ناگفتههای میامی از دو نقش عمر بن سعد و مرادبیگ/ تلاشها برای نیفتادن در دامِ کلیشه/ دوست داشتم در سریال تنهاترین سردار باشم
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۶۵۲۷۶
همیشه در تلاش است به دام کلیشه نیفتد؛ روزی غلامی سریال "ستایش" میشود، روزی حیرت "بوم و بانو" و حالا اگر سریال "سلمان فارسی" هم پیشنهاد شود میدوم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صحنه تئاتر را به خوبی میشناسد، چون در نوجوانی وارد این حرفه شد. خیلی زود پایش به سریالها و فیلمهای سینمایی باز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهدی میامی به نقشهایش حق میدهد
اصولاً مهدی میامی به خودش و نقشش حق میدهد تا بتواند از پسِ نقش غلامی سریال "ستایش" و حیرت "بوم و بانو" برآید. بازیگری که هیچوقت خودش را پشتِ هیچ نقشی پنهان نمیکند و مراقب است به تکرار نیفتد. او در جریان گفتوگو با خبرنگار تسنیم بارها این نکته را تکرار کرده که دوست ندارد در جایی خودش را متوقف کند و در کاراکتری بماند. وقتی غلامی "ستایش" و بازتابهایش تمام شد واردِ نقش جدیدی به نام "حیرت" برادر ناتنی رحیم قصه "بوم و بانو" میشود و حالا همه تمرکزش را روی این شخصیت میگذارد و در آن کاراکترهای قبلی نمیماند.
دستیار دربارِ امین سریال "ولایت عشق"
او در "ولایت عشق" نقش کثیر، دستیار و ملیجک دربارِ امین را بازی میکند. نقشی که کوتاه است اما به گفته خیلی از منتقدین همچون مطلعِ کوتاه و درخشانِ دعبل خزاعی، مهدی میامی هم در این نقش میدرخشد. شاید بسیاری ندانند او انتخاب اولِ داود میرباقری برای بازی در نقش عمر بن سعد سریال "مختارنامه" بود اما به قولِ خودش مثل خیلی از اتفاقات دیگر در دنیای تصویر، قسمتش نشده است. حتی قرار بود در "روزی روزگاری" نقش مرادبیگ را داشته باشد که بعدها به خسرو شکیبایی رسید.
این شبها بعد از نقشِ مؤثر مهدی میامی در "ستایش" بار دیگر به "بوم و بانو" سعید سلطانی آمده و اینجا هم جزو بازیگران درخشان سریال به شمار میرود. او در این سریال، حیرت برادر ناتنی رحیم قصه است. سریالی که روزهای پایانیاش را روی آنتن شبکه دو سیما میگذراند.
کثیر نقش دو لبه سریال "ولایت عشق"
به همین مناسبت با او لحظاتی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
مهدی میامی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون صحبتهایش را با سریال "ولایت عشق" آغاز کرد و به خبرنگار تسنیم گفت: زیبایی نقش "کثیر" سریال "ولایت عشق" دو لبه بودنِ این نقش بود که در ابتدا منفی و در ادامه مثبت شد. آن کسانی که ضدامام بود و بعدها جزو یاران امام شد. برای من فرقی ندارد نقش کوتاه باشد یا بلند؛ تأثیرگذاری و ماندگاریاش بیشتر اهمیت دارد. در "ستایش" و "بوم و بانو" هم همین رویکرد را داشتهام حتی در فیلم "محاکمه" ایرج قادری هم همین رویکرد را داشتم.
بعد از غلامی، "حیرت" پیشنهاد شد
وی در خصوص پیشنهاد نقش حیرتِ سریال "بوم و بانو" تأکید کرد: وقتی بعد از فصل سوم "ستایش"، سعید سلطانی مرا برای کاری جدید دعوت کرد، دیدم با نقش و سناریویی جدید مواجهم. از این جهت باید میرفتم و کنکاش میکردم تا با ما به ازایی برگردم تا مخاطب نقش را باور کند.
مصائب مراقبتهای آقای بازیگر برای کلیشه نشدن
میامی با اشاره به تکرارِ برخی از نقشها و کاراکترها، خاطرنشان کرد: برخی از نقشها مصائب و سختیهایی دارند که این اتفاق برای من در "ستایش" افتاد. وقتی غلامی را به من پیشنهاد کردند و حال و هوایی داشت که قبلاً برخی از بازیگران نقش معتاد را ایفا کرده بودند و باید به گونهای دیگر این نقش را بازی میکردم تا در ذهنها بماند. من همیشه مراقبت میکنم به دام کلیشه نیفتم.
در "محاکمه" جلوی تکرار را گرفتم
بازیگر سریال "بوم و بانو" درباره اینکه بازیگری به تکرار نیفتد و هر کاراکتر را با فضای جدیدی از خودش به جا بگذارد، افزود: برخی از کاراکترها، ماهیتاً به تیپ نزدیکتر است اما بازیگر مراقب نباشد به کلیشه میرود. چرا که عمده آنها را قبلاً ایفا کردهاند. مثلاً جاهلی که نوچه دارد و معتادی که اکثراً در فیلمها و سریالها بوده است. بازیگر باید اینجا به سراغ ما به ازاهای واقعی خودش برود و یا گیرش بیاورد. مثلِ فیلم "محاکمه" که به میانِ افغانیها رفتم تا بتوانم این نقش را ایفا کنم.
هنوز با منشی صحنه بحثم میشود
وی در پاسخ به این سؤال که حیرت سریال "بوم و بانو" مهدی میامی را از دیگر آثارش متمایز میکند، خاطرنشان کرد: فکر میکنم هر شخصیتی را که ایفایش کردهام متمایز از کارهای قبلیام است. همواره مثل بچه مدرسهای مقابل دوربین حاضر میشوم که بهترین اتفاق را برای دوران هنریام رقم بزنم. هنوز گاهی اوقات با منشی صحنه بحثم میشود و بیشتر مواقع با ایده سر صحنه حاضر میشوم. خوشبختانه در اکثر مواقع، ایدههایم که برگرفته از فکر و منطق است، مورد پذیرش کارگردانها قرار میگیرد.
بازیگر باید با نقشش زندگی کند
میامی به فیلم "محاکمه" ایرج قادری اشاره کرد و گفت: در فیلم "محاکمه" نقش افغانی را بازی میکردم که مدتها اهالی این دیار را زیر و رو کردم تا بهتر بتوانم این نقش را ایفا کنم. به ایرج قادری کارگردان این فیلم گفتم به خاطر اینکه نقش کاریکاتوری ادا نشود در فیلم شخصیتی از افغانیها را بازی کنم که 20 سال است در ایران زندگی میکند و برخی از واژگانش را به زبان فارسی و برخی از بخشهایش را افغانی صحبت میکند. کارگردان با خوشرویی کامل پذیرفت. من اعتقاد دارم بازیگران ما برای شخصیتپردازی درست و اصولی، حتماً باید با نقش زندگی کنند و شخصیت را با کنکاش بشناسند تا به المانِ درست شخصیتی در بازیگری برسند.
وقتی با حیرت وارد "بوم و بانو" شدم
وی افزود: همیشه از کاراکترهایی که بازیشان کردهام دفاع میکنم. همیشه با زمان خودم جلو میآیم؛ زمانی غلامی سریال "ستایش" بود و از آن نقش گذشتم و به حیرتی سریال "بوم و بانو" رسیدم. من همیشه در کارهای تاریخی اعتقاد دارم باید حقایق را در معرضِ نگاه مخاطب قرار دهیم. چون اگر واقعیت نباشد، مردم بهتر با آن اثر هنری ارتباط برقرار میکنند.
چرا همه به این کاراکترها میگویند منفی؟
میامی با اشاره به اینکه من همیشه به شخصیتِ نقشهایی که میپذیرم حق میدهم، گفت: اگر من به غلامی "ستایش" و یا حتی نقشی که در سریال "شهریار" داشتم حق نمیدادم آنقدر باورپذیر نمیشد که نسبت به آنها مخاطب واکنش نشان دهد حتی بگویند چرا همه به این کاراکترها میگویند منفی؟ اما من همیشه به این شخصیتها حق دادهام تا درست ایفا شوند.
چرایی فقدان سریالهای دینی و تاریخی روی آنتنِ سیما
او درباره چرایی فقدان سریالهای دینی و تاریخی روی آنتنِ سیما، تصریح کرد: سازندگان این آثار کمتر به سراغِ ساخت چنین کارهایی میروند چون مشکلات بودجهای و خیلی از اتفاقاتِ دیگر پیشرویشان است. گرچه در کارهایی مثل "ولایت عشق" و "شهریار" و از این کارها خودم حضور داشتم برخی از این معضلات و مشکلات را به چشم خودم دیدم. در بازیگری، دکوپاژ و ساخته شدن هم مشکلاتی جلویِ روی کارگردان و سازندگان وجود دارد که کمتر کارگردانها به سراغِ این کارها میروند.
ناگفتهای بعد از 10 سال "مختارنامه"/ قرار بود عمر بن سعد باشم
میامی از ناگفتهای گفت که سالها با خودش به همراه دارد و حتی به سختی به زبانش میآورد؛ او درباره نقشی که قرار بود در "مختارنامه" داشته باشد، تأکید کرد: من همیشه کارهای تاریخی و دینی را دوست داشتهام، چون مردم خیلی با این کارها ارتباط میگیرند. در همان روزهای اولِ انتخاب بازیگران سریال "مختارنامه"، من هم دعوت شدم برای نقشی مهم! تست گریم دادم و خیلی آقای میرباقری خوششان آمده بود. اما بعد از بازنویسی فیلمنامه دیگر خبری نشد و منتظر ماندم صدایم کنند. اما یکی از دوستانِ نزدیکم این نقش را بازی کرد و بعدها چند شخصیت و کاراکتر دیگر پیشنهاد شد یا نتوانستم و یا نخواستم بپذیرم. آن نقش، عمر بن سعد سریال "مختارنامه" بود.
امرالله احمدجو، مرادبیگ را پیشنهاد داد
وی درباره نقش دیگری که قرار بود "مرادبیگ" سریال "روزی روزگاری" باشد، گفت: روزی امرالله احمدجو خانه خواهر من بود که محمود جعفری بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون شوهر خواهر من هستند، او با این سریال قرارداد بسته بود و آقای احمدجو به من گفتند میتوانی به میمه بیایی! اما کاری داشتم که هنوز باقی مانده بود. قرار بود مراد بیگ باشم و سرانجام این نقش به خسرو شکیبایی رسید، چقدر خوب و هنرمندانه این نقش ایفا شد.
دوست داشتم در "تنهاترین سردار" باشم
میامی در خصوص حضورش در سریال "تنهاترین سردار" گفت: دوست داشتم در "تنهاترین سردار" باشم اما به هر جهت نشد. خیلی از کارهای دیگر بوده که دوست داشتم در آنها باشم اما این اتفاق به هر دلیلی نیفتاد. خیلی از کارهای فاخری در سینمای جهان وجود دارند که هنرمند دوست دارد جای کاراکترهایش باشد. اما من همیشه شخصیتهای زخم خورده جامعه را انتخاب کردهام و به دنبالِ بهترین نوعِ ایفای آن شخصیتها خواهم بود.
تلویزیون باید به دوران طلایی سریالسازی برگردد
بازیگر سریال "ستایش" و "بوم و بانو" درباره بازگشت تلویزیون به دوران طلایی سریالسازی خاطرنشان کرد: من فکر میکنم تلویزیون باید به سراغ کارهای معمایی و سرگرمکننده و طنز برود که تجربه نشان داده بیشتر این نوع آثار را میپسندند. مسئولین و سازندگان باید به تمشاگرانشان احترام بگذارند و از ساخت کارهای مؤثرِ معمایی و ماندگار حمایت کنند. تماشاگر را با کارهای بیهوده و بیمصرف تنها نگذارند.
اگر داود میرباقری برای "سلمان" دعوتم کند میدوم
وی درباره حضورش در سریال "سلمان فارسی" داود میرباقری، گفت: تا این لحظه خبری نشده اما داود میرباقری مرا دعوت کند در سریال "سلمان فارسی" باشم، میدوم.
روایت بازیگران "ولایت عشق" از عنایات امام رضا (ع) در جریان ساخت سریال/ سکانسی که اشک عوامل پشت صحنه را جاری کرد + فیلم"تنهاترین سردار" تصویر درستی از دوران امام حسن(ع) نشان نداد/ چرا برای پیامبر اسلام و امامان سریال نمیسازیم؟سریالهای "نون.خ" و "زیرخاکی" به آنتن برگشتندچرا به سریال "نجلا" هجمه میشود؟/ واکنش کارگردان: این نظر مردم آبادان نیستانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: شبکه دو بازیگران سینما و تلویزیون رسانه ملی تلویزیون سریال شبکه دو بازیگران سینما و تلویزیون رسانه ملی تلویزیون سریال تنهاترین سردار داود میرباقری دوست داشتم مهدی میامی بوم و بانو عمر بن سعد ولایت عشق من همیشه سریال ها نقش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۶۵۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رقص فراموشی و فرار از کلیشهها
«رقص فراموشی» نام نمایشی است که این روزها در عینِ داشتن روایتی ساده به ستایش زندگی میپردازد. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم - از دیرباز تاکنون هنر متعالی تئاتر به دنبال انتقال مفاهیم انسانی و اخلاقی بوده است. در غالب آثار کلاسیک تئاتر نیز روابط اجتماعی انسانها مورد توجه قرار گرفته و همیشه سعی بر این بوده که در بستر تئاتر، روابط انسانها که شاید در مرور زمان رو به آشفتگی میگذارد ترمیم و احیاء شود. «رقص فراموشی» تازهترین اثر نیاز اسماعیل پور که این روزها در عمارت ارغوان روی صحنه رفته در برگیرنده دغدغههای خالق اثر در ستایش زندگی و تقویت روابط انسانها در مواجه با جامعه است.
در این نمایش گفتوگوها بسیار ساده و روان شکل میگیرد. کاراکترها از مشکلات دنیای خود میگویند و از طرف مقابل انتظار همراهی دارند. گاهی گذشتهی سخت و البته نه چندان پیچیده آدمهای نمایش سد محکمی برای ارتباط جدی و جدید کاراکترها میشود. کارگردان که خود نویسنده اثر نیز هست با پرهیز از تحمیل اضافات بصری به نمایش، تلاش کرده که ذهن و حواس مخاطب را درگیر متن نمایش کند.
اسماعیل پور در «رقص فراموشی» راه را برای دریافت مستقیم و بدون واسطه مفاهیم نمایش باز گذاشته و تعمد وی در ایجاد بستری آماده و بدون پیچیدگی برای همراهی مخاطب به وضوح قابل دریافت و مشاهده است. در صحنه عنصر غریبی برای تماشاگر وجود ندارد، به جز بازیگرانی که تمام توان خود را برای انتقال صحیح پیام نمایش به کار گرفتهاند. بازی یاسمن عطاالهی و امید امیرزاده بدون حرکات اضافی و فارغ از درشت نمایی در خدمت اثر است و آنها به زیبایی و مهارت توانمندی خود را به رخ میکشند.
موسیقی با ریتم مناسب خود کمک به نمایش و در حرکات فرم باورپذیریِ بازی نقش پرفورمر را دوچندان میکند. «رقص فراموشی» بی آنکه بخواهد حواس مخاطب را پرت کند و او را به بازی بگیرد، رو در روی او میایستد و برایش از زندگی میگوید...
برای آشنایی بیشتر با این نمایش و اطلاع از جزئیاتِ آن، با نیار اسماعیلپور کارگردان این رویداد همکلام شدیم که حاصل این گفتگو را در ادامه میخوانید:
------------------------------------------------
از نمایش «رقص فراموشی» برایمان بگویید.
فرآیند نگارش این متن به 10 سال قبل بر میگردد. در طول این سالها چندین بار متن بازنویسی شد. حتی چند بار پایان بندی آن را تغییر دادم و در نهایت حاصل کار نمایشنامهای ست که اکنون روی صحنه رفته است. نام "رقص فراموشی" انتخاب اصلی من برای نمایشنامه نبود اما در نهایت و با جمع بندی نهایی کلیه شرایط، این نام را برای نمایشنامه برگزیدم.
آیا در نگارش "رقص فراموشی" کتاب "هیجی کاتا و اونو" -کتابی که با ترجمه شما به چاپ رسیده است- نقشی داشته؟ آیا رقص "بوتو" که محتوای کتاب مذکور بر مبنای آن است ایده نگارش این نمایشنامه را به شما داده یا شما فارغ از "بوتو" در قالب داستان خود این اثر را روایت کردهاید؟
خیر، رقص "بوتو" که در آن کتاب مورد پژوهش قرار گرفته یک نوع رقص معاصر ژاپنی است که ریشه های بومی ژاپنی دارد و با نوع کار ما متفاوت است، کما اینکه نگارش این نمایشنامه به سالها قبل از ترجمه کتاب بر میگردد. اما شیوه در خدمت داستان بودن آن شبیه به نمایش ما است. قطعاً این کتاب تأثیرات خود را روی من به عنوان نویسنده داشته و در شیوه اجرای نمایش محتوای کتاب ذکر شده اثرات مشهودی دارد.
عکس ابی و همایون شجریان/ ابی در کمین همایون موسیقی ایران؟الهامات شما از "هیجی کاتا و اونو" چه کمکی به نمایش کرده است؟
ببینید، رقص "بوتو" اساساً فقط بر مبنای حرکات شکل می گیرد. در "بوتو" دیالوگ جایی ندارد اما در نمایش ما فقط در بخش هایی داستان با حرکات فرم روایت می شود. حرکات فرم در این نمایش، روایت گرایانه است. روایت داستان در نمایش "رقص فراموشی" در بخش حرکات فرم بر عهده کاراکتری است که حافظه ندارد و دچار فراموشی است و در واقع در زمان حال زندگی می کند و اساساً گذشته ای ندارد پس طبیعتاً به آینده هم نمی تواند فکر کند. در این نمایش حرکات فرم به مثابه زندگی و خود را به جریان زندگی و زمان سپردن است. رقص "بوتو" حاصل تلاش ژاپنی ها برای برگشتن به ذات شرقی شان در برابر رقصهای غربی است و در نمایش ما نیز در عین استفاده از موسیقی های راک تلاش کرده ایم روایتگری در بستر فرهنگ بومی خودمان باشد.
شما در دیگر آثارتان هم دغدغه اجتماع آشفته و روابط ضعیف و نگران کننده انسان ها را دارید. "رقص فراموشی" چقدر به آثار گذشته شما نزدیک است؟
"رقص فراموشی" یک داستان اجتماعی است. داستانی در بستری تاریخی که به شرایط اجتماعی مردم و کودکان در زمان جنگ تحمیلی بر میگردد. در این نمایش میبینیم که اثرات زندگی در شرایط جنگی تا سالها گریبان گیر نسلهای درگیر جنگ خواهد بود. در مجموع؛ اجتماع و روابط انسانی آدم ها دغدغه همیشگی من در خلق آثارم بوده است. من به عنوان یک نویسنده دغدغه روابط اجتماعی جامعه را همیشه با خود دارم و در آینده نیز در همین سبک و در همین مسیر حرکت خواهم کرد.
سوژه نمایش در ابتدای امر کلیشه ای و تکراری به نظر می رسد اما در اجرا فاصله زیادی با کلیشه های مرسوم دارد. علیرغم اینکه در اجرا با سبک و سیاق ساده ای مواجه هستیم لیکن مخاطب هیچگاه احساس نمی کند با اثری کلیشه ای مواجه است. تمهید شما برای فرار از این کلیشه چه بوده است؟
کلیشهها همیشه وجود دارند. به عنوان مثال فیلم " لیلا " که در نمایش ما هم از آن نام برده می شود در ظاهر داستانی کلیشهای دارد. در "لیلا" با یک زن و شوهر مواجه هستیم که مرد به دلیل عدم بچه دار شدن زن، به دنبال ازدواج مجدد است. در این دو خط ما با چیزی غیر از کلیشه مواجه نیستیم اما ماحصل فیلم "لیلا" ، کم نظیر و چشم گیر شده است زیرا در اجرا شیوه روایت، نوع نگاه، زاویه نگاه و دقت در لایه های زیرین متن مهم است. همین تفاوت نگاه ها باعث می شود که در نهایت از فیلم "لیلا" یک اثر ماندگار به جای بماند. ما نیز سعی کردیم که با ملاک قراردادن این نکات و پرداخت صحیح به لایه های زیر متنی با گریز از کلیشه، اثری قابل توجه بسازیم.
در "رقص فراموشی" رؤیانویس و رؤیاساز شما هستید. به عبارت ساده تر نویسنده و کارگردان نمایش یک نفر است.چه دلیلی باعث شد برای کارگردانی به سراغ متن خودتان بروید و آیا این انتخاب در رؤیاسازی بهتر از سوی شما موثر بوده است؟
واقعیت این است که در ابتدا قصد داشتم یک نمایشنامه خارجی را کارگردانی کنم. هدفم از این کار به چالش کشیدن توانایی خودم در جان بخشی به نمایشنامه های دیگران بود. شما وقتی یک نمایشنامه از آثار خودتان را برای کارگردانی انتخاب می کنید از یک سو شاید به دلیل شناخت کامل از متن خلاقیت شما کاهش یابد. البته این نظر شخصی من است و شاید دیگران آن را قبول نداشته باشد. اما از سوی دیگر چون نویسنده اثر خودم بودم این موضوع باعث شد در جلسات متعدد با عوامل گروه درباره اثر گفتوگو داشته باشیم. در تمرین ها کاراکترها را به چالش کشیدیم و سعی در گشودن لایه های زیرین متن داشتیم. شاید اگر خود من نویسنده نمایشنامه نبودم این اتفاق کمتر پیش میآمد.
فیلمنامه نویس، نمایشنامه نویس، مترجم، شاعر و.... تمایل ویژه شما به کدام سمت است؟
عموماً در جامعه هنری، بنده به عنوان فیلمنامه نویس شناخته می شوم.چون در واقع درآمد اصلی من از راه نوشتن فیلمنامه است. اما اولویت اصلی من تئاتر است و اگر گزینه هایی برای انتخاب بین سینما و تئاتر داشته باشم، برای حضور در تئاتر لحظه ای درنگ نخواهم کرد.
تئاتر کاربردی علمیترین شاخه تئاتر است، اما در ایران کمترین توجهی به آن نمی شودنظر شما در مورد سطح کیفی تئاتر کشور در حال حاضر چیست؟
جای خوشحالی است که این سؤال را پرسیدید. متأسفانه در حال حاضر سطح سلیقه مخاطبان چه در زمینه تئاتر چه در زمینه موسیقی چه در زمینه سینما و سایر زمینههای هنری به شدت پایین آمده است. امروزه مسیر اتفاقاتی که در حوزه فرهنگ و هنر پیش آمده باعث شده سطح سلیقه مخاطب به شدت تنزل پیدا کند. شاید متولیان فرهنگی کشور ندانسته راه را برای ورود آثار بی کیفیت به عرصه فرهنگ و هنر باز کرده اند. به عنوان مثال چند سالی است در زمینه تئاتر فقط آثار کمدی که البته عموماً در نازلترین سطح کیفی هستند فقط مخاطب دارند. البته من با کارهای کمدی مشکل ندارم و دو متن قبلی من که در سالن های سنگلج و تئاتر شهر به صحنه رفته کمدی بوده اند، اما کمدی نباید فضا را برای گونه های دیگر نمایشی تنگ کند. به نظر می رسد فرهنگ و هنر کشور نیازمند یک بازنگری اساسی باشد در غیر اینصورت آینده روشنی برای این موضوع پیش بینی نمی شود.
نقش هنرمندان دغدغه مند برای تغییر سطح سلیقه مخاطبان چیست؟
حضور فعلی ما و سایر دوستان همراه در صحنه تئاتر و در این شرایط فعلی هنر که بیشتر به یک بازار برای کسب درآمد شبیه شده این است که بگوییم ما زنده هستیم و نفس میکشیم. ما بدون توجه به مشکلات حال حاضر، تلاش میکنیم چراغ تئاتر اصیل را روشن نگه داریم. ما به عنوان هنرمند وظیفه داریم سلیقه مخاطب را اصلاح و شکل دهیم. سالهای سال طول کشیده تا سطح سلیقه مخاطب به شرایط نگران کننده فعلی برسد پس ممکن است چندین سال تلاش و کوشش نیاز باشد تا سلیقه و ذائقه مخاطب اصلاح و ارتقاء پیداکند.
نظر شما در مورد حضور بلاگرها در عرصه فرهنگ خصوصاً در صحنه تئاتر چیست؟
به اعتقاد من عرصه هنر خصوصاً صحنه تئاتر ارث پدری هیچ کس نیست و ما نمی توانیم مانع حضور کسی در تئاتر شویم. گذر زمان همیشه تعیین کننده است. باید پذیرفت هر چقدر هم که سطح سلیقه مخاطب پایین آمده باشد وقتی شرایطی که حاصل اتمسفر گذرای حاکم بر جامعه باشد در هنر پیش می آید چندان ادامه دار نخواهد بود و هیجان آن به همان سرعتی که اوج گرفته به همان سرعت نیز فروکش خواهد کرد. حضور این افراد توأم با جذابیت های زود گذری است که خیلی زود از یاد خواهد رفت. ولی اگر کسی از بین آنها باشد که بتواند خود را در سطح تئاتر استاندارد نگه دارد چرا که نه.
سخن پایانی.
به عنوان یک هنرمند که تلاشم خلق آثاری در شأن مخاطب ایرانی است توقع دارم که مخاطبان جهت نگاهشان را به سمت آثاری که در راستای ارتقاء فرهنگ ایرانی هستند تغییر دهند. مخاطبان نباید فریب تبلیغات کاذب را بخورند و فقط به واسطه حضور چهره های شناخته شده در برخی نمایش ها، از تماشای سایر آثار تولیدشده غافل شوند. در شرایطی که به واسطه حضور افرادی که به تئاتر به چشم یک بنگاه پولسازی نگاه می کنند و تبلیغات برای همه گروههای نمایشی عادلانه و یکسان نیست، نقش مخاطب به عنوان اصلی ترین سرمایه فرهنگی پر رنگ تر می شود. مخاطب می بایست با دید باز و نگاه صحیح و به دور از هیاهوی تبلیغاتی با گزینش آثار اصیل و با کیفیت مایه دلگرمی بخش کثیری از افرادی باشند که اولویت اصلی آنها احترام به مخاطب و خلق آثاری در شأن ایشان است.
نمایش: رقص فراموشی
نویسنده و کارگردان: نیاز اسماعیل پور
مجری طرح: ایمان یزدی
دستیار کارگردان: یاسمین پدرام پور
طراح گرافیک: علیرضا دربانی
تبلیغات: مریم باقری
بازیگران: یاسمن عطاالهی، امید امیرزاده
بازیگر/پرفورمر: سهراب جمالی
--------------------------
گفتوگو: هبت اله یگانه
--------------------------
انتهای پیام/