«کوچه باغ انار؛ به ماندنم عادت نکن» روایتی شنیدنی از زندگی شهدای مدافع حرم
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۸۳۸۸۹
یک نویسنده کتاب گفت: در کتاب «کوچه باغ انار؛ به ماندنم عادت نکن» تلاش کردم فضای ادبیات پایداری با سبکی متفاوت نسبت به سایر کتابهای تولید شده به مخاطبان عرضه شود به عبارت دیگر به نوعی بازی فرمها در این اثر دیده میشود، با این همه تلاشم این بود که وفادار به ثبت خاطره نویسی باقی بمانم و روایت ادبی را با زبانی ویژه و خاص ارائه کنم تا هر مخاطبی که آن را میخواند با آن ارتباط گرفته و از آن لذت ببرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حمید رضا بشیری در گفتوگو با خبرگزاری میزان پیرامون مضمون کتاب «کوچه باغ انار؛ به ماندنم عادت نکن» گفت: کتاب «کوچه باغ انار؛ به ماندنم عادت نکن» روایتی ادبی داستانی از زندگی شهید مدافع حرم، سید احسان میرسیار است که بر اساس خاطرات همسرش سیده فاطمه میرکریم پور نوشته شده است.
وی عوامل نگارش کتاب «کوچه باغ انار؛ به ماندنم عادت نکن» را اینگونه برشمرد: در سال ۹۷ مسئول تهیه و ساخت مستندی پیرامون شهید میر سیار شدم، ولی پس از اتمام کار بخاطر سختگیریهای متعدد آنچه پخش شده کاری جذاب نبود لذا نیت کردم تا کتابی در مورد «شهید میر سیار» بنویسم، این کتاب ۲ سال کار برد و در سال ۹۹ توسط انتشارات روایت فتح منتشر شد.
بشیری پیرامون شیوه نگارش کتاب «کوچه باغ انار به ماندنم عادت نکن» ابراز کرد: کتاب «کوچه باغ انار به ماندنم عادت نکن» از زبان همسر شهید میرسیار و اول شخص بیان شده، اما از آنجا که رشته تحصیلی من در حوزه ادبیات بود لذا تلاش کردم تا شیوهای نوین در نگارش کتاب بکار ببرم، این مهم با توجه به حفظ بافت داستانی اثر و همچنین برداشتن گامی نو در عرصه نویسندگی در حوزه مرتبط با دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم بود لذا وقایع از لحاظ مکانی یا زمانی، تلفیق و پس و پیش فراوانی دارد، همچنین فضاسازی در این اثر با دقت ویژهای ترسیم شده است تا جذابیت کتاب بیشتر شود.
وی در مورد کتاب «کوچه باغ انار؛ به ماندنم عادت نکن» اظهار کرد: تلاش کردم فضای ادبیات پایداری با سبکی متفاوت نسبت به سایر کتابهای تولید شده به مخاطبان عرضه شود به عبارت دیگر به نوعی بازی فرمها در این اثر دیده میشود، با این همه تلاشم این بود که وفادار به ثبت خاطره نویسی باقی بمانم و روایت ادبی را با زبانی ویژه و خاص ارائه کنم تا هر مخاطبی که آن را میخواند با آن ارتباط گرفته و از آن لذت ببرد. کتاب روایت دایره واری دارد و فلشبک هایی نیز به عقب دارد که در جای خود جذابیت ویژهای را به کتاب داده است.
بیشتر بخوانید: برای مطالعه معرفى آخرین كتب منتشر شده اینجا کلیک کنید*** سبکی نو؛ طرحی نوین
بشیری پیرامون کتاب «کوچه باغ انار؛ به ماندنم عادت نکن» اظهار کرد: تمام تلاشم بر این بود که به نحوی بنویسم که در معرفی سبک زندگی این شهید موفق عمل کرده باشم، کتابی بدون روتوش که به بیان حقایق واقعی پرداخته و برای مخاطب دلنشین و حقیقی به نظر میرسد، از سوی دیگر این شهید بزرگوار شخصیتی خاص و ویژه داشت، شهید سید احسان میرسیار به این درک رسیده بود که بتواند به راحتی از جذابیتهای ظاهری این دنیا دل بکند و همه آنها را کنار گذاشته و برای دفاع از میهن در راه رضای خدا حرکت کند، در جامعه امروز ما که تاثیر فراوانی از جذابیتهای دنیا گرفته و میگیریم و منافع عمومی را قربانی منافع شخصی میکنیم یا توجهی به اخلاقیات نداریم قابل بررسی است، این سبک زندگی سر لوحه فعالیت و تفکر همه افراد این خانواده قرار دارد، همسر شهید هنوز هم تاکید دارد از اینکه همراه و پشتیبان همسرش برای دفاع از اسلام بوده و با رفتن او به جبهه مخالفت نکرده هرگز پشیمان نیست.
نویسنده کتاب «اهرم فشار» به نکته جذاب کتاب «کوچه باغ انار؛ به ماندنم عادت نکن» اشاره و بیان کرد: ویژگی که در کتاب نهفته پیرامون عملیاتی است که در منطقه تلحور در استان حلب رخ داد.
*** من زنده ام
وی به بخشی از کتاب «کوچه باغ انار؛ به ماندنم عادت نکن» که به خوابهای همسر شهید سید احسان میرسیار پرداخته اشاره و ابراز کرد: پس از اعلام شهادت سید احسان میرسیار همسرش بارها او را در خواب دیده بود در حالی که به همسرش تاکید میکرد که من زنده هستم همین امر سبب بی تابی همسرش میر کریم پور شده بود، هنگامی که خانواده سید احسان میرسیار به همراه سایر خانواده شهدا به دیدار مقام معظم رهبری رفته بودند یکی از خدام متوجه بیقراری بیش از حد همسر شهید احسان میرسیار شده بود و به وی گفته بود خواستهات را کتباً بنویسد تا آن را به دست رهبر برسانم پس از نوشته شدن درخواست مطلب به دست مقام معظم رهبری رسید در این زمان بود که ایشان برای اولین بار حکم تفحص پیکر شهدا در خاک سوریه را پس از برگزاری جلسات متعدد با شهید سپهبد قاسم سلیمانی اعلام کردند و شهدا مدافع حرم به خاک میهن بازگردانده شدند، این اتفاق خاصی بود که به واسطه شهید سید احسان میرسیار شکل گرفت.
بشیری به ویژگی خاص شهادت سید احسان میرسیار اشاره و خاطرنشان کرد: شهید سید احسان میرسیار در منطقهای رشد یافت که همه آنان سید بودند و ارادت ویژهای به حضرت فاطمه زهرا (س)» داشتند، نکته قابل توجه دیگر اینکه زمان شهادت سید احسان میرسیار در ایام فاطمیه بود و در ایام فاطمیه نیز مورد تفحص و پیدا شد و زمانی که پیکر مطهرش به کشور بازگشت در ایام فاطمیه قرار داشت پیوند ویژه این شهید بزرگوار با حضرت «فاطمه زهرا (س)» و ایام فاطمیه نقطهای برجسته برای این شهید است.
انتهای پیام/
برچسب ها: اخبار ادبیات انتشارات روایت فتحمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا اخبار ادبیات انتشارات روایت فتح شهید سید احسان میرسیار ایام فاطمیه مدافع حرم همسر شهید ویژه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۸۳۸۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی غمانگیز از سرنوشت پدران و مادران سالمندان سنندج+فیلم
پدران و مادرانی در سرای سالمندان سنندج به دور از خانواده و در غربت به سر میبرند که وضعیت زندگی و سرنوشت آنان هر کدام صد قصه و حکایت دارد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، زندگی گلدانی است چهار فصلش همه سبز، اما گاهی اوقات فصل آخر که تجربهای ناخواسته است و افراد بدون هیچ گونه تمایلی ناگزیر از استقبال آن، برای برخی تلخ سپری میشود، البته این تجربه همیشه تلخ و مملو از غم نیست، اما سکوت بیشتر مردان و زنان در سن کهنسالی و دوران سالمندی، بسیار پر معنا و سرشار از ناگفتهها است.
بیشتر آنان معتقدند که سکوتشان از رضایت نیستف اما میگویند که دلشان اهل شکایت نیست، این قصه تلخ پدران و مادرانی است که در خانه سالمندان سنندج ناگزیر زندگی میکنند، در این روزهای عید نوروز سری به خانه سالمندان سنندج زدیم تا جویای حال عزیزانی بشویم که به فراموشی سپرده شدهاند؛ پدران و مادران عزیزی که دیروز همه چیز خود را برای فرزندانشان فدا کردند تا امروز عصای دست آنها باشند، اما در این دوران پیری نامهربانی و ناملایمت سهم زندگیشان شده است، کسانی که همانند من و شما امیدها و آرزوهایی داشتند.
در این دیدار یک ساعته که با پدران و ماردان داشتیم، صحنههایی تلخ از چهره غمانگیز و چشمانتظار و البته عبرتآموز هر کدام از پدران و مادران در سرای سالمندان دیدیم که دل هر آدمی را به درد میآورد،؛ از پدری که گفت پسرم من را از خانه بیرون کرده و گفته دیگر شما پیر شدی و وجودتان در خانه برایمان شرمآور است تا مادری که گفت چهار سال پسر و دخترم سری به من نزدهاند و هر لحظه منتظر دیدن و شنیدن صدایشان هستم و با این وجود همیشه برایشان دعای خیر میکنم که سلامت باشند.
یا بودند پدرانی که علیرغم اینکه از خانواده خود دور شدهاند، اما از حضور و نحوه خدماتدهی در سرای سالمندان ابراز رضایت داشتند و میگفتند دوست نداریم از اینجا برویم، چرا که بیشتر از فرزندانمان در خوراک و نظافت به ما رسیدگی میکنند. یکی دیگر از مادران که آلزایمر داشت به ما گفت من را هم با خودتان ببرید الان فرزندانم دنبال من میگردند و نگران شدهاند، اما غافل از اینکه شب گذشته پسر نامهربانش او را به سالمندان برده بود! یا یکی دیگر از مادران که تلفنی با برادرش حرف زد و چشمانش پر از اشک شد و عید را به او تبریک گفت. یا روایت تلخ دیگری از یکی از پدران که بازنشسته و حقوق خود را به بهزیستی و صرف هزینههای خود کرده بود که به گفته پرسنل آنجا هر روز دخترش پیام صوتی میفرستد که پدرم را از سالمندان بیرون کند، چون او حقوقش را ما نداده است و صدها روایتها و صحنههای تلخ و دردآور دیگر.
قلم و وضعیت روحی از آنچه که امروز در سرای سالمندان بر ما گذشت، دیگر بیشتر از این یاری نوشتن نکرد، آنچه که میبینید روایتی تلخ از وضعیت اینروزهای سالمندان سنندج است که در این ایام تعطیلات به دور از خانواده و غربت به سر میبرند، باشد که نکند جوانان دیگری در نحوه برخورد با پدران و مادرانشان دچار غلفت و خطا شوند.
.
انتهای پیام/481/