Web Analytics Made Easy - Statcounter

صابر قدیمی شاعر و طنزپرداز، در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره ملاک‌های انتخاب کتاب خوب گفت: انتخاب کتاب خوب به این بستگی دارد که می‌خواهید چه نوع کتابی بخوانید؛ اول مشخص کنید دنبال کتاب تألیفی، ترجمه یا پژوهشی هستید.

بیشتر بخوانید

چرا شعر شاعران امروزی ماندگار نمی‌شود؟

وی افزود: بسیار مهم است کتاب چه مترجمی را انتخاب می‌کنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای مثال از کتاب «قلعه حیوانات» چندین ترجمه منتشر شده، اما از میان آن‌ها تنها دو ترجمه خوب است. چند رویکرد در انتخاب یک ترجمه خوب وجود دارد؛ اول اینکه یک صفحه از وسط کتاب را بخوانید اگر ترجمه روان و سلیسی داشت ترجمه خوبی است . حتی می‌توان از طریق بازخورد‌های یک کتاب ترجمه در فضای مجازی، به خوب بودن آن پی برد. در برخی سایت‌ها نقد ترجمه کتاب‌ها هم وجود دارد.

این شاعر ادامه داد: کتاب اصل را از انتشاراتی‌های معروف و اصل بگیرید. برای مثال ترجمه کتابی را نشر نگاه منتشر کرده همان کتاب را یک انتشارات ناشناخته هم منتشر کرده است. نشر‌های ناشناخته یا کتاب را زیرزمینی منتشر کرده اند یا کتاب اصل نیست؛ مانند کتاب‌هایی که با ۵۰ درصد تخفیف به فروش می‌رسند، اما قیمت کتاب اصل را روی جلد آن زده اند.

این طنزپرداز اظهار کرد: زمانی که می‌خواهیم یک کتاب شعر بخوانید، نام شاعر را جستجو کنید. نمونه شعرهایش را ببینید و اگر از شعرش لذت بردید کتاب را تهیه کنید. برخی ناشران هم قسمتی از شعر را در اینترنت منتشر می‌کنند. از این طریق هم می‌توانید متوجه شوید دوست دارید مجموعه شعری را تهیه کنید یا نه. البته در این میان به تجدید چاپ شدن یک کتاب توجه نکنید. گاهی مجموعه شعر ضعیفی چندین بار تجدید چاپ می‌شود.

قدیمی ادامه داد: اینکه یک نفر در اینستاگرام سه میلیون فالوور داشته باشد دلیل بر خوب بودن محتوای مطالبش نیست. تعداد فالوور‌های شخصیتی مانند استاد شفیعی کدکنی از افرادی مانند دنیا جهانبخت یا برخی سلبریتی‌ها کمتر است. برای همین تجدید چاپ یک کتاب دلیل بر خوب بودن آن نیست. اما اگر کتابی در یک انتشاراتی قوی و باسابقه تجدید چاپ شود که کتاب‌های ضعیف منتشر نمی‌کند دلیل بر خوب بودن مجموعه شعر است.

انتهای پیام/ 

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: صابر قدیمی کتاب خوب کتاب تالیفی تجدید چاپ خوب بودن یک کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۱۳۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درباره کتاب «پسر کاملا جدید» ترجمه شهلا انتظاریان/ وقتی تکلونوژی مقابل انسانیت تعظیم می‌کند

فناوری‌های مدرن همواره با شگفتی‌هایی همراه است. البته گاه نیز پا فراتر می‌نهد و به سوی آفرینش موجوداتی همچون انسان پیش می‌رود؛ روبات‌هایی انسان‌نما؛ دست ساخته‌هایی بشری که با بشر واقعی تفاوتی ندارند. تا جایی که سازندگانشان در مقام خالق با خالق بزرگ و بی‌همتای جهان به رویارویی می‎پردازند. البته الگوپذیری انسان از خلقت امری بدیهی است و خداوند  نیز در قرآن به آن اشاره دارد. «یکی از آیاتی که مبین الگوپذیری انسان از خلقت است، آیه‌ی مربوط بـه دفـن هابیل از سوی برادرش قابیل است، (مائده:31). قابیل در نزاع با برادرش، هابیل، او را به قتل می‌رسـاند. قابیل در اینکه کشته‌ی برادر را چه کند، سرگردان بود» (نیلی احدآبادی، 1391: ص145). اما انسان‌ها، این مخلوقین خردمند، در الگوپذیری از خالق تا چه اندازه می‌توانند پیش بروند؟ آیا این خالقین نوظهور تاب برابری و رویارویی با خالق بزرگ جهان را خواهند داشت؟ آیا توان کنترل و اداره‌ی مخلوقات مکانیکی خود را خواهند داشت؟ چگونه خالقانی خواهند بود، خالقانی مهربان و دلسوز یا خالقینی خشک و بی‌روح و  بی‌احساس چون مخلوقات مکانیکی خود؟

 دیوید آلموند؛ نویسنده‌ی سرشناس کودکان و نوجوانان، در رمان کودکانه‌ی «پسر کاملاً جدید»، به همین مسأله می‌پردازد و نگرانی خود را بابت این دستاوردهای نو و این خالقین نوظهور بیان می‌کند. پسر کاملاً جدید، داستان جورج، پسری مکانیکی است. خالقینش او را به دبستانی می‌برند تا نقاط قوت و ضعف او را آزمایش کنند. بچه‌ها متوجه تفاوت جورج با خودشان نمی‌شوند. او را در جمع خود می‌پذیرند. هر چند گمان می‌کنند جورج کمی عجیب و غیرعادی است. خیلی زود خالقان جورج پرده از راز او برمی‌دارند. رفتار آن‌ها با جورج روبات چنان خشک و بی‌احساس است که صدای اعتراض کودکان دبستان را بلند می‌کند: «او دوست ماست، رفیق ماست. یکی از ماست. دست از سرش بردارید. کاری به کارش نداشته باشید.» اما خالقین توجهی به این گفته‌ها ندارند. حتی اعلام می‌کنند که عمر جورج سر آمده و باید خیلی زود از کار بیفتد و قطعاتش برای ساخت جورج 2 و 3 و.. به کار رود. «به زودی از کار می‌افته، خراب می‌شه، به نقطه‌ی آخرش می‌رسه، درست مثل اتومبیل یا ماشین لباسشویی» (ص155). این، کودکان را بر آن می‌دارد که جورج را از چنگ خالقین بی‌احساسش نجات دهند. «انسان باید قوانین نظام خلقت را کشف کند، ولی حق تجاوز به میزان و تغییر قوانین و نیز برهم‌زدن چرخه‌ی طبیعت را ندارد... نباید انسان بدون توجه به امانتی که خداوند به او عطا کرده است و بدون توجه به ضرورت حفظ نسلش در حال و آینده، از خود سلب مسئولیت کند و تا آنجا که می‌تواند به نفع خود از هستی بهره گیرد» (نیلی احدآبادی، 1391: ص144).

عملیات نجات به شکل عجیبی موفقیت‌آمیز است. بچه‌ها هر کدام قطعه‌ای از بدن جورج را که در جعبه‌ای قرار داده شده، برمی‌دارند و به خانه می‌برند. قطعات را سرهم می‌کنند و جورج را دوباره بیدار می‌کنند. سعی می‌کنند در همان مدت کم به او خوش بگذرد. با دوست تازه رفتاری دوستانه دارند و او را همراه خود برای گردش به جنگل می‌برند. جورج در کنار بچه‌ها خود را و اطرافش را می‌شناسد. احساسات انسانی را حس می‌کند و چنان تحت تأثیر قرار می‌گیرد که حتی سعی می‌کند بخندد. جورج آن شب مانند یک پسر واقعی غذا می‌خورد، به قصه‌ی مادر گوش می‌کند. در تخت خوابی که برایش آماده شده، به خواب می‌رود و خاموش می‌شود و دیگر بیدار نمی‌شود. برای همیشه می‌خوابد. بچه‌ها برای مرگ جورج غمگینند اما خوش‌حالند که جورج یک روز آزاد زندگی کرده است؛ مثل یک پسر واقعی. «بیلی می‌گوید: «زندگی کرد! ما جورج رو نجات دادیم و اون زندگی کرد!» (ص282). نویسنده با این داستان سعی دارد مخاطبان را متوجه این مسأله کند که آنچه از تمام تکنولوژی‌های بشر با ارزش‌تر است، انسان بودن است. و این نکته را یادآور می‌شود که خلقت تنها آفرینش نیست، بلکه مراقبت، دلسوزی و محبت نسبت به آفریده است. مخاطب با خوانش این اثر بی‌نظیر، بی‌شک به فکر فرو می‌رود و به فلسفه‌ی آفرینش و خلقت می‌اندیشد. مخاطب کودک به عنوان فردی که آینده در دستان اوست، می‌آموزد در صورت رویارویی با چنین شرایطی، رفتار درست چیست. تا در این راه انسانیت خود را کنار ننهد و مانند سازه‌هایش موجودی بی‌روح، بی‌احساس و ماشینی نباشد.      

منابع:

-آلموند، دیوید (1400). پسر کاملاً جدید. شهلا، انتظاریان. تهران: ایران‌بان.

-نیلی احمدآبادی، محمدرضا (1391). تبیین مبانی تکنولوژی با نگرش تسخیر خلقت. جستارهای فلسفه‌ی دین، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال اول، شماره‌ی دوم، پاییز و زمستان 91، 129-149.

لیلا خیامی

دیگر خبرها

  • کتاب یک دختر بدون ملیت چگونه جهانی شد؟
  • هوش مصنوعی و آینده مبهم مترجمان!
  • هوش مصنوعی و آینده مبهم مترجمان !
  • خدمات دارالترجمه رسمی در تهران
  • عاطفه آنجا بود
  • شکایت از ممنوعیت عزاداری!
  • دهمین‌جلسه درس‌گفتارهای «سعدی‌خوانی» برگزار می‌شود
  • نیما در کتابفروشی‌های پاکستان
  • درباره کتاب «پسر کاملا جدید» ترجمه شهلا انتظاریان/ وقتی تکنولوژی مقابل انسانیت تعظیم می‌کند
  • درباره کتاب «پسر کاملا جدید» ترجمه شهلا انتظاریان/ وقتی تکلونوژی مقابل انسانیت تعظیم می‌کند