چگونه آبله در فتح امپراتوری آزتک به اسپانیاییها کمک کرد؟
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۳۴۰۱۸
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از زومیت، شیوع بیماری سرخک در ایالات متحدهی آمریکا در سال 2018، خطر شیوع گستردهی این بیماری را آشکار کرده است. جمهوری دموکراتیک کنگو نیز همان ایام در حال مبارزه با شیوع بیماری مرگبار ابولا بود که تاکنون جان صدها نفر را گرفته است. بااینحال، شیوع بیماریهای همهگیر رخدادهای تازهای نیستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ارنان کورتس، سردار اسپانیایی، در فوریهی۱۵۱۹، برای اکتشاف و استعمار امپراتوری آزتک از کوبا راهی مکزیک شد. طی تنها دو سال، موکتزومای دوم، فرمانروای آزتکها، بهدست فاتحان اسپانیایی کشته و تنوچتیتلان، پایتخت آزتک فتح شد و کورتس امپراتوری آزتک را به تسخیر اسپانیاییها درآورد. در این پیروزی، سلاحها و تاکتیکهای جنگی فاتحان اسپانیایی نقش مهمی ایفا کردند؛ اما کاریترین ضربه را نوعی بیماری به آزتکها زد.
فتح امپراتوری آزتک
کورتس پس از اینکه به فتح کوبا کمک کرد، مأمور حمله به مکزیک شد. وقتی ناوگان کوچک او به خشکی رسیدند، دستور داد کشتیها را بسوزانند تا هیچ راهی برای بازگشت باقی نماند. بهعقیده بسیاری از مورخان، همین موضوع عزم جزم او برای چیرگی بر آزتکها را نشان میدهد. کورتس بههمراه ۵۰۰ نیروی خود بهسوی خاک مکزیک رفت. این منطقه به تمدن آزتک تعلق داشت که در آن زمان، جمعیتش بیش از ۱۶ میلیون نفر بود.
طرحی از آزتکها در قرن شانزدهم که قربانیان آبله را بهتصویر کشیده است کورتس به نارضایتی گسترده در تنوچتیتلان و حاکم آن پی برد و با بسیاری از مردم محلی متحد شد. او با وجود شمار اندک نیروهایش، توانست تنوچتیتلان را تصرف کند. در آنجا، موکتزومای دوم، حاکم تنوچتیتلان، با احترام کامل از او استقبال کرده بود؛ اما درعوض، کورتس موکتزوما را به زندان انداخت. دو سال بعد و در اوت۱۵۲۱، کورتس موفق شد امپراتوری آزتک را فتح کند و این سرزمین را ضمیمهی قلمرو پادشاهی اسپانیا کند. متحدان او در این جنگها، میکروبهای اروپایی بودند که او و نیروهایش ناخواسته با خود به آمریکای میانه برده بودند.
سلاح مخفی کورتس
اگرچه کورتس رهبری کارکشته بود، نیروهای او که شاید بههمراه متحدان بومی شمارشان به هزار نفر نیز نمیرسید، بدون کمک نمیتوانستند شهری ۲۰۰,۰۰۰ نفری (در برخی منابع ۳۵۰,۰۰۰ نفری) را تصرف کنند. عفونت واگیردار آبله به او و سپاهیانش کمک کرد؛ عفونتی که بهتدریج در مکزیک شیوع پیدا کرد و در سال ۱۵۲۰، وارد شهر پرجمعیت تنوچتیتلان شد و طی فقط یک سال، ۴۰ درصد از جمعیت این شهر را به کام مرگ کشاند.
آبله ویروس استنشاقی است که باعث تب و استفراغ و جوشهای چرکی میشود و بهتدریج در تمام نواحی بدن قربانی پراکنده میشوند. این جوشها به زخمهایی تبدیل میشوند که جای آن روی بدن بیمار باقی میماند. مرگومیر این بیماری حدود یکسوم است و یکسوم دیگر هم معمولا کور میشوند.
صفحهی مسی از شهر تنوچتیتلان، پایتخت امپراتوری آزتک متعلق به قرن هفدهم در دوران باستان، آبله در فرهنگهای مصر و هند و چینی وجود داشته است. این بیماری برای هزاران سال در جمعیتهای انسانی باقی ماند و در قرن یازدهم میلادی، بهدنبال جنگهای صلیبی وارد اروپا شد. وقتی اروپاییان اکتشاف و استعمار سایر نقاط جهان را شروع کردند، آبله را هم با خود بردند. بومیان آمریکا، ازجمله آزتکها، بهویژه درمقابل آبله آسیبپذیر بودند؛ زیرا هرگز به این ویروس مبتلا نشده بودند. بنابراین، مصونیت طبیعی برابر آن نداشتند و درمان ضدویروسی مؤثری هم وجود نداشت.
یکی از قربانیان دربارهی این همهگیری گزارش داد:
بیماری ۷۰ روز طول کشید و در همهجای شهر شیوع پیدا کرد و شمار زیادی از مردم را کشت. زخمهایی روی صورت و سینه و شکم ما بهوجود آمدند و برخی از آنها سر تا پای ما را پوشاندند.
جوشهای چرکدار روی پای بیمار مبتلا به آبله یکی از راهبان فرقهی فرانسیسکن که بههمراه سپاهیان کورتس به مکزیک رفته بود، دراینباره میگوید:
ازآنجاکه سرخپوستها درمان بیماری را نمیدانستند، همچون مور و ملخ، فوجفوج هلاک میشدند. در بسیاری از مواقع، اتفاق میافتاد که همه در یک خانه میمُردند و چون شمار مردگان زیاد بود و نمیشد همه را دفن کرد، خانه را روی سرشان خراب میکردند تا همانجا به گورشان تبدیل شود.
آبله به چندین طریق به آزتکها ضربه زد. ابتدا، این بیماری بسیاری از قربانیان را بهسرعت میکشت، بهویژه نوزادان و کودکان. بسیاری از بزرگسالان هم با این بیماری ناتوان میشدند؛ زیرا یا خودشان بیمار میشدند یا اینکه مجبور بودند از بستگان و همسایگان بیمارشان مراقبت کنند یا وقتی میدیدند بیماری چه بر سر اطرافیانشان آورده، امید خود برای مقابله با اسپانیاییها را از دست میدادند. درنهایت مردم دیگر نمیتوانستند کشاورزی کنند که نتیجهی آن، قطحی گستردهای بود که دستگاه ایمنی بازماندگان را بهشدت تضعیف کرد.
بیماری میتواند تاریخ بشر را دگرگون کند
البته، آزتکها تنها بومیانی نبودند که به بیماریهای اروپاییان مبتلا میشدند. علاوهبر بومیان آمریکا در آمریکایشمالی، تمدنهای مایا و اینکا نیز تقریبا با آبله منقرض شدند. همچنین، سایر بیماریهای اروپایی، مانند سرخک و اوریون، تلفات چشمگیری بهجای میگذاشتند و از بیش از ۹۰ درصد جمعیتهای بومی دنیای نو کاستند. پژوهشهای اخیر نشان داده دیگر عوامل عفونی مانند سالمونلا که به شیوع در بین حیوانات اهلی شناخته شدهاند، ممکن است سبب همهگیریهای بیشتری شده باشند.
واکسیناسیون گسترده برای آبله تا نیمهی دوم قرن نوزدهم ادامه پیدا کرد. در این دوران، بیماران با آبله گاوی که بیماری بسیار خفیفتری درمقایسهبا آبله است، ایمنی پیدا میکردند آبله اکثر ویژگیهای لازم برای همهگیری بزرگ را دارد. این بیماری ناشی از ویروسی است که به خانوادهای تعلق دارد که میتواند بهسرعت رشد یابد و بهراحتی بین گونههای مختلف حیوانات سرایت کند. مهمتر از همه، پاتوژن آبله میتواند ازطریق ذرات معلق در هوا منتقل شود. بههمیندلیل، عامل جذابی برای سلاحهای بیولوژیکی بوده است. در قرن هجدهم، بریتانیا تلاش کرد جمعیت بومیان آمریکا را آلوده کند.
یکی از فرماندهان بریتانیایی دراینباره گفته است:
ما دو پتو و دستمال از بیمارستان آبله به آنها دادیم. امیدوارم که این کار اثر مدنظرمان را بگذارد.
در جنگ جهانی دوم، دانشمندان کشورهای بریتانیا، آمریکا، ژاپن و شوروی توانایی تولید سلاح بیولوژیکی بهوسیله آبله را بررسی کردند. خوشبختانه واکسیناسیون جهانی موفق بود و آخرین مورد طبیعی از بیماری آبله در سال ۱۹۷۷ تشخیص داده شد. اگرچه از زمان ریشهکنشدن این ویروس هیچگونه عفونت طبیعی گزارش نشده، آبله آخرین قربانی خود را یک سال پس از انقراضش گرفت. سال ۱۹۷۸ بود که یکی از عکاسان پزشکی در آزمایشگاهی در بیرمنگام بهاشتباه به این ویروس آلوده شد و جان خود را از دست داد.
در بسیاری از رویدادهای بزرگ تاریخ جهان، ازجمله درگیری سپاهیان کورتس با امپراتوری آزتک، بیشتر از سلاحها و تاکتیکها و استراتژیهای جنگی، بیماریها تأثیرگذار بودند. بسیاری از کشورها تصور میکنند ازطریق سرمایهگذاری در بخش نظامی میتوانند امنیت لازم را بهدست آورند؛ اما باید تاریخ را بخوانند. جریان رویدادهای تاریخی بارهاوبارها با شیوع بیماریها تغییر کردهاند. میکروبها بسیار کوچکتر از آناند که با چشم غیرمسلح دیده شوند؛ اما میتوانند حتی قدرتمندترین سلاحهای جنگی را بیاثر کنند.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: بیماری اسپانیا آبله میکروب شیوع بیماری بیماری ها سلاح ها آزتک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۳۴۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واقعیت مصدومیتهای جنجالیترین تنیسور ATP
به گزارش "ورزش سه" و به نقل از تسنیم، کارلوس آلکاراس، تنیسور شماره 3 کنونی جهان و برنده 2 گرنداسلم را میتوان یکی از جنجالیترین بازیکنان جوان حاضر در تور ATP دانست. از یک طرف، در سن 20 سالگی، این تنیسور اسپانیایی دو گرنداسلم را به دست آورد، صدرنشین رنکینگ جهانی شد و در جمع 3 نفر برتر جهان قرار گرفت، جایی که از آگوست 2022 آن را حفظ کرده است. از سوی دیگر، کارلوس دائماً با مصدومیت همراه است و در مورد سبک بازی او بحث و جدل وجود دارد؛ آیا واقعاً چنین بازیکنی جوان اما جدی، خود را در زمین پیدا کرده است؟
فرم فیزیکی آلکاراس پرسشهای بیشتری را ایجاد میکند. برای سومین سال متوالی، این تنیسور اسپانیایی به دلیل مصدومیت استراحت میکند: در فصل 2022، او تورنمنت نهایی ATP را از دست داد و به دلیل پارگی عضله شکمی در سال 2023 به اسپانیا در جام دیویس کمک نکرد. در اوپن استرالیا به دلیل مصدومیت از ناحیه پای راست و بازل به دلیل مشکلات پای چپ بازی نکرد و امسال به دلیل درد دست راست از دو تورنمنت نخست خاکی انصراف داد. چرا بازیکن 20 ساله اسپانیایی ممکن است اینقدر آسیب ببیند.
آکادمیهای تنیس اسپانیا دارای فعالیت بدنی بسیار جدی است. آنها خیلی سخت تمرین میکنند. آمادگی جسمانی فوق طبیعی دارند. آنها بیشتر روی این موضوع تمرکز میکنند تا روی تنیس. برای آنها تنیس در پس زمینه است. آنها میگویند که اول از همه باید بدوید و خسته نشوید و سپس در آن طرف زمین بازی کنید. بدن نمیتواند این بارهای اضافه را تحمل کند.
در سال 2024، آلکاراس مسترز مونت کارلو را از دست داد. این بازیکن اسپانیایی یکی از تمرینات خود را زودتر از موعد مقرر در موناکو انجام داد که با بانداژ دست راست صورت گرفت و سپس به دلیل درد در ناحیه ساعد راست از شرکت در مسابقات خودداری کرد. پس از انتشار جدول تنیسورهای شرکت کننده در تورنمنت معتبر بارسلونا، مشخص شد که کارلوس از آن نیز خارج شده است، اما او باید از عنوانی دفاع میکرد که برای دو فصل متوالی (2022-2023) به دست آورد.
هیچ دلیل رسمی برای غیبت آلکاراس در مسابقات بارسلونا ارائه نشده است. با این حال، ژرمن آبریل، روزنامهنگار اسپانیایی میگوید که تمام موضوع، آسیب دیدگی تنیسور نیست. کارلوس آلکاراس مصدوم نیست. آزمایشات پزشکی دیروز این موضوع را تایید کرد. مشکل این است که در ضربات فورهند بزرگ خیلی خوب عمل نمیکند. آبریل در صفحه اجتماعی خود نوشت: مهم است که کارلوس در ضربه زدن اعتماد به نفس خود را به دست آورد.
در این فصل، کارلوس باید از عنوان قهرمانی در زمین خاکی در مادرید (1000 امتیاز)، دور سوم در رم (45 امتیاز) و نیمهنهایی رولان گاروس (720 امتیاز) دفاع کند. آلکاراس پس از حذف از ATP - 500 در بارسلونا، سومین تنیسور جهان باقی خواهد ماند، اما همچنان فاصله خود را با یانیک سینر ایتالیایی، نفر دوم جهان افزایش میدهد.