Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، در پی شهادت دانشمند عالی رتبه هسته‌ای کشورمان، نماینده مردم داراب و زرین دشت، بیانیه‌ای صادر کرده است که شرح آن را در زیر می‌خوانید.

بسم الله الرحمن الرحیم 

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا

در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ترور ناجوانمردانه ی دانشمند عالی رتبه و مدیر ارزشمند حوزه دفاعی کشور، شهید دکتر محسن فخری زاده بار دیگر پرده از چهره کریه نظام سلطه برداشت.

امنیت، مهم‌ترین کلیدواژه استواری ملت بزرگ  ایران، در سرزمین ناامن و آشوب‌خیز خاورمیانه‌ است که موجب گشت  تا استقلال، اسلامیت  و جمهوریت، این نماد عزت ملت ایران را تسلیم توطئه‌های دشمنان نکنیم. 

دفاع از امنیت، افزایش توان دفاعی و تقویت صنایع دفاعی، همواره از مهمترین اولویت‌های علمی کشور بوده است. 

ترور شخصیت‌های برجسته‌ی هسته‌ای ایران که پروژه‌ دیرینه و آخرین دستاویز نظام  پوشالی  سلطه بوده نیز نشان می‌دهد که  دیرزمانی است که دشمن زبون، سودای  توقف مسیر علمی، توان دفاعی و نظامی کشور را در ذهن مریض خود دنبال می کند.

هرچند، به فضل خدا، چیزی جز شکست  نصیب او نگردیده است، اما به ترورهای کور و به دور از معیارهای انسانی و بشری و حذف فیزیکی سرمایه‌های انسانی و علمی کشور می پردازد.
 
ترور شهید محسن فخری‌زاده، دانشمند برجسته هسته‌ای کشور و از بلندپایه‌ترین مدیران و مجریان صنایع دفاعی کشور، نشان رسمی و مهر تاییدی بر ناکارآمدی و شکست دشمن دربرابر پشرفت کشور است. 

دریغ که ایران یکی از فرزندان پارسا، نجیب، گم‌نام و بی‌بدیل خود را از دست داد، اما بی‌اغراق باید عرض کنم  این آب و خاک از دیرباز بوی استقامت می‌دهد.

فرزندانی با مرام و سلوک شهید فخری‌زاده که هرکدام در سنگرهای علم و ایمان، مجاهدت‌ها و رشادت‌های وصف‌ناشدنی برای اعتلای کشور در ساحت علم و امنیت داشته‌اند. 

برای عزت ایران و ایرانی سربلند و مستقل به صحنه آمده‌اند و بی بدیل رخت بر بسته‌اند و ما را با اندوهی تسلی‌ناپذیر تنها گذاشته‌اند. 

فرزندانی که در لباس رزم و در کسوت جهاد علمی با جان و دل ایران را از گزند دشمنان در امان نگه‌داشتند. 

و اینک رسالتی بر ماست تا با زنده نگه داشتن نامشان و پیگیری رسمشان، در فتح قله‌های دانش و بالندگی سرزمین اسلامی در جهان، پیام روشنی به زورگویان و بندگان قدرت در سراسر جهان بدهیم و بگوییم عزت ایرانی توقف ناپذیر است و فرزندان ایران سرمایه‌های ناتمامی‌ هستند که دسیسه‌ های نخ نما و  قدرت پوشالی شما، یارای برابری با ایمان و مجاهدت‌های آنان را نخواهد داشت.

و اما، بر دستگاه های امنیتی فرض است تا بر اساس دستور مقام معظم رهبری، در شناسایی و برخورد قاطع با عاملان این ترور ناجوانمردانه و نیز صیانت از سرمایه های علمی و انسانی کشور از هیچ کوششی فروگذار نکنند.

محمد جواد عسکری
نماینده مردم شریف داراب و زرین دشت در مجلس شورای اسلامی

انتهای پیام/ ن

 

منبع: فارس

کلیدواژه: نماینده داراب زرین دشت ترور شهید هسته ای فخری زاده بیانیه هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۳۷۱۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرجام گروه فرقان با پشیمانی و خسران

یکی از گروه‌های منحط که در ابتدای پیروزی انقلاب بر اساس خط اعتقادی منحرف خود و برداشت‌های اشتباه و ناصواب از اسلام و قرآن، ترور و به شهادت رساندن مقامات سیاسی و نظامی وفادار و دلسوز نظام را در دستور کار خود قرار داده بود؛ گروه فرقان بود.

یکی از مقامات نظامی و متعهد به نظام که توسط این گروه، ترور و به شهادت رسید؛ سپهبد شهید؛ محمد ولی قرنی بود.

محمدولی قرنی در سال ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۰۹، وارد د دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۳۶، به اتهام توطئه برای سرنگونی پهلوی دوم دستگیر و به اخراج از ارتش و زندان محکوم گردید.

با پیروزی انقلاب اسلامی، قرنی اولین رئیس ستاد مشترک ارتش شد و در مقابله با آشوب‌های کردستان ایفای نقش کرد. وی در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸، به دست چند تن از اعضای گروهک فرقان به‌شدت مجروح شد و به شهادت رسید.

اما روایت سرلشکر پاسدار محسن رضایی؛ رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه از اعتقادات این گروه و فعالیت‌های آنها و همچنین نحوه شناسایی، دستگیری و بازجویی و اعترافات آنان، روایتی جالب و در عین حال عبرت‌آموز است:

یکی دو ماه از انقلاب نگذشته بود. دولت موقت انسجام لازم را نداشت و نهاد‌های امنیتی هم در کشور شکل نگرفته بود. در کشور، احساسات و شور انقلابی جریان داشت و سلاح بسیار زیادی در دست مردم بود. ساختار اداری قبلی به‌کلی نابودشده و نهاد‌ها و سازمان‌های جدید هم در حال تأسیس بودند.

در چنین وضعیتی، گروه فرقان با رهبری یک طلبه جوان به نام اکبر گودرزی شکل گرفت. اعضای این گروه قصد داشتند که عده زیادی از روحانیون مبارز و سران نظام را ترور کنند.

آن موقع، مسئولان نظام محافظ و نگهبان نداشتند و هرکسی به‌راحتی می‌توانست آنها را ترور کند، چون خبری از پلیس و امنیت نبود. بعلاوه گروه فرقان یک گروه جوان و ناشناخته بود و برعکس گروه‌های دیگر مانند مجاهدین خلق یا حزب موتلفه اسلامی، تقریباً هیچ شناختی از آن وجود نداشت.

اعضای این گروه جوان‌هایی مذهبی، اما احساساتی بودند که با برداشت سطحی از قرآن و نهج‌البلاغه برای بیشتر مفاهیم دینی، مصادیق عینی ساخته و با یک برنامه حساب‌شده به دنبال ترور برخی از مسئولان و چهره‌های انقلابی بودند.

آنها کار بسیار خطرناکی را شروع کرده و عده‌ای از متدین‌ترین، انقلابی‌ترین و وفادارترین نیرو‌های انقلاب و امام را نشانه گرفته بودند.

در مرحله اول، امثال محمدولی قرنی، آیت‌الله مطهری، دکتر محمد مفتح، مهدی عراقی و پسرش محمد حسام را شهید و به جان خیلی‌های دیگر مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله خامنه‌ای سوءقصد کردند که ناموفق بودند.

گروه فرقان عده زیادی از افراد را نشانه گرفته بود تا شهید کند. اگر فرصت می‌یافت، احتمالاً ده تا پانزده نفر دیگر از سران نظام را شهید می‌کرد. البته بخش عمده‌ای از این اطلاعات، بعد از دستگیری آنها به دست ما رسید.

در واقع، ما با جریان ناشناخته‌ای مواجه بودیم که با اتکای به آیات قرآن و شعار‌های اعتقادی و ظاهر اسلامی، نزدیک‌ترین افراد به حضرت امام را هدف قرار داده بود.

نفوذ در درون گروه

یک روز مرتضی الویری یک نفر را به من معرفی کرد که به‌نوعی با گروه فرقان ارتباط پیداکرده بود. من این فرد را به آقای رمضانی و دکتر محمدی معرفی کردم و او نفر اصلی برای نفوذ در تشکیلات فرقان شد.

آن فرد به ما خبر داد که یکی از نیرو‌های کادر فرقان در جست‌وجوی خانه‌ای برای اجاره است. ما از این فرصت استفاده کردیم و خانه دو طبقه‌ای در نزدیکی بیت حضرت امام اجاره کردیم. در طبقه اول آن، یکی از برادران پاسدار به نام آقای قایقران را با خانواده‌اش قرار دادیم تا از نزدیک مراقب اوضاع باشد و طبقه دوم را از طریق عامل نفوذی خود به کادر فرقان پیشنهاد دادیم.

خوشبختانه آن فرد آمد و در طبقه دوم مستقر شد. ما به کمک دوستانمان در اداره دوم ارتش، در همه جای آن خانه میکروفون کار گذاشته بودیم و گفت‌وگوی افراد و جلسه‌های گروه فرقان را شنود می‌کردیم. از خلال شنود‌ها اطلاعات خوبی به دست آوردیم. تیم تعقیب و مراقبت ما هم فعال شد و ما با تعقیب افرادی که به آن خانه تردد داشتند، اطلاعات خود را درباره فرقان تکمیل کردیم.

متأسفانه شهادت دکتر مفتح کار را برای ما سخت کرد. ما نمی‌دانستیم خانه‌های تیمی فرقان را که شناسایی کرده بودیم، بزنیم یا نه و اگر به این خانه‌ها حمله کنیم، آیا موفق خواهیم شد تا از ترور افراد دیگر به دست عوامل فرقان جلوگیری کنیم یا اینکه احتمال دارد اعضای فرقان هوشیار شوند و از دسترس ما خارج شوند؟ این تردید تا دی‌ماه سال ۵۸ که همه خانه‌های تیمی گروه فرقان را شناسایی و به آنها حمله کردیم، بین دوستان ما مطرح بود.

دستگیری و بازجویی اعضای گروه

بعد از شهادت شهید مفتح در آذر ۵۸ به نتیجه رسیدیم که به هر طریق ممکن، حمله به خانه‌های تیمی گروه فرقان را شروع کنیم. بر همین اساس، به یازده خانه تیمی حمله کردیم که در نتیجه آن، نزدیک به پنجاه نفر از اعضای فرقان دستگیر شدند.

آقای گودرزی (رئیس گروه) برخلاف تصور، در ۴۸ ساعت اول اعتراف کرد و اطلاعات زیادی در اختیار ما گذاشت. من از دوستان سؤال کردم: شما چطور این‌همه اطلاعات را از ایشان گرفتید؟ آیا او را کتک زدید؟ گفتند: نه ما حتی یک سیلی هم به او نزدیم.

دوستان ما فقط کار اطلاعاتی صرف نمی‌کردند، چون می‌دانستند که این گروه، اعتقادی است. ازیک‌طرف، با اعضای گروه فرقان مباحثه اعتقادی داشتیم و در وهله اول، بطلان عقایدشان را ثابت می‌کردیم. هنگامی‌که آنها از درون متزلزل می‌شدند، شروع به حرف زدن می‌کردند.

بنابراین، مهم‌ترین ابزار ما، اثبات بطلان اعتقادات آنها بود که برایشان بسیار سخت بود و از اینکه می‌دیدند همه اعتقادات آنها پوچ بوده، عذاب می‌کشیدند.

حادثه فرقان یکی از عبرت‌های تاریخ انقلاب است. افرادی متدین، نمازخوان، نماز شب خوان و دائم روزه‌دار با شعار اسلام آمدند و بهترین آدم‌های متدین انقلاب را به شهادت رساندند. اما با کار فرهنگی که روی آنها شد، به‌شدت عوض شدند، تغییر کردند و فهمیدند که اشتباه بزرگی کرده‌اند، طوری که تا نزدیکی چوبه دار، دغدغه این را داشتند که آیا خدای متعال توبه آنها را پذیرفته یا نه؟

آنها حتی پدر و مادر و خواهران و برادران خود را توجیه کرده بودند که اشتباه کرده‌اند. به آنها گفته بودند که برای ما دعا کنید تا خدا توبه ما را بپذیرد.

اگر این حادثه، هرسال یک‌بار به جوانان ایران یادآوری شود و به‌عنوان یک پند جلوی چشمانشان باشد، گزاف نخواهد بود.

منبع: ایسنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • حیدری: تیم نکونام شخصیت قهرمانی دارد
  • فرجام گروه فرقان با پشیمانی و خسران
  • دادگاه منافقین آغاز شد
  • برگزاری نخستین دادگاه منافقین در سال جدید آغاز شد
  • امنیت صددرصدی در مراکز هسته‌ای کشور برقرار است
  • سخنگوی وزارت خارجه: موضوع استفاده از سلاح هسته‌ای هیچ جایگاهی در دکترین هسته‌ای و دفاعی کشور ندارد
  • مخبر: نخبگان سرمایه‌های اصلی کشور هستند/ نظام سلطه جرات مقابله نظامی با ایران را ندارد
  • اصابت ۵ موشک از ۷ موشک ایران یعنی نابودی قوی‌ترین سامانه دفاعی دنیا
  • علت برتری امروز قدرت دفاعی ما دانش پایه بودن نظام دفاعی کشور است
  • بیگی، نماینده مجلس: اگر ایران پاسخی به اسرائیل نمی‌داد، نظام سلطه ما را رها نمی‌کرد/ من در راستای استیفای حقوق مردم اظهارنظر کردم، شورای نگهبان مرا رد کرد؛ گفتند اظهارات، توییت‌ها و مواضع شما مطلوب ما نبوده/ از نظر احمدی‌نژاد اظهارنظر نمی‌تواند موثر باشد