Web Analytics Made Easy - Statcounter

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر فرهنگ و ادبیات انتقاد در جامعه آمریکا گفت‌وگویی با علیرضا کوهکن، استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی انجام داده است.

خبرگزاری میزان - بنا بر اعلام پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR، رهبر انقلاب اسلامی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا (۹۹/۸/۳) در رابطه به فرهنگ انتقاد از مسئولین فرمودند: «انتقاد کردن یک حرف است، اهانت کردن و هتک حرمت کردن یک حرف است؛ همه باید توجّه کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این جور کارها، این جور هتک حرمت‌ها کار امثال آمریکایی‌ها است، که خودشان را در دنیا رسوا کردند؛ در مناظراتشان، در برخوردهایشان، در کار‌های مطبوعاتی‌شان و رسانه‌ای‌شان» پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر فرهنگ و ادبیات انتقاد در جامعه آمریکا گفتگویی با آقای دکتر علیرضا کوهکن، استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی انجام داده است.

* رهبر انقلاب در دیدار ستاد ملی کرونا با ایشان فرمودند که اهانت و هتک حرمت رفتار و روش آمریکایی‌هاست که در مناظره و کار‌های مطبوعاتی استفاده می‌کنند. این سبک از انتقاد چه مقدار در فضای رسانه‌ای و سیاسی آمریکا جریان دارد و رایج است؟ و چه سطوحی از مسئولین آمریکا را شامل می‌شود؟
* بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم؛ واقعیت این است که در سیستم سیاسی ایالات متحده یک اصل وجود دارد و آن هم ترکیب شرایط زندگی داخلی و زندگی عمومی با کار اجتماعی است. ما شاهدیم که طی دوره‌های مختلف خیلی وقت‌ها زندگی شخصی افراد و محیط خانوادگی‌شان با کار اجتماعی‌شان قاطی می‌شود؛ یعنی شما به‌جای اینکه به کار فرد انتقاد کنید وارد حاشیه‌های زندگی‌اش می‌شوید و این تقریباً در دوره‌ها و سطوح مختلف رایج بوده است. مثلاً در مناظرات انتخاباتی سال ۱۹۹۲، در مناظره‌ی اوّل و دوم، بیشترین تأکیدی که بوش پدر داشت حواشی زندگی کلینتون بود. البته راست می‌گفت، امّا به‌جای اینکه راجع به طرح‌های اجتماعی و اقتصادی‌شان صحبت کنند، همین‌طوری و با ادبیات تند بود.

این ادبیات به‌شدت رایج است و در سطوح مختلف هم هست، چون در آمریکا سطح رقابت‌های سیاسی سطح‌های خیلی مختلفی دارد؛ یعنی شامل شهر، شورای شهر، شهرداری، ایالت و سطح ملی می‌شود. ما هم تقریباً همه‌ی این سطوح را داریم. یکی از کار‌هایی که رسانه‌ها می‌کنند همین است، چون مخاطب عمومی دارند. اصلاً بعضی رسانه‌ها برای همین ارتزاق می‌کنند که چنین محتوایی تولید کنند و به مردم بدهند. مردم خوششان می‌آید از این سطحی که افراد این‌طوری به هم حمله می‌کنند و به‌جای اینکه همدیگر را نقد کنند به همدیگر توهین کنند و وارد جنبه‌هایی از زندگی هم شوند که شاید ربطی به موضوع ندارد.

* پیش از انتخابات سال ۱۹۹۲ که مثال زدید آیا در دهه‌ی هشتاد، هفتاد یا شصت هم در مناظرات و برخورد رجال سیاسی این نوع هتک حرمت‌ها و ورود به حیطه‌های شخصی وجود داشته است؟
* بله؛ واقعیت این است که هرچه جلوتر آمدیم این وضعیت بیشتر شده است، چرا؟ به‌دلیل اینکه رسانه‌ها نوع کارکردشان عوض شده است. در دهه‌ی پنجاه و شصت وقتی ادبیات رسانه‌ای را می‌خوانید یا گوش می‌دهید خیلی حالت رسمی‌تر دارد، ولی به‌تدریج این حالتی عمومی‌تر پیدا کرده است. هرچه در آن چهارچوب اتوکشیده‌ی رسانه‌ای رسمی باشید رسانه‌ها خودشان بعضی چیز‌ها را سانسور می‌کنند؛ امّا وقتی این حالتی عمومی‌تر پیدا می‌کند، یعنی زندگی عمومی و فرهنگ عمومی را بازنمایی می‌کند، اتفاقاً خیلی بیشتر می‌شود. مثلاً یکی از موفقیت‌های آقای کندی که در دهه‌ی شصت کاندیدا بود و رئیس‌جمهور شد همین بود که از واژه‌های عمومی و حتی خیلی بدترش در جلسات عمومی از جوک‌هایی که معمولاً به‌صورت عمومی گفته نمی‌شود می‌گفت و مردم خوششان می‌آمد و رئیس‌جمهور شد. یا در دهه‌ی هشتاد از موفقیت‌های آقای ریگان که توانست رأی بالایی هم کسب کند به‌خصوص دوره‌ی اوّلش که انقلاب ایران باعث شد رئیس‌جمهور شود؛ امّا در دوره‌ی دومی که رئیس‌جمهور شد به‌خاطر بیان‌کردن بعضی چیز‌هایی بود که معمولاً به‌دلیل اخلاق عمومی نباید در ملأعام گفته شود. حتی بعضی وقت‌ها راجع به خودش هم از این صحبت‌ها می‌کرد؛ بنابراین این یک روال بوده است.

امّا جلوتر که آمدیم این رویه بیشتر شد. مثلاً در چند سال اخیر دیگر آن خط قرمز‌های رسانه‌ای هم وجود ندارد که خبرنگار بعضی چیز‌ها را خودش حذف کند یا وقتی مستقیماً در شبکه‌ی اجتماعی فرد مقابل را خطاب قرار می‌دهند یا کلیپ ضبط می‌کنند، درواقع خط قرمز‌ها دیگر نیست و آن چیزی که واقعیت جامعه است را در صحنه‌ی سیاسی می‌بینیم و دیده می‌شود.

* آیا تلقی خودشان از این مسئله چنین است که این یک ارزش و نشان‌دهنده‌ی آزادی بیان است یا یک موضوع قهری و غیرقابل کنترل است که اتفاق می‌افتد؟ تلقی جامعه‌ی آمریکا چگونه است؟
* آن نگاهی که رسانه تزریق می‌کند این است که این نماد آزادی بیان است که شما راجع به سیاستمدار در هر سطحی می‌توانید هر صحبتی که می‌خواهید بکنید؛ امّا جامعه به این آزادی بیان نمی‌گوید. یک دلیل ساده‌اش هم این است که یک دفعه که اتفاق می‌افتد آزادی بیان است، ولی وقتی یک چیزی رایج است و هر روز راجع به آن می‌بینید دیگر چیز مهمی نیست و بخشی از زندگی است و اصلاً بحث ارزشی یا غیرارزشی نیست. مثلاً هر روز صبح که بلند می‌شوید یک مطالبی راجع به رفتار فلان سیاستمدار می‌بینید که الفاظی را برای دیگری به‌کار می‌برد یا راجع به خانواده و زندگی شخصی همدیگر صحبت می‌کنند. این دیگر در چهارچوب ارزشی یا غیر ارزشی آزادی بیان تفسیر نمی‌شود، چون در عموم جامعه این چیز‌ها رواج دارد و اتفاقاً از آن استقبال می‌کنند. این یک چرخه‌ی معیوب بازتولید این ناهنجاری است که جامعه می‌خواهد. فرد می‌گوید و جامعه بیشتر به آن سمت می‌رود و این چرخه ادامه پیدا می‌کند.

* نگاه روشنفکران آمریکایی به این مقوله چیست؟ آیا موضع‌گیری از سمت روشنفکران و اندیشمندان آمریکایی به چنین بحث‌هایی بوده است؟ آیا حرکتی یا نظریه‌ای در راستای اصلاح این موضوع در آمریکا صورت گرفته است؟
* روشنفکران آمریکایی یا طبقه‌ای از نخبگان با این رفتار زیاد موافق نیستند. دلیلش هم این است که نه به‌خاطر مباحث اخلاقی که بعضی‌هایشان به این‌ها اشاره می‌کنند، بلکه بیشتر به این خاطر است که شما قرار است در یک جلسه‌ای راجع به این رقابت کنید که چه کسی بهتر اقتصاد را مدیریت می‌کند. یا در یک بحث کارشناسی لزومی به اینکه شما ادبیات زشت به‌کار ببرید اصلاً کاربردی ندارد. بیشتر نگاه طبقه‌ی نخبه در آمریکا انتقاد از این مسائل است؛ یعنی اساسش، اساس اخلاقی نیست، بلکه اساسش منفعتی است؛ امّا بعضی‌ها به مسائل اخلاقی هم اشاره می‌کنند.

* در مناظرات انتخابات اخیر آمریکا نامزد‌ها به‌شدت به شخصیت همدیگر حمله می‌کردند. این چه بازتابی در جامعه‌ی آمریکا و چه بازتابی در روشنفکران بیرونی و درونی آمریکا داشت؟ آیا شدت حملات بایدن و ترامپ به همدیگر بیشتر از دوره‌های قبلی بود یا همان فرآیند بود؟
* بله بیشتر از قبل بود. مناظره‌ی اوّل به‌شدت مناظره‌ی تندی بود. بعضی از الفاظی که به‌کار رفت تا حالا در این سطح به‌کار نرفته بود. نگاه کنید مدل سیستم سیاسی این‌طوری است که معمولاً در یک شهر دورافتاده از این حرف‌ها به هم می‌زنند و کم کم بالا می‌آید و پالایش می‌شود. به همین دلیل است که بعضی از این الفاظ در سطح سناتور و بالاتر، یعنی در مجلس سنا یا مقام ارشد دولتی مثل وزیر یا بالاتر رئیس مجلس و رئیس‌جمهور اصلاً به‌کار برده نمی‌شود؛ امّا در مناظرات اخیر الفاظی که به‌کار رفت حتی بعضی‌هایش برای اوّلین دفعه بود و از جانب دو طرف هم بود و یک طرفه نبود. چون ترامپ آمده بود که از این الفاظ به‌کار ببرد و تیم بایدن هم می‌دانست ترامپ این کار را می‌کند به او توصیه کرده بود که تو هم بیشتر بگو. اتفاقاً بایدن بیشتر از ترامپ از این الفاظ به‌کار برد. البته دموکرات‌ها خیلی غیرمؤدبانه‌تر از جمهوری‌خواهان هستند و این از قبل هم بوده، ولی به این شکل نبود. درواقع گام بلندی در حرکت به‌سمت این بی‌اخلاقی بود.

امّا نگاه داخلی و بیرونی کاملاً در آمریکا فرق می‌کند. در داخل نگاه خاصی نداشتند، چون بعضی‌ها معتقدند و به نظر من این حرف درست است که این رقابت‌های انتخاباتی بازنمایی واقعیت جامعه است، به‌خصوص الان که خیلی این بازنمایی جدی و پررنگ‌تر شده است. خیلی‌ها دوست دارند بگویند جامعه‌ی آمریکا به‌گونه‌ای است که در فیلم‌ها وجود دارد؛، امّا کسانی که واقعیت جامعه را دیدند یا می‌دانند اصلاً این‌طوری نیست. اتفاقاً مردم آمریکا از این حرف‌ها زیاد تعجب نمی‌کنند، چون روزانه خودشان از این حرف‌ها به‌کار می‌برند و از این رفتار‌ها تعجب نمی‌کنند. بعضی‌ها خیلی نگاه خاصی به ترامپ دارند و می‌گویند که جامعه‌ی آمریکا را تخریب کرد یا نکرد. اتفاقاً بعضی افراد در جامعه‌ی آمریکا به‌شدت به ترامپ علاقه‌مندند، چون بازنمایی رفتار خود آن‌هاست. هم حرف‌زدنش و هم رفتارهایش با عموم و با کسانی که نسبت به آن‌ها قوی‌تر است.

این انتخابات از این جهت خوب است که می‌شود با آن واقعیت جامعه‌ی آمریکا را فهمید. دلیلش هم خیلی ساده است. وقتی در انتخابات واقعاً رأی‌گیری صورت بگیرد شما مجبورید چیزی را بگویید که به آن خاطر به تو رأی بدهند و شما چیزی می‌گویید که مخاطبتان آن را دوست دارد که به آن خاطر به تو رأی بدهد. این‌ها اتفاقی صورت نمی‌گیرد، چون مخاطب این را دوست دارد. ترامپ این را می‌گوید و بایدن این را می‌گوید و هر دوی‌شان به‌کار می‌برند.

جامعه‌ی آمریکا جدای از توهین‌هایی که سیاست‌مدارانشان به هم کردند، آن‌ها را فاسد می‌داند. اگر دقت کنید دو طرف همدیگر را خطاب می‌کردند که تو بیشتر فاسدی، چرا؟ چون جامعه تلقی‌اش این است که سیاستمدارش به‌شدت فاسد است. می‌خواستند با این بازنمایی جامعه همراه باشد و بگوید من هم می‌دانم که تو قبول داری که این‌ها فاسدند. بایدن به ترامپ می‌گفت تو حساب در چین داشتی و مالیات ندادی و دزدی کردی و دروغ می‌گویی؛ ترامپ هم در مقابلش می‌گفت که من چهار سال حاکم بودم و تو چهل سال حاکم بودی و همین کار‌ها را هم تو کردی و خانواده‌ات همه با هم فاسدند و از چین و روسیه پول گرفتید. به نظر من یکی از فرصت‌های انتخابات این است که شما واقعیت جامعه را دقیق‌تر و بهتر بشناسید.

* آیا این رفتاری که نامزد‌های ریاست‌جمهوری در رأس سیستم آمریکا با هم دارند به‌صورت سلسله‌وار به بدنه‌ی مردم و طرفداران‌شان هم منتقل شده است؟ یعنی طرفداران‌شان در کف میدان و در مناسبات سیاسی‌شان آیا همین رفتار و این منش را تکرار می‌کنند؟
* به نظر من این یک رابطه‌ی دو طرفه است. اتفاقاً از رأس هم شروع نمی‌شود، بلکه بدنه این را می‌خواهد و رأس می‌گوید؛ امّا رأس هم همان ویژگی‌های اخلاقی بدنه را دارد و این‌ها خیلی از هم جدا نیستند، چون در رأس یک جامعه وقتی محتوایی تولید می‌شود اثر مستقیم روی بدنه می‌گذارد. مثلاً بدنه از شما انتظار دارد که اگر می‌خواهید فحش هم بدهید خوب فحش بدهید. آن‌که می‌شنود بیشتر تکرار می‌کند و این چرخه‌ی معیوب بازتولید بی‌اخلاقی و ناهنجاری ادامه پیدا می‌کند.

واقعیت این است که بخش‌های مختلف جامعه‌ی آمریکا از دهه‌ی پنجاه و شصت میلادی به این طرف به‌شدت به‌سمت ناهنجاری حرکت کرده است. اتفاقاتی که از بعد از فروپاشی شوروی در آزادشدن بیشتر اقتصاد و بانک‌ها افتاد، عملاً فاصله‌ی طبقه‌ی ثروتمند با جامعه را بیشتر کرد و بعد هم ضرباتی که به‌خصوص بعد از سال ۲۰۰۰ و بحران ۲۰۰۸ افتاد این را خیلی تشدید کرد و طبقه‌ی متوسط را به‌شدت ضعیف کرد. بازتولید این ناهنجاری هم خیلی جلو آمده است. این حرف اشتباهی نیست که اگر این جامعه در این سطح مشکل نمی‌داشت، ترامپ در آن رئیس‌جمهور نمی‌شد و این‌قدر بالا نمی‌آمد. البته طرف مقابلش هم رفتار بهتری ندارد، امّا قبلاً اتو کشیده‌تر و در چهارچوب رفتار می‌کرد، ولی الآن او هم کنار گذاشته است؛ چون می‌بیند جامعه همین را از او می‌خواهد. جامعه می‌گوید اگر تو به‌عنوان آقای بایدن خوب نتوانی توهین کنی معلوم است که به درد نمی‌خوری؛ برای همین است که بیشتر از ترامپ حرف بد زد. به هر حال باید عقلی باشد و نخبگانی باشند که جلوی این کار را بگیرند، ولی جلویش گرفته نمی‌شود و احتمالاً آینده‌ی خوبی در انتظارش نخواهد بود.

بیشتر بخوانید:  تکذیب یادداشت منتسب به رهبر معظم انقلاب دربارۀ طب اسلامی و ایرانی

انتهای پیام/

برچسب ها: رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای جامعه ی آمریکا واقعیت جامعه رئیس جمهور هتک حرمت رسانه ها رسانه ای ی رسانه بعضی ها کار ها چیز ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۱۵۳۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد

سلمی نمین در مراسم رونمایی گفت: بدون آزادسازی اسناد انتظاری از پژوهشگر نمی‌رود تا کار دقیق انجام دهد. مراکز اسناد ثروت ملت است، اما عده‌ای به دلیل بخل‌ورزی آن را ثروت خودشان می‌پندارند.

به گزارش مشرق، مراسم رونمایی از کتاب «چالش‌های تاریخی» تألیف سلیمی نمین با حضور حجت الاسلام مرتضی اشراقی از نوادگان امام راحل، حسین صفار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، موسی حقانی رئیس مؤسسه تاریخ معاصر ایران و رضاپور حسین رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.

سلیمی نمین در این نشست گفت: قدرت‌های زیاده‌خواه و سلطه‌طلب در صدد مخدوش کردن تاریخ ملت‌ها و خدشه وارد کردن بر شخصیت‌های تاریخ ‌از ملتها می پردازند. دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران مفتخر است کارش را در سال ۱۳۸۰ با دفاع از شخصیت تاریخ ساز معاصر ایران یعنی امام خمینی (ره) آغاز کرد. در آن دوران کتاب «پاسداشت حقیقت» به نگارش در آمد که پاسخی در برابر هجمه‌های سازمان یافته علیه امام بود که در قالب خاطرات آیت الله منتظری منتشر یافت. پس از نگارش این کتاب، نتوانستیم از سد صدور مجوز وزارت ارشاد عبور کنیم و نا گزیر بودیم نُسخی را تکثیر کنیم و عرضه کنیم تا کمکی برای حل مشکل باشد. خیلی از بزرگان این اثر را ستودند.

بیت امام در ارائه اسناد تاریخی کم‌کاری جدی دارد

وی افزود: بدون پایبندی مراکز تولیدکننده‌ی تاریخ و اسناد تاریخی، پرداختن به تاریخ سخت است. گلایه‌ای حتی از بیت امام دارم. بسیاری از اسنادی که بیت می‌تواند در مسیر تبیین درست تاریخ کمک‌کار پژوهشگر باشد، کم‌کاری جدی دارد. برای پاسخگو به آقای کدیور که درباره آقای شریعتمداری نوشته شده بود، در مرکز اسناد جماران رفتم. امام نگاه برجسته‌ای نسبت به آقای شریعتمداری داشتند. بدون آزادسازی اسناد انتظاری از پژوهشگر نمی‌رود تا کار دقیق انجام دهد. مراکز اسناد ثروت ملت است، اما عده‌ای به دلیل بخل‌ورزی آن را ثروت خودشان می‌پندارند. در چنین فضایی کار پژوهش سخت شده است. شخصیت‌های اثرگذار به ویژه در مراکز فرهنگی کتاب مطالعه نمی‌کنند، و چون مطالعه نمی کنند، نمی توانند در مقام دفاع از محققان بر بیایند.

سلیمی نمین گفت: یکی از فصل‌های کتاب اختصاص به مناظره با آقای مرتضی الویری دارد. ایشان در جایی امام را شخصیتی مذبذب نشان می دهند. به این صورت که آقای موسوی خویینی‌ها در وقت ظهر یک مطلبی از لانه به امام گزارش می‌دهند و پاسخ دریافت می کنند، اما بعد از ظهر ابراهیم یزدی همان مطلب را از امام می‌پرسد و امام درست نکته مقابل قبلی را پاسخ دادند.

وی ادامه داد: حسن آقای خمینی دغدغۀ من را قبول کردند و بنا شد در همان محل حسینیۀ جماران مناظره‌ای با آقای الویری داشته باشیم. یکی از چالش‌های ما این است که بسیاری از سیاستمداران امروز ما در انتخاب منابع خودشان، دقت لازم را ندارند. در آن مناظره وقتی از ایشان سؤال شد آنچه به امام نسبت دادی، از کجا آوردی، گفت آقای ابراهیم یزدی این حرف‌ها را به ما گفت. آقای الویری گفت جناب ابراهیم یزدی در اواخر عمرشان جلساتی را در منزل عبدالله نوری برگزار می کردند و ایشان چند مرتبه این مطلب را بیان کردند که ما ۱۳ آبان ۵۸ در قم خدمت امام رسیدیم و گفتیم قضیۀ نگه داشتن گروگان‌ها به منافع ملی لطمه می‌زند. امام فرمود آنها را بیرون بریزید. من گفتم آقای یزدی نمی تواند این روایت را صحیح گفته باشد؛ موضع ایشان در سال ۵۹ را برای شما خواندم؛ سال ۵۹ و ۱۰ ماه پس از حرکت دانشجویان به سمت تسخیر سفارت، همچنان تأکید دارد نباید گروگان ها را آزاد کنیم؛ یعنی آقای یزدی از جمله کسانی است که موافق ادامه قضیه است. باید گروگان‌ها نگه داشته شوند، تا محاکمۀ آمریکا صورت بگیرد. ما اسناد را ارائه دادیم و آقای الویری پذیرفتند تا گفتۀ خود را اصلاح کنند.

سلیمی نمین افزود: در هر صورت از ایشان به پاس این اصلاح شجاعانه ای که داشتند، دعوت کردیم تا در جلسه امروز حضور داشته باشد، اما در جلسه نیامدند. بعد به بنده دقایقی قبل پیام دادند که «یافته‌های من با آنچه شما عنوان کرده‌اید، اختلاف فاحش دارد. شاید در مواردی حق با شما باشد، اما من نمی‌توانم در این فرصت کم، به قضاوت اطمینان‌بخشی برسم و مجال تبیین این مسائل در این نشست نیست، لذا تصمیم گرفتم در رونمایی کتاب شرکت نکنم. البته پس از مطالعۀ کتاب، مواردی از یافته‌های خود را خطا بیابم، در بیان و اعلام آن تردید نخواهم کرد.»

صفار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه این نشست گفت: نکته‌ای را از زبان عناصر ضد انقلاب در اوایل دهه هفتاد خواندم که گفته بود «نیاز نیست کار سیاسی کنیم و لازم نیست مبارزۀ سیاسی را دنبال کنیم بلکه کافی است با نسلی که از دوره انقلاب فاصله دارد، به گفت و گو بنشینیم. از این جهت باید اطلاعات آنان از تاریخ و فرهنگ منطبق با خودمان تنظیم کنیم. اگر اینگونه که ما بخواهیم، اطلاعات را دریافت کنند، عمل سیاسی را خود آنان انجام می دهند.» از این جهت باید هوشمندی دشمن را تحسین کنیم. در آن زمان موجی از کتاب‌هایی که روایت‌های تاریخی را تحریف می‌کرد، وارد بازار شد. عزیزانی هم برای دفاع و هجمه به آنان وارد عرصه شدند که آقای سلیمی نمین از جمله آنان بود. غیرت و حساسیتی که اقای سیلمی نمین برای ارائه تصویر روشن و درست از حضرت امام یافتم، این روحیه را ستایش می‌کنم. حساسیت‌های ایشان در نقاط درستی بود.

وی ادامه داد: تا فرصت است، باید از نسلی که خالق بسیاری از واقعیت‌های تاریخی هستند، کلامی دریافت شود. قبول می کنیم وقتی انسان پا به سن می‌گذارد، ممکن است حافظه‌اش او را یاری نکند. برخی از ادعاهای تاریخی که شخصیت‌های سیاسی داشتند و آقای سلیمی در کتابشان به آنها اشاره داشتند، لزوماً نمی‌گویم اینها قصد و غرضی برای تحریف تاریخ داشتند بلکه ممکن است مقداری از آنها به خاطر از دست رفتن حافظۀ فرد است.

وی گفت: باید راه دعوت به کتاب را پیدا کنیم. عنوان کتاب «چالش های تاریخی» است. شاید اگر مشورت می‌شد، می‌توانستیم عنوانی پیدا کنیم که ضربه‌اش کاری‌تر باشد.

وی افزود: برای برخی این قداستی که برای امام قائل بودیم، اهمیت ندارد. نسل ما انقلاب را از معبری در یافتند که در پیشانی آن، امام بود. خدشۀ به امام، کل آن معبر را نابود می‌کند. آنان که زدن امام را انتخاب کردند، درست فهمیدند که کجا را باید واژگون کنند. باید برای حفظ این هاله قدسی که دور شخصیت امام است، تلاش کنیم. برخی با افتخار می‌گویند از اصول خودشان بازگشتند، اما امام اصولش از اول همانی بود که مطرح کرد و تا آخر پای آن اصول ایستاد.

صفار هرندی ادامه داد: باید در هر نقطه‌ای که انحراف از حقیقت اتفاق می‌افتد، این حساسیت امثال آقای سلیمی نمین را نشان داد. یک روزی رادیوی اسرائیل محلی برای انعکاس منویات یک شخصیت برجسته‌ای که از شاگردان امام بوده و به قدری برجستگی داشته که بزرگان قم تصور می‌کنند او باید جانشین امام باشد و کسی است که حرارت ضد اسرائیلی او از امام کمتر نبود. اما روزی چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم منویات و استفتائات ایشان از طریق رادیو اسرائیل پخش می‌شود. آنجا انسان می‌فهمد که آثار تحریف تاریخی چقدر خطرناک است.

در انتهای این برنامه از کتاب «چالش‌های تاریخی» رونمایی شد.

بر پایه این گزارش، کتاب «چالش‌های تاریخی» با عنوان فرعی چرخش قلم و سخن در سیر تاریخ تالیف عباس سلیمی نمین از سوی دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به بازار چاپ و نشر کتاب آمد. این کتاب در هشت فصل اصلی و تعدادی زیربخش در هر فصل به بررسی موضوعاتی همچون باستان با عظمت، مشروطه به غارت رفته، سیر تاریخی کودتای ۱۲۹۹، نهضت ملی و مشت آهنین، دردی جانکاه، خیزش سراسری یک ملت از دریچه مستند «انقلاب ۵۷»، فرجام تمسک به منابع نامعتبر، منشا تقابل آقای منتظری با امام پرداخته است.

به طور کلی هشت چالش تاریخی در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است که این هشت چالش عبارتند از: نسبت ۷ آبان با ایرانیان (مناظره شروین وکیلی، پرویز رجبی، عبدالمجید ارفعی، بهرام روشن‌ضمیر و عباس سلیمی نمین)، مشروطه به غارت رفته (مناظره قلمی در روزنامه شرق)، سیر تاریخی کودتای ۱۲۹۹ (مناظره صادق زیباکلام و عباس سلیمی نمین در کانون اندیشه جوان)، نهضت ملی و مشت آهنین (مناظره قلمی ابراهیم یزدی و عباس سلیمی نمین)، رکس؛ آتشی که به جان آتش‌افروزان افتاد (مناظره قلمی در روزنامه کارگزاران)، خیزش سراسری یک ملت از دریچه مستند «انقلاب ۵۷»( محاجه‌ای قلمی با شبکه من و تو)، خرد جمعی و نظام تصمیم‌ساز در دفاع مقدس و… (مناظره مرتضی الویری و عباس سلیمی نمین در جماران)، منشا تقابل آقای منتظری با امام (مناظره اعضای بیت آیت‌الله منتظری و عباس سلیمی نمین به دعوت انجمن اندیشه و قلم).

منبع: تسنیم

دیگر خبرها

  • کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد
  • همه تاریخ خوان باشیم و تاریخ را بدانیم
  • چرا سعدی شادترین شاعر ایران سال‌ها نادیده گرفته شد؟
  • چرا شادترین شاعر ایران سال‌ها نادیده گرفته شد؟
  • عکس/بازنمایی سروده رهبر معظم انقلاب در تابلوی نقاش مطرح کشور
  • «امروزِ دیروز» به آرتیبشن رسید/ پرسش از نقاشی یا عکاسی؟
  • نیوزویک: آمریکا رو به افول است
  • بازنمایی سروده رهبر انقلاب در تابلوی نقاش مطرح کشور | عکس
  • می‌خواهند همان بلایی که سر تلویزیون آورند را، سر پلتفرم‌ها هم بیاورند/ آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنید
  • تماشای مناظره از شبکه تهران