Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-25@00:20:22 GMT

اظهارات عجیب مردی که همسرش را کشت!

تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۰۱۰۴۶

اظهارات عجیب مردی که همسرش را کشت!

روزنامه ایران در ادامه نوشت: این مرد گفت: «امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدم سراغ همسرم رفتم تا او را از خواب بیدار کنم، اما هر چه صدایش کردم جوابی نشنیدم. نزدیک شدم و او را چندبار تکان دادم تا اینکه فهمیدم از نفس افتاده است. نمی‌دانم چه بلایی سرش آمده است.»

بعد از این تماس، مأموران به آدرس خانه آن مرد در خیابان شریعتی رفتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جسد با دستور قضایی برای بررسی‌های بیشتر به پزشکی قانونی فرستاده شد تا اینکه کارشناسان اعلام کردند زن جوان بر اثر خفگی به قتل رسیده است.

با اعلام این نظریه، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل و شوهر آن زن به نام کیارش به عنوان اولین مظنون بازداشت شد. مرد جوان ابتدا مدعی شد، همسرش بیمار بوده و به خاطر بیماری فوت کرده‌است، اما در روند بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و در اظهاراتش گفت: «من و مهراوه پنج‌سال قبل با هم ازدواج کردیم و صاحب فرزند شدیم. مدتی بعد از زندگی مشترک به اختلاف خوردیم و چند بار با هم درگیر شدیم.

آن شب دوباره سر موضوعی با هم بحثمان شد و کار به درگیری رسید. از آنجائیکه عصبانی بودم، پارچه‌ای دور گردنش انداختم و آنرا کشیدم. وقتی به خودم آمدم متوجه شدم او از نفس افتاده است. تا صبح بالای سر همسرم نشستم تا اینکه صبح با مأموران تماس گرفتم.»

متهم بعد از اقرار به جرمش و بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی مقابل هیئت قضایی شعبه دوم به ریاست قاضی زالی قرار گرفت.

ابتدای جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند، سپس متهم خلاف اظهاراتش در دادسرا مدعی شد همسرش در جریان یک شوخی فوت کرده است.

او در توضیح به هیئت قضایی گفت: «قبول دارم با همسرم اختلاف داشتم، اما اختلاف ما انگیزه‌ای برای قتل نبود. آن شب کنار همسرم دراز کشیده بودم و با هم صحبت می‌کردیم که حرفمان به شوخی رسید. می‌خواستم سر به سر او بگذارم به همین خاطر یک دستمال برداشتم و دور گردنش پیچاندم. من همچنان می‌خندیدم که ناگهان متوجه شدم مهراوه حالش بد شد. شوکه شدم و بلافاصله پارچه را از دور گردنش برداشتم. او سابقه بیماری داشت به همین خاطر فکر کردم برای همین حالش بد شده است. بعد از ثانیه‌ای هر چه او را صدا کردم متوجه شدم فوت کرده است.»

متهم در آخر گفت: «باور کنید مرگ او اتفاقی بود. من آن زمان به خاطر شرایط روحی به قتل اعتراف کردم، چون تحمل فشارهای بازجویی را نداشتم.»

در پایان با توجه به ادعای متهم پرونده به دستور هیئت قضایی برای تحقیقات بیشتر به دادسرا فرستاده شد. به این ترتیب بعد از کامل شدن تحقیقات، متهم بار دیگر از خودش دفاع خواهد کرد.

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۰۱۰۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعدام و حبس برای عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز

 یک سال قبل دختر ۱۷ ساله‌ای به نام مهتاب به همراه مادرش با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد از سوی ۴ پسر مورد تعرض قرار گرفته است.

وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: دو هفته قبل در مسیر مدرسه با پسری به نام نیما آشنا شدم و چند روز باهم مکالمه تلفنی داشتیم و او به من ابراز علاقه کرد، بعد از یک هفته هم با هم قرار گذاشتیم تا همدیگر را ببینیم. من هم برای اینکه تنها نباشم با دوستم نسرین به سر قرار رفتم. نیما هم با برادر، پسرعمو و یکی از دوستانش به نام شهرام سر قرار آمد، آنها ما را سوار خودروی‌شان کردند و به بهانه تفریح و گشت و‌گذار در خارج از شهر ما را به بیابان‌های ورامین بردند. وقتی به آنجا رسیدیم ناگهان حس بدی پیدا کردم، چون آنجا محلی برای تفریح نبود، از نیما خواستم تا برگردیم، اما آنها بدون توجه به اعتراض من و دوستم به ما حمله کرده و به زور به ما تعرض کردند، بعد هم ما را در نزدیکی خانه‌مان از ماشین پیاده کردند. وقتی وارد خانه شدم آن‌قدر وضعیت پریشانی داشتم که مادرم خیلی سریع با دیدن من متوجه شد اتفاقی برایم افتاده است. من هم موضوع را برایش تعریف کردم و تصمیم گرفتیم از آنها شکایت کنیم. البته نسرین به خاطر ترس از اینکه خانواده‌اش متوجه موضوع نشوند شکایت نکرد.

با ثبت این شکایت، مأموران ۴ پسر جوان را ردیابی و بازداشت کردند.

پس از بازداشت متهمان، نسرین هم با مراجعه به پلیس آگاهی از ۴ متهم شکایت کرد. در ادامه دو شاکی پرونده با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شدند و کارشناسان این سازمان پس از معاینه و بررسی آثار ضرب و شتم، تعرض به دو دختر جوان را تأیید کردند.

با تکمیل تحقیقات برای ۴ متهم پرونده کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 
در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه مهتاب به جایگاه رفت و گفت: اعتماد بی‌جای من باعث شد تا زندگی خودم و دوستم نابود شود. ما در آن بیابان التماس می‌کردیم و اشک می‌ریختیم، اما نیما و آن ۳ نفر بدون توجه به التماس و گریه‌های ما به طرز وحشیانه‌ای کتک‌مان زدند و تعرض کردند. از آن روز به بعد یک لحظه آرامش ندارم و به لحاظ روانی آسیب زیادی دیده‌ام. به همین خاطر حاضر نیستم آنها را ببخشم و برای آنها درخواست اشد مجازات دارم.

پس از آن نسرین به جایگاه رفت و درحالی که اشک می‌ریخت، گفت: همه واقعیت را مهتاب گفت، اما من فقط این را می‌گویم که این ۴ نفر کاری کردند که از ترسم نمی‌خواستم به خانه‌مان برگردم و در نهایت هم به خاطر عواقب این موضوع واقعیت را به خانواده‌ام نگفتم. حتی از ترس اینکه آنها دوباره آزارم دهند یا خانواده‌ام پی به این ماجرا ببرند، تصمیم گرفتم شکایت نکنم تا اینکه متوجه شدم آنها دستگیر شده‌اند و بعد شکایت کردم. حالا هم نه رضایت می‌دهم و نه می‌بخشم و درخواست حکم اعدام برای متهمان دارم.

سپس ۳ متهم یک به یک به جایگاه رفتند و اتهام تجاوز به عنف را نپذیرفتند و ادعا کردند که با ۲ شاکی پرونده دوست بودند و رابطه با میل و خواسته دوطرف صورت گرفته بود.

شهرام ۱۷ ساله هم که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، اتهامش را نپذیرفت و مدعی شد مهتاب و دوستش را آزار نداده است.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، گزارش‌های کارشناسان پزشکی قانونی و پلیس، دو برادر و پسر عموی‌شان را به اعدام محکوم کردند و از آنجا که شهرام در زمان ارتکاب جرم زیر سن ۱۸ سالگی بوده، به ۵ سال حبس محکوم شد.

روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • آدمکشی در هیجان جوانی!
  • اظهارات وزیر کشور رئیسی درباره گشت ارشاد: وظیفه ذاتی پلیس است
  • اعدام و حبس برای عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز
  • تصویر عجیب از مردی که زمانی همه زنان دنیا عاشقش بودند!
  • ماجرای هزینه تراشی عجیب یک عضو کمیسیون امنیت ملی با اظهارات نسنجیده + عکس
  • اظهارات عجیب ده‌روسی درباره سردار آزمون | نمی خواستم او را در ترکیب بگذارم!
  • مرد میانسال با دیدن مرد غریبه در منزلش مرتکب قتل شد
  • متهم به قتل در دادگاه: پشیمان نیستم
  • شلیک داماد خشمگین به ۴ عضو خانواده همسرش
  • صحنه روبه‌رو شدن یک مرد با همسر خیانتکارش و مرد غریبه | ۱۰ بار دیگر هم زنده شود باز او را می‌کشم