تلاش صهیونیستها برای ترور شهید فخریزاده از کی کلید خورد؟
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۲۵۴۱۲
گروه بینالملل خبرگزاری فارس - «محسن فخریزاده! این اسم را به خاطر داشته باشید.»؛ اینها عباراتی است که «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در تیرماه سال ۱۳۹۷، هنگامی که یک نمایش تبلیغاتی برای توجیه خروج آمریکا از برجام به راه انداخته بود بر سر زبان آورد.
نتانیاهو در آن نمایش تبلیغاتی گفت که دکتر فخریزاده نقشی محوری در پیشرفت تحقیقات و برنامه هستهای ایران داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با توجه به سابقه رژیم صهیونیستی در توسل به تروریسم برای جلوگیری از موفقیتهای علمی-تحقیقاتی ایران در زمینه هستهای، این اظهارات نتانیاهو در آن زمان یکی از روشنترین اشاراتی بود که از اهداف شوم این رژیم در قبال یکی دیگر از چهرههای برجسته علمی ایران خبر میداد.
البته، نام شهید فخریزاده از مدتها قبلتر در صدر اهداف ترور رژیم اسرائیل قرار داشت و چند اقدام نیز علیه ایشان ناکام مانده بود.
در همین راستا، «رونن برگمن»، نویسنده اسرائیلی در کتابش با عنوان «برخیز و تو زودتر بکش؛ تاریخ سری ترورهای هدفمند اسرائیل» نوشته بعد از آنکه سازمان جاسوسی موساد برنامهای را برای ترور دانشمندان هستهای ایران آغاز کرد، فخریزاده یکی از گزینههای احتمالی بود که در فهرست ترور اسرائیل قرار داشت و به همین جهت، ایران اقدامات حفاظتی از او را افزایش داد.
برنامه ترور رژیم صهیونیستی، آنطور که برگمن توضیح داده از می ۲۰۰۳ توسط «تامیر پادرو»، یکی از معاونان ارشد «مئیر داگان»، رئیس وقت سازمان جاسوسی موساد طراحی شد و به تأیید داگان رسید.
برگمن میگوید پاردو هنگام ارائه این طرح در توضیح درباره ضروت آن گفت: «مفروضه آغازین ما این است که کشوری با فناوریهای پیشرفته و ثروت غنی مانند ایران اگر به دنبال تقویت برنامه هستهای خود باشد سرانجام به آن دست خواهد یافت. به عبارت دیگر، توقف فوری چنین پروژهای یا باید در نتیجه تغییر در ذهنیتها حاصل شود یا در نتیجه تغییر در هویت نخبگان سیاسی در ایران.»
او در ادامه گفت: «در چنین وضعیتی، اسرائیل سه گزینه پیش رو دارد. اول، شکست دادن ایران [در نبرد نظامی]. دوم، تغییر حکومت ایران و سوم، متقاعد کردن نخبگان سیاسی ایران به اینکه هزینه پیگیری برنامه هستهای بیشتر از دستاوردهایی است که آنها از متوقف کردن این برنامه به دست خواهند آورد.»
از آنجا که گزینههای اول و دوم برای رژیم صهیونیستی دستنیافتنی بودند تنها گزینه سوم میماند و تلآویو و مجموعهای از اقدامات پنهانی از خرابکاری در برنامه هستهای ایران گرفته تا ترور ۱۵ شخصیت کلیدی در برنامه هستهای ایران را در دستور کار قرار داد.
موساد البته تنها اگرچه آغازگر این برنامه بود تنها بازیگر آن نبود. در آن زمان، توافقی چهارجانبه میان «سازمان اطلاعات مرکزی» (سیا)، «آژانس امنیت ملی آمریکا» (اناسای)، موساد و «آژانس اطلاعات نظامی اسرائیل» (آمان) برای پیشبرد این طرح مخفیانه به امضا رسید.
البته، برگمن میگوید که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا عملیات ترور دانشمندان هستهای را موساد به تنهایی انجام میداد و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا مسئولیت اجرای بخشهای دیگری از برنامه مانند اقدامات خرابکارانه در برنامه هستهای ایران یا گردآوری اطلاعات درباره آن را به عهده داشتند.
شهید «مسعود علیمحمدی»، نخستین هدف این همکاری تروریستی بود و دستگاههای جاسوسی رژیم صهیونیستی و آمریکا چند ماه بعدتر «مجید شهریاری» و یک سال بعدتر «داریوش رضایینژاد» و «مصطفی احمدی روشن» را به شهادت رساندند. در این میان، طرح موساد برای ترور «فریدون عباسی دوانی»، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی ناکام ماند.
در سالهای بعد، نام دکتر فخریزاده همواره به عنوان یکی از اهداف رژیم صهیونیستی برای ترور قرار داشت و در اردیبهشتماه سال ۹۷ رسانههای صهیونیستی گزارش شدند که یک عملیات موساد علیه ایشان در سالهای قبلتر (سال ۱۳۸۷ به گفته عباسی دوانی) ناکام مانده است.
پایگاه «واللانیوز» گزارش داده بود که نام آقای فخریزاده از طریق لیست سازمان ملل در اختیار موساد قرار گرفته و ایشان در این لیست تحت عنوان «دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک (PHRC)» معرفی شده است.
در این میان از نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ترور دانشمندان هستهای ایران نیز نباید غافل ماند. «علیاصغرسلطانیه»، نماینده سابق ایران در آژانس زمانی درباره چرایی منع مصاحبه دانشمندان ایرانی با بازرسان آژانس گفته بود: «نام دانشمندان هستهای ایران که در بازرسیها با آژانس همکاری دارند، توسط آژانس علنی شده و در لیست قطعنامههای غیرقانونی اتحادیه اروپا و شورای امنیت قرار گرفته است. تحریم دانشمندان هستهای ایران که ثابت شد توسط آمریکا و اسرائیل سازماندهی میشوند و اسامیای که در گزارش نام برده شده هدف ترور گروههای ترور این دو کشور و سازمانهای جاسوسی قرار میگیرند. همین تجربه تلخ سبب شد تا زمانی که در مذاکرات موسوم به برجام برای حل و فصل پرونده موسوم به PMD بحث مصاحبه با دانشمندان هستهای پیش آید، رهبر معظم انقلاب اسلامی به شدت در مقابل آن موضعگیری کردند.»
تازهترین سرنخها از تلاش برای ترور فخریزاده را باید در توصیههای لابی صهیونیستی «FDD» -که جزو طراحان اصلی سیاستهای ضد ایرانی واشنگتن است- جست.
«مارک دابوویتز»، رئیس لابی FDD که از افراد نزدیک به حزب لیکود رژیم صیهونیستی است در توصیههای خود در ماه جولای نوشته است: «همزمان با آنکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی به کارش در ایران ادامه میدهد سرویسهای اطلاعاتی آمریکا اسرائیل و سایر کشورهای غربی باید تلاشهای مخفیانه برای متوقف کردن برنامه هستهای غیرقانونی ایران را ادامه دهند.»
این پیشنهاد مدیر FDD مانند همیشه در کاخ سفید گوش شنوا داشت و کانال ۱۳ رژیم صهیونیستی هفته پیش گزارش داد دولت ترامپ و رژیم اسرائیل در تلاش هستند از طریق انجام برخی «عملیاتهای مخفیانه» فشار را بر برنامه هستهای ایران افزایش دهند.
اما آیا ترور دانشمندان هستهای ایران کمکی به تحقق اهداف رژیم صهیونیستی و آمریکا در کند کردن فعالیتهای هستهای ایران کرده است؟
برگمن در یادداشتی سال ۲۰۱۸ در نشریه «پولیتیکو» به این سئوال از قول «ایهود باراک» که در زمان اجرای عملیاتهای تروریستی علیه دانشمندان هستهای ایران وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بوده پاسخ منفی داده و نوشته است: «برنامه هستهای ایران بیش از آن چیزی که من امید داشتم پیشرفت کرد.»
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: رژیم صهیونیستی بنیامین نتانیاهو محسن فخری زاده دانشمندان هسته ای ایران ترور دانشمندان هسته ای برنامه هسته ای ایران رژیم صهیونیستی فخری زاده برای ترور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۲۵۴۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیسابقه، تحقیرکننده و تغییردهنده محاسبات
در روزهایی که تنها کمتر از هشت سال از انقلاب بهمن ۵۷ میگذشت. انقلابی که پَر شعلهاش اول از همه سفارت رژیم صهیونیستی را در مرکز تهران گرفت.
به گزارش مشرق، نشریه خط حزب الله در شماره جدید خود نوشت: «خواهید دید که پس از خوابیدن زبانه شعلهی تند مذهب در رژیم خمینی ایران، آنچه که باقی می ماند منافع مشترک ایران و اسرائیل است.» اینها را یک کارشناس صهیونیست گفته بود؛ شانزدهم آذرماه ۱۳۶۵.
در روزهایی که تنها کمتر از هشت سال از انقلاب بهمن ۵۷ میگذشت. انقلابی که پَر شعلهاش اول از همه سفارت رژیم صهیونیستی را در مرکز تهران گرفت. عصر روز ۲۲ بهمن هنوز چند ساعت از پیروزی انقلاب نگذشته بود که سفارتخانه صهیونیستهای غاصب توسط ملّت انقلابی تسخیر و به مردم فلسطین هدیه شد.
تقریباً ۸ سال بعد از آن روزها و در آذرماه ۱۳۶۵ و زمانی که ایران درگیر جنگ تحمیلی بود کارشناس صهیونیستی از لابلای فشارهای وارد به نظام جدید سیاسی در ایران بهدنبال خیالبافی همزیستی بود. حالا بیش از ۱۳ هزار و ۶۰۰ روز از آن روز گذشته. نفرت از اشغالگران صهیونیستی و حرارت خصومتی که با تسخیر سفارتخانهی صهیونیستها در خیابان کاخ سابق(فلسطین فعلی) شعله گرفته بود حالا نه تنها سرد یا خاموش نشده بلکه بیشتر از هر زمان دیگری است.
آنقدر بیشتر که حتی کارشناسان صهیونیست را هم به این اشتباه انداخته که حضرت آیتالله خامنهای از بنیانگذار جمهوری اسلامی هم اسرائیلستیزتر است. غافل از آنکه ایرانِ آن روزها درگیر با دشمنی با صدام بود و عقیدهی امام رحمهالله و رزمندگان ایرانی هم آن بود که راه قدس از کربلا میگذرد و چه درست فکر و تحلیل کرده بودند. ایران سالهاست که از کربلا گذشته. خبری از دیکتاتور بعثی عراق نیست و نیم میلیون سرباز اشغالگر ارتش آمریکا هم مجبور شدهاند عراق و افغانستان را تخلیه کنند و حالا مانده آرمان آزادسازی قدس!
خصومت ایرانیها با این پادگان اشغالی در غرب آسیا نه تنها پایین نیامده که بالاتر هم رفته. برخلاف روزها و ماهها و سالهای ابتدای انقلاب حالا ایرانیها در حمایت از آرمان فلسطین تنها هم نیستند. رسانهی آمریکایی درست گفته بود؛ ایران در تمام این سالها صبورانه کمربند مقاومت را در اطراف سرزمینهای اشغالی محکم کرده.
آنقدر محکم که حالا نه ایران بلکه زنجیره مقاومت که دو سه دهه قبل اخگرهای شهادتطلبانه کوچکی علیه اشغالگری مقاومت بودند حال خود تبدیل به ستارگان درخشان و گدازههای پرحرارتی شدهاند که هرکدام به تنهایی میتوانند ضربهی حیاتی به اشغالگران صهیونیستی وارد کنند. تحلیلگر رسانهی صهیونیستی هم در ضمن تحلیل حملهی موشکی اخیر ایران به اراضی اشغالی درست گفته بود که افسانهی بازدارندگی اسرائیل پیش از آنکه با حمله اخیر و در تهران متلاشی شود در لبنان و غزه از بین رفته بود.
رسانه صهیونیستی: متحمل تحقیر بیسابقهای شدیم
این عبارات در سال ۲۰۲۴ و در یک رسانهی صهیونیستی، توصیف وضعیت و حالِ رژیمی است که پیش از این در درگیریهای شش هفت دههی گذشته چه در جنگهای ۱۹۴۸ و چه در ۱۹۶۷ و چه در ۱۹۷۳ سابقهی تحمیل شکستهای سنگینی را به ارتشهای عربی مدعی آن سالها در منطقه دارد.
کنار هم گذاشتن همهی این واقعیتهاست که تحلیلگر صهیونیست را در رسانهی صهیونیستی معاریو به این واقعیات میرساند: «ما متحمل تحقیر عمومی بیسابقهای شدیم. بازدارندگی اسرائیل که مانع حملهی مستقیم به ما میشد از بین رفته است. تلاش بازدارندهی بینالمللی هم در روزهای اخیر شکست خورد. برای اولین بار از ایران بهسوی اسرائیل موشک شلیک شد!»
این بهت عمومی از مواجههی مستقیم جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی در دیگر رسانههای رژیم هم قابل مشاهده است. یدیعوت آحارنوت دیگر رسانهی صهیونیستی در گزارشی تحلیلی به این حمله پرداخته، رفتار محتاطانهی فعلی رژیم در برابر ایران را با سابقهی هجومی و تهاجمی گذشتهی آن مقایسه کرده و با اشاره به حملهی موشکی منفعلانهی صدام حسین در جنگ اول خلیج فارس که برای فرار از حملهی ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا و برای بیرون راندن عراق از کویت صورت گرفت مینویسد: «اسرائیل در آن زمان بهدرخواست آمریکا و برای اینکه ائتلاف علیه صدام دچار مشکل نشود از پاسخ و حمله به عراق خودداری کرد. این مرتبه اما این ایالات متحده بود که از اسرائیل درخواست کرد ساکت بنشنید!» یدیعوت آحارنوت اشارهی پررنگی دارد که بعد از ۳۰ سال این اولین مرتبه است که رژیم غاصب از سوی یک کشور مستقل مورد حملهی مستقیم قرار گرفته است.
وزیر خارجه رژیم: با افتخار میگویند ما شما را زدیم!
این واکنشها محدود به فضای رسانهای نیست. وزیر خارجهی رژیم صهیونیستی هم که تلاشهای دیپلماتیک زیادی را برای فشار به ایران دنبال میکرد -و از قضا عمدهی این تلاشها هم از جمله طرح موضوع در شورای امنیت سازمان ملل به شکست انجامیده است- در نامهای به آمریکا و کانادا و کشورهای همسو و اعضای اتحادیه اروپا اعترافات جالبی درباره ابعاد حمله مستقیم ایران به داخل اراضی اشغالی داشته است.
در این نامه علاوه بر درخواست «تحریم پروژهی موشکی ایران» و «درج نام سپاه پاسداران در سازمانهای تروریستی» بر این نکتهی مهم تأکید کرده که ایران «علناً» و «با افتخار» مسئولیت این حمله را پذیرفته است. وزیر خارجهی رژیم با وجود لفاظیهای سیاسی و نظامی اما در نهایت به این گزاره اعتراف کرده که «آخرین حملهی ایران از داخل خاک خود به اسرائیل در گستره و اندازه یک حملهی بیسابقه» است.
این واکنشها و سرریز آنها به رسانههای صهیونیستی و غربی و آمریکایی در حالی صورت میگیرد که بسیاری از این رسانهها مدعی بودند ایران بنا به ملاحظات متعدد داخلی و خارجی فعلاً ناچار است با تهاجمها و تجاوزهای اسرائیلیها کنار بیاید.
اقدام اخیر نظامی جمهوری اسلامی ایران اما همهی این محاسبات را بر هم ریخت. این را هم میتوان در واکنش مقامات و مسئولان رژیم صهیونیستی دریافت و هم موضوعی است که در رسانههای غربی نیز به آن اشاره شده است. نیویورکتایمز، رسانهی مطرح آمریکایی از رسانههایی است که به این موضوع اشاره کرده است. نویسندهی این گزارش از قضا یک روزنامهنگار صهیونیست است که ارتباطات نزدیکی با مجامع نظامی و اطلاعاتی رژیم دارد. این رسانهی مطرح آمریکایی در گزارش خود صریحاً به این موضوع اشاره دارد که اقدام ایران که «شامل رگبار عظیمی از صدها موشک و بالستیک و پهپادهای انفجاری بود» قواعد و معادلات سابق و ناگفتهی بین ایران و اسرائیل را تغییر داد.
نکتهی جالب توجه آنکه نویسندهی گزارش به سبب ارتباطاتی که با مقامات نظامی و اطلاعاتی رژیم دارد به نقل از این مقامات به این موضوع هم اشاره دارد که «با توجه به این تغییر، محاسباتی که اسرائیل بر اساس آن برای حرکتهای بعدی تصمیم میگیرد هم تغییر یافته است.»
ایبیسینیوز دیگر رسانهی آمریکایی است که به این تغییر اشاره کرده و با این عبارات به توصیف آن پرداخته: «حکومت دینی و شیعی کشور، مسیر جدیدی را [در موازنه با اسرائیل] برگزیده و بر همین مبنا هم تغییراتی از سوی جمهوری اسلامی در پیش است.»
دست و پا زدن برای انحراف از تحقیر
کنار هم گذاشتن این واکنشهای رسانهای، دیپلماتیک و نظامی حاکی از یک موضوع مهم است: «پیام دریافت شد!» و قرائن و شواهد نشان میدهد که خوب هم دریافت شده است. شدت و تأثیر در کنار وضعیت پسا طوفان الاقصی هم به اندازهای بوده که همه تواناییها و ظرفیتهایش را برای بازگشت مجدد معادلات خود با ایران به وضعیت سابق به کار انداخته و باعث برکناری مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم شده است.
تأکید و مطرح کردن مسائلی مانند تعداد دقت اصابت در هدفها و موفقیت ادعاییِ پدافند صهیونیستی در مقابل حملهی سنگین موشکی جمهوری اسلامی هم جملگی موضوعات و اولویتهایی فرعی برای منحرف کردن اذهان عمومی از موفقیتی است که جمهوری اسلامی ایران برای خود رقم زده است.
در راهبردهای رسانهای و عملیات روانی صهیونیستها باید موضوعی فرعی تراشیده شود تا اذهان و افکار عمومی را از موفقیت اصلی منحرف کند و این واقعیت و قدرتنمایی جدید ایران باید به هر قیمتی که شده به حاشیه رود. غافل از اینکه روند شکستهای ترمیمناپذیر صهیونیستها که در ۱۵ مهر و طوفان الاقصی شروع شده و با عملیات وعده صادق شدت گرفته است، با حیلهگریهای تبلیغاتی و رسانهای جبران نمیشود.
اعتراف به شکست و تحقیر عمومی که در متن نویسنده و تحلیلگر صهیونیست در رسانهی صهیونیستی هاآرتص هم دیده میشود، زمانی که از وقایع بعد از طوفان الاقصی میگوید و واکنشهای جنونآمیز رژیم که هیچ دستاوردی هم برای اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی نداشته، نه تنها آن را به انزوای بینالمللی و ناوکاوت شدن در برابر افکار عمومی دنیا کشانده بلکه هراس و ترس از یک درگیری گسترده با جمهوری اسلامی ایران و شبکهی مقاومت را هم بیشتر کرده که رژیم بهعنوان یک کشور منفور چقدر میتواند به بقای خود امید داشته باشد و آیا با فرض بقا، ادامهی حیات رژیم مشابه حیات سیاسی و منزویمفهوم کرهی شمالی نخواهد بود و رژیم هم کرهی شمالی دیگری در خاورمیانه؟!
واقعیت این است که جدول سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی بهصورت جدی بهم ریخته است و در ادامه این مسیر منجر به محو شدن آن خواهد شد. و نکته مهم در این زمینه، اثبات قدرت اراده ملّت ایران در چشم جهان است. موضوعی که در دیدار اخیر جمعی از فرماندهان نظامی هم با رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن تأکید شد: «بهلطف خداوند نیروهای مسلح چهره خوبی از تواناییها و اقتدار خود و همچنین یک چهره ستودنی از ملّت ایران به نمایش گذاشتند و ظهور قدرت اراده ملّت ایران در عرصه بینالمللی را به اثبات رساندند... موضوع تعداد موشکهای شلیک شده و یا موشکهای به هدف اصابت کرده که طرف مقابل بر روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است، موضوع اصلی ظهور قدرت اراده ملّت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بینالمللی و اثبات آن است، که ناراحتی طرف مقابل نیز از همین موضوع است.» ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
منبع: khamenei.ir