این اقدام به عنوان اقدامی نژادپرستانه و تبعیض آمیز نگاه میکنند که بارها سبب بروز تنش شده تا حدی که منجر به دخالت دولت شده است.
وی افزود: خبر مثبت این است که مسلمانان به ویژه زنان مسلمان طی بیست سال گذشته شیوه خاص خود برای مقاومت را یافتهاند و سازمانهایی مثل «لالاپ» را تاسیس کردهاند که روایتها درباره زنان مسلمان را به چالش میکشد و یا سازمان «مادران همه برابرند» که از حقوق مادران محجبه برای مشارکت در آموزش کودکانشان در مدارس و یا تیم فوتبال زنان محجبه تشکیل شدهاند.