مینو محرز: عطاریها باید جمع شوند/ آبروی طب سنتی را بردهاند
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۸۸۸۱۶
ساعت24-ببینید طب سنتی وجود دارد، حتی دانشکده و متخصصین خودش را دارد. اینها باید مقداری با روشهای جدید تحقیقاتشان را انجام بدهند تا حرفی برای گفتن داشته باشند. از سمتی عطاریها باید جمع شوند چون متاسفانه بخشی از طبسنتی وارد سیستم عطاری شده است، ما اصلا عطاری را قبول نداریم. به همین دلیل از این طب مکمل سوءاستفاده میشود، این طب باید وجود داشته باشد، قبولش هم داریم اما به جای خودش
مجوز به چهار داروی طب سنتی موثر در درمان کرونا توسط وزارت بهداشت، آن هم در صورتی که هنوز شرکتهای داروسازی جهان هیچ دارویی برای درمان این بیماری پیدا نکردهاند با واکنشهای مختلفی روبرو شده است؛ مخالفان نحوه صدور این مجوز را زیر سوال بردهاند و برخی موافقان افراطی طب سنتی هم این داروها را موثر از داروهای دیگر دانستهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین رابطه رئیس سازمان نظام پزشکی در نامهای به رئیس سازمان غذاودارو خواست مستندات علمی منجر به تایید داروهای منصوب به حوزه طب سنتی در خصوص درمان کرونا به این سازمان ارائه شود. در بخشی از نامه او آمده است: «با توجه به طرح پروندههایی در حوزه انتظامی سازمان نظامپزشکی در مقوله بیماری کرونا و داروهای استفاده شده در این بیماری خواهشمند است مستندات علمی منجر به ارائه مجوز به داروهای شربت موکوزیفت، شربت استاپ سیویر، شربت آنوال اس، اسپری دهانی PHR ۱۶۰ را برای استفاده کارشناسان و اساتید کمیسیون انتظامی سازمان نظامپزشکی ارائه فرمایید.»
البته این نگاه موافق و مخالف به طب سنتی در ایران موضوع جدیدی نیست، حتی به نظر میرسد این اختلاف نظر در استعفای رضا ملکزاده معاون وزیر بهداشت بیتاثیر نبوده است. او در بخشی از نامه استعفای خود نوشته بود که "تمام کشورهای پیشرفته دستیابی به داروی این بیماری را به مطالعات کارآزمایی بالینی بزرگ متصل کردهاند و ایران نمیتواند در این زمینه به درمانهای پیشنهادی حامیان شبه علم دل خوش کند که هیچ آگاهی از تحولات علم پزشکی مدرن و جوانب پیچیده ویروس کرونا ندارند و به خود زحمت تحقیقات در هیچ موضوع علمی را نمیدهند."
اما به نظر میرسد، طب سنتی نه یک درمان مهم برای بیماریهای خطرناک و نه روشی قابل انکار است. دکتر مینو محرز، پزشک عفونی و عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا میگوید که این طب مانند هومیوپاتی، طب سوزنی و ... در رده طبهای مکمل قرار میگیرد و خودش نه اما زیاده روی در آن خطرناک است، اتفاقی که در ماههای گذشته بارها دیده شده است.
محرز در این رابطه میگوید: «در اینجا مردم را به عطاری عادت دادهاند و متاسفانه این خطرناک است. چون ما اصلا نمیدانیم گیاهی که در عطاری وجود دارد اصلا چه چیزی است. کسانی که عطاری راهانداختند طب سنتی را به یک مسیر بسیار غلط بردند. این طب سنتی که دانشکده و متخصص دارد را باید از عطاریها جدا کرد، ما عطاری را به هیچوجه قبول نداریم.همچنین متخصصین ایران هم باید روی اثرات داروهایشان تحقیقات بیشتری کنند و با متدولوژی درست کار کنند، وقتی این داروها از نظر تحقیقاتی جواب معنادار داشته باشد، آدم از آن استفاده میکند و ما هم آن را قبول میکنیم، بالاخره پایه خیلی از داروها گیاهی است.»
مشروح گفتوگو خبرآنلاین با محرز را اینجا بخوانید:
شما به عنوان یک پزشک، چقدر طب سنتی را قبول دارید؟ و اصلا آیا این نوع درمان علمی حساب میشود؟
ببینید طب سنتی چیزی است که در کتابهای پزشکی از آن به عنوان طب مکمل یا Alternative medicine نام میبرند و مثل هومیوپاتی، طب سوزنی، طب گیاهی و ... طب سنتی زیرمجموع این گروه است. ما باید به عنوان پزشک این درمانها را بلد باشیم اما در استفاده از آن زیادهروی نکنیم، چراکه ممکن است با پیامدهای این کار در بیماران روبرو شویم.
چه پیامدهایی؟
یک مثال بزنم، زمانی هومیوپاتی خیلی مد شده بود. من مریضی داشتم که باید تحت درمان کورتون قرار میگرفت چراکه چشمش به دلایلی گرفتار شده بود. این بیمار یک مدت نیامد، بعد دیدم متاسفانه کور شدند. گفتند که پیش یک هومیوپات رفتهاند و به او گفتهاند تا همه داروهایش را قطع کرده و چیز دیگری مصرف کند. وقتی آن بیماری چشمش را گرفتار کرده بود، مشخص بود که عدم مصرف کورتون کورش میکند.
به طور کلی زیادهروی در هرچیزی غلط است، مثلا این که مریضی که سرطان خون دارد، به درمان هومیوپاتی ببرند نمونه زیادهروی در این کار است. من در هند و پاکستان دیدم که در بیمارستانها یک کلینیک هومیوپاتی وجود دارد، اینها کنار هم هستند. ما هم آنها را انکار نمیکنیم، اما در عین حال آنها هم نباید در پزشکی و درمانهای لازم دخالت کنند و بدون شناخت یک نوع بیماری از بیمان بخواهند که درمانشان را کنار بگذارند.
ما پزشکانی که طب نوین خواندیم باید یک مقدار مباحث طب مکمل را مطالعه کرده باشیم تا بتوانیم به سوالات مریض پاسخ بدهیم. مثلا این که بیماری را راهنمایی کنیم که بدون قطع داروهایش از یک شیوه طب مکمل استفاده بکند یا نه.
با توجه به اطلاعاتی که طبهای مکمل دارید، فکر میکنید این شیوهها در درمان بیماریهای عفونی چقدر موثر هستند؟
هومیوپاتی و طب سوزنی خیلی نمیتوانند روی ویروس یا باکتری اثری داشته باشند. در طب سنتی ممکن است این چنین باشد، چون برخی گیاهها وجود دارند که موثر هستند.
من و چند نفر از استادان دانشگاه روی چهار گیاه که ترکیبشان روی HIV موثر بوده کار کردیم و من مسئول بخش آزمایشهای کلینیکی آن بودم و بلدم چه کار کنم. چهرسال طول کشید تا روی دوهزار بیمار کار کنیم تا وزارت بهداشت به ما مجوز بدهد. به این راحتی وزارت بهداشت به داروهای گیاهی و سنتی مجوز نمیدهد.
اما چند روز پیش اعلام شد که چند دارو در بخش طب سنتی برای درمان کرونا مجوز گرفتهاند، در حالی که درباره کرونا خیلی از کشورها به داروهای طب مدرن هم مجوز نمیدهند، چراکه هنوز یک سال از شیوع ویروس نگذشته است. فکر نمیکنید برای انجام این کار کمی زود بود؟
قرار شد که تحقیقات این داروها در کمیته علمی مطرح بشود، این داروها را یک عده متخصصین طب سنتی انجام دادند و با آنچه در عطاریها عرضه میشود فرق میکند. قرار است آنها متدولوژی خود را در کمیته علمی مطرح کنند، اگر قابل بود و روی تعداد بیشتری مریض بررسی شوند چراکه در کووید تعداد بیمارانی که درمان روی آنها آزمایش میشود باید خیلی زیاد باشد.
اگر انشالله موثر بودند از این داروها به عنوان مکمل و نه داروی کرونا مجوز بگیرند.
شما گفتید که در مراجعه به طب مکمل باید نوعی تعادل وجود داشته باشد، به نظر شما در ایران این نوع تعادل وجود دارد؟
ببینید طب سنتی وجود دارد، حتی دانشکده و متخصصین خودش را دارد. اینها باید مقداری با روشهای جدید تحقیقاتشان را انجام بدهند تا حرفی برای گفتن داشته باشند. از سمتی عطاریها باید جمع شوند چون متاسفانه بخشی از طبسنتی وارد سیستم عطاری شده است، ما اصلا عطاری را قبول نداریم. به همین دلیل از این طب مکمل سوءاستفاده میشود، این طب باید وجود داشته باشد، قبولش هم داریم اما به جای خودش. یکی از کشورهایی که خیلی روی فیتوترامی (گیاه درمانی) کار میکند، آلمان است. اما آنجا این کار روی اصول و با مجوز وزارت بهداشت صورت میگیرد.
در اینجا مردم را به عطاری عادت دادهاند و متاسفانه این خطرناک است. چون ما اصلا نمیدانیم گیاهی که در عطاری وجود دارد اصلا چه چیزی است. کسانی که عطاری راه انداختند طب سنتی را به یک مسیر بسیار غلط بردند. این طب سنتی که دانشکده و متخصص دارد را باید از عطاریها جدا کرد، ما عطاری را به هیچوجه قبول نداریم.همچنین متخصصین ایران هم باید روی اثرات داروهایشان تحقیقات بیشتری کنند و با متدولوژی درست کار کنند، وقتی این داروها از نظر تحقیقاتی جواب معنادار داشته باشد، آدم از آن استفاده میکند و ما هم آن را قبول میکنیم، بالاخره پایه خیلی از داروها گیاهی است.
اما متاسفانه از اول پاندمی در فضای مجازی با تبلیغات عجیبی از عطاریها میدیدیم یا حتی فردی تبلیغ ادرار شتر را میکرد، اینها آبروی طب سنتی را هم بردهاند.
شما پیامدی از این ماجرا بین بیماران کرونایی دیدید؟
من اجازه نمیدهم که برای بیماران کرونایی چنین چیزهایی تزریق شود، اما شنیدم که چند مورد از این مسائل در شهرستانهای دیگر رخ داده است. ما در بیمارستان امام یا بیمارستانهای دانشگاهی اجازه نمیدهیم کسی الکی دارو بدهد. اگر چیزی مجوز انسانی گرفت آن زمان ما آن داروها را با روشهایی که وجود دارد روی مریضها کار میکنیم و نتایجش را بررسی کنیم. کمیته اخلاق باید مجوز بدهد، اما وزارت بهداشت خیلی نسبت به این موضوع سختگیر است و به راحتی برای این موضوع مجوز صادر نمیشود.
به طور کلی ما مخالف طب مکمل نیستیم اما تاثیرگذاری آن باید ثابت بشود، یکی از کشورهایی که تجربه زیادی در طب سنتی دارد چین است اما هنوز این کشور هم چیزی ارائه نکرده است که بتوانیم آن را درمان کووید-۱۹ بدانیم.
منبع: خبرآنلاینمنبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد قبول نداریم طب سنتی زیاده روی عطاری ها ما اصلا طب مکمل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۸۸۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناشنیدههایی از ۳۴ روز مقاومت جانانه تکاوران ارتش در خرمشهر /اگر سلاح داشتیم، شهر سقوط نمیکرد
جواد مرشدی: از سال ۱۲۹۹ تاکنون، بیش از یک قرن است که روز ارتش در ایران گرامی داشته می شود ، پس از پیروزی انقلاب هم امام (ره)۲۹ فروردین را بنام روز ارتش نامگذاری کردند تا ضمن ارایه کارنامه ارتش، افکارعمومی و کارشناسان هم مناسبت و مجالی برای گرامیداشت این فرزندان دلیر میهن داشته باشند، ارتشی که با وجود همه تغییر و تحولات سال های نخستین پس از پیروزی انقلاب ۵۷، شجاعانه به میدان مبارزه با ارتش آماده و تا بن دندان مسلح عراق شتافت و تاثیری انکارناپذیر در متوقف ساختن متجاوزان عراقی داشت.
ناخدا یکم هوشنگ صمدی که اعزام پیش از انقلاب او به انگلیس برای گذراندن دورهای عالی، همزمان با حضور صدام در همان مرکز لندن برای سپری کردن دوره اطلاعاتی بوده، در گفت و گویی صمیمانه با خبرآنلاین، روایتی دست اول، جذاب و کمتر شنیدهشده از آغازین روزهای دفاع مقدس را مرور کرد که با هم می خوانیم:
مشروح این گفت و گو را بخوانید:
***
شما قبلا فرمانده گردان تکاور دریایی بوشهر بوده اید، امروز هم روز ارتش است ،لطفا از نقش ارتش در دوران دفاع مقدس برایمان بگویید.
ضمن تبریک این روز به همه همرزمان ارتشی بعنوان یک ارتشی می گویم ارتش در جنگ ۸ ساله تحمیلی نقش اصلی و موثر را داشت. در یکم مهر ۱۳۵۹ سپاه و بسیج آنچنان سازمانی نداشتند و ارتش بود که با همه مشکلاتی که در دوران انقلاب به سرش آمده بود و معاندین ،جاسوسان و بدخواهان صحبت انحلال ارتش را می کردند و با صدور بخشنامه های مختلف خواسته و ناخواسته برای تضعیف ارتش تلاش می کردند اما ارتش، روز ۳۱ شهریور مردانه در جلوی دشمن ظاهر شد.ما وجود دشمن و احتمال جنگ را از خرداد ۵۸ به مسئولین اطلاع می دادیم ،من خودم فرمانده گردان تکاروران در جبهه جنوب و خوزستان بودم واز خرداد ۵۸ چهار واحد در آنجا داشتم که روزانه به ما اطلاعات می دادند که دشمن دارد چکار می کند و در چه وضعیتی است و ما این را به نیروی دریایی انتقال می دادیم و نیروی دریایی به ارتش و ارتش به مسئولین می داد ولی مسئولین قبول نمی کردند و می گفتند بیشنر مردم عراق شیعه هستند و انقلاب را به ما تبریک گفته اند و به ما حمله نمی کنند و این برای ما بسیار سنگین تمام می شد که چرا آنها وظیفه سازمانی ارتش را نمی دانند آنقدر برای تضعیف ارتش کار می کنند؟ برخلاف همه این فشارها و تنگناها، ارتش از روز ۳۱ شهریور وارد عمل شد و کار را به جایی رساند که به فاصله یک هفته یغنی هفتم مهر صدام پیشنهاد مذاکره کرد. هدف صدام این بود که یکم مهر، خرمشهر را بگیرد ،سوم مهر، خوزستان و نهایتا، هفتم مهر در میدان آزادی تهران و در جمع رسانه های خارجی، گفت و گوی پیروزی را برگزار کند.
چرا صدام به فاصله هفت روز پس از آغا تجاوز به خاک ایران، مصلحت را در ارایه پیشنهاد مذاکره دید ؟
به علت مقاومت ارتش ، پیشروی را دور از دسترس می دید. این درحالی است که ارتش در آن زمان فرماندهان اصلی و رده بالای خود را از دست داده بود، سپهبد،سرلشگر،سرتیپ و ارتشبد نداشتیم و همه حذف شده بودند و حداکثر، فرماندهان میانی، مانده بودند.آن زمان در پی تلاش و فشار برخی نمایندگان مجلس، سیزده هزار افسر ارشد ارتش را پاکسازی کردند و در سطوح بالای فرماندهی ارتش، کسی نمانده بود. من پنجم مهر رفتم ۵ عراده تانک چیفتن از لشگر ۹۲ زرهی اهواز بگیرم و دنبال فرمانده گردان تانک گشتم ، نهایتا، یک سروان مخابرات را پیدا کردم و ایشان گفت من فرمانده هستم ،گفتم جناب سروان رسته شما مخابرات است وسروان مخابرات اگر خیلی خیلی زرنگ باشد می تواند یک گردان مخابرات را اداره کند نه گردان تانک چیفتن را! گردان تانک را افسر زرهی با درجه سرهنگ دومی باید اداره کند .این وضعیتی بود که در ابتدای جنگ برای ما پیش آمده بود و ارتش با این همه مشکلات توانست در روز هفتم دشمن را متوقف و به زانو در آوَرَد . فاصله شلمچه تا خرمشهر ۵/۱۶کیلومتر بود و دشمن می توانست یک ساعته به خرمشهر برسد ولی با مقاومت شجاعانه ارتش ، روز هفتم، هنوز نتوانتسته بود از پُل نو که بین شلمچه و خرمشهر است ، عبور کند. .شهید صفری افسر تکاور تیربارچی محافظ پل نو اجازه نمی داد پرنده ای هم از این پل عبور بکند، چه رسد به نظامیان دشمن. و مسیر دیگری نیز برای عبور تانک ها و نفربرهای عراقی غیر از این پل وجود نداشت.ارتش با همه مشکلات مردانه ایستادگی کرد ما رزمندگان آن زمان ارتش افتخار می کنیم که در طول ۸ سال دفاع ، مهم ترین وظیفه سازمانی خود، یعنی حفظ مرزهای کشور را به حوبی انجام دادیم.
بر این اساس ارتش در حفظ مرزها نقش بسزایی داشته است.
بله ارتش نقش کاملی داشت،ما در سه جبهه می جنگیدیم،جبهه شمالی،جبهه میانی و جبهه جنوبی که من درجبهه جنوبی و خوزستان بودم . گردان تکاوران ماموریت زمینی ندارد و ماموریت سازمانی و اصلی این گردان حفظ سواحل ،سکوهای نفتی و جزایر است و ما در خرمشهر با دشمن جنگیدیم و ۳۴ روز در برابر دشمنی که می خواست روز اول خرمشهر را تصرف کند مقاومت کردیم.
گردان تحت امر شما شامل چند تکاور بود و با چه تعداد نیرویی این مقاومت را انجام دادید؟
من ۸۰۰ تا ۹۰۰ نقر تکاور داشتم که همگی افسر و درجه دار بودند ، ما سرباز نداشتیم.
نبروهای مردمی هم شما را همراهی می کردند؟
بله، نیروهای مردمی از اقشار مختلف هم شاید ۴۰۰ نفر با ما همراه بودند.ما توانستیم با این تعداد نیرو در مقابل دو لشکر زرهی و مکانیزه ارتش عراق با چند گردان گارد ریاست جمهوری و چند گردان جیش الشعبی مثل بسیج ما، مقاومت کنیم.ارتشی ها مردانه در برابر دشمن ایستادگی کردند و همان مدافعین خرمشهر که من همیشه از آنها یاد می کنم از اقشار کشور بودند مردانه جان برکف ایستادند و الان اسمی از آنها برده نمی شود .
چرا اسامی این غیورمردان برده نمی شود؟
نمی دانم ،ببینید امروز روز ارتش است و در اصل روز نیروی زمینی نیز می باشد ولی در رادیو و تلوزیون چه برنامه ای می بینید؟ رسانه ملی چه برنامه ای برای امروز دارد .اینها را ببینید و بعد بپرسید چرا اسامی آن دلاورمردان برده نمی شود؟
گویا، شما در ابتدای جنگ بازنشسته شده بودید و به میل خود تان وارد جنگ شدید ...
بله من دو ماه بود که بازنشست شده بودم ولی چون هنوز نفر بعدی نیامده بود واحد را تحویل بگیرد من مشغول خدمت بودم. زمانی که جنگ آغاز شد من تسویه حساب هم کرده بودم و فرمانده به من گفت تسویه حساب شما روز میز من است می خواهی بروی یا بمانی؟ گفتم نخیر ناخدا رزمجو من با واحدم می روم خرمشهر،دشمن وارد خانه ما شده و غیرت ما قبول نمی کند. من اجازه نمی دهم تا زمانی که زنده هستم دشمن خاک کشور من را زیر پا داشته باشد.شعار من این است : دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد، تکاور می گوید می جنگم جان می دهم ،خون می دهم ولی یک وجب از خاک کشور به دشمن نمی دهم.
امروز علاوه بر روز ارتش سالگرد غرق شدن ناوشکن سهند و حمله به ناوشکن سبلان و ناوچه جوشن در سال ۱۳۶۷ از سوی آمریکا هم هست، ،شما در این نبرد شرکت داشتید؟
نه من مشارکت نداشتم ولی جالب این است که اسمی از رزمندگان این ناوشکن ها هم برده نمی شود! فرماندهان اینها الان کجا هستند؟ آیا رادیو و تلویزیون اسمی از این سه ناو برده است؟ اینها در مقابل ارتش آمریکا ایستادند چرا اسمی از آنها برده نمی شود .من می خواهم بگویم رادیو تلویزیون برای ما ارتشی ها کار نمی کند، دوست ندارند، جانفشانی های دلاوران ارتش را بازتاب بدهند. بارها در شبکه های مختلف گفته ام شما رادیو تلویزیون ملی نیستید، میلی هستید و با هیچ وقت با ما جور نیستید. شهدای ما از شما شاکی هستند،حق شهدای ما را از بین برده اید.تا حالا کِی اسمی از شهید مرادی فرمانده گردان ۱۰۶ برده شده؟ شهیدی که ترکش سرش را از بدنش جدا کرد و در جلوی چشم من بدون سر در جاده اهواز می دوید و افتاد زمین و وقتی وی را در آغوش گرفتم در بغل من شهید شد.کجا هستند ۱۰۳ نفری که در ۳۴ روز مقاومت در خرمشهر از گردان تکاوران شهید دادیم.کجا هستند ۲۹۳ نفر جانباز از ده درصد تا ۹۳ درصد ،امیر سیاری هم تکاوری است که در همان ۳۴ روز ۷۵ درصد جانباز شدند.
شما پیشرفت ها و دستاوردهای ارتش را چگونه می بینید؟
من الان بازنشسته هستم و الان در ارتش نیستم و اطلاعاتی ندارم.
درست ،ولی به هر حال اخبار را که رصد می کنید. بنابر همین اخبار دستاوردهای ارتش را چگونه ارزیابی می کنید؟
آنچه که از دور می شنوم انشاالله خوب است.
تاثیر حضور نیروی دریایی ارتش را در آبهای بین المللی را چگونه می بینید؟
الان نیروی دریایی خیلی خوب است و اصلا قابل مقایسه با آن زمان نیست،حتی واحد خودم. دنبال یک قبضه توپ ۱۰۵ یا ۱۵۵ می دویدم و گیر نمی آوردم ولی الحمدالله الان تیپ های تفنگداران و تکاروران ما آتشبار دارند .بعضی وقت ها که به جاسک و چابهار می روم و این پیشرفت ها را می بینم لذت می برم.حتی یک بار لوله یک توپ را بغل کردم و گریه کردم و فرمانده وقت آمد و گفت چرا گریه می کنید گفتم خوشحالم که شما این سلاح دارید واز خوشحالی گریه می کنم ،شما این را دارید و من در زمان جنگ این را نداشتم که اگر داشتم خرمشهر سقوط نمی کرد.
۲۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896415