عصر يخبندان راهبردهاي آمريكا
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۲۰۵۲۹
روز 13 آبان، روز تسخير لانه جاسوسي آمريكا و روز ملي مبارزه با استكبار جهاني است. 13 آبان روزي است كه اقتدار و هيمنه آمريكا فرو ريخت و مردم جهان شاهد سيلي يك قدرت «نوظهور» در جهان به يك قدرت «مسلط» بر جهان بودند.
13 آبان روزي است كه جوانان انقلابي ايران اسلامي به جهانيان اعلام كردند سفارتخانههاي آمريكا در كشورها مركز جاسوسي، فتنهانگيزي و اخلال در پيشرفت كشورهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افول فتنهانگيزي و افول اقتدار و هيمنه آمريكا از همان سال آغاز شد و رئيسجمهور آمريكا نتوانست دوره بعد انتخاب شود. آمريكا به شدت دچار فروپاشي و پوسيدگي از درون است. به قول تدكالنكارپنتر، استاد دانشگاه و عضو انديشكده آمريكايي كاتو، آمريكا دچار «افول موريانهاي» شده است.
امروز تقريبا همه انديشمندان سياسي و استراتژيستهاي جهان آثار فروپاشي و مختصات افول را در سلسله اعصاب قدرت آمريكا بدون هيچ پنهانكاري و سرپوشي ملاحظه ميكنند و آن را به زبان ميآورند.
به قول فرانسيس فوكوياما؛ «آمريكا يك كشور زانوزده است.» اين «زانو» هم به گُرده دولتها و ملتها و هم به گُرده ملت آمريكا سنگيني ميكند.
امسال در روز 13 آبان مردم آمريكا در برابر دو گزينه «بد» و «بدتر» انتخابات رياست جمهوري قرار دارند. شهروندان آمريكا در نظرخواهيها و نظرسنجيها، ديدگاه خود را در مورد اضلاع رقابت مطرح ميكنند. برخي يك ضلع رقابت را «ابله» ميدانند و برخي ضلع ديگر را «احمق»! بازي قدرت بين يك «ابله» و يك «احمق» در آمريكا ديدني است. آگاهان ميدانند «بايدن» يك «ترامپ» بزكشده است.
به قول چامسكي، دموكراتهاي آمريكا اكنون به جمهوريخواهان ميانهرو تبديل شدهاند. آمريكاييها امروز همه نظاماتي كه خود در روابط بينالملل پديد آورده بودند را به هم زدند.آنها ديگر ادعاي مديريت و رهبري «جامعه جهاني» را ندارند. آنها همه قواعد حقوقي و انساني را در محيط بينالملل نقض ميكنند. تحريمها، يك جنگ تمامعيار در برخي موارد «جنايات جنگي» محسوب ميشود. آنها نهتنها كشور «مقصد» را بي هيچ بهانهاي مجازات ميكنند، بلكه بانكها، شركتها و بنگاههاي اقتصادي «مبدأ» را از بالاي سر دولتهاي بزرگ و كوچك با جريمههاي سنگين مجازات ميكنند. اين يعني بههمريختگي و اغتشاش، بيحساب و كتابي در «نظم جديد» و فروپاشي «نظم قديم» كه خود آنها سالها برايش تلاش كرده بودند.
قرار است چهل و ششمين رئيسجمهور آمريكا انتخاب شود. در اين معركه، مردم آمريكا سه دسته شدند. يك دسته بيخيال رقابتها هستند كه علماي علم سياست در آمريكا آن را بزرگترين «سمّ براي دموكراسي» در اين كشور ميدانند. دو دسته ديگر مثل گرگها براي دريدن طعمه «قدرت» در برابر هم صف كشيدهاند و جز توليد «نفرت» در فضاي سياسي، كار ديگري نميكنند.
كارشناسان سياسي و نظامي، آمريكا را در آستانه يك جنگ داخلي ميدانند. سخناني كه بين دو رقيب در رسانهها و مناظرهها مبادله ميشود، از يك سنگربندي خياباني و شورش همگاني حكايت دارد.
آمريكاييها كه از آغاز ظهور انقلاب اسلامي حاضر نبودند انقلاب اسلامي را به رسميت بشناسند، هميشه وعده 6ماهه و يكساله سرنگوني نظام را ميدادند، اما ديدند اين حرف، يك توهم است. ايران اسلامي يك قدرت نوظهور در قرن ماست و هر روز بر عمق، ژرفا و گستره آن اضافه ميشود. جمهوري اسلامي چون كوه، 42 سال است روي پا ايستاده است و هر موج و فتنهاي كه بر صخرههاي آن در طوفانهاي سياسي كوبيده ميشود، آسيبناپذيرتر در منطقه و جهان رخنمايي ميكند.
ورشكستگان سياسي كاخ سفيد ميگفتند: امسال در ايران «تابستان داغي» را شاهد خواهيم بود. فشار بيروني، آشوب دروني را در پي خواهد داشت، اما در تابستان هيچ اتفاقي در ايران رخ نداد. در عوض، همه ايالتهاي آمريكا دستخوش «آشوب» شد. همانها كه «آبان خونين» را در ايران پيشبيني ميكردند، اما آبان به نيمه رسيد، اتفاقي هم نيفتاد. آنها اميد داشتند «منافقين» و «سلطنتطلبها»، آتشافروز فتنه جديد باشند. حال آن كه منفورترين و رسواترين جماعت، همينها هستند كه مردم اعتنايي به آنها ندارند. در بلاهت و حماقت هيئت حاكمه آمريكا همين بس كه فكر ميكنند آنها ميتوانند جايگزين نظامي شوند كه مردم آن به عدد كوچهها، خيابانها و بزرگراههاي هر شهري و شهرستاني شهيد تقديم انقلاب كردهاند. حتي اهالي دورترين روستاها در اين مجاهدت اسلامي و ملي همراهي كردند.
در بيريختي اپوزيسيون همين بس كه در كابارهها، مشروبفروشيها و فاحشهخانههاي آمريكا و اروپا نشستهاند و هرازچندي يك فراخوان به مناسبتي ميدهن
د و پيام به مردم ميدهند؛ «مسلح شويد، به خيابانها بياييد و تا پيروزي بمانيد.» كه چه بشود؛ آقايان و خانمها از عرقخانهها و قمارخانههاي غرب بيايند در ايران حكومت كنند! بدبخت آمريكا كه دل به «منافقين» و «سلطنتطلبها» بسته است. منافقين از عمليات مرصاد تاكنون كمر راست نكردهاند. كادرهاي بالاي منافقين به سبك قارونهاي عرب در خليج فارس، حرمسرا تشكيل دادهاند و مشغول عيش و عشرت هستند و هرازچندي يك فراخوان ميدهند. آنها همين قدر بتوانند در حرامسراهاي خود كمر راست كنند، براي احمقهايي چون ترامپ و پمپئو كفايت ميكند.
جهان در روز 13 آبان روز مبارزه با استكبار جهاني با يك ملت «قدرتمند»، يك نظام «نوپديد» و يك پيام «جديد» روبهرو است. اين پيام از جنس پيامهاي اوليا و انبياي الهي است. در رأس اين نظام يك حكيم، يك سياسمتدار، يك فيلسوف سياسي و يك فقيه جامعالشرايط كه در صفت عدل و علم در اوج است، قرار دارد. رهبري در زعامت خود بر جواناني تكيه دارد كه «ابرقهرمانهاي» زمان خود هستند. درايران يك اراده الهي بر همه «فعل» و «قول» ملت ايران حاكم است.
قدرت اراده بدون قدرت روح ميسر نيست. قدرت روح در پرتو ارتباط با خدا و ايمان به خدا به دست ميآيد. يك روح قوي از اراده قوي نشئت ميگيرد. پرچمدار واقعي اين قدرت در ايران «روحالله» است. هنوز امام خميني(ره) پرچم مبارزه با استكبار جهاني را در دست دارد. پيروان واقعي او در كليه خطوط مقاومت خواب خوش از قدارهبندان منطقه و جهان را گرفتهاند. هم او بود كه اين پرچم را به دست خلف صالح خود داد. انصاف بايد داد او امينترين، صادقترين، شجاعترين و باتدبيرترين رجل سياسي و مذهبي جهان اسلام است كه اين پرچم را همچنان در اهتزاز نگه داشته است.
امروز ملت ايران بيدارتر و هوشيارتر از هميشه است. ارتش ايران قدرتمندتر از هر روز است. سپاه اسلام نيرومندتر از هر زمان و بسيج آمادهتر از هر وقت ديگر است. كشور به آرامي از تابستان داغ و پاييز سرد عبور ميكند و در زمستان، به عصر يخبندان سياستهاي شكستخورده و كشتي به گلنشسته تحريمها و تهديدهاي دولت آمريكا عليه ملت به پا خاسته ايران ميرسد. انشاءالله.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۲۰۵۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن قمار کارتر را تکرار خواهد کرد؟
اما آنچه موجب می شود یک سیاستمدارقمار باز خود را دارای شانس پیروزی بداند و این چنین مثل آمریکا پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران،مدام از جیب مردم آمریکا قمار کند و باخت های پی در پی را به روی خودش نیاورد.
به گزارش مشرق، مهدی اشجع، کارشناس سیاسی طی یادداشتی نوشت:
مدت زیادی تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پنجم نوامبر (۱۵آبان) نمانده و ماه های پیش رو تاثیر بسزایی در نتیجه آن خواهد داشت و طبق سنتی نانوشته یکی از موضوعات چالشی موثر در این خصوص همواره موضوع جنوب غرب آسیا است. منطقه ایی پرالتهاب و همیشه در اوج تحولات سیاسی جهان که قواعد خاص خود را دارد .
قاعده را در این منطقه قدرت تعیین می کند . البته به تجربه ثابت شده است که این قدرت پیچیده تر از آن است که اصحاب قدرت درک کرده اند. این را از این جهت می توان فهمید که ، بوده اند کشورهایی که دانسته قمار کرده اند و آگاهانه مغلوب اراده مردم منطقه شده اند. اگر بدون مبالغه برویم سر اصل مطلب ، ایالات متحده قمار های گران و سنگینی را انجام داده . خاصیت قمار بازی این است که برای دلخواهش هزینه بپردازد در حالی که می داند شانس موفقیت اش چندان نیست.شانسی که ممکن است در خانه اش را بزند یا اینکه نشانی خانه را برای همیشه گم کند .
اما آنچه موجب می شود یک سیاستمدارقمار باز خود را دارای شانس پیروزی بداند و این چنین مثل آمریکا پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران،مدام از جیب مردم آمریکا قمار کند و باخت های پی در پی را به روی خودش نیاورد و به بیان بهتر از این قمار تمام ضرر ، دست برندارد چیزی نیست جز احساس قدرتمند بودن . احساسی که بیشتر به اتکای قدرت نظامی و امنیتی برایش پیش آمده و اینکه فکر میکند، می تواند هرجا قافیه را باخت آن قدرت را وارد بازی کند . منطقا این قمار باز هرچه ببازد و هرچند تریلیون دلاری که متضرر شود هنوز نمی تواند اعتیادش به قمار را به خاطر آن غرور ناشی از احساس قدرت را کنار بگذارد. البته حضور ایالات متحده و قدرت های خارجی و شیطنت های همیشگی در منطقه از ابتدا قمار نبود . به بیان بهتر سال ۱۹۷۹ و انقلاب اسلامی ایران بعنوان نقطه عطف قماربازشدن این دولت ها خاصه ایالات متحده است.
اولین قمار را هم جیمی کارتر دموکرات انجام داد . در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا و همان لانه جاسوسی و بعدهم ماجرای طبس و شکست مفتضحانه ایی که از بیابان خورد . همان زمان اشپیگل نوشت که "زمانی این ایالات متحده بود که می توانست تصمیم بگیرد چه کسی در ایران بر مسند قدرت بنشیند اما امروز در ۱۹۸۰ میلادی ، آیت الهی در تهران می تواند سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده را تعیین کند " .
تصمیم آن روز رهبر ایران اگرچه رفتن یا ماندن کارتر و آمدن ریگان جمهوری خواه نبود چرا که اهمیتی برایش نداشت اما او به راحتی مزه باخت را به کارتر چشانید و کارتر اولین قمار باز ایالات متحده در منطقه شد . اما قماربازی بازنده ایی چون کارتر برای جانشینان وی در کاخ سفید درس عبرت نشد و باخت پشت باخت و هزینه پشت هزینه برای آن ها رقم خورد.
امروز اما این باخت های پشت سرهم به نقطه جالبی رسیده است.آن قدرتی که به اتکای آن روسای جمهور ایالات متحده قمار می کردند در شب ۱۳ آوریل (۲۵ فروردین) امسال به نظر به چالش عمیقی کشیده شده است . عملیات وعده صادق تحت قالب واکنش جمهوری اسلامی ایران به تجاوزگری های رژیم صهیونیستی عملا قدرت غربی ها را در منطقه به چالش کشیده است و برتری ایشان را این بار نه تنهادر میدان بلکه در افکار عمومی منطقه و جهان به محاق برده است.
این همان قدرتی بود که به پشتوانه آن قمار باز های کاخ سفید مدام قمار باخت می کردند و زین پس باید دید کاخ سفید نشینان برای توجیه قمار با پول مردم آمریکا چه خواهند کرد. قدرت قبلی در صحرای طبس و امروز در بیت المقدس دچار چالش و فروپاشی شده است.
آیا این بار هم یک آیت الله در تهران تصمیم خواهد گرفت رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید بماند یا برود؟ آیا بایدن به سرنوشت کارتر ، سلف هم حزبی خود دچار خواهد شد و با یک قمار احمقانه به دست نتانیاهو ، به یک آیت الله خواهد باخت؟ به نظر بایدن باید کمی عاقل تر از کارتر باشد اما وی بیش از هرشخصی باید به این سوال پاسخ دهد که آیا تشدید تنش با جمهوری اسلامی در حمایت از اسرائیل ارزش هزینه آن را داردیا خیر؟