سیاست واشنگتن در کشورهای عربی توسط لابی صهیونیسم رقم میخورد / ترامپ در منطقه قاعده «تفرقه بینداز و حکومت کن» را در پیش گرفته است/ سناریوی صدام برای بن سلمان هم تکرار میشود
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۵۸۲۳۷
«هادی عیسی دلول»، مشاور حقوق بینالملل و فیزیک هستهای در لبنان در تشریح کارنامه «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا و رویکرد چهار ساله آن در قبال کشورهای عربی حوزه خلیجفارس گفت: هنگامی که ترامپ در سال ۲۰۱۶ وارد کاخ سفید شد، یهود از اسرائیل ناراضی بودند، چرا که به اعتقاد آنها پول یهودیان را هدر داده بود، پس از ۷۰ سال نه دولتی یهودی تشکیل شده و نه صلحی برقرار شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دلول ادامه داد: ترامپ در پاسخ گفت که مشکل اینجاست که قطعا اسرائیل از این اقدام ناراحت شده وخلیجفارس را محیطی یهودی میداند. نمی شود که ما همه این سرمایهها را به اموال تبدیل کرده و معاملات هنگفت تسلیحاتی انجام دهیم اما اسرائیل ناراحت نشود. راه حل چیست؟ یهود در مقابل پیشنهاد طرح معامله قرن را ارائه داد. اگر معامله قرن ایجاد شود، یهود مطمئن میشود که هر نوع معامله تسلیحاتی در خلیجفارس برای باجخواهی از این اعراب قطعا برای تامین مالی این معامله هزینه میشود. اما چه اشتباهی رخ داد؟ اشتباه نخست این بود که پایتخت از تل آویو به قدس منتقل شد و سال اول تامین بودجه شد اما سال دوم و سوم هزینهای پرداخت نشد و اسرائیل به تکاپو افتاد که پس پول و اموالی که از عربستان چپاول می شود، چه شد؟ بنا بر این موساد وارد عمل شد. آنها رژیمهای حاشیه خلیجفارس را به این نکته متقاعد کردند که ترامپ آنها را به چشم گاو شیرده میبیند و شما گزینهای غیر از برده بودن ندارید، اما ما از شما چیزی نمیخواهیم غیر از عادیسازی روابط. نفت و گاز و زمین ما برای خودتان فقط با ما روبط برقرار کنید تا از شما در برابر آمریکا حفاظت کنیم. فقط سرزمین میعاد را از فلسطین بگیریم و آن را صهیونیستی کنیم همین.
وی افزود: اسرائیل مدعی شد که درباره ملتهایتان نیزوضع به همین منوال است اگر شما سفیر فلسطین را اخراج نکنید و پرچم این کشور را پایین نکشید . در مقابل سفارت اسرائیل تاسیس کنید و سفیر اسرائیل را بپذیرید، چنین وانمود میکنید که این همان خواست مردم فلسطین برای تشکیل دو کشور است و اکنون سفارتخانههای هر دو فعال هستند. این توجیه شما خواهد بود.
آمریکاییها سناریویی مشابه صدام را برای بنسلمان طراحی کردهاند
دلول درباره عملکرد ترامپ در قبال کشورهای خلیج فارس و به طور خاص عربستان سعودی گفت: باید ابتدا «صدام» دیکتاتور سابق عراق را برای شما مثال بزنم تا کنه ماجرا تبیین شود. هنگام جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، آمریکا و همه کشورهای عربی از صدام حمایت همهجانبه نظامی و اقتصادی کردند اما هنگامیکه همین فرد دیکتاتور وارد کویت شد، علیه او موضع گرفته و سرنگونش کردند. اینجا باید تاکید کنم که آمریکاییها چنین سناریویی را برای «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی نیز طراحی کردهاند.
این تحلیلگر عرب تصریح کرد: اکنون این پرسش مطرح است که اهمیت تنگه «باب المندب» چیست که قطب شمال و جنوب را از طریق خلیج عدن و دریای سرخ به یکدیگر وصل میکند. چرا برخلاف سوریه و عراق و افغانستان که آمریکا پایگاههای بی شماری در این کشورها دارد، در یمن پرچم آمریکا مشاهده نمیشود؟ پاسخ این است: هنگامی که ساعت صفر فرا رسد و ذخایر پتروشیمی آمریکا کامل شده باشد، کمیتههای به اصطلاح حقوق بشر فعال خواهند شد و بنسلمان را به جنایت جنگی در یمن متهم میکنند اما در این شرایط دیگر خبری از رد پای آمریکا نیست و بن سلمان و رژیمش به دادگاه لاهه کشیده میشوند در آنجا هم آمریکا مدعی میشود که ما در جنگ یمن مشارکت نکردیم، من فقط به تو سلاح فروختم اما شخص بن سلمان مسئول نحوه استفاده از این سلاح است نه آمریکا. پس فرجام شوم صدام برای سران عربستان هم تکرار میشود.
سامانههای دفاعی و نظامی که آمریکا به عربستان و امارات میفروشد، دارای نقص و اشکال هستند
وی در ادامه گفت: اما این همه داستان نیست. شما از سامانههای دفاعی و نظامی که آمریکا به عربستان و امارات میفروشد، نیز میتوانید نحوه عملکرد ترامپ با این کشورها را دریابید. این سامانهها دارای نقص و اشکال بوده و به راحتی در برابر پهپادهای جنبش انصارالله سرنگون میشوند. ریاض و ابوظبی از همین نکته می توانند خدعه آمریکا را درک کنند، چنانکه تل آویو نیز با توسل به همین سامانههای معیوب رژیم های عربی را متقاعد کرد که آمریکا آنها را فریب میدهد. نگاه کنید اسرائیل حتی در احداث سفارتخانه در عربستان هم تردید دارد زیرا آن را در تیررس موشکهای انصار الله میداند و اگر این نقطه به بانک اهداف انصارالله نزدیک باشد که اوضاع بدتر نیز خواهد بود. از همین نکته تا آخر میتوانید همان گاو شیرده را در ذهنیت ترامپ از کشورهای خلیجفارس تصور کنید.
هر رئیسجموری که وارد کاخ سفید شود، صرفا کارمندی است که از لابی صهیونیستم دستور میگیرد
دلول درباره نقش ترامپ و آمریکا در بحران کشورهای خلیجفارس یعنی قطر با چهار کشور مصر و امارات و بحرین و عربستان گفت: ترامپ در این بحران مسئول نیست بلکه صرف یک ابزار است. هر کس که وارد کاخ سفید شود خواه ترامپ، «هیلاری کلینتون» یا «جو بایدن» باشد، صرف کارمندی است که دستورالعمل خود را برای عمل در قبال هر منطقهای (اروپا، آسیا، خاو میانه، آفریقا و ...) دریافت میکند و این دستورالعمل توسط لابی صهیونیسم طراحی و پیاده شده است. حال اگر هر رئیسی در انجام این پروژه با شکست مواجه شود، آمریکاییها وی را یا بهتر بگوییم نقاب خود را تغییر میدهند تا با انجام برخی تغییرات و معادلات سیاسی برنامههای خود را پیاده کنند.
ترامپ در خلیجفارس قاعده «تفرقه بینداز و حکومت کن» را در پیش گرفته است
وی افزود: اکنون ترامپ در راس این دستگاه اجرایی برای عملی کردن برنامهها قرار دارد و در خلیج فارس با همین قاعده «تفرقه بینداز حکومت کن» به دنبال سیطره و بسط آن در منطقه است تا اموال خلیجفارس را به نقطه صفر برساند. پس از آن خطاب به این رژیم ها مدعی میشود که بانک فدرال خواهان ضمانتهای جدید است در غیر این صورت ما نمیتوانیم از شما به ویژه در برابر نفوذ ایران حمایت کنیم.
این تحلیلگر عرب افزود: پس این گونه بگوییم که ترامپ رژیمهای خلیجفارس را گاو شیر دهی میداند که تا زمانی که شیر میدهند، دوشیده و پس از آن گاو را قربانی میکند. این حکایت واقعی اعمال فشار آمریکا بر رژیم های نامشروع عرب است.
جسارت ترامپ در قبال اعراب، اسرائیل را نیز جسور کرد
وی گفت: اینکه عادیسازی با فشار ترامپ و کاخ سفید صورت گرفته بله درست است، جسارت ترامپ در قبال اعراب، اسرائیل را نیز جسور کرد و آنها در گوش رژیمهای عرب نجوا کردند که ما میتوانیم اموال سرقت شده از شما به دست آمریکا را بازگردانیم به شرط آنکه با ما روابط خوب برقرار کنید.
رژیمهای عربی در هر حالتی طعمهای هستند که اسرائیل و آمریکا بر لاشه آنها چنگ میزنند
دلول در پایان گفت: این رژیمها در هر حالتی طعمه هستند و اسرائیل و آمریکا بر لاشه آنها چنگ میزنند اما این طعمه مفلس در حالت خماری و مستی بر این توهم جنونآمیز است که از آن حمایت میشود.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: کشورهای عربی ترامپ خلیج فارس خلیج فارس سامانه ها بن سلمان کاخ سفید رژیم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۵۸۲۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
به گزارش همشهریآنلاین، روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت: چند روز پیش روزنامه آمریکایی «فایننشالتایمز» ضمن پرداختن به هزینههای سنگینی که «حمایتهای بیقید و شرط»
از رژیم آپارتاید اسرائیل روی دوش آمریکا و به طور کلی غرب گذاشته است نوشت:
«قرار بود اسرائیل سرمایه راهبردی آمریکا باشد اما تبدیل به یک وبال راهبردی برای آمریکا شده است.» اشاره این روزنامه به حمایتهای نامحدودی است که همه دولتهای آمریکا - چه دموکرات و چه جمهوریخواه- از این رژیم تحت هر شرایطی داشتهاند و این حمایتها بعضا آنقدر رسوا و با قوانین و ارزشهای همین غرب در تضاد است که، آبرویی برایشان نگذاشته است. اشاره این روزنامه در واقع به هزینههایی است که حمایت از رژیمی مثل اسرائیل، برای آمریکا داشته است. از مبحث «دموکراسی»، «آزادی بیان»، «گردش آزاد اطلاعات»، «حق اعتراض» و «آزادی عقاید» گرفته تا مباحث «حقوق بشری»، «نسلکشی» و «حقوق زنان و کودکان» را میتوان در این رسوایی دید. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، بیش از ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر در غزه طی ۲۰۰ روز قتلعام شدهاند. طبق گزارش سازمان ملل نزدیک به ۷۳ درصد این قربانیان غیر نظامیاند. آمارهای غیر رسمی این عدد را تا ۹۵ درصد هم گفته است. یعنی ۹۵ درصد این ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر غیرنظامیاند. حدود ۱۳ هزار نفر از این شهدا کودک و نوزادند و تقریبا همین تعداد زن هستند. فقط در یک مورد، ۷۰۰ پناهجو، بیمار و زخمی در بیمارستان ناصر (جنوب غزه) پس از شکنجه و قتلعام، در گورهای جمعی دفن شدهاند و ۳۰۰ جسدی که طی چند روز گذشته از این گورها بیرون کشیده شده است، بعضا با دستهای بسته و بدنهای متلاشیاند. یعنی پیش از دفن شدن، شکنجه و تکهتکه شدهاند. طبق گزارش الجزیره، نظامیان صهیونیست به زنان فلسطینی در بیمارستانهای غزه و جلوی چشمان همسرانشان تجاوز کرده و سپس به آنها تیر خلاص زدهاند و....تمام این جنایات- که به قلم آوردن و نوشتنشان، تن آدم را میلرزاند،- طی همین ۲۰۰ روز گذشته و با حمایتها، مشورتها، سلاحها و دلارهای آمریکا انجام شده است. این که بیشتر قربانیان جنگ غزه زن و کودک و نوزادند را هیچ کس رد نمیکند. رجوع شود به اظهارات چندی پیش وزیر دفاع آمریکا. لوید آستین اعتراف کرد اسرائیل در غزه غیرنظامیان زیادی را کشته است. منتهی در ادامه گفت: «ما از اسرائیل میخواهیم بیشتر مراقب باشد.» همین!
۷ دانشگاه معتبر آمریکا از جمله هاروارد، کلمبیا و استنفورد در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و حمایت آمریکا از این جنایات، در اعتصاب و شورش به سر میبرند و نیروهای امنیتی ضمن ورود به این دانشگاهها اقدام به سرکوب و دستگیری صدها دانشجو و استاد کردهاند. بسیاری از دانشجویان اخراج، تعلیق و بعضا زندانی شدهاند. تصاویر بازجویی و محاکمه برخی مسئولین این دانشگاهها نیز در فضای مجازی قابل دسترسی است. بله، آمریکا مسئولین دانشگاههایی را که در آنها، در اعتراض به کشتار غیرنظامیان غزه تجمع صورت میگیرد، محاکمه میکند و افبیآی را هم وارد معرکه کرده است!
روز سهشنبه مؤسسه «گالوپ» نتایج نظرسنجی خود از میان مردمان ۱۳۰ کشور جهان، راجع به نگاه مردم دنیا به سیاستهای آمریکا را منتشر کرد. نتیجه این بود که ۶۴ درصد مردم دنیا مخالف سیاستهای آمریکا هستند! و تردید نداشته باشید بخشی از این نگاه مردم دنیا، نتیجه نوع رویکرد آمریکا در مواجهه با رژیم صهیونیستی بوده است. رژیمی که میگوید، اگر حمایتهای تسلیحاتی، مالی، مستشاری و سیاسی آمریکا نبود، مجبور بودیم با چماق و چوب با جوانان مسلح فلسطینی بجنگیم! و رسما اعتراف میکند، با کمکها و حمایتهای آمریکا در حال نسلکشی در غزهایم. خلاصه این که آمریکا به دلایلی، خود را موظف به حمایت از این رژیم وحشی میبیند. موضوعی که به دنبال پاسخ آن هستیم، همین «دلایل» است. واقعا چرا آمریکا به قیمت پنبه شدن هر آنچه طی دهههای گذشته برای خود تحت عنوان «ارزشهای آمریکایی» رشته، از این رژیم حمایت میکند؟ چرا پای اسرائیل که به میان کشیده میشود، آمریکا حتی ظواهر را هم رعایت نکرده و بدون پنهانکاری یا بازی با کلمات، خیلی علنی و واضح تبدیل به دیکتاتورترین، وحشیترین و کثیفترین رژیم میشود؟ بخوانید:
الف-به آمریکا کشور «گروههای لابی» میگویند. قدرت و نفوذ لابیهای صهیونیست را میتوان در ساختار و تار و پود همه چیز آمریکا دید. میگویند در واشنگتن، خیابانی هست به نام k street که مرکز موسساتِ فعال در حوزه «صنعت لابی» است. و این یکی از همان جاهایی است که میتوان بخشی از پاسخ این سؤال مهم را یافت. اوانجلیستها (مسیحیت انجیلی یا صهیونیستهای مسیحی) یکی از این لابیهای قدرتمند و پر نفوذ در آمریکا هستند که «حمایت از اسرائیل تحت هر شرایطی و به هر قیمتی» جزو شعارهای اصلیشان است. کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل مشهور به «آیپک» نیز یکی از قدرتمندترین لابیهای صهیونیستی است که تاثیر زیادی روی سیاست خارجی آمریکا دارد. سیاسیون در آمریکا اگر حمایت و تایید این لابیها را نداشته باشند، محال است به اهدافشان برسند. چه این هدف، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری باشد چه پیروزی در یک انتخابات محلی و...حتما شما هم بارها شنیدهاید که مثلا، مدیر یک موزه در آمریکا یا اروپا از اسرائیل انتقاد کرد، چند روز بعد یا مجبور به عذرخواهی شد یا برکنار شد! بنابراین با وجود چنین لابیهای ترسناک، قدرتمند و پر نفوذی، نباید انتظار رفتار دیگری از آمریکا در مواجهه با جنایات اسرائیل در غزه را داشت.
ب-حکومتهایی که فقط به قدرت و منافع خود میاندیشند معمولا «در شرایط بحرانی، اصولی که روی پایبندی به آن تظاهر میکردند را زیر پا میگذارند» و در تبیین «انقلابها»، آنجایی که به تفاوت انقلاب با کودتا، جنگ، شورش و...پرداخته میشود، «زمان» را عنصری مهم مینامند که توجه به آن حیاتی است. به عبارتی در مواقع بروز چنین پدیدههای مهم اجتماعی، «زمان» چه برای آنهائی که شورش یا جنگ را آغاز کردهاند چه برای آنهائی که علیهشان کودتا، جنگ، یا آشوب شده است، بسیار مهم و حیاتی است. اگر شرایط بحرانی و زمان کم باشد، حکومتی که در آن مثلا انقلاب با ماهیت «کسب قدرت به هر قیمت»! رخ داده، از تمام اصول اعلامشده عبور کرده و دست به خشنترین واکنشها میزند. میخواهیم بگوییم، اسرائیل درگیر یک معضل عظیم اجتماعی و یک «جنگ بیسابقه» در غزه بوده و زمان هم به سرعت علیه این رژیم در حال گذر است. این رژیم در بدترین شرایط تاریخ غاصبانه هفتاد سالهاش
قرار دارد و هر چه «زمان» میگذرد، شرایط آن بحرانیتر میشود.
بنابر اعتراف تمام کسانی که تحولات اسرائیل و غزه را تحلیل میکنند، این رژیم پیش از این هیچ گاه در چنین بحرانی گرفتار نشده بود و هیچ گاه بیش از ۳۳ یا حداکثر ۳۴ روز درگیر هیچ جنگی نبوده است. بنابراین نباید از مشاهده چنین رفتارهای غیرانسانی و وحشیانهای زیاد تعجب کرد. فقط به عنوان یک نمونه از صدها نمونه مشابه، به استعفاهایی که طی روزهای گذشته در ارتش رژیم صهیونیستی رخ داده توجه کنید. بالاترین مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در بحبوحه بزرگترین جنگ تاریخ این رژیم و در یک بازه زمانی کوتاه مجبور به استعفا شدند و رسانههای این رژیم نیز میگویند، علاوهبر این افراد، شخص نتانیاهو، رئیس شین بث و سایر مقامات بلند پایه حاکم بر این سرزمین اشغال شده هم باید، اولا استعفا کنند ثانیا محاکمه شوند. خروجی آنچه تاکنون در بند (ب) به آن پرداختیم این میشود که، رژیم صهیونیستی در شرایطی قرار گرفته است که، تحلیلها راجع به آن، از «طرح آبراهام و عادیسازی روابط با اعراب» رسیده به «آیا اسرائیل در حال فروپاشی است؟» و وقتی رژیمی به این مرحله میرسد، حامیان جنایتپیشه چنین رژیمی، برای نجات آن هر هزینههای را میپردازند. مخصوصا اگر این حامی، کشوری با ویژگیهای آمریکا باشد که لابیهای قدرتمند و پرنفوذ، ادارهاش میکنند.
به بیان دیگر، وقتی میبینیم کشوری در حمایت از رژیمی، روی تمام اصول و ارزشهایش خط میکشد و نگران تبعات آن هم نیست، و خیلی عُریان از نسلکشی و کشتار بیش از ۲ میلیون انسان آن هم در سال ۲۰۲۴ و قرن بیست و یک حمایت میکند، یعنی اوضاع آن رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است.
کد خبر 847102 منبع: کیهان برچسبها اسرائیل خبر ویژه رژيم صهيونيستى ایالات متحده آمریکا