Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: در سال های بزرگ شدنم در دهه 2000، معمولا روی تمام اتومبیل های شهر برچسب های رنگی کوچکی را می شد دید که  کلمه «همزیستی» بر آنها نقش بسته بود. الان دیگر از این برچسب ها نمی بینم. شاید به این دلیل است که برچسب ها رنگ باخته اند، شاید به این دلیل باشد که سال هاست به منطقه محافظه کارتری نقل مکان کرده ام (بیایید صادق باشیم، مردم قبلا لیبرال تر بودند) یا شاید صرفا به این دلیل باشد که دیگر مردم به این ایده اعتقادی ندارند که 330 میلیون نفر می توانند در کنار هم زندگی کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


متاسفانه این روزها خیلی ها  ایده همزیستی را به چشم  ایده ای بسیار عجیب و غریب می بینند.
نظرسنجی ها و مطالعات، گزاره ای را که همه ما به شکل روایی از آن خبر داریم تایید می کنند: آمریکاییان عمیقا دچار دو دستگی شده اند و هر چه می گذرد نسبت به نظرات مخالف خود نگرشی خصمانه تر پیدا می کنند.  تعداد تکان دهنده ای از آمریکاییان اکنون می گویند می توانند تا آنجا پیش روند که یک نفر را بر اساس رایی که در انتخابات ریاست جمهوری داده اخراج کنند. در عین حال 56 درصد می گویند که انتظار دارند بعد از انتخابات شاهد خشونت باشد و 61 درصد دیگر از این هراس دارند که ما در آستانه یک جنگ داخلی دوم قرار داشته باشیم.
صادقانه بگویم این تفرقه نباید چندان باعث تعجب شود. آیا تا به حال از وجود این همه تفاوت بین ما آمریکاییان شگفت زده شده اید؟ یا واقعا به این فکر کرده اید که چقدر قومیت ها، ملیت ها، مذاهب، فرهنگ ها یا پیشینه های مختلف در این کشور وجود دارد؟ حتی قبل از در نظر گرفتن ایدئولوژی های سیاسی، کشور ما انباشته از مردمی است با تجربه های زیسته، باورها و آداب رسومی که به شدت با هم فرق دارند .
این وضعیت نه تنها به دلیل تنوع گسترده مردمانی که به اینجا آمده اند، بلکه به دلیل تفاوت های منطقه ای خود ما نیز هست. مثلا کسی که در جنوب بزرگ شده و برای اولین بار از کالیفرنیا دیدن می کند، این احساس به او دست می دهد که به کشور دیگری آمده است. طرز حرف زدن آنها، غذاهایی که می خورند و سبک لباس پوشیدنشان همگی به شدت با چیزهایی که در دوران بزرگ شدن من در کنتاکی و آلاباما وجود داشت فرق می کند.
و برای بیشتر پیچیده تر شدن اوضاع، آمریکاییان در حباب های اجتماعی زندگی می کنند. هر چه می گذرد این احتمال کمتر می شود که ما با کسانی آشنا شویم که با خودمان فرق دارند. این می تواند به سوگیری های مختلف، احترام نگذاشتن نسبت به سایر دیدگاه ها و درکی ساده سازی شده از دیگر گروه ها منجر شود.
ما به معنای واقعی کلمه 50 کشور کوچک هستیم که انتخاب کرده ایم در یک کشور همزیستی کنیم. حتی  نام کشورمان حرف های زیادی در خود دارد: ایالات متحده. برخلاف برخی کشورهای دیگر، همه ما از تاریخ، مذهب، قومیت، لهجه یا فرهنگ مشترکی برخوردار نیستیم.
خوب که فکر کنیم، می بینیم چیزی که بیشتر باید مایه تعجب انگیز شود موفقیت آمیز بودن ما به عنوان یک کشور است تا جداسری و تفرقه کنونی که شاهد آن هستیم. ما به جای نگرانی از آینده،  باید کند و کاو کنیم و ببینیم این تنوع گسترده از گروه های انسانی طی 250 سال چه راه هایی را پیدا کرده اند که توانسته اند در کنار هم زندگی کنند و به رفاه برسند. این شاهکاری است که تا پیش از آن جهان هیچ گاه شاهد آن نبوده است و ما موفقیت خود را مدیون ذهن های درخشان بنیانگزاران کشورمان و ساختار دولتی محدودی هستیم که آنها به وجود آورده اند.

از همان ابتدا، حتی قبل از آنکه تا این اندازه بزرگ و متنوع شویم، سیستم ما به گونه ای طراحی شده بود تا امکان همزیستی مسالمت آمیز را در میان مردمانی به شدت متفاوت  فراهم آورد. هر ایالت واجد قوه های مجریه، مقننه و قضاییه بعلاوه قانون اساسی خود است. و متمم دهم قانون اساسی آمریکا نیز بیشترین اختیارات و اقتدار سیاسی را به ایالت ها می دهد.
این ساختار دولت چیزی است که به آن فدرالیسم می گوییم. نیت بنیانگزاران آمریکا این بود که ایالت ها  به عنوان عاملان ایده ها و برنامه های جدید عمل کنند. اگر ایالتی رویکرد موفقی را در قبال یک مشکل امتحان می کرد، دیگران نیز آن را اقتباس می کردند و به کار می بستند. اگر ایالتی کاری را بد انجام می داد،  عده کمتری از مردم از لطمات آن تاثیر می پذیرفتند. و اگر ایالتی حقوق فردی را زیرپا می گذاشت، دولت فدرال وجود داشت تا برای احقاق حقوق مردم پا پیش بگذارد.
بنیانگزاران کشور به درستی دریافته بودند که یک دولت فدرال بزرگ و متمرکز شده نمی تواند مردم متعلق به مکان های بسیار متفاوت و گسترده را به کفایت نمایندگی کند. آنها همچنین فهمیده بودند که چنین دولتی نمی تواند زندگی شهروندان متنوعی را که منافع متنوعی داشتند به طور دقیق مدیریت کند.
هدف از این کار دادن این تضمین به مردم بود که در یک ایالت، راه ها و قواعد زندگی برای مردم یک ایالت دیگر دیکته نمی شود. این ساختار همچنین ضمانت می داد که مردم یک خط دسترسی مستقیم تر به نمایندگان خود در ایالت ها دارند که یعنی آنها به شکل بسیار موثرتری می توانند در روند سیاسی شان مشارکت کنند و برای تدوین یا تغییر قوانینی که روی آنها تاثیر می گذارد کار کنند.
بعکس برای دولت فدرال ما کارکردهای محدودی در نظر گرفته شده که به وضوح در قانون اساسی به آنها اشاره شده است. این کارکردها شامل اختیار ضرب سکه، تدوین تجارت بین دولتی، اعلان جنگ، تشکیل و حفظ نیروهای مسلح و تاسیس یک اداره پست می شود. اما بعدها دولت فدرال بسیار فراتر از مرزهای اولیه خود بسط یافته است.
ما اکنون یک دولت فدرال غول آسا داریم که خود را در همه چیز دخالت می دهد، از مراقبت های درمانی و تحصیلات گرفته تا ازدواج و شبکه های اجتماعی. این دلیل ریشه ای تفرقه و دو دستگی های موجود است.
وقتی رای یک شخص دیگر این قدرت را دارد که تغییرات بزرگی را در زندگی شما باعث شود و تغییرات همه جانبه ای را در جامعه به وجود آورد، این وضع می تواند به خصومت های باز هم بیشتر منجر شود. در واقع چنین وضعیتی غیر قابل دوام است و در نهایت می تواند به یک گسست در کشورمان بینجامد.
مردم در کالیفرنیا نباید بتوانند شیوه زندگی مردم در کارولیینای جنوبی یا برعکس را تعیین کنند. ما مردمان بسیار متفاوتی هستیم ، با مذاهب، مراسم مذهبی، شیوه های زندگی و اندازه های جمعیتی متفاوت.
دولت های بزرگ مردم را از یکدیگر می ترسنانند و آنها را نسبت به هم بی اعتماد می کنند. در اقتصاد بازار آزاد، مردم باید کالاها و خدماتی را ارائه کنند که زندگی همشهریانشان را برای  امرار معاش بهتر بهبود ببخشد. در اقتصادی که سرمایه داری همپالگی ها بر آن حاکم است، مردم به جای این کار از دولت می خواهند تا رقبای آنها را لگدکوب کند، از منافع آنها محافظت کند و زندگی آنها را به زیان همشهریانشان بهبود بخشد
در کشوری با یک دولت محدود، شهروندان آزادند تا هر طور که میل دارند به مذاهب، آداب و رسوم و فرهنگشان عمل کنند. یک انتخابات فدرال تاثیر گسترده ای روی شما یا همسایه تان نمی گذارد. دولت فدرال هرگز در اکثر مسائل روزمره در زندگی یک فرد وارد معادله نمی شود. اما در کشوری که مردم عادت کرده اند دولت فدرال آداب و رسوم، مذاهب و رفتار دیگران را به زور بر آنها اعمال کند، نوعی فرهنگ جنگ و جدال شکل می گیرد که در آن آمریکاییان احساس می کنند باید با کسانی که با خودشان فرق دارند، صرفا برای حفظ شیوه زندگی خودشان بجنگند و آنها را شکست دهند.
این امر مطلوبی نیست. ما در مسیر خطرناکی قرار داریم و اگر این مسیر را تغییر ندهیم، آمریکاییان حق دارند از خشونت، تلافی جویی یا حتی یک جنگ داخلی دیگر(از هر نوعی) در هراس باشند.
بازگشت به فدرالیسم تنها بدیل واقع گرایانه و راه برون رفت ما از این هرج و مرج و آشفتگی است. دولت محدود و آزادی فردی چیزی بیش از یک شعار محبوب است و بسیاری از کسانی که در جناح راست قراردارند باید  درست به اندازه کسانی که جناح چپ جای می گیرند، به این ارزش ها بازگردند.
یک دولت محدود به مردم اجازه می دهد تا راه حل های محلی، همکاری های محلی و رویکردهای مناسبی برای بیماری های جامعه پیدا کنند، در حالی که همزمان این تضمین را می دهند که حقوق طبیعی تک تک افراد از تعدی مصون بماند و فرصت ساختن زندگی خود را به بهترین شکل ممکن بر اساس این ارزش ها دارا می دهند.
اگر آمریکا را دوباره بزرگ می خواهیم، باید چیزی را که اصولا باعث بزرگی ما شده به خاطر داشته باشیم: تنوع ما، ارزش های ما در داشتن دولت محدود و حقوق فردی و تعهد ما در قبال یک همزیستی مسالمت آمیز. این است استثناپنداری آمریکایی.

نویسنده: هانا کاکس (Hannah Cox) نویسنده و مفسر مستقل، فعال سیاسی

منبع: https://b2n.ir/976085

انتهای پیام.

منبع: فارس

کلیدواژه: آمریکا انتخابات رایی فرهنگ دولت فدرال دولت محدود یک دولت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۸۸۷۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرمول تعیین قهرمان لیگ در صورت هم امتیازشدن پرسپولیس و استقلال

بر اساس ابلاغیه ۱۸ مرداد ماه ۱۴۰۲ سازمان لیگ فوتبال ایران به باشگاه‌ها روش تعیین رده بندی تیم‌ها در جدول لیگ‌های برتر و لیگ یک، گل زده بیشتر در خانه حریف محاسبه نمی‌شود.

به گزارش مشرق، در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ سازمان لیگ فوتبال ایران در نامه‌ای به باشگاه‌های لیگ برتر و لیگ یک روش تعیین رده بندی تیم‌ها در جدول مسابقات را ابلاغ کرد.

این نامه پیش از شروع مسابقات لیگ برتر به باشگاه ها از طریق اتوماسیون اداری ابلاغ شده بود. بر اساس این ابلاغیه به باشگاه‌ها اعلام شد که از این فصل مسابقات و در حالت رقابت رو در رو مابین دو تیم، قانون گل زده بیشتر در خانه حریف در شرایط برابر که پیش از این به صورت دو برابر اعمال می شد محاسبه نمی‌شود.

یعنی اگر امتیاز دو تیم برابر باشد، ابتدا بازی رو در روی دو تیم ملاک قرار می‌گیرد. در صورتی که دو تیم در این آیتم از لحاظ امتیاز و تفاضل گل برابر باشند، گل زده بیشتر در خانه حریف معیار ارزیابی نیست.

معیار بعدی برای تشخیص برتری تیم‌ها تفاضل گل در مجموع مسابقات است و پس از آن گل زده بیشتر و اگر تمام این آیتم‌ها برابر باشد، برگزاری بازی مستقیم در زمین بی طرف با رعایت قوانین حذفی ملاک تعیین رده بندی تیم‌ها در جدول می‌شود.

تصاویر نامه‌های ابلاغی در زیر قابل مشاهده است:

دیگر خبرها

  • حقوق کارکنان دولت در سال جاری چند درصد زیاد شد ؟
  • افزایش ۲۰ درصدی حقوق کارکنان دولت در سال جاری
  • مسعود پزشکیان: وعده تورم تک‌رقمی دادند، اما نه‌تنها نصف نشد بلکه چندین برابر شد
  • روش تعیین رده بندی تیم‌ها در جدول لیگ‌های مختلف ایران، خبری از گل زده در خانه حریف نیست + عکس
  • روش تعیین رده بندی تیم‌ها در جدول لیگ‌های مختلف
  • سفر وزیر خارجه آلمان به سرزمین‌های اشغالی برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها
  • اطلاعیه سازمان لیگ درباره تعیین رده‌بندی تیم‌ها در جدول لیگ‌های مختلف
  • فرمول تعیین قهرمان لیگ در صورت هم امتیازشدن پرسپولیس و استقلال
  • روش تعیین رده بندی تیم ها در جدول لیگ های مختلف فوتبال
  • نوسانات بازار ارز و طلا زندگی مردم را با مشکل مواجه می‌کند