ماجرای بامزه پیوستن شهید مدافع حرم به سپاه
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۱۵۳۸۷
شهید صحرایی میگفت: هر وقت آقا اشارهای بکنند برای جهاد حتی منتظر اجازه شما نمیشینم و میروم. اگر همه مردم یک طرف رفتند و آقا یک طرف، به سمتی برو که حضرت آقا رفته است.
به گزارش مشرق، شهید روح الله صحرایی در ۲۴ دی ۱۳۶۲ در روستای پلک سفلی شهرستان آمل متولد شد. با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی معاف بود ولی با علاقه و اعتقاد به سربازی رفت و در ارتش خدمت کرد و در سال ۸۶ وارد سپاه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پوتینهای سنگین دوران سربازی ارتش را پوشید و چند میله آهنی بیست سانتی را زیر جوراب به پاها بست و لباس زیاد پوشید و توی جیبهایش سکههای ۲۵ و ۵۰ تومانی را جاسازی کرد، تا وزنش را به وزن ایدهآل سپاه برساند و بالاخره با زحمت زیاد در سپاه قبول شد.» روحالله صحرایی بیتاب جهاد و شهادت و عاشق ولایت بود، آنچنانکه همسرش نقل میکند: «شهید صحرایی میگفت: هر وقت آقا اشارهای بکنند برای جهاد حتی منتظر اجازه شما نمیشینم و میروم. اگر همه مردم یک طرف رفتند و آقا یک طرف، به سمتی برو که حضرت آقا رفته است. یکبار وسط سخنرانی آقا که از تلویزیون پخش میشد، حضرت آقا سرفهای کردند و آقا روحالله به زبان محلی خودمان گفتند: جان ته کلشه دا. یعنی: جان، فدای سرفهات شوم.» به همین دلیل هم داوطلبانه عازم دفاع از حرم شد و با داعشیها به جهاد پرداخت و سرانجام ۱۶ آذر ۹۴ به آرزوی خودش رسید و آسمانی شد.
جهان نیوز
منبع: جهانمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا قره باغ شهید مدافع حرم مشرق نیوز شهید مدافع حرم یک طرف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۱۵۳۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب «اُمّ علاء» نمایشگاه کتاب عرضه میشود
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «اُمّ علاء» نوشته سمیه خردمند توسط انتشارات شهید کاظمی به زودی منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه میشود. این کتاب روایت زندگی اُمُّ¬الشهداء فخرالسادات طباطبایی تبریزی، بانویی که هفت نفر از اعضای خانواده اش را تقدیم اسلام کرد، است.
پدر و مادر فخرالسادات در جوانی به بهانه تعلیم در حوزه علمیه نجف، از تبریز به نجف اشرف هجرت میکنند و همان جا ماندگار میشوند. فخرالسادات در سن سیزده سالگی با آیت الله سید حسن قبانچی که یکی از شاگردان ممتاز پدرش سید محمد جواد طباطبایی تبریزی بود ازدواج میکند. آنها در خانه وقفی کوچکی در جوار حرم امیرالمؤمنین (ع) زندگی شأن را با عشق آغاز میکنند.
خانهای که هر وقت پنجره اش را باز میکرد؛ چشمانش به گنبد مطهر حرم حضرت علی (ع) گره میخورد و نسیم رأفت جناب ابوتراب وارد خانه و زندگی شأن میشد. حاصل ازدواج آنها میشود هجده فرزند، نه پسر و نه دختر. فرندانی که برخیهایشان شاگرد کلاس استادی چون آیت الله سید محمدباقر صدر میشوند و علوم اسلامی را فرا میگیرند.
همسرش، چهار پسر، برادر و دامادش در راه اسلام به شهادت می رسند و چند سال آخر عمرش را، در حالیکه دست و پای چپش به خاطر یک سال و نیم اسارت در زندانهای رژیم بعث از کار افتاده بود، راهی ایران و شهر قم میشود و سرانجام در جوار بانوی کریمه حضرت معصومه (س) برای همیشه آرام میگیرد.
همیشه در طول عمرش فرزندانش را به پشتیبانی از حضرت امام خمینی (ره) و پیروی از ایشان توصیه میکرد. به آنها میگفت: اگر همه شما هم فدای اسلام شوید ناراحت نمیشوم؛ بلکه افتخار میکنم و بدانید خون فرزندان من رنگینتر از خون فرزندان اباعبدالله نیست.
کد خبر 6087386 فاطمه میرزا جعفری