حرکت تاریخی دولت به روایت لیلاز
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۳۵۰۱۲
خبرگزاری برنا: سعید لیلاز، اقتصاد دان و تحلیلگر سرشناس مسائل سیاسی در رابطه با وضعیت اقتصادی برخی اقشار جامعه و اجرای طرح همسان سازی حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری در شرایط سخت اقتصادی گفت: از ابتدای بحران تحریمها همواره پیشنهادهایی در این رابطه به صورت علنی و یا محرمانه به دولت آقای روحانی و سایر مسئولین کشور داشتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او با بیان اینکه هدف اصلی دولت ایالت متحده امریکا در دور جدید تحریمها در ایران بر خلاف ادعاها، تحمیل حداکثر فشار به فقیرترین قشر ایران بوده است، افزود: بیشترین اثراتی که تحریمها بر مردم ایران داشت، تحمیل فقر بر اقشار ساکن در مناطق شهری بود که حقوق بگیران، مستمری بگیران و بازنشستگان را در بر میگیرد. از اوایل سال ۹۷ تا کنون با بحرانها و طوفانهای شدید تورمی رو به رو بودیم که بزرگترین مشخصه اقتصادی این سالها را تشکیل میدهد.
لیلاز تصریح کرد: با وجود تورم ۱۵۰ درصد در طول دوسال گذشته در کشور وجود داشت عمده فشارها به توده فقیر جامعه که در نقاط شهری متمرکز بودند وارد شد چرا که بخش کشاورزی موفق شد خود را از زیر ضربه تحریمها بیرون بکشد و به تولیدات مواد غذایی ایران هم افزوده شده است.
او ادامه داد: بنابراین اصلیترین وظیفه دولت به لحاظ سیاسی، امنیتی، بین المللی و انسانی توجه به توده فقیر شهری متشکل از کارگران، کارمندان، بازنشستگان و مستمری بگیران است و از همسان سازی حقوق بازنشستگان گرهای از مشکلات این دهک از جامعه باز شد.
این متخصص حوزه اقتصادی افزود: سال ۹۸ فشار تا این حد وارد نشده بود معیشت کارگران مورد توجه قرار گرفت بر این اساس افزایش حداقل دستمزد کارگران کمتر از نرخ تورم یعنی ۴۲ درصد نبود و هم اینکه مستمری بگیران سازمان بهزیستی و کمیته امداد خمینی معادل و بیشتر از این درآمد داشتند.
او تصریح کرد: سرانجام هم دولت موفق شد حقوق بازنشستگانی که حتی ابزاری برای برون رفت از فشاری وارده را نداشتند، همسان سازی کند. گرچه هزینه سنگین حدود ۲۰ هزار میلیارد تومانی تنها برای سال ۹۹، به دولت وارد شده، اما اقدام بسیار بزرگی بود که آثار معیشتی، امنیتی و سیاسی بسیار خوبی خواهد داشت و بسیار مثبت ارزیابی میکنم.
لیلاز اضافه کرد: این اتفاق تاب آوری اقتصاد ایران در برابر آمریکا را افزایش میدهد یعنی به لحاظ سیاسی این امکان را میدهد که تاب آوری بیشتری در برابر تحریمها داشته باشیم.
این کارشناس سرشناس حوزه اقتصادی با بیان اینکه اگر ۳ تا ۴ دهک پایین درآمدهای ایران به ویژه در نقاط شهری که به لحاظ ثابت بودن درآمدهایشان هیچ راهی برای تامین معیشت ندارند، تحت حمایت قرار دهیم تا قیامت میتوانیم در برابر تحریمهای آمریکا خود را بیمه کنیم، گفت: بسیار خوشحالم که این اتفاق رخ داد. زیرا با توجه به تورمهای موجود به ثبات اجتماعی ایران کوچکترین خدشهای وارد نشد که به خاطر همین رویکرد بوده است. رویکردی که دولت موفق شد چهار دهک از جامعه که جمعیت چند ده میلیونی را در بر میگیرد تحت پوشش قرار دهد.
او افزود: هزینه برق برخی از این دهکها هم از ابتدای آبان مجانی شده است که برای این دهکها در واقع امکان اینکه بتوانیم آب و گاز آنها را مجانی کنیم وجود دارد. اگر دولت بتواند یارانه کالاهای اساسی که با ارز ۴۲۰۰ تومان وارد میکند به طرز هوشمندتر و دقیق تری به این اقشار برساند به شما قول میدهم ثبات سیاسی و اجتماعی برای ۱۵ سال آینده تضمین میشود.
لیلاز در ادامه اظهار کرد: این کاری که دولت انجام داد برای بازنشستگان میتوان گفت یک حرکت تاریخی بوده چرا که این قشر عمدتا جز جمعیت شهری و آسیب پذیرترین جامعه هستند و بر خلاف کارگرها تشکل ندارد و عملا تمرکز و قدرت چانه زنی هم ندارند و کار بسیار صحیح و در موقعیت درست از سوی دولت انجام شد.
او گفت: این پول به بنیه مالی دولت شاید فشار وارد کند، ولی این عدد در برابر رشد نقدینگی در ایران قابل توجه نیست. دولتها همگی برای برخی اقشار پول خرج میکنند، اما تفاوت در این امر است که این هزینهها را برای کدام طبقه اجتماعی خرج میشود؟
لیلاز افزود: دولتها در ایران در شرایط امروز وظیفهای مهمتر از تامین معیشت فقیرترین اقشار جامعه ایران اعم از شهری و روستایی و به ویژه بی پناهترین آنان یعنی حقوق بگیران، ندارند به ویژه در شرایطی که امواج تورمی ناخواسته به دلیل کرونا وتحریم را شاهد بودیم.
به گفته این کارشناس اقتصادی تمام دنیا در این ایام کرونا شروع به چاپ پول کرده اند.
او بیان کرد: دولت در ایران به موقع عمل کرده و این حرکت علاوه بر حرکت صحیح در حکمرانی مناسب، حرکت ضد آمریکایی است و قول میدهم سیاستگذاران کاخ سفید را ناراحت میکند چرا که دیگر نمیتوانند روی بی ثباتی ایران در زمینه فشار اقتصادی حساب باز کنند. یقین دارم که آثار مثبت این حرکت در برابر آثار منفی بسیار بیشتر و چشمگیرتر است.
لیلاز با اشاره به اینکه عدالت اجتماعی با همسان سازی حقوق بازنشستگان محقق میشود، گفت: بهره وری در اقتصاد ما پایین است و اگر بهره وری بیشتری داشتیم بازنشستگان در موقعیت بهتری بودند و اینکه در حال حاضر نتوانستیم شرایط خوبی فراهم کنیم بخاطر سیستم اقتصادی است. دولتها در ایران امکان و وظیفه دارند تا قدرت خرید جامعه را حفظ کنند.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی و سیاسی تاکید کرد: زمانی میخواهیم کشور توسعه پیدا کند به سرمایه داران توجه میشود، اما برای حفظ ثبات ایران باید حمایت از طبقات متوسط و محروم اولویت پیدا کنند.
لیلاز در پایان با ارائه برخی پیشنهادات گفت: دولت یارانه کالاهای اساسی با ارز ۴۲۰۰ تومانی را هوشمندانهتر و یا با بودجه کمتر توزیع کند و آب و گاز را در مورد دهکهای پایین درآمدی ولو به صورت موقت رایگان کنیم حرکت موثری در جهت حفظ ثبات سیاسی اجتماعی و تعمیق عدالت اجتماعی که جز سیاستهای نظام اسلامی است، خواهد بود.
منبع: فردا
کلیدواژه: لیلاز همسان سازی حقوق بازنشستگان دولت حقوق بازنشستگان همسان سازی تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۳۵۰۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دست برتر ایران و روایت وارونه غربگرایان
چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
به گزارش مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: وقتی هر روز صبح نگاهی به صفحات اول روزنامههای مدعی اصلاحات میاندازیم و یا اظهارات برخی مدعیان اصلاحات را مرور میکنیم، به وضوح ردپای عملیات روانی دشمن را در برخی از این روزنامهها و اظهارنظرها میبینیم. به این نمونهها توجه کنید:
۱- روز گذشته روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «مدیریت تنشهای اخیر و چند پرسش» نوشت:«به نظر میرسد پس از تنش اخیر با اسرائیل و مخالفت آمریکا با افزایش تنش، بیش از چند سال اخیر زمان برای آغاز گفتوگوهای مستقیم میان ایران و آمریکا مساعد شده است.
هر دو کشور از تشدید تنشها در خاورمیانه راضی نیستند.همین کافی است تا پایهای برای آغاز دور تازهای از تعامل باشد. آیا میتوان امیدوار بود که در پس تنشهای اخیر شاهد نوعی تجدیدنظر در روشها بود و در نتیجه گفتوگوی غیرمستقیم و سپس مستقیم ایران و آمریکا وارد سرفصل تازهای شود؟»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«بنا بر برداشتی که از رویدادهای اخیر میتوان داشت، تنش بیشتر مضر است.کاهش تنش هم نیاز منطقه است، بنابراین در این شرایط برای پیشبرد اهداف بزرگتر به چیزی نیاز است؟ پاسخ مشخص است تقویت دیپلماسی برای آغاز گفتوگوی ایران با آمریکا.»
۲- در روزهای گذشته روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «زمان چیدن میوه پاسخ نظامی ایران» نوشت:«جنگ هیچگاه هدف و غایت نیست. وقت آن رسیده است که ایران میوه اقدام نظامی و دفاع مشروع خود را بچیند. تنها راه رسیدن به این منافع، از طریق مذاکره است. ایران باید نشان بدهد که بعد از اقدام به دفاع مشروع، آماده مذاکره با کشورهای حامی اسرائیل و به ویژه آمریکا است. اگر ما از حجم ادبیات گزنده و بیاثر خود نسبت به آمریکا و غرب کاهش دهیم و به سمت مذاکره برویم، آمریکاییها هم مشتاق مذاکره هستند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«ما باید بتوانیم از یک اقدام نظامی مشروع، یک دستاورد سیاسی ایجاد کنیم. اگر ما مدعی هستیم که غربیها فهمیدهاند قدرت ما چه اندازه است، آمادگی ما در چه حدی است، تا چه حد توان آتش و پاسخگویی و بازدارندگی داریم، بهجای اینکه به سمتی برویم که باعث جنگ شود تا توانمندیهای ما مصروف شود، باید از شمشیر در نیام برای گرفتن امتیاز از غربیها استفاده کنیم.»
۳- سخنگوی دولت اصلاحات چندی پیش در توئیتی نوشت:«حالا که مجامع حقوقی و سازمانهای بینالمللی اسرائیل را به خاطر حمله به کنسولگری ایران تحت فشار قرار دادهاند و آمریکا ایران را به خویشتنداری دعوت کرده، مذاکره مستقیم با آمریکا را شروع کرده و ما به ازای خویشتنداری را طلب کنید. فرصتها چون ابر بهاری در گذر هستند.»
۴- روزنامه شرق اخیرا در مطلبی با عنوان« احیای برجام در میانه بحران؟» نوشت:«در حالی که با توجه به تحولات منطقهای و جهانی، احتمال احیای برجام کمرنگتر از هر زمان دیگری است، اخیرا نشریه انگلیسی آی خبر داد که کاخ سفید در حال بررسی توافق هستهای جدید با ایران در ازای لغو برخی تحریمهای اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمام عیار در منطقه جلوگیری کند. این منبع بدون ذکر نامش، فاش کرد که یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیسجمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای ایران میبیند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه مدعی شد:«گفت وگوهایی هم درباره احیای برجام با جانشین رابرت مالی صورت گرفته است که نشان میدهد اکنون مذاکرات برجامی... در حال پیگیری است.»
اکنون تحولات به گونهای رقم خورده است که ایران و محور مقاومت، در مقابل آمریکا و متحدانش، دست برتر را دارند. در این شرایط آمریکا به شدت نیازمند روکردن یک برگ برنده برای خود است و «مذاکره با ایران» دقیقا همان چیزی است که برای واشنگتن حکم «امتیاز ویژه و طلایی» را دارد.
یک سؤال؛ آیا مذاکره با آمریکا، برای ایران نیز حکم «امتیاز» و «برگ برنده» را دارد؟ پاسخ قطعا منفی است. تجربه ثابت کرده است که آمریکا در مذاکره، به دنبال نتیجهای است که از طریق «جنگ» یا «تحریم» به دنبال آن بوده و چون نتوانسته از آن طرق، به نتیجه مطلوب خود دست یابد، راه سوم که همان مذاکره است را انتخاب کرده است.
نشان به آن نشان که در دولت قبل، به واسطه مذاکرات هستهای و امضای برجام، همزمان هم در قلب رآکتور هستهای بتن ریخته شد و هم تحریمها دو برابر شد.
«وندی شرمن» دیپلمات ارشد آمریکایی و از اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکا- مرداد ۱۳۹۷- در مقالهای در نشریه فارن افرز نوشت:«کاری که برجام با برنامه هستهای ایران کرد، جنگ هم نمیتوانست انجام دهد.»
شرمن در بخش دیگری از این مقاله نوشته بود:«زمانی که گفتوگوهای چندجانبه سال ۲۰۱۳ از سر گرفته شد، چندین سال از وضع تحریمهای شدید علیه تهران میگذشت؛ اما با وجود همه این تحریمها، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به ۱۹ هزار رسانده بود. تحریمها ممکن است به اقتصاد ایران آسیب رسانده باشد، اما آنچنان تاثیری در برنامه هستهای این کشور نداشت.»
پیش از آن نیز مقامات آمریکایی از جمله «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق این کشور صراحتاً گفته بود که با غلاف اسلحه و بدون شلیک حتی یک گلوله، صنعت هستهای ایران را از کار انداختیم.
افراطیون مدعی اصلاحات در حالی پالس مذاکره مستقیم با آمریکا را ارسال میکنند که حتی متحدان آمریکا نیز به خسارت بار بودن نزدیکی با آمریکا اعتراف کردهاند. به عنوان نمونه چندی پیش «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه در مصاحبه با خبرنگاران گفته بود: « اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به «دنبالهروهای آمریکا» مقاومت کند... اروپا باید وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد...اروپا باید وابستگی خود به «فراسرزمینی بودن دلار آمریکا» را نیز کاهش دهد.»
«جانت یلن» وزیر خزانهداری آمریکا چندی پیش در نشستی در کمیته امور مالی مجلس نمایندگان آمریکا اعتراف کرد که استفاده از دلار در دنیا رو به کاهش است و تحریمها علیه ایران، حتی متحدان آمریکا را به فکر استفاده از ارزهای جایگزین در مبادلات جهانی انداخته است.
روزنامه «فایننشال تایمز» نیز چندی پیش در مطلبی نوشت:«سیاستهای آمریکا برای مقابله با تهران شکست خورده است... تداوم پیشرفتهای هستهای ایران در کنار افزایش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، از نشانههای شکست سیاستهای غرب در قبال ایران است.» هفتهنامه اکونومیست نیز پیش از این در تحلیلی با اشاره به رویارویی ایران و آمریکا نوشته بود: «در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران دست بالا را دارد.»
حال سؤال اینجاست که چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
هر وقت از پادوها و دنبالههای دشمن در داخل کشور صحبت میشود، رسانهها و فعالین مدعی اصلاحات به خط شده و به گویندگان این واقعیت، برچسب «متوهم» و «خیالپرداز» میزنند. این فرافکنی و فرار به جلو در حالی است که در کارنامه طیف تندرو مدعی اصلاحات، مستندات متعددی در این خصوص وجود دارد.
از «علیاصغر رمضانپور» معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات- و سردبیر فعلی شبکه تروریستی و ضدایرانی «اینترنشنال» تا «حسین باستانی» از نزدیکان خاتمی و خبرنگار فراری منتسب به طیف مدعی اصلاحات. وی هر روز صبح تا قبل از ساعت هفتونیم، بولتنی برای مطالعه رئیس دولت اصلاحات آماده میکرد. بولتنی که به مرور برای هیئت دولت، رئیسمجلس و سایر چهرههای کلیدی اصلاحات هم فرستاده میشد.
و از «مرجان شیخالاسلامی آل آقا» از فعالین رسانهای جریان مدعی اصلاحات و از متهمین اصلی پرونده ۶/۶ میلیارد یورویی پتروشیمی و متهم به مشارکت اخلال در نظام اقتصادی کشور و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هفت میلیون دلار که سال ۹۶ از کشور متواری شد، تا کاملیا انتخابیفرد و مجتبی واحدی و فریبا داوودی مهاجر و رکسانا صابری و نفیسه کوهنورد و فرناز قاضیزاده و اکبر گنجی و ابراهیم نبوی و فرشته قاضی و رضا حقیقتنژاد و نیکآهنگ کوثر و مانا نیستانی و امید معماریان و هوشنگ اسدی و نوشابه امیری و محمد مساعد و جمشید برزگر و اردشیر امیرارجمند و نیما راشدان و...
اینها کسانی هستند که با قلمفروشی و وطنفروشی در خدمت سرویسهای جاسوسی غربی بودند و پس از آن نقاب از چهره برداشته و از کشور متواری شده و در دامان اربابان خود مشغول پادویی و مزدوری شدند.
ما در قریب به سه سال اخیر شاهد هستیم که «دیپلماسی پویا و فعال منطقهای و جهانی» جای «دیپلماسی انفعالی» را گرفته و این تغییر ریل گذاری، دستاوردهای بزرگی را در پی داشته است.
بهتر است افراطیون مدعی اصلاحات، این اظهارنظر وزیر امور خارجه دولت قبل را که در پایان کار دولت مدعی تدبیر و امید گفته بود، آویزه گوش خود کنند. وی گفته بود:«با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.»