Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-24@23:15:42 GMT

واپسین فرصت برای همگرایی آمریکا و اروپا

تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۱۰۸۹۷

واپسین فرصت برای همگرایی آمریکا و اروپا

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: تا این تاریخ بسیاری از آمریکاییان رای خود را داده اند و به زودی بسیاری دیگر از آنها آرای خود را در پدیده ای که باید آن را مهم ترین رویداد سیاسی سال جهان نامید خواهند داد. انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا، نه تنها برای دمکراسی آمریکایی یا برای همگرایی بیشتر آمریکا و اروپا و آینده غرب، از هر لحاظ برای جهان لحظه سرنوشت سازی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


اگر دونالد ترامپ مجددا انتخاب شود، دلایل زیادی برای تردید درباره تداوم همگرایی آمریکا و اروپا یا متحد ماندن غرب به شکلی معنادار طی چهارسال آینده وجود خواهد داشت. این اتفاق می تواند مصیبتی تمام عیار در سالی پیشاپیش مصیبت زده باشد.
خوشبختانه در نظرسنجی ها جو بایدن رقیب دمکرات ترامپ همواره از او پیشتر است و معنای این پیشتازی این است که ممکن است به زودی فرصتی برای احیای نقش غرب به عنوان یک بازیگر ژئوپلتیک وجود داشته باشد. پرسش این است که بعد از دوران ترامپ روابط بین دو سوی اقیانوس چه شکل و شمایلی خواهد داشت. بازگشت صرف به دوران پیش از ترامپ یک گزینه محسوب نمی شود. طی چند سال گذشته چیزهای زیادی، از جمله خود بازیگران سیاسی کلیدی در هر دو سوی اقیانوس اطلس تغییر کرده اند.
از نظر ایالات متحده هر بازگشتی به وضعیت موجودی که در آن اروپا یک انگل مفت خور امنیتی باشد کاملا منتفی است . به سختی می توان تنها ترامپ را در این شکوه و شکایت آمریکا از اروپا مقصر دانست که اعضای اروپایی ناتو سهم منصفانه خود را در امور دفاعی نپرداخته اند. اما اروپاییان به سهم خود به این زودی ها شوک ریاست جمهوری ترامپ را از یاد نخواهند برد و پیشتر به این درک رسیده اند که در سال های پیش رو باید تکیه بیشتری بر توانایی و حق حاکمیت ملی خود داشته باشند.
نباید از یاد برد که «محور» ایالات متحده در آسیا (و بسیار دور از اروپا) در دوران رئیس جمهور پیشین باراک اوباما آغاز شد نه ترامپ و علاوه بر ایدئولوژی، منافع عینی ایالات متحده به عنوان یک قدرت جهانی و یک قدرت در پاسیفیک نیز از جمله عوامل آن بوده است. در واقع تشدید تمرکز بر آسیا از زمان پایان جنگ سرد به وقوع پیوسته بود و حتی از زمان پذیرش چین در سازمان تجارت جهانی و اوج گیری اقتصادی، فنی و نظامی آن آغاز شده بود. این تحولات همگی مرکز گرانش ژئوپلتیک را از اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام منتقل کرده بود.
بعلاوه اروپا نیز یک محور تاکتیکی خود را به سمت آسیا منتقل کرده و به شکل فزاینده ای به چین به عنوان یک شریک تجاری اتکا کرده بود. اما به این دلیل که اتحادیه اروپایی یک بازیگر سیاسی جهانی نبود، این انتقال مرکز ثقل توجه زیادی را به خود جلب نکرده بود، حال درگرفتن مباحث راهبردی گسترده تر به جای خود. اروپا یک قدرت در منطقه پاسیفیک نیست، برای همین همچنان به عنوان نوعی  دنباله غرب در اورآسیا عمل کرده است.
اما تمام این ها در سال های آینده به شدت تغییر خواهد کرد. حتی در ریاست جمهوری بایدن در مواجهه با غرب بین دو سوی اقیانوس اطلس، همچنان چین مسئله راهبردی مرکزی باقی خواهد ماند. آیا مواجهه و «انفصال»، تجارت و همکاری یا نوعی ترکیب پیچیده از هر دو به مشخصه روابط بین چین و غرب تبدیل خواهد شد؟
پرسش ها درباره هنگ کنگ و رفتار چین  با اقلیت هایی نظیر اویغورها به ناگزیر پای ارزش های غربی را به این ترکیب خواهد کشید. و آنجا که به تایوان مربوط است، با توجه به اینکه اقدامات چین در هنگ کنگ  به منظور حفظ صلح و ثبات در سطح تنگه تایوان تخطی از فرمول قدیمی («یک کشور، دو سیستم») محسوب می شود، دلیل خوبی برای این ترس وجود دارد که آیا رقابت این ابرقدرت جدید تا نقطه مواجهه نظامی پیش خواهد رفت یا نه.
روشن است که همکاری های آمریکا و اروپا در کشمکش های منطقه ای بی شمار باید از سر گرفته شود. اما این کار برای اروپا ساده نخواهد بود. در آلمان به طور خاص دولت فدرال، اگر می خواهد رابطه امنیتی بین دو سوی اقیانوس اطلس را تقویت کند و جلو دورشدن آمریکا به سمت یک سیاست خارجی انزواطلبانه تر را بگیرد، سرانجام باید از حرف به عمل روی آورد.
به عبارت دیگر اروپا با ایجاد ظرفیت های سیاسی و نظامی لازم و همگرا کردن این ظرفیت ها در چهارچوب ناتو، باید به یک بازیگر جهانی توانا در جهت احقاق حقوق خود تبدیل شود. رهبران اروپایی ( و به خصوص آلمان ها) نباید هیچ توهمی داشته باشند: مشارکت امنیتی عمیق تر اروپا، بهایی است که برای از سرگیری رابطه دو سوی اقیانوس اطلس در دوران بایدن باید پرداخت شود.
گذشته از چین و هزینه های دفاعی، روابط با آمریکای پساترامپ دشواری سومی نیز وجود خواهد داشت: دنبال کردن حاکمیت و خود مختاری تکنولوژیک از سوی اروپا. بازار دیجیتال اروپا عمدتا تحت سلطه شرکت های فناوری بزرگ آمریکایی است که یعنی اگر اتحادیه اروپا بخواهد به حاکمیت بر داده ها دست پیدا کند، باید پلتفرم ها، کلودها و...مختص خود را ایجاد کند و تمام ارائه دهندگان خدمات را در اروپا زیرچتر مقررات داخلی خود قرار دهد.
از جمله این اقدامات، اروپا به منظور اطمینان از اینکه تمام داده های متعلق به شهروندان و شرکت های اروپایی در اروپا باقی می ماند باید مقررات و استانداردهای خود را تدوین کند و وقتی پای  سخت افزارهای کلیدی که شالوده فناوری های دیجیتال امروز را تشکیل می دهند به میان می آید، وابستگی خود را به دیگران به حداقل برساند. در این مسئله صرفا رقابت اقتصادی در میان نیست، بلکه مسئله امنیت نیز مطرح است. قطعا نمی توان انتظار داشت که ارتش های اروپایی به تاسیسات محاسبات ابری واقع در خارج از اروپا متکی باشند.
این مسائل به منابع اختلافات مهم بین دو سوی اقیانوس اطلس تبدیل خواهد شد. اما دست کم در دوران ریاست جمهوری احتمالی بایدن، با همپیمانان آمریکا یک بار دیگر به عنوان همپیمان برخورد خواهد شد و دیگر چند جانبه گرایی از سوی پرچمدار قدیمی آن تحقیر نخواهد شد. آمریکا در توافقات بین المللی آب و هوایی و نهادهای حاکمیت جهانی همچون سازمان بهداشت جهانی به بقیه جهان ملحق خواهد شد و این تحولات می تواند امید به آینده را تقویت کند.
اما باز هم اروپاییان نباید به هیچ توهمی دل ببندند. بعد از چهار سال ریاست جمهوری ترامپ تمام طرف های دخیل باید درک کنند که چه چیزی می تواند بدیل یک ائتلاف آتلانتیک شمالی باشد و بهای به وجود آمدن چنین بدیلی چه خواهد بود. چشم انداز ژئولپتیک جهانی مستقیما از اتفاقی که برای رابطه بین دو سوی اقیانوس اطلس می افتد متاثر خواهد بود. بقیه قرن بیست و یکم ممکن است زمانی برای دوئل ابرقدرت ها و تعمیق بی ثباتی باشد. یا می تواند فرصتی برای ایجاد یک توازن قوا باشد که در آن اروپا وزن خود را در درون یک مثلث ژئوپلتیک گسترده تر پیدا کند.
به هر منوال حرکات بعدی اروپا تعیین کننده خواهد بود. آیا اتحادیه اروپا توانایی و بینش لازم را برای تبدیل شدن به یک بازیگر جهانی از لحاظ امنیتی و ژئوپلتیک پیدا خواهد کرد؟ بله، اما تنها در صورتی که تمایل داشته باشد و قادر به استفاده از فرصتی باشد که ریاست جمهوری احتمالی بایدن در اختیار آن قرار خواهد داد.
نویسنده: یوشکا فیشر (Joschka Fischer) وزیر امور خارجه پیشین و معاون صدراعظم آلمان از سال 1998 تا 2005
منبع: https://b2n.ir/510233

انتهای پیام. 

 

منبع: فارس

کلیدواژه: اروپا آمریکا ترامپ ایالات متحده آمریکا و اروپا ریاست جمهوری یک بازیگر خواهد شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۱۰۸۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

به واسطه وجود بزرگانی مثل اقبال لاهوری با مردم کشور پاکستان احساس همدلی می‌کنیم

به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب،  آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی رییس جمهوری اسلامی ایران دوشنبه ۳ فروردین با همراه تعدادی از وزرا از جمله محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عازم پاکستان شد.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سفر درباره مناسبات فرهنگی دو ملت ایران و پاکستان، گفت: شاید برای اثبات تقدم ارتباط و دیپلماسی فرهنگی با برخی کشورها نیاز به استدلال، بحث و گفت‌وگو داشته باشیم اما در مورد برخی از حوزه‌های فرهنگی و کشورهای حوزه تمدنی به هیچ استدلالی نیاز نداریم.

وی افزود: با پاکستان به دلیل همگرایی‌های تاریخی، فرهنگی و تمدنی گسترده‌ای که داریم چاره‌ای جز تقدم به تعامل فرهنگی نداریم؛ ما با تعامل فرهنگی با دوستان، برداران و خواهران پاکستانی در صف امت واحده قرار می‌گیریم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه توفیق داریم در شهر اقبال لاهوری قرار داریم و روح فرهنگ ایرانی حاکم است، گفت: به واسطه وجود بزرگانی مثل اقبال لاهوری با پاکستان و مردم این کشور احساس همدلی، همگرایی و وحدت می‌کنیم. اقبال لاهوری از غرب و دل مشغولی‌های تمدن مغرب زمین به ما هشدار و بیدار باش می‌دهد و ما را به بیداری از خواب و رخوت دعوت می‌کند؛ در همین راستا در شعری می‌گوید: از هند و سمرقند و عراق و همدان خیز / از خواب گران خواب گران خواب گران خیز، از خواب گران خیز

اسماعیلی در پایان گفت: با وجود بزرگان، شعرا و حکمایمان امروز بیشترین بستر همدلی و همگرایی را با مردم پاکستان داریم و انشاالله این سفر آغازی دوباره برای ارتباطات فرهنگی، هنری و رسانه‌ای میان دو کشور بزرگ و مهم در جهان اسلام خواهد بود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • کیهان: دانشگاه‌های آمریکا و اروپا برای پوشش دانشجویان قوانین سختگیرانه دارند؛ چرا ما نداریم؟
  • دست خالی غرب در برابر ایران | وقتی تیغ تحریم دیگر نمی‌بُرد!
  • خاندوزی: امروز دومین جلسه همگرایی سیاست‌های ارزی برگزار خواهد شد + فیلم
  • کیهان: مذاکره با آمریکا به نفع آمریکا است نه ایران
  • به واسطه وجود بزرگانی مثل اقبال لاهوری با مردم کشور پاکستان احساس همدلی می‌کنیم
  • هشدار اقبال لاهوری از تمدن مغرب زمین به ما
  • تحولات اوکراین|توقع کی‌یف از اتحادیه اروپا بعد از کمک آمریکا
  • تنها راه نجات جامعه توسعه فرهنگ همگرایی است
  • تظاهرات گسترده در حمایت از فلسطین در اسپانیا
  • راهپیمایی مردم یونان علیه حمایت آمریکا و اروپا از رژیم صهیونیستی