رازورمزهای پادشاه ساسانی (فیلم)
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۲۰۸۵۵
کیفیت پایین:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیکیفیت خوب:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیعصر ایران؛ محسن ظهوری ـ شاهی ساسانی نیزه را در قلب دشمن فرو کرده و او را به زیر کشیده. این نقش بر بشقابی است در موزه آذربایجان که پژوهشگران هنوز با قطعیت نمیدانند کدام واقعه را حکایت میکند. داستان این نقش را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«ایران به روایت آثار» مجموعه گزارشی ویدئویی است که هر هفته شنبهها و سهشنبهها در عصر ایران منتشر میشود. قسمت سی و هفتم این مجموعه را میتوانید روز شنبه ۲۴ آبان ببینید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در قسمت قبل منتشر شد:
ایران به روایت آثار؛ قسمت سی و پنجم: بوف کور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیزه در قلبش فرو رفته. با دست چپش انگار میخواهد آن را از تن خود دربیاورد، اما توانش را ندارد. به صورتش نگاه کنید؛ لبهایش نیمهباز است و چشمهایش را باز باز کرده، انگار میخواهند از حدقه بیرون بیایند. معلوم است که به آنی، به لحظهای نیزه را خورده که حتی فرصت نکرده شمشیرش را پایین بیاورد. او لباس رزم بر تن دارد، کلاهخودی بر سر و زرهی بر تن، اما این زره توان قدرت ضربه نیزه را نداشته و پایان کار او رقم خورده. توسط شاه ساسانی که نقش را برای او زدهاند؛ در مدح پیروزیاش.
شاه ساسانی تاجی بر سر دارد و موهایش را بر بالای سر جمع کرده و بسته. دو روبان بلند از تاجش به دو سو بر باد رها شده و بخشی از موهایش بر پشت شانههایش ریخته. ریشش را با ریشبند مخصوصی بسته و گوشوارههایی بر گوش دارد. با دست چپ میانه نیزه را گرفته و با دست راست نیزه را به سمت جلو فشار میدهد. تیردانی بر کمر بسته با شمشیری در غلاف. اسب او با اقتدار بر دو پا بلند شده و شیهه میکشد، برخلاف اسب دشمن او که خم شده، انگار تعظیم میکند اما تیری تا پر، در تنش فرو رفته. چیزی نمانده تا او از اسب بیفتد و شاه ساسانی پیروزمندانه هورا بکشد. این ها را میشود در ذهن مجسم کرد. ادامه ماجرا را پس از لحظهای که ثبت شده. این نقش از یک پیروزی بزرگ حکایت میکند. از کدام پیروزی؟ این شاه کیست؟ چه کسی را با نیزهاش سرنگون کرده؟
در اینکه شاهی ساسانی است، شکی وجود ندارد؛ تاجی که بر سر گذاشته، شبیه به نوعی از تاج اردشیر بابکان سرسلسله شاهنشاهی ساسانیان است که بر سکههای خود نقش زده.
برخی، دشمن این شاه را در این نقش آخرین شاه اشکانی دانستهاند که به دست اردشیر اول سرنگون شد، اما این نظر درست نیست چرا که پوشش او نشان از این میدهد که شخصی رومی است.
میدانیم که اردشیر پس از رسیدن به سلطنت توانست بخشهایی از آناتولی را از امپراتوری روم گرفته ضمیمه خاک خود کند. پس میتواند این مرد نیزه خورده، نمادی از رومیانی باشد که از سپاه او شکست خوردهاند.
اما نظر دیگری هم وجود دارد، اینکه این پادشاه، شاپور اول دومین شاه ساسانی باشد. در نقوشی که از شاپور اول بهجا مانده، او را با تاجی کنگرهدار بر سر میبینیم و گوی بزرگی بر بالای آن که متفاوت است با موهای مجعید و بسته شده اردشیر بر بالای تاجش. پس تاج شاپور شبیه به تاج شاه نقش شده بر این بشقاب نیست. اما دو نقشبرجسته وجود دارد که ماجرا را کمی پیچیده میکند.
اول سنگنگارهای در نقش رجب است که تاجستانی هرمز یکم ساسانی را به تصویر کشیده. گمان میرفت که شخص مقابل او اهورامزدا باشد، اما امروزه این نظر را دادهاند که او شاپور اول ساسانی است که تاج را به هرمز میدهد.
دومین نقشبرجسته، تاجستانی بهرام اول است که درباره این نقش هم شخص مقابل را شاپور اول ساسانی حدس زدهاند. در هر دوی این نقشها شاپور اول تاجی شبیه به پدر خود اردشیر بابکان بر سر دارد.
اگر این حدسها درباره این دو نقشبرجسته درست باشد و هر دو نفر ذکر شده شاپور اول باشند، معلوم است که شاپور هم تاجی شبیه به پدر خود بر سر میگذاشته، یعنی شبیه به تاج این شاه در این نقش. پس دشمن مقابل او میتواند یکی از سه امپراتوری از روم باشد که شکستشان داده: گوردیانوس سوم که در جنگ با او کشته شد، فیلیپ عرب که وادار به پرداخت غرامت شد و والرین که او را به اسارت بردند. نقش این پیروزی را هم شاپور اول در نقشرستم زده که یکی از زیباترین حجاریهای دوره ساسانی است.
به این ترتیب، محتمل است که در نقش این بشقاب، شاپور اول در حال کشتن گوردیانوس سوم رومی به تصویر کشیده باشد. گرچه، هنوز نظریه اول که نقشی از اردشیر بابکان است در حال شکست دادن ارتش روم، به قوت خود باقی است.
هرچه هست این بشقاب که از جنس نقره با روکشی از طلا ساخته شده و در موزه آذربایجان تبریز قرار دارد، به جنگ سواران شهرت یافته چراکه یکی از مشهورترین صحنههای نبرد در دوره ساسانی را به نمایش گذاشته. سواران نیزه به دستی که با مهارت دشمن خود را از اسب به زیر میکشیدند، بدون آنکه به او فرصت دهند تا شمشیرش را پایین بیاورد.
لینک کوتاه: asriran.com/003AO0منبع: عصر ایران
کلیدواژه: اردشیر ساسانی شاپور اول ساسانی ساسانیان شاپور اول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۲۰۸۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ سریالی که طرفداران «جومونگ» نباید از دست بدهند
سریال «جومونگ» که در سال ۲۰۰۶ ساخته شد، بدون تردید یکی از محبوبترین سریالها در تاریخ تلویزیون ایران بوده است به طوری که هر بار بازپخش این سریال نیز مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. بعد از پخش موفق این سریال بود که سریالهای محبوب دیگری مثل «دونگیی» و «امپراتور بادها» نیز وارد فهرست تماشای ایرانیها شدند.
در اینجا قصد داریم سریالهای کرهای دیگری را معرفی کنیم که در ژانر تاریخی ساخته شدهاند و شباهتهای قابل توجهی نیز با سریال جومونگ دارند. این سریالها با وجود موفقیتها و جذابیتهایشان، در میان مخاطبان ایرانی چندان شناخته شده نیستند.
۱. افسانه (۲۰۰۷) (The Legend)این سریال روایتی فانتزی و آمیخته با افسانه و تخیل از زندگی یکی از قدرتمندترین پادشاهان گوگوریو به اسم پادشاه گوانگگاتو است؛ داستان سریال بر محور یک سفر افسانهای میچرخد؛ سفر ماجراجویانۀ گوانگگاتو برای یافتن چهار یادبود مقدس و تبدیل شدن به پادشاه گوگوریو.
ماجرای یافتن چهار شیء مقدس در این سریال شباهت زیادی به تلاش شخصیت اصلی سریال جومونگ برای یافتن یادبودهای مقدس پادشاهان چوسان قدیم دارد. به علاوه این سریال نیز به تاریخ امپراتوری گوگوریو مربوط است و از لحاظ فراز و نشیبهای روایی و جنبههای اکشن و عاطفی نیز بیشباهت به سریال جومونگ نیست.
۲. دائه جویونگ (۲۰۰۶) (Dae Jo-yeong)سریال جومونگ روایت تاسیس امپراتوری گوگوریو بود و این سریال روایت فروپاشی آن امپراتوری. شخصیت اصلی این سریال یک شخصیت واقعی تاریخی به نام دائه جویونگ است که در زمان جنگ میان گوگوریو و تانگ در گوگوریو به دنیا میآید. پیشگوییها میگویند که او پادشاه خواهد شد؛ اما این پیشگویی باعث میشود او بخشی از عمرش را در گریختن از دست دشمنانش به سر ببرد. عاقبت جنگ گوگوریو و تانگ به فروپاشی گوگوریو منجر میشود؛ اما دائه جویونگ کسی است که مردم آوارۀ گوگوریو را برای برپایی یک قلمرو تازه به نام «بالهائی» رهبری میکند و خودش پادشاه این حکومت تازه میشود.
۳. شش اژدهای پرنده (۲۰۱۵) (Six Flying Dragons)این سریال ۵۰ قسمتی که جوایز زیادی را نیز در جشنوارههای مختلف کره به دست آورده، روایت تاسیس امپراتوری جوسئون است؛ حکومتی که نزدیک به ۵۰۰ سال در سرزمین کره برقرار بود. شخصیت اصلی این سریال یی بانگ وون است که بعدها با لقب شاه تهجونگ به سومین امپراتور جوسئون تبدیل شد. داستان از جایی آغاز میشود که بانگوون جوان متوجه میشود یکی از متحدان پدرش قصد کشتن او را دارد. این نقطۀ آغازی است برای مسیری که بانگوون برای تصرف تمام کره و تبدیل شدن به یک امپراتور قدرتمند طی میکند.
گرچه زمان وقایع این سریال حدود ۱۵۰۰ سال با زمان جومونگ فاصله دارد، اما ساختار روایت این دو سریال بیشباهت به یکدیگر نیست؛ در اینجا هم شخصیت اصلی یک شاهزادۀ جوان است که با وجود تهدیدهایی که در اطرافش وجود دارد، مسیر خود را از میان مشکلات باز میکند و با کمک یاران و هوادارانش پایههای یک پادشاهی تازهتاسیس را مستحکم میکند.