فرار 2 دختر نوجوان از دورهمی مردان پلید در باغ شاندیز/ آنها در یک شب دو بار به دام افتادند
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۰۸۸۱۳
به گزارش گروه حوادث رکنا،وقتی از چنگ دوست پسرهای مان گریختیم ، حال طبیعی نداشتند اما به دام شیطان دیگری افتادیم که احساس می کردیم به خاطر دلسوزی قصد کمک به ما را دارد .
این ها بخشی از اظهارات دختر 15ساله ای است که به همراه دوست 16ساله اش از یک «پاتوق سیاه» در منطقه سناباد مشهد سر در آورده بود. این دختر نوجوان که اکنون در پناه پلیس احساس آرامش می کرد، درباره چگونگی ورود به «پاتوق سیاه» به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: حدود یک سال قبل من و دوستم با دو پسر جوان در یکی از پارک های نزدیک منزل مان آشنا شدیم و به امید این که با هم ازدواج می کنیم، به ارتباطات تلفنی و دیدارهای حضوری مان ادامه دادیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این شرایط موجب شد پس از پایان مقطع ابتدایی ترک تحصیل کنم. از سوی دیگر نیز کمبود محبت در خانواده و احساس تنهایی مرا به سوی این آشنایی خیابانی سوق داد، به گونه ای که در کنار «پژمان» احساس آرامش می کردم. او به حرف هایم گوش می داد و من هم سعی داشتم با پوشیدن لباس های شیک و آرایش های غلیظ توجه او را بیشتر جلب کنم. به همین دلیل دیدارهای حضوری من و دوستم در پارک با پژمان و دوستش زیادتر می شد تا این که آن ها ما را به یک جشن در یکی از باغ های منطقه شاندیز دعوت کردند. من هم که تاکنون در این گونه جشن ها شرکت نکرده بودم، خیلی زود پذیرفتم و از آن جایی که به پژمان اعتماد زیادی داشتم، شبانه چهارنفری به آن باغ رفتیم، اما آن جا برخی از دوستان دیگر پژمان نیز حضور داشتند. نیمه های شب بود که پژمان و دوستانش مشروبات الکلی نوشیدند و از حالت طبیعی خارج شدند.
فرار از خانه شیطانوقتی من و «سمیرا» احساس کردیم که آن ها قصد آزار و اذیت ما را دارند، بلافاصله نقشه ای کشیدیم و با ترفندی از آن باغ فرار کردیم. در حاشیه یک جاده خاکی حرکت می کردیم که با دیدن نور چراغ های یک خودرو خوشحال شدیم. آن راننده جوان ما را سوار کرد و من هم ماجرای دوستی خیابانی و فرار از باغ ویلا را برایش بازگو کردم. او هم با چرب زبانی و این که قصد کمک به ما را دارد، من و دوستم را به خانه ای برد که چند دوست دیگرش در آن جا حضور داشتند. او ما را ترساند که اگر در آن وقت شب و به جرم رابطه نامشروع دستگیر شویم، ما را به زندان می برند و ... در همین حال بود که فهمیدیم آن راننده و دوستانش نیز قصد آزار ما را دارند اما اوایل صبح بود که با تماس اهالی دیگر ساختمان نیروهای انتظامی وارد آن منزل شدند و ما را از چنگ آن راننده شیطان صفت نجات دادند. اگر پلیس کمی دیرتر می رسید نمی دانم چه سرنوشت شومی انتظار ما را می کشید و ...
شایان ذکر است، تحقیقات پلیسی با دستورات سرگرد جواد بیگی (رئیس کلانتری سناباد) درباره جرایم احتمالی دستگیر شدگان در پاتوق سیاه در حالی ادامه دارد که تعدادی شمشیر و قمه نیز از این محل کشف شد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا حوادث پلیس منزل کارگر فرار جرم زندان شیطان اخبار حوادث مردان راننده فرار دختر جوان شیطان صفت عکس ایران مرد ساعت فیلم ماه دختر جوان تهران زن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۰۸۸۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(تصاویر) خانه پدری جلال آلاحمد؛ از «خانه باستانشناسان» تا «پاتوق معتادان» و...
شفقنا نوشت: رضا خان میرپنج بعد از تاجگذاری دستور داد همه خیابانهای تهران را صلیب شکل کنند. بقعه سید ناصرالدین هم در طرح تخریب قرار میگیرد. خانه سید احمد طالقانی، پدر جلال آل احمد همسایه دیوار به دیوار امامزاده بود. بین علمای تهران به جدیت شهره بود و تعبدی خشک داشت. معروف است وقتی کریم بوذرجمهری، رییس شهربانی وقت برای تخریب خانه و امامزاده آمد، نه گذاشت و نه برداشت و با عصای آبنوسش بر فرق سر او کوبید. غائله بالا گرفت. بازاریها پا در میانی کردند و سید احمد را چند صباحی به عتبات فرستادند.
وقتی برگشت خانه اش را خراب و اهل و عیالش در خانه گذر قلی ساکن کرده بودند. نسب آلاحمدها بعد از ۳۷ پشت به سید ناصرالدین میرسد و خانهای که جلال در آن به دنیا آمد هنوز در نزدیکی این امامزاده نفس میکشد. خانه پدری جلال آل احمد در محله پاچنار تهران در خیابان «کارکن اساسی» واقع شده است. خانه سال ۱۳۸۳ در فهرست میراث ملی ثبت شده و اکنون در مالکیت صندوق بهرهبرداری و احیای بناهای تاریخی و فرهنگی است و سال ۱۳۹۹ در یک مزایده، مرمت، احیاء و بهرهبرداری آن واگذار شد.
خانه حاج سیداحمد طالقانی، پدر جلال و شمس آلاحمد در سال ۱۳۹۱ به عنوان «خانه باستانشناسان کشور» نیز معرفی شد، اما به جای باستانشناسان، پاتوق معتادان شد. محبوبه کاظمی دولابی توسعهگر فرهنگی خانه پدری جلال آل احمد است که سال ۱۳۹۹ در مزایده برنده شد، میگوید: تاکنون یک ریال از دولت برای بازسازی این خانه نگرفته ایم. برای خانه پدری جلال آل احمد، کاربری «فرهنگی، هنری، پذیرایی و آیینی» دادهاند. کاربری که من هم دوست داشتم و با کاری که من میکردم مطابقت داشت. در حال حاضر این خانه مراحل بازسازی را برای رسیدن به پایگاه فرهنگی و هنری و آیینی منطقه سنگلج طی میکند و در ایام عید هم با هماهنگی قبلی قابل بازدید است. تاکنون نیز نشستی برای صد سالگی تولد جلال و نیز مراسم فاطمیه در این مکان برگزار کرده ایم.