Web Analytics Made Easy - Statcounter

خطیب مسجد الاقصی گفت: ما، اقدامات غرب را در خصوص انتشار این کاریکاتور‌های توهین کننده و آزار دهنده محکوم می‌کنیم. این اقدامات به معنی سرشکستگی، ورشکستی، تنزل اخلاقی و حماقتی است که غرب علیه دین عظیم اسلام به آن دست می‌زند.

خبرگزاری میزان- طبق اعلام ستاد خبری سی‌وچهارمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی، شیخ عکرمه صبری، خطیب مسجد الاقصی و رییس هیئت عالی اسلامی‌ فلسطین در سخنرانی خود در وبینار کنفرانس بیان داشت: بنده از آستان مقدس مسجد الاقصی به عنوان اولین قبله و دومین مسجد اسلام و سومین حرمی که مسلمانان رو به سوی آن می‌گذارند، به شما درود می‌فرستم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به شما از بیت المقدس، معراجگاه نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) درود می‌فرستم. به شما از شهری که دروازه زمینی آسمان‌هاست و دروازه آسمان به سوی زمین است، درود می‌فرستم.
وی ادامه داد: این مناسبت، مناسبتی سالانه و عطر انگیز است که در آن سالروز ولادت حضرت حبیب الله، نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را گرامی می‌داریم. پیامبری که خدای متعال، جایگاه و مرتبه اش را بالا برد، آنجا که در قرآن کریم در باره ایشان می‌فرماید: "ورفعنا لک ذکرا"؛ خدای تعالی، رسالت والا و فراگیر خود را بر دوش ایشان گذاشت و در این باره در قرآن می‌فرماید: "ما ارسلناک الا رحمة للعالمین".
خطیب مسجد الاقصی تأکید کرد: بلی. ایشان، رحمتی الهی هستند که به تمام بشریت تقدیم شده‌اند؛ نه فقط برای عرب زبان‌ها و مسلمانان، بلکه هدیه‌ای خدایی برای تمام بشریتند. ایشان، رحمتی برای همگان هستند. در نتیجه، مسلمانان می‌بایست که این مناسبت عطر انگیز را به منظور اقتدا به این پیامبر عالیقدر علیه الصلاة و السلام زنده نگاه دارند.

وی افزود: ما همراه با زنده نگاه داشتن این مناسبت، باید سیره نبوی را در دستور کار خود قرار داده و هر خانه مسلمان را نصیحت و تشویق کنیم که یک کتاب از سیره نبوی داشته و در کنار قرآن کریم آن را خوانده و بدان عمل کنند.

بیشتر بخوانید: حضور بیش از ۱۶۷ شخصیت برجسته جهان اسلام در کنفرانس وحدت اسلامی

شیخ صبری تأکید کرد:‌ ای علمای والا مرتبه، ما اکنون در حالی ولادت با سعادت نبی اکرم را گرامی می‌داریم که غرب حمله‌ای وحشیانه را علیه اسلام به راه انداخته و این بدان معناست که غرب در گذشته و اکنون در حال سم پراکنی است؛ بویژه فرانسه که تاریخی سیاه دارد. فرانسه که از آن در قرون وسطی، جنگ‌های صلیبی علیه مسلمانان به راه افتاد.

وی یادآور شد: همچنین در عصر اخیر و در الجزایر، یک میلیون مسلمان در نتیجه ظلم استعمارگران فرانسوی به شهادت رسیدند. فرانسه به شکل خاص و کل غرب به شکل عام، تلاش دارند که از قدر و منزلت پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از طریق انتشار طرح‌های کاریکاتوری بکاهند.

خطیب مسجد الاقصی اظهار داشت: هدف آن‌ها از انتشار این کاریکاتور‌ها، ناسزاگویی و به سخره و استهزاء گرفتن بوده و این آزار دهنده است. این اقدام، با مبدأ آزادی عبادت و آزادی اندیشه و بیان در تعارض و تناقض است.

وی گفت: ما، اقدامات غرب را در خصوص انتشار این کاریکاتور‌های توهین کننده و آزار دهنده محکوم می‌کنیم. این اقدامات به معنی سرشکستگی، ورشکستی، تنزل اخلاقی و حماقتی است که غرب علیه دین عظیم اسلام به آن دست می‌زند.

شیخ صبری خاطرنشان ساخت: ما تاکید می‌کنیم که دین ما، دین تسامح بوده و دینی است که نبوت تمامی انبیاء و پیامبران را به رسمیت می‌شناسد؛ از این رو، توهین به رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، توهین به تمام انبیاء و پیامبران است؛ همه آن‌ها یک نور واحد هستند. این همان نبوتی است که خداوند تعالی به آن‌ها عطا فرموده است.

وی مطرح کرد:‌ای برادران عزیز؛ ما بار دیگر از شما تشکر کرده و تاکید می‌کنیم که همه ما بر این میثاق استواریم که اصول و مبادی خود را در فلسطین حفظ کنیم و هیچ توجهی به تطمیع‌ها و معامله قرن نداریم. ما ان شاءلله بر این پیمان و میثاق، دوشادوش یکدیگر باقی خواهیم بود؛ خطیب مسجد الاقصی عنوان کرد: "إن هذه امتکم امة واحدة"؛ آری، تمام مسلمانان یک امت واحد، یک جسم واحد و یک بنیان واحد هستند. همانگونه که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بر آن تاکید دارند.

وی ادامه داد: از شما برادران عزیز در مجمع تقریب مذاهب، تشکر می‌کنم؛ همچنین یاد می‌کنم از آیت الله فقید شیخ تسخیری که با خداوند تعالی با آرامش کامل ملاقات کرد. خدای عز و جل او را در رحمت واسعه خود قرار دهد چرا که او شنوده و پاسخ دهنده است. همچنین به همگان به مناسبت وفات ایشان تسلیت عرض می‌کنم. خداوند تعالی به شما جزای خیر عطا کند.

انتهای پیام/

برچسب ها: کنفرانس وحدت اسلامی مسجد الاقصی

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: کنفرانس وحدت اسلامی مسجد الاقصی صلی الله علیه وآله وسلم خطیب مسجد الاقصی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۰۱۲۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا امر به معروف و نهی از منکر، توهین به کرامت طرف مقابل است و یا سوق دادن او به مرتبه‌ای بالاتر از کرامت انسانی؟

حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا فاضل کاشانی، استاد دروس خارج حوزه علمیه قم و عضو مجمع عمومی جامعه محترم مدرسین، در واکنش به سخنان حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی محقق داماد در فضای مجازی در رابطه با کتاب بازخوانی امر به معروف و نهی از منکر، یادداشتی را منتشر کرد.

متن یادداشت به شرح ذیل است:

باسمه تعالی

«ربّ انطقنی بالهدی والهمنی التقوی»

قطعه‌ای از سخنان جناب آقای دکتر سید مصطفی محقق داماد را در فضای مجازی دیدم که در رابطه با کتاب بازخوانی امر به معروف و نهی از منکر توضیحاتی را ارائه می‌دادند و برایم موجب تعجّب و تأسف شدید گردید.

ایشان می‌گوید:

«می‌دانید دو امر واجب در اسلام هست یکی امر به معروف و یکی نهی از منکر، در قرآن هم آمده و در روایات نیز آمده است این امر مسلّمی است من در این کتاب این را بازخوانی کرده‌ام که این یعنی چه؟! الان در مردم اگر بپرسید که امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ چه جواب می‌دهند؟ مردم عامی. عامّه مردم افکار عمومی می‌گویند اینکه به این بگویند این کار را نکن و به آن یکی بگویند این کار را بکن، من این را برده‌ام زیر سؤال که آیا معنایش این است که من به این آقا بگویم من از تو بالاترم و من می‌فهمم و تو نمی‌فهمی؟! اینکه توهین به طرف مقابل است، توهین به کرامت طرف مقابل است، اینکه کار خوبی نیست یعنی فضولی کردن در زندگی مردم خوب است!؟ من این را برده‌ام زیر سؤال و برایش یک معنای دیگری ارائه داده‌ام. نوشتم بازخوانی و یک قرائت دیگری از این دو واژه ارائه داده‌ام.

یعنی اخلاق رقابتی یعنی چه؟ مراقبت عمومی است یعنی کاری کنیم که در جامعه کار خوب رائج بشود، رواج افکار خوب و زشتی افکار بد، معنای امر معروف این است و امر در اینجا به معنای فرمان نیست و به معنای (Advise) ادویس است؛ فرق است بین امر کردن و ادویس کردن؛ الان اگر بین افکار عمومی مردم بروید اینهائی که امر به معروف می‌کنند هِی چوب را دست می‌گیرند و فضولی در زندگی مردم می‌کنند این است معنایش؟! الان یکی بیاید به شما بگوید اینجوری لباس بپوش و اینجوری نپوش یعنی من از تو بهترم، من از تو بهتر می‌فهمم، تو نمی‌فهمی و من می‌خواهم شما را راهنمائی کنم؛ این یک توهین به شماست، به زبان بی‌زبانی توهین است. من در این کتاب این دو واژه را بازخوانی کرده‌ام یعنی از نو (Rivithit) ری‌وی‌زیت کرده‌ام».

در پاسخ به این جملات توجه به چند نکته لازم است:

یک: آنچه به عنوان نقد در این نوشتار ملاحظه می‌فرمائید، صرفاً نقد بر جملاتی است که ایشان در معرّفی کتاب بازخوانی امر به معروف و نهی از منکر مطرح فرموده‌اند و در فضای مجازی منتشر شده است و کتاب مذکور نیز نقدهایی بر آن وارد است که مجال واسعی را می‌طلبد. از خداوند متعال مسألت داریم که این توفیق را در آینده به این حقیر عطا فرماید.

دو: گوینده معترف است که امر به معروف و نهی از منکر از واجبات مسلّمه اسلامی است که آیات و روایات فراوانی نیز بر آن دلالت دارد، با توجّه به این نکته عرض می‌کنیم، علمای علم اصول این‌همه زحمت کشیده و به ما فهمانده‌اند که ظواهر آیات و روایات حجت است بنابراین نمی‌توان از حجّت به غیر حجّت عدول کرد؛ اگر چه هر ظاهری با احتمال خلاف سازگاری دارد، امّا تا زمانی که احتمال خلاف، ظهور را خدشه‌دار نکند، آن ظهور حجّت است. بنابراین نمی‌توان از تمام این ادلّه ای که در ذهن همه علماء فن و آشنای به ادبیات عرب، اصحاب، متقدمین و متأخرین و معاصرین، همه و همه ـ نه مردم عامی ـ ظهور در معنای خاصّی دارد، صرف نظر کرده و به معنای دیگری و جدیدی دل ببندیم که شواهد فراوانی بر خلاف آن قائم است. پس امر به معروف به معنای همان فرمان‌دادن است نه به معنای اخلاق مراقبتی و شواهد فراوانی نیز در سیره معصومین و اصحاب و متون دینی بر آن دلالت دارد که از حدّ احصاء خارج است و در این مختصر مجالی برای پرداختن به آن‌ها نیست.

سه: در قرآن کریم سوره توبه آیه 71 آمده است:

)وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ(.

در این آیه شریفه خداوند متعال این ولایت و برتری را به آمران به معروف و ناهیان از منکر به صورت مطلق، زن و مرد، جوان و پیر، حاکم و غیر حاکم و ... داده است که متخلفین را از دستورات الهی امر و نهی کنند.

حال سؤال این است که اگر ولی‌ای که خداوند به او این ولایت را داده است به مولّی علیه خود امر کند این فضولی است؟! و یا آنکه باید گفت: او عمل به وظیفه کرده و اگر از آن سر باز زند قابل توبیخ و سرزنش و مستحقّ عقاب است، همان‌طوری که در آیات و روایات فراوانی به آن تصریح شده است.

چهار: آیا گوینده، این سخن را در مورد مقرّرات حکومتی نیز قائل است؟!

اگر نیروهای انتظامی و پلیس نتواند جلوی تخلّفات را به استناد به قانون بگیرند، مملکت دچار هرج و مرج می‌شود، در علم حقوق هر کسی را که در هر مملکتی به عنوان ساکن و یا مسافر حضور داشته باشد ملزم به عمل به مقرّرات آن مملکت می‌داند و عملاً در صورت تخلّف با شخص خاطی برخورد می‌شود، اگر ما برای قوانین بشری چنین حقّی را قائلیم و آن را تحسین می‌کنیم و جلوه‌ای از قانون‌مداری تلقّی می‌نمائیم، چگونه جرأت به خود می‌دهیم که با تحریف معنوی، معنائی را که در قرون متمادی همه علماء اسلام در همه فِرَق از آیات و روایات امر به معروف فهمیده‌اند، کنار زده و به عنوان بازخوانی، این فوج عظیم از ادلّه را تفسیر به رأی کنیم  و رأی خود را به اسلام نسبت بدهیم و آیا در گروه «من فسّر القرآن برأیه» قرار نخواهیم گرفت؟! چرا قانون الهی چنین احترامی را نزد ما نباید داشته باشد. )مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا(. (نوح: 13)

پنج: گوینده در سخنان خود از مسیر علمی و برهانی خارج شده و به خطابه و جدل روی آورده است و متأسفانه شیوه‌های تبلیغاتی بیگانگان را پیش گرفته و در سخنان خود مقداری هم سیاه‌نمائی کرده‌اند. ما از ایشان می‌پرسیم آیا واقعاً همه آمران به معروف یک چوب دست گرفته و به همه می‌خواهند بگویند ما از شما بهتریم و شما نمی‌فهمید و من می‌فهمم و از تو بهترم؟! و اگر تعداد قلیلی ناشیانه چنین عمل کنند، ما باید اصل حکم الهی را دگرگون کنیم؟! و زیر سؤال ببریم؟! آیا این هنر است که با رسانه‌های مسموم دشمنان اسلام همنوا شویم و احکام مسلّم اسلام را زیر سؤال ببریم و خواسته آنان از زبان یک عالم دینی شنیده شود؟ یا آنکه وظیفه این است که از احکام الهی حراست کرده و آن‌ها را آنگونه که هست درست بفهمیم و به صورت معقول تفسیر کنیم که موجب پذیرش همگان گردد و همان‌گونه که حضرت ثامن الحجج7 فرمود: «لو علم الناس محاسن کلا منا لا تّبعونا» بصیرت‌افزایی کرده و فوج عظیمی ازمردم را به پیرویِ با رغبت به احکام الهی سوق دهیم؟ که در این صورت است که مشمول رحمت الهی خواهیم شد.

شش: نوآوری در مطالب علمی بسیار پسندیده و مطلوب است امّا برای خود، قواعد و موازینی دارد و نباید به هدم دین منجر شود؛ شخص فکر کند آنچه تا به حال گفته شده متناسب با زمان‌های پیشین بوده و اکنون تاریخ مصرف آن گذشته و مندرس شده است و با چهره‌ای شادمان، فهم پیشینیان و سلف صالح را زیر سؤال برده و به قول خودشان مطلبی را از نو ارائه دهند؛ اگر چنین باشد این خطر بزرگی است که دین را تهدید می‌کند؛ هر روز حکمی از احکام اسلام دست‌خوش تحریف معنوی شده و زیر سؤال می‌رود، یک روز نماز، روز دیگر صوم، روز دیگر جهاد و حج و حجاب و حدود و دیات و احکام ارث ... و کار به جایی می‌رسد که لم یبق من الإسلام إلّا إسمه.

هفت: آیا آمر به معروف می‌گوید هر چه من دستور می‌دهم عمل کن و یا می‌گوید: برادر و خواهر مسلمان این کار را بکن یا این کار را نکن چون دستور خداوند متعال است. آیا این توهین به کرامت طرف مقابل است و یا سوق دادن او به مرتبه‌ای بالاتر از کرامت انسانی است؟!

هشت: در بحث امر به معروف و نهی از منکر فقهاء اسلام فرموده‌اند اگر فاعل منکر و تارک معروف عالم به منکر و معروف نیست و مرتکب خطا شده، اگر جهل او جهل به موضوع است امر به معروف و نهی از منکر لازم نیست، مگر در امور مهمّه که شارع به هیچ وجه راضی به انجام آن نیست، مثل قتل نفس محترمه، امّا اگر ارتکاب جرم به جهت ندانستن خود حکم است از باب ارشاد جاهل باید حکم ا لهی را به او تعلیم داد و در هر تعلیم و تعلّمی معلّم به دلالت التزامی به شخصی که جاهل است می‌گوید: تو این مطلب را نمی‌دانی و چون نمی‌دانی مرتکب این خطا شده‌ای. حال آیا این توهین به کرامت انسانی طرف مقابل است و یا موجب کم کردن شرمندگی و برداشتن بار ملامت از دوش اوست؟! و اگر اصرار بر این معنا دارید، باید باب تعلیم و تعلّم را کلّا مسدود کرد.

حضرت خضر به حضرت موسی7 در داستانی که مستحضرید ـ نه با زبان بی‌زبانی بلکه ـ صریحاً می‌گوید: )إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِی صَبْرًا * وَکَیفَ تَصْبِرُ عَلَی مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا( (الکهف: 69) آیا این سخن توهین به حضرت موسی بود؟! و یا آنکه موجب رشد و بالا بردن مرتبه صبر او گردید.

نُه: اگر گوینده اصرار بر گفته خود دارد باید گفت شما نیز گرفتار همین مشکل شده‌اید که از آن فرار می‌کنید و کرّ إلی ما فرّ شده است؛ زیرا در این اظهار نظر می‌خواهند بگویند همه علماء از صدر اسلام تاکنون در طول چهارده قرن این مطلب را نفهمیده‌اند و من فهمیده‌ام، چگونه این جرأت را به خود می‌دهید و این توهین را به کرامت انسان‌های فرهیخته‌ای که همه سرمایه علمی خود را مدیون آن هستیم‌ روا دارید؟!

ده: اینکه صورت مسئله را نباید فراموش کنیم، سخن درباره کسی است که معروف را عالمانه و عامدانه و با اصرار ترک می‌کند و منکر را با همین قیود مرتکب می‌شود، آیا ادلّه‌ای که کرامت انسان را اثبات می‌کند در چنین شرائطی هم برای چنین شخصی که با علم و به عمد و اصرار و با لجاجت احکام الهی را هتک می‌کند کرامتی را قائل است؟!

آیا این مثل شخصی نیست که حرمت حرم را نگه نمی‌دارد و در حرم امن الهی جرمی را مرتکب می‌شود؟! همانگونه که ادلّه حرمت حرم، این موارد را شامل نمی‌شود، ادلّه کرامت انسان هم منصرف از این موارد ا ست، بلی، نمی‌توان به او فحش داد و یا توهین کرد یا به او تهمت زد و ... .

یازده: اگر چه آیات و روایاتی داریم که ترغیب به رفتار نیک و پرهیز از محرمات می‌کنند مثل آیه شریفه 44 سوره بقره که می‌فرماید:

)‌أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ( و یا روایاتی که چنین مفادی را با تعابیر مختلف ترغیب می‌کنند مثل: «کونوا دعاة لنا [للناس] بغیر ألسنتکم [صامتین]». (کافی، ج2، ص78؛ دعائم الاسلام، ج1، ص56)

امّا این آیات و روایات نافی، امر به معروف به زبان و گفتار نیست و اثبات شئ نفی ماعدا نمی‌کند، بلکه می‌توان گفت: این مورد از مقولۀ امر به معروف و نهی از منکر خارج است و اشعار به وظیفة دیگری که بر هر مسلمانی فی حدّ نفسه واجب دارد، چه با شخص متخلّفی مواجه باشد و یا نباشد، اگرچه می‌توان آن را از شرائط تأثیر امر به معروف و نهی از منکر دانست، شخص وظیفة شرعی خود را انجام می‌دهد،. بلی این رفتار اثر امر به معروف و نهی از منکر را نیز همراه دارد. و چه بسا، ما را از امر به معروف و نهی از منکر بی‌نیاز کند. همانگونه که گاه موعظه و نصیحت به صورت عمومی، بدون اینکه ظرف خاطی را مخاطب قرار دهیم، تأثیر ویژه‌ای دارد و نوبت به امر به معروف و نهی از منکر نمی‌رسد، ولی هیچ‌کدام از اینها با بقاء منکر و ترک معروف، نافی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر با وجود شرائط و رعایت مراتب آن نیست.

دوازده: گوینده به مراتب امر به معروف و نهی از منکر که در متون شرعی در کلمات فقهاء مطرح شده است قلبی و زبانی و یدی و مراتبی که برای هر یک از آن‌ها نیز در نظر گرفته شده، هیچ توجّهی نکرده است؛ آیا تمام این مراحل با معنائی که ایشان ارائه داده‌اند سازگار است؟!

ان أرید الّا الصلاح، ما استطعت وما توفیقی الّا بالله علیه توکّلت و الیه انیب

محمّدرضا فاضل کاشانی

دیگر خبرها

  • نسل رویش‌های انقلاب اسرائیل را نابود خواهد کرد
  • تعرض ۲۱۹ شهرک‌ نشین صهیونیست به مسجد الاقصی
  • تعرض ۲۱۹ شهرک‌نشین صهیونیست به مسجد الاقصی
  • فیلم| ممانعت پلیس رژیم اسرائیل از ورود فلسطینی‌ها به مسجد الاقصی
  • فیلم| ممانعت پلیس رژیم اسرائیلی از ورود فلسطینی ها به مسجد الاقصی
  • مسجد الاقصی به آغوش امت اسلامی بازخواهد گشت/ عمل به سنت رسول خدا(ص)؛ راهکار نجات مسلمانان
  • عادی‌انگاری توهین به مقدسات و اعتقادات ممنوع
  • تخریب گسترده مساجد غزه، گواه جنگ دینی اسرائیل علیه اسلام + عکس
  • مسیح مهاجری: اول تکلیف واعظ توهین کننده به پیامبر و قضیه باغ ازگل را روشن کنید بعد جامعه را ملتزم به رعایت حجاب کنید
  • آیا امر به معروف و نهی از منکر، توهین به کرامت طرف مقابل است و یا سوق دادن او به مرتبه‌ای بالاتر از کرامت انسانی؟