Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایرانی ، گفت: با خواندن مدام زیارت عاشورا می توان زمینه ظهور امام زمان(عج) در جامعه را فراهم کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان در کرمانشاه ،زیارت عاشورا، یکی از دعاهایی است که امامان معصوم (ع) و بزرگان دین بر مداومت خواندن آن تاکید کرده‌اند و بیان شده که تأثیرات سازنده و بی‌نظیری بر افراد دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

يكي از دعاهايي كه امامان معصوم و عالمان ديني بسيار به خواندن آن تاكيد كرده اند زيارت عاشورا است.اين زيارت تجديد عهد همه روزه پيروان حسين بن علي ‏عليهم ‏السلام با مولاي خويش است كه همراه با تولّي به دوستان و تبري از دشمنان ايشان است . اما در اين زيارت چه بركاتي نهفته است و دليل تاكيد فراوان به خواندن آن به ويژه در ايام محرم چيست؟


اين زيارت تجديد عهد همه روزه پيروان حسين بن علي ‏عليهم ‏السلام با مولاي خويش است كه همراه با تولّي به دوستان و تبري از دشمنان ايشان است . اما در اين زيارت چه بركاتي نهفته است و دليل تاكيد فراوان به خواندن آن به ويژه در ايام محرم چيست؟

 

مرجع بزرگ، آيت اللّه العظمي بهجت(ره) درباره زيارت عاشورا مي‌گويد: «مضمون زيارت عاشورا گواه و روشن كننده عظمت آن است... در سندها آمده است كه زيارت عاشورا از حديث‌هاي قُدسي است. براي همين، با وجود فراواني كارهاي علمي موجود نزد علما و اساتيدمان، آنان هميشه مراقب خواندن زيارت عاشورا بودند. 

 

در همین راستا خبرنگار خبرگزاری شبستان در کرمانشاه با مصیب ایرانی کارشناس اعزامی تبلیغات اسلامی گفتگویی ترتیب داده که با هم می خوانیم.

    حکمت سجده در فراز زیارت عاشورا چیست؟ و به چه علت در پایان زیارت عاشورا سر به مهر می گذاریم ؟
  ایرانی : در فراز آخر زیارت عاشورا این سجده انجام می گیرد. برای اینکه ظاهراً دعای پایانی باشد و از خدا به خاطر محبتی که ما به اهل بیت پیدا کردیم  این سجده را به جا می آوریم، چرا که خود زیارت برای ایجاد محبت به خدا و اهل بیت خوانده می شود .این سجده برای این است که بگوییم به خاطر خدا به اهل بیت محبت داریم و برای برآورده شدن حاجات و رسیدن به آرامش روحی و روانی و برای خدا زیارت عاشورارا می خوانیم. 

 

چرا الگوی شخصی که زیارت عاشورا میخواند ائمه و پیامبر هستند؟

 

ایرانی : در زیارت عاشورا ما الگو انتخاب می‌کنیم و الگو به این معناست که هر چه انجام میدهیم مثل آن اسوه و الگو باشد. اسوه و الگوی شخصی که زیارت عاشورا میخواند ائمه و پیامبر هستند پس باید مثل آنها رفتار کند.

 

در بین زیارات و ادعیه ای که از ائمه به ما رسیده و بعضی از آنها شاخص تر و مجرب ترین و سفارش شده تر از بقیه هستند، مثل زیارت عاشورا که در وصف اباعبدالله خوانده می شود .از عارف بزرگ، مرحوم آیت الله میرزا سید علی آقای قاضی (ره) (استاد آیت الله بهجت و علامه طباطبایی) نقل شده که بعد از

 

خواندن زیارت عاشورا در روز عاشورا و در روز اربعین سفارش شده است و یا اهمیتی دارد نسبت به روزهای دیگر؟ 
 

ایرانی : بله خواندن زیارت عاشورا در روز عاشورا و اربعین ثواب بسیاری دارد، به این صورت که رو به کربلا ایستاده و سلام دهیم. در روایتی از امام صادق داریم که می‌فرمایند : روز عاشورا کنار مرقد امام حسین این زیارت خوانده شود یکی از صحابه از ایشان پرسیدند اگر اتفاقی افتاد و نتوانستیم به کنار مرقد امام برویم تکلیف چیست؟ ایشان می‌فرمایند بر پشت بام منزل خود یا بر یک بلندی بایستید و به کربلا کرده و زیارت را بخوانید . 

 

 اهمیت و جایگاه زیارت عاشورا در نگاه ائمه و معصومین چیست ؟ 
 

ایرانی: ما روایاتی داریم که می‌گویند اگر کسی حاجتی داشته باشد می تواند با ۴۰ روز خواندن زیارت عاشورا یا هر روز خواندن آن به صورت روزی یک بار یا هر صبح و شب حاجت خود را بگیرد.

 

در زیارت عاشورا دو جا از امام زمان (ع)یاد شده ارتباط این زیارت با امام زمان (عج)و تاثیر آن در بحث انتظار و مهدویت چیست؟
 

ایرانی: زیارت عاشورا و زیارت های دیگر تعلیمی است که از انبیا به ما رسیده و ما با خواندن آنها به ائمه ابراز محبت می کنیم که نتیجه آن ابراز محبت به خداست این ابراز محبت فقط برای ۱۲ امام نیست و برای آخرین امام ما هم هست.

 

لذا زمانی که ما زیارت عاشورا میخوانیم باید زمینه را هم در جامعه و هم در خودمان برای ظهور امام زمان(عج) فراهم کنیم، اگر ما زمینه را در خودمان فراهم نکنیم در جامعه هم ایجاد نخواهد شد. اگر ما خود منتظر واقعی امام زمان(عج) نباشیم مابقی مسائل جنبه شعار می گیرد و به آن مقصدی که می‌خواهیم نمیرسیم. لذا زیارت عاشورا یا هر زیارت دیگری در واقع یک ساختار درونی برای خودمان و یک ساختار درونی برای جامعه باید ایجاد کند و هر وقت این اتفاق بیفتد و فکر و روح و زندگی و اجتماع ما برای ظهور آماده شود، می‌توانیم برای ظهور دعا کنیم تا ایشان بیایند و ناصر و رهبر ما باشد. 
  
 

 کمی در رابطه با ظرفیت‌های معنایی زیارت عاشورا توضیح دهید؟ 
 

ایرانی: در بخشی از زیارت عاشورا می خوانیم ( اللهماَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ) در واقع در این زیارت ما الگو انتخاب می‌کنیم و الگو به این معناست که هر چه انجام میدهیم مثل آن اسوه و الگو باشد. اسوه و الگوی شخصی که زیارت عاشورا میخواند ائمه و پیامبر هستند پس باید مثل آنها رفتار کند. قرآن راجع به پیامبر می فرماید که پیامبر اسوه ای برای مردم و مسلماناناست .اگر می‌خواهیم اهمیت فرازها زیارت عاشورا را درک کنیم به نظر من این موضوع مهمترین قسمت آن است که اول و آخر هدف ما را از خواندن زیارت مشخص می کند. اینجا باید به زندگی ائمه دقت کنیم‌. آیا ائمه کسانی بودند که واجبات و مستحبات خود را ترک کنند؟ آیا ائمه کسانی بودند که حق الناس به گردن آنها باشد؟ خیر ! پس من هم که می خواهم زندگی ام مثل ائمه باشد ،باید مثل آنها رفتار کنم. اگر اینطور باشیم زیارت عاشورا که می خوانیم جواب می دهد و حاجات خود را می‌گیریم و اگر اینطور نباشیم فقط خواندن آن لقلقه زبانمان می شود. به تعبیر امام حسین (ع) که می فرمایند یک عده اسلام شده لقلقه زبانشان! اینکه به محتوای کلام با آن چیزی که می خوانیم و تعالیمی که می گیریم عمل کنیم هدف اصلی زیارت عاشورا است . 

 

 از تأثیرات خواندن زیارت عاشورا در زندگی فردی و زندگی اجتماعی بگویید؟ 
 

ایرانی: ما در بحث روانشناسی داریم که صبح که از خواب بیدار می شویم بگوییم من موفقم من میتوانم و این باعث میشه و شما در طول روز موفق باشید و انرژی مثبتی به خود القا کنید. اگر شخصی را در نظر بگیریم که هر روز زیارت عاشورا می خواند و بخاطر رسیدن به خدا ،متوسل به ائمه می شود، این همان انرژی مثبتی است که در انسان ایجاد شده و باعث می‌شود در طی روز هم کار خود را با انرژی پیش ببرد و هم این دقت را داشته باشد که حقی را ناحق نکند و در حق دیگران ظلمی نکند. و مسئولیتی که بر عهده دارد را خوب انجام دهد ، چرا که در زیارت عاشورا خوانده است که خدایا زندگی من را مثل ائمه قرار بده ،پس باید مسئولیتی را که به او داده شده درست انجام دهد و حق مردم را ضایع نکند. 

 

زیارت عاشورا باعث می شود که من هم خود را بسازم و هم در جامعه حتی اگر مثبت نباشم حداقل منفی هم نباشم. اگر مثبت نباشم خیلی مهم نیست اما اگر منفی باشم این خطرناک است. به خصوص برای کسانی که از قشر مذهبی هستند برای مثال من که مذهبی هستم اگر کار ناشایستی انجام دهم نه تنها دیگران از من یاد می گیرند بلکه کسی که من را می بیند به عنوان یک مذهبی خطا می کنم، این برداشت را می‌کند که مذهبیون دروغگو هستند و در نتیجه آن دو وجه منفی از من می بیند و این باعث خراب شدن جامعه می شود .

 

لذا من که زیارت عاشورا میخوانم باید در زندگی خودم دقت کنم و هر وقت به فراز( اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ) دقت کردم ،این به جامعه نقطه مثبت القا می کند ! من کار مثبتی می‌کنم و دیگران هم می‌بیند واین برداشت می‌شود که فرد مذهبی کار مثبتی کرده پس ما هم اگر به سمت مذهب  برویم ضرر نمی‌کنیم اما اگر منفی باشم باعث دور شدن افراد می شوم متاسفانه در جامعه ما امروزه این اتفاق می‌افتد و باید افراد مذهبی و مسئولین مذهبی پاسخگو باشند.

پایان پیام/712

منبع: شبستان

کلیدواژه: زمینه ظهور فضیلت زیارت عاشورا قرائت زیارت عاشورا زندگی اجتماعی امام زمان در زیارت عاشورا خواندن زیارت عاشورا زیارت عاشورا زیارت عاشورا زیارت عاشورا زیارت عاشورا اسوه و الگو امام زمان خواندن آن مثل آن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۶۱۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرمانده کل ارتش: جز حضرت امام (ره) و رهبر انقلاب، کسی در ابتدای انقلاب حامی ارتش نبود/ در راستای بیانیه گام دوم وظیفه‌ ارتش این است که هم منتظر باشد، هم مستحق ظهور؛ یعنی ارتشی که آرمانش نابودی رژیم صهیونیستی و فروکشیدن استکبار از اریکه‌ قدرت

به گزارش جماران؛ شاید کسی تصور نمی‌کرد ارتشی که در دوران پهلوی اول بنیان گذاشته شد و در دوران پهلوی دوم به نماد اصلی طاغوت و ژاندارم منافع غرب در خاورمیانه تبدیل شده بود، بعداز سرنگونی طاغوت بلافاصله با انقلابِ برآمده از دل مردم، اعلام وفاداری کرده و در ادامه به بازوی قدرتمندی برای حفظ و حراست از منافع ملت ایران و انقلاب اسلامی تبدیل شود. ارتشی که حالا بنابر فرمایش حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جبهه‌های مقاومت هم ایفای نقش می‌کند.

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ۲۹ فروردین و روز ارتش در گفت‌وگویی با امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران به بررسی عملکرد ارتش در سال‌های بعد از انقلاب و تفاوت‌های بنیادین آن با ارتش پیش از انقلاب پرداخته است.

 

* چه عاملی باعث شد ارتشی که در دوران انقلاب و تا چند روز پیش از آن، فرمانده‌اش فرد دیگری بوده و حالا هم بعد از انقلاب متواری شده و از کشور خارج شده؛ در حوادث اول انقلاب در کردستان و بعد هم در جریان جنگ، آن‌چنان عملکردی را از خود نشان دهد و به شجره طیبه تبدیل شود؟

به نظرم سه عامل است که تقریباً این سه عامل به یک اندازه قابل توجه است. عامل اول، بحث سربازی است. آن‌که سربازی را انتخاب می‌کند؛ یک ذات فداکاری، ایثارگری، از خودگذشتگی، غیرت به ناموس و آب و خاک در وجودش است که سربازی را انتخاب می‌کند. پیش از انقلاب سربازان ارتش بالاخره کم‌و‌بیش این ذات فداکاری را داشتند که سربازی در قالب ارتش را انتخاب کرده بودند. بعد به مرور زمان متوجه شده بودند آن نقطه‌ و هدف اصلی ارتش وقت؛ با آن مطالبات فکری، ذهنی و قلبی‌شان که مورد انتظار بود، متفاوت است و این همان موضوعی بود که باعث عدم وفاداری ارتش به طاغوت و ارتباط با جریان‌های انقلابی بود.

مثلاً بعضی از همین بچه‌های نیروی هوایی و پدافند با شخص رهبر معظّم انقلاب ارتباط داشتند و در جلسات درس ایشان در مشهد شرکت می‌کردند، یا مثلاً برخی از ارتشی‌ها با حضرت امام رحمه‌الله در ارتباط بودند و خدمت حضرت امام رفت و آمد داشتند. طوری که مثلاً یکی از خلبانان هوانیروز که با بالگردش به عراق رفته بود، از آن‌جا خدمت حضرت امام می‌رود. عشق به حضرت امام و این اشتیاق که این رهبرِ دور از وطن یک روزی بازخواهند گشت، در دل همه‌ این جوانان ارتشی مثل همه‌ ملت شعله‌ور بود. پس از بازگشت حضرت امام به ایران و درهم پیچیده شدن طومار رژیم منحوس پهلوی، آمریکایی‌ها هم گورشان را گم کردند، و ارتش گویی که گم‌گشته‌ای را یافته باشد؛ کسی که بخاطر آن آمده بودند و این لباس را پوشیده بودند، تماماً در وجود امام متجلی می‌شود و گم‌گشته خود را پیدا می‌کنند. این است که به سرعت به جریان انقلاب و جنگ وصل شدند. این یک اصل بود.

اصل دوم انضباطی است که در سازمان ارتش وجود دارد. این انضباط که رهبر معظّم انقلاب هم خیلی روی آن تأکید دارند، مسائلی است که ما آن‌ها را در دانشگاه‌هایمان تدریس می‌کنیم. یک مضمونی از فرمایش رهبر معظّم انقلاب است:‌ «این انضباط یک روح وفاداری‌ای در این‌ها ایجاد می‌کند که آن کارهای بزرگ را انجام می‌دهند.» انضباطی که به مرور زمان و با برنامه‌های پرورشی ـ تربیتی به وجود آمده بود.

یک موضوع دیگر که کمتر به آن پرداخته شده است «ایران» بود. در گذشته روی ایران و تعصب و وفاداری به آن خیلی کار می‌کردند و شعارش را می‌دادند. ارتشی‌ها هم می‌دیدند مرتب روی ایران کار می‌کنند اما خودشان ظاهراً این ایران را و حیثیت وشخصیت این ایران را به بیگانه می‌فروشند؛ این مسئله خیلی آزارشان می‌داد. بعد یک مرتبه دیدند حضرت امام و انقلاب آمد و به درستی از ایران دفاع می‌کنند.

تعداد قابل توجهی بخصوص از خلبان‌هایمان از کشور رفته بودند. جنگ که شد برگشتند. به یکی از خلبان‌ها گفته بودند برای چه بلند شدی آمدی وسط این معرکه‌؟ گفته بود وقتی پسرم بزرگ شد، از او پرسیدند پدر تو در حفظ ایران چه نقشی داشت، او باید یک حرفی داشته باشد که بزند. بعد از چند ماه هم شهید شد و یکی از شهدای بزرگ ارتش است. این‌ها بخاطر ایران است.

حالا من دقیقاً و عیناً جمله‌ را به خاطرم ندارم اما نقل به مضمون حضرت امام رحمه‌الله فرموده بودند: بجنگید، برای هر چیزی که برای شما ارزش دارد بجنگید، برای ایران بجنگید، برای کشور، برای ناموس، برای دین، برای هر چه که میخواهید برای همان بجنگید. بعضی‌هایشان آن‌چنان هم با آموزه‌های دینی آشنا نبودند، ولی می‌دیدند که این انقلاب و رهبر انقلاب پای دفاع از ایران ایستادند. بعضی از چیزهایی مثل شخصیت و افتخار ملی که سال‌ها بود از دست داده بودند را در سایه‌ی این الگوی جدید به دست آوردند و حفظ کردند برای همین هم پای این انقلاب ایستادند و بسیاریشان هم به شهادت رسیدند، اسیر شدند، زخمی شدند.

 

 راجع به حفظ انسجام ارتش هم صحبت کنید. این‌که بعد از آن همه بحران از ابتدای انقلاب چطور توانست این انسجام را حفظ کند.
 بنظرم دو دلیل اصلی داشت؛ وقتی حضرت امام رحمه‌الله  به یک کسی حکم می‌دادند، می‌شد حکم قانونیِ شرعی. یعنی نه تنها از نظر قانونی بایستی اطاعت می‌کردند، بلکه شرعاً هم بایستی تبعیت می‌کردند. الان هم همین طور است، الان هم خیلی وقت‌ها مثلاً به ما هم می‌گویند شما حکم رهبر معظّم انقلاب را دارید. در گذشته می‌گفتند حکم قانونی. دومی‌اش هم همان انضباط بود. یعنی آن پرورش و تربیت نظامی.

 

 بعد از انقلاب و قبل از جنگ و حتی اوایل آن کدام بخش از نظام جدید سیاسی جمهوری اسلامی بیشترین ارتباط را با ارتش و فرماندهان داشتند؟

عمده ارتباط با بدنه ارتش و فرماندهان؛ همان ارتباط حضرت امام رحمه‌الله و رهبر معظّم انقلاب با ارتش است. بیشترین ارتباط مربوط به امام و رهبر انقلاب است. یک جاهایی هم آقای طالقانی است، تا آن‌جایی که من اطلاع دارم. حالا مثلاً در استان‌ها و مناطق مختلف هم با آن کسانی که جزو منظومه‌ حضرت امام بودند، مثل شهید دستغیب، شهید صدوقی، شهید اشرفی‌اصفهانی، ‌شهیدمدنی، با آن‌ها هم ارتباط داشتند به تناسب این‌که، آ‌ن‌ها را واسطه‌های حضرت امام می‌دانستند. اما در بین شخصیت‌های نظام، ارتباط بیشتر با خود حضرت امام و رهبر معظّم انقلاب است.

رهبر انقلاب در همین کتاب «خون دلی که لعل شد» تعریف می‌کنند که قبل از انقلاب من در زندان بودم، افسرها و درجه‌دارها می‌آمدند با من درد دل می‌کردند، حرف‌هایشان را می‌گفتند. خیلی نکته جالبی است. این ارتباط از همان موقع قرار بود پایه‌ریزی بشود. شبیه آن ماجرایی که از حضرت امام پرسیده بودند شما با چه کسانی می‌خواهی شاه را بیرون کنی؟!فرموده بودند با همین بچه‌هایی که در گهواره هستند. رهبر معظّم انقلاب هم قرار بوده یک روزی یکی از بازوان قدرتمند مسلح‌اش همین ارتشی باشد که از داخل زندان با آن ارتباط برقرار می‌کنند.

به یاد دارم در دوران جنگ مثلاً ما در کردستان که بودیم، دور هم جمع می‌شدیم و صحبت می‌کردیم. آن موقع رهبر انقلاب در سِمت رئیس‌جمهور بودند. دور هم با همدیگر حرف که میزدیم، ارتشی‌ها همه آقا را پشتیبان و حامی خودشان می‌دانستند. خب آدم می‌فهمد دیگر! مثلاً می‌فهمد این امام جمعه هوای ارتشی‌ها را خیلی دارد، همیشه از ما تعریف می‌کند. این‌ها نکاتی است که به این راحتی کسی درک‌شان نمی‌کند که یک ارتش را با چه چیزهایی می‌شود نگه داشت.

 

این ارتباط به‌قدری تنگاتنگ بوده که در قضیه‌ کودتای نقاب در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان، افسران ارتش خودشان شبانه خدمت رهبر انقلاب می‌آیند و اطلاع می‌دهند.
الان هم قوی‌ترین سند مظلومیت و حقانیت ارتش در این رابطه، شخص رهبر معظّم انقلاب هستند. هر کسی راجع به این ماجرا به یک نحوی قضاوت می‌کند.

حالا ببینید، قضاوت رهبر معظّم انقلاب چیست: «ماجرای کودتای نقاب را ترتیب دادند و برنامه‌ریزی کردند از طرف همان دستگاه‌های جاسوسی دشمن برای فتح ارتش. آن‌ها میخواستند یا موفق شوند که این هدف اولشان بود و با این توفیق با دست ارتشی که عناصر نفوذی‌شان در آن بود، به انقلاب خاتمه دهند. یا اگر موفق نشدند، بین مردم و ارتش و بین انقلاب و ارتش، فاصله بیندازند. توطئه‌ خطرناکی بود اما این توطئه هم بوسیله‌ ارتشی‌ها خنثی شد. بعد هم عناصر دنبال کننده‌ این قضیه یعنی نظامیان و ارتشی‌های متدین آن پایگاه، بیشترین نقش را در خنثی کردن آن کودتا داشتند. آن کسی که در این صحنه از ارتش دفاع کرد، خود ارتش بود. خود ارتش نگذاشت که این چنگال دشمن به او وصل شود و توطئه‌ خود را در ارتش پیاده کند». ۱۳۷۴/۰۱/۳۰

این اسنادی است که عمده نگاه رهبر معظّم انقلاب به بدنه ارتش است. حالا یک جایی هم راجع به پیشرفت‌های ارتش و تحول ارتش و انقلاب در ارتش حضرت آقا می‌فرمایند کسی نیاید بگوید ما کردیم، خود ارتشی‌ها این کارها را کردند.



 از نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس بفرمایید، اینکه این نهاد بزرگ که حالا انقلاب را هم تجربه کرده است، در دوران دفاع مقدس چگونه ظاهر می‌شود.
 هیچ کسی به خوبیِ رهبر معظّم انقلاب راجع به نقش ارتش در دفاع مقدس صحبت نکرده است. در ۱۸ خردادماه سال ۶۸، یعنی دو ـ سه روز بعد از رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ایشان فرمودند: «انصافاً ارتش ما، ارتش بسیار والایی است، امتیازهای زیادی در شما وجود دارد که در دیگران نیست. شما ارتشی هستید که ۱۰ سال برای کشور و ملت خود جنگیده‌اید. ــ سال ۶۸ ــ کمتر ارتشی در دنیا این‌گونه است. خیلی از ارتش‌های دنیا در متن بحران قرار نگرفته‌اند و یا لااقل شرایط دشواری نداشته‌اند و امتحانی این چنین به مردمشان ندادند. شما با وجود شرایط دشوار، ۱۰ سال جنگیدید. جنگ تحمیلی ۸ سال طول کشید اما شما با دشمن ۱۰ سال جنگیدید. زیرا قبل از شروع جنگ تحمیلی، ارتش در جبهه‌ها بود. از هفته‌ی اول پیروزی انقلاب و از ماجرای پادگان مهاباد، ارتش فعالیت داشت. من از نزدیک شاهد حضور نیرومند ارتش بوده‌ام و پادگان‌ها و خطوط و قرارگاه‌هایتان را دیده‌ام. انسان‌های وارسته‌ای وجود داشتند که ۸ سال خانه‌ آن‌ها سنگر و ویلای‌شان چادر بیابان بود. خلبان‌های شجاع، کادرهای پروازی و غیر پروازی نیروی هوایی، عناصر نیروی دریایی در شرایط سخت دریا، جبهه‌های زمینی، بخش‌های پشتیبانی مثل دستگاه‌های صنایع و آموزشگاه‌ها و امثال آن‌ها، حقاً و انصافاً امتحان خوبی دادند. من این نکته را با قوت و قدرت می‌گویم و بخاطر ملاحظه‌ حال و دل کسی، آن را مطرح نمی‌کنم». ۱۳۶۸/۰۳/۱۸ 

این مطالب هر کدام می‌توانند مبنای یک مبحثی در دوران دفاع مقدس باشند. فرمایش عنوان شده از رهبر انقلاب، کاملِ کامل است. حالا بسیاری این را نمی‌دانند که در خیلی از مواقع رهبر معظّم انقلاب مشاوره‌هایی که در مورد ارتش نزد حضرت امام خمینی رحمه‌الله مطرح و مواضعی که اتخاذ می‌کردند، تا چه حد در استحکام تدبیر و سیاست حضرت امام تأثیر داشته است.

شخص رهبر انقلاب یک بار برای بنده تعریف کردند که عده‌ای این نظر را نزد حضرت امام مطرح کرده بودند که ارتش ادغام شود. امام رحمه‌الله از من پرسیدند نظر شما چیست. عرض کردم اگر تصمیمتان را گرفتید من حرفی ندارم اما اگر تصمیم نگرفتید من نظرم را بگویم؛ امام فرمودند نه، هنوز تصمیم نگرفته‌ام. رهبر معظّم انقلاب بیان می‌کنند: من با این چیزی که این‌ها می‌گویند مخالفم و دلایل خود را توضیح می‌دهند. بعد امام فرمودند: این درست است.

 

ما ارتشی‌ها حقیقتاً براساس مدارک، استنادات و شنیده‌ها، جایی ندیدیم که در آن مقطع به غیراز حضرت امام رحمه‌الله و رهبر معظّم انقلاب؛ نفر سومی هم پیدا شده باشد که از ارتش دفاع کند. بله! ما یک دفاعی از شهید چمران در مجلس داریم اما این موضوع برای حدود هفت ـ هشت ماه بعد، یا شاید هم یک سال بعد باشد که آن هم واکنش است در مقابل یک فرد دیگری! یک کسی می‌آید یک حرفی می‌زند، ایشان بلند می‌شود از ارتش دفاع می‌کند اما این‌که ابتدابه‌ساکن کسی این حمایت را از ارتش بکند به جز حضرت امام و رهبر انقلاب کسی را نداریم.



 یکی از بحث‌های مرتبط با ارتش در دوران پیروزی انقلاب تا دفاع مقدس، خالی شدن ارتش از مستشاران نظامی آمریکایی است. با خروج آن‌ها، امورات نظامی ارتش به‌خصوص در حوزه ابزار و تجهیزات و فناوری به چه شکل تدبیر می‌شد؟
 آن‌ها اجازه نمی‌دانند که کسی از بدنه اصلی ارتش در این حوزه‌ها ورود کند؛ این را بارها شنیدید که مثلاً یک قطعه‌ را بسته‌بندی می‌کردند پس می‌دادند، قطعه‌ بسته‌بندی شده را می‌آوردند نصب می‌کردند. درباره این موضوع هم در خود ارتش دو دسته‌ کلی بودند: یک دسته این را باور کرده بودند که این کار از عهده‌ ما خارج است و آمریکایی‌ها دارند کار انجام می‌دهند. حالا این‌که آیا آن‌ها دارند انجام می‌دهند یا خیر؛ باز هم  دو گروه با نظرات متفاوت بودند: یک تعدادی می‌گفتند این‌ها دارند نوکری ما را می‌کنند، خب، پس بگذاریم بکنند. یک تعدادی هم می‌گفتند این‌ها خودشان فروخته‌اند و خودشان بالای سر ما هستند و همه‌ مقدّرات را این‌ها تصمیم می‌گیرند. منطق‌شان هم این بود که ما مثلاً دوره ندیده‌ایم و درس این‌ها را نخوانده‌ایم.

یک تعدادی هم بودند که معتقد بودند اگر اجازه دهند، ما خودمان می‌توانیم این کارها را به سامان برسانیم، و چه کم از خارجی‌ها داریم! چه فرقی بین ما و این‌هاست. ما هم دو تا را خراب می‌کنیم، یکی‌اش را درست می‌کنیم و بالاخره یاد می‌گیریم دیگر.

بعد از انقلاب هم مجموعه این‌ها بود، تا آن‌که نامه‌ معروف شهید فکوری به رهبر معظّم انقلاب می‌رسد و عنوان شده بود بعد از شروع جنگ، بعد از فلان مدت همه هواپیماهایمان زمین‌گیر خواهد شد. حضرت آقا هم نامه را خدمت حضرت امام رحمه‌الله می‌برند. آن تدبیری که از حضرت امام می‌گیرند، آن را منتقل می‌کنند به ارتش و بعد جهادهای خودکفایی را در ارتش راه می‌اندازند. این باعث شد تعداد کسانی که قائل به توانایی و توانمندی داخلی و بدنه ارتش بودند؛ زیاد شود.

اولین جایی که به فرمان رهبر معظّم انقلاب جهاد خودکفایی تشکیل شد، نیروی هوایی ارتش بود. اقداماتی را شروع کردند، باور کردند که می‌توانند این کار را انجام دهند و برخی قطعات را تولید وتامین کردند. البته بعضی‌هایش واقعاً گلوگاهی و سخت بود‌، تا سال‌ها بعد هم نتوانستند ولی مرتب رفتند و آوردند تا بالاخره شد.

خاطرم هست ما در توپخانه چیزی داشتیم به‌نام قفل آتش. یک چیز پیچیده‌ای بود آن موقع و همه‌اش می‌گفتند قفل آتش خراب شده، دیگر نمی‌دانیم چه کار کنیم؛ مدام می‌رفتیم از آن توپ باز می‌کردیم می‌آوردیم می‌بستیم به یک توپ دیگر. و مدام جابه‌جا می‌کردیم. یک روز یک کسی به من گفت که اصفهان صنعتگرهای خیلی خوبی دارد، می‌توانند این قطعه را بسازند. یکی از قفل آتش‌ها را برداشتم آوردم اصفهان. افسری بود بنام نیک‌روش، خدا رحمتش کند در پاوه شهید شد، افسر حزب‌اللهی و خوبی بود. این دست ما را گرفت برد پیش آن‌ها، چند جا رفتیم. یکی گفت مثلاً من این بخش را می‌توانم بسازم، برای بخش دیگر باید بروید فلان‌جا و به همین شکل. خلاصه قفل آتش را ساختند. بردیم، یک اشکالاتی داشت، دوباره آوردیم آن اشکالات را برطرف کردیم، بالاخره ساختند.

در همان جنگ قفل آتش ساخته و گلوگاه قفل آتش برطرف شد. حالا نیروی زمینی کمتر از این گلوگاه‌ها دارد ولی پدافند، نیروی هوایی، نیروی دریایی خیلی مشکل داشتند، همه را اداره می‌کردند و همه‌شان راه افتاد. مجموعه این اقدامات بود که توانستند این جنگ را ادامه دهند و به مرور زمان هم از دو قطعه و پنج قطعه و ده قطعه و صد قطعه، شد هزاران قطعه.

الان مثلاً ده‌ها هزار قطعه در ارتش است که همه‌ را دارند می‌سازند که باز با تأیید و حمایت و ایستادگی شخص رهبر انقلاب است. یعنی شاید اگر آن نگاه رهبر معظّم انقلاب نبود، مثلاً شهید ستاری به دلیل کارهایی که در این حوزه‌ها می‌کرد برکنارش می‌کردند، می‌رفت و بعد از او هم هیچ کس جرأت نمی‌کرد وارد این مسائل شود. اما با قوت قلب و راهنمایی‌های رهبر انقلاب ادامه یافت تا الان که جنگنده می‌سازیم، بالاخره رسیدیم به نقطه‌ای که بتوانیم جنگنده کوثر بسازیم. این منطق بود که ارتش را برای ماموریت‌ها سرپا نگه داشت.

ارتش جمهوری اسلامی ایران بعد از چهار دهه از انقلاب چه تفاوتی با ارتش دوران طاغوت دارد؟
 چندین سال پیش رهبر معظّم انقلاب فرمودند: «کسی تصور نکند این ارتش دنباله‌ ارتش طاغوت است، ارتش جمهوری اسلامی، درحقیقت یک پدیده جدید است». ۱۳۷۶/۰۱/۲۷

مهترین نقطه‌ عطف بیانیه‌ گام دوم آمادگی برای ظهور حضرت بقیه‌الله‌الاعظم روحی‌فداه است. باید دید در همین راستا وظیفه‌ ارتش چیست؟ این است که ارتشی بشود که هم منتظر باشد، هم مستحق ظهور باشد. این خیلی اتفاق بزرگی است. یعنی ارتشی که آرمانش نابودی رژیم صهیونیستی و فروکشیدن استکبار از اریکه‌ قدرت و پایین آوردنش و بهم ریختن نظام سلطه است، این ارتش با آن ارتش دوران طاغوت، در این ۴۳ سال خیلی تفاوت کرده است. چند سال نوری حرکت است. ما به هیچ وجه نمی‌توانیم منکر برکت وجودی حضرت امام رحمه‌الله و کار بزرگی که ایشان کردند، بشویم؛ اما این حالتی که در ارتش ایجاد شده است، همه‌اش نتیجه‌ رهبریِ قدم به قدم رهبر معظّم انقلاب است.

یک بار شخص رهبر انقلاب فرموده بودند که من یک نیزه‌ای را پرت می‌کنم جلوتر تا شما بروید. بعد که دارید نزدیک می‌شوید دوباره پرتش می‌کنم جلوتر. یعنی هیچ وقت به وضعیت حال قانع نیستند، همان جمله‌ای که به نیروهای سپاه پاسداران هم فرمودند، راضی هستند اما قانع نیستند. من به دوستان‌مان می‌گویم این‌که حضرت آقا فرمودند: ارتش را به نِصاب شایسته برسانید، نِصاب شایسته یعنی همان منتظر حقیقی و مستحق ظهور بودن؛ واقعیِ واقعی.

دیگر خبرها

  • گزیده خطبه های ائمه جمعه کهگیلویه و بویراحمد
  • مهم‌ترین رسالت هیئت امنای مساجد چیست؟
  • توجه به گسترش کشاورزی دانش‌بنیان، زمینه صادرات مازاد نیاز داخلی را فراهم می‌کند
  • زمینه حضور پرشور مردم ورامین در دور دوم انتخابات فراهم شده است
  • تکریم و معارفه سرپرست معاونت اجتماعی، فرهنگی و زیارت استانداری قم
  • زمینه رشد ورزش «دارت» در کشور فراهم می‌شود
  • زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای فرزندان بی سرپرست فراهم شود
  • زمینه زندگی خوب را برای شهروندان فراهم کنیم
  • فرمانده کل ارتش: جز حضرت امام (ره) و رهبر انقلاب، کسی در ابتدای انقلاب حامی ارتش نبود/ در راستای بیانیه گام دوم وظیفه‌ ارتش این است که هم منتظر باشد، هم مستحق ظهور؛ یعنی ارتشی که آرمانش نابودی رژیم صهیونیستی و فروکشیدن استکبار از اریکه‌ قدرت
  • دهقانی فیروزآبادی: دولت زمینه جذب نخبگان در دستگاه‌های اجرایی را فراهم کرده است