وزن شعر بیاموزیم
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۱۱۰۸۲
محال است که درسهای ادبیاتفارسی را در مدرسه و دانشگاه خوانده باشی و گذار تو به علم عروض و آموزش وزن نیفتاده باشد و با افاعیل عروضی و گاهی زحافات آنها سر و کله نزده باشی و از طرفی بسیار بعید است که شعر کلاسیک با وزن و قافیه خوانده باشی و یا نوشته باشی و این آموختهها به کار تو آمده باشد. شما خواننده این یادداشت شاید بسیار شعرها خوانده باشید و حتی حفظ کرده باشید، ولی اگر از شما بپرسند که وزن این شعرها چیست، نه برایتان مهم باشد و نه بتوانید به راحتی و با استفاده از آن آموختهها آن را تشخیص دهید و بر فرض که تشخیص دهید، چه کمکی به شما میکند؟ من که به عنوان یک شنونده موسیقی، از یک قطعه لذت میبرم برایم چه فرقی میکند که آن قطعه در دستگاه شور نواخته شده است یا ماهور؟ یا ابوعطا یا بیات اصفهان؟
در همین جامعه فارسیزبان، بسیار کسانی هستند که شعر میسرایند و آن هم در قالبهای کلاسیک شعر میسرایند که به وزن و قافیه نیاز دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درست از همینروست که «آموزش وزن» به روش سنتی کاری بیهوده به نظر میرسد، حداقل برای عموم مردم و شاعران. بله «علم عروض» یک دانش مهم ادبی برای شناخت وزنهای شعر فارسی و ظرایف و دقایق آن است، ولی کاربرد آن برای عموم مردم شبیه کاربرد«علمنجوم» است. نمیتوان منکر اهمیت ستارهشناسی شد، ولی شاید برای یکهزارم یا یک دههزارم از افراد جامعه تا بتوانند در تهیه تقویم یا مسائل هوافضا از آن استفاده کنند، ولی من اگر بدانم که صورت فلکی «ممسکالاعنه» در کجای آسمان است یا دباکبر و دباصغر چه فرقی با هم دارند یا فاصله نپتون با خورشید چقدر است، برای من چه اهمیتی دارد؟
اما یک طرف دیگر قضیه را هم ببینیم. آن بسیار کسانی که شعر میسرایند و وزن شعرشان معیوب است، سرانجام باید چکار کنند؟ اگر علم عروض به آنها کمکی نمیکند، چه چیزی کمک خواهد کرد؟
به نظر میرسد ما باید در این زمینه تجدیدنظر کنیم. آموزش وزن را باید به تمرین واگذار کرد نه به آموزش، همچنان که دوچرخهسواری به تمرین نیاز دارد. هیچکس نمیتواند به کمک یک کتاب «خودآموز دوچرخهسواری» و یا آشنایی با محاسبات مربوط به تعادل در حالت دینامیک، دوچرخهسواری یاد بگیرد و البته ما هر روز در کوچه و خیابان بچههای چهار، پنج سالهای را میبینیم که بدون آشنایی با دینامیک تعادل، دوچرخهسواری میکنند.
کتاب «وزن شعر بیاموزیم» از دکتر اسماعیل امینی، شاعر و پژوهشگر گرانقدر معاصر، تمرینی برای یاد گرفتن وزن است. در این کتاب کسی با علم عروض آشنا نمیشود، ولی تمرینهایی مییابد و با روشهایی آشنا میشود که بتواند بر وزن شعر مسلط شود. در این کتاب 60صفحهای 20 تمرین در این مورد آمده است که میتواند «مهارت آموزش وزن» را به شخص بیاموزد، جدا از اینکه علم آن را دارد یا نه. همچنان که میشود مهارت دوچرخهسواری را آموخت، بدون دانش دینامیک.
چه خوب است نظام آموزشی ما نیز به همین سمت برود، این روشها را دریابد و به کار بندد. البته میدانم این روش تمرینی که آقای امینی در این کتاب پیشنهاد کرده است «امتحانپسند» و «تستخور» نیست. یعنی نمیشود از آن پرسش چهارگزینهای درآورد و سر ملت را گرم کرد و به رونق کلاسهای کنکور افزود و همین مشکل بزرگ ماست که نظام آموزشی درگیر آموزشهای ناکارآمد است و از آن طرف بسیاری از شاعران هستند که کتاب شعر چاپ میکنند، ولی شعرهایشان مشکل وزنی دارد.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: شعر محمدکاظم کاظمی دوچرخه سواری وزن و قافیه آموزش وزن وزن شعر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۱۱۰۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مواجههای نامتعارف با منطق هگل» در کتابفروشیها
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «مواجههای نامتعارف با منطق هگل؛ با خوانشی از ملویل، مولیر، بکت» نوشته آنجلیکا نوتزو بهتازگی با ترجمه حسین نیکبخت توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۸ توسط دانشگاه نیویورک چاپ شده است.
آنجلیکا نوتزو نویسنده اینکتاب، هگلپژوه ایتالیایی است و رویکردش نسبت به فلسفه هگل در اینکتاب، نوآورانه خوانده شده است که بهتعبیر مترجم اثر، حاکی از نگاه غیرمستقیم و عجیب و غریب او به هگل است. ایننویسنده در مقدمه خود بر ترجمه فارسی کتاب، میگوید در تاریخ ترجمه آثار هگل به زبانهای مختلف در سنتهای ملی و فرهنگی متفاوت، گزینش متون برای ترجمه، همیشه نقشی چشمگیر داشته و اینکه متون هگلی بهخصوص بر دیگر متون ترجیح داده شدهاند، منظومههای گستردهتری را عیان میکند که در آنها، فلسفه هگل، درون سنتی معین خوانده و تفسیر میشود.
مولف «مواجههای نامتعارف با منطق هگل» بهجای رویارویی مستقیم با مقوله منطق، از مسیر فرمهای ادبی و بهطور مشخص، با رمان، شعر و نمایشنامه به مواجهه با منطق هگل میپردازد. تفاوت نوشتههای آنجلیکا نوتزو با دیگر خوانشهای میانرشتهای از منطق هگل، در این است که در آثار دیگر، پدیدههای اجتماعیسیاسی یا فرمهای ادبی به مدد منطق هگل و با دلالتی هگلی بازخوانی و تفسیر میشوند اما اینجا منطق هگل با کمک دلالتهای عینی، انضمامی و انسانیاش در پدیدههای اجتماعی مثل بحران پیشروی در مفهوم «دوران فترت» گرامشی و در آثار ادبی مثل مساله «پایان» در «دستِ آخر» ساموئل بکت و یا مفهوم بیتفاوتی در «گفتگوی طبیعت و مرد ایسلندیِ» لئوپاردی خوانده میشود.
آنجلیکا نوتزو در مقدمه کتابش میگوید «به بیان موجز، ماجرا از این قرار است: این دعوی که صور منطق هگل پیکرههای منطقی کنشاند به من امکان میدهد تا نمونههایی از اعتبار آنها را در رابطه با پیکرههای بهخصوص و واقعی کنش انسانی ارائه دهم.»
از دید هگل فلسفه نباید برای پیشبینی آینده تلاش کند بلکه وظیفه و مشغلهاش درک زمان حال در شرایط بحرانی است؛ یعنی در برهههای گذار و در واقع در برهههای تعارض و تناقض بین صورتبندیهای متفاوت زندگی و اندیشه، بین امر قدیم که دیگر نیست و امر نو که هنوز نیست. اما سوال این است که چگونه میتوان تنش متناقضی را که روند آهسته و پیوسته رشد و گسست ناگهانی و نامنتظره ناشی از زایش امر نو را از هم جدا میکند، در قالب شناخت مفهومی ریخت و آن را زیرِ معنایی واحد تبیین کرد؟ نوتزو معتقد است پروژه منطق هگل، از همان بدو امر، برآمده از نیاز به دانستن پاسخ چنین پرسشهایی است و بنابراین میتواند ابزار مناسبی باشد برای فهم اکنونِ بحرانزده و حرکت دگرگونی و تغییری که زندگی اکنون در آن غوطهور است.
کتاب پیشرو ۲ بخش اصلی دارد که ۶ فصل را در خود جا دادهاند. بخش اول «منطق دگرگونی نزد هگل» و بخش دوم «ساختارهای کنش: منطق و ادبیات» است. در بخش اول، مخاطب با ۳ فصل «اندیشیدن در زمانه بحران: منطق دگرگونی نزد هگل»، «از آغاز تا پایان: روش چیست؟» و «صور و پیکرهها» روبرو میشود. در بخش دوم نیز ۳ فصل «آغازها»، «پیشروی: دگرگونیها» و «پایان دادنها» درج شدهاند. فصل پنجم ضمیمهای با عنوان «زندگی در دوران فترت» دارد و پس از پایان فصل ششم هم «پایان به سیاق جمعبندی»، «ضمیمه عمومی»، «واژهنامه فارسی به انگلیسی»، «کتابشناسی» و «نمایه» درج شدهاند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
مسالهای که بهواسطه این صورتبندی ( ِ کانتی) مطرح میشود مسالهای دوگانه است و میتوان آن را بهعنوان مساله پیشروی به فراسوی مطلقگرایی نظرگاه اخلاقی به سمت واقعیت اخلاقیات اجتماعی به بیان آورد. نکته مد نظر هگل این است که چنین پیشرویای درون وجدان اخلاقی محض ناممکن است، چرا که اینپیشروی مسلتزم «گذار» به اخلاقیات اجتماعی است و نهایتا خود همین گذار است (و بنابراین پیشروی است که ضرورتا به فراسوی اخلاقیات محض راه میبرد). مساله اصلی در اینجا عبارت است از، نخست، مساله تعین امر خیر، یعنی پاسخ به اینپرسش عملی که: «تکلیف چیست؟» _ تکلیفی که «باید» به آن عمل شود؛ و مساله دوم، که مرتبط با قبلی است، مربوط است به تحققیابیِ تکلیف در و از طریق کنش که، از اینحیث، درونبودگی وجدان را به بیرون از خودش و به سمت تقابل با برونبودگی و عینیت جهان سوق میدهد. ناممکن بودن برآوردن همهنگام این دو سویه متقابلا مرتبط، یعنی مساله کنش تکاملیابنده و مساله حفظ مطلقبودگی خودبسنده نظرگاه اخلاقی، سبب میشود که هگل این موضع را به عنوان موضعی متعصبانه ارزیابی کند _ بهواقع، چنانکه کانت بیان میکند، موضع [schwarmerisch شوریدهسری]. «بهواقع میتوان از تکلیف به طریقی والا سخن گفت، چنین لفاظیای بشر را در جایگاهی رفیع قرار میدهد _ و قلب او را سرشار از غرور میسازد. اما در صورتی که پیشرویای به هر گونه تعین دیگر در کار نباشد (wenn es zu keiner Bestimmung fortgeht)، [اینسخنان] کاملا ملالآور میشود.
اینکتاب با ۶۶۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۸۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6086409 صادق وفایی