قتل فجیع سه عضو یک خانواده؛ قاتل بعد از ۶ سال دستگیر شد
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۸۱۹۳۴
مردی که متهم است سه عضو یک خانواده را به قتل رسانده است، بهزودی در دادگاه کیفری استان قزوین محاکمه میشود. این مرد در سال ۹۲ مرتکب جنایت شد، اما شش سال طول کشید تا شناسایی و دستگیر شود.
به گزارش شرق، مأموران پلیس استان البرز روز ۲۰ خرداد سال ۹۲ جسد پسری نوجوان را درحالیکه دستوپایش بسته شده بود، در منطقهای خلوت یافتند و او را که هیچ مدرک هویتیای بههمراه نداشت، به پزشکی قانونی منتقل کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارآگاهان که حدس میزدند مادر خانواده نیز قربانی جنایت شده باشد، به تحقیقات خود درباره این پرونده ادامه دادند تا اینکه بالاخره جسد زن ۴۳ساله نیز در خودروی ال۹۰ این خانواده پیدا و معلوم شد قاتل بعد از کشتن این زن جسد او را با الکل به آتش کشیده است.
آن زمان تحقیقات وسیعی برای شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان این جنایت انجام شد، اما سرنخی به دست نیامد. حتی تماسهای تلفنی اعضای این خانواده بررسی شد، اما مورد مشکوکی که توجه پلیس را جلب کند، وجود نداشت، بهاینترتیب پرونده بدون حصول نتیجهای مسکوت ماند تا اینکه بالاخره بعد از گذشت شش سال وقتی دور تازهای از تحقیقات کلید خورد، کارآگاهان به مستأجر این خانواده ظنین شدند و این مرد و همسرش را اردیبهشت سال گذشته بازداشت کردند.
هر دو مظنون در بازجوییها منکر قتل شدند، اما در نهایت مرد جوان به نام مجتبی، وقتی به او گفته شد برای بیگناهیاش قسم بخورد، اتهام قتل را پذیرفت و جزئیات این جنایت هولناک را شرح داد.
این مرد گفت: روز ۱۹ خرداد سال ۹۲ یاشار به مقابل خانه آمدم. او یک سررسید بهعنوان کادو برایم آورده بود. او درباره تمدید قرارداد اجاره خانه هم صحبت کرد، اما به توافق نرسیدیم و اصرار کرد باید خانه را تخلیه کنم. باهم درگیر شدیم و درحالیکه بهشدت عصبانی شده بود، گلویش را گرفتم و فشار دادم. وقتی به خودم آمدم او بیحال روی زمین افتاده بود. نبضش را گرفتم و متوجه شدم فوت کرده است. مانده بودم چهکار کنم. جسد را به داخل پارکینگ خانه بردم و با طناب دستوپایش را بستم و داخل صندوق عقب خودروی خود قرار دادم و رویش پتویی انداختم. سپس با تلفنهمراه یاشار با پدرش تماس گرفتم و با او در میدان توحید قرار گذاشتم. با موتورسیکلت سر قرار رفتم. داوود با یک خودروی ال۹۰ آمده بود. موتور را کنار خیابان گذاشتم و سوار ماشین او شدم. در حال صحبت بودیم که به سمت اتوبان تهران قزوین رفتیم. وقتی به حوالی طالقان رسیدیم، موضوع قتل یاشار را به او گفتم. عصبانی شد و از ماشین پایین آمد. سنگی برداشت و ضربهای به کمرم زد. منهم ابتدا سنگی به او زدم و بعد با اسلحه کلت سه تیر به سمتش شلیک کردم که کنار سنگ بزرگی افتاد و جان باخت.
مجتبی در ادامه اعترافاتش گفت: به خاطر اینکه حالم بد بود، سراغ صندوق عقب ماشین مقتول رفتم تا آبی به صورتم بزنم که با یک شیشه الکل در صندوق عقب روبهرو شدم. الکل را روی جسد ریختم و با فندک آتش زدم. بعد هم با خودروی ال۹۰ به سمت کرج حرکت کردم. برای فاشنشدن این جنایت باید فریبا، مادر خانواده را هم میکشتم. اگر او زنده میماند، چون میدانست پسرش با من قرار داشته و به خانهام آمده بود، همهچیز را به پلیس میگفت و من شناسایی و دستگیر میشدم. به همین دلیل با تلفن داوود با او تماس گرفتم و ادعا کردم همسرش در جاده قزوین تصادف کرده است. در ایستگاه وردآورد مترو با او قرار گذاشتم. یک ساعت بعد با مترو به آنجا آمد و به سمت قزوین حرکت کردیم. در میان راه موضوع قتل همسر و فرزندش را به او گفتم که با کیفش شروع به کتکزدن من کرد. داخل ماشین درگیر شدیم و به زیرگذر کنار اتوبان رفتیم و با شلیک گلوله او را به قتل رساندم. بعد از این جنایت، جسد زن جوان را در داخل خودرو به آتش کشیدم.
متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: بعد از آتشزدن جسد فریبا به آنسوی اتوبان رفتم، سوار یک تاکسی شدم و به سمت تهران بازگشتم. در میانراه هم گوشی تلفن یاشار و فریبا را به بیرون پرت کردم. وقتی به تهران رسیدم، گوشی داوود را خاموش و گوشی خودم را روشن کردم. اینطور بود که هیچ سرنخی از خودم به جا نگذاشتم، ولی خیلی عصبی بودم، به داروخانه رفتم و قرص آرامبخش خریدم. بعد از خوردن قرصها چند ساعت در خانه پدرم استراحت کردم. بعد به محل کارم در یک میوهفروشی رفتم و گفتم میخواهم به میدان میوهوترهبار بروم و میوه برای مغازه بخرم. به این بهانه از میدان فلسطین به اتوبان همت رفتم و در انتهای اتوبان جسد را از صندوق عقب بیرون آوردم و در حاشیه بزرگراه رها کردم. فردای آن روز همراه همسرم به محل رهاکردن جسد رفتم که دیدم مأموران جسد را پیدا کردهاند و در آن محل مشغول تحقیق هستند، به همین دلیل سریع برگشتم. من این قتلها را بهتنهایی مرتکب شدم و همسرم هیچ نقشی در این ماجرا نداشت.
متهم به قتل در ادامه صحنه جنایتها را بازسازی کرد. سپس برای تعیین سلامت روان به پزشکی قانونی منتقل شد. متخصصان بعد از انجام بررسیهای لازم اعلام کردند این مرد در سلامت بهسر میبرد. از سویی اولیایدم مقتولان علیه مجتبی شکایت کردند و خواستار مجازات او شدند.
درنهایت بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه متهم صادر شد و پرونده در اختیار قضات دادگاه کیفری استان قزوین قرار گرفت و متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: کرونا قیمت دلار پرسپولیس قتل صندوق عقب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۸۱۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری ۲ قاتل اجارهای
سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت اظهار کرد: در بهمن سال گذشته، زن جوانی هراسان با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت، جسد زن همسایه را به نام شهناز کشف کردم؛ لطفا برای کمک رسانی اقدام کنید.
وی افزود: با اعلام این خبر تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و با جسد زن ۴۲ ساله در تختخوابش مواجه شدند. از زمان مرگ چند ساعتی میگذشت و علت مرگ خفگی اعلام شد. آثار خراش روی دست زن میانسال حکایت از درگیری او با قاتلش داشت. همچنین بررسیها نشان میداد که طلاهای مقتول نیز به سرقت رفته است.
این مقام انتظامی اظهار کرد: زن جوانی که کشف جسد را به پلیس گزارش داده بود در جریان تحقیقات ماجرا را اینطور توضیح داد، شهناز و همسرش همیشه با هم اختلاف داشتند و با وجود اینکه یکبار جدا شده بودند، اما به خاطر بچههایشان دوباره ازدواج کردند، آنها اغلب اوقات با هم دعوا و درگیری داشتند. شوهر شهناز که کارمند بانک است با من تماس گرفت و گفت بچههایش مدرسه هستند و هر چه به تلفن همسرش زنگ میزند، پاسخ نمیدهد. به همین دلیل نگران همسرش شده بود و از من خواست که به او سر بزنم. من هم خودم را به آپارتمان آنها رساندم چندین بار زنگ زدم، اما کسی در را باز نکرد. بعد در را هل دادم که باز شد وقتی وارد خانه شدم ناگهان در اتاق خواب جسدش را پیدا کردم.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ متذکر شد: گرچه در بررسیهای اولیه به نظر میرسید که زن میانسال قربانی سرقت شده است، اما سالم بودن درهای ورودی خانه، حکایت از ورود قاتلی آشنا داشت. از سویی اختلافات زوج میانسال و تماس همسر مقتول با زن همسایه، احتمال جنایت خانوادگی را مطرح کرد.
وی افزود: با این فرضیه کارآگاهان به همسر مقتول شک کردند و در بازبینی دوربینهای مداربسته بانک محل کار همسر مقتول دریافتند وی روز حادثه سه بار بانک را ترک کرده و مدام تلفنی در حال صحبت و مکالمه بوده است.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: کارآگاهان در اقدامات اطلاعاتی متوجه شدند که نوید با ۲ مرد غریبه تلفنی صحبت میکرده و چند روز قبل از این جنایت به آنها برای انجام یک کار وعده پول داده است.
سردار گودرزی گفت: کارآگاهان خیلی زود نوید را بازداشت کردند؛ او در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد و مدعی شد، تمام داراییام را در اختیارم همسرم قرار داده بودم و حتی یک وام میلیونی برای شهناز گرفتم، اما او اقساطش را پرداخت نکرد و من مجبورم شدم اقساط وام را پرداخت کنم.شهناز حتی حاضر نمیشد اموالی که به نامش زده بودم را به من برگرداند. همین موارد باعث شد که اختلافات ما روز به روز بیشتر شود و با اینکه یکبار از هم جدا شده بودیم به خاطر بچههایم دوباره ازدواج کردیم ولی دیگر نمیتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و از یک سال قبل، تصمیم به قتل همسرم گرفتم. برای قتل او سناریوهای زیادی طراحی کرده بودم. اول میخواستم که با خوراندن قرص او را به قتل برسانم، اما ترسیدم که لو بروم. بعد تصمیم گرفتم آدمکشی را برای این کار اجیر کنم. سه ماه قبل از قتل همسرم، موضوع را به یکی از دوستانم گفتم و او دو خلافکار را به من معرفی کرد. بعد از چندین جلسه به توافق رسیدیم و آدرس و کلید خانهام را به آنها دادم تا همسرم را به قتل برسانند. با آدمکشها در تماس بودم و بعد از دقایقی آنها به من اطلاع دادند که همسرم را با روسری خفه کرده و طلاهایش را که حدود ۵۰۰ میلیون تومان ارزش داشت سرقت کردهاند.
وی افزود: کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم با اقدامات اطلاعاتی مخفیگاه ۲ قاتل را شناسایی کردند و پس از هماهنگیهای لازم با مرجع قضایی موفق به دستگیری آنها شدند که متهمان در تحقیقات ابتدایی به جرم خود مبنی بر قتل زن جوان در ازای دریافت پول اعتراف و عنوان کردند طلاهارا به کشور افغانستان برده و فروختهاند.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند. عصر ۲۵ بهمن سال گذشته، زن جوانی هراسان با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت، جسد زن همسایه را به نام شهناز کشف کردم؛ لطفا برای کمک رسانی اقدام کنید.
وی افزود: با اعلام این خبر تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و با جسد زن ۴۲ ساله در تختخوابش مواجه شدند. از زمان مرگ چند ساعتی میگذشت و علت مرگ خفگی اعلام شد. آثار خراش روی دست زن میانسال حکایت از درگیری او با قاتلش داشت.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی