رشد اقتصادی چین در اوج شیوع کرونا، از واقعیت تا عدد سازی
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۷۳۰۶۵
بر اساس دادههای رسمی، نرخ رشد اقتصاد چین در سه ماه سوم سال جاری به ۴.۹ درصد رسید اما برخی اقتصاددانها با زیر سؤال بردن این آمارها از افزایش مصنوعی نتایج سپتامبر ۲۰۲۰ نسبت به سال گذشته سخن گفتهاند.
به گزارش «انرژی امروز» از یورونیوز، شیوع بیماری همه گیر کووید ۱۹ نتوانست مانع رشد مثبت اقتصاد چین در سال ۲۰۲۰ شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس دادههای رسمی، نرخ رشد اقتصاد چین در سه ماه سوم سال جاری به ۴.۹ درصد رسیده که نسبت به فصل گذشته ۱.۷ درصد بیشتر شده است. این در حالی است که بیماری کرونا به اقتصاد جهان ضربههای سختی زده است.
اما آیا میتوان به این دادههای رسمی از طرف دولتمردان چینی اعتماد کرد؟ برخی تحلیل گران اقتصادی معتقد هستند که مقامهای چینی با واقعیتهای اقتصادی بازی میکنند زیرا پکن در حال آماده سازی برنامه توسعه و اقتصادی پنج ساله جدید خود است.
در هر حال به نظر میرسد که پکن در بین ۱۰ اقتصاد بزرگ جهان با وجود گسترش بیماری همه گیر کرونا در مسیر رشد مثبت سالانه باشد. از همین رو انتظار میرود میزان تولید ناخالص داخلی چین در سال ۲۰۲۰ تقریباً ۲ درصد رشد داشته باشد.
این نتایج نشان میدهد که چین با وجود شوک اولیه ناشی از شیوع ویروس کرونا که با کاهش ۶.۹ درصدی میزان تولیدات ناخالص داخلی در سه ماهه اول سال همراه بود، توانسته است با اتخاذ روشهای سختگیرانه برای مهار بیماری کرونا با بازگشایی تدریجی کسب و کارها به سطح قبل از بحران کرونا برگردد.
با وجود این برخی اقتصاددانها با زیر سؤال بردن این آمارها از افزایش مصنوعی نتایج سپتامبر ۲۰۲۰ نسبت به سال گذشته سخن گفتهاند. آنان معتقد هستند که برخی دادههای اقتصادی در سپتامبر ۲۰۱۹ به اکتبر همان سال منتقل شده است. این ناظران اقتصادی پیش از این نیز آمار سه ماهه دوم چین را زیر سؤال برده بودند.
در هر حال تردیدی وجود ندارد که اقتصاد چین در ماههای گذشته با افزایش قابل توجه صادراتش به ویژه محصولات بهداشتی در حال تغییر است.
چین چه نیازی به تغییر آمارهای اقتصادیاش دارد؟پس چین با وجود عملکرد بهتر از دیگر قدرتهای بزرگ اقتصادی چه نیازی به تغییر آمارهای اقتصادیاش دارد؟
برخی تحلیل گران اقتصادی معتقد هستند که دلیل اصلی این اقدام زمینههای بین المللی دارد. آنان با اشاره به این نکته که شیوع بیماری کرونا از چین آغاز شده است، میگویند رئیس جمهور این کشور در تلاش است تا از اقتصاد برای ترمیم چهره چین استفاده کند.
این گروه از تحلیلگران بر این باور هستند که پکن همچنین می خواهد شرکتهای خارجی که دیگر تمایلی برای حضور در چین ندارند را برای ماندن در این کشور متقاعد سازد.
البته در مقابل تحلیلگرانی هستند که دلیل مبالغه چین در اعلام آمارهای اقتصادی را به تقویت حس ملی گرایی ربط میدهند. آنان میگویند که اقتدارگرایی نظام چین بر ملی گرایی استوار است و عملکرد اقتصادی خوب این تصور را در افکار عمومی ایجاد خواهد کرد که کشور در مسیر تبدیل شدن به قدرت برتر جهان قرار دارد.
این تحلیل زمانی اهمیت مییابد که پکن خود را برای اعلام برنامه توسعه و اقتصادی پنج ساله جدید به هنگام برگزاری پنجمین نشست عمومی نوزدهمین کمیته حزب کمونیست چین آماده میکند.
خبرها حکایت از آن دارد که برنامه پنج ساله جدید چین به مصرف داخلی به عنوان موتور اصلی رشد اقتصادی این کشور توجه دارد. اما آیا ساختار اقتصاد چین امکان به نتیجه رسیدن این هدف را دارد؟
برچسب هاچین کرونامنبع: انرژی امروز
کلیدواژه: چین کرونا آسیا اروپا انرژی امروز ایران بین الملل تحریم خبرگزاری بین المللی خبرگزاری داخلی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا ریاست جمهوری سازمان های بین المللی سایتهای اینترنتی شرکت ملی نفت ایران NIOC شرکت های بین المللی مجلس شورای اسلامی نفت خام وزارت نفت وزارت نیرو اقتصاد چین رشد اقتصاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت energytoday.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «انرژی امروز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۷۳۰۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موج جدید مدعیان «دلارزدایی» از اقتصاد ایران چه میخواهند؟
حسین سلاحورزی در دنیای اقتصاد نوشت: سال۱۴۰۳ برای فعالان اقتصادی بخش خصوصی، بر حسب اندازه و الگوی کسبوکار بنگاه، مسائل مختلف موضوع توجه و نگرانی خواهد بود؛ اما گمان میکنم موضوع مورد اطمینان و مشترک، در میان همه فعالان اقتصادی و شاید باید گفت در میان همه ناظران عاقلی که تحولات کشور را در سالهای اخیر تعقیب میکنند، این است که مسائل اقتصادی اصلی و کلیدی ایران، راهحلهای غیراقتصادی دارد و البته امید چندانی به کنش و اعمال اراده سیستماتیک برای حل این مسائل وجود ندارد.
متناسب با این وضعیت، برای فعالان بخشهای مختلف اقتصاد ایران، نه چشماندازها، بلکه نااطمینانیهای مختلفی را میتوان برشمرد که موضوع نگرانی و توجه در سال ۱۴۰۳ هستند. در بخشهای مختلف اقتصاد ایران، به دلیل نقش پررنگ پول نفت و فروش سایر منابع طبیعی در اداره کشور و همچنین علاقه شدید دولتها به مداخلات ساختاری در نظم طبیعی بازار و توزیع رانت، یک مدل کسبوکار موفق و پرطرفدار، رانتجویی تحت عناوین گوناگون، حمایت از تولید داخل، دانشبنیان و... است.
خود این کسبوکارها البته به دو گروه اصلی تقسیم میشوند. گروه اول کسانی هستند که از تخصیص مستقیم اعتبارات بودجهای یا سایر منابع ملی ارتزاق میکنند و دسته دوم شرکای مالیات تورمی دولت هستند و بهصورت غیرمستقیم از عملکرد اقتصاد سیاسی برای بهرهکشی از سایر اجزای اکوسیستم تولید و تجارت بهرهبرداری میکنند.
برای گروه اول، انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند پارسال همزمان یک فرصت و تهدید تلقی میشود. فرصت از این جهت که نگرشهای شاذ برخی از منتخبان محترم در حوزه اقتصاد، قطعا زمینههای خارقالعاده برای رانتجوییهای جدید ایجاد میکند؛ اما در مقابل، به همراه منتخبان محترم، گروههای جدیدی از ذینفعان به فضای رقابت برای تصاحب رانتهای اقتصادی پای خواهند گذاشت.
امروز، حداقل برای نگارنده این سطور که هرگز درگیر «تکرار هجاهای همهمه در کشاکش این جنگ بیشکوه» نبوده است، پیشبینی برندگان و بازندگان این نبرد مقدور نیست؛ اما آنچه با اطمینان میتوان گفت این است که از کنار این تدابیر جدید اقتصادی شاهد ظهور چند پرونده بزرگ حاصل از رانت خواهیم بود.
برای گروه دوم، یعنی شرکای مالیات تورمی دولت، وضعیت قدری مشخصتر و چشمانداز قدری روشنتر است. سال۱۴۰۲ برای این گروه سال دشواری بود؛ چراکه بانک مرکزی با هدف مهار عوامل تورم، نسبت به روند تخصیص اعتبارات بانکی سختگیری جدی نشان داد و طبیعتا کارخانههایی که سود اقتصادی آنها به نرخ بهره حقیقی منفی اعتبارات بانکی متکی بوده یا کسبوکارهایی که «مدیریت موجودی در شرایط تورمی» هسته سودآوری آنها را تشکیل میداده سال سختی را سپری کردهاند؛ اما امید دارند که در فقدان اراده سیاسی کلان برای اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور، امسال سیاستگذار پولی در برابر فشارهای سیاسی تسلیم شود و قفل صندوق اعتبارات ارزانقیمت را روی این دسته از بنگاهها بگشاید.
در بخش دیگری از اکوسیستم تولید و تجارت کشور، کسبوکارهای کوچکی که در مسیر تشکیل دارایی مولد یا ارتقای بهرهوری فاز بوت استرپ (خودگردانی) را از سر میگذرانند، قاعدتا بیش از هر چیز نگران بحرانهای اجتماعی در افق رویدادهای کشور هستند.
این کسبوکارها طی سالهای اخیر با چهار مخاطره عمده شامل احتمال بروز اختلالات گسترده در زیرساختهای فناوری اطلاعات، مهاجرت نیروی کار خبره، آسیب بازارهای صادراتی بر اثر تنشهای سیاست خارجی و آسیب بازارهای داخلی تحت تاثیر بروز تنشهای اجتماعی دستبهگریبان بوده و هستند. هرچند درجاتی از این مخاطرات بهطور مستمر تحقق یافتهاند و این دسته از کسبوکارها را تحت تاثیر قرار میدهند، اما انرژی ذخیرهشده در گسلهای فعال اجتماعی و سیاسی کشور، منبع نااطمینانی برای این دسته از کسبوکارهاست.
سرنوشت رشد اقتصادی پایدار در هر کشور را آن دسته از کسبوکارها تعیین میکنند که با مدیریت روند تشکیل داراییهای مولد (بهویژه داراییهای ناملموس) به دنبال رشد و ارتقای مستمر بهرهوری هستند. الگوی سیاستگذاری و رویدادهای دو دهه اخیر کشور سبب شده است این کسبوکارها در اکوسیستم تولید و تجارت ایران کمیاب و حتی نایاب شوند.
اوج حضور و نقشآفرینی این گروه از کسبوکارها در فضای اقتصادی بعد از انقلاب، فاصله سالهای میانی دهه هفتاد تا حدودا پایان دهه هشتاد قرن هجری شمسی گذشته بود و میتوان چنین گفت که بخش بزرگی از این کسبوکارها خواسته یا ناخواسته در طول دهه۹۰ به تعطیلی رسیدند و سرنوشت داراییهای کلیدیشان چیزی بین مهاجرت به کسبوکارهای خارجی یا فرسایش در محیط ایران بود. در حال حاضر اگر چنین کسبوکارهایی در گوشههایی از نظام اقتصادی کشور باقی مانده باشد نیز، قاعدتا رویکرد ریسکپرهیزی مطلقی نسبت به رویدادها و روندهای محیط کسبوکار ایران داشته و احتمالا برخی از آنها نیز در حال برنامهریزی یا اجرای پروژه مهاجرت هستند.
در سالهای اخیر با توجه به تسریع و تقویت روند صنعتی شدن کشورهای حاشیه جنوب خلیجفارس، مشخصا رویکرد عمان به توسعه تجارت B ۲ B و صنایع سنگین، تاکید امارات بر توسعه اکوسیستم فنی و پروژههای بلندپروازانه عربستان سعودی در نئوم و پیرامون آن، این کشورها به مقصد محبوب مهاجرت کسبوکارهای مولد بخش خصوصی ایران تبدیل شدهاند.
این گروه از کسبوکارها هر چند میکوشند از تمام ریسکها و نااطمینانیهای فضای کسبوکار ایران برکنار بمانند، اما با توجه به رویکردی که نسبت به مهاجرت دارند، کماکان در برابر ریسکهای ناشی از تنشهای سیاسی احتمالی با سایر کشورها، بهویژه کشورهای منطقه، آسیبپذیرند و به احتمال بروز این تنشها بهعنوان منبع اصلی نااطمینانی نگاه میکنند.
درباره کسبوکارهای موسوم به «صنایع زیربنایی» عمدتا متکی به داراییهای فیزیکی کمریسک و کمبازده در بالادست زنجیره ارزش تولید تجارت که البته در ایران عمدتا در کنترل دولت یا نهادهای خصولتی هستند؛ سال گذشته سال نسبتا شیرینی بود.
احیای بازارهای بینالمللی کامودیتی در کنار ملایمت دولت بایدن نسبت به معاملات تحریمی ایران سبب شد تا در این سال بخش مهمی از این کسبوکارها، نسبت به دو سال پیش از آن، روزهای بسیار خوشی را بگذرانند. این روند طی سال جاری با نااطمینانیهای غیراقتصادی عمدهای مواجه خواهد بود.
موج جدید مدعیان «دلارزدایی» از اقتصاد ایران که از مسیر مجلس پا به عرصه سیاست کشور گذاشتهاند از یکسو سطح تازهای از اعمال محدودیتهای ساختاری بر بازار محصولات این بخشها را تعقیب خواهند کرد و از سوی دیگر در چارچوب مناسبات غیررسمی قدرت برای تخصیص بخشی از کرسیهای مدیریتی این صنایع به نزدیکان خود، دولت را تحت فشار خواهند گذاشت.
به این ترتیب در این بخش از اقتصاد ایران شاهد تنشها و جابهجاییهای مدیریتی بیشتر و البته عوارض آن در روند تولید خواهیم بود و در کنار نااطمینانیهای این حوزه، با توجه به روند رویدادهای جهانی و منطقهای سیاسی، باید انتظار محدودیتها و آشفتگیهایی در بازار این بخش از صنایع، برای کسبوکارهای ایرانی را داشت که طبیعتا به سودآوری و تولید این بخش آسیبهایی وارد خواهد ساخت.
کسبوکارهای سنتیتر حوزه صادرات که عموما بر مزیتهای مطلق اقتصاد ایران یا مزیتهای مطلق در میان همگنان بهدلیل ساختار توزیع رانت و سوبسید در اقتصاد ایران متکی بودند؛ سالهاست که در حال تجربه کوچک شدن بازارهای خود با برآمدن و تقویت رقبای تازه نفس از کشورهای در حال توسعه و بعضا رقبای منطقهای هستند. امسال، اما این گروه مشخصا بیش و پیش از هر چیزی نگران تضییقات بازارهای خود، بهویژه بازارهای منطقهای هستند.
در سال جاری با نهایی شدن تعیین تکلیف غزه و شکلگیری تلاشهای منطقهای برای تدوین راهحل سیاسی برای حکمرانی آینده غزه، مناسبات کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی نیز دستخوش تغییرات جدی خواهد شد. تجربه دههها به ایرانیان نشان داده که در تمام تحولات مشابه، به دلایلی که بررسی آنها از حوصله این مقال بیرون است، منافع و امنیت فعالان اقتصادی و بهطور عمومی شهروندان ایرانی تحت تاثیر قرار میگیرد و صرفنظر از نتیجه تحولات، کسبوکارهای صادرات محور بهویژه آن دسته از کسبوکارها که به عرضه کالاهای ناهمگن با اتکای به مزیتهای مطلق، طبیعی یا مصنوعی، اقتصاد ایران مشغول هستند؛ در سال آینده نگرانیهای زیادی درباره بازار خود دارند.
بهطور خلاصه باید گفت، عموما فعالان اقتصادی انتظار دارند در مقیاس کلان شاهد یک رشد شکننده (در محدوده ۲ درصد) ناشی از روند انباشت سرمایه باشیم؛ اما سهم بهرهوری در رشد اقتصادی کشور طی سال۱۴۰۳ نیز بسیار محدود (قریب به صفر) باقی خواهد ماند و با توجه به تداوم تورم در محدوده بالای ۴۰ درصد، نااطمینانیهای داخلی ناشی از تمرکز بازیگران اقتصادی بر استراتژی نبرد قیمتی در کنار نااطمینانیهای ناشی از ریسکهای سیاسی در فضای بینالمللی و تنشهای اجتماعی مهمترین ترسیمکنندگان چشمانداز اقتصاد ایران در سال۱۴۰۳ هستند و متناسبا استراتژی فعالان اقتصادی نیز بر سهمحور ریسکگریزی و حفظ دارایی در پناهگاههای امن، هوشیاری و انعطافپذیری برای استفاده از موقعیتهای احتمالی بازیهای جمعصفر و در نهایت جستوجوی راههای خروج کمهزینه سرمایه از اقتصاد ایران متمرکز خواهد بود.